احمد بن ادریس قمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

احمد بن ادریس اشعری قمی فقیه نامدار، محدث عالیقدر و یکی از چهره های درخشان شهر مقدس قم است. وی در قرن سوم هجری زندگی می کرد و توفیق یافت به محضر پیشوای یازدهم، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام شرفیاب شود.

معرفی اجمالی احمد ابن ادریس

احمد ابن ادریس دانش های مختلف را از محضر اساتید و دانشوران نامدار امامیه عصر خویس، همچون احمد بن اسحاق قمی (سفیر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف در شهر قم)، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی (که دانشمندان علم رجال قداست نفس و عظمت روحش را به نیکوترین وجه ستوده، به عدالتش تصریح کرده اند) و ده‌ها تن از چهره‌های درخشان شیعه، فراگرفت و موفق به تألیف کتاب های ارزشمند فقهی و حدیثی شد. از اطلاعات بدست آمده، از منابع معتبر چنین برمی آید که وی در نیمه اول قرن تا سال 306 هجری قمری می زیسته.

او روایات متعددی را از ائمه اطهار علیه اسلام نقل کرده است. شاگردان دانشمندی در مکتب تربیت شده اند و او به آنان اجازه روایت داد. از مهمترین و مشهورترین شاگردان وی می توان ثقة الاسلام، محمد بن یعقوب کلینی را نام برد که صاحب مطمئن‌ترین کتاب حدیثی شیعه یعنی «کافی» است و کلینی در آن روایات ابن ادریس را بدون واسطه نقل کرده است.

منزلت فقهی

شجاعت علمی ابن ادریس در شکستن سنت تقلید از آرای شیخ طوسی، تحرک بخشیدن به فقه امامیه و خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق ابتکار و اندیشه آزاد، بیان‌گر ارزش اوست. تا یكصد سال پس از درگذشت شیخ طوسی، همه دانشمندان شیعه امامیه از فتاوی او پیروی كرده و چه بسا اظهارنظر در قبال فتاوی او را اهانت بدو تلقی میكردند.

در چنین وضعی، ابن‌ادریس پا از دایره تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهارنظر آزاد پرداخت. کتاب سرائر او که یکی از مهم‌ترین منابع فقهی شیعه است، بهترین نمودار این پدیده است. وی گاه در نقد آرای شیخ طوسی بسیار سرسختی به خرج داد و شیخ را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از شافعی متهم کرد و گاه لحنش بسیار تند می‌شد، اما به هر حال احترام به شیخ را فرونمی‌نهاد و با عبارتی چون «الشیخ السعید الصدوق...» از او یاد می‌کرد.

القاب و اسامی

در کتاب های روایی و رجالی و در اسناد روایات از وی با نام های، ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی، احمد ابن ادریس بن احمد یاد می شود. به نظر صاحب کتاب «معجم رجال الحدیث» مراد از همه این ها احمد ابن ادریس اشعری قمی است.[۱]

فعالیت های گسترده

چنان که از گفته دانشمندان برمی آید، احمد ابن ادریس فقه و حدیث شناس شیعه، فعالیت های وسیعی در نشر حقایق و معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام در سال های 250 تا 360 انجام داد شخصیت های ممتازی همچون ابوعمر و کشی با یک واسطه و محمد بن یعقوب کلینی مستقیماً و سایر محدثین از وی حدیث آموخته، به نسل های بعد منتقل کردند.

او علاوه بر فراگیری و انتقال علم حدیث به شاگردان و فرزندان فرزانه خویش به شهرهای کوفه، بغداد و کشور حجاز مسافرت کرد تا با ترویج، تبلیغ و نشر احکام نورانی اسلام وظیفه الهی خود را انجام دهد.[۲] وی همچنین با عموزاده های قمی خویش (احمد ابن اسحاق و محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد) در همین رابطه همکاری نزدیک داشته.

ویژگی درخشان

از ویژگی هایی که در زندگی این مرد ممتاز قمی به چشم می خورد، رقم بالای اساتید و شاگردان اوست. صاحب «معجم رجال الحدیث» حدود 29 نفر از اساتید و 15 نفر از شاگردان او را نام می برد [۳]، که این خود امتیاز مهمی برای او محسوب می شود.

اساتید برجسته

احمد علاوه بر این که از فیض تشرف به حضور حضرت امام حسن عسکری علیه السلام برخوردار بود، از بزرگان و دانشمندان امامیه در نیمه دوم قرن سوم بهره های فراوانی برد. در کتاب «معجم الرجال» تعدادی از اساتید روایی وی معرفی شده اند. که مهمترین آن ها عبارتند از: احمد ابن اسحاق قمی، بنیانگذار مسجد امام حسن عسکری علیه السلام و سفیر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف در شهر قم، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، احمد بن ابی عبدالله برقی، ابراهیم ابن هاشم قمی، محمد ابن احمد بن یحیی عطار قمی، محمد بن حسین ابن ابی الخطاب، حسن بن علی دقاق کوفی، محمد ابن عبدالجبار قمی (که همان محمد بن ابی صهبان است)، محمد ابن حسان رازی، محمد ابن حمدان کوفی، محمد ابن پندار قمی و محمد ابن علی بن محبوب قمی.[۴]

در نگاه دانشمندان

شیخ طوسی می نویسد: احمد ابن ادریس ابوعلی اشعری قمی در میان علمای ما دانشمندی موثق و فقیه و دارای احادیث صحیح بسیار بود. او کتاب بزرگ و پرفایده «النوادر» را تألیف کرد و شیخ در کتاب رجال ضمن شمارش یاران امام عسکری علیه السلام می نویسد: احمد بن ادریس قمی معلم، به خدمت حضرت عسکری علیه السلام رسید ولی از وی روایت نکرده است.[۵]

شیخ ابوعمر کشی در گزیده رجال احادیث زیادی را با یک واسطه از احمد ابن ادریس نقل می کند. از جمله در شرح حال «فضیل بن یسار» از ابراهیم بن محمد بن عباس روایت می کند که (وی گفت: برای من احمد ابن ادریس معلم قمی نقل کرد از محمد بن احمد بن یحیی...).[۶]

علامه حلی بعد از شرح حال وی می گوید: خدا او را رحمت کند. من به روایت او اعتماد دارم.[۷]

ابن شهر آشوب مازندرانی می نویسد: احمد ابن ادریس، ابوعلی اشعری قمی مورد اعتماد و صاحب کتاب های پرفایده «نوادر» و «المقت والتوبیخ» است.

ابوالعباس نجاشی می گوید: وی دانشمندی موثق و در میان علمای ما فقیه، صاحب احادیث بسیار و روایات صحیح می باشد.[۸]

آیت الله خوئی می نویسد: «ابوعلی اشعری، احمد ابن ادریس قمی که همان احمد ابن ادریس ابن احمد است، در اسناد بسیاری از روایات قرار دارد و تعداد آن به دویست و هشتاد روایت می رسد.» آن گاه وی اساتید، شاگردان و روایات او را به تفصیل بیان می کند.[۹]

آقا بزرگ تهرانی می نویسد: احمد ابن ادریس بن احمد، ابوعلی اشعری قمی، استاد ثقة الاسلام کلینی و استاد ابن قولویه است. وی دو فرزند به نام های حسن و حسین دارد که هر دو استاد شیخ صدوق، محدث معروف و صاحب کتاب «من لایحضره الفقیه» است.[۱۰]

آثار و تألیفات

احمد ابن ادریس، محدث فداکار و فقیه پرهیزگار خاندان اشعری، نتیجه یافته های علمی خویش را در قابل تألیفات و روایات، برای عالم تشیع عرضه کرده است. احتمال دارد این فقیه تلاشگر کتاب ها و آثار دیگری غیر آن چه ذکر شده داشته باشد.[۱۱]

وی علاوه بر تحویل کتاب های مفید، بیشترین تلاش و همت خویش را در تربیت شاگردان و نقل روایات از ائمه اطهار علیهم السلام بکار برد. و آن چه را محضر بزرگان فقه و حدیث و مفاخر فن اندوخته بود، در قالب احادیث و روایات به شاگردان فاضل و روایان عرضه کرد. آثارش را می توان در کتاب «الکافی» و «تهذیب» «استبصار» «وسائل الشیعه» و سایر کتب روایی یافت. آثار وی در موضوعات مختلف همچون احکام صلوة، عقود، ولادت و زیارت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، سیره ائمه علیها السلام، تفسیر اخلاق و آداب اجتماعی است.

شاگردان بافضیلت

احمد ابن ادریس سرمایه علمی - معنوی اش را به دانشمندان اوایل قرن چهارم عرضه کرد و بسیاری از محدثان، مؤلفان، فقها و دانشمدان نامی شیعه در آن عصر از وی روایت کردند، حدیث شنیدند، اجازه نقل حدیث گرفتند یا کتب حدیثی بر وی قرائت کردند. برای آشنایی بهتر با مقام علمی احمد بن ادریس به معرفی چند نفر از شاگردان معروف وی می پردازیم:

1- ثقة الاسلام کلینی:

مشهورترین شاگرد احمد ابن ادریس ثقة الاسلام محمد ابن یعقوب کلینی[۱۲] رازی است. وی محدث نامدار و موثق شیعه در عصر غیبت صغری و مؤلف کتاب «کافی» است. شیخ مفید درباره این کتاب می نویسد: مجلل‌ترین کتاب امامیه بشمار می رود و دارای هشتاد هزار بیت[۱۳] و شانزده هزار و صدو و نود و نه حدیث است و در مدت بیست سال تحقیق و تفحص کرده، سپس تألیف فرموده است.

وی مرجع فتوای خاص و عام بود[۱۴]، ابن اثیر، دانشمند معروف اهل تسنن، در «جامع الاصول» از وی به عنوان مجدد مذهب امامیه در سال سیصد هجری نام می برد[۱۵] و فیض کاشانی ضمن تمجید از کتب اربعه، می فرماید: کافی شریفترین، مطمئن‌ترین، کاملترین و جامعترین آن ها است.[۱۶]

کلینی در سال 329 اول غیبت کبری در شهر بغداد وفات کرد و در «باب الکوفه» به خاک سپرده شد. شیعیان مرقدی روی قبرش بنا نمودند و به عنوان زیارتگاه عموم مردم شناخته شد. کتاب های دیگری نیز از کلینی به نام های «رد برقرامطه» کتاب «تعبیر رؤیا»، «رسائل الائمه علیهاالسلام» به یادگار مانده است.[۱۷]

2- ابوعلی برفری:[۱۸]

ابوعلی احمد ابن جعفر ابن سفیان بزوفری، معروف به ابوعلی بزوفری، شاگرد مخصوص و ممتاز احمد بن ادریس و یکی از محدثین و راویان پرتلاش شیعه در عصر خویش بود. او شاگردانی همچون: شیخ مفید، حسین ابن عبیدالله غضائری و شیخ ابوعبدالله تلعکبری (متوفی؛ 385 ه.ق) تربیت کرده.

شیخ طوسی می نویسد: تلعکبری از او روایت کرده و در سال 365 از وی حدیث شنید و اجازه گرفت. شیخ مفید و حسین ابن عبیدالله غضائری (که شاگردان وی می باشند) نیز از او به ما روایت نقل کرده اند.[۱۹]

3- ابوعبدالله بزوفری (سفیر امام زمان علیه السلام):

ابوعبدالله حسین ابن علی بزوفری مانند پسرعموی خویش، ابوعلی بزوفری، از شاگردان احمد ابن ادریس بود و همانند او مقام استادی تلعکبری، شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری داشت، ولی شخصیت علمی وی به مراتب بالاتر از ابوعلی است و کتاب هایی همچون «حج» - «ثواب الاعمال» - «احکام صید» - «رد بر واقفیه» و «سیرة النبی و الائمه علیهاالسلام فی المشرکین» از تألیفات او است.

شیخ طوسی با یک واسطه، و شیخ مفید (شاگرد وی) بدون واسطه از او روایت نقل کرده اند. محدث قمی می نویسد: از روایت کمال الدین تظاهر می شود، او یکی از سفراء امام زمان علیه السلام بوده است که از امتیازهای درخشان در زندگی این شخصیت فرزانه این است که سند دعای ندبه به فرزند دانشمند و محدث او، محمد بن حسین بزوفری» می رسد.[۲۰]

4- علی ابن حاتم قزوینی:

آثار و تألیفات زیادی از علی ابن حاتم قزوینی بجا مانده است. شیخ طوسی می گوید: «ابوالحسن علی ابن حاتم قزوینی» دانشمندی موثق و مورد اعتماد است. او کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورد که بسیار نیکو و مورد اعتماد است. کتاب های او در موضوعات مختلف فقهی همچون، وضو، صلوة، صوم، زکات، حج، عمل شهر رمضان، توحید و... است.

علاوه بر کتاب های فوق نجاشی کتاب های «شناخت اذان»، «قبله»، «وقف»، «سهو»، «یوم و لیله»، «فرائض»، «مصابیح النور»، «بیان و ایضاح»، «مصابیح موازین عدل»، علل، «الصفوة فی اسماء امیرالمومنین علیه السلام، «صفات انبیاء»، «رد بر قرامطه»، «رد بر اهل بدعت‌ها و حدود دین» را نیز بر تألیفات او می افزاید و می نویسد: این کتاب ها را ابوعبدالله بن شاذان به نقل از ابوالحسن علی ابن حاتم به ما نقل کرد.[۲۱]

مانند احمد بن جعفر بن محمد ابن قولویه، جعفر بن محمد ابن قولویه، علی ابن الحسین بن بابوبه قمی و... و در کتاب «معجم رجال الحدیث»، اسامی 15 نفر از آنان ذکر شده است.

فرزندان محدث

احمد ابن ادریس دو فرزند دانشمند از خود به یادگار گذاشته که هر دو از محضر پدر بهره‌مند شده اند:

1- حسن ابن احمد ابن ادریس قمی:

او از محدثین مورد اعتماد امامیه است، و عموماً از پدرش حدیث نقل می کند. آثارش را می توان در کتاب های «کمال الدین» (باب 33 و 42)، «عیون اخبارالرضا» (باب 5، ج 1) «تهذیب» (ج 6، ح 168) در موضوع زیارت امام هشتم علیه السلام یافت، حسن ابن احمد استاد حدیث شیخ صدوق نیز می باشد و بارها از استادش، حسن بن احمد روایت نقل کرده، از وی تجلیل می کند، محمد ابن احمد بن داود هم یکی دیگر از شاگردان حسن ابن احمد محبوب می شود.[۲۲]

2- حسین ابن احمد ابن ادریس قمی:

حسین ابن احمد هم مثل برادرش حسن از محدثین مورد اعتماد و عنایت علمای بزرگ امامیه است. وی مکنی به ابوعبدالله و استاد شخصیت هایی همچون شیخ صدوق، تلعکبری، حسین ابن علی ابن بابویه (برادر شیخ صدوق) و حیدر ابن محمد ابن نعیم سمرقندی (دانشمند جلیل القدر شیعه) است که بعضی از آنان از محضر وی استفاده کرده، اجازه روایتی دریافت کردند.

در عظمت شخصیت وی و برادرش همین کافی است که شیخ صدوق، رئیس محدثین شیعه هر کجا از ایشان اسم می برد و یا روایت نقل می کند، رحمت فرستاده و از آنان اظهار رضایت می کند، صاحب «اعیان الشیعه» نیز می فرماید: این نکته، می تواند دلیل بر مقبولیت روایت و شخصیت وی نزد علمای شیعه باشد[۲۳]، اینک نمونه ای از روایت حسین ابن احمد را به نقل از شیخ صدوق در امالی، مرور می کنیم.

آرزوی خدایی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «من تمنی شیئا و هو لله رضا کم یخرچ من الدنیا حتی یعطاه»؛[۲۴] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس چیزی را آرزو کند که رضای خدا در آن است قبل از این که از دنیا برود، خداوند متعال او را به آرزوی خویش می رساند.

سفر به سوی ابدیت

احمد ابن ادریس که در قرن سوم و اوائل قرن چهارم زندگی سراسر افتخار خویش را می گذرانید، بعد از یک عمر کوشش در راه تحقق اهداف عالیه اسلامی و آثاری مدون و شاگردانی مبرز و احادیث نورانی از اهل بیت علیهم السلام در سال 306 در منطقه «قرعاء» در راه مکه از مسیر کوفه، دعوت آسمانی را لبیک گفته و روح بلندش به ملکوت اعلی پر کشید.[۲۵]

نمونه ای از روایات احمد ابن ادریس

نمونه هایی از احادیث احمد بن ادریس را به عنوان حسن ختام این نوشتار ذکر می کنیم:

  • 1- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «من صدق لسانه زکا عمله، و من حسنت نیته زادالله فی رزقه، و من حسن بره باهله زاد الله فی عمره»؛[۲۶] امام صادق علیه السلام فرمود: آن که زیانش راستگو است، عملش پاکیزه می شود و آن که نیتش خوب است، خداوند متعال روزی او را زیاد خواهد کرد و هر کس با خانواده خویش خوشرفتاری کند، خداوند عمرش را افزایش می دهد.

تجدید وضو:

  • 2- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «الظهر علی الطهر عشر صفات»؛[۲۷] امام صادق علیه السلام فرمود: تجدید وضو، بدون این که حدثی صادر شود، ده حسنه دارد.

نور نخستین:

  • 3- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «ان لله کان اذ لاکان، فخلق الکان والمکان، و خلق نورالانوار، الذی نورت منه الانوار و اجری فیه من نوره الذی نورت منه الانوار و هو النور الذی خلق منه محمدا و علیا، فلم یزالا نورین، اولین، اذ لاشیء کون قبلهمات، فلم یزالا یجریان طاهرین مطهرین فی الاصلاب الطاهره حتی افترقا فی اطهر طاهرین فی عبدالله و ابی طالب علیهاالسلام».[۲۸]

امام صادق علیه السلام فرمود: خدا بود، آن گاه که هیچ پدیده ای نبود، سپس پدیده و مکان و نورالانوار را آفرید، که همه نورها از او نور گرفت و از نور خود که همه نورها از آن نور یافت در آن (نورالانوار) جاری ساخت و همان نوری است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام را از آن آفرید، پس محمد و علی علیهم السلام دو نور نخستین بودند، زیرا بیش از آن ها چیزی پدید نیامده بود و آن دو پاک و پاکیزه در صلب های پاک جای بودند تا آن که در پاکترین آن ها (عبدالله و ابوطالب) از یکدیگر جدا گشتند.

دامان پاک و بهشتی:

  • 4- عن ابی عبدالله علیه السلام قال: «نزل جبرئیل علیه السلام علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال: یا محمد! ان ربک یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک، فالصلب صلب ابیک عبدالله بن عبدالمطلب والبطن الذی حملک فآمنه بنت و هب و اما حجر کفلک فحجر ابی طالب - و فی روایة ابن فضال - و فاطمه بنت اسد».[۲۹]

امام صادق علیه السلام فرمود: جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت: ای پیامبر پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: من آتش دوزخ را بر پشتی که تو را فرود آورد شکی که بر تو آبستن شد و دامانی که تو را پرورید حرام کردم: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، آمنه دختر وهب می باشد و اما دامانی که تو را پرورید، دامان ابوطالب است، - و طبق روایت ابن فضال - فاطمه بنت اسد است.

وفات

به نظر برخى مؤلفان، ابن‌ادريس در حدود 597 و به گفته فرزندش صالح درحدود 598 درگذشته است؛ بنابراين، وفات او در 25 يا 35 سالگى كه در بعضى منابع به آن اشاره شده، نادرست است و به نظر برخى ناشى از تصحيف كلمه تسعين به سبعين بوده است.

اين مطلب با گفته خود ابن‌ ادريس درباره سال تأليف سرائر و نيز تصريح فخار، شاگرد او كه در 593 از او حديث شنيده ناسازگار است. ابن‌ ادريس در حلّه وفات يافت. مرقد او در محله «جامعين» حلّه قرار دارد و در 1340ش تجديد بنا شده است.

پانویس

  1. معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 36.
  2. مفاخر اسلام، ج 2، ص 215.
  3. معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 37.
  4. همان.
  5. فهرست شیخ طوسی، ص 26، اعیان الشیعه، ج 2، ص 477، رجال شیخ، ص 428.
  6. مفاخر اسلام، ج 2، ص 211، به نقل از رجال کشی، ص 185، معلوم می شود احمد ملقب به «معلم» بوده است و این شاید به جهت استادی وی نسبت به علمای عصر بوده است.
  7. خلاصه الاقوال، ص 16.
  8. اعیان الشیعه، ج 2، ص 40.
  9. معجم رجال الحدیث، ص 477.
  10. مفاخر اسلام، ج 2، ص 214، به نقل از اعلام الشیعه، نوابغ الروایات فی رابعة المات، ص 19.
  11. همان منبع.
  12. کلین بر وزن زبیر روستایی در نزدیکی شهر ری می باشد که پدر وی یعقوب ابن اسحاق در آن جا مدفون است.
  13. احتمالاً مراد از «بیت» در عبارت مرحوم محدث قمی «سطر» باشد.
  14. فوائد الرضویه، ص 658.
  15. جامع الاصول، ج 11، 323، با تلخیص.
  16. مقدمه وسائل الشیعه، ص 65.
  17. فوائد الرضویه، ص 658.
  18. بزوفر به فتح با وفاء، روستایی بزرگ نزدیک منطقه واسط واقع در غرب بغداد است.
  19. رجال شیخ، ص 443، و فوائد الرضویه، ص 14.
  20. با استفاده از فوائد الرضویه، ص 144، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 114، و ص 116، به نقل از نوابغ الروات.
  21. رجال نجاشی، ص 186 و مفاخر اسلام، ج 2 (به نقل از رجال شیخ) ص 482 و فهرست ص 98.
  22. معجم، ج 4، ص 291، و مفاخر اسلام، ج 2، ص 216.
  23. اعیان الشیعه، ج 5، ص 417.
  24. وسائل الشیعه، ج 12، ص 54، به نقل از امالی صدوق 12 / 463.
  25. رجال نجاشی، ص 67.
  26. وسائل الشیعه، ج 1، ص 55، ج 19.
  27. همان، ص 376، ج 3.
  28. اصول کافی، جزء 1، کتاب الحجة، باب مولد النبی، ج 9.
  29. همان، ج 21.

منابع

  • عبدالکریم پاک نیا، ستارگان حرم، شماره 4.
  • جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۳، چ۱، نشر معروف، قم: ۱۳۸۲.