آیه 1 سوره فتح
<<1 | آیه 1 سوره فتح | 2>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول ما غم مدارکه) البته ما تو را به فتح آشکاری فیروز میگردانیم (که نه بس شهر مکّه بلکه شهر دلهای اهل عالم را فتح کنی).
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«فَتَحْنَا»: گشودهایم و پیش آوردهایم. ذکر فعل به صورت ماضی، به خاطر تحقق یا قطعیت موضوع است. «فَتْحاً مُّبِیناً»: مراد صلح حدیبیه است که به خاطر خیرات و برکات و فتوحات مترتب بر آن، فتح آشکار نامیده شده است. یا مراد فتح مکه است که دو سال بعد از صلح حدیبیه بوقوع پیوست و انتشار اسلام و شکوه مسلمانان را بدنبال داشت.
نزول
«شیخ طوسى» گویند: قتادة گوید: پس از آن که این آیه نازل گردید، رسول خدا صلى الله علیه و آله از حدیبیه مراجعت کرد و در همین وقت بود که بشارت فتح مکه به وى داده شده بود.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره فتح
اين سوره بيست و نه آيه دارد و در سال ششم هجرى بعد از ماجراى صلح حديبيّه، در مدينه نازل شده است.
عمده مطالب اين سوره در مورد بشارت فتح مكّه و مسائل مربوط به صلح حديبيّه، بيعت رضوان، كارشكنى منافقان و كسانى كه از جهاد تخلّف كردند و در پايان سيمايى از ياران پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مىباشد.
جلد 9 - صفحه 111
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً «1»
همانا ما گشايش آشكارى را براى تو پيش آورديم.
لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً «2»
تا خداوند براى تو گناهِ پيش و پس (از هجرت را كه كفّار مكّه به تو نسبت مىدهند) ببخشد و نعمتش را بر تو تمام كند و تو را به راه راست هدايت نمايد.
وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً «3»
و خداوند تو را با پيروزى شكست ناپذيرى يارى نمايد.
نکته ها
در اينكه مراد از «فتح مبين» در آيه اول سوره فتح چيست، ميان مفسران اختلاف است؛ گروهى مانند: آلوسى، ابوالفتوح، علامه طباطبايى و فيض كاشانى، آن را مربوط به صلح حديبيّه مىدانند و گروه ديگرى مانند شيخ طوسى، زمخشرى و فخررازى، آن را مربوط به فتح مكّه دانستهاند و هر دو گروه به رواياتى استناد كردهاند.
صلح حديبيّه از آن جهت مهم است كه سرآغاز فتح مكّه و پيروزىهاى مهم پس از آن بوده است، علاوه بر آنكه تا آن روز مشركان تنها به نابودى مسلمانان مىانديشيدند و براى آنان جايگاهى قائل نبودند، امّا با پذيرش صلح، در حقيقت مسلمانان را پذيرفتند كه اين در واقع
جلد 9 - صفحه 112
پيروزى بزرگى در صحنه سياسى اجتماعى بود.
فتح مبين از آن جهت بود كه در سال ششم، يك هزار و چهارصد نفر همراه حضرت بودند ولى بعد از دو سال، ده هزار نفر در فتح مكّه با پيامبر همراه بودند.
در نظام هدايت الهى، ابهامى وجود ندارد و همه روشن و روشنگر مىباشند، از جمله:
فرستادهاش روشنگر است. «رَسُولٌ مُبِينٌ» «1»
قرآنش روشن و روشنگر است. «قُرْآنٍ مُبِينٍ» «2»
با زبانى روشن و واضح بيان شده است. «هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ» «3»
هشدارهايش نيز بدون ابهام است. «نَذِيرٌ مُبِينٌ» «4»
حتّى جنگ و صلحش نيز روشن است. «فَتْحاً مُبِيناً»
پس هر گروهى در برابر اين همه شفّافيت مخالفت كند، گمراهى او نيز بسيار روشن است.
«وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِيناً» «5»
در اين آيات، شش مرتبه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مورد خطاب واقع شده است، فَتَحْنا لَكَ ... لِيَغْفِرَ لَكَ، ذَنْبِكَ، عَلَيْكَ، يَهْدِيَكَ، يَنْصُرَكَ كه بيانگر جايگاه ويژه پيامبر اسلام نزد خداوند است.
كلمه «ذنب» به معناى دنباله و آثار و پيامدهاى هر چيز است و بيشتر در مورد گناه و پيامدهاى سوء آن بكار مىرود.
شكى نيست كه هر حركت حق طلبانه، براى منحرفان خوشايند نيست و آن ندا را گناه مىشمرند و بر ضدّ مناديان آن، انواع مشكلات، نگرانىها، آزار و شكنجهها، نسبتهاى ناروا، توطئهها، اختلافات و شايعات را به راه مىاندازند، امام رضا عليه السلام فرمودند: گناه هيچ كس نزد مشركان، بيشتر از گناه پيامبر نبود، زيرا پيامبر با بتپرستى مبارزه مىكرد و حال آنكه مشركان تا قبل از فتح مكّه 360 بت داشتند، امّا با فتح مكّه و پيروزى قدرتمند پيامبر و مسلمانان، تمام اشتباهات پوشانده ماند. «6»
خداوند در سال دوم هجرى كه قبله تغيير كرد و سال ششم كه صلح حديبيّه به وقوع
«1». دخان، 13.
«2». حجر، 1.
«3». نحل، 103.
«4». اعراف، 184.
«5». احزاب، 36.
«6». تفسير نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 113
پيوست و سال هشتم كه مكّه فتح گرديد، وعده تمام كردن نعمت را در آينده مىدهد مىفرمايد: «يُتِمَّ نِعْمَتَهُ»، امّا در حجّة الوداع به آن وعدهها جامه عمل پوشاند و با اعلام نصب حضرت على عليه السلام به امامت، نعمت را تمام كرد و فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» «1»
ماجراى صلح حديبيّه
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در ماه ذى القعده سال ششم هجرت، به قصد سفر حج به سوى مكّه حركت كرد و مسلمانان را به شركت در اين سفر، تشويق نمود و سرانجام با جمعيّت يك هزار و چهارصد نفرى، با لباس احرام به سوى مكّه حركت كردند. خبر به مشركان مكّه رسيد و در نزديكى مكّه (روستاى حديبيّه) راه را بر مسلمانان بستند و مانع ورود آنان به مكّه شدند.
در اين ماجرا، نمايندگانى از دو طرف براى گفتگو رفت و آمد كردند، نماينده مشركان هنگامى كه ديد مسلمانان چنان شيفته پيامبرند كه قطرات آب وضوى پيامبر را براى تبرك برمى دارند، به مشركان گفت: با اين عشق و علاقهاى كه مردم به محمد دارند، نمىتوانيد آنها را از او جدا كنيد.
عثمان به عنوان سفير مسلمانان براى مذاكره به مكّه رفت، امّا شايع شد كه او را در مكّه به قتل رساندهاند. پيامبر صلى الله عليه و آله براى آمادهباش مسلمانان، در زير درختى با يارانش تجديد بيعت كرد كه اين بيعت، بيعت رضوان نام گرفت.
پس از چند روز، عثمان به سلامت برگشت و با حضور نمايندگان دو طرف، صلح نامهاى در چند ماده تهيه و توسط حضرت على عليه السلام نوشته شد و به امضاى طرفين رسيد. از جمله اينكه دو گروه متعهد شدند:
تا ده سال، جنگى ميان آنان صورت نگيرد.
مسلمانان از همانجا برگردند و سال آينده به مدت سه روز براى عمره به مكّه بيايند.
به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله شترانى را كه براى حج آورده بودند، در همانجا قربانى كردند و سرهاى
تفسير نور(10جلدى) ج9 ص113
«1». مائده، 3.
جلد 9 - صفحه 114
خود را تراشيده و از احرام خارج شدند و به مدينه بازگشتند.
گرچه مسلمانان به حج نرفتند، ولى اين صلح نامه و مفاد آن كه تعطيل شدن جنگ به مدت ده سال و آزاد شدن مراسم عمره بود، براى مسلمانان پيروزى آشكارى به حساب مىآمد.
زيرا پايانى بر خصومتورزى آشكار مشركان و گشودن راهى براى تبليغ دين و تجديد قواى مسلمانان بود و زمينهساز فتح مكّه گشت.
پیام ها
1- پيروزى هميشه در سايه جنگ و جهاد نيست. إِنَّا فَتَحْنا ... (خداوند صلح حديبيّه يا فتح مكّه را پيروزى ناميده است.)
2- موفّقيّت و پيروزى خود را در سايه لطف خدا بدانيم، نه نتيجه فكر، طرح، تدبير و قدرت خود. إِنَّا فَتَحْنا ...
3- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مورد عنايت مخصوص خداست. فَتَحْنا لَكَ ... لِيَغْفِرَ لَكَ ... يَهْدِيَكَ ... يَنْصُرَكَ (مخاطب شخص پيامبر است)
4- همه چيز به دست خداست. «فَتَحْنا، لِيَغْفِرَ، يُتِمَ، يَهْدِيَكَ، يَنْصُرَكَ» (تا خدا اراده نكند، هيچ چيزى تحقق پيدا نمىكند.)
5- پيروزى بر دشمن، هدف نهايى نيست، بلكه مقدّمهاى براى دريافت نعمتهاى ديگر است. «فَتَحْنا، لِيَغْفِرَ، وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ»
6- اگر براى خدا كار كنيم، خداوند خود پاسخ دشمنان ما را مىدهد و دهان آنان را مىبندد. «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ»
7- حتّى پيامبر هم با هدايت و توفيق الهى به راه مستقيم مىرود. «يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً»
8- آنچه خداوند مرحمت مىكند، برجستهترين، روشنترين و بهترينهاست.
پيروزى آشكار، نعمت تمام، هدايت به راه مستقيم و نصرتش غالب است. «فَتْحاً مُبِيناً، يُتِمَّ نِعْمَتَهُ، يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً، نَصْراً عَزِيزاً»
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 115
پانویس
- پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البیان از جابر نقل نماید که گفت: ما از جریان فتح مکه قبلاً اطلاعى نداشتیم وقتى که در حدیبیه بودیم، آنجا فهمیدیم که مکه فتح خواهد شد».
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.