آیه 111 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۸ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<110 آیه 111 سوره اعراف 112>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

قوم به فرعون گفتند که موسی و برادرش (هارون) را زمانی بازدار و گردآورانی به شهرها بفرست.

گفتند: [مجازات] او و برادرش را به تأخیر انداز و نیروهای گردآورنده را به شهرها روانه کن.

گفتند: «او و برادرش را بازداشت كن، و گردآورندگانى را به شهرها بفرست.

گفتند: او و برادرش را نگه دار و كسان به شهرها بفرست.

(سپس به فرعون) گفتند: «(کار) او و برادرش را به تأخیر انداز، و جمع‌آوری‌کنندگان را به همه شهرها بفرست...

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They said, ‘Put him and his brother off for a while, and send heralds to the cities,

They said: Put him off and his brother, and send collectors into the cities:

They said (unto Pharaoh): Put him off (a while) - him and his brother - and send into the cities summoners,

They said: "Keep him and his brother in suspense (for a while); and send to the cities men to collect-

معانی کلمات آیه

«أَرْجِهْ»: کار او را به تأخیر بینداز تا سپس درباره او تصمیم گرفته شود. اصل آن (أَرْجِئْهُ) است و از مصدر (إِرْجاء) به معنی به تأخیر انداختن. این واژه می‌تواند از ماده (رَجا) یا (رَجی) که به همین معنی است باشد (نگا: احزاب / ). «حَاشِرِینَ»: جمع‌کنندگان. حال یا صفت موصوف محذوفی است و اصل آن: (اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِینَ) است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ «111»

(اطرافيان فرعون) گفتند: (مجازات) او و برادرش را به تأخير انداز و مأموران را در شهرها براى جمع‌كردن (ساحران) بفرست.

يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ «112»

تا هر ساحر دانا و كارآزموده‌اى را نزد تو بياورند.

جلد 3 - صفحه 136

نکته ها

كلمه‌ى «أرج»، فعل امر از ريشه‌ى «رجاء»، هم به معناى حبس كردن و هم به معناى تأخير انداختن است. امّا با توجّه به موج گسترده‌ى دعوت موسى و معجزاتش، به زندان انداختن موسى براى فرعون مناسب نبود، لذا معناى تأخير انداختن مناسب‌تر است.

در اينجا آمده است: «ساحِرٍ عَلِيمٍ» ولى در آيه‌ى 37 سوره‌ى شعراء با تعبير «سَحَّارٍ عَلِيمٍ» آمده كه نشان دهنده‌ى كمال تخصّص و كار آزمودگى جادوگران است.

پیام ها

1- در حكومت‌هاى طاغوتى فرعونى، روشنگرى مردم و هر صداى حقّى، مجازاتى در پى‌دارد. «قالُوا أَرْجِهْ»

2- تخريب شخصيّت، مهم‌تر از قتل ومجازات است. «أَرْجِهْ» (بنا بر اينكه مراد از «أرجه»، پيشنهاد تأخير مجازات موسى، براى رسوا كردن او در اجتماع باشد.)

3- طاغوت‌ها براى شكستن حقّ، گردهمايى سراسرى و جهانى از متخصّصان تشكيل مى‌دهند. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»

4- كفّار هم مى‌دانند براى مقابله با كار فرهنگى، بايد كار فرهنگى قوى‌ترى انجام داد. «بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»

5- گاهى علم و تخصّص، در دست افراد منحرف و در مسير مبارزه با حقّ قرار مى‌گيرد. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ (112)

يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ‌: تا بياورند به حضور تو هر ساحر دانا و ماهرى را. اهل سير نقل نموده كه به حسب كميت و كيفيت، در هيچ قرن آن مقدار ساحر نبود كه در عصر موسى عليه السّلام سحره ماهر بشهر مصر بودند. ملازمان مأمور جمع‌آورى سحره شدند.

تفسير لوامع التنزيل- مذكور است در مداين صعيد دو برادر بودند كه در فن سحر مهارتى كامل داشتند. چون مأموران فرعون ايشان را خبر نمودند، از مادر خود قبر پدر را پرسيده به سر قبر آمده و به عمليات خود روح پدر را حاضر، گفتند:

فرعون ما را طلبيده به جهت دو نفر كه بى سلاح و لشكر، كار را بر او تنگ گرفته، عصائى دارند كه اژدها شود، و هر چه پيش آيد مى‌بلعد، فرعون ما را به معارضه او خواسته. از صاحب قبر جواب آمد كه: در آنجها بپرسيد وقتى موسى به خواب رود، عصا با اژدها مى‌شود يا نه، اگر چنين باشد، بدانيد كه سحر نيست، زيرا سحر ساحر در خواب اثرى ندارد. چون حال بر اين منوال باشد، نه شما و نه تمام عالميان را قوت معارضه او نخواهد بود (از اينجا معلوم شود كه علم «منيتيسم» كه امروزه ظهور يافته جديد نيست، بلكه در عصر موسى عليه السّلام پنج هزار سال قبل، اهل اين فن بوده و آثار از آنها ظاهر مى‌شد) خلاصه برادران با شاگردان و مصاحبان كه دوازده هزار- و نزد ابن اسحق پانزده هزار نفر و نزد سدى سى هزار بودند و يا هفتاد و يا هشتاد هزار بنابر اختلاف- همه وارد مصر و به درگاه فرعون حاضر شدند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 111 تا 114

قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ (111) يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ (112) وَ جاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قالُوا إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ (113) قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (114)

ترجمه‌

گفتند واگذار او و برادرش را و بفرست در شهرها جمع‌آورندگان را

كه بياورند نزد تو هر جادوگر دانائى را

و آمدند جادوگران نزد فرعون گفتند بدرستيكه براى ما هر آينه مزدى است اگر باشيم غالبان‌

گفت بلى و بدرستيكه شما هر آينه از مقربانيد.

تفسير

خلاصه راى صادر از مجلس شورا اين بود كه فرعون حضرت موسى و هارون را بحال خودشان واگذار نمايد و بامر آنها نپردازد ضمنا عدّه را مأمور نمايد كه در بلاد مصر تفحّص نمايند هر جا ساحرى است بهر وسيله ممكن است او را ببارگاه فرعون حاضر نمايند و آن زمان سحر بقدرى رواج داشت كه در اندك زمانى از دوازده هزار تا هشتاد هزار ساحر ماهر گفته‌اند جمع‌آورى شد و بزرگان آنها كه گفته‌اند پنج نفر بودند و اعلم از همه شمعون نام بود ببارگاه فرعون راه يافتند و از او تقاضاى اجر مهمّى نمودند كه در صورت غلبه بآنها انعام شود و اين تقاضا يا بصورت اخبار بوده كه فرض مسلّميّت آن را نموده‌اند يا بصورت سؤال چون جمعى از قراء ائنّ لنا لأجرا قرائت‌

جلد 2 صفحه 460

نموده‌اند در هر حال فرعون علاوه بر آنكه ملتزم باجر و انعام شد قول داد كه آنها را از مقربان درگاه خود قرار دهد كه بى‌اجازه وارد بر او شوند و هر حاجتى داشته باشند براى خودشان و كسان ديگر برآورده شود و اين كاشف از نهايت طمع آنها و تشويش خاطر آن ملعون است و كلمه ارجه امر از ارجاء بمعنى تأخير است كه متصل بضمير مفعول شده است و بعضى از علماء نحو منع از اسكان هاء ضمير نموده‌اند و بعضى از قراء بكسر هاء با اشباع و بدون آن قرائت نموده‌اند و ارجئه بهمزه و ضم‌ها نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَأتُوك‌َ بِكُل‌ِّ ساحِرٍ عَلِيم‌ٍ (112)

بياورند نزد تو بهر ساحر دانايي‌.

يَأتُوك‌َ فاعل‌ يأتوك‌ كساني‌ هستند ‌که‌ فرعون‌ فرستاده‌ ‌بود‌ ‌در‌ مدائن‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ جمع‌آوري‌ كنند ‌که‌ لشكريان‌ و نظاميها و شرطه‌ها باشند.

جلد 7 - صفحه 415

بِكُل‌ِّ ساحِرٍ عَلِيم‌ٍ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ شهري‌ ‌هر‌ چه‌ ساحر دانايي‌ هست‌ بياورند ‌که‌ گفتند هفتاد نفر بودند و مجموع‌ مجتمعين‌ هشتاد هزار لكن‌ ‌ما مدركي‌ ‌از‌ اخبار ‌بر‌ شماره‌ ‌آنها‌ نداريم‌ و ‌اينکه‌ مطابق‌ قراردادي‌ ‌بود‌ ‌که‌ فرعون‌ ‌با‌ حضرت‌ موسي‌ كرده‌ ‌بود‌ چون‌ بموسي‌ ‌گفت‌ فَاجعَل‌ بَينَنا وَ بَينَك‌َ مَوعِداً لا نُخلِفُه‌ُ نَحن‌ُ وَ لا أَنت‌َ مَكاناً سُوي‌ً، قال‌َ مَوعِدُكُم‌ يَوم‌ُ الزِّينَةِ وَ أَن‌ يُحشَرَ النّاس‌ُ ضُحًي‌ طه‌ ‌آيه‌ 60 و 61، ‌که‌ روز عيد ‌آنها‌ بوده‌ ‌که‌ تمام‌ زينت‌ كرده‌ و آماده‌ باشند آنهم‌ ‌در‌ صحراي‌ صاف‌ زلال‌ ‌که‌ پستي‌ و بلندي‌ نداشته‌ ‌باشد‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 112)- «تا همه ساحران ورزیده و آزموده و دانا را به سوی تو فراخوانند و به محضر تو بیاورند» (یَأْتُوکَ بِکُلِّ ساحِرٍ عَلِیمٍ).

از آنجا که عجله در کشتن موسی و هارون با توجه به دو معجزه عجیبش باعث گرایش عده زیادی به او می‌شد و چهره «نبوت» او با چهره «مظلومیت و شهادت» آمیخته شده، جاذبه بیشتری به خود می‌گرفت، نخست به این فکر

ج2، ص78

افتادند که عمل او را با اعمال خارق العاده ساحران خنثی کنند و آبرویش را بریزند سپس او را به قتل برسانند تا داستان موسی و هارون برای همیشه از نظرها فراموش گردد!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع