آیه 110 سوره اعراف
<<109 | آیه 110 سوره اعراف | 111>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اراده آن دارد که شما را از سرزمین خود بیرون کند، اکنون در کار او چه دستور میدهید؟
می خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند؛ اینک [درباره او] چه رأی و نظری می دهید؟
مىخواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند. پس چه دستور مىدهيد؟
مىخواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند، چه مىفرماييد؟
میخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند؛ (نظر شما چیست، و) در برابر او چه دستوری دارید؟»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«تَأْمُرُونَ»: دستور میدهید. اشاره میکنید و رأی میدهید. آیههای و میتواند سخن فرعون باشد و یا این که درباریان متملّق، سخن او را تکرار کرده باشند. ذکر صیغه جمع خطاب به فرعون در آیه برای تعظیم است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ «110»
(آنان گفتند: موسى) مىخواهد شما را از سرزمينتان آواره وبيرون كند (و سرزمين شما را اشغال نمايد)، پس (در اين مورد) چه دستور مىدهيد؟
نکته ها
فرعونيان براى انحراف افكار عمومى، به حضرت موسى تهمت زدند، هم از نظر اعتقادى او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعى و سياسى او را فتنهجو معرّفى كردند.
پیام ها
1- يكى از حربههاى مخالفان، تهمتِ قدرتطلبى به مردان حقّ است. «يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ»
2- گاهى دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطندوستى، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده مىكنند. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ»
3- كافر همه را به كيش خود پندارد. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» چون فرعون دلبسته به مادّيات وزمين بود، فكر مىكرد موسى نيز دلبستهى مال و سرزمين است.
4- طاغوتها در عين استبداد، گاهى ناچار مىشوند در گرفتارىهاى سياسى به مشورت با اطرافيان بپردازند. «فَما ذا تَأْمُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ (110)
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ: مىخواهد اين ساحر به سحر خود آنكه خارج كند شما را از ارض شما، يعنى مصر، و حكومت و ولايت را به بنى اسرائيل دهد. فرعون چون اين سخن بشنيد گفت: فَما ذا تَأْمُرُونَ: پس چه مىگوئيد و تدبير اين امر چيست؟ يعنى به چه تدبير اشاره و پيشنهاد مىكنيد تا به آن عمل كنيم؟
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 107 تا 110
فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ (107) وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ (108) قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ (109) يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ (110)
ترجمه
پس انداخت عصاى خود را پس آنگاه آن اژدهائى بود آشكار
و بيرون كشيد دستش را پس آنگاه آن نورانى بود براى نگرندگان
گفتند جمعى از قوم فرعون همانا اين هر آينه جادو گريست دانا
ميخواهد كه بيرون كند شما را از زمينتان پس چه دستور ميفرمائيد.
تفسير
پس از آنكه فرعون از حضرت موسى مطالبه معجزه نمود آنحضرت عصائى را كه اوصاف آن در ذيل قصّه حضرت شعيب ذكر شد و بحضرت موسى داده بود در دست داشت و بر زمين افكند ناگهان اژدهاى مهيبى شد كه لب زيرين آن بر زمين بود و لب بالاى آن بالاى كنگره قصر فرعون جاى گرفت كه ارتفاع آن هشتاد ذراع بود و چون چشم فرعون بآن اژدها افتاد و ديد از شكمش آتش بيرون مىآيد و بسمت
جلد 2 صفحه 459
او حركت ميكند خود را ملوّث نمود و امرا فرار كردند و فرياد زد اى موسى بگير او را و آنحضرت گرفت و بصورت اصليّه برگشت و گفتهاند اين عصا را حضرت آدم از بهشت با خود آورده بود و از مواريث انبيا بود تا بحضرت شعيب رسيد و او بداماد خود حضرت موسى داد و چون ثانيا مجلس بصورت اول خود تشكيل گرديد فرعون براى آنكه مبادا معجزه اول سحر باشد طلب معجزه ديگرى نمود ناگاه حضرت موسى دست راست خود را از گريبان چپ بيرون آورد در صورتى كه سفيدى و روشنى داشت كه نور آن بر نور آفتاب غالب شد و همه حضار جمع شدند براى نظاره آن و حضرت گندمگون بود مايل به سبزگى و باز دست بگريبان برد و بيرون آورد بحالت اصلى و موجب مزيد تعجب و حيرت گرديد فرعون خواست تسليم شود قبطيان كه اقوام و امراء دولت او بودند گفتند اين ساحر ماهرى است و ميخواهد ما را بوسيله سحر از مملكت خودمان خارج كند و بنى اسرائيل را كه تاكنون ذليل و زير دست ما بودند بر ما مسلط نمايد پس بايد براى اين پيش آمد چارهجوئى كرد و مجلس شورائى تشكيل گرديد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُرِيدُ أَن يُخرِجَكُم مِن أَرضِكُم فَما ذا تَأمُرُونَ (110)
اراده دارد که شما را از زمين خود بيرون كند پس در مورد او چه صلاح ميدانيد و چه رأي ميدهيد.
يُرِيدُ اگرچه ابتداء بنظر ميآيد که مقول قول ملاء باشد و جزو كلام لساحر عليم است لكن مقول قول فرعون است که خطاب بقوم ميكند بقرينه أَن يُخرِجَكُم زيرا اگر كلام ملاء بود ميگفتند ان يخرجنا مِن أَرضِكُم در تفسير عياشي است که از براي آنها هفت شهر بود، مدائن سبع، و گفتند ميخواهد شما را از اينکه مدائن بيرون كند و جايگاه بني اسرائيل قرار دهد با اينكه اينکه غلط و افتراء محض بود بلكه مورد عنايات الهي بيشتر ميشدند فَما ذا تَأمُرُونَ مشورت با ملاء قوم چون اينها گفتند ساحر عليم است مشورت نمود که با او چه معامله بايد كرد زيرا حكم بقتل نميتوانست بكند بواسطه خوفي که از عصا پيدا كرده بود که بسا تمام آنها را هلاك كند و تصديق هم نميكرد چون حمل بسحر كرده بودند متحير شد که چه كند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 110)- سپس افزودند: «هدف این مرد این است که شما را از سرزمین و وطنتان بیرون براند» (یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ).
یعنی، او نظری جز استعمار و استثمار و حکومت بر مردم و توسعه طلبی و غصب سرزمین دیگران ندارد و این کارهای خارق العاده و ادعای نبوت همه برای وصول به این هدف است.
و بعد گفتند: «با توجه به این اوضاع و احوال عقیده شما در باره او چیست؟» (فَما ذا تَأْمُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم