آیه 66 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۸ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<65 آیه 66 سوره اعراف 67>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

مهتران قومش که کافر شدند گفتند: ما تو را سفیه و بی‌خرد می‌یابیم و گمان می‌کنیم که تو سخت از دروغگویان باشی.

اشراف و سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در سبک مغزی و نادانی می بینیم و تو را از دروغگویان می پنداریم!!

سران قومش كه كافر بودند گفتند: «در حقيقت، ما تو را در [نوعى‌] سفاهت مى‌بينيم و جداً تو را از دروغگويان مى‌پنداريم.»

مهتران قوم او كه كافر شده بودند، گفتند: مى‌بينيم كه به بيخردى گرفتار شده‌اى و پنداريم كه از دروغگويان باشى.

اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانی و سبک مغزی) می‌بینیم، و ما مسلّماً تو را از دروغگویان می‌دانیم!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The elite of his people who were faithless said, ‘Indeed we see you to be in folly, and indeed we consider you to be a liar.’

The chiefs of those who disbelieved from among his people said: Most surely we see you in folly, and most surely we think you to be of the liars.

The chieftains of his people, who were disbelieving, said: Lo! we surely see thee in foolishness, and lo! we deem thee of the liars.

The leaders of the Unbelievers among his people said: "Ah! we see thou art an imbecile!" and "We think thou art a liar!"

معانی کلمات آیه

«سَفاهَة»: کم‌خردی. ابلهی. «مِنَ الْکَاذِبِینَ»: از زمره دروغگویان. این سخن بیانگر این است که پیغمبران پیشین را هم دروغگو پنداشته‌اند و آنان را نیز تکذیب نموده‌اند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ «66»

(در پاسخ دعوت هود،) سران كافر قوم او گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت و بى‌خردى مى‌بينيم و به طور حتم تو را از دروغگويان مى‌پنداريم.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 93

قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «67»

(هود در پاسخ جسارتشان) فرمود: اى قوم من! در من هيچ سفاهت و سبك‌مغزى نيست، بلكه من فرستاده‌اى از سوى پروردگار جهانيانم.

نکته ها

جسارت مخالفان هود عليه السلام، بيش از قوم نوح عليه السلام بود. مخالفان حضرت نوح، او را گمراه مى‌ناميدند، «لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» امّا مخالفان هود، او را سفيه و دروغگو مى‌شمردند. فِي سَفاهَةٍ ... مِنَ الْكاذِبِينَ‌

پیام ها

1- پيامبران با سخت‌ترين و صريح‌ترين تبليغات، جوسازى‌ها، مخالفت‌ها و تهمت‌ها رو به رو بوده‌اند. ضَلالٍ مُبِينٍ‌- سَفاهَةٍ ... الْكاذِبِينَ‌ در راه ارشاد مردم، بايد تحمّل شنيدن زشت‌ترين سخنان را داشته باشيم.

2- سعه‌ى صدر و بزرگوارى انبيا تا آنجاست كه پس از آن همه جسارت باز با مهربانى مى‌گويند: اى قوم من. «يا قَوْمِ»

3- از خويش نفى تهمت كنيم، ولى حقّ نداريم تهمت را به سوى ديگران سوق دهيم. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ»

4- انبيا، حتّى ذرّه‌اى و لحظه‌اى كارى را كه معقول نباشد انجام نمى‌دهند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» (در ادبيات عرب، هرگاه نكره در كنار نفى قرار گيرد، نفى عموم است، يعنى در هيچ زمانى من كار سفيهانه نكرده‌ام.)

5- آنكه به هدف خود ايمان دارد و از پشتوانه‌ى الهى برخوردار است، در برابر برخورد بد ديگران آرام برخورد مى‌كند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ»

6- مربّى و مبلّغ، نبايد وظيفه‌ى اصلى را فراموش كند. «لكِنِّي رَسُولٌ»

7- دستورات الهى كه توسط پيامبر آورده مى‌شود، در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 94

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67)

قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ: فرمود حضرت هود اى قوم من، نيست به من سفاهت و حماقت و كاذب نيستم در دعواى خود چنانچه شما گمان مى‌كنيد و تصور مى‌نمائيد، وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌: و لكن من رسول و پيغمبر پروردگار عالميانم، فرستاده شدم به رسالات و فرامين خالق به سوى شما. مراد آنكه من رسول مى‌باشم براى هدايت و ارشاد، و لكن شما به عوض شكران، كفران نموده نسبت سفاهت و كذب دهيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 66 تا 68

قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ (66) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67) أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (68)

ترجمه‌

گفتند آن جماعت كه كافر شدند از قوم او بدرستيكه هر آينه مى‌بينيم تو را در بى‌خردى و همانا ماهر آينه گمان ميكنيم تو را از دروغگويان‌

گفت اى قوم من نيست با من بى‌خردى ولى من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان‌

ابلاغ ميكنم بشما پيامهاى پروردگارم را و من براى شما نصيحت كننده هستم امين.

تفسير

بر حسب توصيه حضرت نوح بسام كه در روايت سابقه اشاره شده بود جمعى از اولاد سام چنانچه در روايت ديگرى هم بآن تصريح شده بحضرت هود ايمان آوردند و جماعتى استكبار نموده آنحضرت را نسبت بكم عقلى و سفاهت دادند براى آنكه از دين آنها اعراض فرموده بود و صريحا تكذيب نمودند دعاوى او را و آنحضرت فرمود اى قوم من بهيچ وجه كم عقلى مساس بمن ندارد فقط من مامورم از جانب خداوند پيامهائى بشما برسانم و موعظه و نصيحت نمايم شما را در دعوت بتوحيد و اطاعت احكام او بدون كم و زياد چون پيام آور و ناصح بايد امين باشد دروغ نگويد و خيانت ننمايد و در اين نقل قول آنها و حضرت هود دستورى است از طرف خداوند به بندگان كه چگونه بملايمت با كفار و فساق بايد گفتگو كرد و آنها را براه حق دعوت نمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ يا قَوم‌ِ لَيس‌َ بِي‌ سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي‌ رَسُول‌ٌ مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ (67)

خطاب‌ فرمود حضرت‌ هود بقوم‌ ‌خود‌ كساني‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ رمي‌ بسفاهت‌ كردند فرمود اي‌ قوم‌ ‌من‌ نيست‌ سفاهتي‌ ‌در‌ ‌من‌ و لكن‌ ‌من‌ فرستاده‌ ‌از‌ پروردگار عالميان‌ هستم‌ قال‌َ يا قَوم‌ِ قومي‌ ‌بود‌ ياء حذف‌ ‌شده‌ كسره‌ بجاي‌ ياء ‌است‌ لَيس‌َ بِي‌ سَفاهَةٌ گفتيم‌ سفاهت‌ مقابل‌ رشد ‌است‌ و مراد رشد عقلي‌ ‌است‌ و عقل‌ بمعني‌ درك‌ حسن‌ و قبح‌ و مصلحت‌ و مفسده‌ و خير و شر و نفع‌ و ضرر و صلاح‌ و فساد ‌است‌ و ‌اينکه‌ موهبت‌ بزرگي‌ ‌است‌. ‌از‌ خواجه‌ نصير الدين‌ ‌که‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌در‌ علماء شيعه‌ و سني‌ و حكماء و متكلمين‌ و اهل‌ هيئت‌ نظير نداشته‌ نقل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ مناجات‌ ‌خود‌ عرض‌ ميكند (پروردگارا ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ عقل‌ دادي‌ چه‌ ندادي‌ و ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ عقل‌ ندادي‌ چه‌ دادي‌) و البته‌ افراد انسان‌ ‌در‌ مراتب‌ عقل‌ مختلف‌ هستند ‌از‌ حيث‌ ضعف‌ و قوت‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بمقدار قابليت‌ باو افاضه‌ ‌شده‌ و اقواي‌ جميع‌ مراتب‌ عقلي‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند بانبياء و ائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ السّلام‌ افاضه‌ فرموده‌ ‌در‌ همان‌ عالم‌ نورانيت‌ ديگر چه‌ رشدي‌ ‌است‌ بالاتر ‌از‌ رشد انبياء و بسيار ظلم‌ ‌است‌ ‌که‌ يك‌ همچه‌ پيغمبري‌ ‌را‌ رمي‌ بسفاهت‌ كنند لذا دليل‌ ميآورد ‌براي‌ نفي‌ سفاهت‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ لكِنِّي‌ رَسُول‌ٌ مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ ‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ دو نكته‌ مهم‌ اعمال‌ ‌شده‌: يكي‌ مقام‌ رسالت‌ ‌که‌ رشد عقلي‌ ‌او‌ ‌از‌ همه‌ بالاتر و قوي‌تر ‌است‌ چنانچه‌ اشاره‌ شد، ديگر ‌از‌ طرف‌ مربّي‌ تمام‌ عوالم‌ امكاني‌ هستم‌ ‌که‌ ‌هر‌ ممكني‌ ‌را‌ بكمال‌ رشد ميرساند ‌که‌ معني‌ تربيت‌ ‌است‌ البته‌ ‌رسول‌ ‌خود‌ ‌را‌ ارشد مخلوقات‌ قرار ميدهد نبايد همچه‌ رشيدي‌ ‌را‌ سفيه‌ شمرد

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 67)- اما هود با وقار و ادبی که مخصوص پیامبران و رهبران راستین و پاک است، بی‌آنکه از گفته آنان عصبانی و یا دلسرد و مأیوس گردد، «گفت: ای جمعیت من! هیچ گونه سفاهتی در من نیست و وضع رفتار و گفتار من بهترین دلیل بر سرمایه‌های عقلانی من است، من فرستاده پروردگار جهانیانم» (قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفاهَةٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع