آیه 91 سوره مائده
<<90 | آیه 91 سوره مائده | 92>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
شیطان قصد آن دارد که به وسیله شراب و قمار، میان شما عداوت و کینه بر انگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد، پس شما آیا از آن دست برمیدارید؟
مسلماً شیطان می خواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه [سخت] اندازد، و از یاد خدا و نماز بازتان دارد؛ آیا شما [از این امور با همه زیان ها وخطراتی که دارد] خودداری خواهید کرد؟
همانا شيطان مىخواهد با شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. پس آيا شما دست برمىداريد؟
شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما كينه و دشمنى افكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا بس مىكنيد؟
شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید،) خودداری خواهید کرد؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يوقع: وقوع: به وجود آمدن. ايقاع: به وجود آوردن. «ان يوقع» اينكه بوجود آورد.
عداوة: هر وقت عداوة و بغضاء با هم آيند ، ظاهرا مراد از عداوت، تجاوز ناشى از كينه و مراد از بغضاء، فقط كينه قبلى است.
منتهون: نهى: زجر و منع. انتهاء: ترك كردن و انزجار. «منتهون» ترك كنندگان.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: درباره سبب نزول آيه دو قول است:
اول، سعد بن ابىوقاص با مردى از انصار به خوردن شراب مشغول گشت. هر دو مست شدند مرد انصارى در حالت مستى با استخوان شتر بر سر سعد وقاص زد او را مجروح ساخت، سپس اين آية نازل گرديد.[۳]
دوم، وقتى آيه 90 «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ» نازل شد، عمر بن الخطاب گفت: خدايا درباره خمر از براى ما بيانى شافى بفرماى. سپس اين آيه نازل گرديد[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ «91»
همانا شيطان مىخواهد به وسيله شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه بيفكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد. پس (با اين همه مفاسد) آيا دست برمىداريد؟
نکته ها
با آن كه طبق آمارى كه ارائه مىشود، بسيارى از قتلها، جرائم، تصادفات، طلاقها، امراض روانى، كليوى و ... ناشى از شراب است، امّا قرآن در اين آيه در بيان فلسفهى تحريم، روى دو نكته تأكيد دارد: يكى ضرر اجتماعى يعنى كينه و عداوت و ديگرى ضرر معنوى يعنى غفلت از نماز و ياد خدا.
اين آيه برجستهترين اثر شراب و قمار را بازداشتن از ياد خدا و نماز دانسته است، اكنون جاى اين سؤال است كه اگر كارهاى عادّى مثل: تجارت، ورزش، تحصيل و مطالعه و امثال آن نيز ما را سرگرم كرده و از ياد خدا و نماز بازدارد، آيا مانند شراب و قمار است؟ آرى، هرچه ما را از خدا غافل كند، مانند شراب و قمار، ناپسند است، گرچه اسلام به خاطر لطف و آسان گرفتن، آن را حرام نكرده باشد.
پیام ها
1- هر كس كه عامل كينه و عداوت در ميان مردم شود، مانند شيطان است. إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ ...
2- تحريكات شيطان دائمى است. «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ»
3- جامعهاى كه در آن عداوت باشد، شيطانى است. إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ ...
4- از الفت و وحدت پاسدارى كنيم و با هر آن چه آنها را از بين مىبرد، مبارزه كنيم. «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ»
جلد 2 - صفحه 368
5- الفت و مهربانى بين اهل ايمان، مورد عنايت خاص خداوند است. «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ»
6- قمار و شراب، ابزار كار شيطان براى ايجاد كينه و دشمنى است. إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ ... فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ
7- نماز برترين سمبل ياد خداست. (با اينكه نماز ذكر خداست، نام آن جداگانه آمده است) «عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ»
8- بيان فلسفهى احكام، يكى از عوامل تأثير كلام در ديگران است. الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ... فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ
9- با تمام عواملى كه باعث ايجاد كينه و دشمنى مىشود، بايد مبارزه كرد. يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ... فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ
10- در صدر اسلام برخى از مسلمانان، على رغم تحريم شراب و قمار، باز بدان مشغول بودند، مورد توبيخ خداوند قرار گرفتند. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (91)
بعد از آن تقرير فساد خمر و قمار را فرمايد:
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ: اينست و جز اين نيست كه مىخواهد شيطان أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ: آنكه واقع سازد و بيافكند در ميان شما دشمنى و خصومت را فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ: در خوردن شراب و باختن قمار وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ: و باز دارد شما را از ذكر و ياد خداى
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 171
تعالى و از نماز. و تخصيص خمر و ميسر به ذكر و شرح آنچه در آنهاست از وبال و فساد، به جهت تنبيه است بر آنكه اين دو مقصود بالذات و ذكر انصاب و ازلام به جهت دلالت است بر آنكه مثل خمر و ميسرند در حرمت و شريت. و تخصيص صلاة به جهت تعظيم اشعار بر آنكه، مانع چيزى است كه مانع باشد از ايمان از جهت آنكه نماز عمود دين و فارق ميان كفر و ايمان است. و بعد مبالغه در وعيد و تهديد فرمايد: فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ: پس آيا هستيد شما باز ايستادگان و منتهى شوندگان از اين امور بعد از آنكه بر معايب آن مطلع شديد. استفهام در معنى امر است، يعنى منتهى شويد و باز ايستيد از اين امور بعد از اخطار سبحانى به فساد آن.
تنبيه- خمر در لغت «1» به معنى ستر است. و چون شراب، پرده نمايد عقل را، لذا خمر ناميده شده. بنابر اين تمام آنچه ستر نمايد عقل را، حرام مىباشد. ماده مدخليت ندارد، خواه از انگور باشد يا مويز يا كشمش يا جو يا خرما يا عسل. و همچنين تنگ و چرس نيز حرام باشد. تمام استعمالات از خريد و فروش و شرب و غيره، حتى نشستن در مجلس مسكرات و خوردن چيزى در آن از آب و ميوه و غذا، بيست و پنج تازيانه حدّ او باشد كه در آن مجلس نشسته. و وجوب اجتناب از مسكرات به ادله اربعه: قرآن، سنت، اجماع، عقل ثابت گرديده:
اما قرآن- از جمله اين آيه شريفه كه از آن ده دليل بيان فرموده: 1- خمر را با قمار قرين ساخته و قمار حرام است، پس قرين او نيز حرام است. 2- آن را با بت پرستى در يك سلك كشيده و آن سرّ همه حرامها است، پس آن نيز حرام باشد. 3- آن را رجس فرموده يعنى پليد، و هر چه پليد و نجس است حرام باشد.
4- فرموده از عمل شيطان است و هر چه كار شيطان است حرام باشد. 5- امر فرموده به اجتناب از آن، و هر چه پرهيز از آن فرض باشد حرام است. 6- انكار رستگارى به عدم اجتناب آن، و هر چه رستگارى به آن نباشد حرام است. 7-
«1» نهايه ابن اثير، جلد 2، صفحه 77 (ذيل لغت خمر)- لسان العرب، جلد 4، صفحه 255- قاموس اللغة فيروز آبادى، (ذيل لغت خمر)- مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 315.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 172
فرموده: سبب دشمنى و خصومت است، و هر چه در ميان مسلمانان سبب عداوت بود حرام است. 8- بازدارنده است از ذكر خدا، و هر چه بنده را از ذكر حق باز دارد حرام است. 9- چون سبب منع از نماز است، بىشك حرام باشد.
10- فرمود: بازايستيد از آن، يعنى ترك كنيد، و هر چه ترك آن فرض است فعلش حرام باشد.
اما سنت- احاديث بسيار است از جمله:
1- در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام: انّ اللّه عزّ و جلّ حرّم الخمر بعينها فقليلها و كثيرها حرام كما حرّم الميتة و الدّم و لحم الخنزير و حرّم رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله الشّراب من كلّ مسكر و ما حرّم رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله فقد حرّمه اللّه عزّ و جلّ. «1» بدرستى كه خداوند عزّ و جلّ حرام فرمود خمر را به عينه، پس كم و بسيار آن حرام است چنانچه حرام فرمود مردار و خون و گوشت خوك را.
و حرام نمود پيغمبر صلى اللّه عليه و آله شراب از هر مسكرى را، و آنچه حرام نمايد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله پس به تحقيق حرام فرموده آن را خداوند عزّ و جلّ.
2- كليب اسدى گويد: از حضرت صادق عليه السّلام نبيذ را سؤال كردم، فقال: انّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله خطب النّاس فقال فى خطبته: ايّها النّاس الا انّ كلّ مسكر حرام الا و ما اسكر كثيره فقليله حرام «2» فرمود: رسول خدا خطبهاى انشاء و فرمود: اى گروه مردمان، هر مسكرى حرام است. آگاه باشيد هر چه سكر آورد بسيار آن، پس كم آن هم حرام است.
3- در خصال- لعن رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله فى الخمر عشرة غرسها و حارسها و عاصرها و شاربها و ساقيها و حاملها و المحمول اليه و بايعها و اكل ثمنها. «3» از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه لعن فرمود رسول خدا در خمر، ده نفر را:
1- كسى كه بكارد درخت آن را. 2- پاسبان آن. 3- فشارنده آن. 4- شارب آن. 5- ساقى آن. 6- حمال آن. 7- آنكه براى او ببرند. 8- بايع
«1» فروع كافى، جلد 6، كتاب الاشربه، صفحه 408، حديث 2.
«2» مدرك پيشين، حديث 6.
«3» خصال، باب العشره، صفحه 444، حديث 41.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 173
آن. 9- مشترى آن. 10- خورنده قيمت آن.
اما اجماع- تمام صحابه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و علما و حكما و دانشمندان و عقلا از متقدمين و متأخرين تمام ملل و نحل، اتفاق دارند كه مسكر عامل مهمى در فساد اخلاق و دشمن قوى جامعه بشر است، لذا استعمال آن را بكلى ممنوع و از مرتكبين اين عمل شنيع دورى جستهاند، و نفوس خود را نسبت به گذشته، صدى بيست رو به نقصان ديده. و از تحقيقات عميقانه و تجسسات دقيقانه، علت عمده آن را زنا و شرب مسكرات دانسته، مجددا در صدد جلوگيرى اين سهم مهلك بر آمدهاند.
اما عقل- عقل هر خردمندى بر نهى از خمر و مسكرات حكم كند، چه عقل، اشرف اشياء و سرمايه تحصيل سعادت دنيا و آخرت است و آدمى به آن از حيوان ممتاز گردد و به خلقت والاى «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ» «1» مشرف باشد، و تخم قابليت فطرى زمين بشريت، جز به يارى عقل نرويد، و سياهى ننگ نادانى را از چهره وجود انسانى، جز آب عقل نشويد. گوهر معرفت را در ظلمتكده غفلت جز به چراغ عقل نتوان يافت. طريق خير و صلاح را جز به دلالت عقل، عالم نتوان گشت. چاهسار شرور و فتن را جز به عصاى راستى عقل نتوان گذشت.
امور مملكت هستى را جز به كاردانى وزير عقل منظم نتوان ساخت. لواى شوكت و سر بلندى در كشور عزت و ارجمندى جز به سپهسالارى عقل نتوان برافروخت. عقل سر رشته تحصيل سعادات و راهنما به طريق حق و عبادت سبحانى است، و البته هر چه معارضه با عقل نمايد حرام باشد. شاعر عرب گويد:
«شربت الخمر حتّى زلّ عقلى
كذاك الاثم يفعل بالعقول»
علاوه بر اين، استعمال خمور كه در حقيقت امّ الخبائث و الشّرور است، موجب امراض بسيار گردد: صداع، تهوّع مزاج، بلادت فهم، كلالت فهم، ضعف هضم، فتور شهوت طعام، امراض رديه مهلكه مانند مرگ مفاجات،
«1» اسراء آيه 70.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 174
حناق، امراض دماغى چون سكته، صرع، جنون، سرسام، رعشه، تشنج، درد چشم و گوش و بينى و دندان، اسهال دموى، ورم جگر و سپرز، خفقان قلب، ضيق نفس، خوره، تبهاى محرقه، استسقاء، سنگ مثانه، حرقة البول، ضعف اعصاب، وجع بطن، ضعف كليه قوا، و مضرات بسيار ديگر.
(مذمت شارب الخمر:) 1- در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام: قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله شارب الخمر ان مرض فلا تعودوه و ان مات فلا تحضروه و ان شهد فلا تزكّوه و ان خطب فلا تزوّجوه و ان سئلكم امانة فلا تاتمنوه. «1» فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله: شارب الخمر اگر مريض شد عيادتش مكنيد، و اگر بميرد بر جنازه او حاضر مشويد، و اگر شهادت دهد اعتماد مكنيد، و اگر خواستگارى كند دختر به او مدهيد، و اگر طلب امانت كند او را مأمون ندانيد.
2- ربيع شامى گويد: از حضرت صادق عليه السّلام سؤال شد از خمر، فرمود: قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله انّ اللّه عزّ و جلّ بعثنى رحمة للعالمين و لأمحق المعارف و المزامير و امور الجاهليّة و الاوثان، و قال اقسم ربّى ان لا يشرب عبد لى فى الدّنيا خمرا الّا سقيته مثل ما شرب منها من الحميم يوم القيمة معذّبا بعد او مغفورا له. «2» فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله: بتحقيق خداوند عزّ و جلّ مبعوث نمود مرا رحمت براى عالميان و به جهت باطل كردن معازف و مزامير (آلات موسيقى كه با دست زده شود يا با لب) و امور جاهليت و بت پرستى. و قسم خورده پروردگار من اينكه بندهاى نياشامد خمر را، مگر آنكه بخورانم او را در قيامت به مثل آنچه خمر خورده از حميم (آب جوشيده) بعد معذب شود يا آمرزيده.
3- فرمود پيغمبر صلى اللّه عليه و آله: بنده وقتى بياشامد جرعهاى از شراب را مبتلا فرمايد حق تعالى او را بسبب سوء اعتقادش به پنج چيز: 1- قساوت قلب. 2- تبرى كنند از او جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و تمام ملائكه. 3-
«1» فروع كافى، جلد 6، كتاب الاشربه، صفحه 397، حديث پنجم.
«2» همان مدرك، صفحه 396، حديث اوّل.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 175
تبرى نمايند از او جميع انبيا و ائمه. 4- تبرى فرمايد از او حضرت جبّار جل جلاله. 5- قول خداى عزّ و جلّ: و اما كسانى كه خارج شدند از فرمان الهى پس مأواى آنها آتش است هر زمانى كه اراده خروج كنند از آن، عود دهند آنها را و گفته شود بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مىكرديد «1» (اين عذاب در صورت عدم توبه حقيقى مىباشد).
حرمت قمار- چنانچه خمر، موجب زوال عقل است، قمار نيز سبب زوال مال باشد. و زوال عقل و مال سبب دشمنى و باعث اختلال نظام عالم است.
لذا ذات مقدس الهى به حكمت بالغه و مصلحت كامله اين دو را حرام فرموده؛ و «ميسر» برد و باخت باشد. بنابر اين هر چه برد و باخت شود حرام است. لذا فرمود: كلّ ما قومر به فهو ميسر پس تمام آلات قمار حرام است، خريد و فروش و صنعت آن و اجرت بر ساختن مانند نرد. شطرنج. آس. گنجفه و آنچه برد و باخت شود مانند گردو بازى. كبوتر بازى. تخم مرغ بازى و غيره. و احاديث در مذمت قمار بسيار است:
1- جامع الاخبار- قال النّبىّ صلى اللّه عليه و آله: من لعب بالنّرد فقد عصى اللّه «2» 2- قال صلى اللّه عليه و آله: ملعون من لعب بالاستريق يعنى الشّطرنج و النّاظر اليه كآكل لحم الخنزير. « «3»» 3- قال صلى اللّه عليه و آله: النّرد و الشّطرنج كلاهما ميسر « «4»» 4- قال صلى اللّه عليه و آله: اللّاعب بالنّرد شير كمن غمس يده فى لحم الخنزير و دمه «5» 5- قال الصّادق عليه السّلام: انّ اللّاعب بالشّطرنج مشرك و السّلام على اللّاهى به معصية «6».
1- فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله: كسيكه بازى كند به نرد، پس بتحقيق معصيت نموده خدا را. 2- فرمود: هر كه بازى كند به شطرنج، ملعون است و نظر كننده به آن مثل خورنده گوشت خوك است. 3- فرمود: نرد و
«1» مستدرك الوسايل، جلد سوّم، كتاب الاطعمه و الاشربه، صفحه 137، حديث 15.
(2 و 3 و 4)- جامع الاخبار، فصل 114.
«5» مستدرك الوسايل، جلد 2، كتاب التجاره، صفحه 459، باب 83، حديث 4.
«6» همان مدرك، باب 82، حديث 3.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 176
شطرنج هر دو قمار است. 4- فرمود: بازى كننده به نرد كه واضع آن اردشير است و شطرنج، مذموم و معيوب، و مانند كسى است كه دست خود را فرو برده باشد در گوشت و خون خوك. 5- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: بدرستى كه لاعب به شطرنج مشرك، و سلام به لاهى آن معصيت است، و نشستن در مجلسى كه قمار و يا شرب خمر يا ساير معاصى نمايند حرام مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (91)
ترجمه
جز اين نيست كه اراده مىكند شيطان آنكه بيندازد ميان شما دشمنى و كينه را در شراب و قمار و باز دارد شما را از ياد خدا و از نماز پس آيا شمائيد باز ايستادگان.
تفسير
گفتهاند در اين آيه و آيه قبل از ده راه بيان حرمت خمر شده است اوّل آنكه آن را مرادف فرموده با قمار كه حرام است دوم آنكه آن را مرادف فرموده با بت پرستى كه كفر است سوم آنكه آن را رجس خوانده يعنى نجس و هر نجسى حرام است چهارم آنكه آنرا عمل شيطان خوانده و كار شيطان حرام است پنجم امر باجتناب از آن فرموده و آن دالّ بر حرمت است ششم رستگارى را موقوف باجتناب از آن فرموده و هر چه چنين است محرّم است هفتم فرموده كه سبب دشمنى و خصومت بين مسلمانان است و علّت حرام حرام است هشتم فرموده بازدارنده از ياد خدا است كه آنهم دليل بر حرمت است نهم فرموده سبب منع از نماز است و هر چه چنين است ممنوع است دهم امر بباز ايستادن از آن نموده كه دالّ بر حرمت است و بنظر حقير از ده راه هم كلام مؤكّد شده است اوّل آنكه خطاب را متوجه باهل ايمان فرموده براى اشاره بآنكه عمل بحكم مذكور از لوازم ايمان است دوم آنكه كلام را در دو آيه مصدر بكلمه انّما فرموده كه مفيد تأكيد و مشير بآنستكه خمر هيچ حكمى غير از نجاست و حرمت نداشته و ندارد و انواع تصرفات در آن حرام است سيم آنكه تقديم نموده است در ذكر آن را بر قمار و بتپرستى كه حرام و كفر است براى تأكيد تحريم آن چهارم آنكه حكم پليدى را مستقلا براى آن اثبات فرموده و تبعا براى آن سه موضوع ديگر كه عطف بر آن شده است پنجم آنكه مستقلا حكم فرموده بآنكه آن عمل شيطان است و آنسه ديگر به تبع ششم آنكه حكم فرموده است مستقلا بوجوب اجتناب از آن و از سايرين به تبع هفتم آنكه اثبات توقف رستگارى را بر اجتناب از آن نموده است بالاستقلال و از سايرين به تبع هشتم مخصوص بذكر فرموده است آن و قمار را در اين آيه براى اشاره بآنكه مقصود اصلى از آيه قبل آندو بوده و ذكر انصاب و از لام براى تشبيه شرب خمر بوده به بتپرستى و تشبيه قمار به تقسيم با تيرها در كفر و حرمت چنانچه در حديث نبوى است كه شارب خمر مانند بتپرست است نهم آنكه تقديم نموده است ثانيا خمر را بر ميسر براى اهتمام بذكر و اشاره بآنكه مانعيت
جلد 2 صفحه 266
آن از ذكر خدا و نماز بيشتر از قمار است چنانچه تخصيص داده است نماز را از بين افراد ذكر بذكر براى آنكه نماز عمود دين و مانع از آن مانند مانع از اصل دين است دهم آنكه امر بباز ايستادن را بصورت استفهام فرموده براى اشاره بآنكه با اينهمه تأكيدات و بيان حكم و مصالح اجتناب ديگر حجت تمام است و جاى عذرى براى ترك امتثال باقى نمانده است و اين خود تأكيدى است ابلغ از تمام تأكيدات ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيطانُ أَن يُوقِعَ بَينَكُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ فِي الخَمرِ وَ المَيسِرِ وَ يَصُدَّكُم عَن ذِكرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَل أَنتُم مُنتَهُونَ (91)
غرضي ندارد شيطان جز اينكه ميانه شما مؤمنين ايجاد عداوت (دشمني) و كينهجويي كند در مورد شراب و قمار و شما را باز دارد از ياد خدا و از اتيان نماز پس آيا منتهي نميشويد و دست بر نميداريد.
إِنَّما يُرِيدُ الشَّيطانُ يكي از مطالب بسيار قابل اهميت در شريعت مطهره ايجاد الفت و محبت و وداد و اخوت بين المسلمين است و آيات شريفه قرآن بر اينکه معني ناطق است وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذكُرُوا نِعمَتَ اللّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخواناً آل عمران 103، لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً ما أَلَّفتَ بَينَ قُلُوبِهِم وَ لكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَينَهُم انفال آيه 63، إِنَّمَا المُؤمِنُونَ إِخوَةٌ حجرات آيه 10، و غير اينها از آيات و اخبار هم در اينکه باب بسيار است و بسياري از احكام هم روي اينکه پايه است، نماز جماعت حج، زكاة، خمس، صدقه، صله رحم، عيادت مريض، تشييع جنازه، احسان بيكديگر و غير اينها و شيطان در مقابل اينکه دستگاه غرضش ايجاد اختلاف و دوئيت و عداوت و تفرقه و بغضاء و تشتت بين مسلمين است و بتجربه هم مشهود
جلد 6 - صفحه 462
است که پيشرفت اسلام در اثر الفت و اتحاد است و ضعف آن در اثر عداوت و اختلاف است و يكي از اسبابي که ايجاد عداوت و بغضاء ميكند که اينکه هم مشهود است شراب و قمار است لذا ميفرمايد أَن يُوقِعَ بَينَكُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ فِي الخَمرِ وَ المَيسِرِ اما خمر بعد از آني که مستي آورد و سرپوش عقل شد از هيچ قبيح و زشتي جلو گيري نميكند ميزند، ميكشد، فحش ميدهد، سب ميكند، غيبت و تهمت و ساير منكرات و فحشاء را مرتكب ميشود حتي بسا كفر ميگويد و از اينکه جهت كليد درب كليه معاصي است و اينکه باعث عداوت و بعضاء ميگردد.
و اما ميسر که قمار باشد البته آنكه باخته يك كينه و عداوتي از برنده در قلبش ايجاد ميشود حتي بسا عيال خود را هم ميبازد و بقدري قمار تأثير در عداوت و بغضاء دارد که صبيان هم در لعب خود برنده يك تفوق و بزرگي در خود ميبيند و بازنده يك حقارت و كوچكي و خفت در خود مشاهده ميكند و بغض طرف در دلش جايگير ميشود وَ يَصُدَّكُم عَن ذِكرِ اللّهِ صد بمعني جلوگيري است و صد از ذكر خدا جلوگيري قلب و اعضاء و جوارح است از توجه بخدا، اما قلب ديگر موعظه باو اثر نميكند، حقايق را درك نميكند، مرگ و عقبات بعد از مرگ، قبر، برزخ قيامت، بهشت، جهنم، ثواب، عذاب، سؤال، ميزان، دين، احكام، تمام آنچه از ناحيه حق است فراموش ميكند، اعضاء و جوارح از ارتكاب معاصي خودداري نميكند، چشم، گوش، دست، پا، زبان، حتي عورت. و ذكر اقسامي دارد ذكر لساني، عملي، قلبي تمام از دست ميرود.
وَ عَنِ الصَّلاةِ نمازي که اهم واجبات است ترك ميشود الان مشاهده كنيد آنهايي که شراب خوار و قمارباز هستند صد ده آنها نماز گذار نيستند و آنهايي که يك قيام و قعودي دارند صد نود آنها نماز باطل از جهات مختلفه دارند.
جلد 6 - صفحه 463
فَهَل أَنتُم مُنتَهُونَ مناهي الهيه را بحكم عقل واجب است منتهي شدن و ترك نمودن چنانچه واجبات الهيه را واجب است اطاعت كردن و لو اينكه فائدهاي بر واجبات و مفسدهاي بر محرمات درك نشود لذا تعبير باحكام تعبديه ميكنند چه رسد به اينكه بوجدان و حس مصالح و مفاسد آن را انسان درك كند مثل شراب و قمار که اگر نهي الهي هم نبود هر صاحب عقلي بايد بحكم عقل ترك كند چنانچه امروز دانشمندان اروپا با اينكه ابدا بمناهي شرعيه اعتنايي ندارند كتابها در مضار اينکه موضوع نوشتهاند لذا خداوند بلفظ فهل انتم تعبير فرموده که از روي تعجب است که با اطلاع باين مضار آيا منتهي ميشويد يا باز مرتكب ميشويد.
برگزیده تفسیر نمونه
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 3، ص 231.
- ↑ صاحب كشف الاسرار از مفسرين عامه از عمرو بن شرجيل روايت كند كه عمر بن الخطاب دعا ميكرد و مى گفت: بار خدايا از براى ما درباره خمر بيانى شافى و كامل بفرماى كه داراى حكم آشكار و روشنى باشد. خداوند آيه «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ» آيه 219 سوره بقره را نازل كرد. وقتى كه عمر اين آيه را شنيد آن را قانعكننده نيافت و گفت: خدايا بيانى از اين شافى تر مى خواهم سپس آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى » آيه 43 سوره نساء نازل شد. وقتى اين آيه را شنيد، گفت: از خداوند بايد از اين آية شافى تر خواست زيرا خمر مال را از بين مى برد و عقل را زائل ميسازد. سپس آيات 90 و 91 اين سوره نازل گرديد تا آنجا كه فرمايد (آيا از آن دست برميداريد؟) بعد از نزول اين آيات عمر گفت: اكنون دست برميداريم و ترك مينمائيم.
- ↑ زمخشرى يكى ديگر از بزرگان مفسرين عامه در كتاب ربيع الابرار چنين گويد: خداوند درباره خمر سه آية نازل فرمود كه يكى از آنها آيه «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ» است. بعد از نزول اين آية مسلمين كم و بيش شراب مى خوردند و بعضى هم ترك نموده بودند تا اين كه مردى از مسلمين شراب نوشيد و با حال مستى به نماز ايستاد و در نماز به هذيانگوئى پرداخت سپس آية «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى » نازل گرديد. باز هم بعضى از مسلمين از نوشيدن شراب صرفنظر نمى كردند تا اين كه عمر بن الخطاب روزى از اثر نوشيدن شراب و مست شدن با حالت مستى با استخوان شتر بر سر عبدالرحمن بن عوف كوبيد و سر او را شكست سپس با همان حالت براى شهداء بدر با شعر، اسود بن يغفر نوحهسرائى نمود. خبر به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيد با حالت غضب به راه افتاد به قسمى كه رداى او به زمين كشيده ميشد و چيزى را در دست گرفت كه با آن عمر را مضروب سازد. سپس فرمود: اعوذ باللّه من غضب اللّه و غضب رسوله، سپس اين آية نازل گرديد و عمر گفت: اكنون ترك مينمائيم و از نوشيدن شراب صرفنظر مى كنيم.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 315.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.