راویان واقعه عاشورا
راویان جریان عاشورا را مىتوان به سه گروه تقسیم کرد: اهل بیت علیهم السلام، یاران امام که شهید نشدند و افراد لشکر عمر سعد
محتویات
گروه اول: اهل بیت علیهم السلام
بسیاری از وقایع عاشورا از اهل بیت امام حسین علیه السلام که خود در صحنه حاضر بودند روایت شده است، خصوصاً زینب کبرى، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام.
یکی دیگر از خاندان اهل بیت علیهم السلام که در این واقعه حضور داشته است حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام است. او همراه عمویش امام حسین علیه السلام جنگید و به شدت مجروح شد و وقتی آن حضرت شهید شد و اهل بیت او را اسیر کردند حسن نیز اسیر شد اما اسماء بن خارجه فزارى که از قبیله مادر او بود از او شفاعت کرد و حسن مثنى را با خود به کوفه برد و وى را معالجه کرد تا این که خوب شد. سپس به مدینه رفت.[۱]
گروه دوم: یاران امام که شهید نشدند
برخی از کسانى که از همراهان امام حسین علیه السلام بودند به گونهاى از کشته شدن در امان ماندند. و بعدا به گزارش ماوقع پرداختند. از جمله افراد زیر:
1. عُقبة بن سمعان:
وى غلام رباب، دختر امرء القیس، همسر امام حسین(ع) و مادر سکینه و على اصغر بود. او را به عنوان اسیر نزد عمر سعد آوردند و زمانى که فهمید او برده است وى را آزاد کرد.[۲]
ابو مخنف توسط حارث بن کعب والى، جریان خروج امام حسین(ع) را از مکه و گفتوگوى حضرت را با ابن عباس، از او نقل کرده است.[۳] و بخشى از جریان دیدار حضرت را با حرّ.[۴]
2. مسلم بن ریاح:
وى غلام حضرت على (ع)[۵] بوده که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت و پس از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وى برخى حوادث کربلا را گزارش کرده است.[۶]
3. ضحاک بن عبدالله مشرقى
وى از کسانى بود که مشروط به سپاه امام حسین(ع) پیوست و در آخرین لحظات برابر شرطى که با حضرت داشت از معرکه درگیرى فرار کرد.[۷] ابو مخنف توسط عبدالله بن عاصم فائشى رویدادهایى از حوادث روز عاشورا را از وى نقل مىکند.[۸]
گروه سوم: افراد لشکر عمر سعد
راویانى که در لشکر عمر بن سعد بودند، از افراد لشکر که کیفیت قتلها و جنگ را نقل کردهاند، حتى در مواردى خود قاتلان کار خود را توضیح دادهاند؛ همانند افراد زیر:
او از لشکریان عمر سعد بود که روز عاشورا پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر سر آتش زدن خیمهها با شمر مجادله داشت، از جمله کسانى بود که سر امام حسین علیه السلام را به کوفه بردند. در لشکر توابین هم حضور داشته و به قولى از اصحاب امام سجاد علیه السلام بوده است. بیشتر وقایع کربلا از قول او نقل شده است.[۹]
2) شبث بن ربعی
او از فرماندهان عمر بن سعد (سردار سپاه ابن زیاد) در کربلا بود، چند سال پس از حادثه عاشورا، در زمان حکومت مصعب بن زبیر از این فاجعه سخن می گفت.
پانویس
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص575
- ↑ حیاة الامام الحسین، سید محمد باقر قرشى، ج 3، ص 313.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 287 و 289.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 308.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 223.
- ↑ موسوعة کلمات امام حسین، ص 502.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 339؛ ؛ انصار الحسین، شمس الدین، ص 47 و 54.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 317 - 318 - 319.
- ↑ جواد محدثى، «فرهنگ عاشورا»، صفحه ۱۵۴.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |