شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن براج

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«قاضی‌ ابن‌ بَرّاج طرابلسی» (م، ۴۸۱ ق)‌، از فقها و قضات شیعه در قرن ۵ قمری و از شاگردان سید مرتضی و شیخ طوسی است. او از علم وسیع در زمینه فقه و علوم اسلامی برخوردار بود و حدود سی سال قضاوت در طرابلس را به عهده داشت، به همین جهت به لقب «قاضی» شهرت یافت.[۱]

نام کامل عبدالعزیز بن براج طرابلسی‌
زادروز ۴۰۰ قمری
زادگاه مصر
وفات ۴۸۱ قمری
مدفن طرابلس

Line.png

اساتید

سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ مفید،...

شاگردان

حسکا بن‌ بابویه‌، عبدالجبار مفید رازی‌، عبدالرحمان‌ نیشابوری‌ خزاعی‌، حسن‌ بن‌ عبدالعزیز جیهانی‌، قاضی‌ ابن‌ ابی‌‌کامل‌ طرابلسی‌،...

آثار

جواهر الفقه، روضة النفس، شرح جمل العلم و العمل، عمادالمحتاج فی مناسک الحاج، المهذب، حسن التصریف، الکامل، المعالم، المنهاج، الموجز،...

ولادت

ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر بن عبدالعزیز بن البرّاج طرابلسی‌ در مصر تولد یافت و در آن منطقه رشد و نما کرد. از تاریخ‌ ولادت او آگاهی‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ تاریخ وفات او (۴۸۱ ق) و اینکه‌ در هشتاد سالگی در طرابلس درگذشته است،[۲] می‌توان‌ گفت‌ که‌ در حدود سال ۴۰۰ قمری به‌ دنیا آمده‌ است‌.

تحصیل و استادان

ابن براج تحصیلات خود را ابتدا در زادگاه خویش آغاز نمود و سپس آوازه مجلس‌ درس‌ سید مرتضی علم الهدی ابن براج را به‌ بغداد کشاند. ابن‌ براج‌ در ۴۲۹ق‌. در درس‌ وی‌ حاضر شد و ۷ سال‌ یعنی‌ تا زمان‌ درگذشت‌ سید مرتضی‌ نزد او دانش‌ آموخت‌.[۳] علم الهدی‌ که‌ کمک‌ هزینه دانشجویان‌ را به‌ اندازه شأن‌ علمیشان‌ می‌پرداخت‌، به‌ شیخ‌ طوسی‌ ماهانه‌ ۱۲ و به‌ ابن‌ براج‌ ۸ دینار می‌داد و از این‌ رو می‌توان‌ او را برجسته‌ترین‌ و نام‌بردارترین‌ شاگرد علم الهدی‌، پس‌ از شیخ‌ طوسی‌ دانست‌.

ابن‌ براج‌ پس‌ از درگذشت‌ علم الهدی‌ در مجلس‌ درس‌ شیخ‌ طوسی (م، ۴۶۰ق‌)‌ شرکت‌ جست‌ و چند سالی‌ نیز در محضر او بود. وی در ۴۳۸ق‌. به‌ عنوان‌ خلیفه شیخ‌ رهسپار طرابلس‌ شام‌ شد.[۴]

برخی‌ از نویسندگان‌ برآنند که‌ جلال الملک‌ (از فرمان‌روایان‌ بنی‌ عمار، حک ۴۶۴-۴۹۲ق‌) در همین‌ سال‌ او را بر منصب‌ قضا گماشت‌[۵] ولی‌ با توجه‌ به‌ زمان‌ روی‌ کار آمدن‌ جلال الملک‌[۶] چنین‌ سخنی‌ درست‌ به‌ نظر نمی‌رسد. اگر جلال الملک‌ درست‌ در آغاز حکومت‌ خود، ابن‌ براج‌ را بر آن‌ منصب‌ گمارده‌ باشد، از آن‌جا که‌ وی‌ تا پایان‌ عمر در طرابلس‌ ماندگار شد،[۷] می‌توان‌ گفت‌ که‌ وی‌ حدود ۱۷ سال‌ قاضی‌ طرابلس‌ بوده‌ است‌.[۸]

برخی افزون‌ بر استادان‌ یاد شده‌، شیخ‌ مفید (م، ۴۱۳ق‌) را نیز با تردید از استادان‌ قاضی‌ ابن‌ براج‌ می‌شمارند که‌ اگر وی‌ در سال‌ درگذشت‌ شیخ‌ مفید ۱۳ ساله‌ بوده‌ باشد، می‌توان‌ این‌ تردید را موجه‌ دانست‌. همچنین مدرسی می گوید: ابن براج از ابوالفتح کراجکی روایت کرده است.[۱]

شاگردان

افراد بسیاری‌ از مجلس‌ درس‌ ابن‌ براج‌ بهره‌ جسته‌ و از او حدیث‌ شنیده‌اند که‌ به‌ برخی‌ از آنان‌ اشاره‌ می‌شود: حسکا بن‌ بابویه‌ جد منتجب‌الدین‌ رازی، عبدالجبار مفید رازی‌،[۱] عبدالرحمان‌ نیشابوری‌ خزاعی‌، حسن‌ بن‌ عبدالعزیز جیهانی‌،[۹] قاضی‌ ابن‌ ابی‌ کامل‌ طرابلسی‌، ابوجعفر محمد حلبی‌،[۱۰] زید بن‌ داعی‌ و کمیح‌.[۱۱]

جایگاه علمی

از برخی‌ نوشته‌های‌ قاضی‌ ابن‌ براج‌ می‌توان‌ پی‌ برد که‌ وی‌ در مجلس‌ درس‌ شیخ‌ طوسی‌ یک‌ شاگرد معمولی‌ نبوده‌، چنان‌که‌ در کتاب المهذب‌ مباحثه‌ای‌ را می‌بینیم‌ که‌ میان‌ شیخ‌ با ابن‌ براج‌ رخ‌ داده‌ و شیخ‌ در این‌ گفتگو مجاب‌ گردیده‌ است‌.[۱۲] همچنین شیخ‌ طوسی‌ در سرآغاز پاره‌ای‌ از نوشته‌هایش‌[۱۳] تصریح‌ می‌کند که‌ این‌ کتاب‌ها را به‌ درخواست‌ شیخ‌ فاضل‌ می‌نویسد[۱۴] و در حاشیه‌ پاره‌ای‌ از نسخ‌ کتاب‌ «الجمل‌ والعقود» وی‌ دیده‌ شده که‌ مراد از شیخ‌ فاضل‌، ابن‌ براج‌ است‌. نیز به‌ گفته کاظمینی‌،[۱۵] راوندی‌ در «حل‌ العقود» تصریح‌ کرده‌ است‌ که‌ شیخ‌ مورد نظر همان‌ ابن‌ براج‌ است‌. افزون‌ بر آن‌ این‌که‌ شیخ‌ کتاب‌ جداگانه‌ای‌ به‌ نام‌ مسائل‌ ابن‌ براج‌ پرداخته‌ است‌.[۱۶]

فقیهان‌، امامی‌ وقتی‌ به‌ نحو مطلق‌ از «قاضی‌» یاد می‌کنند، مرادشان‌ ابن‌ براج‌ است‌.[۱۷] صاحب ریحانة الادب درباره ابن‌ براج‌ می گوید: شیخ عبدالعزیز بن براج...، از اکابر فقهای امامیه اواخر قرن پنجم هجرت از وجوه و اعیان ایشان و از تلامذه سید مرتضی بود. و به جهت تلمذ و انسی که با او داشته است، او را خلیفة المرتضی گفته‌اند.[۱]

ابن‌ براج‌ از دانشمندان‌ پرآوازه‌ و معتبر شیعی‌ است‌ که‌ آرای‌ او پیوسته‌ مورد توجه‌ فقیهان‌ بزرگ‌ بوده‌ و غالباً به‌ نظریات‌ او اشاره‌ و استناد شده‌ است‌، به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ اینان‌ اشاره‌ کرد: علامه حلی‌ (م، ۷۲۶ق‌) در مختلف‌ الشیعة،[۱۸] شهید اول‌ (م، ۷۸۶ق‌) در القواعد والفوائد[۱۹] و الذکری‌،[۲۰] فاضل‌ مقداد (م، ۸۲۶ق‌) در التنقیح‌ الرائع‌.[۲۱] بسیاری‌ از فقیهان‌ و محدثان‌ سده‌های‌ بعد در اجازه‌هایی‌ که‌ به‌ برخی‌ از شاگردان‌ خود داده‌اند به‌ شخصیت‌ و آثار او اشاره‌ کرده‌اند.

آثار و تألیفات

ابن براج تألیفات متعدد و نوشته‌های پرباری در فروع فقهی دارد که از آن میان می‌توان به کتب زیر اشاره نمود:

  1. الجواهر یا جواهر الفقه: این کتاب در چند مجلد به نام جوامع‌الفقه در ایران چاپ شده است. در این‌ کتاب‌ حدود ۸۲۰ پرسش‌ در بابهای‌ گوناگون‌ فقه‌ مطرح‌ و به‌ آنها پاسخ‌ داده‌ شده‌ است‌. برخى‌ بر آنند که‌ این‌ کتاب‌ اولین‌ نوشته‌ای‌ است‌ که‌ مسائل‌ فقهى‌ را به‌ صورت‌ پرسش‌ و پاسخ‌ طرح‌ نموده‌ است‌.
  2. الروضة یا روضة النفس فی احکام العبادات الخمس
  3. شرح «جمل العلم و العمل» اثر سید مرتضی؛ این‌ کتاب‌ مختصر به‌ بیان‌ احکام‌ طهارت‌، نماز میت‌، روزه‌، اعتکاف‌، حج‌ و زکات‌ پرداخته‌ و از ویژگیهای‌ آن‌ این‌ است‌ که‌ نظرهای‌ فقهی‌ گروهی‌ از صحابه پیامبر (ص‌) و تابعین‌ و فقیهان‌ سدۀ ۱ و ۲ ق‌. را در بردارد.
  4. عمادالمحتاج فی مناسک الحاج
  5. المقرب
  6. المهذب
  7. حسن التصریف
  8. الکامل، در فقه‌
  9. المعالم، در فروع
  10. المعتمد
  11. المنهاج
  12. الموجز، در فقه‌.[۲۲]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ مدرسی، ریحانه الادب، ج۷، ص۴۰۸.
  2. افندی‌، ریاض‌ العلماء، ج۳، ص۱۴۲.
  3. ابن‌ شهر آشوب‌، معالم‌ العلماء، ج۱، ص۸۰؛ افندی‌، ریاض‌ العلماء، ج۳، ص۱۴۲.
  4. مجلسی‌، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۹۸.
  5. صدر، تأسیس‌ الشیعة، ج۱، ص۳۰۴ .
  6. ابن‌ اثیر، الکامل‌ فی التاریخ، ج۱۰، ص۷۱.
  7. افندی‌، ریاض‌ العلماء، ج۳، ص۱۴۲
  8. همان، ج۳، ص۱۴۱.
  9. منتجب‌ الدین‌، فهرست‌، ج۱، ص۴۴.
  10. شهید اول‌، الذکری‌، ج۱، ص۷۴.
  11. مجلسی‌، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۶۳؛ آقابزرگ‌ تهرانی، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ج۶، ص۴.
  12. ابن‌ براج‌، عبدالعزیز، المهذب‌، قم‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۰.
  13. طوسی‌، رسائل‌ العشر، ج۱، ص۱۱۷.
  14. آقابزرگ‌، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۱۴۵.
  15. کاظمینی‌، اسدالله‌، مقابس‌ الانوار، تهران‌، ۱۳۲۲ق‌، ج۱، ص‌۹.
  16. طوسی‌، الفهرست‌، ج۱، ص۲۸۸؛ ابن‌ شهر آشوب‌، معالم‌ العلماء، ج۱، ص۱۱۵.
  17. نوری‌، مستدرک‌الوسائل‌، ۳/ ۴۸۰.
  18. علامه حلی‌، حسن‌ بن‌ یوسف‌، مختلف‌ الشیعة، چاپ‌ سنگی‌، ۱۳۲۳ق‌، ج۱، ص‌۳۰۲.
  19. شهید اول‌، محمد بن‌ مکی‌، القواعد والفوائد، به‌ کوشش‌ عبدالهادی‌ حکیم‌، قم‌، مکتبة المفید، ج۱، ص۲۷۳.
  20. شهید اول‌، محمد بن‌ مکی‌، الذکری‌، کتاب‌ الصلوة، جم، چاپ‌ سنگی‌، ۱۲۷۱ق‌.
  21. فاضل‌ مقداد، التنقیح‌ الرائع‌، به‌ کوشش‌ حسینی‌ کوه‌کمری‌، قم‌، ۱۴۰۴ق‌، ج۱، ص۶۹.
  22. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۵۷۵.

منابع