تفسیر طبری (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تفسیر طبری.jpg
نویسنده محمد بن جریر طبری
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۳۰

«جامع البیان عن تأویل آي القرآن» مشهور به «تفسیر طبری»، نوشتهٔ محمد بن جریر طبری (م، ۳۱۰ ق)، از قدیم‌ترین و جامع‌ترین تفاسیر روایی در سده سوم قمری است. «جامع البیان» علاوه بر تفسیر روایی قرآن، مشتمل بر مباحث کلامى، لغوى، نحوى، تاریخى، فقهى و حدیثی نیز می‌باشد.

مؤلف

محمد بن جریر بن یزید طبرى (۳۱۰-۲۲۵ ق)، فقیه، محدث، مفسر و مورخ بزرگ شافعی مذهب در قرن ۴ هجری است. وی در اوایل سال ۲۲۵ هـ ق، در آمل طبرستان به دنیا آمد و به سال ۳۱۰ قمری در بغداد درگذشت.

ابن جریر طبرى به خاطر تحصیل علوم اسلامی، چندین بار سفرهای طولانی انجام داد. او غیر از شمال و شهرهای ایران و بسیاری از شهرهای عراق، به مناطق حجاز، شام و مصر نیز مسافرت نمود و بر اندوخته‌های علمی خویش افزود. وی در علوم گوناگون از قبیل فقه، حدیث، تاریخ و تفسیر، کسب علم نمود. بیش از ۲۰ استاد برای طبری از جمله احمد بن حماد دولابی، محمد بن حمید رازی و ابوبکر خوارزمى، ذکر شده است.

علاوه بر تفسیر «جامع البیان»، کتاب‌های «تاریخ الأمم والملوک»، تهذیب الآثار، الولایة، اختلاف الفقهاء و صریح السنة، از دیگر تألیفات اوست.

معرفی اجمالی

تفسیر طبری در سى جلد، یکی از قدیمی ترین و جامع ترین تفسیرهای روایی قرآن در قرن سوم هجری در بین مسلمانان است. این تفسیر اگر چه عنوانش در خود کتاب ذکر نشده، ولی طبری در کتاب دیگرش (تاریخ طبری) آن را «جامع البیان عن تاویل آي القرآن» نامیده‌ است. البته این تفسیر صرفاً تفسیر روایی نیست، زیرا در آن به مباحث و مسائل کلامی توجه شده و نظرهای مولف در نقل احادیثی دال بر موضع کلامی اش، بیان شده‌است.

شاخص‌ترین علت برجستگی تفسیر طبری در میان تفاسیر نگاشته شده، آن است که این اثر به ر‌غم آنکه دائرة‌المعارفی از روایات تفسیری بود، با پرداخت به نقد روایات، موجب گشت تا دورۀ نگارش تفاسیر محض به پایان برسد. همین مسئله و نیز حجم عظیمی از روایتهای تفسیری که طبری گردآوری کرده بود، موجب شد تا جامع‌البیان از نظر مضمون منبعی پرمایه، و از نظر روش الگویی مناسب برای غالب آثار مهم تفسیری پس از خود همانند احکام القرآن ابن عربی، الجواهر الحسان ثعالبی، التبیان طوسی، المحرر الوجیز ابن عطیۀ اندلسی، تفسیر قرطبی و ... گردد.

در «جامع البیان» بودن این تفسیر، تردیدى نیست؛ زیرا مشتمل بر مباحث قرآنى، لغوى، نحوى، تاریخى، فقهى، روائى و...، به انضمام توجیهات مختلف و معارف متنوع و ترجیح اقوال بر یکدیگر است.

محتوا و روش تفسیر

ابن جریر طبری در موارد متعدد از روش تفسیر قرآن به قرآن برای تبیین آیات بهره جسته است؛ اما تفسیر او عمدتاً بر مبنای مرویات تفسیری از رسول اکرم و منقولات صحابه و تابعین، با ذکر سلسله سند کامل هر حدیث، تدوین شده است. هرچند که این تفسیر، به سبب گستردگی بعد روایی، دچار آفات تفسیر نقلی شده و وجود افسانه‌های باستانی و اسرائیلیات را در آن نمی‌توان انکار کرد.

طبرى پس از نگارش مقدمه‌اى فراگیر درباره مسائل مرتبط با قرآن، تفسیر را با روشى خاص آغاز کرده و با هماهنگى مطلوبى در این روش، تفسیر را تا واپسین سوره، ادامه داده است. وى ابتدا آیه یا آیاتى از قرآن را برمى‌گزیند و با عنوان «القول فی تأویل قوله تعالى» و تعابیرى از این دست، به تفسیر آن پرداخته و کوشیده است تا دیدگاه خودش را درباره مراد الهى از آیات بیان کند. البته طبرى از واژه «تأویل» همان «تفسیر» را مراد کرده است و نه باطن و برداشت‌هاى عارفانه و رمزى.

سپس به بحث در تبیین مفهوم و مدلول آیه پرداخته و در این راستا به طرح مباحث مربوط به لغت، نحو و قرائات، شأن نزول آیات، مسائل فقهى و ... اهتمام ورزیده است. آنگاه در هریک از این مباحث و به هنگام نیاز، شواهد شعرى از شعراى عرب جاهلى و اسلامى را آورده است. طبرى این مقطع را در تفسیر گاه به‌اختصار برگزار کرده و دیگرگاه، به صرف طرح اختلاف نظر اهل تأویل، اختلاف رأى قراء و نحویون و یا بحث لغوى اکتفا کرده و گاهى نیز به تحلیل آراء روى آورده و سخن استوار در دیدگاه خود را گزارش کرده است.

مفسر پس از این مرحله، با نقل و ضبط اقوال صحابه و تابعین، تفسیر را پى گرفته است. در این مرحله، انبوهى از اخبار و روایات متفاوت از نظر قوت و وثاقت را با ذکر سلسله سند، از طبقات اول و دوم مفسران مانند ابن عباس، عبدالله بن مسعود، سعید بن جبیر، مجاهد و... ارائه کرده است. همچنین از کتاب محمد بن سائب کلبى و مقاتل بن سلیمان و محمد بن عمر واقدى که از نظر وى، غیر قابل اعتماد بوده‌اند، جز در مقالات مربوط به تاریخ و سیرت‌ها و اخبار عرب، روایتى نقل نکرده است.

آنگاه اگر در تفسیر آیات، اختلاف نظرى میان مفسران یا قراء وجود داشته باشد، روایات مربوط به هر آیه را با هماهنگى خاص مفهومى، دسته‌بندى و ذکر کرده و هر مجموعه روایات متحدالمعنى را از مجموعه دیگر، تفکیک کرده و به جرح و تعدیل روایات متناقض و نقد و بررسى آراء مختلف، پرداخته است. این شیوه در خصوص مسائلى از قبیل نسخ و اسباب نزول و جز آن‌ها نیز به کار رفته است.

مبانى طبرى در تفسیر

در تبیین مبانى تفسیرنگارى طبرى، مى‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

  • تمسک به ظاهر آیات: تمسک به ظاهر آیات، در نقد و داورى و جرح و تعدیل میان روایات متعارض، یکى از مستندات طبرى است. او در برخى از موارد، اقوال علما را به دلیل مخالفت با ظاهر آیه، مردود دانسته و گاهى نیز از معیار هماهنگى با ظاهر آیه، براى گزینش تفسیرى مناسب، بهره گرفته است.
  • سیاق آیات و پیوستگى آن‌ها: طبرى در سراسر تفسیر خود براى فهم آیات، تعیین معناى بعضى الفاظ آیات و نیز در قبول و رد روایات و... از سیاق آیه، آیه‌ها و جمله‌هاى قرآنى بهره گرفته و رازهاى پنهانى آیات را هویدا ساخته است.
  • استناد به حکم عقل: یکى دیگر از معیارهاى طبرى در نقد و داورى بین اقوال مختلف، هرگاه آیه‌اى فاقد دلیل قرآنى و روایت تفسیرى باشد، حکم عقل است.
  • استناد به «روایت معتبر» و یا صحیح: معیار دیگر طبرى، وجود روایت معتبر در جهت تأیید یکى از اقوال مختلف است.
  • معیار دیگر طبرى در نقد و داورى بین اقوال مختلف در تفسیر آیات، «اجماع علما و اهل تأویل یا قول و رأى اکثریت آنها» است.
  • شیوه بیانى معمول عرب: طبرى به «شیوه زبانى عرب» نیز تکیه‌اى درخور دارد و از آن چونان معیارى در گزینش و نقد بهره گرفته است.
  • فرهنگ روزگار نزول: طبرى در این زمینه، در تفسیر آیات کوششى درخور دارد و توجه بدان را چونان معیارى در ارزیابى نقل‌ها و دیدگاه‌ها و یا استوارسازى دیدگاه خود، بسى به کار گرفته است.

منابع