سید جمال الدین گلپایگانی
آیت الله العظمی سید جمال الدین موسوی گلپایگانی (۱۲۹۵ - ۱۳۷۷ ق)، عالم ربانی مجاهد شیعه، مرجع تقلید و از شاگردان آخوند خراسانی و میرزای نائینی بود. ایشان علاوه بر تبحر در فقه و اصول، از تهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از عارفانی چون آخوند کاشی و سید احمد کربلایی بهره برد و صاحب کرامات شد و خود شاگردانی چون علامه تهرانی را تربیت نمود.
نام کامل | سید جمالالدین موسوی گلپایگانی |
زادروز | ۱۲۹۵ قمری |
زادگاه | گلپایگان |
وفات | ۱۳۷۷ قمری |
مدفن | نجف، وادی السلام |
اساتید |
آخوند کاشی، سید احمد کربلایی، میرزای نائینی، آخوند خراسانی، میرزا محمد تقی شیرازی،... |
شاگردان |
محمدحسین حسینی طهرانی، شیخ حسن صافی اصفهانی، لطف الله صافی گلپایگانی، سید مرتضی حسینی فیروزآبادی،... |
آثار |
رساله لاضرر و لاضرار، کتاب صلوة،، یک دوره اصول فقه، جعل طرق، حاشیه بر مکاسب... |
محتویات
ولادت
سید جمال الدین موسوی گلپایگانی سال ۱۲۹۵ هـ.ق در سعیدآباد گلپایگان، در یک خانواده روحانی متولد شد. پدرش، آیت الله سید حسین گلپایگانی (متوفای ۱۳۰۴ هـ.ق) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، سید محمدعلی گلپایگانی (متوفا: ۱۲۸۰ هـ.ق) است. سید جمال الدین دوران کودکی را در سعیدآباد سپری کرد. بیش از ۹ سال از عمرش نمیگذشت که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی روح بلندی که از پدر خود به ارث برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا کند.
تحصیلات و استادان
سید جمال الدین گلپایگانی در دوازده سالگی، نزد برادران بزرگوارش دروس حوزوی را آغاز کرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیشتر علوم عربی، بلاغت و منطق را از علمای گلپایگان آموخت. میگویند: هر روز مسافت بین سعیدآباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده میپیمود. او چند سالی را در گلپایگان به تحصیل اشتغال داشت.
تحصیل در حوزه اصفهان:
سید جمال الدین در سال ۱۳۱۱ هـ.ق در حالی که ۱۶ سال بیشتر نداشت، برای ادامه تحصیل عازم اصفهان گردید. او که عزم حوزه علمیه اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به کسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این که به مدرسه شیخ محمدعلی ثقة الاسلام منتقل گردید[۱] و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «رسائل» و «مکاسب» را نزد بزرگانی همچون شیخ عبدالکریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمدعلی ثقی الاسلام، شیخ محمدتقی مدرسی و آیت الله سید محمدباقر درچهای فراگرفت.[۲] همچنین علم درایه، رجال و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند ملا محمد کاشی -که خود حکیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود- و جهانگیرخان قشقایی که از بزرگترین حکیمان و فیلسوفان اسلامی بشمار میرفت، آموخت. او در دورانی که در اصفهان مشغول تحصیل بود، با آیت الله العظمی سید حسین بروجردی هم درس و هم مباحثه بود.
هجرت به نجف اشرف:
سید جمال الدین در جمادی الثانی ۱۳۱۹ هـ.ق آهنگ نجف اشرف کرد. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمدکاظم خراسانی حاضر شد و خارج فقه و اصول را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش آخوند خراسانی گذراند که یک دوره آن را تقریر نمود و هنگامی که دولت بعث عراق در اوایل انقلاب اسلامی، ایرانیان را از عراق بیرون کرد، آن نوشتهها مفقود گردید. ولی هم اکنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیک وی موجود است. او علاوه بر شرکت در درس آخوند خراسانی، از درس حاج آقا رضا همدانی و سید محمدکاظم یزدی نیز بهره جست.[۳] مدتی هم در سامرا، در درس آیت الله محمدتقی شیرازی شرکت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر درآورد و سپس به نجف بازگشت.
در سال ۱۳۲۹ هـ.ق که آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت، سید جمال الدین متوجه آیت الله میرزا حسین غروی نائینی گردید. شرکت سید جمال الدین در درس آیت الله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یکی از استوانههای حوزه نجف بود، و این عامل بزرگی برای شرکت علما و فضلای حوزه علمیه نجف در درس آیت الله نائینی شد. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است، یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده مینمود؛ آن چه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است که مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان «حجت الاسلام» یاد کرده و این در حالی است که مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای کمتر کسی بکار برده است. نائینی در پایان اجازهای که به سید جمال الدین داده، از او استمداد میکند که برایش دعا کند.[۴] سید جمال الدین حدود ۳۰ سال در درس میرزای نائینی شرکت نمود و تقریرات زیادی از درسهای او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال میفرمود: «من یک طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم».[۵]
وی هیچ گاه از تهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله سید مرتضی کشمیری و آیت الحق سید احمد کربلایی بهرهها برد و از اشارت عارف کامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهرهمند بود تا این که حائز رتبهای از کرامات گردید.[۶] همچنین از انفاس ملکوتی آقای شیخ هادی طهرانی، آخوند ملا علی نهاوندی، شیخ محمد بهاری و سید ابوتراب خوانساری نیز استفاده کرد.
تدریس و شاگردان
پس از رحلت آیت الله نائینی، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی در نجف به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شرکت میکردند که اکثر آن ها به درجه اجتهاد رسیدند. اینک به معرفی شماری از شاگردان او میپردازیم:
- ۱. آیت الله احمد فیاض: (متولد ۱۳۲۴) وی که از مدرسین پرصلابت و استوار حوزه علمیه اصفهان است و مدتها از محضر حاج آقا جمال بهرهها برد، او درباره استادش چنین میفرماید: «ایشان درس خارج میگفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوق العاده بود و شاگردانش از ایشان بهرهها میبردند. وقتی میخواستم از نجف برگردم، فرمود: میروی، ولی پشیمان میشوی. گفتم: برمیگردم. فرمود: معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قویتر بود و به درس و بحث بهتر میرسیدیم...».[۷]
- ۲. آیت الله حاج شیخ حیدرعلی محقق (۱۳۲۶ـ۱۴۲۱ هـ.ق) که از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند.
- ۳. آیت الله سید محمدجمال هاشمی گلپایگانی.
- ۴. آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی (۱۳۳۴ـ۱۴۱۲ هـ.ق).
- ۵. علامه محمدحسین حسینی طهرانی (۱۳۰۵ـ۱۳۷۴ هـ.ش).
- ۶. آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی (۱۲۹۸ـ۱۳۷۴ هـ.ش).
- ۷. آیت الله سید علی گلپایگانی.
- ۸. آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی.
- ۹. آیت الله ریحان الله نخعی.
- ۱۰. شیخ محمدتقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
- ۱۱. آیت الله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی، که اخلاق و عرفان را نزد آیت الله گلپایگانی کسب کرد.
- ۱۲. آیت الله شیخ محمدحسین کلباسی اصفهانی (۱۳۲۳ـ۱۴۱۸ هـ.ق).
- ۱۳. آیت الله حاج شیخ محمدعلی احمدیان نجف آبادی (متوفا: ۱۴۱۷ هـ.ق).
- ۱۴. آیت الله شیخ عباس خالصی خراسانی (۱۲۸۹ـ۱۳۷۸ هـ.ش).
- ۱۵. آیت الله شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی (۱۳۰۲ـ۱۳۷۹ هـ.ش).
- ۱۶. آیت الله شیخ مهدی حائری تهرانی (۱۳۰۴ـ۱۳۷۹ هـ.ش).[۸]
آثار و تألیفات
- ۱. کتاب اجتهاد و تقلید.
- ۲. اجتماع امر و نهی.
- ۳. الغیبه و چند مسئله فقهی (سه کتاب مذکور، در یک مجلد تحت عنوان کتاب «رسائل» در سال ۱۳۷۰ هـ.ق توسط المطبعه الحیدریه، در نجف به چاپ رسیده است).
- ۴. الترتب.
- ۵. جواز بقاء تقلید بر میت.
- ۶. دیوان اشعار که حاوی اشعار فارسی و عربی است.
- ۷. رساله عملیه.
- ۸. رساله لاضرر و لاضرار.
- ۹. رساله منجزات المریض.
- ۱۰. کتاب صلوة، که هم اکنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود.
- ۱۱. حاشیه بر مکاسب که توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود.
- ۱۲. یک دوره اصول فقه که یک جلد آن که از اول اصول فقه تا واجب نفسی میباشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی که توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود میباشد.
- ۱۳. قاعده فراغ والتجاوز.
- ۱۴. حدیث رفع.
- ۱۵. جعل طرق.
حاج آقا جمال وصیت کرده که شش کتاب ذیل که از آثارش میباشد، حتماً به چاپ برسد:
- ۱. قاعده فراغ والتجاوز.
- ۲. حدیث رفع.
- ۳. جعل طرق.
- ۴. حدیث لاضرر و لاضرار.
- ۵. المکاسب.
- ۶. کتاب الصلاة.
همچنین تقریرات درس خارج آخوند خراسانی، میرزای نائینی و محمدتقی شیرازی از دیگر آثار اوست.
مواضع سیاسی
الف) شرکت در جنگ جهانی اول:
در سال ۱۹۱۴ م، آتش جنگ جهانی اول توسط کشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید که نتیجه این جنگ، تخریب و کشته شدن چندین میلیون انسان و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و امپراطوری عثمانی بود.[۹] در این جنگ وقتی کفار به سرزمینهای اسلامی هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه کفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف مسلمانان به جبهههای جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی که آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی، فتوا به وجوب جهاد علیه کفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرامیخواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع مینماید.[۱۰]
ب) حضور در انقلاب مشروطه:
در عصر قاجار، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آن ها، سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری که کسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، یک سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شکست از روسیه، جنبش تنباکو و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شکسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال ۱۲۸۵ هـ.ش مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و محمدعلی شاه حکومت را در دست گرفت که به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح تهران، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب کردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف کشیده شد[۱۱] و مرحوم آخوند خراسانی که در نجف بود، تصمیم گرفت به ایران عزیمت کند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود ۱۵ نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی کنند که آیت الله سید جمالالدین گلپایگانی از جمله آن ها بود، اما شب قبل از حرکت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی انگلیس مسموم شد و دار فانی را وداع گفت.[۱۲]
ویژگیهای اخلاقی
چنانکه گفته شد، حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی که در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی درس سیر و سلوک آموخت و از آن ها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت. همچنین در نجف به تحصیل دروس سیر و سلوک و اخلاق نزد اساتیدی همچون سید مرتضی کشمیری، شیخ محمدعلی نجف آبادی و سید احمد کربلایی پرداخت، تا این که از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در وادی السلام، مسجد کوفه و مسجد سهله مشاهده شده است.
آیت الله سید محمدحسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند. دائماً صحیفه سجادیه در مقابل ایشان در اتاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد، به خواندن آن مشغول میگشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت... هفتهای یکی دو بار به منزلشان میرفتم و یک ساعتی مینشستم، با آن که بسیار اهل تقیه و کتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل میکرد. همین که متوجه میشد کسی وارد اتاق میشود ولو این که از اخص خواص او بود، جمله را قطع میکرد و به بحث علمی و فقهی مشغول میشد، تا شخص چنین پندارد که ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بودهایم».[۱۳]
ایشان اهل نماز شب و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. او در تهذیب به مرتبهای رسیده بود که نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورتهای برزخی آنان میدید و خودش فرموده است: مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم. وقتی به حرم مطهر امام علی علیه السلام مشرف شدم، از حضرت خواستم که این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورتهای عادی میدیدم».[۱۴]
سید جمال گلپایگانی خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری که بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، مناجات خمس عشر و به خواندن «مناجات المریدین» میپرداخت.[۱۵]
وفات
سرانجام آیت الله العظمی سید جمالالدین گلپایگانی، در عصر روز دوشنبه ۲۹ محرم الحرام ۱۳۷۷ هـ.ق در ۸۲ سالگی چشم از جهان فانی فروبست و در قبرستان وادی السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.
منابع
- تلخیص از شرح حال "سیدجمال الدین گلپایگانی" در کتاب گلشن ابرار، علیمراد کیانی، جلد ۳، صفحه ۳۳۶.
پانویس
- ↑ پیام حوزه، ش ۸، ص ۷۷.
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۴، سید محسن امین، ص ۲۰۶.
- ↑ میرزا محمدتقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، ۱۳۷۳، ص ۴۳.
- ↑ به نقل از یکی از بستگان سید جمال الدین که اسناد آن نزد وی موجود است.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۳۰، ص ۴۲، سال ۱۳۶۷.
- ↑ پیام حوزه، ش ۸، ص ۸۱.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۱۸، دی ۱۳۶۵، ص ۲۹.
- ↑ استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.
- ↑ تحولات روابط بین الملل از کنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص ۱۳۳.
- ↑ پیام حوزه، شماره ۸، ص ۸۱.
- ↑ اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۱، جلال الدین مدنی، فصل هفتم، ص ۱۰۹ و مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).
- ↑ مجله حوزه، شماره ۵۳، ص ۵۱.
- ↑ معادشناسی، سید محمدحسین حسینی طهرانی، ج ۱، ص ۱۳۸.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۱۴۲.
- ↑ همان، ج ۹، ص ۱۰۴.