آیه 27 سوره قصص
<<26 | آیه 27 سوره قصص | 28>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
شعیب (به موسی) گفت: من اراده آن دارم که یکی از این دو دخترم را به نکاح تو در آورم بر این مهر که هشت سال خدمت من کنی و اگر ده سال تمام کنی (آن دو سال) به میل و اختیار تو، و من (در این نکاح) رنج بر تو نمیخواهم نهاد، ان شاء اللّه مرا شخص شایسته (این خدمت) خواهی یافت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حجج: سالها. مفرد آن حجه، علت اين تسميه خواهد آمد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج7 43 سوره القصص، آيه 27 ..... ص : 43
قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ «27»
(حضرت شعيب به موسى) گفت: من قصد دارم تا يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم بر اين (شرط) كه هشت سال براى من كار كنى و اگر (اين مدّت را) به ده سال تمام كردى، پس (بسته به خواست و محبّت) از ناحيه توست و من نمىخواهم كه بر تو سخت گيرم، بزودى به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهى يافت.
نکته ها
ما مىتوانيم تمام كارهاى خود را رنگ الهى دهيم، چنانكه قرآن مىفرمايد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» «1» مثلًا هرگاه صورت خود را مىشوييم، قصد وضو نماييم، هرگاه مىنشينيم مثل پيامبر صلى الله عليه و آله روبه قبله نشينيم، به جاى مدرك و مقام، براى رضاى خداوند درس بخوانيم، لباسى كه براى همسر مىخريم، به مناسبت اعياد مذهبى همچون عيد غدير يا تولّد حضرت زهرا عليها السلام باشد، هديهاى كه براى فرزند خود مىخريم به مناسبت كسب يك كمال معنوى باشد، همان گونه كه در اين آيه به جاى هشت سال فرمود: به اندازهى هشت حج.
پیام ها
1- اگر كارى بر اساس جوانمردى و ضعيف نوازى انجام شود، علاوه بر اجر معنوى، پاداش دنيوى نيز بدنبال دارد. «قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت
«1». بقره، 138.
جلد 7 - صفحه 44
جانى، صاحب زن و زندگى و كار مىشود.)
2- سنّتهاى خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ- إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
3- شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امرى ضرورى است. «فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ- قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (موسى سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسى اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادى او را براى دخترش مطرح نمود.)
4- اگر از امين بودن، توانايى و علاقهمندى به كار جوان مطمئن شديم «الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
5- پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعى ندارد. «إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
6- رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همهجا ضرورى نيست. «إِحْدَى ابْنَتَيَّ» (حضرت شعيب به حضرت موسى گفت:
مىخواهم يكى از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.)
7- پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ»
8- دختر و پسر هنگام خواستگارى، مىتوانند در برابر يكديگر قرار بگيرند.
«هاتَيْنِ»
9- غريزهى جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانهى نبوّت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مىشود. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ- عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي»
10- ازدواج، با مهريه همراه است. «عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي»
11- لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسى گفت: دخترم را به ازدواج تو درمىآورم به شرط آنكه هشت سال براى من كار كنى. «عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ» (البتّه در شريعت اسلام مىبايست به فتاواى مراجع تقليد
جلد 7 - صفحه 45
مراجعه كنيم.)
12- زمانبندى قراردادها را بر اساس زمان عبادات و امور معنوى قرار دهيم.
«ثَمانِيَ حِجَجٍ» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج)
13- يكى از راههاى ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوى و «ايّام اللّه» است.
«ثَمانِيَ حِجَجٍ»
14- مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. «ثَمانِيَ حِجَجٍ»
15- مراسم حج، در اديان گذشته نيز سابقه داشته است. «حِجَجٍ»
16- هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد. «فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ» حضرت شعيب به موسى گفت: اگر هشت سال را به دهسال برسانى اختيار با شماست.
17- در ميزان مهريه، داماد را در تنگنا قرار ندهيد. «فَمِنْ عِنْدِكَ»
18- پدر عروس در امر ازدواج سختگيرى نكند و در پرداخت مهريه، توان داماد را در نظر بگيرد. «ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ»
19- كسانى كه به كارگران و زيردستان خود سختگيرى مىكنند، انسانهايى ناصالح هستند. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
20- داماد بايد از ناحيهى بستگان جديد، آرامش خاطر داشته باشد. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
21- بدون استمداد از خدا و گفتن انشاء اللّه، براى آينده وعدهاى ندهيم. «إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
22- اعتمادِ متقابلِ داماد و خانوادهى عروس لازم است. سَتَجِدُنِي ... مِنَ الصَّالِحِينَ
جلد 7 - صفحه 46
اهمّيت ازدواج
در روايات مىخوانيم: ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه شبزندهدار غير متأهّل، بهتر است. «1»
آرى بر خلاف كسانىكه ازدواج را عامل فقر مىپندارند، رسولخدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مىكند.
همچنين فرمودند: «كسىكه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوءظن برده است». «2»
در روايات مىخوانيم: «كسىكه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار مىگيرد». «3»
قرآن نسبت به تشكيل خانواده واقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده «4» و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بىنياز خواهد كرد. «5»
ازدواج وسيلهى آرامش است. «6» در ازدواج فاميلها به هم نزديك شده و دلها مهربان مىشود و زمينهى تربيت نسل پاك و روحيهى تعاون فراهم مىشود. «7»
در روايات مىخوانيم: «براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوهاى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مىشود». «8»
انتخاب همسر
معيار انتخاب همسر در نزد مردم معمولًا چند چيز است: ثروت، زيبايى، حَسب و نَسب.
ولى در حديث مىخوانيم: «عليك بذات الدين» تو در انتخاب همسر، محور را عقيده وتفكّر وبينش او قرار ده. «9» در حديث ديگر مىخوانيم: چه بسا زيبايى كه سبب هلاكت و
«1». ميزان الحكمه.
«2». ميزان الحكمه.
«3». كافى، ج 5، ص 331.
«4». نور، 32.
«5». نور، 32.
«6». روم، 21.
«7». ميزان الحكمه.
«8». ميزان الحكمه.
«9». كنزالعمال، ح 46602.
جلد 7 - صفحه 47
ثروت كه سبب طغيان باشد. «1»
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «هرگاه كسى به خواستگارى دختر شما آمد كه دين و امانتدارى او را پسنديد، جواب ردّ ندهيد و گرنه به فتنه و فساد بزرگى مبتلا مىشويد». «2»
امام حسن عليه السلام به كسى كه براى ازدواج دخترش مشورت مىكرد فرمود: «دامادِ با تقوا انتخاب كن كه اگر دخترت را دوست داشته باشد گراميش مىدارد و اگر دوستش نداشته باشد، به خاطر تقوايى كه دارد به او ظلم نمىكند». «3»
در روايات مىخوانيم: «به افرادى كه اهل مشروبات الكلى هستند و افراد بداخلاق وكسانى كه خط فكرى سالمى ندارند و در خانوادهاى فاسد رشد كردهاند، دختر ندهيد». «4»
ناگفته نماند كه ازدواج دو نوع است: دائم و موقّت كه براى هر دو در قرآن و روايات اسلامى توصيهها و دستورات خاصّى آمده است، متأسّفانه ازدواج دائم، به خاطر برخى آداب و رسوم بىمنطق و بهانهگيرى بعضى بستگان و توقّعات خانواده عروس و داماد و آرزوهاى دور و دراز، به صورت يك معمّا و گردنهى صعب العبور در آمده است و ازدواج موقّت نيز آن گونه زشت و ناپسند شمرده شده كه فحشا جاى آن را گرفته است.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص:32
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم