سید محمد عاملی
سید محمد موسوی عاملی، معروف به «صاحب مدارک» از علمای بزرگ شیعه در عهد صفویه است. او شخصیتی بزرگوار، دانشمندی فاضل، متبحر، ماهر و محققی تیز بین بود و زاهد و عابد و صاحب ورع بود.[۱]
محتویات
ولادت و خاندان
شمس الدین[۲] سید محمد در سال ۹۴۶ قمری در خانواده ای با تقوا و عارف به احکام اسلامی متولد شد.[۳] پدرش عالم فاضل سید علی موسوی عاملی بود که در زمان خود دانشمندی ممتاز بود. مادرش نیز دختر شیخ زین الدین عاملی (شهید ثانی) بود که از دانشمندان بزرگ و سرآمد شیعه محسوب می شود.[۴] کسی که واژه شهید و شهادت زیباترین لقب اوست و بسان شهید اول در میان علمای شیعه همچون خورشیدی می درخشند.
بدین ترتیب سید محمد از ناحیه پدر از تبار سادات و دانشمندان؛ و از ناحیه مادر نیز از نوادگان شهید ثانی محسوب شده و سبط آن دانشمند شهید است[۵]؛ لذا به همین دلیل عنوانی بهتر از خانواده آسمانی برای این خاندان پاک نمی توان پیدا نمود.
«صاحب مدارک» فرزندی فرزانه داشت که نامش سیدحسین بود.[۶] و شیخ حر عاملی در خصوص او گفته: او فقیهی فاضل، ماهر، جلیل القدر و عظیم الشان است که از پدرش و بهاء الدین محمد عاملی درس فراگرفته است.[۷] هنگامی که سید حسین در خراسان ساکن شد منصب شیخ الاسلامی به او داده شد و قاضی القضات خراسان هم شد.[۸] او علاوه بر این در کنار مضجع شریف امام رضا (ع) کرسی درسی دایر نمود وعده زیادی از محضر او بهره بردند.[۹]
فرزند دیگرش سید نجم الدین بوده که دانشمند فرزانه ای بوده و به همراه دو فرزندش (نوه های صاحب مدارک) أبی عبد الله محمد و أبی الصلاح علی، از صاحب معالم دارای اجازه بوده اند.[۱۰]
تحولات سیاسی عهد صاحب مدارک
دوره زندگی ۶۲ ساله[۱۱] این دانشمند خستگی ناپذیر در دوره ای ممتاز در تاریخ جهان تشیع واقع شده است. چون مصادف با دوره ای است که برای اولین بار مذهب نجات بخش شیعه در بخش وسیعی از جهان اسلام مذهب رسمی حکومتی مقتدر شد.[۱۲]
باید اشاره نمود که اگر کمک علمای شیعه[۱۳] مخصوصا علمای ناحیه جبل عامل لبنان نبود صفویان هرگز به انجام این کار شگرف نائل نمی شدند.[۱۴] این دوره؛ دوره رونق علم و فرهنگ شیعی است که تلاشهای علمای جبل عامل در این خصوص ستودنی است. برخی از آنها همراه صفویان شده و به تبلیغ و تحکیم مبانی تشیع مشغول شدند[۱۵] و برخی نیز که به همکاری با صفویان روی نیاوردند به پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمودند. سیدمحمد موسوی عاملی جُبَعی از جمله کسانی است که وارد دربار صفوی نشد و به کوشش هر چه بیشتر در پیشبرد فرهنگ غنی و علوم انسان ساز شیعی روی آورد.[۱۶]
تحصیلات و اساتید
سیدمحمد تحصیلاتش را در زادگاه خود آغاز نمود.[۱۷] در طول تحصیل با دائی خود شیخ حسن (صاحب معالم) فرزند شهید ثانی هم درس بوده و حتی اساتید آنها هم مشترک بوده است.[۱۸] آنها برای تحصیل در نجف اشرف نیز با هم مهاجرت نمودند.[۱۹] این دو چونان اسبی سرکش بر دشت و دامن دانش می تاختند و در دانش اندوزی چون شیرخواره ای سیری ناپذیر بودند.[۲۰] بعد از دو سال و اندی آنها در حالیکه به درجه اجتهاد رسیده بودند به وطنشان در ناحیه جبل عامل بازگشتند.[۲۱]
پدرش سید نورالدین علی[۲۲] که از اعیان علمای جبل عامل بود اولین استاد او بوده است.[۲۳] استاد دیگر او شخصی بنام سید علی صائغ حسینی جزینی بوده[۲۴] که سید محمد در نزد این دو استاد که از شاگردان شهید ثانی بودند درسهای ادبیات عرب، منطق، ریاضی و علوم معقول و منقول و فروع را فراگرفت.[۲۵]
پس از رحلت سید علی صائغ، ملا عبدالله یزدی (صاحب حاشیه در منطق) به منطقه جبل عامل آمد و «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» درسهای منطق، مطول، حاشیة خطائی، حاشیه ملا عبدالله را به همراه کتاب تهذیب منطق از او فراگرفتند. [۲۶] البته علاوه بر این دروس وی بر آنها فقه و حدیث را نیز تدریس نمود.[۲۷]
از دیگر استادان او را شخصی بنام شیخ احمد بن حسن نباطی عاملی ذکر شده است.[۲۸] او از محضر شیخ حسین بن عبد الصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده نیز بهره ها گرفته و روایاتی را به واسطه ایشان از شهید ثانی نقل نموده است.[۲۹]
پس از آن به همراه «صاحب معالم» برای تکمیل معلومات خود به نجف اشرف مهاجرت نمودند. و هنگامی که در درس مقدس اردبیلی حاضر شدند از او درخواست نمودند چون ما نمی توانیم مدت زیادی را در عراق بمانیم اگر صلاح می دانی آنطور که ما می خواهیم برای ما تدریس کنی!
استاد به آنان گفت: چگونه؟ گفتند: ما پیشاپیش درسها را مطالعه می کنیم؛ اگر مطلبی را فهمیدیم نیازی به تقریر شما نیست و اگر چیزی را نفهمیدیم آنگاه شما تدریس کنید.
استاد کار آنان را پسندید و آنان در محضر او برخی دروس از جمله: اصول، منطق، کلام و کتابهایی چون شرح مختصر عضدی و شرح شمسیة و شرح المطالع را فرا گرفتند.[۳۰]
جالب است فراگیری آنان از این استاد فرزانه؛ در زمانی بود که مقدس اردبیلی بر کتاب ارشاد شرحی را می نوشت و بخشهایی از نوشته اش را به آنان می داد تا در عبارت آن نگاه کرده و برخی نوشته های غیر فصیح را اصلاح کنند.[۳۱]
تدریس و شاگردان
از جمله شاگردان او می توان به: سید اسماعیل بن علی کفرحونی، حسن بن علی حانینی، و عبد السلام بن محمد مشغر پدر بزرگ (مادری) مؤلف کتاب «أمل الآمل»، و عبد اللطیف بن علی بن أحمد بن أبی جامع عاملی، و علی بن أحمد بن موسى نباطی نجفی، و برادرش سید علی بن علی بن أبی الحسن، و محمد أمین استرابادی، و علی بن محمد الحرّ مشغری پدر بزرگ مؤلف کتاب «أمل الآمل»، و نجیب الدین علی بن محمد بن مکی جبیلی جُبَعی، و دیگرانی از بزرگان فقها و علما اشاره نمود.[۳۲]
نوه شهید ثانی؛ بنام شیخ محمد بن حسن بن زین الدین عاملی که از شاگردان صاحب مدارک بوده در رثای استاد فرزانه اش اشعار زیبایی سروده است.[۳۳]
تألیفات
«صاحب مدارک» با آنکه تألیفات زیادی ندارد ولی آن را به کثرت تحقیق آراسته است[۳۴] و تألیفاتش منقح، مهذب و حاوی فواید بسیار است.[۳۵]
یکی از تألیفات گرانسنگ او کتاب شریف مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام است.[۳۶] ایشان در این نوشته کتاب شرایع را از اول تا آخر باب حج به صورت تعلیقه و حاشیه شرح نموده است.[۳۷] از ممیزات این کتاب که در شرح شرایع الاسلام محقق حلی نگاشته شده است متانت در استدلال و اعتماد بر روایات مسلم است که مبتنی بر دلایل عقلیه است. کتاب مدارک هرچند ناقص مانده و فقط مبحث عبادات آن در سه جزء تالیف شده، لکن اثری است مورد اعتماد فقها، و از نوشته های استوار و فاخر در فقه استدلالی به شمار می رود[۳۸] و مرجع علماء و فقها است.[۳۹] لازم به ذکر است که تألیف کتاب شریف مدارک الاحکام در سال ۹۹۸ به پایان رسیده است.[۴۰]
حواشی و تعلیقات گسترده ای که بر کتاب مدارک الاحکام نوشته شده نشانگر آن است که این تألیف نقطه عطفی در نوشتار فقهی جهان تشیع بوده است که البته برای کوتاه شدن سخن به برخی از آنها اشاره می شود. برجسته ترین حاشیه بر مدارک الاحکام کاری سترگ از استاد بزرگ آیت الله وحید بهبهانی است.[۴۱] و از علمایی که بر این کتاب حواشی و تعلیقاتی نوشته اند می توان به صاحب مفتاح الکرامه، سید جواد حسینی شقرایی نجفی[۴۲]، محمد امین بن محمد استر آبادی،[۴۳] ملا عبدالله تونی صاحب وافیه[۴۴]، مولف کتاب ریاض المسائل[۴۵]، فرزند صاحب معالم که به شیخ محمد (سبط شهید ثانی) معروف است[۴۶]، و محدث بزرگوار شیخ یوسف بحرانی، صاحب حدائق اشاره کرد.[۴۷]
از دیگر تألیفات او می توان حاشیة بر ألفیة شهید[۴۸]؛ شرح المختصر النافع[۴۹]؛ حاشیه بر استبصار و حاشیه بر تهذیب[۵۰] را نام برد.
برخی انتساب کتابهای شرح قصائد ابن ابی الحدید و حاشیه بر شرح الفیه ابن ناظم[۵۱] به ایشان را مردود شمرده اند.[۵۲]
شخصیت علمی و معنوی
صاحب مدارک اسوه و جلودار محققان است.[۵۳] او سیدی از سادات ما و بزرگی از بزرگان ما و فقیه از فقهای ما (شیعیان) بود.[۵۴] سید محمد از کثرت ورع و تقوی و علامندی شدید به اشتغالات علمی، زیارت امام رضا (ع) را ترک نمود زیرا از آن بیم داشت که در صورت مسافرت به ایران؛ شاه عباس کبیر از او بخواهد که وارد دربار شود.[۵۵] او فقیهی محدث و جامع فنون و علوم بود[۵۶] و روایاتی را به واسطه اساتیدش از شهیدثانی نقل کرده است[۵۷] که در برخی کتب روایی نقل شده است.[۵۸]
هر دوی آنها (صاحب مدارک و صاحب معالم) مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در نماز به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند. [۵۹] فضل این دو مشهورتر از آنست که انکار شود.[۶۰] هر کدام از این دو نفر که کتابی را تالیف می نمودند بر دیگری عرضه می داشتند[۶۱] و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن با توافق هر دو؛ به تالیف اقدام می نمودند.[۶۲] در این میان بسیار پیش می آمد که اگر مسأله ای از یکی از آن دو پرسیده می شد او سئوال کننده را به دیگری (که این مسأله را با اجتهاد استنباط وحکم آن را استخراج نموده بود) ارجاع می داد و می گفت او مرا از زحمت استنباط این سئوال آسوده ساخته است.[۶۳] آن دو در اخبار طریق خاصی ابداع کردند و به صحیح اعلایی قائل شدند؛ که بر اساس آن بایستی روات حدیث، اثنی عشری و عادل باشند و بر عدالتشان نیز دو نفر شهادت داده شده باشد. به این ترتیب آنان بسیاری از اقوال علمای قبل از خود را رد نمودند.[۶۴]
سیدمحمد روش فقهی استادش مقدس اردبیلی را دنبال می نمود بدین گونه که در احادیث تحقیق و تفحص می نمود و آرا و اقوال و دریافتهای علما را دارای حجیت نمی دانست.[۶۵] و در عین حال او الگوی محققان و مقتدای نکته پردازان و زبان علمای متاخر بود.[۶۶]
سید محمد موسوی عاملی از جمله علمای شیعه است که به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت قائل و بر آن در تألیفاتش نیز تصریح نموده است.[۶۷]
وفات
سر انجام این دانشمند کوشا در ۶۲ سالگی[۶۸] و در شب دهم ربیع الاول سال ۱۰۰۹ در قریه جبع رحلت نمود،[۶۹] گرچه برخی رحلت ایشان را شب شنبه ۱۸ ربیع الاول ۱۰۰۹ قمری می دانند.[۷۰]
شعری در وفات ایشان سروده شده که در اصطلاح تاریخ دانان این گونه اشعار دلالت بر تاریخ واقعه ای می کند و مورخان آن را «ماده تاریخ» می نامند: و ابن علی سبط ذی المسالک * بعد نجاح جد ذو المدارک
کلمه «نجاح» در این شعر به حساب حروف ابجد نشانگر عدد ۶۲ است که اشاره به سن او و جمله «و جد ذوالمدارک» اشاره به عدد ۱۰۰۹ است که سال وفات اوست.[۷۱] «صاحب معالم» بعد از وفات «صاحب مدارک» بر مزار او این گونه نوشت: «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما یبدلوا تبدیلا»[۷۲] همچنین او در فراغ یار عزیزش ابیاتی سوزناک سرود که بر مزار این عالم پر افتخار نوشته شد.[۷۳]
پانویس
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۸۱.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص۶ و موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، همان، ج۷، ص ۵۴.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، صص۱۶۸- ۱۶۹.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
- ↑ - افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان، ص ۷۳.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۷۹.
- ↑ - بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۲
- ↑ - حر عاملی،محمدبن حسن؛ همان، ج۱، ص ۷۹.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
- ↑ - عاملی، سید محمد؛ همان، ج۱، ص۳۵ مقدمه کتاب
- ↑ - مزاوی، میشل؛ پیدایش دولت صفوی در ایران، یعقوب آژند، تهران: گستره، ۱۳۶۸،ص۲۸
- ↑ - مظفر، محمدحسین؛ همان، ص۳۰۸.
- ↑ - عاملی، سید محمد؛ همان ، ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب.
- ↑ -عاملی، سید محمد؛ همان ،ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان.
- ↑ - همان، همانجا.
- ↑ - همان، همانجا.
- ↑ - موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸
- ↑ - سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسه امام صادق(ع) ، ج ۱۱، ص ۲۸۸.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.
- ↑ - بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۳.
- ↑ - همان، همانجا.
- ↑ - موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸ و قمی، عباس؛ الکنی و الالقاب، همان، ج ۱، ص ۳۳۵
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص ۷.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۶.
- ↑ قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۶۰
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص ۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷ و مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۹۲ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه ، همان، ۵۶..
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷.
- ↑ - سبحانی، جعفر؛ همان، ج ۱۱، ص ۲۸۸.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ - حر عاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.
- ↑ - تهرانی، شیخ آقا بزرگ؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، تهران، بی نا، ۱۳۲۵، ج۲۰، ص۲۳۹ و محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.
- ↑ - حبیب الله عظیمی، تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.
- ↑ - عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تهران: کتابخانه مرکزی(علم و صنعت)، بی تا، ص۵۵۹.
- ↑ - عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
- ↑ - تهرانی، شیخ آقابزرگ؛ همان، ج۶، ص۱۹۶.
- ↑ - همان؛ همانجا.
- ↑ - همان؛ همانجا.
- ↑ - همان؛ ج۶، ص۱۹۷.
- ↑ - همان؛ همانجا.
- ↑ - همان؛ همانجا.
- ↑ - همان؛ همانجا.
- ↑ - افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳.
- ↑ - افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳ و عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
- ↑ - مامقانی، عبدالله؛ تنقیح المقال، نجف اشرف: مرتضویه، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۵۲.
- ↑ - موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج۷، ص ۴۵ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان ، ص۵۵۹.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۹، ص ۱۵۸ و ج ۱۰ ، ص ۷.
- ↑ - موسوی خوانساری اصفهانی،میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۹
- ↑ - تفرشی، سیدمصطفی؛ نقدالرجال، قم: موسسه آل البیت،۱۴۱۸، ج۴، ص۲۷۰.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ - حسینی جلالی، سیدمحمدحسین؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما،ج۱،ص۸۲۶.
- ↑ - محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، ص ۱۶۸.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
- ↑ - قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۹۹
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
- ↑ - مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
- ↑ تنکابنی، میرزا محمد؛ قصص العلما، محمدرضا حاج شریفی خوانساری، قم: حضور، ۱۳۸۰، ص۲۶۹.
- ↑ - عظیمی، حبیب الله؛ تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
- ↑ - افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ تعلیقه أمل الامل، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی،بی تا ، ص ۷۳.
- ↑ -موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۵۵ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
- ↑ - حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، ص ۱۶۹و میرزا محمد باقر بن موسوی خوانساری اصفهانی، همان، ج۷، ص ۵۰.
- ↑ امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷ و یوسف بحرانی؛ همان، ص۴۲.
- ↑ - عاملی، سید محمد؛ همان، ج۱، ص۳۵ مقدمه کتاب.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ - امین، سید محسن؛ همان.
منبع
بررسی زندگی سید محمد موسوی عاملی معروف به صاحب مدارک،حجت الله فضلی،سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی:26 تیر 1391.