آیه 6 سوره اعراف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«الْمُرْسَلِینَ»: فرستادگان. پیغمبران.
+
فلنسئلن: مراد از سؤال، گاهى استخبار و گاهى مورد مؤاخذه و مسئول قرار دادن است. مراد از آن، در آيه معناى دوم است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 
+
==تفسیر آیه==
== تفسیر آیه ==
 
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۵۰: سطر ۴۹:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ «4»
+
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6»
  
چه بسيار آبادى‌هايى كه ما اهل آنجا را (به خاطر فساد و كفرشان) نابود كرديم. پس قهر ما به هنگام شب يا روز، هنگامى كه به استراحت پرداخته بودند، به سراغشان آمد.
+
پس قطعاً از مردمى كه (پيامبران) به سويشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهيم كرد و قطعاً از خود پيامبران (نيز) خواهيم پرسيد.
  
فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «5»
+
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ «7»
  
پس آن هنگام كه قهر ما سراغشان آمد، سخن و اعتراضى نداشتند، جز آنكه گفتند: ما قطعاً ستمكار بوديم.
+
پس بى‌شك (از هر چه كرده‌اند،) از روى علم برايشان بازگو خواهيم كرد، و ما (از مردم،) غايب و بى‌خبر نبوديم.
  
===نکته ها===
+
==نکته ها==
 +
آيه‌ى قبل، مجازات دنيوى را مطرح كرد و اينجا كيفر و محاسبه‌ى اخروى را و با چندين تأكيد حتميّت سؤال قيامت را بيان مى‌كند و اينكه پرسش و بازخواست، مخصوص مردم نيست، بلكه پيامبران نيز مورد سؤال قرار مى‌گيرند. «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» «1»
  
«قرية»، به معناى روستا نيست، بلكه مركز اجتماع مردم است، چه شهر، چه روستا.
+
سؤال: در قيامت از چه مى‌پرسند؟
  
«بيات»، شب هنگام و شبانه است و «قائِلُونَ» از «قيلولة»، به معناى خواب يا استراحت نيمروز است. «اقاله» به معناى پس گرفتن جنس فروخته شده از همين باب است، چون خريدار، از نگرانى معامله راحت مى‌شود.
+
الف: از نعمت‌ها. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «2» در روايات متعدّدى، رهبرى و ولايت را نيز از مصاديق نعمت مورد سؤال در آيه برشمرده‌اند. «3»
  
هر ستمگرى، روزى در مواجهه با قهر خدا به اشتباه خود اعتراف مى‌كند، «إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» ولى اين اعترافات ثمرى ندارد. چنانكه در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: هنگامى كه عذاب ما را
+
ب: از قرآن و اهل‌بيت عليهم السلام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «از مردم سؤال مى‌شود كه با قرآن و اهل‌بيت من چگونه عمل كرديد؟»، «ثمّ اسألهم ما فعلتم بكتاب اللّه و باهل‌بيتى» «4»
 +
----
 +
«1». مائده، 109.
  
جلد 3 - صفحه 19
+
«2». تكاثر، 8.
  
ديدند، گفتند: به خداى يگانه ايمان آورديم و به آنچه شرك‌ورزيديم، كافر شديم؛ امّا ايمان به هنگام عذاب سودى براى آنان نداشت. فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا ... «1»
+
«3». وسائل، ج 24، ص 299.
  
===پیام ها===
+
«4». تفسير فرقان.
  
1- مناطقى كه با قهر الهى نابود شدند، بسيار است. «وَ كَمْ»
+
جلد 3 - صفحه 21
  
2- از تجربيّات تلخ ديگران، عبرت بگيريم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
+
ج: از رفتار و كردار. «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» «1»
  
3- قرآن با بيان هلاكت قريه‌ها به جاى هلاكت مردم، عظمت عذاب را بيان مى‌كند. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
+
د: از اعضا و جوارح. «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «2»
  
4- كيفرهاى الهى مخصوص قيامت نيست، ممكن است در دنيا هم نمونه‌هايى از آن را ببينيم. «وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها»
+
ه: از پذيرش و عدم پذيرش رسولان. يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ‌ ... «3»
  
5- هر كس غير خدا را سرپرست گرفت، منتظر قهر الهى باشد. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها
+
چنانكه در جاى ديگر از رهبران دينى نيز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى‌شود. يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ‌ ... «4»
  
6- از سنّت‌هاى الهى، نابود كردن امّت‌ها به خاطر نافرمانى و تبعيّت از ديگران است. وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها
+
و: از عمر و جوانى كه چگونه سپرى شد.
  
7- اراده‌ى خداوند، همه چيز را دگرگون مى‌كند. «أَهْلَكْناها»
+
ز: از كسب و درآمد. چنانكه در روايات مى‌خوانيم: در روز قيامت انسان از چهار چيز به خصوص سؤال و بازخواست مى‌شود: «شبابك فيما أبليته و عمرك فيما أفنيتَه و مالك ممّا اكتسبته و فيما أنفقتَه»، «5» در مورد عمر و جوانى كه چگونه آن را گذراندى و درباره‌ى مال و دارايى كه چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف كردى.
  
8- قهر الهى، گاهى ناگهانى است و روز و ساعت مشخّص و فرصتى براى فكر و چاره‌جويى ندارد. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ»
+
سؤال: اين آيات بيان مى‌كند كه سؤال از همه كس حتمى است؛ امّا در بعضى آيات از جمله آيه 39 سوره‌ى الرّحمن آمده كه در آن روز، از هيچ انس و جنّى در باره‌ى به گناهانشان سؤال نمى‌شود، «فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ» اين آيات چگونه قابل جمع است؟
  
9- عذاب به هنگام استراحت، غافلگيرانه وتلخ‌تر است. «بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ»
+
پاسخ: در قيامت، مواقف و ايستگاه‌ها متعدّد است و هر موقفى صحنه‌اى خاص دارد؛ در يك موقف، بر لب‌ها مهر مى‌خورد و قدرت حرف زدن ندارند. در موقفى ديگر، مهر برداشته مى‌شود و همه به ناله و استمداد و اقرار مى‌كنند. در موقفى ديگر از همه مى‌پرسند، در موقفى نيز سكوت حاكم است و سؤالى نمى‌شود.
  
10- بسيارى از شعارها در زمان رفاه است، هنگام خطر، كسى حرفى براى گفتن ندارد. فَما كانَ دَعْواهُمْ‌ ...
+
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كُلّكم راع و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته فالامام يسأل عن النّاس والرّجل يسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بيت زوجها و العبد يسأل عن مال سيّده» همه‌ى شما مسئول زيردستان خود هستيد و بايد پاسخگو باشيد؛ امام از امتش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانه‌ى همسرش و بنده از مال ودارايى مولايش. همچنين فرمودند: خداوند
 +
----
 +
«1». حجر، 92- 93.
  
11- حوادث و خطرها، غرور را مى‌شكند و پرده‌هاى غفلت را كنار زده و وجدان‌ها را بيدار مى‌سازد. «إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ»
+
«2». اسراء، 36.
  
«1». مؤمن، 84- 85.
+
«3». انعام، 130.
  
جلد 3 - صفحه 20
+
«4». مائده، 109.
  
12- اگر امروز با اختيار خضوع نكرديد، روزى به اجبار كرنش خواهيد كرد. «قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ»
+
«5». كافى، ج 2، ص 135، بحار، ج 7، ص 259.
  
13- سراغ غير خدا رفتن و عدم پيروى از انبيا (كه در دو آيه‌ى قبل بودظلم است. «كُنَّا ظالِمِينَ»
+
جلد 3 - صفحه 22
}}
+
 
 +
از من نيز سؤال مى‌كند كه آيا ابلاغ رسالت كردم يا نه؟ «1»
 +
 
 +
==پیام ها==
 +
1- در روز قيامت، هم از رهبران سؤال مى‌شود، هم از امّت‌ها (جنّ و انسهم از نيكان، هم از بدان، هم از علما وهم از پيروان آنها. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ»
 +
 
 +
2- سؤال در قيامت، نوعى استشهاد و اقرار گرفتن و توبيخ است و گاهى نيز تقدير و تشكّر، وگرنه چيزى از خدا پنهان نيست تا با سؤال، رفع ابهام شود. فَلَنَسْئَلَنَ‌ ... فَلَنَقُصَّنَ‌ ...
 +
 
 +
3- علم خداوند، دقيق است. «بِعِلْمٍ» (نكره دلالت بر عظمت و دقّت دارد.)
 +
 
 +
4- علم خداوند با حضور و نظارت خود اوست و واسطه‌اى در كار نيست. «... بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ‌»
 +
-----
 +
«1». تفسير درّالمنثور.}}
  
  
سطر ۱۹۷: سطر ۲۱۳:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
+
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
+
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
+
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
+
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
+
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
  
 
[[رده:آیات سوره اعراف]]
 
[[رده:آیات سوره اعراف]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]

نسخهٔ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۵

مشاهده آیه در سوره

فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<5 آیه 6 سوره اعراف 7>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

البته ما هم از امتها که پیامبران به سویشان آمدند و هم از پیغمبران آنها باز خواست خواهیم کرد.

[روز قیامت] از کسانی که پیامبران به سویشان فرستاده شده [درباره پذیرفتن و نپذیرفتن رسالت پیامبران]، و از شخص پیامبران [درباره تبلیغ دین] به طور یقین پرسش خواهیم کرد.

پس، قطعاً از كسانى كه [پيامبران‌] به سوى آنان فرستاده شده‌اند خواهيم پرسيد، و قطعاً از [خودِ] فرستادگان [نيز] خواهيم پرسيد.

البته از مردمى كه برايشان پيامبرانى فرستاده شده و نيز از پيامبرانى كه فرستاده شده‌اند سؤال خواهيم كرد.

به یقین، (هم) از کسانی که پیامبران به سوی آنها فرستاده شدند سؤال خواهیم کرد؛ (و هم) از پیامبران سؤال می‌کنیم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We will surely question those to whom the apostles were sent, and We will surely question the apostles.

Most certainly then We will question those to whom (the apostles) were sent, and most certainly We will also question the apostles;

Then verily We shall question those unto whom (Our message) hath been sent, and verily We shall question the messengers.

Then shall we question those to whom Our message was sent and those by whom We sent it.

معانی کلمات آیه

فلنسئلن: مراد از سؤال، گاهى استخبار و گاهى مورد مؤاخذه و مسئول قرار دادن است. مراد از آن، در آيه معناى دوم است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6»

پس قطعاً از مردمى كه (پيامبران) به سويشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهيم كرد و قطعاً از خود پيامبران (نيز) خواهيم پرسيد.

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ «7»

پس بى‌شك (از هر چه كرده‌اند،) از روى علم برايشان بازگو خواهيم كرد، و ما (از مردم،) غايب و بى‌خبر نبوديم.

نکته ها

آيه‌ى قبل، مجازات دنيوى را مطرح كرد و اينجا كيفر و محاسبه‌ى اخروى را و با چندين تأكيد حتميّت سؤال قيامت را بيان مى‌كند و اينكه پرسش و بازخواست، مخصوص مردم نيست، بلكه پيامبران نيز مورد سؤال قرار مى‌گيرند. «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» «1»

سؤال: در قيامت از چه مى‌پرسند؟

الف: از نعمت‌ها. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «2» در روايات متعدّدى، رهبرى و ولايت را نيز از مصاديق نعمت مورد سؤال در آيه برشمرده‌اند. «3»

ب: از قرآن و اهل‌بيت عليهم السلام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «از مردم سؤال مى‌شود كه با قرآن و اهل‌بيت من چگونه عمل كرديد؟»، «ثمّ اسألهم ما فعلتم بكتاب اللّه و باهل‌بيتى» «4»


«1». مائده، 109.

«2». تكاثر، 8.

«3». وسائل، ج 24، ص 299.

«4». تفسير فرقان.

جلد 3 - صفحه 21

ج: از رفتار و كردار. «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» «1»

د: از اعضا و جوارح. «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «2»

ه: از پذيرش و عدم پذيرش رسولان. يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ‌ ... «3»

چنانكه در جاى ديگر از رهبران دينى نيز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى‌شود. يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ‌ ... «4»

و: از عمر و جوانى كه چگونه سپرى شد.

ز: از كسب و درآمد. چنانكه در روايات مى‌خوانيم: در روز قيامت انسان از چهار چيز به خصوص سؤال و بازخواست مى‌شود: «شبابك فيما أبليته و عمرك فيما أفنيتَه و مالك ممّا اكتسبته و فيما أنفقتَه»، «5» در مورد عمر و جوانى كه چگونه آن را گذراندى و درباره‌ى مال و دارايى كه چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف كردى.

سؤال: اين آيات بيان مى‌كند كه سؤال از همه كس حتمى است؛ امّا در بعضى آيات از جمله آيه 39 سوره‌ى الرّحمن آمده كه در آن روز، از هيچ انس و جنّى در باره‌ى به گناهانشان سؤال نمى‌شود، «فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ» اين آيات چگونه قابل جمع است؟

پاسخ: در قيامت، مواقف و ايستگاه‌ها متعدّد است و هر موقفى صحنه‌اى خاص دارد؛ در يك موقف، بر لب‌ها مهر مى‌خورد و قدرت حرف زدن ندارند. در موقفى ديگر، مهر برداشته مى‌شود و همه به ناله و استمداد و اقرار مى‌كنند. در موقفى ديگر از همه مى‌پرسند، در موقفى نيز سكوت حاكم است و سؤالى نمى‌شود.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كُلّكم راع و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته فالامام يسأل عن النّاس والرّجل يسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بيت زوجها و العبد يسأل عن مال سيّده» همه‌ى شما مسئول زيردستان خود هستيد و بايد پاسخگو باشيد؛ امام از امتش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانه‌ى همسرش و بنده از مال ودارايى مولايش. همچنين فرمودند: خداوند


«1». حجر، 92- 93.

«2». اسراء، 36.

«3». انعام، 130.

«4». مائده، 109.

«5». كافى، ج 2، ص 135، بحار، ج 7، ص 259.

جلد 3 - صفحه 22

از من نيز سؤال مى‌كند كه آيا ابلاغ رسالت كردم يا نه؟ «1»

پیام ها

1- در روز قيامت، هم از رهبران سؤال مى‌شود، هم از امّت‌ها (جنّ و انس)، هم از نيكان، هم از بدان، هم از علما وهم از پيروان آنها. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ»

2- سؤال در قيامت، نوعى استشهاد و اقرار گرفتن و توبيخ است و گاهى نيز تقدير و تشكّر، وگرنه چيزى از خدا پنهان نيست تا با سؤال، رفع ابهام شود. فَلَنَسْئَلَنَ‌ ... فَلَنَقُصَّنَ‌ ...

3- علم خداوند، دقيق است. «بِعِلْمٍ» (نكره دلالت بر عظمت و دقّت دارد.)

4- علم خداوند با حضور و نظارت خود اوست و واسطه‌اى در كار نيست. «... بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ‌»


«1». تفسير درّالمنثور.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6»

بعد از انذار از عقوبت دنيويه، تهديد فرمايد به عقوبت اخرويه:

فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ‌: پس هر آينه سؤال كنيم البته البته كسانى را كه فرستاده شدند به سوى ايشان پيغمبران از قبول رسالت و اجابت رسل، يعنى امت را سؤال شود. با تبليغ انبياء و معجزات، شما در جواب چه گفتيد؟. اين سؤال سرزنش و تعذيب است. وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ‌: و هر آينه البته البته سؤال كنيم انبياء را در اداى رسالت و تبليغ احكام. اين سؤال تشريف و تقريب است و گفته‌اند انبياء را از فرمانبردارى امم پرسند، و امم را از تبليغ انبياء. يا امم را از متابعت انبياء پرسند، و انبياء را از شفقت امم. يا امم را سؤال توبيخ، و انبياء را سؤال شهادت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6»

ترجمه‌

پس هر آينه ميپرسيم البته از آنانكه فرستاده شد بسوى ايشان و هر آينه ميپرسيم البته از فرستادگان.

تفسير

فرستاده شدگان بسوى آنها اممند كه وظيفه آنها اجابت و قبول است و فرستادگان انبيائند كه وظيفه آنها اداء رسالت و ابلاغ احكام است و هر كدام در حدود انجام وظيفه خودشان مورد مسئوليت در پيشگاه الهى ميباشند و در اين باب حديثى از احتجاج در سوره بقره در ذيل آيه فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد گذشت ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَلَنَسئَلَن‌َّ الَّذِين‌َ أُرسِل‌َ إِلَيهِم‌ وَ لَنَسئَلَن‌َّ المُرسَلِين‌َ «6»

‌پس‌ هراينه‌ البته‌ سؤال‌ خواهيم‌ كرد ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ پيغمبران‌ فرستاديم‌ ‌که‌ تمام‌ امم‌ باشند و البته‌ سؤال‌ خواهيم‌ كرد ‌از‌ ‌خود‌ فرستادگان‌ ‌که‌ انبياء و رسل‌ باشند مسئلة‌-‌ سؤال‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ اسلام‌ بلكه‌ جميع‌ اديان‌ عالم‌ ‌است‌ و يكي‌ ‌از‌ معتقدات‌ معاد ‌است‌ ‌که‌ واجب‌ ‌است‌ اعتقاد بآن‌ و نصوص‌ قرآن‌ و صراحت‌ اخبار متواتره‌ ‌بر‌ ‌او‌ قائم‌ ‌است‌ و فائده‌ سؤال‌ نه‌ ‌براي‌ استكشاف‌ و تحصيل‌ علم‌ اله‌ ‌است‌ بلكه‌ ‌براي‌ اتمام‌ حجت‌ و قطع‌ عذر مسئول‌ ‌است‌ و ظهور مقام‌ ‌او‌ ‌است‌ نزد ديگران‌ و آنچه‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ و اخبار آل‌ اطهار ‌عليهم‌ السّلام‌ استفاده‌ نموده‌ايم‌ مورد سؤال‌ ده‌ مورد ‌است‌: 1‌-‌ سؤال‌ ‌از‌ رسل‌ ‌که‌ آنچه‌ بآنها ارسال‌ ‌شده‌ ابلاغ‌ بامت‌ كردند و بآنها تبليغ‌ ‌شده‌ چنانچه‌ همين‌ ‌آيه‌ صراحت‌ دارد و ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد يَوم‌َ يَجمَع‌ُ اللّه‌ُ الرُّسُل‌َ فَيَقُول‌ُ ما ذا أُجِبتُم‌ قالُوا لا عِلم‌َ لَنا إِنَّك‌َ أَنت‌َ عَلّام‌ُ الغُيُوب‌ِ مائده‌ ‌آيه‌ 108. 2‌-‌ سؤال‌ ‌از‌ نعم‌ الهي‌ ثُم‌َّ لَتُسئَلُن‌َّ يَومَئِذٍ عَن‌ِ النَّعِيم‌ِ تكاثر ‌آيه‌ 7

جلد 7 - صفحه 273

7 عَم‌َّ يَتَساءَلُون‌َ، عَن‌ِ النَّبَإِ العَظِيم‌ِ نبأ ‌آيه‌ 1 و 2، و نبأ عظيم‌ تفسير بولايت‌ حضرت‌ امير المؤمنين‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌شده‌. 3‌-‌ سؤال‌ ‌از‌ نماز ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ فرمود

(اول‌ ‌ما تسئل‌ عنه‌ العبد اذا وقف‌ ‌بين‌ يدي‌ اللّه‌ عز و جل‌ الصلوات‌ المفروضات‌

و ‌در‌ اخبار معتبره‌ دارد

(اول‌ ‌ما يحاسب‌ ‌به‌ العبد يوم القيمة الصلاة ‌ان‌ قبلت‌ قبل‌ ‌ما سواها و ‌ان‌ ردت‌ ردّ ‌ما سواها).

4‌-‌ ‌از‌ قرآن‌ ‌از‌ جهت‌ تمسك‌ بآن‌ ‌که‌ احد ثقلين‌ ‌است‌ و عمل‌ بدستورات‌ ‌آن‌ چنانچه‌ ‌در‌ مقدمه‌ كتاب‌ گذشت‌. 5‌-‌ ‌از‌ محرمات‌ و معاصي‌ كبار مثل‌ دروغ‌، غيبت‌، فحش‌، نمامي‌، افتراء، قتل‌ نفس‌، زنا، لواط شرب‌ خمر و امثال‌ اينها. 6‌-‌ ‌از‌ اعضاء و جوارح‌ مثل‌ چشم‌، گوش‌، زبان‌، دست‌ پا و قلب‌ چنانچه‌ صريح‌ قرآن‌ ‌است‌ إِن‌َّ السَّمع‌َ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ كُل‌ُّ أُولئِك‌َ كان‌َ عَنه‌ُ مَسؤُلًا اسري‌ ‌آيه‌ 38 و ‌غير‌ ‌آن‌ ‌از‌ آيات‌. 7‌-‌ سؤال‌ ‌از‌ عهود و قراردادها چه‌ ‌بين‌ خالق‌ و خلق‌ و چه‌ ‌بين‌ خلائق‌ ‌با‌ يكديگر چنانچه‌ ميفرمايد وَ أَوفُوا بِالعَهدِ إِن‌َّ العَهدَ كان‌َ مَسؤُلًا اسري‌ ‌آيه‌ 36. 8‌-‌ سؤال‌ ‌از‌ حقوق‌ الهي‌ ‌که‌ ‌بر‌ بنده‌ واجب‌ فرموده‌. 9‌-‌ ‌از‌ حقوق‌ ‌النّاس‌ و مظالم‌ عباد مثل‌ والدين‌ و زوجين‌ و اولاد و ارحام‌ و متبايعين‌ و فقراء و سادات‌ و علماء و متعلمين‌ و اجراء و كارفرما و همسايه‌ و ‌غير‌ اينها چنانچه‌ ‌در‌ حديث‌ قدسي‌ ‌است‌

و عزتي‌ و جلالي‌ ‌لا‌ يجوزني‌ ظلم‌ ظالم‌

و ‌آيه‌ شريفه‌ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَبِالمِرصادِ حجر ‌آيه‌ 13 تفسير باين‌ موقف‌ ‌شده‌. 10‌-‌ ‌از‌ عمر و مال‌ و جواني‌ و فراغت‌ چنانچه‌ صدوق‌ و شيخ‌ طوسي‌ (ره‌) ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ فرموده‌اند ‌که‌

(يسئل‌ ‌عن‌ عمرك‌ فيما افنيت‌ و ‌عن‌ شبابك‌ فيما ابليت‌ و ‌عن‌ فراغك‌ قبل‌ شغلك‌ و ‌عن‌ مالك‌ مما اكتسبت‌ و فيما انفقت‌ و ‌عن‌ حبّنا اهل‌ البيت‌)

و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ جمله‌ اولي‌ فَلَنَسئَلَن‌َّ الَّذِين‌َ أُرسِل‌َ إِلَيهِم‌ شامل‌ جميع‌ ‌اينکه‌ اقسام‌ ميشود چنانچه‌ جمله‌ دوم‌ وَ لَنَسئَلَن‌َّ المُرسَلِين‌َ ‌هم‌ شامل‌ ابلاغ‌ جميع‌ دستورات‌ الهي‌ ميشود (نعوذ باللّه‌ ‌من‌ سوء الحساب‌).

274

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 6)- بازپرسی عمومی! در آیه قبل سخن از مجازات دنیوی ستمکاران در میان بود، در این آیه و سه آیه بعد از مجازات اخروی آنها بحث می‌کند و به این ترتیب پیوندی روشن دارند.

نخست به عنوان یک قانون عمومی می‌فرماید: «از تمام کسانی که پیامبران به سوی آنها فرستاده شدند، بطور قطع در روز قیامت سؤال می‌کنیم» (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ).

نه تنها از آنها سؤال می‌کنیم «از پیامبرانشان نیز می‌پرسیم» که رسالت خویش را چگونه انجام دادند (وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ).

بنابراین، هم رهبران مسؤولند و هم پیروان، هم پیشوایان و هم تابعان، منتها چگونگی مسؤولیتهای این دو گروه متفاوت است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع