آیه 7 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ ۖ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره اعراف 8>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس بر آنان (حکایت حال آنها را تماما) به علم و بصیرت کامل بیان کنیم، و ما از کردار آنان غایب و غافل نبوده‌ایم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Then We will surely recount to them with knowledge, for We had not been absent.

معانی کلمات آیه

نقصن: قصص (بر وزن شرف) سرگذشت و نقل آن. مراد خبر دادن است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ «6»

پس قطعاً از مردمى كه (پيامبران) به سويشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهيم كرد و قطعاً از خود پيامبران (نيز) خواهيم پرسيد.

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ «7»

پس بى‌شك (از هر چه كرده‌اند،) از روى علم برايشان بازگو خواهيم كرد، و ما (از مردم،) غايب و بى‌خبر نبوديم.

نکته ها

آيه‌ى قبل، مجازات دنيوى را مطرح كرد و اينجا كيفر و محاسبه‌ى اخروى را و با چندين تأكيد حتميّت سؤال قيامت را بيان مى‌كند و اينكه پرسش و بازخواست، مخصوص مردم نيست، بلكه پيامبران نيز مورد سؤال قرار مى‌گيرند. «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» «1»

سؤال: در قيامت از چه مى‌پرسند؟

الف: از نعمت‌ها. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «2» در روايات متعدّدى، رهبرى و ولايت را نيز از مصاديق نعمت مورد سؤال در آيه برشمرده‌اند. «3»

ب: از قرآن و اهل‌بيت عليهم السلام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «از مردم سؤال مى‌شود كه با قرآن و اهل‌بيت من چگونه عمل كرديد؟»، «ثمّ اسألهم ما فعلتم بكتاب اللّه و باهل‌بيتى» «4»


«1». مائده، 109.

«2». تكاثر، 8.

«3». وسائل، ج 24، ص 299.

«4». تفسير فرقان.

جلد 3 - صفحه 21

ج: از رفتار و كردار. «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» «1»

د: از اعضا و جوارح. «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» «2»

ه: از پذيرش و عدم پذيرش رسولان. يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ‌ ... «3»

چنانكه در جاى ديگر از رهبران دينى نيز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى‌شود. يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ‌ ... «4»

و: از عمر و جوانى كه چگونه سپرى شد.

ز: از كسب و درآمد. چنانكه در روايات مى‌خوانيم: در روز قيامت انسان از چهار چيز به خصوص سؤال و بازخواست مى‌شود: «شبابك فيما أبليته و عمرك فيما أفنيتَه و مالك ممّا اكتسبته و فيما أنفقتَه»، «5» در مورد عمر و جوانى كه چگونه آن را گذراندى و درباره‌ى مال و دارايى كه چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف كردى.

سؤال: اين آيات بيان مى‌كند كه سؤال از همه كس حتمى است؛ امّا در بعضى آيات از جمله آيه 39 سوره‌ى الرّحمن آمده كه در آن روز، از هيچ انس و جنّى در باره‌ى به گناهانشان سؤال نمى‌شود، «فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ» اين آيات چگونه قابل جمع است؟

پاسخ: در قيامت، مواقف و ايستگاه‌ها متعدّد است و هر موقفى صحنه‌اى خاص دارد؛ در يك موقف، بر لب‌ها مهر مى‌خورد و قدرت حرف زدن ندارند. در موقفى ديگر، مهر برداشته مى‌شود و همه به ناله و استمداد و اقرار مى‌كنند. در موقفى ديگر از همه مى‌پرسند، در موقفى نيز سكوت حاكم است و سؤالى نمى‌شود.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كُلّكم راع و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته فالامام يسأل عن النّاس والرّجل يسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بيت زوجها و العبد يسأل عن مال سيّده» همه‌ى شما مسئول زيردستان خود هستيد و بايد پاسخگو باشيد؛ امام از امتش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانه‌ى همسرش و بنده از مال ودارايى مولايش. همچنين فرمودند: خداوند


«1». حجر، 92- 93.

«2». اسراء، 36.

«3». انعام، 130.

«4». مائده، 109.

«5». كافى، ج 2، ص 135، بحار، ج 7، ص 259.

جلد 3 - صفحه 22

از من نيز سؤال مى‌كند كه آيا ابلاغ رسالت كردم يا نه؟ «1»

پیام ها

1- در روز قيامت، هم از رهبران سؤال مى‌شود، هم از امّت‌ها (جنّ و انس)، هم از نيكان، هم از بدان، هم از علما وهم از پيروان آنها. «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ»

2- سؤال در قيامت، نوعى استشهاد و اقرار گرفتن و توبيخ است و گاهى نيز تقدير و تشكّر، وگرنه چيزى از خدا پنهان نيست تا با سؤال، رفع ابهام شود. فَلَنَسْئَلَنَ‌ ... فَلَنَقُصَّنَ‌ ...

3- علم خداوند، دقيق است. «بِعِلْمٍ» (نكره دلالت بر عظمت و دقّت دارد.)

4- علم خداوند با حضور و نظارت خود اوست و واسطه‌اى در كار نيست. «... بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبِينَ‌»


«1». تفسير درّالمنثور.

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع