آیه 41 سوره آل عمران: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | آية: علامت. نشانه. | |
+ | |||
+ | رمز: اشاره. در مجمع البيان فرموده: رمز اشاره با دو لب است، گاهى در اشاره با چشم و ابرو و دست بكار مى رود ولى اغلب در اشاره با لب است. | ||
+ | |||
+ | عشى: از اول ظهر تا غروب آفتاب. عشاء: از اول مغرب تا وقت نماز عشاء. | ||
+ | |||
+ | ابكار: (بكسر اول) از طلوع فجر تا چاشت. طبرسى از طلوع خورشيد تا چاشت فرموده است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۴
<<40 | آیه 41 سوره آل عمران | 42>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
گفت: پروردگارا، برای من (به شکرانه این نعمت) آیتی مقرّر فرما، فرمود: تو را آیت این باشد که تا سه روز با مردم سخن جز به رمز نگویی، و پیوسته به یاد خدا باش و (او را) در صبحگاه و شبانگاه تسبیح گوی.
گفت: پروردگارا! برای من نشانه ای [جهت الهی بودن این بشارت] قرار ده. گفت: نشانه تو این است که سه روز نتوانی با مردم جز با رمز و اشاره سخن گویی، و پروردگارت را بسیار یاد کن و [او را] شام گاه و بامداد تسبیح گوی.
گفت: «پروردگارا، براى من نشانهاى قرار ده.» فرمود: «نشانهات اين است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويى؛ و پروردگارت را بسيار ياد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى.»
گفت: اى پروردگار من، براى من نشانهاى پديدار كن. گفت: نشان تو اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛ و پروردگارت را فراوان ياد كن و در شبانگاه و بامداد او را بستاى.
(زکریا) عرض کرد: «پروردگارا! نشانهای برای من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است که سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهی گفت. (و زبان تو، بدون هیچ علّت ظاهری، برای گفتگو با مردم از کار میافتد.) پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت بزرگ،) بسیار یاد کن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبیح بگو!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
آية: علامت. نشانه.
رمز: اشاره. در مجمع البيان فرموده: رمز اشاره با دو لب است، گاهى در اشاره با چشم و ابرو و دست بكار مى رود ولى اغلب در اشاره با لب است.
عشى: از اول ظهر تا غروب آفتاب. عشاء: از اول مغرب تا وقت نماز عشاء.
ابكار: (بكسر اول) از طلوع فجر تا چاشت. طبرسى از طلوع خورشيد تا چاشت فرموده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«41» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ
(زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده (تا علم من به يقين و اطمينان تبديل شود. خداوند) فرمود: نشانهى تو آن است كه تا سه روز با مردم سخن نگويى، مگر از طريق اشاره. (البتّه به هنگام ذكر خدا زبانت باز مىشود. پس) پروردگار خود را (به شكرانهى اين نعمت) بسيار ياد كن و هنگام شب و صبح او را تسبيح گوى.
پیام ها
1- خدايى كه مىتواند زبان را هنگام تكلّم با مردم ببندد و هنگام ذكر خدا باز كند، مىتواند از پدرى پير و مادرى عقيم نيز فرزندى به دنيا بياورد. «كَذلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ ... أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»
2- انبيا، به دنبال رسيدن به مقام يقين و شهود هستند. «اجْعَلْ لِي آيَةً»
3- هر چه لطف الهى بيشتر مىشود بايد ياد او نيز بيشتر شود. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً»
4- ذكر خدا هر چه بيشتر، بهتر. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً»
5- در ميان ذكرهاى خداوند، تسبيح جايگاه خاصّى دارد. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ ... وَ سَبِّحْ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 510
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ (41)
چون حضرت زكريا عليه السّلام به بشارت فرزند سر افراز شد، در مقام سؤال از علامت آن برآمد:
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً: گفت پروردگارا ظاهر فرما براى من نشانهاى كه مرا از حمل «ايشاء» به ولد خبردار و مطلع كند تا موجب بشاشت و خوشحالى و شكر گزارى من شود و رفع انتظارى گردد. قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 93
النَّاسَ: گفت جبرئيل از جانب خدا كه نشانه و علامت تو بر اين امر آنست كه تكلم ننمائى، يعنى قادر بر سخن گفتن نباشى با وجود صحت زبان، ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً: سه روز، مگر اشاره كردن به صورت يا دست يا به زمين نويسى آنچه خواهى كه اعلام مردمان كنى.
مفسرين را در تكلم ننمودن زكريّا سه قول است:
1- آنكه به غير شكر و تسبيح و ثنا، مقابل اين نعمت هيچ نكنى مگر در موقع ضرورت آن هم به اشاره.
2- اعجاز و اعلام است تا خود زكريا عليه السّلام واقف شود و بداند.
3- مراد روزه سه روز باشد، چه در شريعت ايشان بود كه اگر روزه مىگرفتند، تكلم نمىكردند.
وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً: و ياد كن پروردگار خود را بسيار، يا در زمان بسيار.
مقيد بودن امر به كثرت، دلالت مىكند بر آنكه تكرار به دو و سه مرتبه كافى نيست، بلكه در مدت حبس لسان، پيوسته ذكر خدا نما. وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ: و تسبيح كن خداى خود را در طرف آخر روز، كه آن زوال است تا غروب، يا از عصر تا غروب، يا از غروب تا گذشتن اول شب. و مراد به «ابكار» صبح است. يعنى از طلوع فجر تا به وقت چاشت، متذكر باش و تسبيح نما خدا را. نزد بعضى مراد، صبح و شام است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ (41)
ترجمه
گفت پروردگار من قرار بده براى من نشانه گفت نشانه تو آنست كه سخن نگوئى با مردم سه روز مگر باشاره و ياد كن پروردگار خود را بسيار و تسبيح كن در شبانگاه و بامداد..
تفسير
حضرت زكريا پس از تسجيل بشارت الهى از خداوند استدعا نمود كه علامتى قرار دهد براى او كه آبستن شدن ايشاع را بشناسد تا استقبال نمايد شكر الهى را لذا خطاب رسيد علامت آنستكه نميتوانى با مردم سخن بگوئى در مدت سه روز مگر باشاره و بعضى گفتهاند آنحضرت مخصوصا در آن سه روز با كسى سخن نگفت براى آنكه ممحّض باشد تكلم او در آنمدت بذكر خداوند و شكر نعمت او گويا آنكه فرموده است نشانه آنكه سه روز موفق ميشوى كه سخن نگوئى و زبانت مخصوص بذكر و شكر باشد و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه حضرت زكريا چون از خداوند مسئلت ولد نمود و نداى ملائكه باو رسيد خواست يقين كند كه اين نداى الهى است پس وحى رسيد كه سه روز حرف نزن چون سه روز حرف نزد يقين كرد كه كسى قادر نميشود بر اين امر جز خدا بنظر حقير مراد آنستكه پس از سه روز يقين كرد كه نداى الهى بوده چون اگر كمك الهى نبود نميتوانست سه روز با كسى حرف نزند مگر باشاره و نيز عياشى از يكى صادقين عليهما السلام نقل نموده كه بسر اشاره ميفرمود و گفتهاند كه در آنسه روز مأمور بود كه بذكر خداوند مشغول باشد و تسبيح بكند حق را از ظهر يا از عصر تا شب و از طلوع فجر تا هنگام چاشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ رَبِّ اجعَل لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاّ تُكَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَيّامٍ إِلاّ رَمزاً وَ اذكُر رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّح بِالعَشِيِّ وَ الإِبكارِ (41)
عرض كرد پروردگار من براي من آيتي قرار ده خطاب رسيد آيت تو اينست که سه روز با مردم تكلّم نكني الّا باشاره و ذكر خدا را بسيار بگويي و تسبيح خدا كني در شام و صباح.
قالَ رَبِّ اجعَل لِي آية مفسّرين گمان كردند که مراد از آية معجزهايست که دليل بر اثبات و برآمدن اينکه حاجت و استجابت دعا و حقّانيّت اينکه بشارت باشد و از اينکه جهت دچار اشكالاتي شدند:
اوّلا تكلّم نكردن با مردم سه روز و ذكر بسيار گفتن و تسبيح گفتن شام و صباح معجزه نيست.
و ثانيا حضرت زكريّا بعد از دعا و آمدن بشارت مگر شك و ريبي داشت که محتاج بآيت و معجزه باشد.
و ثالثا اگر در آن بشارت شكّي باشد در اينکه دستور هم همان شك هست و لذا در دست و پا افتادند و بتمحلاتي دست آويز شدند.
ولي تحقيق كلام اينست که مراد از آيت مطالبه دستور العملي است که در مقابل اينکه موهبت عظمي چه عملي است شايسته که من بايد بجا بياورم و وظيفه من چيست
جلد 3 - صفحه 192
جواب آمد که عمل شايسته تو و وظيفه تو اينست که:
قالَ خدا ميفرمايد أَلّا تُكَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَيّامٍ إِلّا رَمزاً که عبارت از روزه صمت باشد که در شرايع سابقه بوده.
وَ اذكُر رَبَّكَ كَثِيراً که شايد اشاره بنماز باشد چنانچه اطلاق ذكر بر نماز شده أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكرِي.
وَ سَبِّح تسبيح تنزيه حق است از جميع عيوب و تقديس از جميع نواقص بِالعَشِيِّ وَ الإِبكارِ ظاهرا مراد اينکه باشد که شب و روز مشغول تسبيح باش نه خصوص اول شب و اول صبح.
و بالجمله وظيفه تو عبادت و بندگي است از روزه و نماز و ذكر، كار ديگري از تو متوقّع نيستيم و عمل ديگري احتياج ندارد خداوند بقدرت كاملهاش اينکه موهبت را بتو عطا خواهد فرمود با اينکه سنّ پيري و نزا بودن عيالت و شكر گذار حق باش.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 41)- در اینجا زکریا تقاضای نشانهای بر این بشارت میکند، تا قلبش مالامال از اطمینان شود همان گونه که ابراهیم خلیل تقاضای مشاهده صحنه معاد برای آرامش هر چه بیشتر قلب مینمود زکریا عرضه داشت: «پروردگارا! نشانهای برای من قرار ده» (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً).
در پاسخ خداوند به او «گفت: نشانه تو آن است که سه روز با مردم جز به اشاره و رمز سخن نخواهی گفت» و زبان تو بدون هیچ عیب و علت برای گفتگوی با مردم از کار میافتد (قالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ إِلَّا رَمْزاً).
«ولی پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت) بسیار یاد کن و هنگام شب و صبحگاهان او را تسبیح گوی» (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ).
به این ترتیب خداوند درخواست زکریا را پذیرفت و سه شبانهروز زبان او بدون هیچ عامل طبیعی از سخن گفتن با مردم باز ماند در حالی که به ذکر خدا مترنم بود، این وضع عجیب نشانهای از قدرت پروردگار بر همه چیز بود، خدایی که میتواند زبان بسته را به هنگام ذکرش بگشاید، قادر است از رحم عقیم و بسته، فرزندی با ایمان که مظهر یاد پروردگار باشد به وجود آورد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم