آیه 42 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<41 آیه 42 سوره آل عمران 43>>
سوره : سوره آل عمران (3)
جزء : 3
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید.

و [یاد کنید] هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم! قطعاً خدا تو را برگزیده و [از همه آلودگی های ظاهری و باطنی] پاک ساخته، و بر زنان جهانیان برتری داده است.

و [ياد كن‌] هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم، خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.»

و فرشتگان گفتند: اى مريم، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر زنان جهان برترى داد؛

و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And when the angels said, ‘O Mary, Allah has chosen you and purified you, and He has chosen you above the world’s women.

And when the angels said: O Marium! surely Allah has chosen you and purified you and chosen you above the women of the world.

And when the angels said: O Mary! Lo! Allah hath chosen thee and made thee pure, and hath preferred thee above (all) the women of creation.

Behold! the angels said: "O Mary! Allah hath chosen thee and purified thee- chosen thee above the women of all nations.

معانی کلمات آیه

اصطفاك: صفو: خالص شدن. اصطفاء: برگزيدن و انتخاب كردن (آل عمران/ 33).

طهرك: تطهير بمعنى پاك كردنست، مراد از آن در اينجا ظاهرا پاك كردن از شرك و اخلاق ناپسند و كارهاى ناپسند است. و آن دلالت بر عصمت مريم دارد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«42» وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمِينَ‌

و (بياد آور) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: اى مريم! همانا خداوند تو را برگزيده وپاك ساخته وبر زنان جهانيان برترى داده است.

نکته ها

كلمه «اصطفى‌»، هر جا همراه حرف «على‌» باشد، به معناى مقدّم‌بودن و سرآمدشدن است و هر جا بدون آن باشد، به معناى انتخاب است.

در تفاسير المنار، قرطبى، مراغى، روح البيان و كبير مى‌خوانيم كه سرآمد زنان جهان چهار نفرند: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه.

در روايات اهل‌بيت عليهم السلام نيز آمده است كه مريم سرآمد زنانِ زمان خود بود، ولى فاطمه عليها السلام سرآمد زنان در طول تاريخ است. «1» البتّه خداوند حكيم هرگاه شخصى را بر مى‌گزيند، به جهت لياقت‌ها و قابليّت‌هاى ويژه‌ى اوست.

پیام ها

1- فرشتگان، با غير انبيا نيز سخن مى‌گويند. «قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ»

2- زن مى‌تواند به مقام قرب الهى برسد و خداوند براى او پيام بفرستد. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ»

3- حضرت مريم، هم در كمالات برگزيده شد و هم بر ساير زنان برترى يافت. به همين جهت جمله‌ «اصْطَفاكِ» دوباره تكرار شده است.

4- حضرت مريم معصوم بوده است. «طَهَّرَكِ»

5- حضرت مريم الگوى زنان است. «اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمِينَ»

«1». تفسير نورالثقلين.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 511

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمِينَ (42)

و چون ذكر حضرت مريم را بطور اجمال فرمود؛ در مقام تفصيل آن مى‌فرمايد:

وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ: و ياد بياور و منتهى شود علم تو اى پيغمبر، زمانى را

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 94

كه گفت جبرئيل يا جمعى از ملائكه، يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ‌: اى مريم بدرستى كه خداوند برگزيد تو را براى عبادت، وَ طَهَّرَكِ‌: و پاكيزه ساخت تو را از لوث شرك، يا از قاذوراتى كه زنان را مى‌باشد، يا مطهر گردانيد تو را از صفات ذميمه، وَ اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمِينَ‌: و برگزيد تو را بر زنان زمان خود به آنكه تو را بى‌شوهر، فرزند مرحمت فرمود.

تنبيه: در آيه شريفه چند مطلب است:

مطلب اول- بيان تكلم ملائكه با مريم:

محققين فرموده‌اند: مكالمه ملائكه با غير انبياء مانعى ندارد كه تعبير از آن به (محدّث) نموده‌اند، يعنى كسى كه ملائكه با او سخن گويد، لكن ملائكه را مشاهده نكند. و ائمه معصومين عليهم السلام را به اين اعتبار محدّث گويند و احاديث در اين قسمت وارد شده:

1- در «امالى» شيخ طوسى (رضوان اللّه عليه) از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده: قال: كان علىّ محدّثا و كان سلمان محدّثا.

قلت: فما آية المحدّث؟ قال: يأتيه ملك فينكت فى قلبه كيت و كيت. «1» فرمود: على عليه السّلام محدث بود، و سلمان محدث. گفتم: چيست علامت محدث؟ فرمود: مى‌آيد او را ملك، پس القا كند در قلب او چنين و چنان را.

2- «بصائر الدرجات» عن زرارة قال: سمعت ابا جعفر عليه السّلام يقول:

الاثنى عشر الائمة من آل محمّد كلّهم محدّث من ولد رسول اللّه و ولد علىّ، فرسول اللّه و علىّ عليهما السّلام هما الوالدان. «2» زراره گويد: از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم فرمود: دوازده نفر ائمّه از آل محمد عليهم السلام تماما محدّث هستند از اولاد رسول خدا و اولاد على عليهما السلام، پس رسول خدا و على عليهما السلام هر دو پدر مى‌باشند.

«1» بحار الانوار، جلد 26، صفحه 70.

«2» بصائر الدرجات، جزء هفتم، باب 5، حديث پنجم (صفحه 320)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 95

3- «تفسير لوامع» قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: فى كلّ امّة محدّثون غير نبوّة. فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: در هر امتى جمعى محدث به غير نبوّت مى‌باشند.

بنابراين سخن گفتن ملائكه با مريم استبعادى نخواهد داشت؛ و يكى از اسماء صديقه طاهره حضرت زهرا عليها السلام، محدّثه مى‌باشد به همين جهت است. «1» مطلب دوم- بيان اصطفاى مريم:

مفسرين وجوهى ذكر نموده‌اند:

1- اصطفاى اول، قبوليت او در نذر به خدمت بيت المقدس؛ و اصطفاى دوم، برگزيدن او به ولادت حضرت عيسى عليه السّلام بدون پدر بر كافه زنان.

2- اصطفاى اول، تربيت و تغذيه مريم از طفوليت از جانب خدا بود؛ و اصطفاى دوم، برگزيدن او در بيت اللّه براى خدمت و عبادت و طاعت.

3- در «مجمع»- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه: اصطفاى اول، آنكه مريم از ذريّه و سلاله انبياء بود؛ و اصطفاى آخر، به ولادت عيسى روح اللّه عليه السّلام است بدون پدر. «2» 4- اصطفاى اول، مقبوليت او نزد خدا؛ و اصطفاى دوم، زيادتى درجه او بر زنان بنى اسرائيل.

و مراد به عالمين، نزد جمهور مفسرين در آيه خاص است، اگر چه به لفظ عام وارد شده، زيرا خاصه و عامه روايت نموده‌اند كه حضرت فاطمه عليها سلام سيده زنان اولين و آخرين مى‌باشد. «3» در كتاب «مودة القربى همدانى شافعى» در مودت سابعه، از ابن عباس روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قال: افضل رجال‌

«1» بحار الانوار، جلد 43، صفحه 10، حديث اوّل‌

«2» مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 440

«3» مدارك عامّى اين روايت در جلد دهم احقاق الحقّ ذكر شده است.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 96

العالمين فى زمانى علىّ و افضل نساء الاوّلين و الاخرين فاطمة: «1» فرمود: افضل مردان عالمين در زمان من على عليه السّلام، و افضل زنان اولين و آخرين فاطمه عليها السلام است.

و نيز «شيخ المشايخ» از «ابن عباس» روايت نموده از آن حضرت: قال:

و امّا ابنتى فاطمة فانّها سيّدة نساء العالمين من الاوّلين و الاخرين. «2» مطلب سوم- بيان تطهير مريم:

مفسرين را چند قول است:

1- طهارت از سفاح و نكاح مردان.

2- تطهير و تنزيه او از تهمت يهود.

3- عفت و صيانت و حفظ او از همه قبايح.

4- طهارت از ارجاس و انجاس صورى و معنوى. چنانچه خاصه و عامه روايت نموده‌اند در ذيل حديثى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:

قالوا يا رسول اللّه قلت مرارا: انّ فاطمة بنتى حوراء انسيّة و انّها و مريم بتول، فما معنى البتول فقال انّ فاطمة لم تحض و لم تطمث فكذا مريم، فانّ ذلك فى بنات الانبياء مكروه. «3» صحابه گفتند: يا رسول اللّه مكرر فرمودى: بدرستى كه فاطمه دختر من حوريه انسيه است، و بدرستى كه او و مريم، بتول مى‌باشند، معنى بتول چيست؟ حضرت فرمود: بتحقيق فاطمه حائض نمى‌شد و نفاس نداشت، همچنين مريم، زيرا حيض و نفاس در دختران انبياء ناپسند است.

و نيز ابو نعيم و احمد حنبل روايت نموده: انّما سمّيت فاطمة بالبتول لأنّها تبتّلت من الحيض و النّفاس لأنّ ذلك نقصان فى بنات الانبياء: «4» اين است و جز

«1» مدرك پيشين، صفحه 42

«2» مدارك مربوط به اين حديث قبلا ذكر شده است.

«3» بحار الانوار، جلد 43، صفحه 15 حديث 13- احقاق الحقّ، جلد دهم، صفحه 25 و 26 و صفحه 310 (با اندكى تفاوت)

«4» احقاق الحقّ، جلد دهم، صفحه 313 (بنقل از «مودة القربى» حضرمى)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 97

اين نيست كه ناميده شد حضرت فاطمه به بتول، زيرا منقطع بود از حيض و نفاس، به جهت آنكه آن نقصان است در دختران پيغمبران.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‌ نِساءِ الْعالَمِينَ (42)

ترجمه‌

و هنگاميكه گفتند فرشتگان اى مريم بدرستيكه خداوند برگزيد تو را و پاكيزه گردانيد و اختيار كرد تو را بر زنان جهانيان..

تفسير

ملائكه با حضرت مريم شفاها صحبت مى‌كردند چون كه او محدثه بود يعنى هم صحبت با ملائكه بود ميگفت و مى‌شنيد و در بيان وجه تكرار اصطفاء در آيه شريفه گفته‌اند اصطفاء اول قبول اوست از مادرش با آنكه تا آن زمان دختر قبول نمى‌شد و توفيق اوست بعبادت بنحو اكمل و بى‌نياز كردن اوست بمائده بهشتى از

جلد 1 صفحه 414

كسب و تطهير اوست از عادت زنان و اصطفاء دوم هدايت اوست و هم صحبتى او با ملائكه و تخصيص او است بكرامات سنيه مانند فرزندى چون حضرت عيسى بى‌پدر و تبرئه ساحت مقدس آنحضرت از تهمت يهود بسبب به زبان آمدن كودك و قرار دادن او و پسرش را آيت براى جهانيان و در مجمع از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه معنى آيه آنست كه اختيار كرد تو را خداوند از نسل پيغمبران و پاك كرد ترا از زنا و برگزيد ترا براى ولادت عيسى بدون شوهر و بنظر حقير اصطفاء اول بمعنى اختيار است يعنى خداوند اختيار كرد تو را براى خود يعنى براى خدمت خانه خود و عبادت خود و دميدن روح خود و لذا متعلق آن ذكر نشده و اصطفاء دوم متضمن معنى تفضيل است يعنى برگزيد و تفضيل داد تو را بر زنان جهانيان لذا متعلق آن ذكر شده است و در بحار روايت امام باقر (ع) را كه ذكر شد بدون ذيل آن كه ظاهرا منافى با نظريه حقير است نقل نموده است در هر حال او سيده زنان عصر خود بود و حضرت زهرا سلام اللّه عليها سيده زنان عالميان از اولين و آخرين است و روايات كثيره دلالت بر اين معنى دارد از آن جمله در علل از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه ملائكه از آسمان نازل مى‌شدند و با حضرت زهرا (ع) صحبت مى‌كردند لذا ملقبه بمحدثه شده است تا آن كه وقتى براى او ملائكه اين آيه را تلاوت نمودند باين نحو كه گفتند يا فاطمة ان اللّه اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين حضرت زهرا فرمود آيا تفضيل داده نشده است مريم بنت عمران بر زنان جهانيان ملائكه عرض كردند مريم سيده زنان عالم خود بود و خداوند تو را سيده زنان عالم خودت و عالم او و سيده زنان اولين و آخرين فرموده و مؤيد اينمعنى روايتى است كه عامه و خاصه نقل نمودند كه پيغمبر (ص) بعد از نزول مائده براى حضرت زهرا فرمود الحمد للّه كه خداوند تو را شبيه بسيده زنان بنى اسرائيل فرمود معلوم ميشود كه سيادت مريم اختصاص به بنى اسرائيل داشته و سيده نساء العالمين بقول مطلق حضرت زهرا سلام اللّه عليها است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذ قالَت‌ِ المَلائِكَةُ يا مَريَم‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ اصطَفاك‌ِ وَ طَهَّرَك‌ِ وَ اصطَفاك‌ِ عَلي‌ نِساءِ العالَمِين‌َ (42)

ياد كن‌ زماني‌ ‌را‌ ‌که‌ ملائكه‌ گفتند اي‌ مريم‌ محقّقا خداوند تو ‌را‌ برگزيد و پاك‌ گردانيد و برگزيد ‌بر‌ جميع‌ نساء عالمين‌.

إِذ قالَت‌ِ المَلائِكَةُ كلمه‌ اذ متعلّق‌ بمحذوف‌ ‌است‌ مثل‌ اذكر نظير ‌آيه‌ قبل‌ إِذ قالَت‌ِ امرَأَت‌ُ عِمران‌َ و مراد ‌از‌ ملائكه‌ بعض‌ ملائكه‌ ‌است‌ زيرا جميع‌ ملائكه‌ قطعا مراد نيست‌ و لذا ميسازد ‌با‌ يك‌ ملك‌ ‌که‌ حضرت‌ جبرئيل‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌باشد‌.

و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ حضرت‌ مريم‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌با‌ اينكه‌ نه‌ پيغمبر ‌بود‌

جلد 3 - صفحه 193

و نه‌ وصي‌ّ پيغمبر قابل‌ نزول‌ وحي‌ و نزول‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌بود‌ ‌پس‌ استيحاشي‌ ندارد ‌که‌ بگوئيم‌ ملائكه‌ ‌بر‌ حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ اللّه‌ عليها نازل‌ ميشدند و وحي‌ ‌براي‌ ‌او‌ ميآوردند و صحيفه‌ فاطميّه‌ عدل‌ قرآن‌ و ‌از‌ ودايع‌ امامت‌ ‌در‌ نزد ائمّه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌است‌ و ‌در‌ ‌او‌ اسامي‌ تمام‌ شيعيان‌ و مطالب‌ ديگر ثبت‌ ‌است‌ چنانچه‌ مستفاد ‌از‌ اخبار مسلّمه‌ نزد شيعه‌ ‌است‌.

يا مَريَم‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ اصطَفاك‌ِ برگزيده‌ ‌خدا‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ داراي‌ مقام‌ عصمت‌ ‌باشد‌ مثل‌ انبياء و اوصياء انبياء و همين‌ جمله‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ مريم‌ عليها سلام‌ داراي‌ مقام‌ عصمت‌ بوده‌.

وَ طَهَّرَك‌ِ طهارت‌ مطلقه‌ عبارت‌ ‌از‌ طهارت‌ ظاهريّه‌ ‌از‌ كسافات‌ و نجاسات‌ مثل‌ حيض‌ و نفاس‌ و طهارت‌ باطنيّه‌ ‌از‌ معاصي‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و طهارت‌ معنويّه‌ ‌از‌ توجّه‌ بغير ‌خدا‌ ‌است‌، و حضرت‌ مريم‌ داراي‌ جميع‌ ‌اينکه‌ مراتب‌ ‌بود‌ چنانچه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ تطهير ‌در‌ شأن‌ اهل‌ بيت‌ مفادش‌ همين‌ ‌است‌.

وَ اصطَفاك‌ِ عَلي‌ نِساءِ العالَمِين‌َ ‌اينکه‌ تكرار نيست‌ بلكه‌ يك‌ امتياز خاصّي‌ ‌است‌ ‌که‌ خصيصه‌ مريم‌ ‌است‌ ‌که‌ احدي‌ ‌از‌ زنهاي‌ عالم‌ ‌از‌ اول‌ دنيا ‌که‌ حضرت‌ حوّي‌ ‌باشد‌ ‌تا‌ انقراض‌ عالم‌ ‌اينکه‌ خصيصه‌ ‌را‌ ندارند ‌که‌ بدون‌ فحل‌ و شوهر بچه‌ بيارد.

و بيان‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ديگر زني‌ نتواند همچه‌ دعوايي‌ بكند و بهانه‌ بدست‌ بياورد، و ‌اگر‌ نبود قرآن‌ ‌که‌ دامن‌ مريم‌ ‌را‌ پاك‌ گرداند نميتوانستيم‌ ‌در‌ حق‌ّ ‌او‌ بگوئيم‌ چنانچه‌ يهود نسبتهاي‌ ناروايي‌ باو دادند حتّي‌ نصاري‌ ‌که‌ ‌در‌ حق‌ّ مريم‌ و عيسي‌ غلوّ كردند زيرا بار ‌اينکه‌ نرفتند ‌که‌ عيسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ بي‌ پدر بدنيا آمده‌ ‌باشد‌ و چون‌ پدري‌ ‌بر‌ ‌او‌ نيافتند گفتند پسر ‌خدا‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ حرف‌ قطع‌ نظر ‌از‌ اينكه‌ شرك‌ و كفر و قول‌ بتثليث‌ ‌است‌ مستلزم‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ جسم‌ بدانند و ‌براي‌ ‌او‌ مكان‌ فرض‌ كنند و حلول‌ قائل‌ شوند و ‌اينکه‌ نوع‌ مزخرفات‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بعيد نيست‌ زيرا ‌که‌ ‌در‌ تورية رائج‌ و اناجيل‌

جلد 3 - صفحه 194

‌آنها‌ و ساير كتب‌ عهد قديم‌ و جديد ‌آنها‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ نوع‌ مزخرفات‌ بسيار ‌است‌.

(تنبيه‌)

بضرورت‌ مذهب‌ شيعه‌ و مستفاد ‌از‌ اخبار متواتره‌ ثابت‌ و محقّق‌ ‌است‌ ‌که‌ فاطمه‌ زهراء سلام‌ اللّه‌ عليها سيّده‌ نساء عالمين‌ ‌است‌ بلكه‌ ‌در‌ مقام‌ ‌خود‌ ثابت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ پدر بزرگوارش‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و شوهر عاليمقدارش‌ ‌عليه‌ السّلام‌ افضل‌ ‌از‌ جميع‌ انبياء و اوصياء انبياء ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌است‌ لذا ‌بر‌ بعض‌ اصحاب‌ ائمّه‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ اسباب‌ شبهه‌ ‌شده‌ و ميآمدند و ‌از‌ ائمّه‌ سؤال‌ ميكردند و ائمّه‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ‌در‌ جواب‌ ‌آنها‌ ‌در‌ بسيار اخبار ميفرمودند ‌که‌ مريم‌ سيّده‌ نساء اهل‌ زمان‌ ‌خود‌ بوده‌ و فاطمه‌ سيّده‌ نساء عالمين‌ ‌است‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار مريم‌ ‌را‌ بهمان‌ بيان‌ ‌که‌ بدون‌ شوهر بچه‌ آورد جواب‌ ميدادند.

و توضيح‌ كلام‌‌-‌ اينست‌ ‌که‌ اوّلا سيادت‌ ‌با‌ اصطفاء فرق‌ دارد ‌اگر‌ چه‌ اصطفاء ‌هم‌ موجب‌ سيادت‌ ميشود، و دسته‌ اول‌ اخبار راجع‌ باصطفاء اول‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌که‌ مريم‌ برگزيده‌ حق‌ ‌است‌ و گفتيم‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ داراي‌ مقام‌ عصمت‌ ‌است‌ و لكن‌ برگزيده‌گان‌ ‌خدا‌ بسيار هستند ‌از‌ انبياء و اوصياء بلكه‌ بسياري‌ ‌از‌ زنها مثل‌ حوّا، آسيه‌، خديجه‌ حضرت‌ عليا عليّه‌ زينب‌ سلام‌ اللّه‌ عليها و ‌غير‌ اينها.

و ‌در‌ جمله‌ اولي‌ همچه‌ دلالتي‌ ‌بر‌ افضليّت‌ مريم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ندارد و نميتوان‌ ‌گفت‌ بلكه‌ فقط معصومه‌ بوده‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ اخبار استفاده‌ ميشود مريم‌ افضل‌ زنهاي‌ زمان‌ ‌خود‌ بوده‌ و اصطفاء دوم‌ همچه‌ دلّالي‌ ‌بر‌ افضليّت‌ مريم‌ ندارد بلكه‌ يك‌ خصيصه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ مخصوص‌ ‌او‌ قرار داده‌ ‌که‌ بدون‌ شوهر فرزند آورد و ‌اگر‌ ‌اينکه‌ اخبار نبود و ‌ما بوديم‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ نميتوانستيم‌ بگوئيم‌ حتّي‌ سيّده‌ زنان‌ زمان‌ خودش‌ بوده‌ زيرا ‌آيه‌ مقام‌ طهارت‌ و عصمت‌ مريم‌ ‌را‌ ثابت‌ ميكند و باصطلاح‌ اثبات‌ شيئي‌ نفي‌ ‌ما عدا نميكند و امّا ‌در‌ مورد حضرت‌ فاطمه‌ سلام‌ اللّه‌ عليها صراحت‌ اخبار متواتره‌ و ضرورت‌ مذهب‌ بلكه‌ بسيار ‌از‌ اخبار عامّه‌ ‌بر‌ افضليّت‌ ‌او‌ قائم‌ ‌است‌ چنانچه‌ گذشت‌.

195

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 42)- قرآن بار دیگر به داستان مریم باز می‌گردد، و از دوران شکوفایی او سخن می‌گوید و مقامات والای او را برمی‌شمرد.

نخست از گفتگوی فرشتگان با مریم، بحث می‌کند، می‌فرماید: به یاد آور

ج1، ص283

«هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است» (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ).

و این برگزیدگی و برتری مریم بر تمام زنان جهان، نبود جز در سایه تقوا و پرهیزگاری آری او برگزیده شده تا پیامبری همچون عیسای مسیح به دنیا آورد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع