آیه 67 سوره نمل: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «65» | ||
+ | |||
+ | بگو: جز خداوند، هيچ كس در آسمانها و زمين، غيب نمىداند و كسى نمىداند چه زمانى برانگيخته خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ «66» | ||
+ | |||
+ | بلكه علم مشركان در قيامت به كمال خواهد رسيد، بلكه آنان (امروز) دربارهى آن (آخرت) در شك هستند، بلكه نسبت به (چگونگى) وقوع آن كورند. | ||
+ | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ «67» | وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ «67» | ||
و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: آيا هرگاه ما و پدرانمان (بعد از مرگ) خاك شديم، آيا حتماً (زنده از گور) بيرون آورده مىشويم؟ | و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: آيا هرگاه ما و پدرانمان (بعد از مرگ) خاك شديم، آيا حتماً (زنده از گور) بيرون آورده مىشويم؟ | ||
+ | |||
+ | لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «68» | ||
+ | |||
+ | در حقيقت به ما و نياكانمان از قبل، اين وعده داده شده، (لكن) اين وعده جز افسانههاى پيشينيان چيز ديگرى نيست. | ||
+ | |||
+ | جلد 6 - صفحه 448 | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | غيب، چند نوع است: نوعى از آن را خداوند به انبيا مىآموزد، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» ولى نوعى ديگر نظير علم به زمان وقوع قيامت، مخصوص ذات مقدّس اوست. | ||
+ | |||
+ | كلمهى «مَنْ» براى موجودات باشعور است، بنابراين چه بسا در آسمانها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعورى باشند كه در قيامت همچون انسانها مبعوث شوند. | ||
+ | |||
+ | جملهى «بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ» نظير جمله «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» «2» است. | ||
+ | |||
+ | كلمهى «ادَّارَكَ» از «تدارك» به معناى پيوستن و ملحق شدن اجزا مىباشد. يعنى مشركان در دنيا گرفتار تشتّت فكرند، ولى در آخرت اطلاعات آنها بهم پيوسته و به علم مىرسند، البتّه ديگر چه سود! | ||
+ | |||
+ | كلمه «أَساطِيرُ» جمع «اسطوره» بهمعناى افسانه است. كافران به پيامبران تهمت مىزدند كه آنچه دربارهى قيامت مىگوييد، مطالب بىاساسى است كه براى سرگرمى بيان مىشود. | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- انكار معاد، كفر است. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا» | ||
+ | |||
+ | 2- اگر حقيقتى را ما نپذيرفتيم، دليل آن نيست كه واقع نمىشود يا وجود ندارد. «أَ إِذا كُنَّا» | ||
+ | |||
+ | 3- تكرار سؤال، همراه با ناباورى، نشانهى انكار است. «أَ إِذا- أَ إِنَّا» | ||
+ | |||
+ | 4- يكى از كارهاى دشمنان، ايجاد شك در مسايل عقيدتى است. «أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ» | ||
+ | |||
+ | 5- قديمى بودن حرف، نشانهى ضعف آن نيست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ | ||
+ | |||
+ | 6- همهى انبيا وعدهى معاد مىدادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ» | ||
+ | |||
+ | 7- خلافكار، دنبال يافتن شريك جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا» | ||
+ | |||
+ | 8- افسانه خواندن سخنان انبيا، يكى از حربههاى كافران است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» | ||
+ | |||
+ | «1». هود، 49. | ||
+ | |||
+ | «2». نبأ، 4- 5. | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 449 | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۳۴
<<66 | آیه 67 سوره نمل | 68>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و کافران گفتند: آیا ما و پدرانمان چون (مردیم و یکسر) خاک شدیم باز از خاک بیرون آورده شویم؟
و کافران گفتند: آیا زمانی که ما و پدرانمان خاک شدیم به راستی ما را از آن [زنده] بیرون می آورند؟
و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: «آيا وقتى ما و پدرانمان خاك شديم، آيا حتماً [زنده از گور] بيرون آورده مىشويم؟
كافران گفتند: چگونه اگر ما و پدرانمان خاك شديم ما را از قبر بيرون مىآورند؟
و کافران گفتند: «آیا هنگامی که ما و پدرانمان خاک شدیم، (زنده میشویم و) از دل خاک بیرون میآییم؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«آبَآؤُنَا»: عطف بر ضمیر (نَا) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «65»
بگو: جز خداوند، هيچ كس در آسمانها و زمين، غيب نمىداند و كسى نمىداند چه زمانى برانگيخته خواهد شد.
بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ «66»
بلكه علم مشركان در قيامت به كمال خواهد رسيد، بلكه آنان (امروز) دربارهى آن (آخرت) در شك هستند، بلكه نسبت به (چگونگى) وقوع آن كورند.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ «67»
و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: آيا هرگاه ما و پدرانمان (بعد از مرگ) خاك شديم، آيا حتماً (زنده از گور) بيرون آورده مىشويم؟
لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «68»
در حقيقت به ما و نياكانمان از قبل، اين وعده داده شده، (لكن) اين وعده جز افسانههاى پيشينيان چيز ديگرى نيست.
جلد 6 - صفحه 448
نکته ها
غيب، چند نوع است: نوعى از آن را خداوند به انبيا مىآموزد، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» ولى نوعى ديگر نظير علم به زمان وقوع قيامت، مخصوص ذات مقدّس اوست.
كلمهى «مَنْ» براى موجودات باشعور است، بنابراين چه بسا در آسمانها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعورى باشند كه در قيامت همچون انسانها مبعوث شوند.
جملهى «بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ» نظير جمله «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» «2» است.
كلمهى «ادَّارَكَ» از «تدارك» به معناى پيوستن و ملحق شدن اجزا مىباشد. يعنى مشركان در دنيا گرفتار تشتّت فكرند، ولى در آخرت اطلاعات آنها بهم پيوسته و به علم مىرسند، البتّه ديگر چه سود!
كلمه «أَساطِيرُ» جمع «اسطوره» بهمعناى افسانه است. كافران به پيامبران تهمت مىزدند كه آنچه دربارهى قيامت مىگوييد، مطالب بىاساسى است كه براى سرگرمى بيان مىشود.
پیام ها
1- انكار معاد، كفر است. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
2- اگر حقيقتى را ما نپذيرفتيم، دليل آن نيست كه واقع نمىشود يا وجود ندارد. «أَ إِذا كُنَّا»
3- تكرار سؤال، همراه با ناباورى، نشانهى انكار است. «أَ إِذا- أَ إِنَّا»
4- يكى از كارهاى دشمنان، ايجاد شك در مسايل عقيدتى است. «أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ»
5- قديمى بودن حرف، نشانهى ضعف آن نيست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ
6- همهى انبيا وعدهى معاد مىدادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ»
7- خلافكار، دنبال يافتن شريك جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا»
8- افسانه خواندن سخنان انبيا، يكى از حربههاى كافران است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
«1». هود، 49.
«2». نبأ، 4- 5.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 449
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند از روى انكار و استبعاد به سبب عدم تفكر و تدبر در آيات بينه و براهين واضحه بر حقيقت حشر و نشر و قيامت، أَ إِذا كُنَّا تُراباً: آيا چون گرديم خاك، وَ آباؤُنا: و پدران ما نيز خاك شوند، أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ: آيا بيرون آوردهشدگانيم از قبرها، يا خارج شدگانيم از مضيق فنا و درآمدگانيم به سعه حيات.
جلد 10 - صفحه 74
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)
ترجمه
و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان
بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران
و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پارهاى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد
و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند
و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينههاشان و آنچه را آشكار ميكنند
و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.
تفسير
بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعدهاى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانههاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مىپردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت
جلد 4 صفحه 163
با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كردهاند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّهاى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنّا لَمُخرَجُونَ (67)
و گفتند كساني که كافر بودند آيا زماني که ما خاك شديم و همچنين پدران ما آيا محققا ما هر آينه خارج ميشويم و زنده ميگرديم!
خاك آدم شدن بنظر كفار بسيار عجيب ميآيد لكن قدرت حق را منكرند با اينكه خداوند نمونه آن را در دنيا بسيار موارد نشان داده در قضيه ابراهيم که گفت رَبِّ أَرِنِي كَيفَ تُحيِ المَوتي (بقره آيه 260) که امر شد چهار مرغ بكوبد و بر سر كوهها گذارد تا آخر و در قضيه عزير که مَرَّ عَلي قَريَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلي عُرُوشِها (بقره آيه 259) در قضيه موسي و ذبح بقره که فرمود فَقُلنا اضرِبُوهُ بِبَعضِها (بقره آيه 73) در قضيه عيسي که گفت وَ أُحيِ المَوتي بِإِذنِ اللّهِ (آل عمران آيه 49) در قضيه شاهزاده خراساني که يهود كشتند و بدعاء حضرت رسول زنده شد، در قضيه هفتاد نفر که با موسي در ميقات رفتند و گفتند لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتّي نَرَي اللّهَ جَهرَةً فَأَخَذَتكُمُ الصّاعِقَةُ الي قوله تعالي- ثُمَّ بَعَثناكُم مِن بَعدِ مَوتِكُم (بقره آيه 55 و 56) بلكه از
جلد 14 - صفحه 174
ضروريات مذهب شيعه است چه بسيار در دوره ظهور حضرت قائم و در دوره رجعت ائمه (ع) زنده ميشوند امر قيامت هم مثل اينهاست و ثانيا كداميك از كارهاي الهي مورد تعجب نيست که از بعث قيامت تعجب ميكنند قادر متعال همين نحوي که از خاك خلق فرمود قادر است نيز از خاك خلق كند قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ (يس آيه 79).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 67)- این آیه منطق منکران رستاخیز را در یک جمله بیان میکند «کافران گفتند: آیا هنگامی که ما و پدرانمان خاک شدیم باز هم (از دل خاک) بیرون فرستاده خواهیم شد»؟ (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَ إِذا کُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم