آیه 68 سوره نمل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَقَدْ وُعِدْنَا هَٰذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<67 آیه 68 سوره نمل 69>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 20
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

این خبر به ما و پیش از ما به پدران ما وعده داده شد، لیکن این سخنان چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست.

همانا پیش از این [زنده بیرون آمدن از خاک را] به ما و پدرانمان وعده داده اند، ولی این مطلب جز افسانه خرافی پیشینیان نیست!

در حقيقت، اين را به ما و پدرانمان قبلاً وعده داده‌اند؛ اين جز افسانه‌هاى پيشينيان نيست.»

به ما و پدرانمان هم پيش از اين چنين وعده‌اى داده بودند. اينها چيزى جز افسانه‌هاى پيشينيان نيست.

این وعده‌ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده؛ اینها همان افسانه‌های خرافی پیشینیان است!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We and our fathers were promised this before. [But] these are just myths of the ancients.’

We have certainly been promised this, we and our fathers before; these are naught but stories of the ancients

We were promised this, forsooth, we and our fathers. (All) this is naught but fables of the men of old.

"It is true we were promised this,- we and our fathers before (us): these are nothing but tales of the ancients."

معانی کلمات آیه

  • اساطير: افسانه‌‏ها. اباطيل. از مبرّد نقل شده: مفرد آن اسطوره است. مثل احدوثه و احاديث. بايد دانست سطر به معنى نوشتن است منظور قائلين از «اساطير» آنست كه اين سخنان نوشته‏‌ها و حكايت‌هاى باطل گذشتگان است، اين لفظ 9 بار در قرآن مجيد آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «65»

بگو: جز خداوند، هيچ كس در آسمان‌ها و زمين، غيب نمى‌داند و كسى نمى‌داند چه زمانى برانگيخته خواهد شد.

بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ «66»

بلكه علم مشركان در قيامت به كمال خواهد رسيد، بلكه آنان (امروز) درباره‌ى آن (آخرت) در شك هستند، بلكه نسبت به (چگونگى) وقوع آن كورند.

وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ «67»

و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: آيا هرگاه ما و پدرانمان (بعد از مرگ) خاك شديم، آيا حتماً (زنده از گور) بيرون آورده مى‌شويم؟

لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «68»

در حقيقت به ما و نياكانمان از قبل، اين وعده داده شده، (لكن) اين وعده جز افسانه‌هاى پيشينيان چيز ديگرى نيست.

جلد 6 - صفحه 448

نکته ها

غيب، چند نوع است: نوعى از آن را خداوند به انبيا مى‌آموزد، «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» ولى نوعى ديگر نظير علم به زمان وقوع قيامت، مخصوص ذات مقدّس اوست.

كلمه‌ى‌ «مَنْ» براى موجودات باشعور است، بنابراين چه بسا در آسمان‌ها علاوه بر فرشتگان موجودات باشعورى باشند كه در قيامت همچون انسان‌ها مبعوث شوند.

جمله‌ى‌ «بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ» نظير جمله‌ «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» «2» است.

كلمه‌ى‌ «ادَّارَكَ» از «تدارك» به معناى پيوستن و ملحق شدن اجزا مى‌باشد. يعنى مشركان در دنيا گرفتار تشتّت فكرند، ولى در آخرت اطلاعات آنها بهم پيوسته و به علم مى‌رسند، البتّه ديگر چه سود!

كلمه‌ «أَساطِيرُ» جمع «اسطوره» به‌معناى افسانه است. كافران به پيامبران تهمت مى‌زدند كه آنچه درباره‌ى قيامت مى‌گوييد، مطالب بى‌اساسى است كه براى سرگرمى بيان مى‌شود.

پیام ها

1- انكار معاد، كفر است. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا»

2- اگر حقيقتى را ما نپذيرفتيم، دليل آن نيست كه واقع نمى‌شود يا وجود ندارد. «أَ إِذا كُنَّا»

3- تكرار سؤال، همراه با ناباورى، نشانه‌ى انكار است. «أَ إِذا- أَ إِنَّا»

4- يكى از كارهاى دشمنان، ايجاد شك در مسايل عقيدتى است. «أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ»

5- قديمى بودن حرف، نشانه‌ى ضعف آن نيست. لَقَدْ وُعِدْنا هذا ... مِنْ قَبْلُ‌

6- همه‌ى انبيا وعده‌ى معاد مى‌دادند. «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ»

7- خلافكار، دنبال يافتن شريك جرم است. «نَحْنُ وَ آباؤُنا»

8- افسانه خواندن سخنان انبيا، يكى از حربه‌هاى كافران است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»

«1». هود، 49.

«2». نبأ، 4- 5.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 449

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68)

لَقَدْ وُعِدْنا هذا: بدرستى كه وعده داده شده‌ايم اين حشر و نشر و قيامت را، نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ‌: ما و پدران ما پيش از وعده اين پيغمبر، يعنى پيغمبران پيش هم ما را به قيامت وعده دادند و از عذاب آن روز ما را ترسانيدند. إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌: نيست اين وعده مگر افسانه‌هاى پيشينيان، يعنى وعده قيامت مانند افسانه‌هاى گذشتگان، مجرد حرف و صوت است و حقيقتى ندارد و محض دروغ است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌

جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَقَد وُعِدنا هذا نَحن‌ُ وَ آباؤُنا مِن‌ قَبل‌ُ إِن‌ هذا إِلاّ أَساطِيرُ الأَوَّلِين‌َ (68)

و ‌هر‌ آينه‌ ‌به‌ تحقيق‌ وعده‌ داده‌ شديم‌ باين‌ بعث‌ يوم القيمة ‌ما و همچنين‌ پدران‌ ‌ما ‌از‌ پيش‌ ‌از‌ ‌ما نيست‌ ‌اينکه‌ وعده‌ مگر دروغ‌ بافي‌ پيشينيان‌ و قلم‌ فرسايي‌ ‌آنها‌.

‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ ‌اينکه‌ كفار منكر تمام‌ انبياء بودند ‌که‌ بامتهاي‌ ‌خود‌ خبر ‌از‌ يوم المعاد ميدادند ‌از‌ كلمه‌:

لَقَد وُعِدنا هذا ‌که‌ پيغمبر اسلام‌ بآنها ‌در‌ آيات‌ بسيار ‌از‌ قرآن‌ خبر داده‌ و وعده‌ داده‌ نحن‌ ‌که‌ ‌بما‌ وعده‌ داده‌ ‌شده‌.

وَ آباؤُنا مثل‌ نوح‌ و هود و صالح‌ و ابراهيم‌ و شعيب‌ و موسي‌ و عيسي‌ و ساير انبياء زيرا تمام‌ وعده‌ بعث‌ داده‌اند.

مِن‌ قَبل‌ُ ‌يعني‌ پيش‌ ‌از‌ ‌ما بپدران‌ ‌ما.

إِن‌ هذا إِلّا أَساطِيرُ الأَوَّلِين‌َ ‌ان‌ نافيه‌ ‌يعني‌ نيست‌ ‌هذا‌ اشاره‌ بوعد ببعث‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نيست‌ ‌اينکه‌ وعد ببعث‌ مگر اساطير پيشينيان‌ ‌يعني‌ اباطيلي‌ ‌که‌ ‌در‌ كتابهاي‌ ‌خود‌ نوشته‌اند مثل‌ تورات‌ موسي‌ و انجيل‌ عيسي‌ و زبور داود و صحف‌ آدم‌ و نوح‌ و شيث‌ و هود و صالح‌ و ابراهيم‌ ‌يعني‌ مزخرفاتيست‌ ‌که‌ مثل‌ بعض‌ مجلات‌ و كتب‌ ضلال‌ ‌است‌.

اقول‌: انكار ‌اينکه‌ كفار مسئله‌ معاد ‌را‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ امكانش‌ ميگويند ممكن‌ نيست‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ وقوعش‌ ‌که‌ ميگويند واقع‌ نميشود و ‌لو‌ ممكن‌ ‌است‌ اما ‌از‌ جهت‌ امكان‌ مي‌گوييم‌ اقوي‌ ادله‌ امكان‌ وقوع‌ شي‌ء ‌است‌ و گفتيم‌ موارد وقوعش‌ ‌را‌ مثل‌ اينكه‌ قبلا ‌اگر‌ بمردم‌ ميگفتند ممكن‌ ‌است‌ ‌از‌ نقطه‌ آسيا بامريكا صحبت‌ كرد ‌که‌ صداي‌ يكديگر ‌را‌ بشنوند و يكديگر ‌را‌ ملاقات‌ كنند ‌ يا ‌ ممكن‌

جلد 14 - صفحه 175

‌است‌ چندين‌ خروار بار ‌را‌ ‌در‌ هوا بمدت‌ چند ساعت‌ ‌از‌ مشرق‌ بمغرب‌ و ‌از‌ جنوب‌ بشمال‌ سير داد ميگفتند محال‌ ‌است‌ لكن‌ ‌بعد‌ ‌از‌ وقوع‌ معلوم‌ شد ممكن‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ميگفتند بتوسط اسباب‌ ‌تا‌ كره‌ ماه‌ رفتن‌ محال‌ ‌است‌ و ‌پس‌ ‌از‌ وقوع‌ معلوم‌ ميشود ‌که‌ ‌تا‌ كره‌ مريخ‌ ‌هم‌ ممكن‌ ‌است‌ و ‌لو‌ هنوز واقع‌ نشده‌ و ‌اگر‌ وقوع‌ ‌آن‌ ‌را‌ منكرند ‌پس‌ ‌از‌ قبول‌ امكان‌ مي‌گوييم‌ مجرد قول‌ انبياء ‌با‌ معجزات‌ ‌آنها‌ و تمام‌ مليين‌ عالم‌ ‌که‌ خبر داده‌اند ‌اگر‌ قطع‌ بثبوتش‌ پيدا نشود ‌لا‌ اقل‌ احتمالش‌ ميرود مجالي‌ ‌بر‌ انكار باقي‌ نميماند چنانچه‌ حكما گفتند «كلما قرع‌ سمعك‌ ‌من‌ عجائب‌ عالم‌ الكيان‌ فضعه‌ ‌في‌ بقعة الامكان‌ ‌ما ‌لم‌ يزيدك‌ قائم‌ البرهان‌» مثل‌ اينكه‌ يكي‌ بگويد ‌در‌ فراش‌ تو يك‌ عقرب‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ طريق‌ قطاع‌ طريق‌ هستند ‌ يا ‌ ظالمي‌ پي‌ جوري‌ ‌از‌ تو ميكند البته‌ احتياط كامل‌ ميكند ‌که‌ مبادا صادق‌ ‌باشد‌ و ‌لو‌ يقين‌ بصدق‌ ‌او‌ پيدا نكند چنانچه‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) ‌با‌ ‌آن‌ زنديق‌ فرمود ‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌آن‌، زنديق‌ ‌گفت‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ چه‌ كاريست‌ ‌شما‌ مسلمين‌ ميكنيد دور كعبه‌ ميگرديد ‌بين‌ دو كوه‌ صفا و مروه‌ رفت‌ و آمد ميكنيد رمي‌ جمره‌ و امثال‌ اينها حضرت‌ ‌در‌ جوابش‌ قريب‌ ‌اينکه‌ مفاد فرمود ‌که‌ ‌اگر‌ حرف‌ تو راست‌ ‌باشد‌ و قيامت‌ خبري‌ نباشد ‌ما ضرري‌ نبرده‌ايم‌ اينها ‌هم‌ يك‌ كاريست‌ مثل‌ كارهاي‌ ‌شما‌ ‌که‌ فائده‌ ندارد مثلا توپ‌ بازي‌ و ساير لغويات‌ و ‌اگر‌ حرف‌ ‌ما راست‌ ‌باشد‌ فرداي‌ قيامت‌ تو ‌در‌ شكنجه‌ عذاب‌، گرفتار و ‌ما ‌در‌ نعم‌ الهي‌ متنعم‌ هستيم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 68)- سپس آنها می‌افزایند: «این وعده بی‌پایه‌ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده» و هرگز اثری از آن نمایان نبوده و نیست (لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ).

«اینها جز همان افسانه‌های پیشینیان نیست»، اینها اوهام و خرافات است (إِنْ هذا إِلَّا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ).

بنا بر این نخست از استبعاد شروع می‌کردند و بعد آن را پایه انکار مطلق قرار می‌دادند.

ضمنا آنها با این تعبیر می‌خواستند سخن پیامبر را در مورد قیامت تحقیر کنند و بگویند: این از وعده‌های کهنه و بی‌اساس است که دیگران هم به نیاکان ما داده‌اند و مطلب تازه‌ای به نظر نمی‌رسد که قابل بررسی و مطالعه باشد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص486

منابع