زینب دختر جحش: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن 1 رده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
+
'''زینب دختر جَحْش''' (درگذشت۲۰ق)، از همسران [[پیامبر اسلام]](ص) است. وی نخست با [[زید بن حارثه]] فرزندخواندۀ رسول خدا [[ازدواج]] کرد، اما طولی نکشید از او جدا شد. سپس پیامبر اکرم(ص) برای شکستن رسمی [[جاهلیت|جاهلی]] که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با او ازدواج کرد.
  
زینب، (محدث، متوفی سال 20 21 ه) دختر جحش، ام المؤمنین، مادرش امیمة دختر عبد المطلب، و کنیه اش ام الحکم، زنی مؤمن و مطیع فرمان الهی بود.از مهمترین فضایل این بانوی گرامی آن است که خداوند عقد وی را در آسمانها با رسول الله صلی الله علیه و آله بست.
+
ازدواج پیامبر با او سبب شد که برخی [[صحابه]]، پیامبر را مورد طعن و آزار قرار دهند، لذا [[آیه|آیات]] [[حجاب]] در این خصوص و آیاتی از [[سوره تحریم]] در خصوص حسادت برخی از زنان پیامبر نسبت به زینب نازل شد.
  
او زنی صالح، بسیار روزه گیر، بسیار نمازگزار و زیاد صدقه دهنده به بینوایان بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله وی را بسیار دوست می داشت.او در اولین روزهای دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام آورد و در پی هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، او نیز به مدینه هجرت کرد.رسول الله صلی الله علیه و آله نام او را که برة بود به زینب تغییر داد و او را برای زید بن حارثه خواستگاری نمود، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «من به این ازدواج رضایت می دهم» .
+
او بسیار سخاوتمند بود به گونه‌ای که پس از مرگش، هیچ درهم و دیناری از وی برجا نماند. وی در ۲۰ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد.
  
بعد از این صلاحدید پیامبر زندگی مشترک آن دو شروع، ولی پس از مدتی زید تصمیم به طلاق او گرفت و وی را طلاق داد.و چون عده اش سرآمد، پیامبر صلی الله علیه و آله به فرمان الهی برای بر هم زدن حکم جاهلیت که همسر پسر خوانده به پدر محرم است و نمی تواند با او ازدواج نماید و بر اساس حکم آیات قرآن، با زینب ازدواج کرد.رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از ازدواج با ام سلمه در اواخر سال پنچم هجری، با زینب دختر عمه اش ازدواج کرد.
+
== نام و نسب ==
 +
پدر زینب، جحش بن ریاب، از خاندان غَنْم و از دودمان اسد بن خُزَیمَه بود<ref> ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ ابن ابی الحدید، ج ۹، ص۲۴۲</ref> که پس از کوچ به [[مکه]]، هم پیمان شاخۀ [[بنی امیه]] [[قریش]] شد.<ref> نک: بلاذری، ج ۱، ص۵۲۱ـ ۵۲۲</ref> مادر زینب، اُمیمه، دختر [[عبدالمطلب]] وعمۀ [[رسول خدا(ص)]] بود.<ref> ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ابن ابی الحدید، ج ۹، ص۲۴۲</ref>
  
عایشه در رثای او گفته است: «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامی و الارامل...» ، زن ستوده مرحومه ای که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت.من زنی به خوبی او در دین و پاکیزه ومتقی تر از او نسبت به خدای عز و جل و راستگوتر از وی در گفتار ندیدم...
+
نام نخست زینب، بَرَّه بود و پیامبر بعد از ازدواج با وی، نام او را به زینب تغییر داد.<ref> ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ محب الدین طبری، ص۱۶۱؛ ابن حجر، ج ۷، ص۶۶۸</ref>
  
ام المؤمنین زینب، زنی صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغی می کرد و می فروخت و پول آن را صدقه می داد.هنرهای دیگری هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا می بخشید .با آنکه درآمد خوبی داشت، هنگام مرگ چیزی به ارث نگذاشت و همه را به بینوایان داده بود .بانو زینب نمونه یک زن مسلمان و مؤمن است که (با هنرهایی که داشت) کار می کرد و برای خود درآمد داشت و این مال، هرگز سبب فخرفروشی و خودبینی وی نشد.او همه را در راه خدا انفاق کرد و برای خود چیزی اندوخته نساخت و زیوری نخرید.زینب در سال 20، به قولی در سال 21 ه و در 53 سالگی دنیا را وداع گفت.علامه مامقانی می نویسد: «انی اعتبرها من اعلی الحسان» از لحاظ حسن بودن او را در بالاترین درجه می دانم.
+
==ولادت==
 +
از تاریخ دقیق تولد زینب اطلاعی در دست نیست، اما چون درسال ۲۰ق و در روزگار [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] درگذشته و بیشتر سیره نویسان نوشته‌اند که هنگام مرگ ۵۳ سال داشته<ref> نک: ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۵؛ ابن جوزی، ج ۲، ص۴۹</ref> احتمالاً ۳۳ سال پیش از [[هجرت]] و حدود ۱۰ سال پیش از [[بعثت]] [[پیامبر]] به دنیا آمده است.ابن حجر سن زینب را به هنگام درگذشت ۵۰ سال ذکر کرده، اما افزوده که سن او را ۵۳ سال هم نوشته‌اند که در این صورت به هنگام بعثت ده ساله بوده است.<ref> ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰</ref>
 +
 
 +
ابن سعد<ref> ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۴</ref> خبری نقل کرده که بنا برآن، زینب هنگام [[ازدواج]] با پیامبر ۳۵ ساله بوده است<ref> نک: ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰</ref> که این تاریخ را به نقل واقدی آورده در صورت صحت این خبر، احتمالاً او در حدود ۲۹ یا ۳۰ قبل از هجرت به دنیا آمده است. مادر [[عکاشة بن محصن]] نیز سن زینب را هنگام [[هجرت به مدینه|مهاجرت]] به [[مدینه]] سی و اندی دانسته<ref> ابن سعد، ج ۱، ص۱۱۵</ref> که خبر پیشین را تأیید می‌کند.
 +
 
 +
==هجرت==
 +
زینب و افراد خانوادۀ جحش را از نخستین هجرت کنندگان به مدینه برشمرده‌اند.<ref> ابن هشام، ج ۲، ص۱۱۴؛ ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ ذهبی، ج ۲، ص۲۱۱</ref> [[ابوسفیان]] خانه‌های خالی از سکنۀ خاندان [[جحش]] را در [[مکه]]، با [[تصرف عدوانی]]، به [[عمرو بن علقمه|عمرو بن عَلقَمه]] فروخت.<ref> ابن هشام، ج ۲، ص۱۱۴ـ ۱۱۵، ۱۴۵</ref>
 +
 
 +
==جود و بخشش زینب بنت جحش==
 +
ام المؤمنین زینب، زنی صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغی می کرد و می فروخت و پول آن را صدقه می داد.هنرهای دیگری هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا می بخشید.<ref> معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها </ref>
 +
 
 +
پس از مرگ زینب، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند، زیرا همه را در زندگی خود به مستمندان بخشیده بود.<ref> ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۴</ref> [[پیامبر(ص)]] از این خوی شایستۀ همسر خویش با کنایه‌ای لطیف یاد می‌کرد و به همسران دیگر خود می‌فرمود که شتابان‌ترین شما در پیوستن به من پس از مرگ همان است که دستش از همه بخشنده‌تر باشد.<ref> ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۸؛ ابونعیم اصفهانی، ج ۲، ص۵۴؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۵۰ـ ۱۸۵۱</ref>
 +
 
 +
زینب، در چند ساعت تمام ۱۲۰۰۰ درهم مستمری سالیانۀ خود را به دست خدمتکار خویش به خانۀ یتیمان و بیوه زنان و مستمندان فرستاد. مشروح این رفتار او را بسیاری از مورخان آورده‌اند.<ref> نک: ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۳، ۱۱۰؛ ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰</ref>
 +
 
 +
عایشه در رثای او گفته است: «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامی و الارامل...» ، زن ستوده مرحومه ای که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت. من زنی به خوبی او در دین و پاکیزه ومتقی تر از او نسبت به خدای عز و جل و راستگوتر از وی در گفتار ندیدم...<ref> معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها </ref>
 +
 
 +
 
 +
==زینب بنت حجش و روایت حدیث==
 +
زینب از راویان حدیث نبوی بوده و چند [[حدیث]] از او [[روایت]] شده است.<ref> نک: طبرانی، ج۲۴، ص۵۱ـ۵۷</ref> که دو حدیث آن را [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم]] و [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] به اتفاق ذکر کرده‌اند.<ref> ذهبی، ج۲، ص۲۱۸</ref>
 +
 
 +
[[قاسم بن محمد بن ابی بکر]]، [[ام حبیبه]] و [[محمد بن عبدالله بن حجش]]از جمله کسانی بوده‌اند که از او روایت کرده‌اند.<ref> نک: مزی، ج۳۵، ص۱۸۴</ref>
 +
 
 +
علامه مامقانی می نویسد: «انی اعتبرها من اعلی الحسان» من او را از برترین راویان در رتبه حسان میدانم.<ref> معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها </ref>
 +
 
 +
==ازدواج با پیامبر ==
 +
===گزافه گویی دشمنان===
 +
موضوع ازدواج پیامبر و زینب، که دستاویز گزافه گویی‌های [[نفاق|منافقان]] و [[شرک|مشرکان]] گردید، باعث رنجش پیامبر شده بود. برخی از منافقان، برای تخریب پیامبر، علت جدایی زید و زینب را تمایل پیامبر به زینب بیان کردند و داستانی نیز در این خصوص رواج دادند<ref> نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹ـ۱۸۵۰</ref> که تفاوت‌هایی نیز دارد.
 +
 
 +
در نقل متداول‌تر این داستان، هنگامی که پیامبر به دیدن زید رفته بود، وی در خانه نبود<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۲ـ۵۶۴؛ طبرانی، ج۲۴، ص۴۴</ref> اما در نقل [[ابن حبیب]]<ref> ابن حبیب، ص۸۵</ref> زید در خانه بود و داشت وضو می‌گرفت.
 +
 
 +
برخی مفسران نیز این داستان‌ها را ذیل [[آیه]] ۳۷ [[سوره احزاب]] ذکر کرده‌اند.<ref> نک: طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه</ref>
 +
 
 +
بررسی [[روایات]] ناظر بر این ماجرا نشان می‌دهد مفسران [[قرن اول]]، به احتمال بسیار، برخی مطالب راجع به گزارش‌های زینب و زید را بر اساس داستان‌های متداول اوریا و داود ساخته‌اند.<ref> نک: طبرانی، ج۲۴، ص۴۴</ref> [[ابن حجر]] به ضعیف بودن سند برخی از این داستان‌ها اشاره کرده<ref> ابن حجر ج۷، ص۶۶۸</ref>، اما [[باسورث]] داستان ازدواج پیامبر را با زینب بر اساس همان گزارش‌های مغرضانه تبیین نموده است.<ref> دایرة المعارف اسلام، ذیل مادّه</ref>
 +
 
 +
ازدواج پیامبر با زینب، یکی از مسائل ثابت در متون جدلی [[مسیحیت]] از زمان کهن بوده<ref> د. اسلام، ذیل مادّه</ref> و احتمالاً نخستین بهره گیری از این ماجرا در نقد پیامبر اسلام در سنّت مسیحی، گفته‌های [[یوحنای دمشقی]] در کتاب چشمه معرفت بوده است<ref> نک: ساهاس، ص۹۱؛ هویلند، ص۲۷۶، پانویس۲</ref> که پس از آن جزء ثابتی در ادبیات جدلی [[مسیحیت]] بر ضد [[اسلام]] شده و تقریباً در تمام متون جدلی آن دوره، این داستان گاه تغییر یافته و در مواردی تقریباً به همان صورتِ روایت شده در متون اهل سنت، نقل و به آن استناد گردیده است.<ref> نک: کندی، ص۵۸؛ ساهاس، ص۹۱، پانویس۳؛ دانیل، ص۳۰ـ۳۱، ۱۱۹ـ۱۲۵، ۳۱۳</ref>
 +
 
 +
===پاسخ ===
 +
عالمان مسلمان به برداشت‌ها در این خصوص پاسخ داده‌اند. جریان خرده گیری مشرکان و منافقان بر پیامبر مبنی بر اینکه او، خود، همه را از ازدواج با همسر پسر (عروس) منع کرده و اینک خود با همسر پسر خویش ازدواج کرده، در [[آیه|آیات]] ۳۶ تا۳۹ [[سوره احزاب]] آمده است.<ref> نک: سیدمرتضی علم الهدی، ص۱۷۵ـ۱۷۷</ref>
 +
 
 +
ازدواج پیامبر با زینب، دخترعمۀ خود، امری طبیعی است و در پاسخ به کسانی که گفته‌اند دلیل ازدواج پیامبر با او آشفتگی آن حضرت از جمال وی بوده است<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ قمی، ج۲، ص۱۷۲ـ۱۷۳</ref> باید گفت پیامبر از زیبایی و خوی و منش زینب، پیش از ازدواج او با [[زید بن حارثه]] آگاه بود.
 +
 
 +
پیامبر به [[زید بن حارثه]]، مهر و علاقه ویژه‌ای داشت<ref> ابن سعد، ج۳، ص۴۰، ۴۲-۴۴؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۳،۵۴۶</ref> و یکی دو سال پس از [[بعثت]]، کنیز آزاد کردۀ خود، [[ام ایمن]]، را به همسری او درآورد و [[اسامة بن زید]] ثمره این ازدواج بود.<ref> نک: ابن سعد، ج۳، ص۴۵؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۶</ref>
 +
 
 +
===خواستگاری پیامبر===
 +
بعد از مهاجرت زینب به [[مدینه]]، [[پیامبر(ص)]] از زینب برای زید خواستگاری نمود. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود و چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواج موافقت کرد.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۱ـ۵۲</ref>
 +
 
 +
مفسران در‌شان نزول آیۀ ۳۶ [[سوره احزاب]] عموماً آن را ناظر بر ماجرای وصلت زید و زینب دانسته و گفته‌اند پس از نزول این [[آیه]]، زینب به ازدواج با زید موافقت کرد.<ref> نک: مقاتل بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه که بر اساس خبری گفته که آیه در خصوص امّ کلثوم دختر عُقبة بن ابی معیط]] و زید بن حارثه نازل شده است.</ref>
 +
 
 +
===جدایی از زید===
 +
همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت<ref> ابوعبیده، ص۶۲؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۲</ref> و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد و پیامبر او را به صبر و تحمل همسر دعوت می‌کرد.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۲؛ طبرانی، ج۲۴، ص۴۱</ref> تا اینکه سرانجام پیامبر به فرمان خداوند به جدایی آن دو حکم داد.
 +
 
 +
به گفتۀ بیشتر سیره‌نویسان و مورخان، جدایی زینب و زید در سال پنجم یا پس از غزوه مُرَیسع در [[شعبان]] [[سال پنجم هجری]] بوده است.<ref> نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹، که این را عقیدۀ قِتاده دانسته است؛ قس ابوعبیده، ص۶۱؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹، که به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است</ref>
 +
 
 +
===ازدواج با پیامبر===
 +
پیامبر با دستور الهی و برای شکستن رسمی [[جاهلیت|جاهلی]] که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با زینب ازدواج کرد.<ref> نک: احزاب/۳۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۶۶۷؛ قس ابن هشام، ج۲، ص۶۴۶</ref>
 +
 
 +
نقل شده است زینب خود را بدون مهریه به پیامبر(ص) بخشید، و پیامبر همواره زید را فرزند و وارث خود معرفی می‌کرد.<ref> ابن سعد، ج۳، ص۴۲؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن حجر، ج۲، ص۵۹۹</ref>
 +
 
 +
بعدها زینب به سبب اینکه ازدواج او با پیامبر در آسمان‌ها مقرر شده است بر دیگر [[:رده:همسران پیامبر|همسران پیامبر]] برتری می‌جست.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰</ref> پیامبر در ازدواج با زینب، ولیمه داد و گوسفندی کشت<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳</ref> و با نان و گوشت از مهمانان پذیرایی کرد.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹</ref> ازدواج پیامبر با زینب در آغاز [[ذی القعدة الحرام|ذیقعدۀ]] سال پنجم رخ داد و زینب در آن هنگام ۳۵ سال داشت.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۱۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹</ref>
 +
 
 +
===نزول آیات حجاب===
 +
[[آیات]] [[حجاب]] در خصوص مزاحمت [[صحابه]] برای [[پیامبر]] پس از [[ازدواج]] ایشان با زینب نازل شده است. تفصیل گزارش‌های مختلف را [[ابن سعد]]<ref> ابن سعد ج۸، ص۱۰۵ـ۱۰۷</ref> و [[طبرانی]]<ref> طبرانی ج۲۴، ص۴۶ـ۵۰</ref> آورده و مفسران نیز ذیل آیات ۵۸ و ۵۹ [[سوره احزاب]] به این نکته اشاره کرده‌اند.<ref> نک: مقاتل بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه، که دربارۀ نزول این آیه در خصوص ام سلمه و عایشه نقل‌هایی آورده است</ref>
 +
 
 +
جایگاه زینب نزد پیامبر موجب برانگیخته شدن حسادت برخی از زنان آن حضرت شده بود که در نهایت آیات نخست [[سوره تحریم]] در این باره نازل شد.<ref> نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۰۷؛ بخاری، ج۶، ص۱۶۶ـ۱۶۷، ج۷، ص۲۳۲؛ مسلم، ج۴، ص۱۸۴ـ۱۸۵</ref> هر چند زینب نیز خود باعث رنجش [[صفیه دختر حیی بن اخطب]]، شده بود.<ref> ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰</ref>
 +
 
 +
زینب در [[جنگ حنین]] همراه پیامبر بود<ref> واقدی، ج۳، ص۹۲۶؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۸۳</ref> و پس از رحلت پیامبر می‌گفت که پس از ایشان هرگز بر مرکبی سوار نخواهم شد، هرچند برای [[حج]] باشد.<ref> واقدی، ج۳، ص۱۱۱۵</ref>
 +
 
 +
پیامبر خطاب به [[عمر بن خطاب|عمر]] که به زینب پرخاش کرده بود، فرمود بهوش باشد که زینب '''اَوّاهه''' است و اَوّاه را فروتن در پیشگاه خدا و بسیار زاری کننده در درگاه او و صفت [[حضرت ابراهیم]] معنی کرد.<ref> ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۳ـ۵۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۶۶۹</ref>
 +
 
 +
==دوران عمر==
 +
عمر پس از تشکیل دیوان، مستمری سالیانۀ زینب را همچون برخی دیگر از [[همسران پیامبر]]، ۱۲۰۰۰ درهم تعیین نمود، اما زینب فقط یک سال این مستمری را گرفت و سال بعد درگذشت، زینب گرفتن این مبلغ را فتنه می‌دانست و از خدا خواسته بود که به گونه‌ای او را از گرفتن مستمری رهایی بخشد.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۱۰؛ نک: ذهبی، ج۲، ص۲۱۴، نوشته است برای صفیه و جُوَیریه، دیگر همسران پیامبر، نصف این مقدار تعیین شده بود</ref>
 +
 
 +
==وفات==
 +
زینب در سال 20<ref> نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۱۵؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲</ref>، و به قولی در سال 21 ه و در 53 سالگی دنیا را وداع گفت.<ref> معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها </ref> وی نخستین همسر [[پیامبر(ص)]] بود که بعد از رحلت ایشان درگذشت.<ref> ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰</ref>
 +
 
 +
[[ابن سعد]]<ref> ابن سعد ج۸، ص۱۱۱</ref> و [[ذهبی]]<ref> ذهبی ج۲، ص۲۱۲ـ۲۱۳</ref> در خبری نقل کرده‌اند که [[خلیفه دوم]] دستور داد برای حفظ حرمت زینب، به دلیل پوشیده نبودن تابوت، تنها محارم او در [[تشییع جنازه]] حاضر شوند. در این هنگام [[اسماء بنت عمیس]] شیوۀ بهره گیری از تابوت را به خلیفه گوشزد کرد و پس از آن به عموم اجازۀ شرکت در تشییع جنازۀ زینب داده شد.<ref> ابن قتیبه، ص۵۵۵</ref>
 +
 
 +
عمر پیشاپیش تابوتِ پوشیده با روکش برجسته حرکت می‌کرد و می‌گفت چه نیکو پوششی است که پیکر زنان را پس از مرگ از دیدۀ مردان پوشیده می‌دارد.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۱۲؛ ابن قتیبه، ص۵۵۵</ref>
 +
 
 +
شیوه‌ای که در [[تشییع جنازه|تشییع]] زینب (یعنی قرار دادن پیکر وی در [[تابوت]]) به کار رفت، پیشتر [[حضرت زهرا(س)]] برای خود توصیه کرده و این موضوع را به [[اسماء بنت عمیس]] گفت و اسماء گفت که در سنّت تشییع جنازۀ اهل [[حبشه]] تابوت را دیده است و آن را خواهد آورد.<ref> کلینی، ج۳، ص۲۵۱؛ ابن بابویه، ج۱، ص۱۹۴؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۴۳</ref> اما چون پیکر دختر پیامبر(ص) تشییع رسمی نشده بود، برای نخستین بار این شیوه برای پیکر زینب که از چند حیث والاترینِ همسران پیامبر پس از [[خدیجه]] بود، انجام شد.<ref> نک: ابن قتیبه، ص۵۵۵؛ طبرسی، ج۱، ص۲۷۸؛ محب الدین طبری، ص۱۶۶</ref>
 +
 
 +
زینب در [[قبرستان بقیع]] در کنار خانۀ [[عقیل بن ابی طالب|عقیل]] و خانۀ [[محمد بن حنفیه]] به خاک سپرده شد<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۰۹؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴</ref> و برادرزاده و خواهرزادۀ زینب و [[اسامة بن زید]]، که همگان بر زینب مَحرم بودند، در گور رفتند و او را به خاک سپردند.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۱۳ـ۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴</ref>
 +
 
 +
در روز خاکسپاری زینب گرمای هوا شدت یافت، از این رو خلیفه دستور داد روی قبر او خیمه‌ای نصب شود که آن را نخستین خیمۀ نصب شده بر قبر در [[اسلام]] دانسته‌اند.<ref> ابن سعد، ج۸، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ نک: ابن حبیب، ص۸۸؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴</ref>
 +
 
 +
 
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
 
 +
== منابع ==
 +
*بانوان عالمه و آثار آنها، معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران
 +
*دانشنامه جهان اسلام، مدخل "زینب دختر جحش" از محمود مهدوی دامغانی
  
== منبع ==
 
معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها
 
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 
[[Category:همسران پیامبر]]
 
[[Category:همسران پیامبر]]

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۱۶

زینب دختر جَحْش (درگذشت۲۰ق)، از همسران پیامبر اسلام(ص) است. وی نخست با زید بن حارثه فرزندخواندۀ رسول خدا ازدواج کرد، اما طولی نکشید از او جدا شد. سپس پیامبر اکرم(ص) برای شکستن رسمی جاهلی که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با او ازدواج کرد.

ازدواج پیامبر با او سبب شد که برخی صحابه، پیامبر را مورد طعن و آزار قرار دهند، لذا آیات حجاب در این خصوص و آیاتی از سوره تحریم در خصوص حسادت برخی از زنان پیامبر نسبت به زینب نازل شد.

او بسیار سخاوتمند بود به گونه‌ای که پس از مرگش، هیچ درهم و دیناری از وی برجا نماند. وی در ۲۰ق در مدینه درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.

نام و نسب

پدر زینب، جحش بن ریاب، از خاندان غَنْم و از دودمان اسد بن خُزَیمَه بود[۱] که پس از کوچ به مکه، هم پیمان شاخۀ بنی امیه قریش شد.[۲] مادر زینب، اُمیمه، دختر عبدالمطلب وعمۀ رسول خدا(ص) بود.[۳]

نام نخست زینب، بَرَّه بود و پیامبر بعد از ازدواج با وی، نام او را به زینب تغییر داد.[۴]

ولادت

از تاریخ دقیق تولد زینب اطلاعی در دست نیست، اما چون درسال ۲۰ق و در روزگار خلافت عمر بن خطاب درگذشته و بیشتر سیره نویسان نوشته‌اند که هنگام مرگ ۵۳ سال داشته[۵] احتمالاً ۳۳ سال پیش از هجرت و حدود ۱۰ سال پیش از بعثت پیامبر به دنیا آمده است.ابن حجر سن زینب را به هنگام درگذشت ۵۰ سال ذکر کرده، اما افزوده که سن او را ۵۳ سال هم نوشته‌اند که در این صورت به هنگام بعثت ده ساله بوده است.[۶]

ابن سعد[۷] خبری نقل کرده که بنا برآن، زینب هنگام ازدواج با پیامبر ۳۵ ساله بوده است[۸] که این تاریخ را به نقل واقدی آورده در صورت صحت این خبر، احتمالاً او در حدود ۲۹ یا ۳۰ قبل از هجرت به دنیا آمده است. مادر عکاشة بن محصن نیز سن زینب را هنگام مهاجرت به مدینه سی و اندی دانسته[۹] که خبر پیشین را تأیید می‌کند.

هجرت

زینب و افراد خانوادۀ جحش را از نخستین هجرت کنندگان به مدینه برشمرده‌اند.[۱۰] ابوسفیان خانه‌های خالی از سکنۀ خاندان جحش را در مکه، با تصرف عدوانی، به عمرو بن عَلقَمه فروخت.[۱۱]

جود و بخشش زینب بنت جحش

ام المؤمنین زینب، زنی صبور و بسیار دست و دل باز بود، پوست دباغی می کرد و می فروخت و پول آن را صدقه می داد.هنرهای دیگری هم داشت که عواید حاصل از آنها را به فقرا می بخشید.[۱۲]

پس از مرگ زینب، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند، زیرا همه را در زندگی خود به مستمندان بخشیده بود.[۱۳] پیامبر(ص) از این خوی شایستۀ همسر خویش با کنایه‌ای لطیف یاد می‌کرد و به همسران دیگر خود می‌فرمود که شتابان‌ترین شما در پیوستن به من پس از مرگ همان است که دستش از همه بخشنده‌تر باشد.[۱۴]

زینب، در چند ساعت تمام ۱۲۰۰۰ درهم مستمری سالیانۀ خود را به دست خدمتکار خویش به خانۀ یتیمان و بیوه زنان و مستمندان فرستاد. مشروح این رفتار او را بسیاری از مورخان آورده‌اند.[۱۵]

عایشه در رثای او گفته است: «ذهبت حمیدة فقیدة مفزع الیتامی و الارامل...» ، زن ستوده مرحومه ای که پناه یتیمان و بینوایان بود، درگذشت. من زنی به خوبی او در دین و پاکیزه ومتقی تر از او نسبت به خدای عز و جل و راستگوتر از وی در گفتار ندیدم...[۱۶]


زینب بنت حجش و روایت حدیث

زینب از راویان حدیث نبوی بوده و چند حدیث از او روایت شده است.[۱۷] که دو حدیث آن را مسلم و بخاری به اتفاق ذکر کرده‌اند.[۱۸]

قاسم بن محمد بن ابی بکر، ام حبیبه و محمد بن عبدالله بن حجشاز جمله کسانی بوده‌اند که از او روایت کرده‌اند.[۱۹]

علامه مامقانی می نویسد: «انی اعتبرها من اعلی الحسان» من او را از برترین راویان در رتبه حسان میدانم.[۲۰]

ازدواج با پیامبر

گزافه گویی دشمنان

موضوع ازدواج پیامبر و زینب، که دستاویز گزافه گویی‌های منافقان و مشرکان گردید، باعث رنجش پیامبر شده بود. برخی از منافقان، برای تخریب پیامبر، علت جدایی زید و زینب را تمایل پیامبر به زینب بیان کردند و داستانی نیز در این خصوص رواج دادند[۲۱] که تفاوت‌هایی نیز دارد.

در نقل متداول‌تر این داستان، هنگامی که پیامبر به دیدن زید رفته بود، وی در خانه نبود[۲۲] اما در نقل ابن حبیب[۲۳] زید در خانه بود و داشت وضو می‌گرفت.

برخی مفسران نیز این داستان‌ها را ذیل آیه ۳۷ سوره احزاب ذکر کرده‌اند.[۲۴]

بررسی روایات ناظر بر این ماجرا نشان می‌دهد مفسران قرن اول، به احتمال بسیار، برخی مطالب راجع به گزارش‌های زینب و زید را بر اساس داستان‌های متداول اوریا و داود ساخته‌اند.[۲۵] ابن حجر به ضعیف بودن سند برخی از این داستان‌ها اشاره کرده[۲۶]، اما باسورث داستان ازدواج پیامبر را با زینب بر اساس همان گزارش‌های مغرضانه تبیین نموده است.[۲۷]

ازدواج پیامبر با زینب، یکی از مسائل ثابت در متون جدلی مسیحیت از زمان کهن بوده[۲۸] و احتمالاً نخستین بهره گیری از این ماجرا در نقد پیامبر اسلام در سنّت مسیحی، گفته‌های یوحنای دمشقی در کتاب چشمه معرفت بوده است[۲۹] که پس از آن جزء ثابتی در ادبیات جدلی مسیحیت بر ضد اسلام شده و تقریباً در تمام متون جدلی آن دوره، این داستان گاه تغییر یافته و در مواردی تقریباً به همان صورتِ روایت شده در متون اهل سنت، نقل و به آن استناد گردیده است.[۳۰]

پاسخ

عالمان مسلمان به برداشت‌ها در این خصوص پاسخ داده‌اند. جریان خرده گیری مشرکان و منافقان بر پیامبر مبنی بر اینکه او، خود، همه را از ازدواج با همسر پسر (عروس) منع کرده و اینک خود با همسر پسر خویش ازدواج کرده، در آیات ۳۶ تا۳۹ سوره احزاب آمده است.[۳۱]

ازدواج پیامبر با زینب، دخترعمۀ خود، امری طبیعی است و در پاسخ به کسانی که گفته‌اند دلیل ازدواج پیامبر با او آشفتگی آن حضرت از جمال وی بوده است[۳۲] باید گفت پیامبر از زیبایی و خوی و منش زینب، پیش از ازدواج او با زید بن حارثه آگاه بود.

پیامبر به زید بن حارثه، مهر و علاقه ویژه‌ای داشت[۳۳] و یکی دو سال پس از بعثت، کنیز آزاد کردۀ خود، ام ایمن، را به همسری او درآورد و اسامة بن زید ثمره این ازدواج بود.[۳۴]

خواستگاری پیامبر

بعد از مهاجرت زینب به مدینه، پیامبر(ص) از زینب برای زید خواستگاری نمود. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود و چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواج موافقت کرد.[۳۵]

مفسران در‌شان نزول آیۀ ۳۶ سوره احزاب عموماً آن را ناظر بر ماجرای وصلت زید و زینب دانسته و گفته‌اند پس از نزول این آیه، زینب به ازدواج با زید موافقت کرد.[۳۶]

جدایی از زید

همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت[۳۷] و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد و پیامبر او را به صبر و تحمل همسر دعوت می‌کرد.[۳۸] تا اینکه سرانجام پیامبر به فرمان خداوند به جدایی آن دو حکم داد.

به گفتۀ بیشتر سیره‌نویسان و مورخان، جدایی زینب و زید در سال پنجم یا پس از غزوه مُرَیسع در شعبان سال پنجم هجری بوده است.[۳۹]

ازدواج با پیامبر

پیامبر با دستور الهی و برای شکستن رسمی جاهلی که فرزندخوانده را همچون فرزند تنی خود می‌دانستند، با زینب ازدواج کرد.[۴۰]

نقل شده است زینب خود را بدون مهریه به پیامبر(ص) بخشید، و پیامبر همواره زید را فرزند و وارث خود معرفی می‌کرد.[۴۱]

بعدها زینب به سبب اینکه ازدواج او با پیامبر در آسمان‌ها مقرر شده است بر دیگر همسران پیامبر برتری می‌جست.[۴۲] پیامبر در ازدواج با زینب، ولیمه داد و گوسفندی کشت[۴۳] و با نان و گوشت از مهمانان پذیرایی کرد.[۴۴] ازدواج پیامبر با زینب در آغاز ذیقعدۀ سال پنجم رخ داد و زینب در آن هنگام ۳۵ سال داشت.[۴۵]

نزول آیات حجاب

آیات حجاب در خصوص مزاحمت صحابه برای پیامبر پس از ازدواج ایشان با زینب نازل شده است. تفصیل گزارش‌های مختلف را ابن سعد[۴۶] و طبرانی[۴۷] آورده و مفسران نیز ذیل آیات ۵۸ و ۵۹ سوره احزاب به این نکته اشاره کرده‌اند.[۴۸]

جایگاه زینب نزد پیامبر موجب برانگیخته شدن حسادت برخی از زنان آن حضرت شده بود که در نهایت آیات نخست سوره تحریم در این باره نازل شد.[۴۹] هر چند زینب نیز خود باعث رنجش صفیه دختر حیی بن اخطب، شده بود.[۵۰]

زینب در جنگ حنین همراه پیامبر بود[۵۱] و پس از رحلت پیامبر می‌گفت که پس از ایشان هرگز بر مرکبی سوار نخواهم شد، هرچند برای حج باشد.[۵۲]

پیامبر خطاب به عمر که به زینب پرخاش کرده بود، فرمود بهوش باشد که زینب اَوّاهه است و اَوّاه را فروتن در پیشگاه خدا و بسیار زاری کننده در درگاه او و صفت حضرت ابراهیم معنی کرد.[۵۳]

دوران عمر

عمر پس از تشکیل دیوان، مستمری سالیانۀ زینب را همچون برخی دیگر از همسران پیامبر، ۱۲۰۰۰ درهم تعیین نمود، اما زینب فقط یک سال این مستمری را گرفت و سال بعد درگذشت، زینب گرفتن این مبلغ را فتنه می‌دانست و از خدا خواسته بود که به گونه‌ای او را از گرفتن مستمری رهایی بخشد.[۵۴]

وفات

زینب در سال 20[۵۵]، و به قولی در سال 21 ه و در 53 سالگی دنیا را وداع گفت.[۵۶] وی نخستین همسر پیامبر(ص) بود که بعد از رحلت ایشان درگذشت.[۵۷]

ابن سعد[۵۸] و ذهبی[۵۹] در خبری نقل کرده‌اند که خلیفه دوم دستور داد برای حفظ حرمت زینب، به دلیل پوشیده نبودن تابوت، تنها محارم او در تشییع جنازه حاضر شوند. در این هنگام اسماء بنت عمیس شیوۀ بهره گیری از تابوت را به خلیفه گوشزد کرد و پس از آن به عموم اجازۀ شرکت در تشییع جنازۀ زینب داده شد.[۶۰]

عمر پیشاپیش تابوتِ پوشیده با روکش برجسته حرکت می‌کرد و می‌گفت چه نیکو پوششی است که پیکر زنان را پس از مرگ از دیدۀ مردان پوشیده می‌دارد.[۶۱]

شیوه‌ای که در تشییع زینب (یعنی قرار دادن پیکر وی در تابوت) به کار رفت، پیشتر حضرت زهرا(س) برای خود توصیه کرده و این موضوع را به اسماء بنت عمیس گفت و اسماء گفت که در سنّت تشییع جنازۀ اهل حبشه تابوت را دیده است و آن را خواهد آورد.[۶۲] اما چون پیکر دختر پیامبر(ص) تشییع رسمی نشده بود، برای نخستین بار این شیوه برای پیکر زینب که از چند حیث والاترینِ همسران پیامبر پس از خدیجه بود، انجام شد.[۶۳]

زینب در قبرستان بقیع در کنار خانۀ عقیل و خانۀ محمد بن حنفیه به خاک سپرده شد[۶۴] و برادرزاده و خواهرزادۀ زینب و اسامة بن زید، که همگان بر زینب مَحرم بودند، در گور رفتند و او را به خاک سپردند.[۶۵]

در روز خاکسپاری زینب گرمای هوا شدت یافت، از این رو خلیفه دستور داد روی قبر او خیمه‌ای نصب شود که آن را نخستین خیمۀ نصب شده بر قبر در اسلام دانسته‌اند.[۶۶]


پانویس

  1. ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ ابن ابی الحدید، ج ۹، ص۲۴۲
  2. نک: بلاذری، ج ۱، ص۵۲۱ـ ۵۲۲
  3. ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ابن ابی الحدید، ج ۹، ص۲۴۲
  4. ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۴۹؛ محب الدین طبری، ص۱۶۱؛ ابن حجر، ج ۷، ص۶۶۸
  5. نک: ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۵؛ ابن جوزی، ج ۲، ص۴۹
  6. ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰
  7. ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۴
  8. نک: ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰
  9. ابن سعد، ج ۱، ص۱۱۵
  10. ابن هشام، ج ۲، ص۱۱۴؛ ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۱؛ ذهبی، ج ۲، ص۲۱۱
  11. ابن هشام، ج ۲، ص۱۱۴ـ ۱۱۵، ۱۴۵
  12. معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها
  13. ابن سعد، ج ۸، ص۱۱۴
  14. ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۸؛ ابونعیم اصفهانی، ج ۲، ص۵۴؛ ابن عبدالبر، ج ۴، ص۱۸۵۰ـ ۱۸۵۱
  15. نک: ابن سعد، ج ۸، ص۱۰۳، ۱۱۰؛ ابن حجر، ج ۷، ص۶۷۰
  16. معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها
  17. نک: طبرانی، ج۲۴، ص۵۱ـ۵۷
  18. ذهبی، ج۲، ص۲۱۸
  19. نک: مزی، ج۳۵، ص۱۸۴
  20. معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها
  21. نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹ـ۱۸۵۰
  22. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۲ـ۵۶۴؛ طبرانی، ج۲۴، ص۴۴
  23. ابن حبیب، ص۸۵
  24. نک: طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه
  25. نک: طبرانی، ج۲۴، ص۴۴
  26. ابن حجر ج۷، ص۶۶۸
  27. دایرة المعارف اسلام، ذیل مادّه
  28. د. اسلام، ذیل مادّه
  29. نک: ساهاس، ص۹۱؛ هویلند، ص۲۷۶، پانویس۲
  30. نک: کندی، ص۵۸؛ ساهاس، ص۹۱، پانویس۳؛ دانیل، ص۳۰ـ۳۱، ۱۱۹ـ۱۲۵، ۳۱۳
  31. نک: سیدمرتضی علم الهدی، ص۱۷۵ـ۱۷۷
  32. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱ـ۱۰۲؛ قمی، ج۲، ص۱۷۲ـ۱۷۳
  33. ابن سعد، ج۳، ص۴۰، ۴۲-۴۴؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۳،۵۴۶
  34. نک: ابن سعد، ج۳، ص۴۵؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۶
  35. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۱ـ۵۲
  36. نک: مقاتل بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه که بر اساس خبری گفته که آیه در خصوص امّ کلثوم دختر عُقبة بن ابی معیط]] و زید بن حارثه نازل شده است.
  37. ابوعبیده، ص۶۲؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۲
  38. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۲؛ طبرانی، ج۲۴، ص۴۱
  39. نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹، که این را عقیدۀ قِتاده دانسته است؛ قس ابوعبیده، ص۶۱؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹، که به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است
  40. نک: احزاب/۳۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۶۶۷؛ قس ابن هشام، ج۲، ص۶۴۶
  41. ابن سعد، ج۳، ص۴۲؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن حجر، ج۲، ص۵۹۹
  42. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰
  43. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳
  44. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹
  45. ابن سعد، ج۸، ص۱۱۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹
  46. ابن سعد ج۸، ص۱۰۵ـ۱۰۷
  47. طبرانی ج۲۴، ص۴۶ـ۵۰
  48. نک: مقاتل بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه؛ قس طبری، تفسیر؛ ابن ابی زَمِنین، ذیل آیه، که دربارۀ نزول این آیه در خصوص ام سلمه و عایشه نقل‌هایی آورده است
  49. نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۰۷؛ بخاری، ج۶، ص۱۶۶ـ۱۶۷، ج۷، ص۲۳۲؛ مسلم، ج۴، ص۱۸۴ـ۱۸۵
  50. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰
  51. واقدی، ج۳، ص۹۲۶؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۸۳
  52. واقدی، ج۳، ص۱۱۱۵
  53. ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۳ـ۵۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۶۶۹
  54. ابن سعد، ج۸، ص۱۱۰؛ نک: ذهبی، ج۲، ص۲۱۴، نوشته است برای صفیه و جُوَیریه، دیگر همسران پیامبر، نصف این مقدار تعیین شده بود
  55. نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۱۵؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲
  56. معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران، بانوان عالمه و آثار آنها
  57. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰
  58. ابن سعد ج۸، ص۱۱۱
  59. ذهبی ج۲، ص۲۱۲ـ۲۱۳
  60. ابن قتیبه، ص۵۵۵
  61. ابن سعد، ج۸، ص۱۱۲؛ ابن قتیبه، ص۵۵۵
  62. کلینی، ج۳، ص۲۵۱؛ ابن بابویه، ج۱، ص۱۹۴؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۴۳
  63. نک: ابن قتیبه، ص۵۵۵؛ طبرسی، ج۱، ص۲۷۸؛ محب الدین طبری، ص۱۶۶
  64. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۹؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴
  65. ابن سعد، ج۸، ص۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۱۳ـ۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴
  66. ابن سعد، ج۸، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ نک: ابن حبیب، ص۸۸؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴


منابع

  • بانوان عالمه و آثار آنها، معاونت پژوهش مرکز حوزه های علمیه خواهران
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "زینب دختر جحش" از محمود مهدوی دامغانی