قاعده فراغ و تجاوز: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
معنا و مفهوم قاعده فراغ این است که: انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزا یا کیفیات آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور مى‌گوید صحیح بجا آورده است.
+
معنا و مفهوم قاعده فراغ این است که، انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزا یا کیفیات آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور مى‌گوید صحیح بجا آورده است.
 
دلیل بر این قاعده، روایات، بنای عقلا و اجماع فقها است.
 
دلیل بر این قاعده، روایات، بنای عقلا و اجماع فقها است.
 
    
 
    
سطر ۵: سطر ۵:
 
==بیان قاعده==  
 
==بیان قاعده==  
  
یکی از قواعد فقهی پُر کاربرد در ابواب مختلف فقه؛ «قاعده فراغ» است<ref> معمولاً قاعده فراغ و تجاوز با هم مطرح می‌شود و احیاناً به عنوان یک قاعده بررسی شده است و گفته شده که: غیر معقول است قاعده فراغ از قاعده تجاوز جدا باشد، بلکه بازگشت آن به قاعده تجاوز خواهد بود. ولی عده‌ای از فقها این دو را تفکیک کرده و فرق‌هایی نیز برای آن ذکر کرده‌اند، از جمله گفته شده که مستفاد از ادله قاعده تجاوز این است که شک در قاعده تجاوز، در اصل وجود جزء است و مقصود از خروج از شى‌ء، خروج از محل است تا شک در اصل وجود باشد.  همچنین  گفته شده این قاعده (تجاوز) مخصوص به نماز است. و نیز تجاوز در جایی است که تجاوز از محل باشد و متعلق شک، اصل عمل است ولی در قاعده فراغ متعلق شک؛ صحت عمل است بعد از آن‌که اصل عمل محرز است. ر.ک: جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌23، ص 201، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع). </ref>  
+
یکی از قواعد فقهی پُر کاربرد در ابواب مختلف فقه، «قاعده فراغ» است<ref> معمولاً قاعده فراغ و تجاوز با هم مطرح می‌شود و احیاناً به عنوان یک قاعده بررسی شده است و گفته شده که: غیر معقول است قاعده فراغ از قاعده تجاوز جدا باشد، بلکه بازگشت آن به قاعده تجاوز خواهد بود. ولی عده‌ای از فقها این دو را تفکیک کرده و فرق‌هایی نیز برای آن ذکر کرده‌اند، از جمله گفته شده که مستفاد از ادله قاعده تجاوز این است که شک در قاعده تجاوز، در اصل وجود جزء است و مقصود از خروج از شى‌ء، خروج از محل است تا شک در اصل وجود باشد.  همچنین  گفته شده این قاعده (تجاوز) مخصوص به نماز است. و نیز تجاوز در جایی است که تجاوز از محل باشد و متعلق شک، اصل عمل است ولی در قاعده فراغ متعلق شک؛ صحت عمل است بعد از آن‌که اصل عمل محرز است. ر.ک: جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌23، ص 201، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع). </ref>  
  
 
معنا و مفهوم این قاعده این است که: انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزاء یا کیفیت مقرّرى آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور می‌گوید صحیح بجا آورده است.
 
معنا و مفهوم این قاعده این است که: انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزاء یا کیفیت مقرّرى آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور می‌گوید صحیح بجا آورده است.
زمینه اصلى حکم در مورد مزبور این بود که هر تکلیفی بایستى به طور یقین انجام داده شود؛ یعنى شخص مکلّف احراز قطعى نماید که از عهده تکلیف بر آمده است، ولى با نظر به این‌که شخص عاقل و آگاه با داشتن اختیار، متوجه کارى است که انجام می‌دهد؛ لذا تردید مزبور نمی‌تواند مکلّف را به انجام دوباره همان تکلیف وادار نماید؛ از این‌رو عقلا در هنگام فراموشی و شک، اصول عدمیه را جارى می‌کنند و می‌گویند طبیعت اولیه انسان، توجه و التفات داشتن به آن عمل و عدم خطا و فراموشی خواهد بود و این از اصول مسلّم عقلائى بوده که در هنگام شک، جارى می‌شود؛ چون عقلا این حالت را بر خلاف حالت اولیه انسان می‌دانند و اشتباه و فراموشی، عارض بر انسان می‌گردد و جزو طبیعت اولیه او نیست. پس وقتى شارع مقدس ما را مکلف کند و ما نیز در مقام امتثال و انجام صحیح عمل باشیم، طبیعت اولیه این خواهد بود که واجب مرکّب را با تمام اجزاء و شرائط و بدون هیچ مانعی بجا می‌آوریم و در هنگام بجا آوردن این واجب مرکّب، هر جزئى را در محل خود انجام می‌دهیم؛ لذا در هنگام شک، بناى عقلا این است که آن واجب را درست بجا آورده‌ایم.<ref> جعفری، محمد تقی، رسائل فقهی، ص 85، تهران، مؤسسه منشورات کرامت، چاپ اول، 1319ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، ج1، ص 211، قم، مدرسه علی بن ابی‌طالب(ع)، 1411ق؛ بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 284، تهران، مؤسسه عروج، 1401ق. </ref>
+
زمینه اصلى حکم در مورد مزبور این بود که هر تکلیفی بایستى به طور یقین انجام داده شود. یعنى شخص مکلّف احراز قطعى نماید که از عهده تکلیف بر آمده است، ولى با نظر به این‌که شخص عاقل و آگاه با داشتن اختیار، متوجه کارى است که انجام می‌دهد، لذا تردید مزبور نمی‌تواند مکلّف را به انجام دوباره همان تکلیف وادار نماید. از این‌رو عقلا در هنگام فراموشی و شک، اصول عدمیه را جارى می‌کنند و می‌گویند طبیعت اولیه انسان، توجه و التفات داشتن به آن عمل و عدم خطا و فراموشی خواهد بود و این از اصول مسلّم عقلائى بوده که در هنگام شک، جارى می‌شود.چون عقلا این حالت را بر خلاف حالت اولیه انسان می‌دانند و اشتباه و فراموشی، عارض بر انسان می‌گردد و جزو طبیعت اولیه او نیست. پس وقتى شارع مقدس ما را مکلف کند و ما نیز در مقام امتثال و انجام صحیح عمل باشیم، طبیعت اولیه این خواهد بود که واجب مرکّب را با تمام اجزاء و شرائط و بدون هیچ مانعی بجا می‌آوریم و در هنگام بجا آوردن این واجب مرکّب، هر جزئى را در محل خود انجام می‌دهیم، لذا در هنگام شک، بناى عقلا این است که آن واجب را درست بجا آورده‌ایم.<ref> جعفری، محمد تقی، رسائل فقهی، ص 85، تهران، مؤسسه منشورات کرامت، چاپ اول، 1319ق، مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، ج1، ص 211، قم، مدرسه علی بن ابی‌طالب(ع)، 1411ق؛ بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 284، تهران، مؤسسه عروج، 1401ق. </ref>
  
با توجه به حکم عقل و کشف از واقعیتی که این قاعده دارد؛ (یعنی کشف می‌کند که آنچه انجام داده شده صحیح است)، این قاعده؛ توسط عده‌ای از عالمان اصول فقه، جزو أمارات است که کاشف از حقیقت می‌باشد<ref> بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 283. </ref>
+
با توجه به حکم عقل و کشف از واقعیتی که این قاعده دارد، (یعنی کشف می‌کند که آنچه انجام داده شده صحیح است)، این قاعده، توسط عده‌ای از عالمان اصول فقه، جزو أمارات است که کاشف از حقیقت می‌باشد<ref> بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 283. </ref>
  
 
==ادله اثبات قاعده فراغ و تجاوز==  
 
==ادله اثبات قاعده فراغ و تجاوز==  
سطر ۲۰: سطر ۲۰:
 
1. صحیحه زراره: زراره از امام صادق(ع) درباره شک در اجزای نماز می‌پرسد و امام‌(ع) می‌فرماید: «یَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَیْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِی غَیْرِهِ فَشَکُّکَ لَیْسَ بِشَیْ‌ءٍ»؛<ref> شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن‌، ج 2، ص 352، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1407ق. </ref>  
 
1. صحیحه زراره: زراره از امام صادق(ع) درباره شک در اجزای نماز می‌پرسد و امام‌(ع) می‌فرماید: «یَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَیْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِی غَیْرِهِ فَشَکُّکَ لَیْسَ بِشَیْ‌ءٍ»؛<ref> شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن‌، ج 2، ص 352، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1407ق. </ref>  
  
ای زراره! اگر از چیزی (فعلی) خارج شدی و داخل عمل بعدی شدی، و در همان عمل اول شک کردی؛ به آن شک اعتنا نکن. که کلام «اذا خرجت من شى‌ء ثمّ...» شامل قاعده فراغ می‌شود.
+
ای زراره! اگر از چیزی (فعلی) خارج شدی و داخل عمل بعدی شدی، و در همان عمل اول شک کردی، به آن شک اعتنا نکن. که کلام «اذا خرجت من شى‌ء ثمّ...» شامل قاعده فراغ می‌شود.
  
 
2. صحیحه محمد بن مسلم: محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «کُلُّ مَا شَکَکْتَ فِیهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ کَمَا هُوَ»؛<ref> همان، ص 344. </ref>  
 
2. صحیحه محمد بن مسلم: محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «کُلُّ مَا شَکَکْتَ فِیهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ کَمَا هُوَ»؛<ref> همان، ص 344. </ref>  
  
در هر کاری را که انجام داده‌ای؛ شک کردی، به آن شک اعتنا نکن و همان‌طور که انجام داده‌ای با آن برخورد کن. شاهد کلام در این روایت «مضى» و «فامضه» می‌باشد.
+
در هر کاری را که انجام داده‌ای، شک کردی، به آن شک اعتنا نکن و همان‌طور که انجام داده‌ای با آن برخورد کن. شاهد کلام در این روایت «مضى» و «فامضه» می‌باشد.
 
3. امام صادق(ع) فرمود: «هُوَ حِینَ یَتَوَضَّأُ أَذْکَرُ مِنْهُ حِینَ یَشُکُّ»؛<ref> همان، ج 1، ص 101. </ref>  
 
3. امام صادق(ع) فرمود: «هُوَ حِینَ یَتَوَضَّأُ أَذْکَرُ مِنْهُ حِینَ یَشُکُّ»؛<ref> همان، ج 1، ص 101. </ref>  
  
سطر ۳۲: سطر ۳۲:
 
'''ب. بناى عقلا'''
 
'''ب. بناى عقلا'''
  
یکى دیگر از دلایل اثبات قاعده فراغ و تجاوز، بناى عقلا می‌باشد. در جایى که مکلّف، در مقام اطاعت و امتثال واجب مرکّبی برآید، و با توجه داشتن به اجزا و شرایط این واجب، آن‌را بجا آورد؛ بنای عقلا بر این است که؛ اگر نسبت به اجزا و شرایط قبلى شک کند، به شک خود اعتنا نکند و اگر بعد از پایان و فراغ از عمل شک کند، بنا را بر آوردن آن عمل به صورت کامل و با تمام اجزا و شرایط می‌گذارد. بنابراین، بنای عقلا بر این است که؛ مکلف واجب مرکّب را کامل بجا آورده است و نسیان و خطا یک حالت ثانوى خواهد بود که در موارد استثنائى عارض می‌شود و اما در حالات عادى و طبیعى، مکلّف توجه و التفات نسبت به انجام تکلیف دارد و بناى او، بر اطاعت و امتثال عمل مى‌باشد و با این هدف وارد عمل می‌شود<ref> ر.ک: بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 288. </ref>
+
یکى دیگر از دلایل اثبات قاعده فراغ و تجاوز، بناى عقلا می‌باشد. در جایى که مکلّف، در مقام اطاعت و امتثال واجب مرکّبی برآید، و با توجه داشتن به اجزا و شرایط این واجب، آن‌را بجا آورد، بنای عقلا بر این است که، اگر نسبت به اجزا و شرایط قبلى شک کند، به شک خود اعتنا نکند و اگر بعد از پایان و فراغ از عمل شک کند، بنا را بر آوردن آن عمل به صورت کامل و با تمام اجزا و شرایط می‌گذارد. بنابراین، بنای عقلا بر این است که، مکلف واجب مرکّب را کامل بجا آورده است و نسیان و خطا یک حالت ثانوى خواهد بود که در موارد استثنائى عارض می‌شود و اما در حالات عادى و طبیعى، مکلّف توجه و التفات نسبت به انجام تکلیف دارد و بناى او، بر اطاعت و امتثال عمل مى‌باشد و با این هدف وارد عمل می‌شود<ref> ر.ک: بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 288. </ref>
  
 
'''ج. اجماع'''
 
'''ج. اجماع'''
سطر ۳۸: سطر ۳۸:
 
بین فقهای بزرگوار در استناد به قاعده فراغ و تجاوز در جای خودش، اجماع وجود دارد و آن‌را پذیرفته و بدان عمل کرده‌اند<ref> هاشمی شاهرودی، سید محمود، قاعده الفراغ و التجاوز، ص 29، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1408ق. </ref>
 
بین فقهای بزرگوار در استناد به قاعده فراغ و تجاوز در جای خودش، اجماع وجود دارد و آن‌را پذیرفته و بدان عمل کرده‌اند<ref> هاشمی شاهرودی، سید محمود، قاعده الفراغ و التجاوز، ص 29، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1408ق. </ref>
  
البته؛ قاعده فراغ و تجاوز دارای بحث‌های بسیار گسترده و تحقیقات مفصلی است که به همین مقدار در این‌جا بسنده می‌شود.
+
البته، قاعده فراغ و تجاوز دارای بحث‌های بسیار گسترده و تحقیقات مفصلی است که به همین مقدار در این‌جا بسنده می‌شود.
  
بنابراین، وقتی قاعده‌ای با توجه به مدارک آن مورد استناد قرار می‌گیرد، دلیل تمسک به آن، همان ادله و مدارکی است که قبلاً مورد قبول فقیه قرار گرفته است؛ برای نمونه؛ اگر فقیهی اجماع را به عنوان مدرک این قاعده قبول نکند ولی این قاعده را به‌کار ببرد؛ علت تمسک او به این قاعده، همان دلائلی است که قبول کرده که می‌تواند روایات و بنای عقلا باشد. البته ممکن است در برخی موارد، یک دلیل؛ دلیل دیگری را تکمیل کند.
+
بنابراین، وقتی قاعده‌ای با توجه به مدارک آن مورد استناد قرار می‌گیرد، دلیل تمسک به آن، همان ادله و مدارکی است که قبلاً مورد قبول فقیه قرار گرفته است؛ برای نمونه، اگر فقیهی اجماع را به عنوان مدرک این قاعده قبول نکند ولی این قاعده را به‌کار ببرد، علت تمسک او به این قاعده، همان دلائلی است که قبول کرده که می‌تواند روایات و بنای عقلا باشد. البته ممکن است در برخی موارد، یک دلیل، دلیل دیگری را تکمیل کند.
 
   
 
   
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۰ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۰۸

معنا و مفهوم قاعده فراغ این است که، انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزا یا کیفیات آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور مى‌گوید صحیح بجا آورده است. دلیل بر این قاعده، روایات، بنای عقلا و اجماع فقها است.


بیان قاعده

یکی از قواعد فقهی پُر کاربرد در ابواب مختلف فقه، «قاعده فراغ» است[۱]

معنا و مفهوم این قاعده این است که: انسان عاقل و آگاه هر عملى را که انجام می‌دهد اگر پس از عمل در بعضى از اجزاء یا کیفیت مقرّرى آن شک کند که آیا صحیح بجا آورده است یا نه، قاعده مزبور می‌گوید صحیح بجا آورده است. زمینه اصلى حکم در مورد مزبور این بود که هر تکلیفی بایستى به طور یقین انجام داده شود. یعنى شخص مکلّف احراز قطعى نماید که از عهده تکلیف بر آمده است، ولى با نظر به این‌که شخص عاقل و آگاه با داشتن اختیار، متوجه کارى است که انجام می‌دهد، لذا تردید مزبور نمی‌تواند مکلّف را به انجام دوباره همان تکلیف وادار نماید. از این‌رو عقلا در هنگام فراموشی و شک، اصول عدمیه را جارى می‌کنند و می‌گویند طبیعت اولیه انسان، توجه و التفات داشتن به آن عمل و عدم خطا و فراموشی خواهد بود و این از اصول مسلّم عقلائى بوده که در هنگام شک، جارى می‌شود.چون عقلا این حالت را بر خلاف حالت اولیه انسان می‌دانند و اشتباه و فراموشی، عارض بر انسان می‌گردد و جزو طبیعت اولیه او نیست. پس وقتى شارع مقدس ما را مکلف کند و ما نیز در مقام امتثال و انجام صحیح عمل باشیم، طبیعت اولیه این خواهد بود که واجب مرکّب را با تمام اجزاء و شرائط و بدون هیچ مانعی بجا می‌آوریم و در هنگام بجا آوردن این واجب مرکّب، هر جزئى را در محل خود انجام می‌دهیم، لذا در هنگام شک، بناى عقلا این است که آن واجب را درست بجا آورده‌ایم.[۲]

با توجه به حکم عقل و کشف از واقعیتی که این قاعده دارد، (یعنی کشف می‌کند که آنچه انجام داده شده صحیح است)، این قاعده، توسط عده‌ای از عالمان اصول فقه، جزو أمارات است که کاشف از حقیقت می‌باشد[۳]

ادله اثبات قاعده فراغ و تجاوز

الف. روایات:

برخی از احادیثی که به آن استناد شده است، از این‌ قرار است:

1. صحیحه زراره: زراره از امام صادق(ع) درباره شک در اجزای نماز می‌پرسد و امام‌(ع) می‌فرماید: «یَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَیْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِی غَیْرِهِ فَشَکُّکَ لَیْسَ بِشَیْ‌ءٍ»؛[۴]

ای زراره! اگر از چیزی (فعلی) خارج شدی و داخل عمل بعدی شدی، و در همان عمل اول شک کردی، به آن شک اعتنا نکن. که کلام «اذا خرجت من شى‌ء ثمّ...» شامل قاعده فراغ می‌شود.

2. صحیحه محمد بن مسلم: محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «کُلُّ مَا شَکَکْتَ فِیهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ کَمَا هُوَ»؛[۵]

در هر کاری را که انجام داده‌ای، شک کردی، به آن شک اعتنا نکن و همان‌طور که انجام داده‌ای با آن برخورد کن. شاهد کلام در این روایت «مضى» و «فامضه» می‌باشد. 3. امام صادق(ع) فرمود: «هُوَ حِینَ یَتَوَضَّأُ أَذْکَرُ مِنْهُ حِینَ یَشُکُّ»؛[۶]

یعنی: اگر چه مکلف در وضویی که گرفته شک کرده، ولی در هنگام وضو که قصد گرفتن وضوی صحیح را داشته، توجه بیشتری به این داشته که وضویش اشکال نداشته باشد و اکنون که شک کرده نباید به شک خود اعتنا کند. بنابر این، براساس این روایات که دلیل برای قاعده فراغ و تجاوز هستند، مکلف عملش را درست بجا آورده و نباید به شک خود اعتنا کند.

ب. بناى عقلا

یکى دیگر از دلایل اثبات قاعده فراغ و تجاوز، بناى عقلا می‌باشد. در جایى که مکلّف، در مقام اطاعت و امتثال واجب مرکّبی برآید، و با توجه داشتن به اجزا و شرایط این واجب، آن‌را بجا آورد، بنای عقلا بر این است که، اگر نسبت به اجزا و شرایط قبلى شک کند، به شک خود اعتنا نکند و اگر بعد از پایان و فراغ از عمل شک کند، بنا را بر آوردن آن عمل به صورت کامل و با تمام اجزا و شرایط می‌گذارد. بنابراین، بنای عقلا بر این است که، مکلف واجب مرکّب را کامل بجا آورده است و نسیان و خطا یک حالت ثانوى خواهد بود که در موارد استثنائى عارض می‌شود و اما در حالات عادى و طبیعى، مکلّف توجه و التفات نسبت به انجام تکلیف دارد و بناى او، بر اطاعت و امتثال عمل مى‌باشد و با این هدف وارد عمل می‌شود[۷]

ج. اجماع

بین فقهای بزرگوار در استناد به قاعده فراغ و تجاوز در جای خودش، اجماع وجود دارد و آن‌را پذیرفته و بدان عمل کرده‌اند[۸]

البته، قاعده فراغ و تجاوز دارای بحث‌های بسیار گسترده و تحقیقات مفصلی است که به همین مقدار در این‌جا بسنده می‌شود.

بنابراین، وقتی قاعده‌ای با توجه به مدارک آن مورد استناد قرار می‌گیرد، دلیل تمسک به آن، همان ادله و مدارکی است که قبلاً مورد قبول فقیه قرار گرفته است؛ برای نمونه، اگر فقیهی اجماع را به عنوان مدرک این قاعده قبول نکند ولی این قاعده را به‌کار ببرد، علت تمسک او به این قاعده، همان دلائلی است که قبول کرده که می‌تواند روایات و بنای عقلا باشد. البته ممکن است در برخی موارد، یک دلیل، دلیل دیگری را تکمیل کند.

پانویس

  1. معمولاً قاعده فراغ و تجاوز با هم مطرح می‌شود و احیاناً به عنوان یک قاعده بررسی شده است و گفته شده که: غیر معقول است قاعده فراغ از قاعده تجاوز جدا باشد، بلکه بازگشت آن به قاعده تجاوز خواهد بود. ولی عده‌ای از فقها این دو را تفکیک کرده و فرق‌هایی نیز برای آن ذکر کرده‌اند، از جمله گفته شده که مستفاد از ادله قاعده تجاوز این است که شک در قاعده تجاوز، در اصل وجود جزء است و مقصود از خروج از شى‌ء، خروج از محل است تا شک در اصل وجود باشد. همچنین گفته شده این قاعده (تجاوز) مخصوص به نماز است. و نیز تجاوز در جایی است که تجاوز از محل باشد و متعلق شک، اصل عمل است ولی در قاعده فراغ متعلق شک؛ صحت عمل است بعد از آن‌که اصل عمل محرز است. ر.ک: جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌23، ص 201، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع).
  2. جعفری، محمد تقی، رسائل فقهی، ص 85، تهران، مؤسسه منشورات کرامت، چاپ اول، 1319ق، مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیه، ج1، ص 211، قم، مدرسه علی بن ابی‌طالب(ع)، 1411ق؛ بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 284، تهران، مؤسسه عروج، 1401ق.
  3. بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 283.
  4. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن‌، ج 2، ص 352، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1407ق.
  5. همان، ص 344.
  6. همان، ج 1، ص 101.
  7. ر.ک: بجنوردی، سید حسن، قواعد فقهیه، ج 2، ص 288.
  8. هاشمی شاهرودی، سید محمود، قاعده الفراغ و التجاوز، ص 29، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1408ق.


منبع

قاعده فراغ اسلام کوئیست بازیابی 5 اردیبهشت 1394

فقه
کلیات: تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی
منابع: عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ...
↓ رده ها ↓
فقه: فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه
اصول فقه: اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه
احکام: احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام
قواعد فقهی
اصالت صحت، قاعده اشتراک، اهم و مهم، تداخل اسباب و مسببات، قاعده حلیت، قاعده طهارت، قاعده فراغ و تجاوز، قاعده قرعه، لاتعاد، لاضرر، قاعده میسور، نفی عسر و حرج، قاعده ید، قاعده سوق، نفی سبیل، قاعده لزوم، قاعده تسلیط، اکل مال به باطل، ولایت حاکم بر ممتنع، الاقرب فالاقرب