سر امام حسین علیه السلام: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد، سرهاى كسانى را كه از اهل بيت و پيروان و ياران او شهيد شده بودند، نزد عبيداللَّه بن زياد آوردند. | |
+ | [قبيله] كِنده، سيزده سر آوردند كه رئيس آنها قيس بن اشعث بود. [قبيله] هوازِن بيست سر آوردند كه شمر بن ذى الجوشن رئيس آنها بود. [قبيله] تميم، هفده سر و بنى اسد شش سر و مَذحِج، هفت سر و بقيه لشكر هفت سر آوردند كه هفتاد سر مىشود.<ref>تاريخ الطبرى: ج۵، ص۴۶۷؛ أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۱۲.</ref> | ||
− | + | عمر بن سعد تا دو روز پس از شهادت حسين عليه السلام در [[كربلا]] ماند و سپس ميان مردم نداى حركت سر داد و سرها را بر سرِ نيزهها آوردند كه هفتاد و دو سر بود. هوازِن بيست و دو سر را آوردند و تميم هفده سر را به سركردگى حُصَين بن نُمَير و كِنده سيزده سر را به سركردگى قيس بن اشعث و بنى اسد شش سر را به سركردگى هلال اَعوَر و اَزْد پنج سر را به سركردگى عَيهَمَة بن زُهَير و ثقيف دوازده سر را به سركردگى وليد بن عمرو. <ref>الأخبار الطوال: ص۲۵۹، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج۶، ص۲۶۳۰.</ref> | |
− | + | ==سر مبارک امام علیه السلام در برابر ابن زیاد== | |
− | + | سر حسين عليه السلام را براى ابن زياد آوردند و پيش رويش نهادند. او با سر چوب دستى اش، بر آن مى نواخت و مى گفت: ريش ابا عبداللَّه جوگندمى شده است.<ref>تاريخ الطبرى: ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۲۴.</ref> | |
− | + | ==فرستادن سرهاى شهدا به سوى يزيد== | |
− | + | ابن زياد، زَحر بن قيس را فراخواند و سر حسين عليه السلام و سر يارانش را با او به سوى يزيد بن معاويه فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدى و طارق بن ابى ظَبيان اَزدى نيز بودند. آنان بيرون آمدند تا با سرها در شام بر يزيد بن معاويه وارد شدند. | |
− | + | هنگامى كه سر حسين عليه السلام را براى يزيد - كه خدا لعنتش كند -آوردند، مجلس هاى شراب مىآراست و سر حسين عليه السلام را مىآورد و جلوى خود مىنهاد و با حضور آن شراب مىنوشيد.<ref>الملهوف: ص۲۲۰؛ مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج۲، ص۷۲.</ref> | |
− | + | [[امام رضا]] عليه السلام مىفرمايد: «نخستين كسى كه در روزگار اسلام برايش آبْجو گرفتند، يزيد بن معاويه - كه خدا لعنتش كند - در شام بود. آن را براى او و در سفرهاى كه بر سر حسين عليه السلام برپا كرده بودند، حاضر كردند و او آن را مىنوشيد و به همراهانش مىنوشاند و - خدا لعنتش كند - مىگفت: "بنوشيد! اين شرابى مبارك است و اگر تنها بركتش همين بود كه ما نخستين كسانى هستيم كه آن را بدست گرفته ايم و در حالى كه سرِ بريده دشمنمان پيش روى ما و سفرهمان بر آن است، با جانهايى آرام و دلهايى بىاضطراب مىخوريم كافى بود". | |
− | + | پس هر كس پيرو ماست بايد از نوشيدن آبْجو بپرهيزد كه آن از شرابهاى دشمنان ماست و اگر نپرهيزد، از ما نيست كه پدرم از پدرش از پدرانش از على بن ابى طالب عليه السلام نقل كرد كه: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: "جامه دشمنان مرا نپوشيد و غذاهاى دشمنان مرا نخوريد و به راه دشمنان من نرويد كه شما هم مانند آنان دشمن من مىشويد".<ref>عيون أخبارالرضا عليه السلام: ج۲، ص۲۳، ح۵۱، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۱۷۶، ح۲۴.</ref> | |
− | در | + | ==سر مبارک امام علیه السلام در دمشق== |
− | + | پس از كشتن حسين عليه السلام، سرش را در دمشق آويختند؛ همان جايى كه سر يحيى بن زكريا را آويختند و يزيد ملعون فرمان داد كه سر حسين عليه السلام را در شهرهاى شام و جز آن بچرخانند.<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹ ر.ك: ص۳۸۷.</ref> | |
− | + | هنگامى كه يزيد ملعون فرمان داد تا سر امام حسين عليه السلام را در شهرها بچرخانند، آن را به [[مدينه]] آوردند و در آن زمان عمرو بن سعيد اَشدَق كارگزار يزيد در آنجا بود. او فرياد و ضجّه زنان را شنيد و گفت: اين صداى چيست؟ گفته شد: زنان بنى هاشم مىگِريند؛ چون سر حسين را ديده اند. مروان بن حكم نزد عمرو بود. مروان ملعون به اين شعر تمثّل جست: زنان قبيله بنى زُبَيد ناله اى زدند به سانِ ناله زنان ما در جنگ اَزيَب. | |
− | + | ||
− | + | هر كس دنده اى را بشكند، پهلويش خُرد مىشود. | |
− | + | ||
− | + | و كينه اُمَويان، [نه از خون عثمان بلكه] از خونهاى روزگار جاهلى بود كه از خاندان و خانواده پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى ستاندند. هنگامى كه مروان ملعون اين را گفت عمرو بن سعيد (كارگزار آن روزگار مدينه) گفت: به خدا دوست داشتم كه فرمانرواى مؤمنان (يزيد)، سر حسين را براى ما نمى فرستاد. | |
− | + | ||
− | + | مروان به او گفت: ساكت شو، بى مادر! بگو، همان گونه كه پيشينيان گفتند: بر سر شَريز، چنان ضربه اى زدند كه ستونهاى سلطنت را پراكند و ناپيدا كرد. | |
− | + | ||
− | + | آنگاه سر حسين عليه السلام را براى عمرو بن سعيد آوردند. او روى گردانْد و آن را گران و سخت شمرد؛ امّا مروان ملعون به آورنده سر گفت: آن را بده. او آن را به مروان داد و وى آن را در دستش گرفت و گفت: بَه! چه خوش است خُنَكاى تو در دستانم و سرخى [خونِ جارى بر] گونههايت !<ref>شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹، ح۱۰۸۹.</ref> | |
− | + | ||
− | + | همان گونه كه ملاحظه شد، گزارشهاى مربوط به محل دفن سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام به پنج دسته تقسيم مى شوند: | |
+ | |||
+ | ==سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام== | ||
+ | |||
+ | آنچه دلالت دارد كه سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام دفن شده است. بيشتر منابع معتبر روايى (مانند: الكافى، تهذيب الأحكام و كامل الزيارات)، در اين دسته قرار دارند. | ||
+ | |||
+ | هر چند برخى از اين گزارشها را مىتوان توجيه كرد كه مقصود جايگاه گذاشتن سر مقدس آن امام است. ظاهراً دلالت مجموع آنها بر اين كه سر مقدس امام عليه السلام در كنار مرقد پدر بزرگوارش دفن شده غيرقابل ترديد است. از اين رو [[علامه مجلسى]] با اشاره به اين گزارشها مىگويد: بدان كه از گزارشهاى گذشته بدست مى آيد كه سر امام حسين - كه درودهاى خدا بر او و دودمانش باد - و بدنهاى آدم و نوح و هود و صالح - كه درودهاى خدا بر آنان باد - در كنار امام على - كه درودهاى خدا بر او باد - دفن هستند. بنابراين شايسته است كه بعد از زيارت امام على عليه السلام همه آنها زيارت شوند. | ||
+ | |||
+ | ==سر سيدالشهدا عليه السلام به [[كربلا]] برگردانده شده== | ||
+ | |||
+ | گزارشهايى كه حاكىاند كه سر سيدالشهدا عليه السلام به [[كربلا]] برگردانده و به جسد ايشان، ملحق شده است. گفتنى است حديثى از اهل بيت عليهم السلام كه بر اين معنا دلالت داشته باشد، يافت نشد؛ ليكن گزارش صدوق در الأمالى و بيرونى در الآثار الباقية و مستوفى هروى در ترجمه الفتوح و زكريّاى قزوينى در عجائب المخلوقات اين نكته را مىرساند. | ||
+ | |||
+ | همچنين سيد ابن طاووس مىگويد: درباره سر حسين عليه السلام، روايت شده كه [به كربلا] بازگردانده شد و در كنار بدن شريفش را گرفت. همه راويان و واقعهنگاران طَف آن را روايت كردهاند و بر آن اتفاق نظر دارند. نيز روايت شده كه سر مبارك امام عليه السلام پس از برده شدن به شام برگردانده شد و با جسد شريفش در كربلا دفن گرديد. | ||
+ | |||
+ | اگر كسى به خاطر شِناعت و زشتى بيش از حد بردن سر بُريده امام عليه السلام به شام از اين كه اجازه چنين كارى از سوى خداوند داده شده شگفت زده شود، بايد گفت: بردن سر بُريده به شام، شنيعتر و زشتتر از كُشتن امام عليه السلام نيست و خداوند اجازه كشته شدن ايشان و [حتى] اميرمؤمنان عليه السلام را نيز داده است. | ||
+ | |||
+ | ==سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق== | ||
+ | |||
+ | گزارشهايى كه دلالت دارند كه سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق، دفن شده است. | ||
+ | |||
+ | ==سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع== | ||
+ | |||
+ | گزارشهايى كه دلالت دارند كه سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع دفن شده است. دسته پنجم گزارشهايى كه از دفن سر امام عليه السلام در مصر (قاهره) حكايت دارند. | ||
+ | |||
+ | تأمّل در گزارشهاى ياد شده نشان مىدهد كه احتمال اول (دفن شدن سر مقدس امام عليه السلام در كنار قبر اميرمؤمنان عليه السلام)، از منظر رواياتى كه به اهل بيت عليهم السلام نسبت داده شدهاند، قولى پذيرفته شده است در حالى كه از ديدگاه مورخان و علماى اماميه و نيز تصور عمومى شيعيان قول به دفن سر در كربلا مشهورتر است و به همين دليل تعيين يكى از دو قول، مشكل است. | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | * محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ص379، در دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e27271-p378.html پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، سایت حدیث نت]. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
− | + | {{واقعه عاشورا}} | |
− | |||
− | |||
[[رده:واقعه عاشورا]] | [[رده:واقعه عاشورا]] | ||
− |
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۵
هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد، سرهاى كسانى را كه از اهل بيت و پيروان و ياران او شهيد شده بودند، نزد عبيداللَّه بن زياد آوردند.
[قبيله] كِنده، سيزده سر آوردند كه رئيس آنها قيس بن اشعث بود. [قبيله] هوازِن بيست سر آوردند كه شمر بن ذى الجوشن رئيس آنها بود. [قبيله] تميم، هفده سر و بنى اسد شش سر و مَذحِج، هفت سر و بقيه لشكر هفت سر آوردند كه هفتاد سر مىشود.[۱]
عمر بن سعد تا دو روز پس از شهادت حسين عليه السلام در كربلا ماند و سپس ميان مردم نداى حركت سر داد و سرها را بر سرِ نيزهها آوردند كه هفتاد و دو سر بود. هوازِن بيست و دو سر را آوردند و تميم هفده سر را به سركردگى حُصَين بن نُمَير و كِنده سيزده سر را به سركردگى قيس بن اشعث و بنى اسد شش سر را به سركردگى هلال اَعوَر و اَزْد پنج سر را به سركردگى عَيهَمَة بن زُهَير و ثقيف دوازده سر را به سركردگى وليد بن عمرو. [۲]
محتویات
- ۱ سر مبارک امام علیه السلام در برابر ابن زیاد
- ۲ فرستادن سرهاى شهدا به سوى يزيد
- ۳ سر مبارک امام علیه السلام در دمشق
- ۴ سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام
- ۵ سر سيدالشهدا عليه السلام به كربلا برگردانده شده
- ۶ سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق
- ۷ سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع
- ۸ منابع
- ۹ پانویس
سر مبارک امام علیه السلام در برابر ابن زیاد
سر حسين عليه السلام را براى ابن زياد آوردند و پيش رويش نهادند. او با سر چوب دستى اش، بر آن مى نواخت و مى گفت: ريش ابا عبداللَّه جوگندمى شده است.[۳]
فرستادن سرهاى شهدا به سوى يزيد
ابن زياد، زَحر بن قيس را فراخواند و سر حسين عليه السلام و سر يارانش را با او به سوى يزيد بن معاويه فرستاد و همراه زَحر، ابوبُرده پسر عَوف اَزدى و طارق بن ابى ظَبيان اَزدى نيز بودند. آنان بيرون آمدند تا با سرها در شام بر يزيد بن معاويه وارد شدند.
هنگامى كه سر حسين عليه السلام را براى يزيد - كه خدا لعنتش كند -آوردند، مجلس هاى شراب مىآراست و سر حسين عليه السلام را مىآورد و جلوى خود مىنهاد و با حضور آن شراب مىنوشيد.[۴]
امام رضا عليه السلام مىفرمايد: «نخستين كسى كه در روزگار اسلام برايش آبْجو گرفتند، يزيد بن معاويه - كه خدا لعنتش كند - در شام بود. آن را براى او و در سفرهاى كه بر سر حسين عليه السلام برپا كرده بودند، حاضر كردند و او آن را مىنوشيد و به همراهانش مىنوشاند و - خدا لعنتش كند - مىگفت: "بنوشيد! اين شرابى مبارك است و اگر تنها بركتش همين بود كه ما نخستين كسانى هستيم كه آن را بدست گرفته ايم و در حالى كه سرِ بريده دشمنمان پيش روى ما و سفرهمان بر آن است، با جانهايى آرام و دلهايى بىاضطراب مىخوريم كافى بود".
پس هر كس پيرو ماست بايد از نوشيدن آبْجو بپرهيزد كه آن از شرابهاى دشمنان ماست و اگر نپرهيزد، از ما نيست كه پدرم از پدرش از پدرانش از على بن ابى طالب عليه السلام نقل كرد كه: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: "جامه دشمنان مرا نپوشيد و غذاهاى دشمنان مرا نخوريد و به راه دشمنان من نرويد كه شما هم مانند آنان دشمن من مىشويد".[۵]
سر مبارک امام علیه السلام در دمشق
پس از كشتن حسين عليه السلام، سرش را در دمشق آويختند؛ همان جايى كه سر يحيى بن زكريا را آويختند و يزيد ملعون فرمان داد كه سر حسين عليه السلام را در شهرهاى شام و جز آن بچرخانند.[۶]
هنگامى كه يزيد ملعون فرمان داد تا سر امام حسين عليه السلام را در شهرها بچرخانند، آن را به مدينه آوردند و در آن زمان عمرو بن سعيد اَشدَق كارگزار يزيد در آنجا بود. او فرياد و ضجّه زنان را شنيد و گفت: اين صداى چيست؟ گفته شد: زنان بنى هاشم مىگِريند؛ چون سر حسين را ديده اند. مروان بن حكم نزد عمرو بود. مروان ملعون به اين شعر تمثّل جست: زنان قبيله بنى زُبَيد ناله اى زدند به سانِ ناله زنان ما در جنگ اَزيَب.
هر كس دنده اى را بشكند، پهلويش خُرد مىشود.
و كينه اُمَويان، [نه از خون عثمان بلكه] از خونهاى روزگار جاهلى بود كه از خاندان و خانواده پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى ستاندند. هنگامى كه مروان ملعون اين را گفت عمرو بن سعيد (كارگزار آن روزگار مدينه) گفت: به خدا دوست داشتم كه فرمانرواى مؤمنان (يزيد)، سر حسين را براى ما نمى فرستاد.
مروان به او گفت: ساكت شو، بى مادر! بگو، همان گونه كه پيشينيان گفتند: بر سر شَريز، چنان ضربه اى زدند كه ستونهاى سلطنت را پراكند و ناپيدا كرد.
آنگاه سر حسين عليه السلام را براى عمرو بن سعيد آوردند. او روى گردانْد و آن را گران و سخت شمرد؛ امّا مروان ملعون به آورنده سر گفت: آن را بده. او آن را به مروان داد و وى آن را در دستش گرفت و گفت: بَه! چه خوش است خُنَكاى تو در دستانم و سرخى [خونِ جارى بر] گونههايت ![۷]
همان گونه كه ملاحظه شد، گزارشهاى مربوط به محل دفن سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام به پنج دسته تقسيم مى شوند:
سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام
آنچه دلالت دارد كه سر امام عليه السلام در كنار قبر پدرش اميرمؤمنان عليه السلام دفن شده است. بيشتر منابع معتبر روايى (مانند: الكافى، تهذيب الأحكام و كامل الزيارات)، در اين دسته قرار دارند.
هر چند برخى از اين گزارشها را مىتوان توجيه كرد كه مقصود جايگاه گذاشتن سر مقدس آن امام است. ظاهراً دلالت مجموع آنها بر اين كه سر مقدس امام عليه السلام در كنار مرقد پدر بزرگوارش دفن شده غيرقابل ترديد است. از اين رو علامه مجلسى با اشاره به اين گزارشها مىگويد: بدان كه از گزارشهاى گذشته بدست مى آيد كه سر امام حسين - كه درودهاى خدا بر او و دودمانش باد - و بدنهاى آدم و نوح و هود و صالح - كه درودهاى خدا بر آنان باد - در كنار امام على - كه درودهاى خدا بر او باد - دفن هستند. بنابراين شايسته است كه بعد از زيارت امام على عليه السلام همه آنها زيارت شوند.
سر سيدالشهدا عليه السلام به كربلا برگردانده شده
گزارشهايى كه حاكىاند كه سر سيدالشهدا عليه السلام به كربلا برگردانده و به جسد ايشان، ملحق شده است. گفتنى است حديثى از اهل بيت عليهم السلام كه بر اين معنا دلالت داشته باشد، يافت نشد؛ ليكن گزارش صدوق در الأمالى و بيرونى در الآثار الباقية و مستوفى هروى در ترجمه الفتوح و زكريّاى قزوينى در عجائب المخلوقات اين نكته را مىرساند.
همچنين سيد ابن طاووس مىگويد: درباره سر حسين عليه السلام، روايت شده كه [به كربلا] بازگردانده شد و در كنار بدن شريفش را گرفت. همه راويان و واقعهنگاران طَف آن را روايت كردهاند و بر آن اتفاق نظر دارند. نيز روايت شده كه سر مبارك امام عليه السلام پس از برده شدن به شام برگردانده شد و با جسد شريفش در كربلا دفن گرديد.
اگر كسى به خاطر شِناعت و زشتى بيش از حد بردن سر بُريده امام عليه السلام به شام از اين كه اجازه چنين كارى از سوى خداوند داده شده شگفت زده شود، بايد گفت: بردن سر بُريده به شام، شنيعتر و زشتتر از كُشتن امام عليه السلام نيست و خداوند اجازه كشته شدن ايشان و [حتى] اميرمؤمنان عليه السلام را نيز داده است.
سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق
گزارشهايى كه دلالت دارند كه سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام در دمشق، دفن شده است.
سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع
گزارشهايى كه دلالت دارند كه سر مقدس امام عليه السلام در مدينه و در قبرستان بقيع دفن شده است. دسته پنجم گزارشهايى كه از دفن سر امام عليه السلام در مصر (قاهره) حكايت دارند.
تأمّل در گزارشهاى ياد شده نشان مىدهد كه احتمال اول (دفن شدن سر مقدس امام عليه السلام در كنار قبر اميرمؤمنان عليه السلام)، از منظر رواياتى كه به اهل بيت عليهم السلام نسبت داده شدهاند، قولى پذيرفته شده است در حالى كه از ديدگاه مورخان و علماى اماميه و نيز تصور عمومى شيعيان قول به دفن سر در كربلا مشهورتر است و به همين دليل تعيين يكى از دو قول، مشكل است.
منابع
- محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ص379، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، سایت حدیث نت.
پانویس
- ↑ تاريخ الطبرى: ج۵، ص۴۶۷؛ أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۱۲.
- ↑ الأخبار الطوال: ص۲۵۹، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج۶، ص۲۶۳۰.
- ↑ تاريخ الطبرى: ج۵، ص۳۹۳؛ أنساب الأشراف: ج۳، ص۴۲۴.
- ↑ الملهوف: ص۲۲۰؛ مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج۲، ص۷۲.
- ↑ عيون أخبارالرضا عليه السلام: ج۲، ص۲۳، ح۵۱، بحارالأنوار: ج۴۵، ص۱۷۶، ح۲۴.
- ↑ شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹ ر.ك: ص۳۸۷.
- ↑ شرح الأخبار: ج۳، ص۱۵۹، ح۱۰۸۹.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |