عابس بن ابی شبیب الشاکری: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
+ | '''کلیدواژه: یاران امام حسین علیه السلام، شهدای کربلا، عباس بن ابی شبیب شاکری''' | ||
+ | ==عابس بن ابىشبيب شاكرى<ref>عابس بن شبيب هم نوشته اند.</ref>== | ||
+ | از شهداى كربلاست. عابس، از رجال برجسته [[شيعه]] و مردى دلير، سخنور، كوشا و تلاشگر، شب زنده دار، از طايفه بنى شاكر بود. اين طايفه از شيعيان مخلص و فداكار در راه ولايت [[امیرالمومنین]] بودند و از شجاعان عرب بشمار مى آمدند. به آنان «فتيان العرب» مى گفتند. | ||
− | + | از كسانى بود كه وقتى [[مسلم بن عقيل]]، نامه [[امام حسين ]] علیه السلام را براى اهل [[كوفه]] خواند، بپا خاست و اعلام هوادارى و حمايت كرد و پس از بيعت كوفيان با مسلم بن عقيل، به عنوان پيك، نامه اى از سوى آنان به امام حسين علیه السلام در [[مكه]] رساند.<ref> ابصارالعين فى انصارالحسين، ص 74، مقتل الحسين، مقرم، ص 167.</ref> | |
+ | دلاوريهاى او در [[كربلا]] مشهور است. وى همراه همپيمان خود «شوذب»، در حماسه [[عاشورا]] به نبرد پرداخت و شهيد شد.<ref> معارف و معاريف، ج4، ص1476.</ref> رشادتهاى او چنان بود كه سپاه كوفه از نبرد تن به تن با وى ناتوان بودند. | ||
− | از | + | به دستور عمر سعد، از اطراف او را سنگباران كردند. او هم زره از تن بيرون آورد و كلاهخود از سر برداشت و لخت شد و با تيغ بر دشمن حمله كرد و يك تنه آنقدر جنگيد تا در قلب ميدان و محاصره دشمن به شهادت رسيد.<ref>سفينة البحار، ج2، ص147، انصارالحسين، ص80.</ref> سر او را از پيكرش جدا ساختند. سر مطهرش در دست عده اى بود و هر كدام مدعى بودند كه من بودم كه او را كشتم، تا به جايزه اى دست يابند.<ref>ابصارالعين، ص 74.</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references/> | ||
− | + | ==منابع== | |
− | + | * جواد محدثی، فرهنگ عاشورا. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == | ||
− | |||
− | |||
− | جواد | ||
[[رده:شهدای کربلا]] | [[رده:شهدای کربلا]] | ||
+ | {{الگو:واقعه عاشورا}} |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۸
کلیدواژه: یاران امام حسین علیه السلام، شهدای کربلا، عباس بن ابی شبیب شاکری
عابس بن ابىشبيب شاكرى[۱]
از شهداى كربلاست. عابس، از رجال برجسته شيعه و مردى دلير، سخنور، كوشا و تلاشگر، شب زنده دار، از طايفه بنى شاكر بود. اين طايفه از شيعيان مخلص و فداكار در راه ولايت امیرالمومنین بودند و از شجاعان عرب بشمار مى آمدند. به آنان «فتيان العرب» مى گفتند.
از كسانى بود كه وقتى مسلم بن عقيل، نامه امام حسين علیه السلام را براى اهل كوفه خواند، بپا خاست و اعلام هوادارى و حمايت كرد و پس از بيعت كوفيان با مسلم بن عقيل، به عنوان پيك، نامه اى از سوى آنان به امام حسين علیه السلام در مكه رساند.[۲]
دلاوريهاى او در كربلا مشهور است. وى همراه همپيمان خود «شوذب»، در حماسه عاشورا به نبرد پرداخت و شهيد شد.[۳] رشادتهاى او چنان بود كه سپاه كوفه از نبرد تن به تن با وى ناتوان بودند.
به دستور عمر سعد، از اطراف او را سنگباران كردند. او هم زره از تن بيرون آورد و كلاهخود از سر برداشت و لخت شد و با تيغ بر دشمن حمله كرد و يك تنه آنقدر جنگيد تا در قلب ميدان و محاصره دشمن به شهادت رسيد.[۴] سر او را از پيكرش جدا ساختند. سر مطهرش در دست عده اى بود و هر كدام مدعى بودند كه من بودم كه او را كشتم، تا به جايزه اى دست يابند.[۵]
پانویس
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |