منابع و پی نوشتهای متوسط
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
شناسه ناقص است
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آراستگی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
'''آراستگی''' منطبق بر فطرت الهی و از دستورات اکید شارع مقدس است. انسان به اقتضای [[فطرت]]، جویای پاكیزگی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است، از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد. از آنجا كه دین‌ مقدس‌ [[اسلام]] بر پایه فطرت الهی است، به پیروانش دستور می‌دهد تا همواره، مظاهر زشتی و پلیدی و بوهای بد و نفرت‌انگیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را به ویژه هنگام برخورد با دیگران زینت كنند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.
+
'''آراستگی''' منطبق بر فطرت الهی و از دستورات اکید شارع مقدس است. انسان به اقتضای [[فطرت]]، جویای پاكیزگی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است، از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد. از آنجا كه دین‌ مقدس‌ [[اسلام]] بر پایه فطرت الهی است، به پیروانش دستور می‌دهد تا همواره، مظاهر زشتی و پلیدی و بوهای بد و نفرت‌انگیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را به ویژه هنگام برخورد با دیگران زینت كنند. در روایات به غایت، زکات و آفت آراستگی<ref>کنزالعمال، ح 44091.</ref> اشاره شده است.
  
 
==تعریف آراستگی==
 
==تعریف آراستگی==

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱

آراستگی منطبق بر فطرت الهی و از دستورات اکید شارع مقدس است. انسان به اقتضای فطرت، جویای پاكیزگی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است، از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد. از آنجا كه دین‌ مقدس‌ اسلام بر پایه فطرت الهی است، به پیروانش دستور می‌دهد تا همواره، مظاهر زشتی و پلیدی و بوهای بد و نفرت‌انگیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را به ویژه هنگام برخورد با دیگران زینت كنند. در روایات به غایت، زکات و آفت آراستگی[۱] اشاره شده است.

تعریف آراستگی

آرایش و آراستگی، به معنای زیبایی، جمال و جلوه است. آراستن، مصدر از همین ماده، به معنای آرایش کردن، مزین کردن، تحسین کردن و زیور کردن است. هم چنین به معنای منظم کردن و مرتب کردن و به معنای مهیا کردن و آماده کردن نیز آمده است[۲] که با معنای اول هماهنگ و مرتبط است؛ زیرا ایجاد نظم و ترتیب در اشیاء و چینش خاص بین اجزاء، سبب زیبایی شیئ شده و آن را برای هدف مورد نظر آماده می کند.

اهمیت آراستگی

در مورد اهمیت آراستگی همین بس که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ»؛[۳] ما آسمان نزدیک [=پایین‌] را با ستارگان آراستیم.

همانطور که از این آیه استفاده می شود، خداوند ستارگان را زینت های آسمان قرار داده و از آن با عنوان نعمت یاد می‌کند؛ بنابراین زینت فی‌نفسه امری پسندیده است. لذا خداوند در خلقت آسمانها و زمین از زینت استفاده نموده است.

همچنین بهره‌گیری از زینت را برای مسلمانان مجاز دانسته و آنها را به آراستگی فرامی‌خواند و نظر کسانی را که به غلط، آراستگی و زینت را با دین و آموزه‌های ناب آن در تضاد می‌پندارند، مردود می‌شمارد: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا ...»؛[۴] ای رسول! بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگان خود بیرون آورده و نیز روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: این برای کسانی است که ایمان آورده‌اند.

از نظر قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود موجودات زیبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمت‌های گرانبهای آفریدگار حکیم است.[۵]

قرآن‌کریم در آیه‌ای انسان‌ها را به آراستگی و برگرفتن زینت‌های خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می‌کند: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ...»؛[۶] ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را در هر مسجدی برگیرید.[۷] که البته این توصیه منحصر به آرایش‌ ظاهری نبوده و زینت های معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می‌شود. سپس در آیه بعد، حکم کلی‌تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی و زینت را با دین و تعالیم آسمانی مغایر می‌پندارند، مردود می‌شمارد.

در سیره پیامبر خدا صلی الله ‌علیه ‌و‌آله آمده است که هرگاه ایشان قصد خروج از خانه یا پذیرفتن کسی‌ را داشت، موی سر خود را شانه می‌زد، سر و وضع خود را مرتب می‌کرد. خویشتن را می‌آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی می‌نگریست. وقتی سبب این کار را می‌پرسیدند، می‌فرمود: «اِنَّ اللّه‌َ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یَتَهَیّأ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ»؛[۸] خداوند متعال دوست دارد که بنده‌اش چون به سوی برادران خود بیرون می‌رود خود را برای‌ آنها منظم کند و خود را بیاراید و زیبا سازد.

هزینه‌ای که آن حضرت برای تهیه عطر و بوی‌ خوش مصرف می‌کرد، از هزینه خوراکش بیشتر بود و در شب تاریک قبل از آن که با چشم دیده شود، از بوی خوشی که از او در فضا پراکنده بود، شناخته می‌شد.[۹]

امیر‌المؤمنین علیه‌السلام نیز که خود در غایت زهد و ساده زیستی بود، هرگز سهل‌انگاری در آراستگی و آراسته بودن را روا نمی‌دانست. روایتی از آن حضرت نقل شده که نشان می‌دهد رفاقت و صمیمیت و خویشاوندی نباید باعث کوتاهی در این امر شود. آن حضرت فرمود: «لِیتَزَیّنَ اَحَدُکُم لأَخیهِ الْمُسْلِمِ کما یتَزَیّنَ لِلْغَریبِ الَّذی یحِبُّ أَنْ یَراه فی أحسن الهَیئة»؛[۱۰] هر یک از شما برای برادری که به دیدنتان آید خود را بیارائید چنانکه برای بیگانه‌ای مایلید در بهترین قیافه شما را ببیند، زینت می‌کنید.

از امام باقر علیه السلام نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه وآله از هر کوی و برزنی که عبور می‌کرد، تا مدتی بوی خوشی فضای آنجا را معطر می ساخت به گونه‌ای که مردم می‌فهمیدند که رسول خدا صلی الله علیه وآله از آن محل عبور کرده است.[۱۱]

در تعالیم پیشوایان اسلام در خصوص آراستگی ظاهر، توصیه‌های فراوانی مطرح شده که این مختصر را گنجایش همه آنها نیست. از آن جمله است توصیه به پوشیدن لباس پاکیزه و آراسته، شانه‌زدن و مراقبت از موی سر و محاسن، تمیز نگه داشتن بدن و زدودن موهای زاید آن، کوتاه‌کردن‌ ناخن و موی شارب و درون‌بینی و پرهیز از آنچه که موجب نفرت و کراهت دیگران می‌شود، از قبیل بوی بد دهان که ناشی از مسواک نزدن و خلال نکردن دندانهاست.[۱۲]

نتیجه آن که اسلام، روی اصل آراستگی ظاهر (همچون آراستگی باطن) تأکید کرده است. وارستگی از قید ظواهر، هرگز به این معنا نیست که شخص خود را از هر گونه آرایش ظاهری محروم کند و بدین وسیله در نظر دیگران خوار و بی مقدار جلوه نماید.

البته باید به این نکته هم توجه داشت که در این امر نباید از حد افراط و تفریط بیرون رفت. از این رو مرزهایی برای آن بیان شده است؛ مثلاً در فقه، پوشیدن لباس شهرت، خود را در پوشش، شبیه کافران در آوردن و پوشش با هدف فتنه‌انگیزی و... جایز دانسته نشده است. بر این اساس، همان طور که آراستگی حلال و شایسته موجب استحکام و ایجاد نشاط و سلامت در ارتباطها می‌شود، آراستگی ناشایست و حرام، با این امور منافات دارد و موجب مفسده برای فرد و جامعه می‌شود.

انواع آراستگی

آراستگی به دو نوع است: آراستگی باطنی (روحی) و ظاهری.

آراستگی روحی

قبل از پرداختن به آراستگی جسمی و ظاهری از منظر معصومان علیهم السلام، به پاکیزگی روح و آراستن باطن در کلام آن بزرگواران می‌پردازیم. آراستگی روح را به سه بخش می‌توان تقسیم کرد:

۱. آراستگی اندیشه: این آراستگی را می‌توان به سه زینت اساسی خلاصه کرد: علم، حکمت و ادب.

  • علم: امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «الْعِلْمُ زَینُ الْأَغْنِیاءِ وَ غِنَی الْفُقَرَاء»؛[۱۳] دانش، زینت دهنده ثروتمندان و بی‌نیاز کننده فقرا است. در حدیث دیگری فرمود: «الْعِلْمُ أَشْرَفُ حِلْیةٍ وَ عَطِیة»؛[۱۴] دانش والاترین و بلندترین زیور و هدیه (بخشیده شده) است.
  • حکمت: «عَلَیکَ بِالْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا الْحِلْیةُ الْفَاخِرَة»؛[۱۵] فراگیر حکمت را، بدرستی که آن زیوری است فاخر. مراد از حکمت، «علم راست و کردار درست است» و فاخر، هر چیز نفیس و نیکوئیست.
  • ادب: امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «حُسْنُ الْأَدَبِ زِینَةُ الْعَقْل‌»؛[۱۶] ادب نیکو، زیور و زینت خرد و عقل است.

۲. آراستگی گفتار: بطور خلاصه‌، منظور از آراستگی در گفتار، دروغ نگفتن، ناسزا نگفتن، دشنام ندادن، غیبت نکردن، تهمت نزدن، آبرو نریختن و غیر اینهاست. چاره همه این گناهان، سکوت است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «الصَّمْتُ کَنْزٌ وَافِرٌ وَ زَینُ الْحَلِیمِ وَ سَتْرُ الْجَاهِل‌»؛[۱۷] سکوت گنجی است فراوان و زینت شخص حلیم و بردبار و پوششی است برای جاهل و نادان‌.

۳. آراستگی رفتار: منظور از آراستگی در رفتار، انصاف، وفا و بردباری، سخاوت و... است. امام علی علیه السلام می‌فرماید: «زَینُ الْمُصَاحَبَةِ الِاحْتِمَال‌»[۱۸] زینت مصاحبت، تحمل کردن است؛ یعنی تحمل کردن بی‌ادبیهای مصاحب (دوست) یا تحمل دیون و اخراجات و مؤنات او هرگاه و هر زمان که محتاج باشد. و امام صادق علیه السلام در این زمینه می‌فرماید: «رَأَیتُ الْوَفَاءَ یُزَیّنُ الرِّجَال‌»؛[۱۹] چنین است که وفا، مردان را زینت می‌دهد. همچنین امیرمؤمنان علیه السلام می‌فرماید: «السَّخَاءُ یکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ یزَیّنُ الْأَخْلَاق‌»؛[۲۰] سخاوت دوستی را کسب می‌کند؛ یعنی باعث می‌شود که مردم با او دوست شوند و خوبیها و خصلتها را زینت و آرایش می‌دهد.

آراستگی ظاهری

۱. پاکیزگی عمومی: پاکیزگی گذشته از تأثیر بسزایی که در سلامت شخصی و اجتماعی انسان دارد، موجب دلپذیری و جلب نظر بیننده می‌شود، بلکه یکی از خواسته‌های فطری انسان است و با سرشت انسان آمیخته شده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرماید: «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَان‌»؛[۲۱] پاکیزگی جزئی از ایمان است. یعنی یکی از نشانه‌های مؤمن، پاکیزگی و آراستگی است.

امام رضا علیه السلام می‌فرماید: «مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیاءِ التَّنَظُّف‌»؛[۲۲] پاکیزگی از اخلاق انبیاست.

امام صادق علیه السلام در قسمتی از حدیث خود می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یحِبُّ الْجَمَالَ وَالتَّجَمُّلَ وَ یکْرَهُ الْبُؤْسَ وَالتَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یرَی عَلَیهِ أَثَرَهَا. قِیلَ وَ کَیفَ ذَلِکَ قَالَ ینَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یطَیبُ رِیحَهُ - وَ یحَسِّنُ دَارَهُ وَ یکْنُسُ أَفْنِیتَهُ حَتَّی إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ ینْفِی الْفَقْرَ وَ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ»؛[۲۳] همانا خدا دوست دارد زیبائی و زیبانمائی را و زشت می‌دارد. بدحالی و بدنمائی را زیرا خدا عزوجل چون نعمتی به بنده دهد دوست دارد اثرش را در او بیند، گفته شد، چگونه؟ فرمود: جامه خوب و پاکیزه و بوی خوش بزند و خانه خوب و گرد و غبار خانه را جاروب کند، تا این که چراغ را پیش از غروب خورشید روشن کند که فقر را ببرد و روزی را بیفزاید.

در حدیثی از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مورد شخصی آلوده چنین آمده است: «اِنّ اللهَ تَعالی یبغِضُ الوَسِخَ والشَعِثَ».[۲۴] خداوند متعال شخص آلوده و ژولیده را دشمن می‌دارد.

۲. رسیدگی به موی سر: موی سر یکی از جلوه‌گرترین اجزای بدن است و زیبایی رو و صورت با موی سر جلوه پیدا می‌کند. به همین دلیل، امامان معصوم علیهم السلام سفارش‌هایی درباره موی سر بیان کرده‌اند.

امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَن‌»؛[۲۵] از زیباترین زیبایی‌ها، موی نیکو و قشنگ است.

در جای دیگر می‌فرماید: «الشَّعْرُ الْحَسَنُ مِنْ کِسْوَةِ اللَّهِ فَأَکْرِمُوه‌»؛[۲۶] موی خوب و زیبا یک پوشاک خدایی است، پس آن را گرامی دارید.

امام رضا علیه السلام فرمود: «ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ إِحْفَاءُ الشَّعْرِ وَ کَثْرَةُ الطَّرُوقَة»؛[۲۷] سه چیز است که از آداب و سنن پیامبران است، عطر زدن، مو گذاشتن و بسیار همبستر شدن (فزونی همسر).

حضرت امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یحِبُّ الْجَمَالَ وَ یحِبُّ أَنْ یرَی أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَی عَبْدِه‌»؛[۲۸] خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد و دوست دارد آثار نعمت خود را بر بنده‌اش ببیند.

پانویس

  1. کنزالعمال، ح 44091.
  2. لغت‏نامه دهخدا مدخل آرايش و ستردن.
  3. سوره صافات، آیه ۶.
  4. سوره اعراف، آیه ۳۲.
  5. ر.ک: سوره نحل، آیات ۵-۶؛ سوره حج، آیه ۵؛ سوره کهف، آیه ۷؛ سوره صافات، آیه ۶؛ سوره فصلت، آیه ۱۲؛ سوره ملک، آیه ۵؛ سوره حجر،‌ آیه ۱۶؛ سوره ق، آیه ۶.
  6. سوره اعراف، آیه ۳1.
  7. سوره اعراف، آیه ۳۱.
  8. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، چاپ اول، ج۲، ص۷۷۴ و سنن النبی ج۱، ص۴۳.
  9. همان، ص۲۴۸.
  10. مجلسی محمد باقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، نوبت دوم، ج‌۱۰، ص۹۱.
  11. بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۴۹.
  12. ر.ک: حلیه المتقین، علامه مجلسی، باب‌های پنجم، ششم، هفتم.
  13. عبدالواحد، آمدی؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۴۲.
  14. همان، ص۲۸۱.
  15. همان، ص۵۸.
  16. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، نوبت دوم، ج۷۸، ص۸۰ و ج‌۷۴، ص۱۱۲.
  17. همان، ج‌۶۸، ص۲۷۴.
  18. عبدالواحد، آمدی؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۴۲۰.
  19. همان، ج۴۷، ص۳۲.
  20. همان، ص۳۷۸.
  21. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، نوبت دوم، ج۲۱، ص۲۵۷ و ج‌۵۹، ص۲۸۹.
  22. همان، ج۷۵، ص۳۳۵.
  23. همان، ج‌۷۳، ص۱۷۶.
  24. نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده، تهران، بدرقه جاویدان، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، کلمات قصار، ص۳۰۴.
  25. کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌۲، ص۶۱۵.
  26. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، نوبت دوم، ج‌۷۳، ص۱۱۳.
  27. ابومحمد حرّانی؛ تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، ۱۳۸۳، نوبت سوم، ص۸۰۲.
  28. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، چاپ اول، ج۲، ص۷۷۲. والمتقی الهندی؛ کنزالعمال، بیروت لبنان، موسسه الرساله، ۱۳۹۹ه، چاپ پنجم، حدیث ۱۷۱۶۶.

منابع