وفای به عهد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
«وفای به عهد و پیمان»، از قوانین بینالمللى اسلام است و هیچ کس حق ندارد به عهدش بىوفایى کند، حتى نسبت به کفار. در قرآن و روایات، وفای به عهد از ویژگیهای مؤمنان شمرده شده و بر آن بسیار تأکید شده است.
وفای به عهد در قرآن
- وفای به عهد علامت ایمان: قرآن مجید یكی از ویژگی ها و خصوصیات افراد باایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید: «وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»؛[۱][۲] مؤمنان آنها هستند كه امانت ها و عهد خود را مراعات می كنند.
- وفای به عهد نشانه نیكوكاران: در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیكوكار دانسته و می فرماید: «... وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ...»؛[۳] و نیكوكاران كسانی هستند كه به عهد خود (هنگامی كه عهد بستند) وفا می كنند... .
- وفای به عهد از اوصاف پیامبران: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا»؛[۴] در كتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد كن كه او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود. در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوت و رسالت می آورد، گویی كه وفای به عهد پایه نبوت است.
- مسؤلیت در برابر وفای به عهد: «... وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا»؛[۵]به عهد (خود) وفا كنید كه از عهد سؤال می شود.
وفای به عهد در روایات
در روایات نیز به وفای به عهد و پیمان توصیه فراوان شده است:
الف. وفای به عهد، ویژگی مؤمنان:
- پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «من كان یؤمن بالله والیوم الآخر فلیَفِ اذا وعدَ»؛[۶] آن كس كه به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده خود وفا كند.
- امام علی علیه السلام فرمود: «ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین»؛[۷] وفای به عهد از نشانه های مردم متدین است.
- در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «لا دینَ لمن لا عهدَ له»؛[۸] كسی كه پای بند به پیمان خود نباشد دین ندارد.
ب. وفای به عهد، از حقوق ایمانی:
- امام صادق علیه السلام فرمود: «المؤمن اَخو المؤمن عینُه و دلیلُه لایخونُه و لایظلمُه و لایغشّه ولایَعده عِدَة فیُخلفه»؛[۹] مؤمن برادر مؤمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی كند و ستم روا نمی دارد و او را فریب نمی دهد و به او وعده ای نمی دهد كه تخلّف كند.
ج. ارزیابی توانایی، هنگام تعهد:
- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «لاتَعِد بما تعجزُ عن الوفاء»؛[۱۰] چیزی را كه از وفاكردن به آن عاجزی وعده مكن.
- امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «لا تَعِدَنّ عِدَةً لاتثِقُ من نفسك بِإنجازها»؛[۱۱] چیزی را كه یقین به وفای آن نداری وعده مده.
د. خُلف وعده، علامت نفاق:
- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آیة المنافق ثلاثٌ إذا حدِث كَذِب و إذا وعدَ أخلفَ و إذا ائتُمن خانَ»؛[۱۲] نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شكنی و خیانت در امانت.
ه. خُلف وعده، موجب خشم خدا:
- امام علی علیه السلام در فرمان خود به مالك اشتر فرمود: «إیاك... ان تَعِدَهم فتتبع موعدَك بخُلفك... و الخُلف یوجب المَقت عندالله و الناس قال الله تعالی «كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۱۳]...»؛[۱۴] بپرهیز از این كه به مردم وعده بدهی و تخلّف كنی... زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنانكه قرآن می فرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است كه بگویید چیزی را كه به آن عمل نمی كنید...».
- امام صادق علیه السلام فرمود: «عِدَةُ المؤمن اَخاه نذرٌ لا كفّارَة له فمن أخلف فبخُلف الله بدأ ولِمَقته تعرّض و ذلك قوله: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۱۵] 💠 «كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۱۶]»؛[۱۷] وعده مومن به برادرش مانند نذری است که کرده، پس اگر به آن وفا نکند گویی با خدا خلف وعده کرده و در معرض خشم او قرار گرفته است، چنانكه فرمود: «ای مؤمنان! چرا چیزی را می گویید که خود عمل نمی کنید؟ نزد خدا به شدت موجب خشم است که چیزی را بگویید که خود عمل نمی کنید».
پانویس
- پرش به بالا ↑ سوره مؤمنون، آیه ۸.
- پرش به بالا ↑ سوره معارج، آیه ۳۲.
- پرش به بالا ↑ سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- پرش به بالا ↑ سوره مریم، آیه ۵۴.
- پرش به بالا ↑ سوره اسراء، آیه ۳۴.
- پرش به بالا ↑ اصول كافی، ج2/ص364، حدیث 2.
- پرش به بالا ↑ سفینة البحار، ج2/ص675.
- پرش به بالا ↑ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج72/ص 96.
- پرش به بالا ↑ اصول كافی، ج2/ص166، حدیث 3.
- پرش به بالا ↑ فهرست غرر، ص 407، شماره 10177.
- پرش به بالا ↑ همان، شماره 10297.
- پرش به بالا ↑ المستطرف، ج1/ ص198.
- پرش به بالا ↑ سوره صف، آیه ۳.
- پرش به بالا ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 53.
- پرش به بالا ↑ سوره صف، آیه ۲.
- پرش به بالا ↑ همان، آیه ۳.
- پرش به بالا ↑ اصول كافی، ج2/ص364، حدیث 1.
منابع
- نقطههای آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی كنی.