آیه 70 سوره نمل: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | «ضَیْقٍ»: تنگی. دلتنگی. غمگینی | + | «ضَیْقٍ»: تنگی. دلتنگی. غمگینی. |
+ | |||
==نزول== | ==نزول== | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۹
<<69 | آیه 70 سوره نمل | 71>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (ای رسول) تو بر (کفر و بدبختی) این کافراناند اندوهناک مشو و از مکر آنان نیز دلتنگ مباش.
و بر آنان [که با حق دشمنی می کنند] اندوه مخور و از نیرنگی که همواره به کار می گیرند، دلتنگ مباش.
و بر آنان غم مخور، و از آنچه مكر مىكنند تنگدل مباش.
بر ايشان اندوهگين مباش و از حيلهاى كه مىانديشند تنگدل مشو.
از (تکذیب و انکار) آنان غمگین مباش، و سینهات از توطئه آنان تنگ نشود!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«ضَیْقٍ»: تنگی. دلتنگی. غمگینی.
نزول
هنگامى که کفار و مشرکین گفتند: که گفتار محمد اساطیرى بیش نیست و افسانههاى پیشینیان مى باشد. پیامبر سخت محزون و غمگین گردید و این آیه درباره تسکین خاطر او نازل شد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ «69»
بگو: در زمين بگرديد پس بنگريد كه فرجام گنه پيشگان چگونه بوده است.
وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ «70»
و بر (انحراف و عواقب شوم) آنان اندوه مخور و از آنچه مكر (و توطئه) مىكنند، دلتنگ مباش.
نکته ها
قرآن بارها با جملهى «سِيرُوا»* يا «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا»* مردم را براى سير در زمين تشويق كرده و در اكثر موارد براى انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگى مجرمان بوده است.
پیام ها
1- بازديد از آثار بجا مانده از ستمگران تاريخ، يكى از ابزار رشد و تربيت است. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
2- تاريخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد كه بر اساس آن اصول، عبرتهاى گذشته مىتواند براى امروز درس باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
3- سفرها بايد هدفدار باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
4- حفظ آثار گذشتگان، براى پندگيرى آيندگان لازم است. «فَانْظُرُوا»
5- مناطقى كه با قهر خدا قلع و قمع شده، مناطق ملى است و بازديد از آنها بايد براى همگان بدون مانع باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا
6- مجرمان، بد عاقبت هستند. «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ» (جرم پى در پى، سبب كفر و تكذيب مىشود).
7- گناه، كيفر دنيوى و اخروى دارد. (مشت نمونه خروار است، قهر دنيوى را ببينيد تا به قهر اخروى پى ببريد). «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ»
8- وقتى كه عاقبت مجرمان، قلع و قمع شدن است، چرا براى لجاجت و عناد
جلد 6 - صفحه 450
آنان محزون باشيم؟ «لا تَحْزَنْ»
9- پيامبر حتّى براى هدايت دشمنان مكّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ ... يَمْكُرُونَ
10- پيامبران، تحت حمايت الهى هستند. «لا تَحْزَنْ- لا تَكُنْ» خداوند پيامبرش را تسلى مىدهد.
غم مخور زان رو كه غمخوارت منم
وز همه بدها نگهدارت منم
از تو گر اغيار برتابند روى
اين جهان و آن جهان يارت منم
11- توان و ظرفيّت انسانها حتّى انبيا، محدود است. «فِي ضَيْقٍ» نگرانى پيامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حيلهى كفّار و بىاثر ماندن تبليغ خودش بود كه خداوند به او اطمينان وتسلّى مىدهد. «لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ»
12- دشمنان اسلام، دائماً مشغول حيله و توطئه هستند. «يَمْكُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70)
بعد از آن به جهت تسليه خاطر مبارك حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمايد:
وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ: و اندوهناك مشو اى پيغمبر از تكذيب و اعراض مشركان، وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ: و مباش در تنگدلى و آزرده خاطرى از آنچه مىكنند ايشان، كه من حافظ و نگهدارنده توام و تو را از شر آنان حفظ نمايم و مكر آنها را از تو دفع نمايم و تو را بر ايشان غالب گردانم. و خداى تعالى وعده خود را منجز فرمود و آنچه كفار و معاندين مكرها كردند و حيلهها نمودند براى اضمحلال آن حضرت و انهدام دين آن سرور، خود و اساس خاندان آنها بكلى محو و نابود گرديد و حيل و خدعههاى آنها به خودشان بازگشت كرد.
«1» نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 82 الغرّاء). ص 198.
جلد 10 - صفحه 76
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)
ترجمه
و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان
بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران
و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پارهاى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد
و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند
و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينههاشان و آنچه را آشكار ميكنند
و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.
تفسير
بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعدهاى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانههاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مىپردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت
جلد 4 صفحه 163
با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كردهاند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّهاى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لا تَحزَن عَلَيهِم وَ لا تَكُن فِي ضَيقٍ مِمّا يَمكُرُونَ (70)
و محزون نباش اي رسول محترم بر اينها و نبوده باش در ضيق و تنگي و سختي از آنچه اينکه كفار مكر ميكنند.
حزن پيغمبر (ص) از جهاتي بود يكي آنكه وجود مباركش رءوف و مهربان بود مقصودش نجات و هدايت و ارشاد اينها بود و اينها ايمان نميآوردند لذا در آيات بسيار خداوند دلداري ميداد او را من جمله همين آيه:
وَ لا تَحزَن عَلَيهِم و من جمله آيه شريفه إِنَّكَ لا تَهدِي مَن أَحبَبتَ وَ لكِنَّ اللّهَ يَهدِي مَن يَشاءُ (قصص آيه 56) و من جمله ذَرهُم يَأكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوفَ يَعلَمُونَ.
(حجر آيه 3) و غير اينها ديگر حزن پيغمبر براي مؤمنين بود که در شكنجه كفار گرفتار بودند و اذيتهايي که بآن حضرت و اصحابش ميكردند خداوند در آيات بسيار وعده نصرت و غلبه بر آنها و نجات مؤمنين بحضرتش ميداد. و من جمله اسباب حزن پيغمبر از منافقين که پس از رحلتش با اهل بيتش چه ميكنند از خلفاء ثلاثه و بني اميه و بني العباس و خوابي که ديده بود که بوزينهها بر منبرش بالا ميروند که بني اميه و بني مروان بودند که هزار ماه مدت آنها طول كشيد خداوند سوره قدر و شب قدر را باو عنايت فرمود که لَيلَةُ القَدرِ خَيرٌ مِن أَلفِ شَهرٍ براي تسليت خاطر مباركش و من جمله وقايع دوره آخر الزمان که اخبار ملاحمش گويند از تضييع صلوة و افشاء فحشاء و ظلم و جور و تشبه رجال بنساء و بالعكس و غير اينها که خداوند وعده ظهور حضرت بقية اللّه و دور رجعت را باو داد که فرمود وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُم وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دِينَهُمُ الَّذِي ارتَضي
جلد 14 - صفحه 177
لَهُم وَ لَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً يَعبُدُونَنِي لا يُشرِكُونَ بِي شَيئاً (نور آيه 55).
وَ لا تَكُن فِي ضَيقٍ خود را بزحمت مينداز و بر خود تنگ مگير.
مِمّا يَمكُرُونَ مكرها و حليهها و تزويرهاي آنها که در هر عصري چه اندازه بكار ميزنند و بنام زرنگي و فطانت و سياست مينامند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 70)- از توطئههای آنها نگران مباش! از آنجا که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله از انکار و مخالفت آنها رنج میبرد و به راستی دلش برای آنها میسوخت و عاشق هدایت و بیداری آنها بود و از سوی دیگر، همواره با توطئههای آنها مواجه بود این آیه، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را دلداری داده، میگوید: «و (از تکذیب و انکار) آنها غمگین مباش» و زیاد غصه آنها را مخور (وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ).
«و سینهات از توطئه آنان تنگ نشود» که ما پشتیبان و یار و یاور توایم (وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.