آیه 19 سوره حدید: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الصِ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''صديقون''': صديق صيغه مبالغه است و آن كسى است كه هم قولش صدق است و هم عملش، يعنى: راستگو و راست كردار.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص26</ref> | |
+ | |||
==نزول== | ==نزول== | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۰
<<18 | آیه 19 سوره حدید | 20>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آوردند به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزد خدا اجر شهیدان است، پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) مییابند. و آنان که کافر شده و آیات ما را تکذیب کردند آنها اهل آتش دوزخند.
و کسانی که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند، آنانند که صدّیقان و گواهان [اعمال] نزد پروردگارشان هستند، [و] برای آنان است پاداش [اعمال] شان و نور [ایمان] شان و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را انکار کردند، آنان اهل دوزخ اند.
و كسانى كه به خدا و پيامبران وى ايمان آوردهاند، آنان همان راستينانند و پيش پروردگارشان گواه خواهند بود [و] ايشان راست اجر و نورشان؛ و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كردهاند آنان همدمان آتشند.
كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند، راستگويان و راستكارانند. و شهيدان در نزد پروردگارشان هستند. صاحب پاداش و نور خويشند. و آنها كه كافرند و آيات ما را تكذيب مىكنند، در جهنمند.
کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان؛ و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها دوزخیانند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- صديقون: صديق صيغه مبالغه است و آن كسى است كه هم قولش صدق است و هم عملش، يعنى: راستگو و راست كردار.[۱]
نزول
موفق بن احمد از علماى عامه مرفوعاً از ابن عباس نقل نماید که گفت: عده اى از رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره این آیة سؤال کردند که در شأن چه کسى نازل شده است؟
فرمود: هنگامى که روز قیامت برپا شود لوائى از نور سفید تعبیه شده و منادى ندا کند و گوید کسى که سید الوصیین است، برخیزد و این لواء را در دست بگیرد در این میان على بن ابىطالب از جاى برمیخیزد و لواء مزبور بدست او داده شود و با او جمیع سابقین از مهاجرین و انصار برخیزند تا این که على بر منبرى از نور جلوس مى کند و جمیع مؤمنین بر او عرضه میشوند و پاداش یکایک آنها بدست ایشان داده شود.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «19»
و كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند، آنان همان كسانى هستند كه سر تا پا صداقتند و نزد پروردگارشان گواهانند، پاداش و نورشان را دارند و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنان اصحاب دوزخند.
جلد 9 - صفحه 475
نکته ها
«صديق» به كسى گفته مىشود كه سر تا پا راستى و درستى است و دل و زبان و عمل او يكى است و صداقت جزء خلق و خوى او شده است. در قرآن، اين لقب به كسانى همچون ابراهيم، ادريس، يوسف و مريم عليهم السلام داده شده است، ولى اين آيه راه صديق شدن را به روى همه كسانى كه اهل ايمان باشند، باز كرده است.
«شهداء» به معناى گواهان است كه شامل شهيدان در جبههى نبرد نيز مىشود.
پیام ها
1- ايمان به خدا و تمام انبيا، نشانهى صداقت انسان است. آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ... هُمُ الصِّدِّيقُونَ
2- براى كسانى كه در دنيا، از نور هدايت انبيا بهرهمند شدهاند، در قيامت، نور خواهد بود. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ»
3- تشويق خوبان و تهديد بدان در كنار هم لازم است. أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ ...
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ
4- مؤمنان، هم اجر دارند و هم نور. «أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ» ولى كافران، تنها كيفر دارند.
«أَصْحابُ الْجَحِيمِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «19»
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ: و آن كسانى كه ايمان آورند به خدا، وَ رُسُلِهِ: و پيغمبران او كه بنا به مشهور يكصد و بيست و چهار هزار بودند و شك نياوردند در اخبار و احكام ايشان، أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ: اين جماعت ايشانند بسيار راستگويان در اقوال و افعال و شهيدان در راه خدا، عِنْدَ رَبِّهِمْ: نزد پروردگارشان، يعنى مؤمنان ثابت قدم در ايمان و طاعت، به منزله كسانيند كه سبقت كرده باشند در تصديق خدا و رسول و شهيد شدهاند در راه خدا.
عياشى- به اسناد خود از منهال قصاب روايت كند كه خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض كرد: يابن رسول اللّه دعا فرما تا خداى تعالى شهادت روزىام فرمايد. فرمود: «ان المؤمن شهيد» بعد از آن اين آيه تلاوت نموده. «1»
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 244، حديث 74.
جلد 13 - صفحه 34
لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ: مر ايشان راست مزد طاعت صديقان و شهيدان، يعنى مثل اجر ايشان و مثل نور ايمان ايشان كه در روز قيامت به آن مهتدى شده به بهشت روند.
تنبيه: آيه شريفه مقام و منزلت شأن مؤمنين حقيقى را فرمايد كه در رتبه جلالت به منزله صديقان و شهداء باشند، و احاديث آل عصمت صلوات اللّه عليهم اجمعين در اين قسمت وارد شده از جمله:
1- در تهذيب- از حضرت سجاد عليه السّلام: انّ هذه لنا و لشيعتنا: بدرستى كه اين آيه در حق ما و شيعيان ما باشد. «1» 2- در محاسن- از پدر بزرگوارش فرمود: ما من شيعتنا الّا صديق شهيد. قيل: انّى يكون ذلك و عامّتهم يموتون على فرشهم؟ فقال: اما تتلو فى كتاب اللّه فى الحديد:
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ. قال: لو كان الشّهداء كما يقولون كان الشّهداء قليلا: «2» نيست از شيعيان ما مگر كه صديق و شهيد است.
عرض شد از كجا باشد آن و حال آنكه عموم آنها مىميرند بر رختخواب خود؟
پس فرمود آيا تلاوت ننمودى كتاب خدا را در سوره حديد «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ» فرمود اگر باشد شهيد چنانچه [شما مىگوييد يعنى] «در ركاب پيغمبر شهيد شوند» شهداء كم خواهند بود.
3- عياشى- از حضرت باقر عليه السّلام: العارف منكم هذا الامر، المنتظر له، المحتسب فيه الخير، كمن جاهد و اللّه مع القائم بسيفه. ثمّ قال: بل و اللّه كمن جاهد مع رسول اللّه بسيفه. ثمّ قال الثّالثة: بل و اللّه كمن استشهد مع رسول اللّه فى فسطاطه؛ و فيكم آية من كتاب اللّه، قيل و اىّ آية؟ قال قول اللّه: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ ...» «3»
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 244، حديث 76.
«2» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 244، حديث 77.
«3» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 244، حديث 75.
جلد 13 - صفحه 35
هر كس عارف باشد به امر منتظر به صاحب الامر، مثل كسى است كه با قائم آل محمد به شمشير خود در راه خدا جهاد نموده. پس فرمود: سوگند به خدا مانند كسى است كه جهاد نموده با رسول خدا به شمشير خود، بعد مرتبه سوم فرمود: بلكه سوگند به خدا مانند كسى است كه با پيغمبر خدا شهيد شده باشد در خيمهگاهش؛ و در حق شما آيتى است از كتاب خدا. پرسيدند: كدام است؟
فرمود: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آنانكه كافر شدند به آيات الهى، يعنى انكار توحيد و پيغمبران نمودند، وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و تكذيب نمودند آيات ما را كه بر حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرستاديم، أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ: آن گروه ملازمان جهنمند.
تبصره: آيه تهديد عظيم است نسبت به كفار و معاندين و منكرين آيات بينات و معجزات قاهرات از آتش جهنم، و دليل است بر آنكه خلود در جهنم مخصوص است به كفار، زيرا تركيب مشعر به اختصاص است، و مصاحبت دال بر ملازمت باشد، به حسب عرف؛ پس جهنميان ملازم با آتش خواهند بود و سستى و نجات از آن نسبت به كفار نخواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ «16» اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «17» إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ «18» وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «19» اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ «20»
ترجمه
آيا وقت نشده است براى آنانكه ايمان آوردند كه رقيق و نرم شود دلهاشان براى ياد خدا و آنچه نازل شد از كلام خداوند و نباشند مانند آنان كه داده شدند كتاب را پيش از اين پس دراز شد بر آنان مدّت پس سخت شد دلهاشان و بسيارى از آنان متمرّدانند
بدانيد كه همانا خدا زنده ميگرداند زمين را بعد از مردنش بتحقيق بيان نموديم براى شما دلائل واضحات را شايد كه شما تعقل كنيد
همانا مردان صدقه دهنده و زنانى كه صدقه دهندهاند و وام دادند بخدا وامى نيكو زياد كرده ميشود براى ايشان و براى آنان پاداشى نيكو است
و آنانكه گرويدند بخدا و پيمبرانش آن گروه ايشانند بسيار راستگويان و مانند شهيدانند نزد پروردگارشان براى ايشان است مزد آنها و نور آنان و آنانكه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما را آن گروه اهل دوزخند
بدانيد جز اين نيست كه زندگانى دنيا بازيچه و مشغول كننده و آرايش و مفاخره كردن بر يكديگر ميانتان و مباهات نمودن بزيادتى مال و اولاد است مانند بارانى كه بشگفت آرد زارعان را روئيدنيهايش پس خشك گردد پس بينى آن را زرد پس بگردد خرد
جلد 5 صفحه 147
شده و درهم شكسته و در آخرت عذاب سخت است و آمرزش از خدا و خوشنودى و نيست زندگانى دنيا مگر وسائل فريب.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر احوال اهل نفاق روى سخن را بجانب اهل ايمان معطوف داشته ميفرمايد آيا وقت آن نشده كه دلهاى مؤمنان خاضع و خاشع شود براى ياد خدا و آنچه نازل شده از جانب او براستى و درستى كه قرآن مبين است و آن كه نباشند ايشان مانند اهل كتاب كه قبلا كتب سماوى براى ارشاد آنها نازل شد و بمرور زمان دلهاى آنها قساوت پيدا كرد و پشت پا زدند باحكام الهى و بيشترشان تمرّد نمودند و از اطاعت خدا و پيغمبرشان خارج شدند بدانيد و مأيوس نباشيد از رفتن زنگار دل بتوبه و انابه كه خدا چنانچه زمين مرده را در هر سال زنده ميكند دلهاى مرده را هم ميتواند زنده كند و توفيق طاعت و عبادت دهد ما براى تعقّل و تدبّر و تكميل نفوس شما ادلّه و براهين واضحه اقامه نموديم تا بآنها ارشاد و هدايت شويد كسانيكه از مال حلال خود صدقه دادند در راه خدا يا كسانيكه از صميم قلب ايمان آوردند بخدا و پيغمبر او چون انّ المصدّقين و المصدّقات بتخفيف صاد نيز قرائت شده و وام دادند بخدا وام خوبى چنانچه در آيات سابقه بيان شد خداوند زيادتر از آن بآنها عوض ميدهد و براى ايشان اجر خوب مثمرى خواهد بود و آن كسانيكه گرويدند بخدا و پيغمبران او و اوصياء ايشان آنها بسيار راستگويان و در حكم شهيدانند نزد خداوندشان از براى آنان است اجر شهيدان و نورانيّتشان و آنانكه منكر اصول دين شدند و تكذيب نمودند آيات قرآن و اوصياء پيغمبر آخر الزّمان را آنها مصاحب و ملازم آتش جهنمند و مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه آيه اوّل در شأن اهل ايمان در غيبت امام زمان نازل شده و در آيه دوم مراد از احياء زمين بعد از موت آن كفر اهل زمين است و احياء آنها بظهور آن حضرت چون كافر در حكم مرده است و در بعضى بعدل بعد از جور تفسير شده و در آيه چهارم مراد خداوند از گروندگان بخدا و انبيا كه صدّيقون و شهداء نزد پروردگارند شيعيان اهل بيت اطهارند كه تمام اقوال پيغمبران را تصديق نمودند و چون با محبّت اهل بيت از دنيا ميروند
جلد 5 صفحه 148
خداوند اجر شهداء و نورانيّت آنها را بايشان عنايت ميفرمايد و بنظر حقير محتمل است مراد از شهداء نزد خدا گواهان نزد خدا بر اعمال عباد باشد يعنى شهادت آنها نزد خدا پذيرفته مىشود چنانچه ظاهر است و منافات با روايات ندارد چون اراده بيش از يك معنى از لفظ جائز و در قرآن شايع است ولى چون مستظهر از روايات معناى اوّل بود در ترجمه و تفسير از آن تجاوز ننمودم و بعضى شهداء را بمعناى كشتهشدگان در راه خدا و بعضى مراد از آن را انبياء و اين كلام را منفصل از سابق دانستهاند و متّبع روايات ائمه اطهار است نه اقوال غير ايشان و پس از اين خداوند براى اقبال بندگان بآخرت و زهد در دنيا لذّات آن را از كودكى تا پيرى بترتيب ذكر فرموده و ناچيز شمرده باين بيان كه زندگانى دنيا بازى خسته كننده بىثمر پرخطر است و سرگرمى و اشتغال بامورى است كه موجب انصراف از آخرت مىشود و جز شهوترانى موقت و ضرر مؤبّد ثمرى ندارد و زينت و آرايش و پيرايش و تجمّلات خارجى است از قبيل خانه و اثاث و مركب و غيرها كه دوام و بقاء و وقر نزد دانشمندان ندارد و مفاخره بر يكديگر است بحسب و نسب و منصب و جاه و جلال كه قبيح و ناپسند نزد عقلا و مذموم در اخلاق است و جز ايجاد بغض و عداوت و كينه و حسد فائدهاى بر آن مرتّب نيست و مباهات بكثرت مال و اولاد و احفاد است كه بمراتب آن قبيحتر و ناپسندتر و آثار سوئش بيشتر است پس مثل دنيا و لذّات آن مثل بارانى است كه بيايد و نبات و زرعى را بروياند و زارعين از خوبى آن بشگفت درآيند و مسرور شوند پس بادى بوزد و خشك كند آن را و زرد گردد پس خرد و خاك شود و بباد رود در آن كه رونقى بىدوام و مايه حسرت على الدّوام است و بنابراين كفّار بمعناى زرّاع است چون زارع تخم را در زمين پنهان مىكند و محتمل است بمعناى مشهور خود باشد و بنابراين اختصاص اعجاب بكفّار براى آنست كه آنها باين امور بيشتر دلبستگى و خرسندى پيدا ميكنند و در آخرت عذاب سخت ممتدّ براى كفّار و فجّار است و آمرزشى كه فوائد آن قابل احصاء نيست و خوشنوديى كه بوصف در نميآيد براى اهل ايمان و معرضين از دنيا است و نيست زندگانى دو روزه دنيا و لذائذ ششگانه نامبرده آن مگر كالا و اسباب
جلد 5 صفحه 149
فريب يا مگر بهره و نفع فريب براى فريب خورده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِندَ رَبِّهِم لَهُم أَجرُهُم وَ نُورُهُم وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصحابُ الجَحِيمِ «19»
و كساني که ايمان آوردهاند به خداي متعال و رسولان او اينها خود اينها صدّيقين و شهداء هستند در پيشگاه پروردگار خود براي آنها اجر آنها و نور آنها است و كساني که كافر شدند و تكذيب كردند آيات ما را اينها اصحاب جحيم هستند.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مكرر گفته شده که ايمان عبارت از اعتقاد قلبي است به جميع عقائد حقه که اگر يك ضروري دين يا ضروري مذهب را منكر شد يا بدعتي در دين گذارد يا پارهاي از معاصي که موجب زوال ايمان ميشود يا باعث
جلد 16 - صفحه 433
ميشود که بيايمان از دنيا رود از زمره مؤمنين خارج است و گفتيم در ايمان چهار امر لازم است.
اول اقرار لساني که جحود نباشد.
دوّم اعتقاد قلبي که دل بستگي و در بند بودن.
سوّم يقين قطعي که شك و ريب و ظنّ نباشد.
چهارم تسليم و زير بار دين رفتن است.
بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ ايمان باللّه ايمان به توحيد ذاتا و صفة و افعالا و عبادة و ايمان به جميع صفات كماليّه و جلاليّه و ايمان به رسولان الهي اينكه از آدم تا خاتم تمام فرستادگان حقّ بودند و تمام داراي شرائط نبوّت و رسالت بودند از عصمت چه از كليه معاصي و چه از خطاء و نسيان و اشتباه و سهو و شك و طهارت طينت در اصلاب شامخه و ارحام مطهّره و افضليّت در جميع كمالات بر جميع افراد امّت و خالي بودن از نقائص خلقي و امراض موجبه نفرت که خداوند توصيف ميفرمايد مؤمنين را که ميفرمايد: وَ المُؤمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعنا وَ أَطَعنا غُفرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيكَ المَصِيرُ بقره آيه 285.
أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ که ميفرمايد: وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنعَمَ اللّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً نساء آيه 71.
وَ الشُّهَداءُ شاهد بر اعمال ديگران يا داراي مقام شهداء در پيشگاه احديت عِندَ رَبِّهِم در محضر الهي لَهُم أَجرُهُم آنهم اجر كامل که مشمول جميع تفضلات الهي ميشوند وَ نُورُهُم که صحراي محشر را روشن ميكنند و ميگويند چنانچه ميفرمايد:
يَومَ لا يُخزِي اللّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُم يَسعي بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم يَقُولُونَ رَبَّنا أَتمِم لَنا نُورَنا وَ اغفِر لَنا إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ تحريم آيه 8.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا تمام طبقات كفار و مكذبين به آيات الهي و لو يك آيه باشد.
جلد 16 - صفحه 434
أُولئِكَ أَصحابُ الجَحِيمِ
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- در ادامه بحث آیات گذشته پیرامون مؤمنان و اجر و پاداششان در پیشگاه خدا، در اینجا میافزاید: «کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند آنها
ج5، ص104
صدیقین و شهدا نزد پروردگارشانند» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ).
«صدّیق» کسی است که سر تا پا صداقت و راستی است، و عملش گفتارش را تصدیق میکند.
واژه «شهداء» ممکن است به معنی «شهادت بر اعمال» بوده باشد، همان گونه که از آیات دیگر قرآن استفاده میشود که پیامبران گواه اعمال امتهای خود هستند، و پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله گواه بر آنها، و بر امت اسلامی است، و مسلمانان نیز شاهد و گواه بر اعمال مردمند.
بعضی نیز احتمال دادهاند که «شهدا» در اینجا به همان معنی شهیدان راه خداست، یعنی افراد مؤمن اجر و پاداش شهیدان را دارند، و به منزله شهدا محسوب میشوند.
سپس میافزاید: «برای آنهاست پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان» (لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ).
این تعبیر سر بسته اشاره به پاداش عظیم و نور فوق العاده آنهاست.
و در پایان میفرماید: «و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند آنها دوزخیانند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ).
تا با مقابله این دو گروه با یکدیگر مقام والای گروه اول، و انحطاط و بدبختی گروه دوم آشکار گردد.
و از آنجا که در گروه اول، سطح بالای ایمان مطرح بود، در این گروه نیز کفر شدید مطرح است، لذا با تکذیب آیات الهی همراه ذکر شده.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.