آیه 20 سوره حدید
<<19 | آیه 20 سوره حدید | 21>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بدانید که زندگانی دنیا به حقیقت بازیچهای است طفلانه و لهو و عیّاشی و زیب و آرایش و تفاخر و خودستایی با یکدیگر و حرص افزودن مال و فرزندان. در مثل مانند بارانی است که گیاهی در پی آن از زمین بروید که برزگران (یا کفار دنیاپرست) را به شگفت آرد و سپس بنگری که زرد و خشک شود و بپوسد. و در عالم آخرت (دنیا طلبان را) عذاب سخت جهنم و (مؤمنان را) آمرزش و خشنودی حق نصیب است. و باری، بدانید که زندگانی دنیا جز متاع فریب و غرور چیزی نیست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- لعب: بازى. فعلى كه در آن مقصد صحيحى نيست.
- لهو: مشغول شدن. راغب گويد: لهو آنست كه انسان را از آنچه مهم است باز دارد.
- تكاثر: كثرت طلبى، افزون طلبى، «تكاثر القوم: كثروا» على هذا آن در آيه به معنى بين الاثنين نيست.
- غيث: باران. طبرسى فرموده: بارانى كه در وقت حاجت آيد، زيرا آن غوث است و آن نصرتى است كه در وقت شدت مىآيد و ضرر را از بين مىبرد.
- كفار: زارعان. كفر در اصل به معنى پوشاندن و مستور كردن است و چون زارع تخم را در زمين مستور مىكند، او را كافر گويند، جمع آن كفار آيد.
- يهيج: هيج: خشك شدن. «هاج النبت هيجا: يبس».
- غرور: (به ضم اول) فريب دادن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ «20»
بدانيد كه زندگانى پستِ دنيا، چيزى جز بازى و سرگرمى و زينتطلبى و فخر فروشى در ميان خود و افزونطلبى بر همديگر در اموال و فرزندان نيست، همانند بارانى كه گياه آن، كشاورزان را به شگفتى وا دارد، سپس
جلد 9 - صفحه 476
خشك شود و آن را زرد بينى، سپس كاه شود و در آخرت، عذابى شديد (براى گنهكاران) و مغفرت و رضوانى (براى اطاعتكنندگان) از جانب خداوند است و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
نکته ها
«غَيْثٍ» از «غياث» به معناى باران مفيد است، ولى «مطر» شامل باران مضرّ نيز مىشود.
شايد به اين جهت كه باران، پاسخ ناله ونياز مردم است، «غيث» ناميده مىشود.
«كفار» در اينجا به معناى كشاورزان است نه افراد بىايمان، زيرا در اصل از «كفر» به معناى پوشاندن است و به كشاورز چون بذر افشانى كرده و آن را زير خاك مىپوشاند، كافر و كفّار نام گرفته است.
«يَهِيجُ» از هيجان به دو معنا آمده است: خشكيدن گياه، جوش و خروش. «حطام» به معناى گياهى است كه از شدّت خشكيدگى مىشكند، مثل كاه.
لهو و لعب بودن دنيا، چهار مرتبه در قرآن، آن هم در قالب حصر و انحصار آمده است:
1. «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ» «1»
2. «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» «2»
3. «إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»* «3»
4. «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ» «4»
شايد از جمع بندى آيات قرآن در مورد دنيا بتوان اين گونه استفاده كرد كه هرگاه دنيا را به عنوان هدف و مقصد بنگريم، دنيا وسيله اغفال و غرور خواهد بود ولى اگر دنيا را مزرعه آخرت، مقدّمه و وسيله رسيدن به كمال بنگريم، دنيا و نعمتهاى آن ارزشمند و سازنده خواهند بود؛ بنابر اين از همين زندگانى دنيا، گروهى آن گونه بهره مىگيرند كه مغفرت و رضوان الهى را دريافت مىنمايند و گروهى آن گونه كه گرفتار عذاب شديد مىشوند.
اين آيه به دوران مختلف زندگى انسان (كودكى و نوجوانى، جوانى و بزرگسالى) اشاره داشته
«1». انعام، 32.
«2». عنكبوت، 64.
«3». محمّد، 36.
«4». حديد، 20.
جلد 9 - صفحه 477
و بيان مىكند كه در هر دورهاى از عمر، يكى از جلوههاى دنيا، انسان را مشغول مىكند؛ دوران كودكى و نوجوانى، مشغول لهو و لعب است، دوره جوانى، در فكر زينت و زيبايى و دوره ميانسالى و پيرى، گرفتار تفاخر و تكاثر است.
در آيات قبل سخن از صدقه و قرضالحسنه بود، اين آيه موانع و عوامل بازدارنده از انفاق را بيان مىكند.
پیام ها
1- شناخت حقيقت دنيا، به دقّت و ژرف نگرى نياز دارد. «اعْلَمُوا»
2- قرآن، ديدگاه انسان را نسبت به دنيا تصحيح مىكند. و «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا»
3- زيبايىهاى دنيا زودگذر است. وَ زِينَةٌ ... فَتَراهُ مُصْفَرًّا
4- دنيا، همواره بهار و پاييز دارد و هرچه رنگ دنيا داشته باشد، گرفتار برگريزان است. «أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً»
5- بازى وسرگرمى، ويژگى زندگى دنياست ولى اگر در مسير درست قرار نگيرد، به عذاب آخرت مىرسد. لَعِبٌ وَ لَهْوٌ ... أَعْجَبَ الْكُفَّارَ ... وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ
6- زينتهاى دنيا مثل زيورهاى شخصى وخانه وماشين، اگر موجب فخرفروشى و تفاخر گردد، انسان را به دوزخ مىكشاند. زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ ... فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ
7- كثرت فرزند وافزايش جمعيّت، در صورتى ارزش است كه به كثرتِ دوزخيان منجر نشود و فرزندان، با تربيت درست بزرگ شوند. تَكاثُرٌ فِي ... الْأَوْلادِ ... وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ
8- دنيا براى عدهاى موجب فريب و كيفر است، «فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ» براى مؤمن، اسباب رشد و تكامل و كسب مغفرت و رضوان الهى است. أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا ... وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ
9- تا لغزشها برطرف نشود، دستيابى به رضوان الهى سخت خواهد بود.
«مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ»
10- عذاب شديد، عكس العمل كار خود انسان است، ولى آمرزش و لطف از
جلد 9 - صفحه 478
جانب خداست. «مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ»، (مغفرت و رضوان را به خدا نسبت داد)
11- بايد انسان بين بيم و اميد باشد. «عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ»
در تعليم و تربيت، سه اصل لازم است: تبيين، تمثيل و نتيجهگيرى. «اعْلَمُوا» براى تبيين است، «كَمَثَلِ غَيْثٍ» براى تمثيل و «عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ» نتيجهگيرى است.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص26-27
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم