عبدالله بن جعفر حمیری: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (افزودن رده ها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | أبوالعبّاس عبدالله | + | أبوالعبّاس عبدالله بن جعفر حمیری از بزرگان علمای [[قم]] و از چهره های درخشان [[شیعه]] است. او از یاران و اصحاب [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام می باشد.<ref> آشنایی با برخی از راویان حدیث شیعه، سایت راسخون، به نقل از حدیث نت. </ref> |
− | == | + | ==ولادت و خاندان== |
− | + | از قراین این گونه استفاده میگردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده. از جمله این قراین سال وفات [[مشایخ]] اوست، یکی از این مشایخ محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.<ref> همان، ص ۲۳۶.</ref> بنابراین میتوان گفت که زمان تولد حمیری بین سالها ۲۲۰ تا ۲۴۰ است. | |
− | در مجمع البحرین<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> میخوانیم | + | لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر آن گونه که در کتب لغت ذکر شده، نام محلی در غرب صنعا (مرکز [[یمن]]) و نیز نام پدر قبیلهای است.<ref> قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.</ref> در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]<ref> مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.</ref> میخوانیم «قبیله فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیلهای در یمن است که در قرنهای گذشته پادشاهانی از آن ظهور کردهاند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بودهاند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref> و مشهورترین [[کنیه|کنیهاش]] را «ابوالعباس» دانستهاند.<ref> همان، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref> |
+ | حمیری چهار فرزند به نامهای محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با [[امام هادی]]، [[امام حسن عسکری]] و [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|صاحب الزمان]] علیهمالسلام مکاتبه داشتند<ref> رجال نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> «کل کان له مکاتبة»؛ از کلام [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] چنین استفاده میشود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در میان این چهار برادر فقط [[محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری قمی|محمد بن عبدالله بن جعفر]] توثیق شده است.<ref> همان، ص ۲۵۱.</ref> گاهی در کتب روایت مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد میشود. | ||
+ | ==حمیری صحابی معصومین علیهمالسلام== | ||
− | + | عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار میخوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیهالسلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد.<ref> الرجل اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیهالسلام اطلاق میشود.</ref> البته در موارد زیادی نیز با عنوان ابی محمد<ref> رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref> نامه مینوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیهالسلام میفرستاد. | |
− | + | [[شیخ طوسی|شیخ]] در رجال<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۹.</ref> ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام میداند<ref> همان، ص ۴۳۲.</ref> همچنین همه عالمانی که در [[علم رجال]] تألیف دارند، این نکته را تأیید کردهاند. | |
+ | ==حمیری از منظر عالمان== | ||
+ | اولین بار از حمیری در [[رجال کشی (کتاب)|رجال کشی]] (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب [[ائمه اطهار]]) یاد شده است. در این کتاب میخوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل میکند که حمیری استاد ابوالحسن است)<ref> رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.</ref> و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] به نام [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بن بابویه]] است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود. | ||
− | + | [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) مینویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی مکنی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است»<ref> فهرست شیخ، ص ۱۰۲.</ref> و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره ایشان معتقد است<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref> که عبدالله بن جعفر حمیری بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آنها که در سال ۲۹۰ و اندی از [[قم]] به شهر [[کوفه]] رفتند و بزرگان و علمای کوفه از حمیری اخبار و روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] را زیاد شنیدید و کتابهای زیادی تصنیف کردند. | |
+ | نجاشی تعبیرهایی درباره این استاد رجال راوی شناس بزرگ میآورد که بسیار جالب توجه است. وی از عظمت و جلالت [[محدث]] و فقیه [[شیعه]] سخن این گونه میگوید: «جناب حمیری در قم و بلکه در جهان شیعه، معروف و مشهور بود. وقتی به کوفه میرفت، اعاظم در پای منبر حدیث او جمع میشدند در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت بود، جالب این که تعریف و تمجیدهایی که توسط علمای [[علم رجال|رجال]] درباره شخصیت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتی است که در حق [[شیخ صدوق]] ذکر شده است. عبارت مرحوم نجاشی چنین است: محمد بن علی بن الحسین بن بابویه سکن شهر ری، شیخ، فقیه و چهره برجسته شیعه در ناحیه [[خراسان]] در سال ۳۵۵ هـ.ق وارد [[بغداد]] شد. بزرگان طایفه و شخصیتهای فقه و فقاهت و درایت از او روایت شنیدند در حالی که صدوق هنوز «جوان» بود.<ref> همان، ص ۲۷۶.</ref> اما [[علامه حلی]] در کتاب «[[خلاصة الاقوال (کتاب)|خلاصه]]» خویش همین عبارتها را در شأن عبدالله بن جعفر حمیری ذکر کرده است. | ||
+ | ==اساتید== | ||
− | + | عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آنها [[روایت]] نقل نمود. این اساتید عبارتند از: | |
− | + | *۱- [[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]، برادر جناب [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار]]، که از بزرگانِ یاران امامان علیهمالسلام بود.<ref> تنقیح المقال، مماقانی، ج ۱، ص ۱۳۶ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.</ref> | |
− | + | *۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیهالسلام میداند).<ref> رجال شیخ، ص ۴۱۳.</ref> | |
− | + | *۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیهالسلام و مورد وثوق است).<ref> همان، ص ۴۲۳.</ref> | |
+ | *۴- حسن بن علی بن کیان.<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹ و تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> | ||
− | + | *۵- ایوب بن نوح.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.</ref> | |
+ | *۶- [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن خالد برقی]].<ref> امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.</ref> | ||
− | + | *۷- هارون بن مسلم.<ref> همان، ۳۶، ص ۱۱۶.</ref> | |
+ | *۸- ابراهیم بن هاشم قمی.<ref> همان، ۳۷، ص ۱۷۱.</ref> | ||
− | + | *۹- [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]].<ref> همان، ۳۸، ص ۱۷۸.</ref> | |
+ | *۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.<ref> همان، ۳۹، ص ۱۸۱.</ref> | ||
− | + | *۱۱- [[محمد بن عبدالجبار قمى|محمد بن عبدالجبار القمی]].<ref> همان، ۴۸، ص ۲۳۸.</ref> | |
− | * | + | *۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.<ref> ءم ءل ی ص دوق، م جل س ۴۸، ص ۲۳۸.</ref> |
− | + | ==شاگردان== | |
− | + | جمعی از افراد برجسته از محضر عبدالله کسب فیض و معرفت کردهاند که شمار آنها تقریبا به ۱۲ نفر میرسد از جمله: | |
− | * | + | *۱- [[علی بن حسین بن بابویه قمی|علی بن الحسین بابویه]]؛<ref> شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.</ref> |
− | * | + | *۲- [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن الولید]] (از مشایخ مرحوم [[شیخ صدوق|صدوق]] است).<ref> همان.</ref> |
− | * | + | *۳- محمد بن موسی بن متوکل (از شایخ صدوق است).<ref> همان.</ref> |
− | * | + | *۴- [[محمد بن حسن صفار|محمد بن الحسن الصفار]] (متوفی سال ۲۹۰ <ref> نجاشی، ص ۲۵۱.</ref> و صاحب کتاب بصائرالدرجات).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.</ref> |
− | * | + | *۵- [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی العطار القمی]].<ref> نجاشی، ص ۲۵۰ و خلاصه علامه، ص ۱۵۷.</ref> |
− | * | + | *۶- احمد بن محمد یحیی.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۵۲.</ref> |
− | * | + | *۷- سعد بن عبدالله الاشعری (متوفی به سال ۳۰۱ یا ۲۹۹).<ref> رجال نجاشی، ص ۱۲۷ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref> |
− | * | + | *۸- محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری (فرزند عبدالله حمیری بود).<ref> جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.</ref> |
− | + | ==آثار و کتب== | |
− | + | این [[محدث]] عظیمالشأن کتابهای زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ در [[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|فهرست]]<ref> فهرست، ص ۱۰۲.</ref> پانزده کتاب برای ایشان ذکر میکند و مینویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «[[قرب الاسناد]]» و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] نیز ۲۶ کتاب برای وی میشمارد.<ref> نجاشی، ص ۱۵۲.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | این محدث عظیمالشأن کتابهای زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ در فهرست<ref> فهرست، ص | ||
البته این کتابها از بین رفتهاند و یا تاکنون به دست ما نرسیدهاند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل میدهد. | البته این کتابها از بین رفتهاند و یا تاکنون به دست ما نرسیدهاند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل میدهد. | ||
− | مرحوم صاحب وسائل از این کتاب بسیار نقل روایت میفرماید<ref> | + | مرحوم صاحب [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل]] از این کتاب بسیار نقل روایت میفرماید<ref> وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.</ref> و نیز [[علامه مجلسی]] در مقدمه [[بحارالانوار]] این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.<ref> بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.</ref> |
− | این کتاب شریف در زمان حیات آیت الله بروجردی با عنایت و اشراف و مقدمه ایشان چاپ شد. و اخیرا هم به ضمیمه کتاب | + | این کتاب شریف در زمان حیات آیت الله [[آیت الله بروجردی|بروجردی]] با عنایت و اشراف و مقدمه ایشان چاپ شد. و اخیرا هم به ضمیمه کتاب «[[الجعفریات (کتاب)|جعفریات]]» به وسیله آقای احمد صادقی اردستانی تصحیح و تنقیح و چاپ شده است. |
+ | ==چند نمونه از روایات حمیری== | ||
+ | در این بخش روایاتی چند از کتاب حمیری را نقل میکنیم و شما را به استفاده بیشتر از مکتب این راوی بزرگ فرامیخوانیم. | ||
− | + | '''میزان شناخت مؤمن و منافق:''' | |
+ | جناب حمیری به سند خود از [[امام باقر]] علیهالسلام نقل میکند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله الا ببغضهم علیا». [[عبدالله بن عمر]] گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد [[نفاق|منافق]] را نمیشناختیم مگر به وسیله دشمنی که با [[امام علی علیه السلام|علی]] علیهالسلام داشتند (که هر کس دشمن علی علیهالسلام بود منافق بود).<ref> قرب الاسناد به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.</ref> | ||
− | + | '''نشانه ریاکاران:''' | |
− | + | [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: «للمرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب ان یحمد جمیع اموره؛<ref> همان، ص ۴۱.</ref> ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بیعلاقه به [[عبادت]] است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند». | |
− | + | '''نماز اول وقت:''' | |
− | + | قال الصادق علیهالسلام: «لفضل الوقت الاول علی الاخیر خیر للمؤمن من ولده و ماله؛<ref> همان، ص ۵۱.</ref> فضیلت [[نماز اول وقت]] در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است». | |
+ | ==وفات== | ||
− | + | هر چند میدانیم تولد عبدالله حمیری در اوائل قرن سوم هجری قمری است اما زمان دقیق آن مشخص نیست، با این حال زمان رحلتش نیز نامعلوم است و نمیتوان قاطعانه درباره زمان رحلت ایشان ابراز نظر کرد. ولی از قرائن بدست میآید که زمان وفات ایشان اواخر قرن سوم هجری بود. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ درگذشت. [[محمد بن حسن صفار]] نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ رحلت کرد. از این رو سن استاد از شاگرد بیشتر است و طبیعتاً زودتر از شاگرد از این دنیا رحلت کرده است. بر این اساس شاید بتوان گفت رحلت عبدالله بین سالهای ۳۰۰ تا ۳۰۵ هـ.ق اتفاق افتاد. | |
− | + | درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتابهای مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر میرسد در [[قم]] از دنیا رفته، و در کنار [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها مدفون شده باشد. | |
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | ابوالحسن ربانی، عبدالله بن جعفر حمیری، ستارگان | + | * ابوالحسن ربانی، عبدالله بن جعفر حمیری، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، شماره 4. |
− | + | * [http://www.rasekhoon.net/article/show-23969.aspx آشنايی با برخی از راويان حديث شيعه، سایت راسخون]. | |
− | [http://www.rasekhoon.net/article/show-23969.aspx | ||
[[رده:علمای قرن سوم]] | [[رده:علمای قرن سوم]] |
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۵
أبوالعبّاس عبدالله بن جعفر حمیری از بزرگان علمای قم و از چهره های درخشان شیعه است. او از یاران و اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام می باشد.[۱]
محتویات
ولادت و خاندان
از قراین این گونه استفاده میگردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده. از جمله این قراین سال وفات مشایخ اوست، یکی از این مشایخ محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.[۲] بنابراین میتوان گفت که زمان تولد حمیری بین سالها ۲۲۰ تا ۲۴۰ است.
لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر آن گونه که در کتب لغت ذکر شده، نام محلی در غرب صنعا (مرکز یمن) و نیز نام پدر قبیلهای است.[۳] در مجمع البحرین[۴] میخوانیم «قبیله فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیلهای در یمن است که در قرنهای گذشته پادشاهانی از آن ظهور کردهاند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بودهاند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند[۵] و مشهورترین کنیهاش را «ابوالعباس» دانستهاند.[۶]
حمیری چهار فرزند به نامهای محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با امام هادی، امام حسن عسکری و صاحب الزمان علیهمالسلام مکاتبه داشتند[۷] «کل کان له مکاتبة»؛ از کلام نجاشی چنین استفاده میشود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در میان این چهار برادر فقط محمد بن عبدالله بن جعفر توثیق شده است.[۸] گاهی در کتب روایت مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد میشود.
حمیری صحابی معصومین علیهمالسلام
عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار میخوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیهالسلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد.[۹] البته در موارد زیادی نیز با عنوان ابی محمد[۱۰] نامه مینوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیهالسلام میفرستاد.
شیخ در رجال[۱۱] ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام میداند[۱۲] همچنین همه عالمانی که در علم رجال تألیف دارند، این نکته را تأیید کردهاند.
حمیری از منظر عالمان
اولین بار از حمیری در رجال کشی (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب ائمه اطهار) یاد شده است. در این کتاب میخوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل میکند که حمیری استاد ابوالحسن است)[۱۳] و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار شیخ صدوق به نام علی بن الحسین بن بابویه است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.
شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) مینویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی مکنی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است»[۱۴] و نجاشی درباره ایشان معتقد است[۱۵] که عبدالله بن جعفر حمیری بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آنها که در سال ۲۹۰ و اندی از قم به شهر کوفه رفتند و بزرگان و علمای کوفه از حمیری اخبار و روایات ائمه را زیاد شنیدید و کتابهای زیادی تصنیف کردند.
نجاشی تعبیرهایی درباره این استاد رجال راوی شناس بزرگ میآورد که بسیار جالب توجه است. وی از عظمت و جلالت محدث و فقیه شیعه سخن این گونه میگوید: «جناب حمیری در قم و بلکه در جهان شیعه، معروف و مشهور بود. وقتی به کوفه میرفت، اعاظم در پای منبر حدیث او جمع میشدند در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث اهل بیت عصمت و طهارت بود، جالب این که تعریف و تمجیدهایی که توسط علمای رجال درباره شخصیت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتی است که در حق شیخ صدوق ذکر شده است. عبارت مرحوم نجاشی چنین است: محمد بن علی بن الحسین بن بابویه سکن شهر ری، شیخ، فقیه و چهره برجسته شیعه در ناحیه خراسان در سال ۳۵۵ هـ.ق وارد بغداد شد. بزرگان طایفه و شخصیتهای فقه و فقاهت و درایت از او روایت شنیدند در حالی که صدوق هنوز «جوان» بود.[۱۶] اما علامه حلی در کتاب «خلاصه» خویش همین عبارتها را در شأن عبدالله بن جعفر حمیری ذکر کرده است.
اساتید
عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آنها روایت نقل نمود. این اساتید عبارتند از:
- ۱- ابراهیم بن مهزیار اهوازی، برادر جناب علی بن مهزیار، که از بزرگانِ یاران امامان علیهمالسلام بود.[۱۷]
- ۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیهالسلام میداند).[۱۸]
- ۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیهالسلام و مورد وثوق است).[۱۹]
- ۴- حسن بن علی بن کیان.[۲۰]
- ۵- ایوب بن نوح.[۲۱]
- ۷- هارون بن مسلم.[۲۳]
- ۸- ابراهیم بن هاشم قمی.[۲۴]
- ۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.[۲۶]
- ۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.[۲۸]
شاگردان
جمعی از افراد برجسته از محضر عبدالله کسب فیض و معرفت کردهاند که شمار آنها تقریبا به ۱۲ نفر میرسد از جمله:
- ۲- محمد بن الحسن بن الولید (از مشایخ مرحوم صدوق است).[۳۰]
- ۳- محمد بن موسی بن متوکل (از شایخ صدوق است).[۳۱]
- ۴- محمد بن الحسن الصفار (متوفی سال ۲۹۰ [۳۲] و صاحب کتاب بصائرالدرجات).[۳۳]
- ۶- احمد بن محمد یحیی.[۳۵]
- ۷- سعد بن عبدالله الاشعری (متوفی به سال ۳۰۱ یا ۲۹۹).[۳۶]
- ۸- محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری (فرزند عبدالله حمیری بود).[۳۷]
آثار و کتب
این محدث عظیمالشأن کتابهای زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ در فهرست[۳۸] پانزده کتاب برای ایشان ذکر میکند و مینویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «قرب الاسناد» و نجاشی نیز ۲۶ کتاب برای وی میشمارد.[۳۹]
البته این کتابها از بین رفتهاند و یا تاکنون به دست ما نرسیدهاند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل میدهد.
مرحوم صاحب وسائل از این کتاب بسیار نقل روایت میفرماید[۴۰] و نیز علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.[۴۱]
این کتاب شریف در زمان حیات آیت الله بروجردی با عنایت و اشراف و مقدمه ایشان چاپ شد. و اخیرا هم به ضمیمه کتاب «جعفریات» به وسیله آقای احمد صادقی اردستانی تصحیح و تنقیح و چاپ شده است.
چند نمونه از روایات حمیری
در این بخش روایاتی چند از کتاب حمیری را نقل میکنیم و شما را به استفاده بیشتر از مکتب این راوی بزرگ فرامیخوانیم.
میزان شناخت مؤمن و منافق:
جناب حمیری به سند خود از امام باقر علیهالسلام نقل میکند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله الا ببغضهم علیا». عبدالله بن عمر گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد منافق را نمیشناختیم مگر به وسیله دشمنی که با علی علیهالسلام داشتند (که هر کس دشمن علی علیهالسلام بود منافق بود).[۴۲]
نشانه ریاکاران:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «للمرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب ان یحمد جمیع اموره؛[۴۳] ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بیعلاقه به عبادت است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».
نماز اول وقت:
قال الصادق علیهالسلام: «لفضل الوقت الاول علی الاخیر خیر للمؤمن من ولده و ماله؛[۴۴] فضیلت نماز اول وقت در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».
وفات
هر چند میدانیم تولد عبدالله حمیری در اوائل قرن سوم هجری قمری است اما زمان دقیق آن مشخص نیست، با این حال زمان رحلتش نیز نامعلوم است و نمیتوان قاطعانه درباره زمان رحلت ایشان ابراز نظر کرد. ولی از قرائن بدست میآید که زمان وفات ایشان اواخر قرن سوم هجری بود. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ درگذشت. محمد بن حسن صفار نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ رحلت کرد. از این رو سن استاد از شاگرد بیشتر است و طبیعتاً زودتر از شاگرد از این دنیا رحلت کرده است. بر این اساس شاید بتوان گفت رحلت عبدالله بین سالهای ۳۰۰ تا ۳۰۵ هـ.ق اتفاق افتاد.
درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتابهای مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر میرسد در قم از دنیا رفته، و در کنار حضرت معصومه سلام الله علیها مدفون شده باشد.
پانویس
- ↑ آشنایی با برخی از راویان حدیث شیعه، سایت راسخون، به نقل از حدیث نت.
- ↑ همان، ص ۲۳۶.
- ↑ قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.
- ↑ مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.
- ↑ همان، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
- ↑ همان، ص ۲۵۱.
- ↑ الرجل اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیهالسلام اطلاق میشود.
- ↑ رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.
- ↑ رجال شیخ طوسی، ص ۴۱۹.
- ↑ همان، ص ۴۳۲.
- ↑ رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.
- ↑ فهرست شیخ، ص ۱۰۲.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
- ↑ همان، ص ۲۷۶.
- ↑ تنقیح المقال، مماقانی، ج ۱، ص ۱۳۶ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.
- ↑ رجال شیخ، ص ۴۱۳.
- ↑ همان، ص ۴۲۳.
- ↑ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹ و تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.
- ↑ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.
- ↑ امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.
- ↑ همان، ۳۶، ص ۱۱۶.
- ↑ همان، ۳۷، ص ۱۷۱.
- ↑ همان، ۳۸، ص ۱۷۸.
- ↑ همان، ۳۹، ص ۱۸۱.
- ↑ همان، ۴۸، ص ۲۳۸.
- ↑ ءم ءل ی ص دوق، م جل س ۴۸، ص ۲۳۸.
- ↑ شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ نجاشی، ص ۲۵۱.
- ↑ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.
- ↑ نجاشی، ص ۲۵۰ و خلاصه علامه، ص ۱۵۷.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۱۲۷ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
- ↑ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
- ↑ فهرست، ص ۱۰۲.
- ↑ نجاشی، ص ۱۵۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.
- ↑ قرب الاسناد به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.
- ↑ همان، ص ۴۱.
- ↑ همان، ص ۵۱.
منابع
- ابوالحسن ربانی، عبدالله بن جعفر حمیری، ستارگان حرم، شماره 4.
- آشنايی با برخی از راويان حديث شيعه، سایت راسخون.