آیه 122 سوره انعام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۲۲۰: سطر ۲۲۰:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه  122)
 +
 +
'''شأن نزول:'''
 +
 +
نقل شده است: «أبو جهل» که از دشمنان سرسخت اسلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بود روزی سخت آن حضرت را آزاد داد، «حمزه» عموی شجاع پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که تا آن روز اسلام را نپذیرفته بود و همچنان در باره آیین او مطالعه و اندیشه می کرد، و در آن روز از جریان کار أبو جهل و برادرزاده خویش باخبر شد، سخت برآشفت و یکسره به سراغ أبو جهل رفت و چنان بر سر-یا  بینی او- کوفت که خون جاری شد، ولی أبو جهل با تمام نفوذی که داشت، به ملاحظه شجاعت
 +
 +
فوق العاده حمزه از نشان دادن عکس العمل خودداری کرد.
 +
 +
سپس حمزه به سراغ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمد و اسلام را پذیرفت و تا واپسین دم عمر، از این آیین آسمانی دفاع می کرد.
 +
 +
آیه در باره این حادثه نازل گردید و وضع ایمان حمزه و پافشاری أبو جهل را در کفر و فساد مشخص ساخت.
 +
 +
از بعضی روایات نیز استفاده می شود که آیه در مورد ایمان آوردن عمار یاسر و اصرار أبو جهل در کفر نازل گردیده است.
 +
 +
'''تفسیر:'''
 +
 +
'''ایمان و روشن بینی'''
 +
 +
ارتباط این آیه و آیه بعد با آیات قبل از این نظر است که در آیات گذشته اشاره به دو دسته مؤمن خالص و کافر لجوج شده بود، در اینجا نیز با ذکر دو مثال جالب و روشن وضع این دو طایفه مجسم گردیده است.
 +
 +
نخست این که افرادی را که در گمراهی بودند، سپس با پذیرش حق و ایمان تغییر مسیر داده اند تشبیه به مرده ای می کند که به اراده و فرمان خدا زنده شده است (أَ وَ مَن کانَ می تاً فَأَحییناهُ).
 +
 +
ایمان افراد را دگرگون می سازد و در سراسر زندگی آنها اثر می گذارد و آثار حیات را در تمام شؤون آنها آشکار می نماید.
 +
 +
سپس می گوید: «ما برای چنین افراد نوری قرار دادیم که با آن در  میان مردم راه بروند» (وَ جَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ).
 +
 +
منظور از این «نور» تنها قرآن و تعلیمات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نیست، بلکه علاوه بر این، ایمان به خدا، بینش و درک تازه ای به انسان می بخشد افق دید او را از زندگی محدود مادی و چهار دیوار عالم ماده فراتر برده و در عالمی فوق العاده وسیع فرو می برد.
 +
 +
در پرتو این نور می تواند راه زندگی خود را در  میان مردم پیدا کند، و از بسیاری اشتباهات که دیگران به خاطر آز و طمع، و به علت تفکر محدود مادی، و  یا  غلبه خودخواهی و هوی و هوس، گرفتار آن می شوند مصون و محفوظ بماند.
 +
 +
و این که در روایات اسلامی می خوانیم: المؤمن ینظر بنور اللّه «انسان با ایمان با نور خدا نگاه می کند» اشاره به همین حقیقت است.
 +
 +
سپس چنین فرد زنده و فعال و نورانی و مؤثری را با افراد بی ایمان لجوج مقایسه کرده، می گوید: «آیا چنین کسی همانند شخصی است که در امواج ظلمتها و تاریکیها فرو رفته و هرگز از آن خارج نمی گردد»!؟ (کمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیسَ بِخارِجٍ مِنها).
 +
 +
از هستی و وجود این گونه افراد در حقیقت چیزی جز یک شبح، یک قالب، یک مثال و یک مجسمه باقی مانده است، هیکلی دارند بی روح و مغز و فکری از کار افتاده؟ و در پایان آیه اشاره به علت این سرنوشت شوم کرده، می گوید: «این چنین اعمال کافران در نظرشان جلوه داده شده است» (کذلِکَ زُینَ لِلکافِرِینَ ما کانُوا یعمَلُونَ).
  
 
}}
 
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۴

مشاهده آیه در سوره

أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<121 آیه 122 سوره انعام 123>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آیا کسی که مرده (جهل و ضلالت) بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی (علم و دیانت) دادیم تا به آن روشنی میان مردم (سرافراز) رود مثل او مانند کسی است که در تاریکی‌ها (ی جهل) فرو رفته و از آن به در نتواند گشت؟ (آری) کردار بد کافران در نظرشان چنین جلوه‌گر شده است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Is he who was lifeless, then We gave him life and provided him with a light by which he walks among the people, like one who dwells in a manifold darkness which he cannot leave? To the faithless is thus presented as decorous what they have been doing.

معانی کلمات آیه

ميتا: ميت و ميت: مرده. در انسان و غير انسان به كار رود.

مثل: (بر وزن شرف) حكايت، صفت، علامت، مثل دائر و مانند آن.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: درباره كسى كه آیه براى او نازل شده، اختلاف است. ابن عباس و حسن بصرى و غیر آن دو از مفسرین گویند: درباره تمام مؤمنین و كفار نازل شده.

عكرمة گوید: درباره عمار یاسر و ابوجهل نازل گردیده، چنان كه امام محمدباقر علیه‌السلام نیز فرموده اند.

ضحاك گوید: درباره عمر بن الخطاب آمده است،[۳] زجاج گوید: درباره پیامبر و ابوجهل نازل شده است. ولى قول اول عمومیت دارد زیرا جمیع آنچه كه گفته شده است در آن داخل مى باشد[۴].[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «122»

وآيا آنكه (به واسطه‌ى جهل و شرك) مرده بود، پس او را (با هدايت خويش) حيات بخشيديم و براى او نورى (از ايمان) قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه خود را بيابد، مَثَل او مَثَل كسى است كه در ظلمت‌هاى (جهل و شرك) قرار دارد و از آن بيرون آمدنى نيست؟ اين گونه براى كافران، كارهايى كه مى‌كردند جلوه داده شده بود.

نکته ها

اين آيه درباره ايمان آوردن حضرت حمزه، عموى پيامبر نازل شده است، كه چون از اذيت و آزار ابوجهل نسبت به رسول خدا صلى الله عليه و آله و مكتب او آگاه شد، در حمايت از پيامبر به سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او كوبيد. آنگاه گفت: من از امروز، به محمّد ايمان مى‌آورم.


در تعابير قرآنى، «مرگ»، هم بر مرحله‌ى قبل از نطفه گفته شده است: «كُنْتُمْ أَمْواتاً

جلد 2 - صفحه 546

فَأَحْياكُمْ» «1» هم به گمراهى: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً» هم به منطقه‌ى بى‌گياه و خشك: «فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ» «2» هم به مرگ موقّت: «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ» «3» و هم به مرگ حقيقى: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» «4».

امام باقر عليه السلام فرمود: نورى كه در ميان مردم راه را از چاه نشان مى‌دهد، امام و رهبر آسمانى است. «5»

كارهاى پر جاذبه، كفّار (مثل: ابتكارات و اختراعات و تكنولوژى و تمدّن)، چنان براى آنان جلوه كرده كه نمى‌گذارد انحرافات و سقوط انسانيّت خود را درك كنند. «زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»

پیام ها

1- حيات و مرگ واقعى انسان، ايمان و كفر اوست. «مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ»

2- ارشاد و هدايت، كار خداست، هر چند خود انسان زمينه‌ى هدايت را فراهم مى‌كند. «فَأَحْيَيْناهُ»

3- استفاده از تمثيل، سؤال و مقايسه، در تبليغ و تربيت مؤثّر است. أَ وَ مَنْ كانَ‌ ... كَمَنْ مَثَلُهُ‌ ...

4- مؤمن، هرگز به بن بست نمى‌رسد. او در جامعه هم بينش دارد و هم حركت. «نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ»


«1». بقره، 28.

«2». فاطر، 9.

«3». بقره، 243.

«4». زمر، 30.

«5». تفسير الميزان.

جلد 2 - صفحه 547

5- وقتى نور نباشد، ظلمت‌ها انسان را فرامى‌گيرد. «فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»

6- حقّ، يكى وباطل بسيار است. (كلمه‌ى «نور» مفرد آمده، ولى كلمه‌ى «ظلمات» جمع آمده است)

7- جز نور ايمان وهدايت الهى، براى بشر نجات‌بخشى نيست. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»

8- زيبا پنداشتن اعمال، مانع رشد و خروج انسان از تاريكى است. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ»

9- كارهاى انسان بى ايمان، در ديد و تفكّر او مؤثّر است. «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421.
  3. پرش به بالا چنان كه طبرى صاحب جامع البیان از ضحاك و ابوالشیخ از ابن عباس این موضوع را روایت كرده و افزوده اند كه درباره عمر بن الخطاب و ابوجهل نازل گردیده است.
  4. پرش به بالا صاحب مجمع البیان بنا به نقل از ابن عباس چنین افزوده و گوید: درباره حمزة بن عبدالمطلب و ابوجهل بن هشام نازل شده بدین توضیح كه ابوجهل رسول خدا صلی الله علیه و آله را آزار رسانیده بود، خبر به حمزه دادند در صورتى كه هنوز مسلمان نشده بود با حالت غضب كمانى را كه در دست داشت سخت بر سر ابوجهل كوبید و سپس به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد.
  5. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 350.

منابع