آیه 135 سوره نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۲۱۸: سطر ۲۱۸:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه 135)
 +
 +
'''عدالت اجتماعی'''
 +
 +
به تناسب دستورهایی که در آیات گذشته در باره اجرای عدالت در مورد یتیمان، و همسران داده شده، در این آیه یک اصل اساسی و یک قانون کلی در باره اجرای عدالت در همه موارد بدون استثناء ذکر می کند و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید کاملا قیام به عدالت کنید» (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کونُوا قَوّامِینَ بِالقِسطِ). یعنی، باید آنچنان عدالت را اجرا کنید که کمترین انحرافی به هیچ طرف پیدا نکنید.
 +
 +
سپس برای تأکید مطلب مسأله «شهادت» را عنوان کرده، می فرماید: به خصوص در مورد شهادت باید همه ملاحظات را کنار بگذارید «و فقط به خاطر خدا شهادت به حق دهید، اگر چه به زیان شخص شما  یا  پدر و مادر و  یا  نزدیکان تمام شود» (شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَو عَلی أَنفُسِکم أَوِ الوالِدَینِ وَ الأَقرَبِینَ).
 +
 +
از این جمله استفاده می شود که بستگان می توانند با حفظ اصول عدالت به سود  یا  به زیان یکدیگر شهادت دهند.
 +
 +
سپس به قسمت دیگری از عوامل انحراف از اصل عدالت اشاره کرده می فرماید: «نه ملاحظه ثروت ثروتمندان باید مانع شهادت به حق گردد و نه عواطف ناشی از ملاحظه فقر فقیران، زیرا «اگر آن کس که شهادت به حق به زیان او تمام می شود، ثروتمند  یا  فقیر باشد، خداوند نسبت به حال آنها آگاهتر است» نه صاحبان زر و زور می توانند در برابر حمایت پروردگار، زیانی به شاهدان بر حق برسانند، و نه فقیر با اجرای عدالت گرسنه می ماند» (إِن یکن غَنِیا أَو فَقِیراً فَاللّهُ أَولی بِهِما).
 +
 +
باز برای تأکید دستور می دهد که «از هوی و هوس پیروی نکنید تا مانعی در راه اجرای عدالت ایجاد گردد» (فَلا تَتَّبِعُوا الهَوی أَن تَعدِلُوا).
 +
 +
از این جمله به خوبی استفاده می شود که سر چشمه مظالم و ستمها، هوی پرستی است و اگر اجتماعی هوی پرست نباشد، ظلم و ستم در آن راه نخواهد داشت؟ بار دیگر به خاطر اهمیتی که موضوع اجرای عدالت دارد، روی این دستور تکیه کرده می فرماید: «اگر مانع رسیدن حق به حقدار شوید و  یا  حق را تحریف نمایید و  یا  پس از آشکار شدن حق از آن اعراض کنید، خداوند از اعمال شما آگاه است» (وَ إِن تَلوُوا أَو تُعرِضُوا فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعمَلُونَ خَبِیراً).
 +
 +
آیه فوق توجه فوق العاده اسلام را به مسأله عدالت اجتماعی در هر شکل و هر صورت کاملا روشن می سازد و انواع تأکیداتی که در این چند جمله به کار رفته است نشان می دهد که اسلام تا چه اندازه در این مسأله مهم انسانی و اجتماعی، حساسیت دارد، اگر چه با نهایت تأسف میان عمل مسلمانان، و این دستور عالی اسلامی، فاصله از زمین تا آسمان است؟، و همین یکی از اسرار عقب ماندگی آنهاست.
  
 
}}
 
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۹

مشاهده آیه در سوره

۞ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ ۚ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا ۖ فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا ۚ وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<134 آیه 135 سوره نساء 136>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

ای اهل ایمان، نگهدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، (برای هر کس شهادت می‌دهید) اگر فقیر باشد یا غنی، خدا به (رعایت حقوق) آنها اولی است، پس شما (در حکم و شهادت) پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا عدالت نگاه ندارید. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانید یا (از بیان حق) خودداری کنید خدا به هر چه کنید آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O you who have faith! Be maintainers of justice and witnesses for the sake of Allah, even if it should be against yourselves or [your] parents and near relatives, and whether it be [someone] rich or poor, for Allah has a greater right over them. So do not follow [your] desires, lest you should be unfair, and if you distort [the testimony] or disregard [it], Allah is indeed well aware of what you do.

معانی کلمات آیه

قوامين: جمع قوام است. قوام مبالغه قائم و آن كسى است كه به كارى به نحو اتمّ قيام كند. قوامين بالقسط يعنى: آنان كه به نحو اتمّ به انصاف و عدالت رفتار مى كنند.

تلووا: لىّ: تابيدن. «لوى لسانه بكذا» كنايه از كذب و دروغسازى است. «ان تلووا» اگر دروغسازى كنيد و شهادت دروغ بدهيد.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: سدى گويد: اين آيه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد در موردى كه يك مرد فقير و يك مرد غنى براى دفع مخاصمه نزد وى آمده بودند. پيامبر توجه خود را به طرف فقير نموده بودند به خيال خود كه فقير به غنى ظلم و ستم روا نخواهد داشت ولى خداوند ابا و امتناع فرمود و مي‌خواست كه قيام به قسط و عدل و داد از طرف رسول خود درباره هر دو بشود[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «135»

«1». با توجّه به آيه «ربّنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة» بقره، 205.

جلد 2 - صفحه 183

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! همواره بر پا دارنده‌ى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مى‌كنيد آگاه است.

نکته ها

ممكن است معنى جمله‌ «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا» چنين باشد: از هوسها پيروى نكنيد كه در نتيجه از حقّ منحرف شويد و عدول كنيد.

كلمه‌ى‌ «تَلْوُوا» از ريشه‌ى «لى» به معناى پيچاندن و تاب دادن است كه مراد از آن در اين آيه يا گرداندن زبان به ناحق و تحريف گواهى است و يا تاب دادن به اجراى عدالت و ايجاد تأخير در آن است.

تمام كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت و گواهى به عدالت ودورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ياضعيف‌گرايى، معيار حقّ و عدالت است، نه فقر و غنى، يا خويش و خويشاوند.

گواهى انسان چند حالت دارد:

گاهى عليه ثروتمندان به خاطر روحيّه‌ى ضدّ استكبارى.

گاهى به نفع ثروتمندان بخاطر طمع به مال و مقام او.

گاهى عليه فقير به خاطر بى‌اعتنايى به او.

گاهى به نفع فقير به خاطر دلسوزى براى او.

اين آيه همه‌ى اين انگيزه‌ها را باطل و تنها قيام به عدل را حقّ مى‌داند.

امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد كه واجب‌ترين آنها گفتن حقّ است،

جلد 2 - صفحه 184

گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود. «1»

پیام ها

1- به پاداشتن عدالت هم واجب است، هم لازمه‌ى ايمان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 2- قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل.

3- عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق‌ «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»

4- عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»

5- گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ‌

6- نبايد هدف از گواهى دادن، دست‌يابى به اغراض دنيوى باشد. «شُهَداءَ لِلَّهِ»

7- اقرار انسان عليه خودش معتبر است. «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ»

8- ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ»

9- رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ‌ ...

10- سود و مصلحت واقعى فقرا و اغنيا از طريق شهادت به ناحقّ تأمين نخواهد شد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما»

11- همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً»

12- پيروى از هواى نفس مانع اجراى عدالت است و ملاحظه فاميل و فقر و غنا نشانه‌ى هوى پرستى است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا»

13- اداى شهادت واجب است وكتمان وتحريف آن ممنوع. «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا»

«1». تفسير الميزان.

جلد 2 - صفحه 185

14- هر نوع كارشكنى، تأخير وجلوگيرى از اجراى عدالت، حرام است. «إِنْ تَلْوُوا»

15- ضامن اجراى عدالت، ايمان به علم الهى است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. پرش به بالا در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى روايت شده است.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 252.

منابع