فتال نیشابوری: تفاوت بین نسخهها
جز |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | فتال | + | فتال نیشابوری، شهید سعید مبارز، [[محدث]] و حافظ [[حدیث|احادیث]] بسیار که در امر خطابه و وعظ و منبر سرآمد بوده و خطابه از جمله تخصصهای او به شمار میآید، ضمن این که در خیلی از کتابها از او به عنوان [[فقیه]] و متکلمی بزرگ نام برده شده است. |
− | == | + | ==ولادت و خاندان== |
− | + | ابوعلی، محمد بن حسن بن علی بن احمد، در نیشابور به دنیا آمده و دارای عمر طولانی بوده است؛ اما تاریخ ولادت او معلوم نیست. پدرش حسن از استادان فتال بوده است. گاهی او را به پدرش و گاهی به جدش، احمد و گاهی به پدر پدربزرگش نسبت دادهاند، که همگی از بزرگان علم و ادب بودهاند و البته این جور نسبت، امری شایع بود. مثل [[سید بن طاووس]] و [[ابن شهر آشوب]] که منسوب به پدربزرگ خود هستند. بعضی گمان کردهاند که محمد بن حسن و محمد بن احمد یا محمد بن علی چند نفرند.<ref> الذریعه، ج ۱۱، ص ۳۰۵، چاپ اسماعیلیان، قم، سال ۱۴۰۸ هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۹۱؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶.</ref> | |
− | + | از جمله القاب نیشابوری، ابن الفارسی و فتال و کنیه او ابوعلی و ابوجعفر است. از لقب «ابن الفارسی» معلوم میشود که او از نژاد [[ایران|ایرانی]] است. فتال یکی از اسمهای بلبل است و علت ملقب شدن او به فتال به خاطر خوشصوتی و لطافت زبانی است که در منبر داشته و از نطق بالایی برخوردار بوده است.<ref> همان، ریاض العلما، ج ۵، ص ۷۵، چاپ خیام، قم، ۱۴۰۱ هـ.ق؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱، چاپ خانه شفق تبریز.</ref> | |
− | + | ==استادان و شاگردان == | |
− | از | + | فتال در محضر بزرگان شرکت میکرده و از تحصیلات عالیهای برخوردار بوده و حتی خود محضر درس داشته و شاگردانی تربیت کرده است. وی از دوران کودکی در محضر پدرش درس میخوانده و از برخی کتابها استفاده میشود که فقیه بوده است؛ پس حتماً به درجه [[اجتهاد]] رسیده و در بحث [[علم کلام|کلامی]] هم انسانی خبره بوده است. |
− | + | از جمله [[مشایخ]] و استادان شیخ فتال نیشابوری که در کتابهای تراجم نامشان آمده عبارتند از: | |
− | + | #شیخ حسن بن علی (پدرش) | |
+ | #[[شیخ طوسی]] | ||
+ | #[[سید مرتضی]]<ref>از سید مرتضی به واسطه پدرش روایت نقل میکند.</ref> | ||
+ | #عبدالجبار بن عبدالله | ||
− | + | و از شاگردان نیشابوری این افراد ذکر شده اند: | |
− | + | #علی بن الحسن بن عبدالله النیشابوری | |
+ | #[[ابن شهر آشوب|ابن شهرآشوب مازندرانی]].<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۰، مقدمه کتاب روضه الواعظین.</ref> | ||
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==تألیفات | ||
فتال نیشابوری صاحب دو کتاب به نام «روضه الواعظین و تبصره المتعظین» و کتاب «التنویر فی معانی التفسیر» است. روضه الواعظین یکی از کتابهای معروف [[شیعه]] است و مؤلف، آن را در ایام جوانی به رشته تحریر درآورده است. | فتال نیشابوری صاحب دو کتاب به نام «روضه الواعظین و تبصره المتعظین» و کتاب «التنویر فی معانی التفسیر» است. روضه الواعظین یکی از کتابهای معروف [[شیعه]] است و مؤلف، آن را در ایام جوانی به رشته تحریر درآورده است. | ||
− | فتال میگوید: | + | فتال میگوید: «در ایام جوانی مجالس وعظ و موعظه زیاد برایم اتفاق میافتاد که مردم در آن مجالس از من، از [[اصول دین|اصول]] و [[فروع دین]] سوال میکردند و من جواب میدادم. از من موعظه طلب میکردند و از آداب سوال مینمودند و من برای جوابگویی به کتابهای اصحاب مراجع میکردم. کتابی جامع که مشتمل بر این مطالب باشد نیافتم پس به کتابهای مختلف رجوع کردم و مطالب زیادی را برداشت نمودم. به فکرم رسید همه اینها را جمع کنم که مشتمل باشد بر بعض کلمات خداوند و اخبار [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهمالسلام. پس آنها را ذکر کردم و نام کتاب را روضه الواعظین و تبصره المتعظین نامیدم که در جمعآوری آن خیلی زحمت کشیدم و خیلی هم خسته شدم. [[سند حدیث|اسناد]] احادیث را حذف کردم؛ زیرا احادیث مشهور است، لذا نیازی ندیدم که سندها را ذکر کنم». |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | این کتاب مکرر در [[ایران]] چاپ شده و از منابع [[علامه مجلسی]] در تألیف «[[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالانوار]]» است که علامت اختصاری آن «روضه» است. در این کتاب ۹۶ مجلس و در بعضی چاپها ۱۰۵ مجلس آمده است. سه مجلس اول درباره ماهیت [[عقل]] و فضل آن و معرفت [[خداوند]] است، چند مجلس درباره [[نبوت]] و [[معجزه|معجزات]] [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و مجلس ۷ تا ۱۱ درباره [[امام علی علیه السلام|حضرت امیرالمومنین]] علیهالسلام است. مجلس دوازدهم درباره شرح حال حضرت [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] علیهالسلام و همسرش [[فاطمه بنت اسد]] علیهاالسلام است. مجالس سیزده و چهارده شرح حال [[حضرت فاطمه]] زهرا علیهاالسلام است، در مجلس ۱۷ تا ۳۱ شرح حال و فضائل [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهمالسلام ذکر شده و در بقیه مجالس به امور [[اخلاق|اخلاقی]] و فروعات دین پرداخته شده است. | |
− | + | همه منابعی که در تألیف روضه الواعظین از آنها استفاده شده در این کتاب از آنها نام برده شده، با این که چنین کاری معمول نبوده است. مصادر مهم مورد استفاده در تألیف این کتاب عبارتند از: «[[الکافی (کتاب)|کافی]]» [[شیخ کلینی]]، «[[الأمالی شیخ طوسی (کتاب)|امالی]]» [[شیخ طوسی]]، «[[الأمالی شیخ صدوق (کتاب)|امالی]]» و «[[الخصال (کتاب)|خصال]]» [[شیخ صدوق]]، کتاب «الاقتصاد» شیخ طوسی و «[[الأمالى شیخ مفید (کتاب)|امالی]]» و «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|ارشاد]]» [[شیخ مفید]].<ref> مقدمه روضه الواعظین.</ref> | |
− | + | ==ویژگیهای اخلاقی == | |
− | + | از جمله ویژگیهای اخلاقی فتال نیشابوری میتوان به سادهزیستی، [[تواضع]] و صمیمیت او با مردم اشاره کرد؛ به طوری که مردم خیلی او را دوست داشتند و مورد اعتماد آنها بود، با مردم خیلی ساده نشست و برخاست میکرد و به مشکلات آنان در حد توان رسیدگی مینمود، من جمله در امور دینی مردم فعال بود و تلاش فوقالعادهای از خود نشان میداد. وی از زندگی ساده ای برخوردار بود و مورد قبول مردم واقع شد. مواعظ او برای مردم از کلام خدا و از گفتار و [[احادیث]] ائمه معصوم علیهمالسلام اقتباس میشد. عالم میدان علم و عمل بود، کان خطیباً واعظاً باقواله و افعاله.<ref> شهداء الفضیله، علامه عبدالحسین امینی، ص ۳۸، چاپ ۱۳۲۰ هـ.ق.</ref> | |
− | + | درباره شیخ فتال نیشابوری گفتهاند: متکلم جلیل القدر، واعظ [[فقیه]]، زاهد و پرهیزکار که از تواضع بالایی برخوردار بود و مورد وثوق همه علما و از بزرگان علمای [[شیعه]] و عالمان [[شهید]] به شمار میآید.<ref> الذریعه، ج ۴، ص ۲۹۷، ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱؛ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۲۹۲.</ref> | |
==نحوه شهادت== | ==نحوه شهادت== | ||
− | درباره شهادت شیخ فتال و سبب شهادت او چیزی ذکر نشده است؛ اما روشن است که قاتل او ابوالمحاسن عبدالرزاق شهاب الاسلام رئیس نیشابور است. عبدالرزاق که پسر برادر خواجه نظامالملک طوسی و یا برادر اوست، در ایام جوانی از دوستان ائمه و عالمان و روحانیت بود و به تحقیق در [[احکام]] شرع و [[احادیث]] نبوی مشغول بوده و جواب اشکالاتی را که درباره دین میشد پاسخ میداده است. وی صاحب محراب و محضر درس و مورد اعتماد بوده تا این که سلطان سنجر سلجوقی او را از محراب و مدرسه به وزارت میکشاند و او را وزیر خود قرار میدهد و امور شهر را بدست او میسپارد. | + | درباره [[شهادت]] شیخ فتال و سبب شهادت او چیزی ذکر نشده است؛ اما روشن است که قاتل او ابوالمحاسن عبدالرزاق شهاب الاسلام رئیس نیشابور است. عبدالرزاق که پسر برادر [[خواجه نظام الملک طوسی|خواجه نظامالملک طوسی]] و یا برادر اوست، در ایام جوانی از دوستان [[ائمه اطهار|ائمه]] و عالمان و روحانیت بود و به تحقیق در [[احکام]] شرع و [[احادیث]] نبوی مشغول بوده و جواب اشکالاتی را که درباره دین میشد پاسخ میداده است. وی صاحب محراب و محضر درس و مورد اعتماد بوده تا این که سلطان سنجر سلجوقی او را از محراب و مدرسه به وزارت میکشاند و او را وزیر خود قرار میدهد و امور شهر را بدست او میسپارد. وی که انسانی متواضع و متدین بود کمکم در دربار حکومت تبدیل به انسانی فاسد و دارای صفات زشت چون: بخل و شرب خمر میشود؛ تا جایی که خود سلطان سنجر سلجوقی در مرو به وزیر، معین الدین ابی نصر احمد کاشی میگوید، تمام صفات پست را در او میبینم و این همه بدی از چنین شخصی که از اصحاب درس و تقوا و علم است سزاوار نیست؛ اما نکته مهم این است که عبدالرزاق از سال ۵۱۳ تا ۵۱۵ حاکم و رئیس نیشابور بود، در حالی که فتال در سال ۵۰۸ به شهادت رسیده پس در زمان ریاست عبدالرزاق نبوده است؛ الا این که گفته شود: عبدالرزاق در زمانی که صاحب محراب و درس بوده فتوا به قتل او داده است و این قبل از ایام وزارت اوست. |
− | |||
− | وی که انسانی متواضع و متدین بود کمکم در دربار حکومت تبدیل به انسانی فاسد و دارای صفات زشت چون: بخل و شرب خمر میشود؛ تا جایی که خود سلطان سنجر سلجوقی در مرو به وزیر، معین الدین ابی نصر احمد کاشی میگوید، تمام صفات پست را در او میبینم و این همه بدی از چنین شخصی که از اصحاب درس و تقوا و علم است سزاوار نیست؛ اما نکته مهم این است که عبدالرزاق از سال | ||
− | اما در بعض عبارات آمده است: قتله و هو رئیس النیشابور.<ref> فوائد الرضویه، ص | + | اما در بعض عبارات آمده است: قتله و هو رئیس النیشابور.<ref> فوائد الرضویه، ص ۴۶۹؛ روضات الجنات، ج ۶، ص ۲۵۹؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶، منشورات مطبعه الحیدریه، نجف ۱۳۸۰ هـ.ق.</ref> سبب قتل او معلوم نیست، در برخی از کتابهای تاریخی گفته شده که [[شیعه]] بودن او سبب قتل و شهادت او بوده، ظاهراً تبلیغ تشیع و پافشاری بر آن موجب شهادت او شده است.<ref> مستدرکات اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۴۶؛ فوائد الرضویه، ص ۴۶۹، چاپ مرکزی تهران؛ ریاض العلماء، ج ۵، ص ۷۵، چاپ خیام، قم، ۱۴۰۱ هـ.ق.</ref> |
− | پیکرش در قبرستانی به نام «خیرق» در نیشابور مدفون است.<ref> مقدمه روضه الواعظین.</ref> گفته شده، نام قبرستان «حیره» است و قبر فتال در جلوی آن گورستان واقع شده است. گورستان حیره در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سرد میدان قرار داشته که نامآوران و بزرگ مردانی در آن جا به خاک سپرده شدهاند، که برخی از آنان عبارتند از: سعید بن سلام، ابوعثمان المغزی، عبدالله فرزند منازل، امام اسحاق فرزند حنظل.<ref> نیشابور شهر فیروزه، ص | + | پیکرش در قبرستانی به نام «خیرق» در نیشابور مدفون است.<ref> مقدمه روضه الواعظین.</ref> گفته شده، نام قبرستان «حیره» است و قبر فتال در جلوی آن گورستان واقع شده است. گورستان حیره در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سرد میدان قرار داشته که نامآوران و بزرگ مردانی در آن جا به خاک سپرده شدهاند، که برخی از آنان عبارتند از: سعید بن سلام، ابوعثمان المغزی، عبدالله فرزند منازل، امام اسحاق فرزند حنظل.<ref> نیشابور شهر فیروزه، ص ۲۶۴، انتشارات رامینه، چاپ مهشید، سال ۱۳۵۷ هـ.ش.</ref> ظاهراً از این گورستان هیچ اثری نیست. |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | |
− | * اعیان الشیعه، | + | *سید حسن سیدی، تلخیص از کتاب [[گلشن ابرار]]، جلد۵، صفحه۵۵. |
+ | *اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۹۲. | ||
[[رده:علمای قرن ششم]] | [[رده:علمای قرن ششم]] |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۱
فتال نیشابوری، شهید سعید مبارز، محدث و حافظ احادیث بسیار که در امر خطابه و وعظ و منبر سرآمد بوده و خطابه از جمله تخصصهای او به شمار میآید، ضمن این که در خیلی از کتابها از او به عنوان فقیه و متکلمی بزرگ نام برده شده است.
محتویات
ولادت و خاندان
ابوعلی، محمد بن حسن بن علی بن احمد، در نیشابور به دنیا آمده و دارای عمر طولانی بوده است؛ اما تاریخ ولادت او معلوم نیست. پدرش حسن از استادان فتال بوده است. گاهی او را به پدرش و گاهی به جدش، احمد و گاهی به پدر پدربزرگش نسبت دادهاند، که همگی از بزرگان علم و ادب بودهاند و البته این جور نسبت، امری شایع بود. مثل سید بن طاووس و ابن شهر آشوب که منسوب به پدربزرگ خود هستند. بعضی گمان کردهاند که محمد بن حسن و محمد بن احمد یا محمد بن علی چند نفرند.[۱]
از جمله القاب نیشابوری، ابن الفارسی و فتال و کنیه او ابوعلی و ابوجعفر است. از لقب «ابن الفارسی» معلوم میشود که او از نژاد ایرانی است. فتال یکی از اسمهای بلبل است و علت ملقب شدن او به فتال به خاطر خوشصوتی و لطافت زبانی است که در منبر داشته و از نطق بالایی برخوردار بوده است.[۲]
استادان و شاگردان
فتال در محضر بزرگان شرکت میکرده و از تحصیلات عالیهای برخوردار بوده و حتی خود محضر درس داشته و شاگردانی تربیت کرده است. وی از دوران کودکی در محضر پدرش درس میخوانده و از برخی کتابها استفاده میشود که فقیه بوده است؛ پس حتماً به درجه اجتهاد رسیده و در بحث کلامی هم انسانی خبره بوده است.
از جمله مشایخ و استادان شیخ فتال نیشابوری که در کتابهای تراجم نامشان آمده عبارتند از:
و از شاگردان نیشابوری این افراد ذکر شده اند:
- علی بن الحسن بن عبدالله النیشابوری
- ابن شهرآشوب مازندرانی.[۴]
آثار و تألیفات
فتال نیشابوری صاحب دو کتاب به نام «روضه الواعظین و تبصره المتعظین» و کتاب «التنویر فی معانی التفسیر» است. روضه الواعظین یکی از کتابهای معروف شیعه است و مؤلف، آن را در ایام جوانی به رشته تحریر درآورده است.
فتال میگوید: «در ایام جوانی مجالس وعظ و موعظه زیاد برایم اتفاق میافتاد که مردم در آن مجالس از من، از اصول و فروع دین سوال میکردند و من جواب میدادم. از من موعظه طلب میکردند و از آداب سوال مینمودند و من برای جوابگویی به کتابهای اصحاب مراجع میکردم. کتابی جامع که مشتمل بر این مطالب باشد نیافتم پس به کتابهای مختلف رجوع کردم و مطالب زیادی را برداشت نمودم. به فکرم رسید همه اینها را جمع کنم که مشتمل باشد بر بعض کلمات خداوند و اخبار ائمه معصومین علیهمالسلام. پس آنها را ذکر کردم و نام کتاب را روضه الواعظین و تبصره المتعظین نامیدم که در جمعآوری آن خیلی زحمت کشیدم و خیلی هم خسته شدم. اسناد احادیث را حذف کردم؛ زیرا احادیث مشهور است، لذا نیازی ندیدم که سندها را ذکر کنم».
این کتاب مکرر در ایران چاپ شده و از منابع علامه مجلسی در تألیف «بحارالانوار» است که علامت اختصاری آن «روضه» است. در این کتاب ۹۶ مجلس و در بعضی چاپها ۱۰۵ مجلس آمده است. سه مجلس اول درباره ماهیت عقل و فضل آن و معرفت خداوند است، چند مجلس درباره نبوت و معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مجلس ۷ تا ۱۱ درباره حضرت امیرالمومنین علیهالسلام است. مجلس دوازدهم درباره شرح حال حضرت ابوطالب علیهالسلام و همسرش فاطمه بنت اسد علیهاالسلام است. مجالس سیزده و چهارده شرح حال حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، در مجلس ۱۷ تا ۳۱ شرح حال و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام ذکر شده و در بقیه مجالس به امور اخلاقی و فروعات دین پرداخته شده است.
همه منابعی که در تألیف روضه الواعظین از آنها استفاده شده در این کتاب از آنها نام برده شده، با این که چنین کاری معمول نبوده است. مصادر مهم مورد استفاده در تألیف این کتاب عبارتند از: «کافی» شیخ کلینی، «امالی» شیخ طوسی، «امالی» و «خصال» شیخ صدوق، کتاب «الاقتصاد» شیخ طوسی و «امالی» و «ارشاد» شیخ مفید.[۵]
ویژگیهای اخلاقی
از جمله ویژگیهای اخلاقی فتال نیشابوری میتوان به سادهزیستی، تواضع و صمیمیت او با مردم اشاره کرد؛ به طوری که مردم خیلی او را دوست داشتند و مورد اعتماد آنها بود، با مردم خیلی ساده نشست و برخاست میکرد و به مشکلات آنان در حد توان رسیدگی مینمود، من جمله در امور دینی مردم فعال بود و تلاش فوقالعادهای از خود نشان میداد. وی از زندگی ساده ای برخوردار بود و مورد قبول مردم واقع شد. مواعظ او برای مردم از کلام خدا و از گفتار و احادیث ائمه معصوم علیهمالسلام اقتباس میشد. عالم میدان علم و عمل بود، کان خطیباً واعظاً باقواله و افعاله.[۶]
درباره شیخ فتال نیشابوری گفتهاند: متکلم جلیل القدر، واعظ فقیه، زاهد و پرهیزکار که از تواضع بالایی برخوردار بود و مورد وثوق همه علما و از بزرگان علمای شیعه و عالمان شهید به شمار میآید.[۷]
نحوه شهادت
درباره شهادت شیخ فتال و سبب شهادت او چیزی ذکر نشده است؛ اما روشن است که قاتل او ابوالمحاسن عبدالرزاق شهاب الاسلام رئیس نیشابور است. عبدالرزاق که پسر برادر خواجه نظامالملک طوسی و یا برادر اوست، در ایام جوانی از دوستان ائمه و عالمان و روحانیت بود و به تحقیق در احکام شرع و احادیث نبوی مشغول بوده و جواب اشکالاتی را که درباره دین میشد پاسخ میداده است. وی صاحب محراب و محضر درس و مورد اعتماد بوده تا این که سلطان سنجر سلجوقی او را از محراب و مدرسه به وزارت میکشاند و او را وزیر خود قرار میدهد و امور شهر را بدست او میسپارد. وی که انسانی متواضع و متدین بود کمکم در دربار حکومت تبدیل به انسانی فاسد و دارای صفات زشت چون: بخل و شرب خمر میشود؛ تا جایی که خود سلطان سنجر سلجوقی در مرو به وزیر، معین الدین ابی نصر احمد کاشی میگوید، تمام صفات پست را در او میبینم و این همه بدی از چنین شخصی که از اصحاب درس و تقوا و علم است سزاوار نیست؛ اما نکته مهم این است که عبدالرزاق از سال ۵۱۳ تا ۵۱۵ حاکم و رئیس نیشابور بود، در حالی که فتال در سال ۵۰۸ به شهادت رسیده پس در زمان ریاست عبدالرزاق نبوده است؛ الا این که گفته شود: عبدالرزاق در زمانی که صاحب محراب و درس بوده فتوا به قتل او داده است و این قبل از ایام وزارت اوست.
اما در بعض عبارات آمده است: قتله و هو رئیس النیشابور.[۸] سبب قتل او معلوم نیست، در برخی از کتابهای تاریخی گفته شده که شیعه بودن او سبب قتل و شهادت او بوده، ظاهراً تبلیغ تشیع و پافشاری بر آن موجب شهادت او شده است.[۹]
پیکرش در قبرستانی به نام «خیرق» در نیشابور مدفون است.[۱۰] گفته شده، نام قبرستان «حیره» است و قبر فتال در جلوی آن گورستان واقع شده است. گورستان حیره در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سرد میدان قرار داشته که نامآوران و بزرگ مردانی در آن جا به خاک سپرده شدهاند، که برخی از آنان عبارتند از: سعید بن سلام، ابوعثمان المغزی، عبدالله فرزند منازل، امام اسحاق فرزند حنظل.[۱۱] ظاهراً از این گورستان هیچ اثری نیست.
پانویس
- ↑ الذریعه، ج ۱۱، ص ۳۰۵، چاپ اسماعیلیان، قم، سال ۱۴۰۸ هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۹۱؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶.
- ↑ همان، ریاض العلما، ج ۵، ص ۷۵، چاپ خیام، قم، ۱۴۰۱ هـ.ق؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱، چاپ خانه شفق تبریز.
- ↑ از سید مرتضی به واسطه پدرش روایت نقل میکند.
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۰، مقدمه کتاب روضه الواعظین.
- ↑ مقدمه روضه الواعظین.
- ↑ شهداء الفضیله، علامه عبدالحسین امینی، ص ۳۸، چاپ ۱۳۲۰ هـ.ق.
- ↑ الذریعه، ج ۴، ص ۲۹۷، ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۹۱؛ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۲۹۲.
- ↑ فوائد الرضویه، ص ۴۶۹؛ روضات الجنات، ج ۶، ص ۲۵۹؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶، منشورات مطبعه الحیدریه، نجف ۱۳۸۰ هـ.ق.
- ↑ مستدرکات اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۴۶؛ فوائد الرضویه، ص ۴۶۹، چاپ مرکزی تهران؛ ریاض العلماء، ج ۵، ص ۷۵، چاپ خیام، قم، ۱۴۰۱ هـ.ق.
- ↑ مقدمه روضه الواعظین.
- ↑ نیشابور شهر فیروزه، ص ۲۶۴، انتشارات رامینه، چاپ مهشید، سال ۱۳۵۷ هـ.ش.
منابع
- سید حسن سیدی، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد۵، صفحه۵۵.
- اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۹۲.