ردّیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
نوشته‌هایی را كه در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می‌خوانند. ردّیه‌نویسی علمی و فلسفی از پیش از [[اسلام]] رایج بوده و به بسیاری از آنها در [[الفهرست ابن ندیم]] (380 ق.) اشاره شده است.
+
نوشته‌هایی را که در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، [[دین|دینی]]، [[عرفان|عرفانی]] و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می‌خوانند. ردّیه‌نویسی علمی و [[فلسفه|فلسفی]] از پیش از [[اسلام]] رایج بوده و به بسیاری از آنها در [[الفهرست ابن ندیم]] (۳۸۰ ق.) اشاره شده است.
  
احتجاجِ حضرت [[امام علی]] علیه السلام با [[معاویه]] كه ایشان و پیروانشان را، طی نامه‌ای به قتل عثمان (35 ق.) متّهم كرده بود، جزو نخستین ردّیه‌های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه‌نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (41-132 ق) می‌رسد. اما بیشترین سهم ردّیه‌نویسی مربوط به روزگار [[معتزله|معتزلیان]] (از میانه سده 2 ق. به‌ بعد) است.
+
احتجاج [[امام علی]] علیه السلام با [[معاویه]] که ایشان و پیروانشان را، طی نامه‌ای به قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]] (۳۵ ق.) متّهم کرده بود، جزو نخستین ردّیه‌های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه‌نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره [[بنی امیه|امویان]] (۴۱-۱۳۲ ق) می‌رسد. اما بیشترین سهم ردّیه‌نویسی مربوط به روزگار [[معتزله|معتزلیان]] (از میانه سده ۲ ق. به‌ بعد) است.
  
مسلمانان پس از آن كه دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته‌ رفته این‌گونه پاسخگویی و ردّیه‌نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یكی از بهترین نمونه‌های ردّیه‌نویسی در میان مسلمانان [[الشافی فی الامامه]] و [[ابطال حجج‌العامه]] نوشته [[شریف مرتضی]] (355-436 ق.) است كه آن را در ردّالمغنی فی الامامه قاضی عبدالجباربن احمد معتزلی (359-415 ق.) نوشته است.
+
مسلمانان پس از آن که دروسی را نزد استادان [[یهود|یهودی]]، [[مسیحیت|مسیحی]]، صائبی و [[زردشت|زردشتی]] فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته‌ رفته این‌گونه پاسخگویی و ردّیه‌نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یکی از بهترین نمونه‌های ردّیه‌نویسی در میان مسلمانان [[الشافی فی الامامه (کتاب)|الشافی فی الامامه]] و [[ابطال حجج العامه (کتاب)|ابطال حجج‌ العامه]] نوشته [[سید مرتضی|شریف مرتضی]] (۳۵۵-۴۳۶ ق.) است که آن را در «ردّ المغنی فی الامامه» قاضی عبدالجبار معتزلی (۳۵۹-۴۱۵ ق.) نوشته است.
  
مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه‌ای كه از سوی متفكران مطرح می‌گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می‌شد به بحث و گفتگو می‌پرداختند و به ردّ و قبول آن می‌اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند كه آرای یكدیگر را محك می‌زدند بلكه به نقد و بررسی آرای [[خوارج]]، [[معتزله]]، [[زیدیه]]، [[اشاعره]]، [[شیعیان]]، [[سُنّیان]] و مكاتب گوناگون فقهی مانند [[اخباریان]]، [[اصولیان]]، [[اصحاب تناسخ]]، [[زنادقه]]، اهل منطق، اهل قیاس، جبری‌باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، كرامیان و فرقه‌ها و نحله‌های دیگر نیز می‌پرداختند.
+
مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه‌ای که از سوی متفکران مطرح می‌گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می‌شد به بحث و گفتگو می‌پرداختند و به ردّ و قبول آن می‌اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند که آرای یکدیگر را محک می‌زدند، بلکه به نقد و بررسی آرای [[خوارج]]، [[معتزله]]، [[زیدیه]]، [[اشاعره]]، [[شیعیان]]، [[اهل سنت|سُنّیان]] و مکاتب گوناگون فقهی مانند [[اخباریان]]، اصولیان، اصحاب [[تناسخ]]، [[زنادقه]]، اهل [[منطق]]، اهل [[قیاس در فقه|قیاس]]، [[جبریه|جبری‌]] باوران، [[غلات|غُلات]]، [[تصوف|صوفیه]]، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، کرامیان و فرقه‌های دیگر نیز می‌پرداختند.
  
از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه‌نویسی اسلامی ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین‌های اسلامی بود كه موجب گردید مسیحیان و مسلمانان كتاب‌هایی در ردّ آیین یكدیگر بنویسند كه آیینه حق‌نما به فارسی از فرانسواگزاویه (912-960 ق.) در ردّ اسلام و مصقل صفا به فارسی (1044 ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.
+
از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه‌نویسی اسلامی، ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین‌های اسلامی بود که موجب گردید مسیحیان و مسلمانان کتاب‌هایی در ردّ آیین یکدیگر بنویسند که «آیینه حق‌نما» به فارسی از فرانسوا گزاویه (۹۱۲-۹۶۰ ق.) در ردّ [[اسلام]] و «مصقل صفا» به فارسی (۱۰۴۴ ق.) در ردّ [[مسیحیت]] از آن جمله است.
  
در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه‌هایی بر باورهای یكدیگر می‌نوشتند كه مشهورترین آنها تحفه اثنی عشریه به فارسی (1215 ق.) و وسیله‌النجاه از عبدالعزیز دهلوی (1114-1176 ق.) در ردّ مذهب شیعه است.
+
در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه‌هایی بر باورهای یکدیگر می‌نوشتند که مشهورترین آنها «تحفه اثنی عشریه» به فارسی (۱۲۱۵ ق.) و «وسیلةالنجاة» از عبدالعزیز دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ ق.) در ردّ مذهب [[شیعه]] است.
  
از مهم‌ترین كتاب‌های ردّیه عربی مخاریق‌الانبیا از ابوبكر [[محمدبن زكریای رازی]] (251-313 ق.) در انكار ضرورت وجود نبوت و اعلام‌النبوه از [[ابوحاتم رازی]] (322 ق.) در ردّ نظریات [[ابوبكر رازی]] است.
+
از مهم‌ترین کتاب‌های ردّیه عربی «مخاریق الانبیاء» از [[محمد بن زکریای رازی|محمد بن زکریای رازی]] (۲۵۱-۳۱۳ ق.) در انکار ضرورت وجود [[نبوت]] و «اعلام‌ النبوه» از [[ابوحاتم رازی]] (۳۲۲ ق.) در ردّ نظریات زکریای رازی است.
  
[[ابطال احكام نجوم]] از [[فارابی]] (260؟-339 ق.)؛ برخی رسایل [[ابوریحان بیرونی]] (362-440 ق.) در ردّ نظریات [[ارسطو]] و [[ابن‌سینا]]؛ تفسیر تبیان از شیخ ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (385-460 ق.) در ردّ [[اشاعره]]؛ تهافت‌الفلاسفه از امام محمد غزالی (450-505 ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ [[تهافت‌التهافت]] از [[ابن رشد]] (520-595 ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و تلبیس ابلیس از ابوالفرج ابن جوزی (سده ششم هجری) در ردّ فرقه‌های مختلف از دیگر ردّیه‌هاست.
+
«ابطال احکام نجوم» از [[فارابی]] (۲۶۰؟-۳۳۹ ق.)؛ برخی رسایل [[ابوریحان بیرونی]] (۳۶۲-۴۴۰ ق.) در ردّ نظریات ارسطو و [[ابن‌سینا]]؛ [[التبیان (کتاب)|تفسیر تبیان]] از [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ ق.) در ردّ [[اشاعره]]؛ «تهافت الفلاسفه» از [[امام محمد غزالی]] (۴۵۰-۵۰۵ ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ «تهافت‌ التهافت» از [[ابن رشد]] (۵۲۰-۵۹۵ ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و «تلبیس ابلیس» از [[ابوالفرج بن جوزی|ابوالفرج ابن جوزی]] (سده ششم هجری) در ردّ فرقه‌های مختلف از دیگر ردّیه‌هاست.
  
ردّیه‌های دیگری نیز در مذاهب مختلف نوشته شده كه ردّ اهل سنت از حسن فرزند عبدالرزاق؛ ردّ [[بهائیت]] از آقا میرزا احمد كرمانی؛ ردّ بر تورات در بیست‌ و سه فصل كه هر فصل از یك كتاب گرفته شده؛ ردّ شبهات از حاج محمد كریم‌خان قاجار در شش فصل؛ ردّ بر [[شیعه]] از عبدالغفار فرزند شیخ خیرالدین محمد؛ ردّ بر قادیانی از سید محمد عصار لواسانی؛ ردّ بر نصارا از محمد خلیل فرزند محمد اشرف قاینی؛ ردّ هنری مارتین، كشیش انگلیسی در كتاب فیلیپ پادری در ردّ بر اسلام؛ و ردّ بر یهود از حاجی‌بابا فرزند محمد اسماعیل قزوینی كه پدر او یهودی بود و خود در یزد می‌زیست و به‌ سال 1211 ق. محضرالشهود فی ردّالیهود را نوشت از جمله آنهاست.
+
ردّیه‌های دیگری نیز در مذاهب مختلف نوشته شده که ردّ [[اهل سنت]] از حسن فرزند عبدالرزاق؛ ردّ [[بهائیت]] از آقا میرزا احمد کرمانی؛ ردّ بر [[تورات]] در بیست‌ و سه فصل که هر فصل از یک کتاب گرفته شده؛ ردّ شبهات از حاج محمد کریم‌خان قاجار در شش فصل؛ ردّ بر [[شیعه]] از عبدالغفار فرزند شیخ خیرالدین محمد؛ ردّ بر قادیانی از سید محمد عصار لواسانی؛ ردّ بر [[نصاری|نصارا]] از محمد خلیل فرزند محمد اشرف قاینی؛ ردّ هنری مارتین، [[کشیش|کشیش]] انگلیسی در کتاب فیلیپ پادری در ردّ بر [[اسلام]]؛ و ردّ بر [[یهود]] از حاجی‌بابا فرزند محمد اسماعیل قزوینی که پدر او یهودی بود و خود در [[یزد]] می‌زیست و به‌ سال ۱۲۱۱ ق. محضرالشهود فی ردّالیهود را نوشت از جمله آنهاست.
  
گاه علما كتابی را كه دانشمندی در ردّ كتاب دانشمند دیگری نوشته بود، دوباره رد می‌كردند، مانند: المصارع، نوشته امام تاج‌الدین محمد بن عبدالكریم شهرستانی (479؟-548 ق.) در ردّ [[اشارات ابن سینا]] (428 ق.) و مصارع‌المصارع خواجه نصیرالدین طوسی (597-672 ق.) كه ردّ بر ردّیه است. گاه نیز عالمی اندیشه‌ای را كه برای جامعه خطرآفرین می‌دانست بیش از یك‌بار رد می‌كرد؛ مانند كتاب‌های تخریب اسباب؛ ردّالباب؛ سدالباب؛ قلع‌الباب؛ و قمع‌الباب از ابوالقاسم زنجانی (1257؟-1329 ق.) كه در ردّ اندیشه‌های [[علی‌محمد باب]] (1236؟-1266 ق.) نوشته شده است.
+
گاه علما کتابی را که دانشمندی در ردّ کتاب دانشمند دیگری نوشته بود، دوباره رد می‌کردند، مانند: المصارع، نوشته امام تاج‌الدین محمد بن عبدالکریم شهرستانی (۴۷۹؟-۵۴۸ ق.) در ردّ [[الاشارات و التنبیهات (کتاب)|اشارات ابن سینا]] (۴۲۸ ق.) و مصارع‌المصارع [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (۵۹۷-۶۷۲ ق.) که ردّ بر ردّیه است. گاه نیز عالمی اندیشه‌ای را که برای جامعه خطرآفرین می‌دانست بیش از یک‌بار رد می‌کرد؛ مانند کتاب‌های تخریب اسباب؛ ردّالباب؛ سدالباب؛ قلع‌الباب؛ و قمع‌الباب از ابوالقاسم زنجانی (۱۲۵۷؟-۱۳۲۹ ق.) که در ردّ اندیشه‌های علی‌محمد باب (۱۲۳۶؟-۱۲۶۶ ق.) نوشته شده است.
  
برخی شرح‌ها، حاشیه‌ها و جوابیه‌هایی كه بر كتاب‌ها می‌نوشتند در شمار كتاب‌های ردّیه آمده است و گاه علما در پاسخ یكدیگر چندین كتاب شرح می‌نوشتند؛ مانند شرح جدید نوشته علاءالدین [[قوشچی]] (879 ق.) بر [[تجریدالكلام]] [[خواجه‌نصیرالدین طوسی]] كه [[جلال‌الدین دوانی]] (830-908 ق.) بر این شرح، حاشیه قدیم جلالیه را نوشت و میرصدرالدین محمد دشتكی شیرازی (903 ق.) بر حاشیه دوانی نیز حاشیه‌ای نوشت.
+
برخی شرح‌ها، حاشیه‌ها و جوابیه‌هایی که بر کتاب‌ها می‌نوشتند در شمار کتاب‌های ردّیه آمده است و گاه علما در پاسخ یکدیگر چندین کتاب شرح می‌نوشتند؛ مانند شرح جدید نوشته علاءالدین قوشچی (۸۷۹ ق.) بر «[[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجریدالکلام]]» خواجه‌نصیرالدین طوسی که جلال‌الدین دوانی (۸۳۰-۹۰۸ ق.) بر این شرح، حاشیه قدیم جلالیه را نوشت و میرصدرالدین محمد دشتکی شیرازی (۹۰۳ ق.) بر حاشیه دوانی نیز حاشیه‌ای نوشت. دوباره دوانی در جواب به حاشیه صدرالدین، حاشیه جدید جلالیه را نوشت و پس از جواب دوباره صدرالدین، دوانی حاشیه اَجَدّ جلالیه را بر آن تحریر کرد.
 
 
دوباره دوانی در جواب به حاشیه صدرالدین، حاشیه جدید جلالیه را نوشت و پس از جواب دوباره صدرالدین، دوانی حاشیه اَجَدّ جلالیه را بر آن تحریر كرد.
 
 
 
این‌گونه بحث‌های انتقادی در میان شعرا نیز پیش می‌آمد و در اشعار خود یكدیگر را ردّ می‌كردند؛ مانند [[قصیده لامیه غضائری|قصیده معروف لامیه غضایری]] كه در آن از بخشش‌های محمود غزنوی اظهار ملال كرده و عنصری در جواب او قصیده‌ای سرود كه جزو قدیم‌ترین نقدهای ادبی فارسی است كه برجای مانده است.
 
  
 +
این‌گونه بحث‌های انتقادی در میان شعرا نیز پیش می‌آمد و در [[شعر|اشعار]] خود یکدیگر را ردّ می‌کردند؛ مانند [[قصیده]] معروف «لامیه» غضایری که در آن از بخشش‌های محمود غزنوی اظهار ملال کرده و [[عنصری]] در جواب او قصیده‌ای سرود که جزو قدیم‌ترین نقدهای ادبی فارسی است که برجای مانده است.
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%B1%D8%AF%D9%91%D9%8A%D9%87.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "ردّیه" از پروین احتشامی]، بازیابی: 12 مرداد 1392.
+
*[http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%B1%D8%AF%D9%91%D9%8A%D9%87.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "ردّیه" از پروین احتشامی]، بازیابی: ۱۲ مرداد ۱۳۹۲.
  
 
[[رده:اصطلاحات کتابشناسی]]
 
[[رده:اصطلاحات کتابشناسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۶

نوشته‌هایی را که در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می‌خوانند. ردّیه‌نویسی علمی و فلسفی از پیش از اسلام رایج بوده و به بسیاری از آنها در الفهرست ابن ندیم (۳۸۰ ق.) اشاره شده است.

احتجاج امام علی علیه السلام با معاویه که ایشان و پیروانشان را، طی نامه‌ای به قتل عثمان (۳۵ ق.) متّهم کرده بود، جزو نخستین ردّیه‌های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه‌نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (۴۱-۱۳۲ ق) می‌رسد. اما بیشترین سهم ردّیه‌نویسی مربوط به روزگار معتزلیان (از میانه سده ۲ ق. به‌ بعد) است.

مسلمانان پس از آن که دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته‌ رفته این‌گونه پاسخگویی و ردّیه‌نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یکی از بهترین نمونه‌های ردّیه‌نویسی در میان مسلمانان الشافی فی الامامه و ابطال حجج‌ العامه نوشته شریف مرتضی (۳۵۵-۴۳۶ ق.) است که آن را در «ردّ المغنی فی الامامه» قاضی عبدالجبار معتزلی (۳۵۹-۴۱۵ ق.) نوشته است.

مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه‌ای که از سوی متفکران مطرح می‌گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می‌شد به بحث و گفتگو می‌پرداختند و به ردّ و قبول آن می‌اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند که آرای یکدیگر را محک می‌زدند، بلکه به نقد و بررسی آرای خوارج، معتزله، زیدیه، اشاعره، شیعیان، سُنّیان و مکاتب گوناگون فقهی مانند اخباریان، اصولیان، اصحاب تناسخ، زنادقه، اهل منطق، اهل قیاس، جبری‌ باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، کرامیان و فرقه‌های دیگر نیز می‌پرداختند.

از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه‌نویسی اسلامی، ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین‌های اسلامی بود که موجب گردید مسیحیان و مسلمانان کتاب‌هایی در ردّ آیین یکدیگر بنویسند که «آیینه حق‌نما» به فارسی از فرانسوا گزاویه (۹۱۲-۹۶۰ ق.) در ردّ اسلام و «مصقل صفا» به فارسی (۱۰۴۴ ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.

در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه‌هایی بر باورهای یکدیگر می‌نوشتند که مشهورترین آنها «تحفه اثنی عشریه» به فارسی (۱۲۱۵ ق.) و «وسیلةالنجاة» از عبدالعزیز دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ ق.) در ردّ مذهب شیعه است.

از مهم‌ترین کتاب‌های ردّیه عربی «مخاریق الانبیاء» از محمد بن زکریای رازی (۲۵۱-۳۱۳ ق.) در انکار ضرورت وجود نبوت و «اعلام‌ النبوه» از ابوحاتم رازی (۳۲۲ ق.) در ردّ نظریات زکریای رازی است.

«ابطال احکام نجوم» از فارابی (۲۶۰؟-۳۳۹ ق.)؛ برخی رسایل ابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۰ ق.) در ردّ نظریات ارسطو و ابن‌سینا؛ تفسیر تبیان از شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ ق.) در ردّ اشاعره؛ «تهافت الفلاسفه» از امام محمد غزالی (۴۵۰-۵۰۵ ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ «تهافت‌ التهافت» از ابن رشد (۵۲۰-۵۹۵ ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و «تلبیس ابلیس» از ابوالفرج ابن جوزی (سده ششم هجری) در ردّ فرقه‌های مختلف از دیگر ردّیه‌هاست.

ردّیه‌های دیگری نیز در مذاهب مختلف نوشته شده که ردّ اهل سنت از حسن فرزند عبدالرزاق؛ ردّ بهائیت از آقا میرزا احمد کرمانی؛ ردّ بر تورات در بیست‌ و سه فصل که هر فصل از یک کتاب گرفته شده؛ ردّ شبهات از حاج محمد کریم‌خان قاجار در شش فصل؛ ردّ بر شیعه از عبدالغفار فرزند شیخ خیرالدین محمد؛ ردّ بر قادیانی از سید محمد عصار لواسانی؛ ردّ بر نصارا از محمد خلیل فرزند محمد اشرف قاینی؛ ردّ هنری مارتین، کشیش انگلیسی در کتاب فیلیپ پادری در ردّ بر اسلام؛ و ردّ بر یهود از حاجی‌بابا فرزند محمد اسماعیل قزوینی که پدر او یهودی بود و خود در یزد می‌زیست و به‌ سال ۱۲۱۱ ق. محضرالشهود فی ردّالیهود را نوشت از جمله آنهاست.

گاه علما کتابی را که دانشمندی در ردّ کتاب دانشمند دیگری نوشته بود، دوباره رد می‌کردند، مانند: المصارع، نوشته امام تاج‌الدین محمد بن عبدالکریم شهرستانی (۴۷۹؟-۵۴۸ ق.) در ردّ اشارات ابن سینا (۴۲۸ ق.) و مصارع‌المصارع خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ ق.) که ردّ بر ردّیه است. گاه نیز عالمی اندیشه‌ای را که برای جامعه خطرآفرین می‌دانست بیش از یک‌بار رد می‌کرد؛ مانند کتاب‌های تخریب اسباب؛ ردّالباب؛ سدالباب؛ قلع‌الباب؛ و قمع‌الباب از ابوالقاسم زنجانی (۱۲۵۷؟-۱۳۲۹ ق.) که در ردّ اندیشه‌های علی‌محمد باب (۱۲۳۶؟-۱۲۶۶ ق.) نوشته شده است.

برخی شرح‌ها، حاشیه‌ها و جوابیه‌هایی که بر کتاب‌ها می‌نوشتند در شمار کتاب‌های ردّیه آمده است و گاه علما در پاسخ یکدیگر چندین کتاب شرح می‌نوشتند؛ مانند شرح جدید نوشته علاءالدین قوشچی (۸۷۹ ق.) بر «تجریدالکلام» خواجه‌نصیرالدین طوسی که جلال‌الدین دوانی (۸۳۰-۹۰۸ ق.) بر این شرح، حاشیه قدیم جلالیه را نوشت و میرصدرالدین محمد دشتکی شیرازی (۹۰۳ ق.) بر حاشیه دوانی نیز حاشیه‌ای نوشت. دوباره دوانی در جواب به حاشیه صدرالدین، حاشیه جدید جلالیه را نوشت و پس از جواب دوباره صدرالدین، دوانی حاشیه اَجَدّ جلالیه را بر آن تحریر کرد.

این‌گونه بحث‌های انتقادی در میان شعرا نیز پیش می‌آمد و در اشعار خود یکدیگر را ردّ می‌کردند؛ مانند قصیده معروف «لامیه» غضایری که در آن از بخشش‌های محمود غزنوی اظهار ملال کرده و عنصری در جواب او قصیده‌ای سرود که جزو قدیم‌ترین نقدهای ادبی فارسی است که برجای مانده است.

منابع