غزوه ذی قرد: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | «غزوه | + | «غزوه ذىقرد» یا «غزوه غابة»<ref> واقدی، کتاب المغازی، تحقیق مارسون جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۹۸۹م.، الطبعه الاولی، ج۲، ص۵۳۷. </ref> [[غزوه|غزوهای]] است که در منطقه «ذیقرد» بین مسلمانان و عیینة بن حصن فزارى همراه با عدهای از سواران [[غطفان|قبیله غطفان]] واقع شد. این گروه به غارت شتران [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلى الله علیه و آله در منطقه «غابة» و کشتن یکی از مسلمانان دست زده بودند. |
− | |||
− | |||
==علت وقوع غزوه ذىقرد== | ==علت وقوع غزوه ذىقرد== | ||
− | اعراب اطراف [[مدینه]]، چشم طمع به | + | اعراب اطراف [[مدینه]]، چشم طمع به آنجا داشته و براى ضربه زدن به [[اسلام]] از شبیخون خوددارى نمى کردهاند. بنابراین [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلى الله علیه و آله حق داشت که هر از چندى به محض شنیدن کمترین گزارشى از تلاش مشرکان، به سوى آنان حرکت کند.<ref>سیره رسول خدا(ص)، جعفریان ،ص:۵۷۲ </ref> |
− | طایفه [[غطفان]] گرسنگان [[شبه جزیره عربستان|جزیره]] بودند که در [[جاهلیت|جاهلیت]] براى سیر کردن شکم خود به [[یثرب]] مى آمدند. | + | طایفه [[غطفان]] گرسنگان [[شبه جزیره عربستان|جزیره]] بودند که در [[جاهلیت|جاهلیت]] براى سیر کردن شکم خود به [[یثرب]] مى آمدند. عیینة بن حصن فزارى با عدهاى از سواران قبیله غطفان -که با رسول خدا صلى الله علیه و آله دشمنى دیرینه داشتند- به اطراف مدینه حمله برده و در جائى موسوم به «غابة» -که در شش کیلومترى شمال غربى مدینه و در طرف [[شام]] قرار داشت- عدهاى از شترهاى شیرده رسول خدا صلى الله علیه و آله را به سرقت بردند، و مردى از بنى غفار را که متصدى نگهدارى شترها بود کشتند و زنش را نیز به اسارت بردند.<ref>زندگانىمحمد(ص)/ترجمه،ج۲،ص:۱۹۲ </ref> [[محمد بن عمر واقدی|واقدی]] می نویسد: در سوم [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانى]] سال ششم هجری عُیینة بن حصن با چهل سوار به شتران یورش برده آنان را به همراه خویش بردند.<ref> المغازى/ترجمه، ص ۴۰۷؛ سبل الهدى، ج ۵، ص ۱۶۷- ۱۶۶.</ref> |
− | مقریزى و دیگران نوشتهاند: «[[ابوذر غفاری| | + | مقریزى و دیگران نوشتهاند: «[[ابوذر غفاری|أبوذر]]» از رسول خدا اجازه خواست که برود و در «غابه» شترهاى شیرده رسول خدا را سرپرستى کند و رسول خدا به او گفت که: من از ناحیه «عیینه» و همراهان وى ایمن نیستم و مى ترسم پیشآمدى رخ دهد. چون «أبوذر» بیشتر اصرار کرد به وى فرمود: مى بینم که مى روى و روزى مى ریزند و پسرت را مى کشند و زنت را مى برند و با عصاى خویش نزد من بازمى گردى. «أبوذر» با زن و پسرش رفت و روزى که «عیینة بن حصن فزارى» براى بردن بیست شتر رسول خدا حمله برد، پسرش کشته شد و زن او را بردند.<ref>المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۰۷ </ref> |
==وقایع مرتبط با این غزوه== | ==وقایع مرتبط با این غزوه== | ||
نخستین کسى که از این جریان مطلع شد، سلمة بن عمرو بن اکوع بود که در آن روز بسوى غابة می رفت و چون به ثنیة الوداع رسید از جریان مطلع شد و از این رو خود را بجاى بلندى از کوه سلع (که در کنار مدینه قرار دارد) رسانید و با فریادهاى «وا صباحاه»! مردم مدینه را از جریان مطلع ساخت. آنگاه بسرعت غارت کنندگان را تعقیب کرد، و چون به آنها رسید شروع به تیر اندازى کرد و هر گاه عیینة و همراهانش بسوى او حمله ور می شدند فرار می کرد و چون بمسیر خود باز می گشتند دو باره آنها را تعقیب می کرد و با تیرهاى پى در پى مزاحمتى در رفتن آنها ایجاد می نمود. گویند سلمة پیاده بوده است. | نخستین کسى که از این جریان مطلع شد، سلمة بن عمرو بن اکوع بود که در آن روز بسوى غابة می رفت و چون به ثنیة الوداع رسید از جریان مطلع شد و از این رو خود را بجاى بلندى از کوه سلع (که در کنار مدینه قرار دارد) رسانید و با فریادهاى «وا صباحاه»! مردم مدینه را از جریان مطلع ساخت. آنگاه بسرعت غارت کنندگان را تعقیب کرد، و چون به آنها رسید شروع به تیر اندازى کرد و هر گاه عیینة و همراهانش بسوى او حمله ور می شدند فرار می کرد و چون بمسیر خود باز می گشتند دو باره آنها را تعقیب می کرد و با تیرهاى پى در پى مزاحمتى در رفتن آنها ایجاد می نمود. گویند سلمة پیاده بوده است. | ||
− | + | نخست [[مقداد|مقداد بن عمرو]] خود را به در خانه [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلى الله علیه و آله رساند و پس از او از [[انصار]]، عباد بن بشر و سعد بن زید بن ظهیر و محرز بن نضلة و دیگران بودند که اسبهاى تند رو خود را سوار شده حاضر شدند. پیامبر، مقداد<ref> ابن هشام معتقد است که که رسول خدا سعد بن زید را فرمانده قرار داده است. </ref> را بر آنان امیر ساخته و فرمود: شما بتعقیب دشمن بروید تا من نیز از دنبال بشما برسم. | |
− | |||
− | رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز [[ابن ام مکتوم|ابن ام مکتوم]] را در مدینه منصوب فرمود و "[[سعد بن عباده]]" با | + | رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز [[ابن ام مکتوم|ابن ام مکتوم]] را در مدینه منصوب فرمود و "[[سعد بن عباده]]" نیز با سیصد تن از مبارزان قبیله اش، حفاظت و حراست مدینه را بر عهده داشتند. سپس پیامبر با گروهى از مسلمانان حرکت کرد. سوارانى که از جلو رفته بودند برخى از آنها به دنباله غارتگران رسیدند، و پسر عیینة بن حصن که حبیب نام داشت بدست یکى از سواران مسلمان کشته شد و دو نفر دیگر از آنها نیز که بر یک شتر سوار شده بودند بدست یکى دیگر از مسلمانان به قتل رسیدند و عکاشة و ابو قتادة و دیگران که خود را به آنها رسانده بودند موفق شدند قسمتى از شتران غارت شده را از آنها بازپس گیرند. |
− | رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز از عقب بدانها رسید و همچنان تا کوه | + | رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز از عقب بدانها رسید و همچنان تا کوه «ذى قرد» به تعقیب دشمن پیش رفتند، ولى چون عیینة و همراهانش خود را به غطفان رسانده بودند، لشگریان اسلام بدانها نرسیدند و در ذى قرد فرود آمدند.<ref>زندگانى محمد(ص)/ترجمه،ج۲،ص:۱۹۴ </ref> |
− | رسول خدا در «ذى قرد» [[نماز خوف]] خواند، و یک | + | رسول خدا در «ذى قرد» [[نماز خوف]] خواند، و یک شبانه روز آنجا ماند و در میان اصحاب خود که پانصد یا هفتصد نفر بودند، به هر صد نفر یک شتر داد که براى خوراک خود بکشند. سعد بن عباده هم از مدینه چند بار خرما و ده شتر فرستاد که در «ذى قرد» به رسول خدا رسید. |
− | |||
− | |||
+ | شایان ذکر است، هنگامى که رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان به مدینه برگشتند، دیدند برادرزاده عُیینه یکى از شتران شیرده رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام "سمراء" را برگردانید و در نزدیکى درِ خانه آن حضرت ایستاده و منتظر پیامبر است. پیامبر اکرم از جوانمردى وى اظهار خرسندى کرد و به وى جوایزى بخشید.<ref>المغازى، ج ۱، ص ۵۳۷.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
*سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله، رسول جعفریان، دلیل ما، قم، ۱۳۸۳ش. | *سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله، رسول جعفریان، دلیل ما، قم، ۱۳۸۳ش. | ||
*مغازى تاریخ جنگهاى پیامبر، محمد بن عمر واقدى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش. | *مغازى تاریخ جنگهاى پیامبر، محمد بن عمر واقدى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش. | ||
سطر ۳۴: | سطر ۲۸: | ||
*تاریخ یعقوبى، ابن واضح یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۱ش. | *تاریخ یعقوبى، ابن واضح یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۱ش. | ||
*زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، چ پنجم، ۱۳۷۵ش. | *زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، چ پنجم، ۱۳۷۵ش. | ||
− | * | + | *سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، سوم، ماه ربیع الثانی. |
{{غزوات پیامبر اکرم}} | {{غزوات پیامبر اکرم}} | ||
[[رده:جنگ های صدر اسلام]] | [[رده:جنگ های صدر اسلام]] |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۷
«غزوه ذىقرد» یا «غزوه غابة»[۱] غزوهای است که در منطقه «ذیقرد» بین مسلمانان و عیینة بن حصن فزارى همراه با عدهای از سواران قبیله غطفان واقع شد. این گروه به غارت شتران رسول خدا صلى الله علیه و آله در منطقه «غابة» و کشتن یکی از مسلمانان دست زده بودند.
علت وقوع غزوه ذىقرد
اعراب اطراف مدینه، چشم طمع به آنجا داشته و براى ضربه زدن به اسلام از شبیخون خوددارى نمى کردهاند. بنابراین رسول خدا صلى الله علیه و آله حق داشت که هر از چندى به محض شنیدن کمترین گزارشى از تلاش مشرکان، به سوى آنان حرکت کند.[۲]
طایفه غطفان گرسنگان جزیره بودند که در جاهلیت براى سیر کردن شکم خود به یثرب مى آمدند. عیینة بن حصن فزارى با عدهاى از سواران قبیله غطفان -که با رسول خدا صلى الله علیه و آله دشمنى دیرینه داشتند- به اطراف مدینه حمله برده و در جائى موسوم به «غابة» -که در شش کیلومترى شمال غربى مدینه و در طرف شام قرار داشت- عدهاى از شترهاى شیرده رسول خدا صلى الله علیه و آله را به سرقت بردند، و مردى از بنى غفار را که متصدى نگهدارى شترها بود کشتند و زنش را نیز به اسارت بردند.[۳] واقدی می نویسد: در سوم ربیع الثانى سال ششم هجری عُیینة بن حصن با چهل سوار به شتران یورش برده آنان را به همراه خویش بردند.[۴]
مقریزى و دیگران نوشتهاند: «أبوذر» از رسول خدا اجازه خواست که برود و در «غابه» شترهاى شیرده رسول خدا را سرپرستى کند و رسول خدا به او گفت که: من از ناحیه «عیینه» و همراهان وى ایمن نیستم و مى ترسم پیشآمدى رخ دهد. چون «أبوذر» بیشتر اصرار کرد به وى فرمود: مى بینم که مى روى و روزى مى ریزند و پسرت را مى کشند و زنت را مى برند و با عصاى خویش نزد من بازمى گردى. «أبوذر» با زن و پسرش رفت و روزى که «عیینة بن حصن فزارى» براى بردن بیست شتر رسول خدا حمله برد، پسرش کشته شد و زن او را بردند.[۵]
وقایع مرتبط با این غزوه
نخستین کسى که از این جریان مطلع شد، سلمة بن عمرو بن اکوع بود که در آن روز بسوى غابة می رفت و چون به ثنیة الوداع رسید از جریان مطلع شد و از این رو خود را بجاى بلندى از کوه سلع (که در کنار مدینه قرار دارد) رسانید و با فریادهاى «وا صباحاه»! مردم مدینه را از جریان مطلع ساخت. آنگاه بسرعت غارت کنندگان را تعقیب کرد، و چون به آنها رسید شروع به تیر اندازى کرد و هر گاه عیینة و همراهانش بسوى او حمله ور می شدند فرار می کرد و چون بمسیر خود باز می گشتند دو باره آنها را تعقیب می کرد و با تیرهاى پى در پى مزاحمتى در رفتن آنها ایجاد می نمود. گویند سلمة پیاده بوده است.
نخست مقداد بن عمرو خود را به در خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله رساند و پس از او از انصار، عباد بن بشر و سعد بن زید بن ظهیر و محرز بن نضلة و دیگران بودند که اسبهاى تند رو خود را سوار شده حاضر شدند. پیامبر، مقداد[۶] را بر آنان امیر ساخته و فرمود: شما بتعقیب دشمن بروید تا من نیز از دنبال بشما برسم.
رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز ابن ام مکتوم را در مدینه منصوب فرمود و "سعد بن عباده" نیز با سیصد تن از مبارزان قبیله اش، حفاظت و حراست مدینه را بر عهده داشتند. سپس پیامبر با گروهى از مسلمانان حرکت کرد. سوارانى که از جلو رفته بودند برخى از آنها به دنباله غارتگران رسیدند، و پسر عیینة بن حصن که حبیب نام داشت بدست یکى از سواران مسلمان کشته شد و دو نفر دیگر از آنها نیز که بر یک شتر سوار شده بودند بدست یکى دیگر از مسلمانان به قتل رسیدند و عکاشة و ابو قتادة و دیگران که خود را به آنها رسانده بودند موفق شدند قسمتى از شتران غارت شده را از آنها بازپس گیرند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز از عقب بدانها رسید و همچنان تا کوه «ذى قرد» به تعقیب دشمن پیش رفتند، ولى چون عیینة و همراهانش خود را به غطفان رسانده بودند، لشگریان اسلام بدانها نرسیدند و در ذى قرد فرود آمدند.[۷]
رسول خدا در «ذى قرد» نماز خوف خواند، و یک شبانه روز آنجا ماند و در میان اصحاب خود که پانصد یا هفتصد نفر بودند، به هر صد نفر یک شتر داد که براى خوراک خود بکشند. سعد بن عباده هم از مدینه چند بار خرما و ده شتر فرستاد که در «ذى قرد» به رسول خدا رسید.
شایان ذکر است، هنگامى که رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان به مدینه برگشتند، دیدند برادرزاده عُیینه یکى از شتران شیرده رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام "سمراء" را برگردانید و در نزدیکى درِ خانه آن حضرت ایستاده و منتظر پیامبر است. پیامبر اکرم از جوانمردى وى اظهار خرسندى کرد و به وى جوایزى بخشید.[۸]
پانویس
- ↑ واقدی، کتاب المغازی، تحقیق مارسون جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۹۸۹م.، الطبعه الاولی، ج۲، ص۵۳۷.
- ↑ سیره رسول خدا(ص)، جعفریان ،ص:۵۷۲
- ↑ زندگانىمحمد(ص)/ترجمه،ج۲،ص:۱۹۲
- ↑ المغازى/ترجمه، ص ۴۰۷؛ سبل الهدى، ج ۵، ص ۱۶۷- ۱۶۶.
- ↑ المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۰۷
- ↑ ابن هشام معتقد است که که رسول خدا سعد بن زید را فرمانده قرار داده است.
- ↑ زندگانى محمد(ص)/ترجمه،ج۲،ص:۱۹۴
- ↑ المغازى، ج ۱، ص ۵۳۷.
منابع
- سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله، رسول جعفریان، دلیل ما، قم، ۱۳۸۳ش.
- مغازى تاریخ جنگهاى پیامبر، محمد بن عمر واقدى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش.
- تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتى، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۸ش.
- فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی، ج۲.
- تاریخ یعقوبى، ابن واضح یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۱ش.
- زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، چ پنجم، ۱۳۷۵ش.
- سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، سوم، ماه ربیع الثانی.
غزوات پیامبر اکرم (ص) | ||||||
2 هجری | غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق | |||||
3 هجری | غزوه بدر * غزوه غطفان * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد | |||||
4 هجری | غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد | |||||
5 هجری | غزوه دومة الجندل * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه | |||||
6 هجری | غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه | |||||
7 هجری | غزوه خيبر | |||||
8 هجری | غزوه فتح مكه * غزوه حنين * غزوه طائف | |||||
9 هجری | غزوه تبوك |