|
|
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}آثار متعددی پیرامون واقعه [[روز عاشورا|عاشورا]] و «[[مقتل]]» [[امام حسین]] (علیه السلام) بر اساس گزارش برخی راویان و شاهدان حاضر در [[کربلا]]، از دیرباز تا کنون تألیف شده است.
| + | راویان جریان [[روز عاشورا|عاشورا]] را مىتوان به سه گروه تقسیم کرد: |
| | | |
− | ==شاهدان و راویان واقعه کربلا==
| + | '''گروه اول:''' اهل بیت [[امام حسین]] علیه السلام که خود در صحنه حاضر بودند، خصوصاً [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب کبرى]]، [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] علیهم السلام که بسیاری از وقایع از این بزرگواران نقل شده است. |
| | | |
− | راویان جریان [[روز عاشورا|عاشورا]] را مىتوان به دو گروه تقسیم کرد:
| + | یکی دیگر از خاندان اهل بیت علیهم السلام که در این واقعه حضور داشته است حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام است. او همراه عمویش امام حسین علیه السلام جنگید و به شدت مجروح شد و وقتی آن حضرت شهید شد و اهل بیت او را اسیر کردند حسن نیز اسیر شد اما اسماء بن خارجه فزارى که از قبیله مادر او بود از او شفاعت کرد و حسن مثنى را با خود به کوفه برد و وى را معالجه کرد تا این که خوب شد. سپس به مدینه رفت.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص575</ref> |
| | | |
− | *الف. اهل بیت [[امام حسین]] علیه السلام که خود در صحنه حاضر بودند، خصوصاً [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب کبرى]]، [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] علیهم السلام که بسیاری از وقایع از این بزرگواران نقل شده است.
| + | '''گروه دوم:''' کسانى که از همراهان امام حسین علیه السلام بودند اما به گونهاى از کشته شدن در امان ماندند. از جمله افراد زیر: |
| | | |
− | *ب. راویانى که در لشکر [[عمر بن سعد]] بودند، از افراد لشکر که کیفیت قتلها و جنگ را نقل کردهاند، حتى در مواردى خود قاتلان کار خود را توضیح دادهاند؛ مثلاً، [[حمید بن مسلم|حمید بن مسلم ازدى]] وقایع گزار [[کربلا|کربلا]] است. او از لشکریان عمر سعد بود که روز عاشورا پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر سر آتش زدن [[خیمه گاه کربلا|خیمهها]] با [[شمر]] مجادله داشت، از جمله کسانى بود که [[سر امام حسین علیه السلام|سر امام حسین]] علیه السلام را به [[کوفه|کوفه]] بردند. در لشکر [[قیام توابین|توابین]] هم حضور داشته و به قولى از اصحاب [[امام سجاد]] علیه السلام بوده است. بیشتر وقایع کربلا از قول او نقل شده است.<ref>جواد محدثى: «فرهنگ عاشورا»، صفحه ۱۵۴.</ref>
| + | '''1. عُقبة بن سمعان:''' |
| | | |
− | به هر حال عظمت حادثه کربلا و تأثیرات عمیق و گسترده سیاسی و اجتماعی آن در [[تاریخ اسلام]] و به ویژه تاریخ [[شیعه|تشیع]]، هر ذهن کنجکاو و علاقمند به درک و فهم حقایق تاریخی را به شناخت منابع گزارش های این رویداد سوق می دهد؛ خاصه آن که از دیرباز ادعای نامکتوب ماندن گزارش های تاریخی در [[اسلام]] تا نیمه سده دوم هجری از سوی خاورشناسان مطرح و شایع شده است. با این حال آنچه در کتاب «[[مقتل الحسین علیه السلام (کتاب)|مقتل الحسین علیه السلام]]» [[ابومخنف]] (که اولین کتاب [[مقتل]] امام حسین علیه السلام است) وجود دارد، نشان دهد که بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا شاهدان عینی و حاضر در میدان کربلا بوده اند و آنچه در منابع مختلف در این باره بدست ما رسیده از ارزش تاریخی بسیار برخوردار است.
| + | وى غلام رباب، دختر امرء القیس، همسر امام حسین(ع) و مادر سکینه و على اصغر بود. او را به عنوان اسیر نزد عمر سعد آوردند و زمانى که فهمید او برده است وى را آزاد کرد.<ref>حیاة الامام الحسین، سید محمد باقر قرشى، ج 3، ص 313.</ref> |
| | | |
− | همچنین بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا در روایات ابومخنف، شاهدان عینی حاضر در میدان کربلا بوده اند، به عنوان نمونه به چند تن از این راویان اشاره می شود:
| + | ابو مخنف توسط حارث بن کعب والى، جریان خروج امام حسین(ع) را از مکه و گفتوگوى حضرت را با ابن عباس، از او نقل کرده است.<ref>تاریخ الطبرى، ج 4، ص 287 و 289.</ref> و بخشى از جریان دیدار حضرت را با حرّ.<ref>تاریخ الطبرى، ج 4، ص 308.</ref> |
| | | |
− | شریک بن اعور بن حارث همدانی یکی از این راویان است که همراه [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] از [[بصره]] به [[کوفه|کوفه]] آمد، ولی بیمار شد و در منزلی که [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] پنهان شده بود بستری گردید و با مسلم گفتگوها داشت و از آنچه در کوفه و روزهای قبل و بعد واقعه رخ داد کاملاً با خبر و شاهد حوادث و اوضاع و احوال آن ایام بوده است.
| + | '''2. مسلم بن ریاح:''' |
| | | |
− | [[ضحاک بن عبدالله|ضحاک مشرقی]] از دیگر راویان است. وی یکی از اهالی کوفه بود که دعوت امام را برای یاری نپذیرفت، ولی شب و روز تمام قضایای عاشورا را که به چشم خود دیده بود در [[کوفه]] نقل می کرد. بسیاری از اخبار کربلا توسط این مرد روایت شده و گویی که وقایع نگار یا سخنگوی [[امام حسین علیه السلام|حسین بن علی]] علیه السلام بوده و وظیفه داشته اخبار این حادثه را به گوش همه برساند.
| + | وى غلام حضرت على (ع)<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 223.</ref> بوده که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت و پس از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وى برخى حوادث کربلا را گزارش کرده است.<ref> موسوعة کلمات امام حسین، ص 502.</ref> |
| | | |
− | [[شبث بن ربعی|شبث بن ربعی]] هم که از فرماندهان [[عمر بن سعد]] (سردار سپاه ابن زیاد) در [[کربلا|کربلا]] بود، چند سال پس از حادثه عاشورا، در زمان حکومت مصعب بن زبیر از این فاجعه سخن می گفت.
| + | '''3. ضحاک بن عبدالله مشرقى''' |
| | | |
− | علاوه بر افراد مذکور، راویان موثق بسیاری را می توان نام برد که شاهد عینی حادثه بوده اند و گزارش آنان برای [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] حجت و سند است. از جمله [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] علیه السلام، که سند برخی از روایات ابومخنف با دو واسطه به آن حضرت می رسد. ابومخنف روایاتی نیز با یک واسطه از [[امام باقر علیه السلام|امام محمدباقر]] علیه السلام و روایاتی چند هم بی واسطه از [[امام صادق علیه السلام|امام جعفرصادق]] علیه السلام نقل کرده است.
| + | وى از کسانى بود که مشروط به سپاه امام حسین(ع) پیوست و در آخرین لحظات برابر شرطى که با حضرت داشت از معرکه درگیرى فرار کرد.<ref>تاریخ الطبرى، ج 4، ص 339؛ ؛ انصار الحسین، شمس الدین، ص 47 و 54.</ref> ابو مخنف توسط عبدالله بن عاصم فائشى رویدادهایى از حوادث روز عاشورا را از وى نقل مىکند.<ref>تاریخ الطبرى، ج 4، ص 317 - 318 - 319.</ref> |
| | | |
− | ==تألیفات پیرامون عاشورا==
| |
| | | |
− | '''مقتل ابومخنف:''' | + | '''گروه سوم:''' راویانى که در لشکر [[عمر بن سعد]] بودند، از افراد لشکر که کیفیت قتلها و جنگ را نقل کردهاند، حتى در مواردى خود قاتلان کار خود را توضیح دادهاند؛ همانند افراد زیر: |
| | | |
− | تعیین تاریخ دقیق و نام کسی که نخستین بار به ثبت و تدوین واقعه [[روز عاشورا|عاشورا]] پرداخته، دشوار است؛ زیرا نزدیک به سیزده سده از آن فاصله گرفته ایم. با این حال می توان با تتبع در منابع و بررسی گزارش ها و اخبار بر جای مانده تا حدودی به حقیقت نزدیک شد. منابع قابل اعتماد تقریباً اتفاق نظر دارند که برای اولین بار در اوایل سده دوم هجری، لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی کوفی، معروف به [[ابومخنف]] (ه.م ۱۵۸) گزارشهای مربوط به واقعه [[کربلا|کربلا]] را در کتابی که آن را «[[مقتل الحسین علیه السلام (کتاب)|مقتل الحسین علیه السلام]]» نامید، گرد آورد.
| + | 1)[[حمید بن مسلم|حمید بن مسلم ازدى]] |
| | | |
− | قراین تاریخی نشان می دهد که ابومخنف کتاب [[مقتل]] خود را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری تألیف کرده است؛ زیرا هنگامی که وی در این کتاب به خبر ورود [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفه|کوفه]] و اقامت او در خانه [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید ثقفی]] اشاره می کند، چنین می افزاید: «خانه ای که امروز به خانه مسلم بن مسیب شهرت دارد».
| + | او از لشکریان عمر سعد بود که روز عاشورا پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر سر آتش زدن [[خیمه گاه کربلا|خیمهها]] با [[شمر]] مجادله داشت، از جمله کسانى بود که [[سر امام حسین علیه السلام|سر امام حسین]] علیه السلام را به [[کوفه|کوفه]] بردند. در لشکر [[قیام توابین|توابین]] هم حضور داشته و به قولى از اصحاب [[امام سجاد]] علیه السلام بوده است. بیشتر وقایع کربلا از قول او نقل شده است.<ref>جواد محدثى، «فرهنگ عاشورا»، صفحه ۱۵۴.</ref> |
| | | |
− | از این اشاره ابومخنف می توان دریافت که هنگامی که او مشغول تألیف کتاب مقتل بوده، خانه مذکور به مسلم بن مسیب تعلق داشته و بنابر روایت [[محمد بن جریر طبری|طبری]]، مسلم تا سال ۱۲۸ هجری قمری زنده بوده است. از این رو، می توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین در سالهای پایانی دهه سوم سده دوم هجری، یعنی بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف [[بنی امیه|امویان]] و مقارن با آغاز دعوت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] است، تدوین شده است و به گفته برخی از محققان هیچ استبعادی ندارد که این تألیف از سوی امام یا داعیان عباسی به ابومخنف پیشنهاد شده باشد تا از این گزارشهای هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان بهره گیرند، چنان که عملاً نیز چنین کردند و به نوشته مورخان یکی از دلایل سقوط امویان، نهضت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] علیه السلام و فاجعه دردناک کربلا بود، هر چند که عباسیان پس از پیروزی و جلوس بر مسند [[خلافت]]، به رغم آن که نهایت بهره برداری را از حقانیت و مظلومیت [[اهل بیت]] علیهم السلام کرده بودند، خود از همان آغاز در برابر [[علویان|علویان]] ایستادند و در سرکوب آنان فجایعی مرتکب شدند که ده چندان آن بود که امویان کرده بودند.
| + | 2) [[شبث بن ربعی|شبث بن ربعی]] |
| | | |
− | کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که بر پایه منابع شفاهی محکمی نظیر آنچه گفتیم، تدوین یافته بود از طریق راویان ثقه ای نظیر [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد بن السائب کلبی]]، نسب شناس معروف کوفی (ه.م ۲۰۶) بدست مورخان بعدی چون واقدی (ه.م۲۰۷)، طبری (ه.م۳۱۰)، ابن قتیبه (ه.م۳۲۲ )، [[مسعودی|مسعودی]] (م، ۳۴۵ ق)، [[شیخ مفید]] (م، ۴۱۳ ق) و دیگران رسیده است.
| + | او از فرماندهان [[عمر بن سعد]] (سردار سپاه ابن زیاد) در [[کربلا|کربلا]] بود، چند سال پس از حادثه عاشورا، در زمان حکومت مصعب بن زبیر از این فاجعه سخن می گفت. |
− | | |
− | در اینجا باید از اخبار مورخ دیگری که در ثبت و نقل این روایات سهم بزرگی داشته، یعنی عوانه بن الحکم (ه.م۱۵۸۹) هم یاد کرد. در واقع بخش مهمی از اخبار که به وسیله هشام بن محمد کلبی (م، ۲۰۶ ق) بدست مورخان بعدی رسیده، نتیجه تلاش ابومخنف و عوانه بن الحکم است و به جرأت می توان همه مورخان بعدی را میراث خوار این دو اخباری بزرگ دانست.
| |
− | | |
− | اگر کتاب ابومخنف بر جای مانده و بدست ما رسیده بود، با اطمینان خاطر بسیاری می توانستیم آن را معتبرترین تاریخ واقعه [[کربلا]] بخوانیم، اما متأسفانه این کتاب در دسترس نیست، حتی کتاب مقتل الحسین کلبی نیز که بر اساس کتاب و روایات ابومخنف و عوانه بن الحکم تدوین شده بود بر جای نمانده است.
| |
− | | |
− | بنابراین قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی که حاوی گزارشهای مربوط به این واقعه است «[[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ الرسل والملوک]]» تألیف [[محمد بن جریر طبری]] (ه.م ۳۱۰) است. هر چند طبری کتابی مستقل در باب این واقعه تألیف نکرده، ولی اخبار و گزارشهای هشام کلبی را در ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی می توان دریافت که کتابهای هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری موجود بوده است.
| |
− | | |
− | قدیمی ترین متن تاریخی که پس از طبری گزارشهای حادثه عاشورا را بی واسطه از کتاب هشام کلبی نقل کرده است، کتاب «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]» [[شیخ مفید]] (ه.م ۴۱۳) است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح می کند که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است.
| |
− | | |
− | پس از شیخ مفید باید از [[سبط بن جوزی|سبط ابن جوزی]] (م، ۶۵۴ ق) یاد کرد که وی نیز به تصریح خود، در کتاب «تذکرة الامة بخصائص الائمه» اخبار کربلا را از هشام کلبی روایت و تحریر کرده است. عنایت به دو نکته، اعتماد و وثوق ما به اعتبار این گزارشها و این منابع را افزایش می دهد: نخست، تصریح این مورخان به نقل از متن کتاب مقتل الحسین هشام کلبی و دیگر آن که با مقایسه و تطبیق متن گزارشهایی که طبری، شیخ مفید و سبط ابن جوزی از هشام نقل کرده اند درمی یابیم که متن این گزارشها - جز در برخی از حروف، مثل واو و فاء و برخی کلمات - نهایت تشابه و همانندی را با هم دارند، گویی هر سه نفر این اخبار را از یک متن اخذ و رونویسی کرده اند. نکته مهم دیگر این که طبری و سبط ابن جوزی از [[اهل سنت|اهل تسنن]] به شمار می آیند و شیخ مفید از بزرگان [[شیعه|شیعه]] است. با عنایت به نکته اخیر، تشابه و همخوانی این سه متن اهمیت بیشتری می یابد و به میزان اطمینان و اعتماد خواننده در اعتبار و صحت گزارشهای ارائه شده در آنها می افزاید.
| |
− | | |
− | پرسش بسیار مهمی که به این مطلب ارتباط می یابد و سزاوار است به عنوان یک مسئله مهم مطرح شود، این است که آیا از کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که تا این حد اهمیت و ارزش تاریخی دارد و احتمالاً تا سده هفتم هجری هم در دسترس مورخان بوده، نسخه ای بر جای مانده است یا نه؟ بحث در این باره نیز مجال بیشتری می طلبد، اما به اجمال باید گفت: در دوره های متأخر و نزدیک به عصر ما، کتابی با نام «مقتل الحسین علیه السلام» منسوب به ابومخنف ازدی کوفی در دست است که به چاپ هم رسیده است. ولی قطعاً می توان گفت که این کتاب از ابومخنف نیست و بی تردید مؤلف آن شخص دیگری جز ابومخنف معروف است و حتی نمی توان با اطمینان از تاریخ و محل تألیف و نیز تاریخ چاپ آن سخن گفت. دانشمند گرانمایه [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی|علامه شرف الدین]] در کتاب مهم و با ارزش خود «مؤلفان شیعه در صدر اسلام» می نویسد: «کتاب مقتل الحسین علیه السلام منسوب به ابومخنف مشتمل بر روایاتی است که ابومخنف خود از آنها خبر ندارد. این کتاب دروغ نامه ای است که به این مرد نسبت داده اند».
| |
− | | |
− | [[حاج شیخ عباس قمی|محدث قمی]] هم درباره آن می گوید: «کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که مورخان بزرگ متقدم بدان اعتماد و استناد و از آن نقل کرده اند مع الاسف نسخه ای از آن به جای نمانده است، اما کتاب المقتل موجود که بدو منسوب است از او نیست، حتی نمی توان آن را به هیچیک از مورخان معتمد نسبت داد.» برای تصدیق این سخن کافی است آنچه در این مقتل آمده با آنچه طبری و دیگر مورخان روایت کرده اند مقایسه شود. محدث قمی در دو کتاب «[[الکنی و الالقاب (کتاب)|الکنی والالقاب]]» و «[[نفس المهموم (کتاب)|نفس المهموم]]» به این مطلب پرداخته است.
| |
− | | |
− | '''الارشاد:'''
| |
− | | |
− | کتاب «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد]] اثر مرحوم [[شیخ مفید]] از معتبرترین کتب شیعه در زمینه تاریخ [[ائمه]] علیهم السلام است که مؤلف در بخشی از آن، حركت امام حسين علیه السلام به سوى [[عراق]] و حوادث مربوط به آن را تبیین کرده است.
| |
− | | |
− | '''اللهوف:'''
| |
− | | |
− | کتاب «[[اللهوف (کتاب)|لهوف]]» [[سید بن طاووس]]، کتابی است تاریخی و روایی درباره قیام [[امام حسین]] علیه السلام که روایات کتاب بدون [[سند حدیث|سند]] نوشته شده است. این کتاب مورد اعتماد [[شیعه]] است و در قرن هفتم نوشته شده است.
| |
− | | |
− | شهید آیت الله [[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] نویسنده کتاب «تحقیق در اول اربعین حضرت سیدالشهدا» گفته است که لهوف نقلیاتش بسیار مورد اعتماد است و در میان کتب [[مقتل|مقاتل]] کتاب مقتلی به اندازه اعتبار و اعتماد آن نمی رسد و در اطمینان به آن کتاب، در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است.
| |
− | | |
− | [[محدث نوری|حاجی نوری]] به برخی مطالب لهوف ایراد گرفته و گفته چون این کتاب در دوره جوانی سید نوشته شده خالی از اشکال نیست و قاضی به او پاسخ می دهد که اگر چه در دوره جوانی هم نوشته باشد باز هم بسیار معتبر است و بعد قاضی می گوید: «دلیلی نیست که ثابت بکند که سید لهوف آن را در دوره جوانی نوشته باشد».<ref>تحقیق در اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۷، چاپ سوم، ۱۳۶۸.</ref>
| |
− | | |
− | '''طبقاتالکبرى:'''
| |
− | | |
− | طبقاتالکبرى تألیف [[محمد بن سعد|محمد بن سعد]]، کتابى تاریخى و معتبر است که در جلد هشتم خود با عنوان «ترجمه الامام الحسین علیه السلام و مقتله» به زندگانى امام حسین علیه السلام پرداخته است. بسیارى از پژوهشگران به این منبع استناد مىکنند. نویسنده کتاب، حدود صد و پنجاه سال پس از شهادت امام حسین علیه السلام آن را نوشته است. مىتوان در این کتاب به مواردى از جمله کودکى امام علیه السلام، احادیث [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله در شأن امام علیه السلام، پیشگویىها درباره [[شهادت در راه خدا|شهادت]] او، رفتن به [[مکه]] و [[کوفه]]، رخدادهاى [[روز عاشورا]]، روانه کردن اسیران به کوفه و [[شام]]، دگرگونىهاى آفرینش پس از شهادت امام علیه السلام و قیام توابین و [[مرثیه|مراثى]] امام علیه السلام اشاره کرد.
| |
− | | |
− | '''انساب الاشراف:'''
| |
− | | |
− | کتاب «[[انساب الاشراف (کتاب)|انساب الاشراف]]» نوشته [[ابوالحسن احمد ابوجعفر بلاذری|احمد بن یحیى بلاذرى]] از بزرگان [[اهل سنت]] است که در آن به شرح مفصلى از وقایع کربلا و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پرداخته شده است. اینکه امام علیه السلام در [[مکه]] و [[مدینه]] و در منازل میان راه چه گفت و چه رفتارهایى از خود نشان داد، همه در کتاب «انسابالاشراف» ثبت شده است. این کتاب از مهمترین منابع تاریخى است که بسیارى از وقایع عاشورا را نقل کرده است.
| |
− | | |
− | '''اخبار الطوال:'''
| |
− | | |
− | «[[اخبار الطوال (کتاب)|اخبار الطوال]]» اثر احمد بن داود دینورى یکى از مورخان اهل سنت است که در اواخر قرن سوم مىزیسته است. این کتاب از مهمترین منابع [[تاریخ اسلام|تاریخ اسلام]] است که دینورى، پس از رسیدن به واقعه عاشورا به شرح مفصلى از حوادث آن مىپردازد. از جمله مواردى که در این کتاب ذکر شده است مىتوان به علل رفتن [[امام حسین]] علیه السلام به مکه، هجرت امام علیه السلام از [[مکه]] به [[کوفه]]، ورود امام علیه السلام به [[نینوا|نینوا]] و ناخشنودى از این که در جنگ پیشى بگیرد، شدت یافتن تشنگى در لشگر امام علیه السلام و روانه کردن [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] علیه السلام براى تهیه آب، خطبه امام علیه السلام در [[شب عاشورا]]، شهادت [[حضرت علی اکبر علیه السلام|على اکبر]] علیه السلام و دیگر یاران امام علیه السلام، تعداد زخمهاى امام علیه السلام، تعداد شهیدانى که همراه امام علیه السلام بودند، تغییراتى که در آفرینش پس از شهادت امام حسین علیه السلام رخ داد، فرستادن [[سر امام حسین علیه السلام|سر مبارک امام حسین]] علیه السلام به کوفه، سخن گفتن سر امام حسین علیه السلام و انتقام خدا از قاتلان امام در دنیا اشاره کرد.
| |
− | | |
− | '''نفس المهموم:'''
| |
− | | |
− | کتاب «[[نفس المهموم (کتاب)|نفس المهموم]]» از مرحوم [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] است که از مفیدترین و ارزنده ترین کتابهای مقتل در بین شیعیان می باشد. این کتاب از معتبرترین کتب مقتل و شرح فشردهای از زندگی و مبارزات [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) و به زبان عربی است که از تولد آن حضرت شروع، و با [[قیام توابین]]، خروج [[مختار ثقفی|مختار]] و مرگ [[یزید بن معاویه|یزید]] پایان میپذیرد.
| |
− | | |
− | '''آثار دیگر:'''
| |
− | | |
− | همچنین در مورد آگاهی از زندگی و شخصیت [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام و واقعه [[روز عاشورا|عاشورا]] می توان به منابع زیر رجوع نمود:
| |
− | | |
− | #الفباى فکرى امام حسین علیه السلام، محمدرضا صالحى کرمانى
| |
− | #[[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، جواد محدثى
| |
− | #درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت، شهید هاشمىنژاد
| |
− | #سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا، صادق نجمى
| |
− | #قیام جاودانه، محمدرضا حکیمى
| |
− | #[[منتهى الآمال (کتاب)|منتهىالآمال]]، شیخ عباس قمى، در بخش مربوط به امام حسین علیه السلام
| |
− | #ترجمه [[اللهوف (کتاب)|لهوف]] ابن طاووس
| |
− | #[[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینى]]، [[مرتضی مطهری|شهید مرتضى مطهرى]]
| |
− | #حسین بن على علیه السلام را بهتر بشناسیم، محمد یزدى
| |
− | #پیشواى شهیدان، [[سید رضا صدر|سید رضا صدر]]
| |
− | #پرتوى از عظمت حسین علیه السلام، آیت الله [[لطف الله صافی گلپایگانی|لطف اللّه صافى]]
| |
− | #الخصائص الحسینیه، [[شیخ جعفر شوشتری|شیخ جعفر شوشترى]]
| |
− | #خون خدا، جواد محدثى
| |
− | #الوقایع والحوادث (محرم)، محمدباقر ملبوبى
| |
− | #ترجمه موسوعه کلمات الامام حسین، سازمان تبلیغات اسلامى
| |
− | #انصارالحسین، مهدى شمسالدین
| |
− | #چشمه خورشید، مجموعه مقالات کنگره امام خمینى و فرهنگ عاشورا
| |
− | #قصه کربلا، نظری منفرد
| |
− | #فصلنامه حکومت اسلامی، شماره های ۲۵-۲۷ که حاوی مقالات بسیار مفیدی در این زمینه است.
| |
− | #ره توشه راهیان نور، ویژه محرم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
| |
| | | |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| <references /> | | <references /> |
− |
| |
− | ==منابع==
| |
− |
| |
− | *سید علی حسین پور، راویان جریان عاشورا، [http://ahlebayt.porsemani.ir/content/%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 پرسمان دانشجویی]، تاریخ بازیابی ۲۸ آبان ۱۳۹۲.
| |
| | | |
| {{واقعه عاشورا}} | | {{واقعه عاشورا}} |
| [[رده:واقعه عاشورا]] | | [[رده:واقعه عاشورا]] |
راویان جریان عاشورا را مىتوان به سه گروه تقسیم کرد:
گروه اول: اهل بیت امام حسین علیه السلام که خود در صحنه حاضر بودند، خصوصاً زینب کبرى، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام که بسیاری از وقایع از این بزرگواران نقل شده است.
یکی دیگر از خاندان اهل بیت علیهم السلام که در این واقعه حضور داشته است حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام است. او همراه عمویش امام حسین علیه السلام جنگید و به شدت مجروح شد و وقتی آن حضرت شهید شد و اهل بیت او را اسیر کردند حسن نیز اسیر شد اما اسماء بن خارجه فزارى که از قبیله مادر او بود از او شفاعت کرد و حسن مثنى را با خود به کوفه برد و وى را معالجه کرد تا این که خوب شد. سپس به مدینه رفت.[۱]
گروه دوم: کسانى که از همراهان امام حسین علیه السلام بودند اما به گونهاى از کشته شدن در امان ماندند. از جمله افراد زیر:
1. عُقبة بن سمعان:
وى غلام رباب، دختر امرء القیس، همسر امام حسین(ع) و مادر سکینه و على اصغر بود. او را به عنوان اسیر نزد عمر سعد آوردند و زمانى که فهمید او برده است وى را آزاد کرد.[۲]
ابو مخنف توسط حارث بن کعب والى، جریان خروج امام حسین(ع) را از مکه و گفتوگوى حضرت را با ابن عباس، از او نقل کرده است.[۳] و بخشى از جریان دیدار حضرت را با حرّ.[۴]
2. مسلم بن ریاح:
وى غلام حضرت على (ع)[۵] بوده که با امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت و پس از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وى برخى حوادث کربلا را گزارش کرده است.[۶]
3. ضحاک بن عبدالله مشرقى
وى از کسانى بود که مشروط به سپاه امام حسین(ع) پیوست و در آخرین لحظات برابر شرطى که با حضرت داشت از معرکه درگیرى فرار کرد.[۷] ابو مخنف توسط عبدالله بن عاصم فائشى رویدادهایى از حوادث روز عاشورا را از وى نقل مىکند.[۸]
گروه سوم: راویانى که در لشکر عمر بن سعد بودند، از افراد لشکر که کیفیت قتلها و جنگ را نقل کردهاند، حتى در مواردى خود قاتلان کار خود را توضیح دادهاند؛ همانند افراد زیر:
1)حمید بن مسلم ازدى
او از لشکریان عمر سعد بود که روز عاشورا پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر سر آتش زدن خیمهها با شمر مجادله داشت، از جمله کسانى بود که سر امام حسین علیه السلام را به کوفه بردند. در لشکر توابین هم حضور داشته و به قولى از اصحاب امام سجاد علیه السلام بوده است. بیشتر وقایع کربلا از قول او نقل شده است.[۹]
2) شبث بن ربعی
او از فرماندهان عمر بن سعد (سردار سپاه ابن زیاد) در کربلا بود، چند سال پس از حادثه عاشورا، در زمان حکومت مصعب بن زبیر از این فاجعه سخن می گفت.
پانویس
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص575
- ↑ حیاة الامام الحسین، سید محمد باقر قرشى، ج 3، ص 313.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 287 و 289.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 308.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 223.
- ↑ موسوعة کلمات امام حسین، ص 502.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 339؛ ؛ انصار الحسین، شمس الدین، ص 47 و 54.
- ↑ تاریخ الطبرى، ج 4، ص 317 - 318 - 319.
- ↑ جواد محدثى، «فرهنگ عاشورا»، صفحه ۱۵۴.
|
واقعه عاشورا
|
قبل از واقعه
|
|
شرح واقعه
|
|
پس از واقعه
|
|
بازتاب واقعه
|
|
وابسته ها
|
|