حضرت رقیه سلام الله علیها: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
− | دختر | + | '''حضرت رقیه (علیهاالسلام)''' دختر خردسال [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیهالسلام) است که در سفر [[کربلا]] بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر [[روز عاشورا|عاشورا]]، به همراه دیگر زنان [[بنی هاشم|بنیهاشم]] توسط سپاه [[یزید بن معاویه|یزید]] به اسیری رفته و در [[خرابه شام]] وفات نمود. بارگاه حضرت رقیه در شهر [[دمشق]]، یکی از زیارتگاههای [[شیعه|شیعیان]] است. |
+ | [[پرونده:رقیه.jpg|بندانگشتی|مقبره حضرت رقيه عليهاالسلام در دمشق]] | ||
− | + | == ولادت حضرت رقیه == | |
+ | رقیّه خاتون یا فاطمه بنت الحسین، معروف به فاطمه صغری، آخرین دختر [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیهالسلام) از مادری به نام ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمیه بود که پیشتر همسر [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] (علیهالسلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. امام حسین بسیار به رقیه مهر می ورزید و وی نیز به پدر، علاقه فراوانی داشت. | ||
− | + | درباره سن حضرت رقیه در منابع تاریخی اختلاف است؛ برخی ایشان را سه ساله معرفی کرده اند<ref>طریحی، ص۱۳۶؛ شاه عبدالعظیمی، ص۱۷۹.</ref> و سال ولادت ایشان را سال ۵۸ هجری دانسته اند. و برخی دیگر، ایشان را چهار ساله دانسته اند<ref>عماد الدین طبری، ۲/ ۱۷۹.</ref> و بر این باورند که آن حضرت در سال ۵۷ به دنیا آمده است. | |
− | |||
− | + | البته مورّخان و نسبشناسان پیشین، هنگام شمارش فرزندان امام حسین (علیهالسلام)، از رقیه نام نبردهاند، و تنها، عمادالدین طبری و [[واعظ کاشفی سبزواری|ملا حسین واعظ کاشفی]]، از علماى قرن ششم و دهم قمری بدون ذکر نام رقیه، از دختر امام حسین (علیهالسلام) یاد مىکنند که در خرابه شام وفات کرد. بنابراین درباره رقیّه بنت الحسین و شهادتش، میان مورخین نظر واحدى وجود ندارد؛ برای تفصیل رجوع کنید به مقاله «[[رقیه بنت الحسین در منابع]]». | |
− | + | ==شهادت حضرت رقیه== | |
+ | سید محمدعلى شاه عبدالعظیمى در کتاب «الایقاد» به نقل از «العوالم» و دیگر کتابها ماجرای [[شهادت در راه خدا|شهادت]] حضرت رقیه بنت الحسین را به تفصیل بیان کرده که خلاصه آن چنین است: «[[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیه السلام دختر کوچکى داشت که نامش رقیه بود... او که با اسیران [[شام]] همراه بود شب و روز در فراق پدر گریه مىکرد. به او مىگفتند: به سفر رفته است. شبى دخترک پدر را در خواب دید و چون بیدار شد، بسیار بىتابى مىکرد و گفت: پدر و نور چشم مرا بیاورید. هر چه [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام براى خاموش کردنش کوشیدند، اندوه و گریهاش بیشتر شد. اهل بیت نیز از گریهاش اندوهناک شدند و به گریه درآمدند. سیلى به صورت زدند و خاک بر سر پاشیدند و مو پریشان کردند. فریاد ناله و زارى آنها بلند شد و [[یزید بن معاویه|یزید]] که آن را شنید، گفت: چه خبر است؟ گفتند: دختر کوچک حسین علیه السلام پدرش را به خواب دیده است. اینک بیدار شده و او را مىخواهد و گریه و فریاد مىکند. چون یزید این را شنید گفت: سر پدرش را ببرید در جلوى او بگذارید، تا دل خوش کند. آنگاه سر حسین علیه السلام را درون سینى نهادند و رویش را پوشیدند و جلوى دخترک گذاشتند. گفت: اى مرد! من پدرم را خواستم، نه غذا. گفتند: پدرت اینجاست. | ||
− | + | دخترک درپوش را برداشت و سرى را دید و گفت: این چه سرى است؟ گفتند: سر پدر توست. رقیه سر را برداشت و به سینه چسباند و مىگفت: پدر جانم! چه کسى تو را با خونت خضاب کرد؟ پدر جانم! چه کسى رگهایت را برید؟ پدر جانم! چه کسى مرا در خردسالى یتیم کرد؟ پدر جانم! یتیم تا بزرگ شود چه کسى را دارد؟ پدر جانم! زنان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! بیوه زنان اسیر چه کسى را دارند؟ پدر جانم! چشمهاى گریان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! زنان تباه و غریب چه کسى را دارند؟ پدر جانم! موهاى پریشان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! پس از تو کسى نداریم و نومیدیم. پدر جانم! اى کاش فدایت مىشدم. پدر جانم! اى کاش پیش از این کور مىبودم. پدر جانم! اى کاش در خاک شده بودم و نمىدیدم که مویت به خون خضاب شده است. پس دهانش را روى دهان شهید مظلوم نهاد و آن قدر گریست که از هوش رفت. چون تکانش دادند، دیدند که روح از قفس دنیا پرواز کرده است. صداى اهل بیت علیه السلام به گریه بلند شد و اندوه و عزا تازه گردید، هر کس از شامیان که صداى گریه آنها را شنید گریست. مرد و زن در آن روز گریستند. پس یزید فرمان داد که او را غسل دادند و دفن کردند».<ref>به نقل از با کاروان حسینی، محمدامین امینی، ص۲۰۷ در دسترس در [http://lib.eshia.ir/۲۶۲۹۲/۱/۲۰۷ کتابخانه فقاهت]، تاریخ بازیابی: ۱۸ دی ماه ۱۳۹۱.</ref> | |
− | + | تاریخ وفات حضرت رقیه، ۵ [[ماه صفر|صفر]] سال ۶۱ هجری گزارش شده است. | |
− | + | ==مرقد حضرت رقیه == | |
− | ==مرقد رقیه | + | [[مقبره حضرت رقيه عليها السلام|مقبره حضرت رقیه]] (علیها السلام) کنار یک بازارچه قدیمى و در ۳۰۰ متری شمال شرقی [[مسجد اموى]] در [[دمشق]] قرار دارد و چندین بار تعمیر شده است. [[شیخ بهائی]] در سال ۱۰۳۰ ه.ق، حرم آرامگاه را تعمیر کرد و ابیاتی منسوب به [[امام علی]] (علیه السلام) را بر قبه آن تحریر نمود. ملاصالح برغانی در سال ۱۲۴۳ ه.ق، منازل نزدیک به حرم را خرید و آن را وسعت داد. آخرین تعمیر و توسعه در سال ۱۳۶۴ شمسى از سوى [[ایران|ایران]] آغاز شد و پس از چند سال به پایان رسید.<ref>شام سرزمین خاطرهها، ص ۱۱۱.</ref> اینک حرمى بزرگ و باشکوه براى آن دختر خردسال بزرگوار وجود دارد که زیارتگاه دوستداران [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم السلام) است. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * جواد محدثی، فرهنگ | + | *جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف. |
− | * محمدامین امینی، با کاروان حسینی. | + | *محمدامین امینی، با کاروان حسینی. |
+ | *محمد مظفری و سعید جمشیدی، اسیران و جانبازان کربلا. | ||
+ | == مطالب مرتبط == | ||
+ | * [[رقیه بنت الحسین در منابع]] | ||
+ | * [[خرابه شام]] | ||
+ | * [[مقبره حضرت رقيه عليها السلام|مقبره حضرت رقيه عليهاالسلام]] | ||
[[رده:اسیران کربلا]] | [[رده:اسیران کربلا]] | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
|رده= دارد | |رده= دارد | ||
}} | }} | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۵
حضرت رقیه (علیهاالسلام) دختر خردسال امام حسین (علیهالسلام) است که در سفر کربلا بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، به همراه دیگر زنان بنیهاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفته و در خرابه شام وفات نمود. بارگاه حضرت رقیه در شهر دمشق، یکی از زیارتگاههای شیعیان است.
ولادت حضرت رقیه
رقیّه خاتون یا فاطمه بنت الحسین، معروف به فاطمه صغری، آخرین دختر امام حسین (علیهالسلام) از مادری به نام ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمیه بود که پیشتر همسر امام حسن (علیهالسلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. امام حسین بسیار به رقیه مهر می ورزید و وی نیز به پدر، علاقه فراوانی داشت.
درباره سن حضرت رقیه در منابع تاریخی اختلاف است؛ برخی ایشان را سه ساله معرفی کرده اند[۱] و سال ولادت ایشان را سال ۵۸ هجری دانسته اند. و برخی دیگر، ایشان را چهار ساله دانسته اند[۲] و بر این باورند که آن حضرت در سال ۵۷ به دنیا آمده است.
البته مورّخان و نسبشناسان پیشین، هنگام شمارش فرزندان امام حسین (علیهالسلام)، از رقیه نام نبردهاند، و تنها، عمادالدین طبری و ملا حسین واعظ کاشفی، از علماى قرن ششم و دهم قمری بدون ذکر نام رقیه، از دختر امام حسین (علیهالسلام) یاد مىکنند که در خرابه شام وفات کرد. بنابراین درباره رقیّه بنت الحسین و شهادتش، میان مورخین نظر واحدى وجود ندارد؛ برای تفصیل رجوع کنید به مقاله «رقیه بنت الحسین در منابع».
شهادت حضرت رقیه
سید محمدعلى شاه عبدالعظیمى در کتاب «الایقاد» به نقل از «العوالم» و دیگر کتابها ماجرای شهادت حضرت رقیه بنت الحسین را به تفصیل بیان کرده که خلاصه آن چنین است: «حسین علیه السلام دختر کوچکى داشت که نامش رقیه بود... او که با اسیران شام همراه بود شب و روز در فراق پدر گریه مىکرد. به او مىگفتند: به سفر رفته است. شبى دخترک پدر را در خواب دید و چون بیدار شد، بسیار بىتابى مىکرد و گفت: پدر و نور چشم مرا بیاورید. هر چه اهل بیت علیهم السلام براى خاموش کردنش کوشیدند، اندوه و گریهاش بیشتر شد. اهل بیت نیز از گریهاش اندوهناک شدند و به گریه درآمدند. سیلى به صورت زدند و خاک بر سر پاشیدند و مو پریشان کردند. فریاد ناله و زارى آنها بلند شد و یزید که آن را شنید، گفت: چه خبر است؟ گفتند: دختر کوچک حسین علیه السلام پدرش را به خواب دیده است. اینک بیدار شده و او را مىخواهد و گریه و فریاد مىکند. چون یزید این را شنید گفت: سر پدرش را ببرید در جلوى او بگذارید، تا دل خوش کند. آنگاه سر حسین علیه السلام را درون سینى نهادند و رویش را پوشیدند و جلوى دخترک گذاشتند. گفت: اى مرد! من پدرم را خواستم، نه غذا. گفتند: پدرت اینجاست.
دخترک درپوش را برداشت و سرى را دید و گفت: این چه سرى است؟ گفتند: سر پدر توست. رقیه سر را برداشت و به سینه چسباند و مىگفت: پدر جانم! چه کسى تو را با خونت خضاب کرد؟ پدر جانم! چه کسى رگهایت را برید؟ پدر جانم! چه کسى مرا در خردسالى یتیم کرد؟ پدر جانم! یتیم تا بزرگ شود چه کسى را دارد؟ پدر جانم! زنان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! بیوه زنان اسیر چه کسى را دارند؟ پدر جانم! چشمهاى گریان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! زنان تباه و غریب چه کسى را دارند؟ پدر جانم! موهاى پریشان چه کسى را دارند؟ پدر جانم! پس از تو کسى نداریم و نومیدیم. پدر جانم! اى کاش فدایت مىشدم. پدر جانم! اى کاش پیش از این کور مىبودم. پدر جانم! اى کاش در خاک شده بودم و نمىدیدم که مویت به خون خضاب شده است. پس دهانش را روى دهان شهید مظلوم نهاد و آن قدر گریست که از هوش رفت. چون تکانش دادند، دیدند که روح از قفس دنیا پرواز کرده است. صداى اهل بیت علیه السلام به گریه بلند شد و اندوه و عزا تازه گردید، هر کس از شامیان که صداى گریه آنها را شنید گریست. مرد و زن در آن روز گریستند. پس یزید فرمان داد که او را غسل دادند و دفن کردند».[۳]
تاریخ وفات حضرت رقیه، ۵ صفر سال ۶۱ هجری گزارش شده است.
مرقد حضرت رقیه
مقبره حضرت رقیه (علیها السلام) کنار یک بازارچه قدیمى و در ۳۰۰ متری شمال شرقی مسجد اموى در دمشق قرار دارد و چندین بار تعمیر شده است. شیخ بهائی در سال ۱۰۳۰ ه.ق، حرم آرامگاه را تعمیر کرد و ابیاتی منسوب به امام علی (علیه السلام) را بر قبه آن تحریر نمود. ملاصالح برغانی در سال ۱۲۴۳ ه.ق، منازل نزدیک به حرم را خرید و آن را وسعت داد. آخرین تعمیر و توسعه در سال ۱۳۶۴ شمسى از سوى ایران آغاز شد و پس از چند سال به پایان رسید.[۴] اینک حرمى بزرگ و باشکوه براى آن دختر خردسال بزرگوار وجود دارد که زیارتگاه دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) است.
پانویس
- ↑ طریحی، ص۱۳۶؛ شاه عبدالعظیمی، ص۱۷۹.
- ↑ عماد الدین طبری، ۲/ ۱۷۹.
- ↑ به نقل از با کاروان حسینی، محمدامین امینی، ص۲۰۷ در دسترس در کتابخانه فقاهت، تاریخ بازیابی: ۱۸ دی ماه ۱۳۹۱.
- ↑ شام سرزمین خاطرهها، ص ۱۱۱.
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
- محمدامین امینی، با کاروان حسینی.
- محمد مظفری و سعید جمشیدی، اسیران و جانبازان کربلا.
مطالب مرتبط
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |