رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید احمد خوانساری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ سيد احمد خوانسارى را به سید احمد خوانساری منتقل کرد)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
مرحوم آیت الله العظمی الحاج السید احمد بن الحاج یوسف الخوانساری قدس سره الشریف، از [[سادات]] عظام و فقهای كرام است كه با سی تبار نسب به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می رساند او یكی از پرچمداران [[فقه]] و فقاهت و یكی از مراجع عظام و عالی‌قدر و فقهای نامدار شیعه در قرن چهاردهم هجری می باشد.
+
'''آیت الله سید احمد خوانساری''' (1405-1309 ق)، [[فقیه]] مجاهد [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان آیت الله [[آخوند خراسانی]] بود.
  
==ولادت و تحصیلات سيد احمد خوانسارى==
+
==ولادت و تحصیلات ==
  
او در 18 ماه [[محرم]] 1309 در شهر ادب پرور خوانسار در یك خانواده روحانی دیده به جهان گشود، و تحت عنایت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتی را در زادگاه خود از محضر علمای آن سامان، به ویژه مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسن (متوفی 1337 ه.ق) و دامادشان، مرحوم آیت الله حاج سید علی‌اكبر خوانساری فراگرفت. سپس جهت تكمیل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمدصادق مدرس، آخوند ملا عبدالكریم جزی و میرزا محمدعلی تویسركانی فراگرفت.
+
سيد احمد خوانسارى فرزند یوسف در سال 1309 قمری در شهر خوانسار در یك خانواده روحانی دیده به جهان گشود. او با سی تبار، نسب به حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]] علیه السلام می رساند.  
  
آنگاه محض رفع عطش دانشجویی خویش، جهت تكمیل معلومات به دارالعلم [[نجف]] اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیت الله آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم صاحب العروه و مرحوم آیت الله آقا ضیاء عراقی و اساتید دیگر [[فقه]] و اصول شركت جست تا به مدارج عالیه علمی در بخش فقه، [[اصول]]، [[فلسفه]] و ریاضیات نائل آمد سپس در سال 1335 ه.ق با دست پر به ایران بازگشت و در اراك اقامت گزید و از محضر پرفیض آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری در اراك استفاده شایانی برد.
+
سيد احمد علوم مقدماتی را در زادگاه خود از محضر علمای آن سامان، به ویژه مرحوم آیت الله حاج سید محمدحسن خوانساری (متوفی 1337 ه.ق) و دامادش، مرحوم آیت الله حاج سید علی‌اكبر خوانساری فراگرفت. سپس به حوزه [[اصفهان]] مهاجرت نمود و از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمدصادق مدرس، آخوند ملا عبدالكریم جزی و میرزا محمدعلی تویسركانی فراگرفت.
  
پس از آن كه آیت الله حائری در سال 1340 ه.ق بنا به دعوت حوزه علمیه [[قم]]، در آن شهر اقامت گزید، مردم اراك از محضر ایشان درخواست نمودند كه مرحوم خوانساری به جای ایشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنماید. مرحوم حائری با این امر موافقت كردند پس از مدتی اقامت در اراك در یكی از جلسات از آیت الله مؤسس شنیده شد كه فرموده بودند كه ما می خواستیم آقای سید احمد خوانساری، اعلم علمای شیعه باشد، ولكن ایشان قناعت كردند كه اعلم علمای اراك باشند.  
+
خوانسارى آنگاه جهت تكمیل معلومات به دارالعلم [[نجف]] اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیت الله [[آخوند خراسانی]] و چندین سال هم در درس مرحوم [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|صاحب العروه]] و مرحوم آیت الله [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاء عراقی]] و اساتید دیگر [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] شركت جست تا به مدارج عالیه علمی در بخش فقه، اصول، [[فلسفه]] و [[ریاضی|ریاضیات]] نائل آمد.  
  
محض شنیدن این سخن كه حاكی از رضایت ضمنی آیت الله مؤسس در مورد حضور ایشان در قم بود، به قم مهاجرت و در این شهر اقامت می گزینند. پس از دو ماه از ورود ایشان، آیت الله حائری محل اقامت [[نماز جماعت]] خود را در [[مدرسه فیضیه]] به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصاً شركت نموده و [[نماز]] خود را به ایشان اقتدا می كنند. به این ترتیب عدالت و شایستگی معنوی ایشان را تایید می فرمایند.
+
آیت الله خوانسارى سپس در سال 1335 ه.ق به [[ایران]] بازگشت و در اراك اقامت گزید و از محضر پرفیض آیت الله العظمی [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالكریم حائری]] در اراك استفاده شایانی برد.  
  
مرحوم خوانساری در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخوردار بوده اند در درس خارج ایشان جمعی از بزرگان و معاریف حوزه شركت می جستند و افرادی مانند امام موسی صدر، و آیت الله منتظری از شاگردان فقه و فلسفه ایشان بشمار می آیند.
+
== آثار و تألیفات ==
 +
از تألیفات این [[فقیه]] نامدار و زاهد پارسا، كتاب های زیر قابل ذكرند:
  
'''اقامت در تهران'''
+
# جامع المدارك فی شرح المختصر النافع، در 7مجلد، یك دوره فقه استدلالی منقح و مهذبی است كه جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگی مطالب می باشد.
 
+
# العقائد الحقه، در [[علم کلام|علم كلام]]، پیرامون معتقدات [[شیعه]] و دفاع از مبانی كلامی آن
پس از درگذشت آیت الله حاج آقا یحیی سجادی، امام جماعت مسجد سید عزیزالله در [[محرم]] 1370 ه.ق، جمعی از اهالی تهران از مرجع بزرگ آیت الله العظمی بروجردی تقاضا می كنند كه شخصیت بزرگی را به تهران اعزام نمایند تا در مسجد حاج سید عزیز الله اقامه جماعت نموده و به امور دینی مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید.
+
# حاشیه بر [[العروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثقی]]
 
 
مرحوم آیت الله بروجردی شخص باكفایت آیت الله خوانساری را كه از نظر زهد، [[تقوا]] و مبارزه با هوای نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه [[نماز]] جماعت و تدریس خارج [[فقه]] و [[اصول]] مشغول، و عمر پربركت خود را در خدمت به [[اسلام]] و حوزه های علمی سپری نمودند.
 
 
 
حقیر در اوایل جوانی كه در ارتباط با دانشگاه و مسائل مربوط به نشر كتاب، رفت و آمد بیشتری داشتم، و نوعاً مسیرم از داخل بازار سرای گلستان و بوستان انجام می گرفت، نزدیكی های ظهر، سید بزرگوار و جلیل القدری را می دیدم كه همراه یك نفر، بدون كوچكترین تشریفات و بیا و برو، از میان محیط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور می نماید و به سوی مسجد سید عزیزالله در حركت می باشد.
 
 
 
در حركت و رهسپاری ایشان، كوهی از وقار و متانت را می دیدم كه [[روح]] و روحانیت و صفا و معنویت را به تماشاگران می بخشید، و معنویت اسلام را به بازاریان و مردم غرق در مادیات عرضه می كرد با مشاهده ایشان، بازاریان كركره ها را پائین كشیده، به سوی [[نماز جماعت]] می شتافتند همین مرجع بزرگوار گاهی در راه بندان های بازار، همانند مردم عادی متوقف و بدون كوچكترین امتیاز و تشخص، با یك حالت عادی و خاكی عبور و مرور می نمودند.
 
 
 
بعدها شناختم كه چه گنجینه ای بوده است، به حدی كه حضرت امام پس از فوت آیت الله بروجردی، پیشنهاد داشته اند كه آیت الله خوانساری به قم بازگردند و همه پشت سر او بایستند و مرجعیت نیرومند و پایدار شیعه را استحكام بخشند، و از تعدد رساله ها كه همان تشعب و پراكنده ساختن قدرت شیعه است، جلوگیری به عمل بیاورند از این پیشنهاد معلوم می گردد كه آن مرحوم، شایستگی و لیاقت چنین مدیریت والایی را داشته است كه كاندیدای چنین مرتبت و منزلت باشند.
 
 
 
==مرجعیت عمومی سيد احمد خوانسارى==
 
 
 
پس از درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، جمع كثیری از مردم ایران و برخی از كشورهای مجاور، به ایشان رجوع و از رساله ایشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعیت ایشان عظیم‌تر و فراگیرتر گردید، به حدی كه اداره مالی حوزه های علمی ایران و سایر بلاد، بیشتر بر دوش مبارك ایشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالی نیرومند و پرتوان بود كه شهریه اش چندین ماه پس از رحلت نیز استمرار داشت.
 
 
 
==مکتب فرزانگان==
 
 
 
سید از محضر بزرگان عصر استفاده کرد، برخی از آنان در چهار حوزه درسی عبارتند از:
 
 
 
* خوانسار: سید محمدحسن خوانساری (متوفی 1337)، سید علی اکبر خوانساری؛ دروس مقدمات و سطح
 
* اصفهان: میرمحمدصادق مدرس اصفهانی، عبدالکریم گزی (متوفی 1339)، محمدعلی تویسرکانی؛ دروس خارج فقه و اصول
 
* [[نجف]]: آخوند خراسانی (متوفی 1329)، سید محمدکاظم یزدی (1337م)، محمدحسن نائینی (متوفی 1355)، آقا ضیاءالدین عراقی (متوفی 1361)، شیخ الشریعة اصفهانی، دروس خارج و سید ابوتراب خوانساری، (رجال)
 
* [[قم]]: عبدالکریم حائری، میرزا علی اکبر حکیم یزدی (فلسفه و حکمت) و محمدحسن ریاضی (هندسه و ریاضیات)
 
 
 
==تالیفات سيد احمد==
 
 
 
از تالیفات این فقیه نامدار و زاهد پارسا، كتاب های زیر قابل ذكرند:
 
 
 
# جامع المدارك فی شرح المختصر النافع در 7مجلد، چاپ انتشارات اسماعیلیان قم، یك دوره فقه استدلالی منقح و مهذبی است كه جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگی مطالب می باشد.
 
# العقائد الحقه در علم كلام، پیرامون معتقدات شیعه و دفاع از مبانی كلامی آن
 
# حاشیه بر العروه الوثقی
 
 
# رساله عملیه توضیح المسائل
 
# رساله عملیه توضیح المسائل
 
# رساله مناسك حج
 
# رساله مناسك حج
  
==ویژگیهای اخلاقی سيد احمد خوانسارى==
+
== فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ==
 +
'''اقامه جماعت و تدریس:'''
  
'''زهد و ساده زیستی'''
+
پس از آن كه [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]] در سال 1340 ه.ق بنا به دعوت [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]]، در آن شهر اقامت گزید، مردم اراك از محضر ایشان درخواست نمودند كه مرحوم خوانساری به جای ایشان اقامه [[نماز جماعت|جماعت]] و رفع مراجعات مردم را بنماید؛ مرحوم حائری با این امر موافقت كردند. پس از مدتی اقامت در اراك در یكی از جلسات از آیت الله مؤسس شنیده شد كه فرموده بودند كه ما می خواستیم آقای سید احمد خوانساری، اعلم علمای [[شیعه]] باشد، ولكن ایشان قناعت كردند كه اعلم علمای اراك باشند.
  
او الگوی اخلاق برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچگاه اصول اخلاقی را فراموش نمی کرد. چنان مهر اهل بیت در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی می داد. بعد از گذشت سالها خوشه چینان مکتب سید از زهد و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگیش یاد می کنند.
+
محض شنیدن این سخن كه حاكی از رضایت ضمنی آیت الله حائری در مورد حضور ایشان در [[قم]] بود، به قم مهاجرت کرد و در این شهر اقامت می گزینند. پس از دو ماه از ورود ایشان، آیت الله حائری محل اقامت [[نماز جماعت]] خود را در [[مدرسه فیضیه]] به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصاً شركت نموده و [[نماز]] خود را به ایشان اقتدا می كنند. به این ترتیب عدالت و شایستگی معنوی ایشان را تایید می فرمایند.
  
با این که وی پرداخت شهریه هنگفت طلاب [[تهران]]، [[مشهد]]، [[قم]] و [[نجف]] را بر عهده داشت. هرگز در آنها تصرف نکرد و تا آخرین لحظه ای که در قید حیات بود، خانه ای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند. شاگردان او اکنون نیز از فرشهای نخ نمای خانه اش یاد می کنند و نشانهای بسیاری از زهد و ساده زیستی در زندگی او را به ما نشان می دهند.
+
مرحوم خوانساری در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخوردار بوده اند. در درس خارج ایشان جمعی از بزرگان و معاریف حوزه شركت می جستند و افرادی مانند [[امام موسی صدر]] و [[حسینعلی منتظری نجف آبادی|آیت الله منتظری]] از شاگردان فقه و فلسفه ایشان بشمار می آیند.
  
'''احتیاط'''
+
پس از درگذشت آیت الله حاج آقا یحیی سجادی، [[امام جماعت‌|امام جماعت]] مسجد سید عزیزالله در [[ماه محرم|محرم]] 1370 ه.ق، جمعی از اهالی تهران از مرجع بزرگ [[آیت الله بروجردی]] تقاضا می كنند كه شخصیت بزرگی را به [[تهران]] اعزام نمایند تا در [[مسجد]] حاج سید عزیز الله اقامه جماعت نموده و به امور دینی مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید.
  
حضرت آیت الله خوانساری، احتیاط را اصل مسلم زندگی خود قرار داده بود. آیت الله ابوطالب تجلیل می گوید: احتیاط او در امور شرعی زبانزد عام و خاص بود تا آنجا که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمی داشت و آن را نزد یکی از تجار امین می گذاشت و به نیازمندان حواله می داد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت.
+
مرحوم آیت الله بروجردی شخص باكفایت آیت الله خوانساری را كه از نظر [[زهد]]، [[تقوا]] و مبارزه با هوای نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه [[نماز]] جماعت و تدریس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] مشغول، و عمر پربركت خود را در خدمت به [[اسلام]] و حوزه های علمیه سپری نمودند.
  
'''تواضع'''
+
پس از درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، جمع كثیری از مردم [[ایران]] و برخی از كشورهای مجاور، به ایشان رجوع و از رساله ایشان استفاده كردند، و در اواخر، [[مرجعیت]] ایشان عظیم‌تر و فراگیرتر گردید، به حدی كه اداره مالی حوزه های علمی ایران و سایر بلاد، بیشتر بر دوش مبارك ایشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالی نیرومند و پرتوان بود كه شهریه اش چندین ماه پس از رحلت نیز استمرار داشت.
  
هر تازه وارد ابتدا ورود با قامت ایستاده او مواجه می شد. به احترام همه می ایستاد و مخصوصاً برای سادات احترامی بیشتر قایل بود. به دید و بازدید تمام علما می رفت، هیچگاه در مجلس تکیه نزد و چهار زانو ننشست و کمال ادب و تواضع را مبذول داشت و آنگاه که امام به ایران آمد با وجود کهنسالی به دیدارش شتافت و پیروزی نور بر سپاه جهل را به ایشان تبریک گفت.
+
'''مداخله در امور سیاسی:'''
  
'''عرفان و کرامات'''
+
آیت الله خوانسارى از آغاز نهضت اسلامی به رهبری روحانیت، سهم ارزنده و مؤثری داشته اند و حق بزرگی نسبت به شكل گیری پایه های انقلاب اسلامی دارند. در آن روزهای نخستین كه همراه دیگر علما در بازار [[تهران]] به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حركت می نمودند، مورد هجوم پلیس و ماموران امنیتی قرار گرفتند و مقداری از ناحیه پا جراحت برداشتند. از ایشان اعلامیه های متعددی درباره انقلاب صادر شده است.
  
یکی از فضلای حوزه علمیه آنگاه که از عرفان و کسب مقامات سید احمد سخن به میان آمد ماجرای عمل جراحی او را یادآور شد که:
+
ایشان به مناسبت تبعید حضرت امام به [[ترکیه|تركیه]] و توقیف برخی دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلوه والسلام علی خیرخلقه محمد و آله الطاهرین ولا حول ولا قوه الا باللّه العلی العظیم. حوادث اسف آور یكی دو روز اخیر كه منجر به قتل و جرح یك عده مردم بی گناه و توقیف حضرت آیت الله خمینی و آیت الله قمی و دیگر آقایان عظام شده است، موجب كمال تاثر و تاسف حقیر گردید. با كمال تعجب مشاهده می شود مسئولین امنیت كشور با نهایت گستاخی حضرات آقایان مراجع عظام و علمای اعلام دامت بركاتهم را موافق اموری كه مبانیت آنها با شرع مطهر محرز و مكرر تذكر داده شده است، جلوه می دهند. حقیر در این موقع حساس، لازم می دانم اولیاء امور را متذكر سازم انجام این گونه اعمال ضدانسانی نسبت به حضرات علمای اعلام و قتل و جرح مردم بی پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود بلكه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگری نخواهد داشت موجب كمال تاسف است كه باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیای امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا للّه و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمین را در كنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقی الا بالله، علیه توكلت والیه انیب الاحقر احمد الموسوی الخوانساری، 13 محرم 1383 هـ.ق».
  
سید طبق اصول استنباطی خود معتقد بود مجتهد و مرجع تقلید هیچگاه نباید در حال بیهوشی باشد در غیر این صورت بعد از به هوش آمدن، تمام مقلدین باید دوباره نیت تقلید از او کنند. به این خاطر وقتی نیاز به عمل جراحی پیدا کرد، اجازه نداد او را بیهوش کنند. سوره ای از [[قرآن]] را شروع کرد. تا سوره اش تمام شد، عمل جراحی نیز پایان پذیرفت بی آنکه نشانه ای از احساس درد در سیمای ملکوتی اش نمایان شود.
+
==ویژگیهای اخلاقی ==
  
نویسنده محقق محمد شریف رازی از قول یکی از معتمدین درباره مقام عرفان و اتصال به ماوراء عالم امکان سید می نویسد: «او صاحب بینش و بصیرت خاص خویش بود... یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران می گفت: روزی در خدمت ایشان بودم و هیچکس دیگر نبود آقا ناگاه فرمود: فردی در خانه است و خواسته ای دارد. عرض کردم: آقا کسی زنگ نمی زند. فرمود: چرا کسی هست این پاکت را به او بدهید تا برود. پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می زند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ گفت خیر. پرسیدم کاری دارید؟ گفت: آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم... پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود».
+
'''زهد و ساده زیستی:'''
  
'''عدالت'''
+
آیت الله سيد احمد خوانسارى الگوی [[اخلاق]] برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچگاه اصول اخلاقی را فراموش نمی کرد. چنان مهر [[اهل البیت|اهل بیت]] در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی می داد. بعد از گذشت سالها، خوشه چینان مکتب سید از [[زهد]] و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگیش یاد می کنند.
  
عظمت شخصیت او تا آن حد است که آیت الله العظمی حائری درباره اش می گفت: «اجتهاد را به هر معنی تفسیر کنیم، آیت الله خوانساری مجتهد بود و عدالت را به هر گونه معنی کنیم، او عادل بود». امام رحمة الله علیه نیز آنجا که به جامع المدارک استناد می کند، به مقام علمی و تقوا و احتیاط آیت الله سید احمد خوانساری اشاره کرده و از او به بزرگی نام می برد.  
+
با این که وی پرداخت شهریه هنگفت طلاب [[تهران]]، [[مشهد]]، [[قم]] و [[نجف]] را بر عهده داشت، هرگز در آنها تصرف نکرد و تا آخرین لحظه ای که در قید حیات بود، خانه ای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند.  
  
'''مداخله در امور سیاسی'''
+
'''احتیاط:'''
  
معظم له از آغاز نهضت اسلامی به رهبری روحانیت، سهم ارزنده و مؤثری داشته اند و حق بزرگی نسبت به شكل گیری پایه های انقلاب اسلامی دارند. در آن روزهای نخستین كه همراه دیگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حركت می نمودند، مورد هجوم پلیس و ماموران امنیتی قرار گرفتند و مقداری از ناحیه پا جراحت برداشتند از ایشان اعلامیه های متعددی درباره انقلاب صادر شده است.
+
حضرت آیت الله خوانساری، احتیاط را اصل مسلم زندگی خود قرار داده بود. آیت الله ابوطالب تجلیل می گوید: احتیاط او در امور [[شریعت|شرعی]] زبانزد عام و خاص بود تا آنجا که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمی داشت و آن را نزد یکی از تجار امین می گذاشت و به نیازمندان حواله می داد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت.
  
'''نمونه ای از اعلامیه‌های ایشان'''
+
'''عدالت:'''
  
ایشان به مناسبت تبعید حضرت امام به تركیه و توقیف برخی دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلوه والسلام علی خیرخلقه محمد و آله الطاهرین ولا حول ولا قوه الا باللّه العلی العظیم. حوادث اسف آور یكی دو روز اخیر كه منجر به قتل و جرح یك عده مردم بی گناه و توقیف حضرت آیت الله خمینی و آیت الله قمی و دیگر آقایان عظام شده است، موجب كمال تاثر و تاسف حقیر گردید با كمال تعجب مشاهده می شود. مسئولین امنیت كشور با نهایت گستاخی حضرات آقایان مراجع عظام و علمای اعلام دامت بركاتهم را موافق اموری كه مبانیت آنها با شرع مطهر محرز و مكرر تذكر داده شده است، جلوه می دهند. حقیر در این موقع حساس، لازم می دانم اولیاء امور را متذكر سازم انجام این گونه اعمال ضدانسانی نسبت به حضرات علمای اعلام و قتل و جرح مردم بی پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود بلكه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگری نخواهد داشت موجب كمال تاسف است كه باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیای امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا للّه و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمین را در كنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقی الا بالله، علیه توكلت والیه انیب الاحقر احمد الموسوی الخوانساری، 13 [[محرم]] 1383 هـ.ق».
+
عظمت شخصیت او تا آن حد است که آیت الله العظمی حائری درباره اش می گفت: «[[اجتهاد]] را به هر معنی تفسیر کنیم، آیت الله خوانساری مجتهد بود و [[عدالت]] را به هر گونه معنی کنیم، او عادل بود». امام خمینی رحمة الله علیه نیز آنجا که به جامع المدارک استناد می کند، به مقام علمی و [[تقوا]] و احتیاط آیت الله سید احمد خوانساری اشاره کرده و از او به بزرگی نام می برد.  
  
ایشان علاوه بر اعلامیه فوق، اعلامیه ها و تذكرات فراوانی در مواقع حساس صادر نموده اند و پس از پیروزی انقلاب نیز تذكرات و خیراندیشی هایی نسبت به اولیای امور جمهوری اسلامی داشته اند و این امور همه نشانگر آن می باشد كه ایشان در تمام موارد، از مولی و پیشوا و حجت الله فی الارضین الهام می گرفتند و كوچكترین پیروی از هوای نفس و انانیت و خوش آیند مردم نداشته اند.
+
'''تواضع:'''
  
==رحلت سيد احمد خوانسارى==
+
هر تازه وارد ابتدا ورود با قامت ایستاده او مواجه می شد. به [[احترام]] همه می ایستاد و مخصوصاً برای [[سادات]] احترامی بیشتر قایل بود. به دید و بازدید تمام علما می رفت، هیچگاه در مجلس تکیه نزد و چهار زانو ننشست و کمال [[ادب]] و [[تواضع]] را مبذول داشت و آنگاه که [[امام خمینی]] به [[ایران]] آمد، با وجود کهنسالی به دیدارش شتافت و پیروزی نور بر سپاه جهل را به ایشان تبریک گفت.
  
سرانجام این عالم بزرگوار پس از 96 سال عمر پربركت در اثر كسالت در نخستین ساعات بامداد روز شنبه مورخ 30/10/63 مطابق 27 [[ربیع الثانی]] 1405 هـ.ق دار فانی را وداع و به دیار جاودان شتافت و جهان [[اسلام]] و حوزه های علمیه را عزادار ساخت.
+
'''عرفان و کرامات:'''
  
به مجرد انتشار خبر ارتحال این فقیه ربانی، امام امت به حوزه های علمی تسلیت گفت و درسهای حوزه یك هفته تعطیل شد و از طرف دولت در سراسر كشور عزای عمومی اعلام و بازار تهران هم سه روز تعطیل گردید. جنازه مطهرایشان به قم انتقال یافته و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم كریمه اهل بیت [[حضرت معصومه]] علیهم السلام مدفون گردید.
+
یکی از فضلای [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] آنگاه که از [[عرفان]] و کسب مقامات سید احمد سخن به میان آمد ماجرای عمل جراحی او را یادآور شد که: سید طبق اصول استنباطی خود معتقد بود مجتهد و مرجع [[تقلید]] هیچگاه نباید در حال بیهوشی باشد در غیر این صورت بعد از به هوش آمدن، تمام مقلدین باید دوباره نیت تقلید از او کنند. به این خاطر وقتی نیاز به عمل جراحی پیدا کرد، اجازه نداد او را بیهوش کنند. [[سوره]] ای از [[قرآن]] را شروع کرد. تا سوره اش تمام شد، عمل جراحی نیز پایان پذیرفت بی آنکه نشانه ای از احساس درد در سیمای ملکوتی اش نمایان شود.
  
'''دو اعلامیه تسلیت'''
+
نویسنده محقق محمد شریف رازی از قول یکی از معتمدین درباره مقام عرفان و اتصال به ماوراء عالم امکان سید می نویسد: «او صاحب بینش و بصیرت خاص خویش بود... یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران می گفت: روزی در خدمت ایشان بودم و هیچکس دیگر نبود. آقا ناگاه فرمود: فردی در خانه است و خواسته ای دارد. عرض کردم: آقا کسی زنگ نمی زند. فرمود: چرا کسی هست این پاکت را به او بدهید تا برود. پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می زند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ گفت خیر. پرسیدم کاری دارید؟ گفت: آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم... پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود».
  
امام امت در اعلامیه تسلیت فرمودند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم انا للّه و انا الیه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آیت الله خوانساری رحمه الله علیه موجب تاسف و تاثر گردید این عالم جلیل بزرگوار و مرجع معظم كه پیوسته در حوزه های علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه ها دارد. چه این كه با رفتار و اعمال خود و [[تقوا]] و سیره خویش، پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود. از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه های علمیه صبر و اجر خواستارم والسلام علی عبادالله الصالحین روح الله الموسوی الخمینی 29 دی ماه 1363 هـ.ش».
+
==وفات ==
  
'''پیام آیت الله العظمی گلپایگانی'''
+
مرحوم آیت الله سيد احمد خوانسارى، سرانجام پس از 96 سال عمر پربركت، در روز شنبه مورخ 30/10/63 (مطابق 27 [[ربیع الثانی]] 1405 هـ.ق) دار فانی را وداع گفت و به دیار جاودان شتافت. پیکر مطهر ایشان به [[قم]] انتقال یافته و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم كریمه اهل بیت [[حضرت معصومه]] علیهاالسلام مدفون گردید.
  
آیت الله العظمی گلپایگانی كه علاقه فراوان و ارتباط عمیقی بین آن دو بزرگوار حاكم بود، در تلگراف تسلیت چنین می نویسد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم ثلمه لاتسد وكسر لایجبر با كمال تاسف رحلت مرجع عالیقدر، بقیه السلف و اسوه فضایل و [[تقوا]] و [[فقیه]] [[اهل بیت]] علیهم السلام حضرت آیت الله آقای حاج سید احمد خوانساری قدس سره را به آستان اقدس بقیه الله ارواح العالمین له الفدا و به محاضر علمای اعلام و حوزه‌های علمیه و به عموم ملت مسلمان و شیعیان جهان تسلیت عرض می كنم. آن فقید روحانیت در علم و عمل و مخالفت هوی و اطاعت مولی و ترك اقبال به دنیا و انقطاع الی اللّه و جامعیت علمی و تدریس و تالیف و [[عبادت]] و [[تواضع]] در بیش از نیم قرن مشار الیه بالبنان و مسلم بین اقران بود ضایعه رحلت ایشان را نمی توان با توصیفات بیان كرد، و بیش از حد تصور با فقدان ایشان در حصن و حصین رخنه افتادانا للّه و انا الیه راجعون. محمدرضا الموسوی الگلپایگانی».
+
==منابع==
  
==منابع==
+
*عقيقي بخشايشي، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 510.
* عقيقي بخشايشي، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 510.
+
*محمد عابدی میانجی، آیت الله سید احمد خوانساری تندیس پارسایی، مجله فرهنگ كوثر، آذر 1376، شماره9، تاریخ1386/6/31، صفحه44، در دسترس [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4187/26496 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 24 اسفند 1392.
* محمد عابدی میانجی، آیت الله سید احمد خوانساری تندیس پارسایی، مجله فرهنگ كوثر، آذر 1376، شماره9، تاریخ1386/6/31، صفحه44، در دسترس [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4187/26496 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 24 اسفند 1392.
 
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۸


آیت الله سید احمد خوانساری (1405-1309 ق)، فقیه مجاهد شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان آیت الله آخوند خراسانی بود.

ولادت و تحصیلات

سيد احمد خوانسارى فرزند یوسف در سال 1309 قمری در شهر خوانسار در یك خانواده روحانی دیده به جهان گشود. او با سی تبار، نسب به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می رساند.

سيد احمد علوم مقدماتی را در زادگاه خود از محضر علمای آن سامان، به ویژه مرحوم آیت الله حاج سید محمدحسن خوانساری (متوفی 1337 ه.ق) و دامادش، مرحوم آیت الله حاج سید علی‌اكبر خوانساری فراگرفت. سپس به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمدصادق مدرس، آخوند ملا عبدالكریم جزی و میرزا محمدعلی تویسركانی فراگرفت.

خوانسارى آنگاه جهت تكمیل معلومات به دارالعلم نجف اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیت الله آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم صاحب العروه و مرحوم آیت الله آقا ضیاء عراقی و اساتید دیگر فقه و اصول شركت جست تا به مدارج عالیه علمی در بخش فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات نائل آمد.

آیت الله خوانسارى سپس در سال 1335 ه.ق به ایران بازگشت و در اراك اقامت گزید و از محضر پرفیض آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری در اراك استفاده شایانی برد.

آثار و تألیفات

از تألیفات این فقیه نامدار و زاهد پارسا، كتاب های زیر قابل ذكرند:

  1. جامع المدارك فی شرح المختصر النافع، در 7مجلد، یك دوره فقه استدلالی منقح و مهذبی است كه جامع وجازت لفظ و دقت و گستردگی مطالب می باشد.
  2. العقائد الحقه، در علم كلام، پیرامون معتقدات شیعه و دفاع از مبانی كلامی آن
  3. حاشیه بر العروة الوثقی
  4. رساله عملیه توضیح المسائل
  5. رساله مناسك حج

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

اقامه جماعت و تدریس:

پس از آن كه آیت الله حائری در سال 1340 ه.ق بنا به دعوت حوزه علمیه قم، در آن شهر اقامت گزید، مردم اراك از محضر ایشان درخواست نمودند كه مرحوم خوانساری به جای ایشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنماید؛ مرحوم حائری با این امر موافقت كردند. پس از مدتی اقامت در اراك در یكی از جلسات از آیت الله مؤسس شنیده شد كه فرموده بودند كه ما می خواستیم آقای سید احمد خوانساری، اعلم علمای شیعه باشد، ولكن ایشان قناعت كردند كه اعلم علمای اراك باشند.

محض شنیدن این سخن كه حاكی از رضایت ضمنی آیت الله حائری در مورد حضور ایشان در قم بود، به قم مهاجرت کرد و در این شهر اقامت می گزینند. پس از دو ماه از ورود ایشان، آیت الله حائری محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فیضیه به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصاً شركت نموده و نماز خود را به ایشان اقتدا می كنند. به این ترتیب عدالت و شایستگی معنوی ایشان را تایید می فرمایند.

مرحوم خوانساری در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخوردار بوده اند. در درس خارج ایشان جمعی از بزرگان و معاریف حوزه شركت می جستند و افرادی مانند امام موسی صدر و آیت الله منتظری از شاگردان فقه و فلسفه ایشان بشمار می آیند.

پس از درگذشت آیت الله حاج آقا یحیی سجادی، امام جماعت مسجد سید عزیزالله در محرم 1370 ه.ق، جمعی از اهالی تهران از مرجع بزرگ آیت الله بروجردی تقاضا می كنند كه شخصیت بزرگی را به تهران اعزام نمایند تا در مسجد حاج سید عزیز الله اقامه جماعت نموده و به امور دینی مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید.

مرحوم آیت الله بروجردی شخص باكفایت آیت الله خوانساری را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هوای نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سید عزیزالله تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پربركت خود را در خدمت به اسلام و حوزه های علمیه سپری نمودند.

پس از درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، جمع كثیری از مردم ایران و برخی از كشورهای مجاور، به ایشان رجوع و از رساله ایشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعیت ایشان عظیم‌تر و فراگیرتر گردید، به حدی كه اداره مالی حوزه های علمی ایران و سایر بلاد، بیشتر بر دوش مبارك ایشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالی نیرومند و پرتوان بود كه شهریه اش چندین ماه پس از رحلت نیز استمرار داشت.

مداخله در امور سیاسی:

آیت الله خوانسارى از آغاز نهضت اسلامی به رهبری روحانیت، سهم ارزنده و مؤثری داشته اند و حق بزرگی نسبت به شكل گیری پایه های انقلاب اسلامی دارند. در آن روزهای نخستین كه همراه دیگر علما در بازار تهران به حالت اعتراض نسبت به اعمال دستگاه حركت می نمودند، مورد هجوم پلیس و ماموران امنیتی قرار گرفتند و مقداری از ناحیه پا جراحت برداشتند. از ایشان اعلامیه های متعددی درباره انقلاب صادر شده است.

ایشان به مناسبت تبعید حضرت امام به تركیه و توقیف برخی دیگر از بزرگان، اعلامیه زیر را صادر نمودند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمدللّه رب العالمین والصلوه والسلام علی خیرخلقه محمد و آله الطاهرین ولا حول ولا قوه الا باللّه العلی العظیم. حوادث اسف آور یكی دو روز اخیر كه منجر به قتل و جرح یك عده مردم بی گناه و توقیف حضرت آیت الله خمینی و آیت الله قمی و دیگر آقایان عظام شده است، موجب كمال تاثر و تاسف حقیر گردید. با كمال تعجب مشاهده می شود مسئولین امنیت كشور با نهایت گستاخی حضرات آقایان مراجع عظام و علمای اعلام دامت بركاتهم را موافق اموری كه مبانیت آنها با شرع مطهر محرز و مكرر تذكر داده شده است، جلوه می دهند. حقیر در این موقع حساس، لازم می دانم اولیاء امور را متذكر سازم انجام این گونه اعمال ضدانسانی نسبت به حضرات علمای اعلام و قتل و جرح مردم بی پناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود بلكه جز تشدید امور و ایجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر دیگری نخواهد داشت موجب كمال تاسف است كه باید حریم مقدس اسلام و روحانیت از طرف اولیای امور این چنین مورد تجاوز قرار گیرد. انا للّه و انا الیه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمین را در كنف عنایات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفیقی الا بالله، علیه توكلت والیه انیب الاحقر احمد الموسوی الخوانساری، 13 محرم 1383 هـ.ق».

ویژگیهای اخلاقی

زهد و ساده زیستی:

آیت الله سيد احمد خوانسارى الگوی اخلاق برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچگاه اصول اخلاقی را فراموش نمی کرد. چنان مهر اهل بیت در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی می داد. بعد از گذشت سالها، خوشه چینان مکتب سید از زهد و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگیش یاد می کنند.

با این که وی پرداخت شهریه هنگفت طلاب تهران، مشهد، قم و نجف را بر عهده داشت، هرگز در آنها تصرف نکرد و تا آخرین لحظه ای که در قید حیات بود، خانه ای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند.

احتیاط:

حضرت آیت الله خوانساری، احتیاط را اصل مسلم زندگی خود قرار داده بود. آیت الله ابوطالب تجلیل می گوید: احتیاط او در امور شرعی زبانزد عام و خاص بود تا آنجا که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمی داشت و آن را نزد یکی از تجار امین می گذاشت و به نیازمندان حواله می داد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت.

عدالت:

عظمت شخصیت او تا آن حد است که آیت الله العظمی حائری درباره اش می گفت: «اجتهاد را به هر معنی تفسیر کنیم، آیت الله خوانساری مجتهد بود و عدالت را به هر گونه معنی کنیم، او عادل بود». امام خمینی رحمة الله علیه نیز آنجا که به جامع المدارک استناد می کند، به مقام علمی و تقوا و احتیاط آیت الله سید احمد خوانساری اشاره کرده و از او به بزرگی نام می برد.

تواضع:

هر تازه وارد ابتدا ورود با قامت ایستاده او مواجه می شد. به احترام همه می ایستاد و مخصوصاً برای سادات احترامی بیشتر قایل بود. به دید و بازدید تمام علما می رفت، هیچگاه در مجلس تکیه نزد و چهار زانو ننشست و کمال ادب و تواضع را مبذول داشت و آنگاه که امام خمینی به ایران آمد، با وجود کهنسالی به دیدارش شتافت و پیروزی نور بر سپاه جهل را به ایشان تبریک گفت.

عرفان و کرامات:

یکی از فضلای حوزه علمیه آنگاه که از عرفان و کسب مقامات سید احمد سخن به میان آمد ماجرای عمل جراحی او را یادآور شد که: سید طبق اصول استنباطی خود معتقد بود مجتهد و مرجع تقلید هیچگاه نباید در حال بیهوشی باشد در غیر این صورت بعد از به هوش آمدن، تمام مقلدین باید دوباره نیت تقلید از او کنند. به این خاطر وقتی نیاز به عمل جراحی پیدا کرد، اجازه نداد او را بیهوش کنند. سوره ای از قرآن را شروع کرد. تا سوره اش تمام شد، عمل جراحی نیز پایان پذیرفت بی آنکه نشانه ای از احساس درد در سیمای ملکوتی اش نمایان شود.

نویسنده محقق محمد شریف رازی از قول یکی از معتمدین درباره مقام عرفان و اتصال به ماوراء عالم امکان سید می نویسد: «او صاحب بینش و بصیرت خاص خویش بود... یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران می گفت: روزی در خدمت ایشان بودم و هیچکس دیگر نبود. آقا ناگاه فرمود: فردی در خانه است و خواسته ای دارد. عرض کردم: آقا کسی زنگ نمی زند. فرمود: چرا کسی هست این پاکت را به او بدهید تا برود. پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می زند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ گفت خیر. پرسیدم کاری دارید؟ گفت: آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم... پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود».

وفات

مرحوم آیت الله سيد احمد خوانسارى، سرانجام پس از 96 سال عمر پربركت، در روز شنبه مورخ 30/10/63 (مطابق 27 ربیع الثانی 1405 هـ.ق) دار فانی را وداع گفت و به دیار جاودان شتافت. پیکر مطهر ایشان به قم انتقال یافته و در جوار استاد بزرگوار خود، در حرم كریمه اهل بیت حضرت معصومه علیهاالسلام مدفون گردید.

منابع

  • عقيقي بخشايشي، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 510.
  • محمد عابدی میانجی، آیت الله سید احمد خوانساری تندیس پارسایی، مجله فرهنگ كوثر، آذر 1376، شماره9، تاریخ1386/6/31، صفحه44، در دسترس پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 24 اسفند 1392.