سید محمد عاملی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
سید محمد موسوی عاملی، معروف به «صاحب [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک]]» از علمای بزرگ [[شیعه]] در عهد [[صفویه]] است. او شخصیتی بزرگوار، دانشمندی فاضل، متبحر، ماهر و محققی تیز بین بود و زاهد و عابد و صاحب [[ورع]] بود.<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref>  
+
'''سید محمد موسوی عاملی''' (۱۰۰۹-۹۴۶ ق) معروف به «صاحب [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک]]»، از علمای بزرگ [[شیعه]] در عهد [[صفویه]] و از شاگردان [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] است. او شخصیتی بزرگوار، دانشمندی فاضل و زاهد بود<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> و در پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمود. کتاب «[[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام]]» از تألیفات ارزشمند اوست.
 
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''سید محمد موسوی عاملی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۹۴۶ قمری
 +
|زادگاه = [[لبنان]]
 +
|وفات =  ۱۰۰۹ قمری
 +
|مدفن = جبع، لبنان
 +
|اساتید =  [[سید علی صائغ|سید علی صائغ جزینی]]، [[ملا عبدالله یزدی|ملا عبدالله یزدی]]، [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]]،...
 +
|شاگردان = عبدالسلام بن محمد مشغری، [[محمدامین استرآبادی|محمد أمین استرابادی]]، محمد بن حسن بن زین الدین عاملی،...
 +
|آثار = [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام]]، شرح [[مختصر النافع (کتاب)|المختصر النافع]]، حاشیه [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]]، حاشیه [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]]،...
 +
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
  
شمس الدین<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۸۱.</ref> سید محمد در سال ۹۴۶ قمری در خانواده ای با [[تقوا]] و عارف به [[احکام]] اسلامی متولد شد.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص۶ و موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، همان، ج۷، ص ۵۴.</ref> پدرش عالم فاضل سید علی موسوی عاملی بود که در زمان خود دانشمندی ممتاز بود. مادرش نیز دختر شیخ زین الدین عاملی ([[شهید ثانی]]) بود که از دانشمندان بزرگ و سرآمد [[شیعه]] محسوب می شود.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، صص۱۶۸- ۱۶۹.</ref> کسی که واژه شهید و شهادت زیباترین لقب اوست و بسان [[شهید اول]] در میان علمای شیعه همچون خورشیدی می درخشند.  
+
شمس الدین سید محمد موسوی عاملی در سال ۹۴۶ قمری متولد شد.<ref>امین، سید محسن؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۶ ؛ روضات الجنات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، همان، ج۷، ص ۵۴.</ref> پدرش عالم فاضل سید علی موسوی عاملی بود که در زمان خود دانشمندی ممتاز بود. مادرش نیز دختر شیخ زین الدین عاملی ([[شهید ثانی]]) بود که از دانشمندان بزرگ [[شیعه]] محسوب می شود.<ref> حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، صص۱۶۸۱۶۹.</ref> بدین ترتیب سید محمد از ناحیه پدر از تبار [[سادات]] و دانشمندان؛ و از ناحیه مادر نیز از نوادگان شهید ثانی محسوب شده و سبط آن دانشمند شهید است.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref>
  
بدین ترتیب سید محمد از ناحیه پدر از تبار [[سادات]] و دانشمندان؛ و از ناحیه مادر نیز از نوادگان شهید ثانی محسوب شده  و سبط آن دانشمند شهید است<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref>؛ لذا به همین دلیل عنوانی بهتر از خانواده آسمانی برای این خاندان پاک نمی توان پیدا نمود.
+
سید محمد موسوی عاملی فرزندی فرزانه داشت که نامش سید حسین بود<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛  همان، ص ۷۳.</ref> که [[شیخ حر عاملى|شیخ حر عاملی]] در خصوص او گفته: او فقیهی فاضل، ماهر، جلیل القدر و عظیم الشأن است که از پدرش و [[شیخ بهایی|بهاءالدین محمد عاملی]] درس فراگرفته است.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۷۹.</ref> هنگامی که سید حسین در [[خراسان]] ساکن شد منصب [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] به او داده شد و قاضی القضات خراسان هم شد.<ref>بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۲</ref> 
  
«صاحب مدارک» فرزندی فرزانه داشت که نامش سیدحسین بود.<ref>- افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛  همان، ص ۷۳.</ref> و [[شیخ حر عاملى|شیخ حر عاملی]] در خصوص او گفته: او فقیهی فاضل، ماهر، جلیل القدر و عظیم الشان است که از پدرش و بهاء الدین محمد عاملی درس فراگرفته است.<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۷۹.</ref> هنگامی که سید حسین در خراسان ساکن شد منصب شیخ الاسلامی به او داده شد و قاضی القضات خراسان هم شد.<ref>- بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۲</ref>  او  علاوه بر این در کنار مضجع شریف [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (ع) کرسی درسی دایر نمود وعده زیادی از محضر او بهره بردند.<ref>- حر عاملی،محمدبن حسن؛  همان، ج۱، ص ۷۹.</ref>
+
فرزند دیگرش سید نجم الدین نیز دانشمند فرزانه ای بوده و به همراه دو فرزندش (نوه های صاحب مدارک) أبی عبدالله محمد و أبی الصلاح علی، از [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|صاحب معالم]] دارای [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] بوده اند.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>
 
 
فرزند دیگرش سید نجم الدین بوده که دانشمند فرزانه ای بوده و به همراه دو فرزندش (نوه های صاحب مدارک) أبی عبد الله محمد و أبی الصلاح علی، از صاحب معالم دارای [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] بوده اند.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>
 
==تحولات سیاسی عهد صاحب مدارک==
 
 
 
دوره زندگی ۶۲ ساله<ref>- عاملی، سید محمد؛ همان، ج۱، ص۳۵ مقدمه کتاب</ref> این دانشمند خستگی ناپذیر  در دوره ای ممتاز در تاریخ جهان [[تشیع]] واقع شده است. چون مصادف با دوره ای است که برای اولین بار مذهب نجات بخش شیعه در بخش وسیعی از جهان [[اسلام]] مذهب رسمی حکومتی مقتدر شد.<ref>- مزاوی، میشل؛ پیدایش دولت صفوی در ایران، یعقوب آژند، تهران: گستره، ۱۳۶۸،ص۲۸</ref>
 
 
 
باید اشاره نمود که اگر کمک علمای شیعه<ref>- مظفر، محمدحسین؛ همان، ص۳۰۸.</ref> مخصوصا علمای ناحیه جبل عامل [[لبنان]] نبود [[صفویه|صفویان]] هرگز به انجام این کار شگرف نائل نمی شدند.<ref>- عاملی، سید محمد؛ همان ، ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب.</ref> این دوره؛ دوره رونق علم و فرهنگ شیعی است که تلاشهای علمای جبل عامل در این خصوص ستودنی است. برخی از آنها  همراه صفویان شده و به تبلیغ و تحکیم مبانی تشیع مشغول شدند<ref>-عاملی، سید محمد؛ همان ،ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب</ref> و برخی نیز که به همکاری با صفویان روی نیاوردند به پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمودند. سیدمحمد موسوی عاملی جُبَعی از جمله کسانی است که وارد دربار صفوی نشد و به کوشش هر چه بیشتر در پیشبرد فرهنگ غنی و علوم انسان ساز شیعی روی آورد.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>
 
 
==تحصیلات و اساتید==
 
==تحصیلات و اساتید==
 
    
 
    
سیدمحمد تحصیلاتش را در زادگاه خود آغاز نمود.<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان.</ref> در طول تحصیل با دائی خود [[حسن بن زين الدين|شیخ حسن]] (صاحب [[معالم الدين و ملاذ المجتهدين (کتاب)|معالم]]) فرزند [[شهید ثانی]] هم درس بوده و حتی اساتید آنها هم مشترک بوده است.<ref>- همان، همانجا.</ref> آنها برای تحصیل در [[نجف]] اشرف نیز با هم مهاجرت نمودند.<ref>- همان، همانجا.  </ref>  این دو چونان اسبی سرکش بر دشت و دامن دانش می تاختند و در دانش اندوزی چون شیرخواره ای  سیری ناپذیر بودند.<ref>- موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸</ref> بعد از دو سال و اندی آنها در حالیکه به درجه [[اجتهاد]] رسیده بودند به وطنشان در ناحیه جبل عامل بازگشتند.<ref>- سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسه امام صادق(ع) ، ج ۱۱، ص ۲۸۸.</ref>
+
سید محمد عاملی تحصیلاتش را در زادگاه خود آغاز نمود.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان.</ref> در طول تحصیل با دائی خود [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|شیخ حسن]] (صاحب [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]]) فرزند [[شهید ثانی]] هم درس بوده و حتی اساتید آنها هم مشترک بوده است.<ref>همان، همانجا.</ref> آنها برای تحصیل در [[نجف]] اشرف نیز با هم مهاجرت نمودند.<ref>همان، همانجا.  </ref> بعد از دو سال و اندی آنها در حالیکه به درجه [[اجتهاد]] رسیده بودند به وطنشان در ناحیه جبل عامل بازگشتند.<ref>سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسه امام صادق(ع) ، ج ۱۱، ص ۲۸۸.</ref>
  
پدرش سید نورالدین علی<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> که از اعیان علمای جبل عامل بود اولین استاد او بوده است.<ref>- بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۳.</ref> استاد دیگر او شخصی بنام سید علی صائغ حسینی جزینی بوده<ref>- همان، همانجا.</ref> که سید محمد در نزد این دو استاد که از شاگردان شهید ثانی بودند درسهای [[ادبیات عرب]]، [[منطق]]، [[ریاضی]] و علوم معقول و منقول و فروع را فراگرفت.<ref>- موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸ و قمی، عباس؛ الکنی و الالقاب، همان، ج ۱، ص ۳۳۵</ref>     
+
پدرش سید نورالدین علی که از اعیان علمای جبل عامل بود اولین استاد او بوده است.<ref>بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۳.</ref> استاد دیگر او شخصی بنام [[سید علی صائغ|سید علی صائغ حسینی جزینی]] بوده<ref>همان، همانجا.</ref> که سید محمد در نزد این دو استاد که از شاگردان شهید ثانی بودند درسهای [[ادبیات عرب]]، [[منطق]]، [[ریاضی]] و علوم معقول و منقول و فروع را فراگرفت.<ref>موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸ و قمی، عباس؛ الکنی و الالقاب، همان، ج ۱، ص ۳۳۵</ref>     
  
پس از رحلت سید علی صائغ، [[ملا عبدالله یزدی|ملا عبدالله یزدی]] (صاحب حاشیه در منطق) به منطقه جبل عامل آمد و «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» درسهای  منطق، مطول، حاشیة خطائی، [[حاشیه ملاعبدالله|حاشیه ملا عبدالله]] را به همراه کتاب [[تهذیب المنطق|تهذیب المنطق]] از او فراگرفتند. <ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص ۷.</ref> البته علاوه بر این دروس  وی بر آنها [[فقه]] و [[حدیث]] را نیز تدریس نمود.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۶.</ref>
+
پس از رحلت سید علی صائغ، [[ملا عبدالله یزدی|ملا عبدالله یزدی]] (صاحب حاشیه در [[منطق]]) به منطقه جبل عامل آمد و «[[صاحب مدارک]]» و «[[صاحب معالم]]» درسهای  منطق، مطوّل، حاشیه خطائی، [[الحاشیه علی تهذیب المنطق (کتاب)|حاشیه ملا عبدالله]] را به همراه کتاب [[تهذیب المنطق و الکلام (کتاب)|تهذیب المنطق]] از او فراگرفتند.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص ۷.</ref> البته علاوه بر این دروس، وی بر آنها [[فقه]] و [[حدیث]] را نیز تدریس نمود.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۶.</ref>
  
از دیگر استادان  او را شخصی بنام شیخ احمد بن حسن نباطی عاملی ذکر شده است.<ref> قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان،  ص۵۶۰</ref> او از محضر شیخ حسین بن عبد الصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده نیز  بهره ها گرفته و روایاتی را به واسطه ایشان از شهید ثانی نقل نموده است.<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص ۱۶۸-۱۶۹.</ref>
+
از دیگر استادان  او را شخصی بنام شیخ احمد بن حسن نباطی عاملی ذکر شده است.<ref> قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان،  ص۵۶۰</ref> او از محضر شیخ حسین بن عبدالصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده نیز  بهره ها گرفته و روایاتی را به واسطه ایشان از شهید ثانی نقل نموده است.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص ۱۶۸-۱۶۹.</ref>
  
پس از آن به همراه «صاحب معالم» برای تکمیل معلومات خود به [[نجف]] اشرف مهاجرت نمودند. و هنگامی که در درس [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] حاضر شدند از او درخواست نمودند چون ما نمی توانیم مدت زیادی را در [[عراق]] بمانیم اگر صلاح می دانی آنطور که ما می خواهیم برای ما تدریس کنی!  
+
پس از آن به همراه «صاحب معالم» برای تکمیل معلومات خود به [[نجف]] اشرف مهاجرت نمودند و هنگامی که در درس [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] حاضر شدند از او درخواست نمودند چون ما نمی توانیم مدت زیادی را در [[عراق]] بمانیم اگر صلاح می دانی آنطور که ما می خواهیم برای ما تدریس کنی!  
  
 
استاد به آنان گفت: چگونه؟ گفتند: ما پیشاپیش درسها را مطالعه می کنیم؛ اگر مطلبی را فهمیدیم نیازی به تقریر شما نیست و اگر چیزی را نفهمیدیم آنگاه شما تدریس کنید.
 
استاد به آنان گفت: چگونه؟ گفتند: ما پیشاپیش درسها را مطالعه می کنیم؛ اگر مطلبی را فهمیدیم نیازی به تقریر شما نیست و اگر چیزی را نفهمیدیم آنگاه شما تدریس کنید.
  
استاد کار آنان را پسندید و آنان در محضر او برخی دروس از جمله: [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، منطق، [[علم کلام|کلام]] و کتابهایی چون شرح مختصر عضدی و شرح شمسیة و شرح المطالع  را فرا گرفتند.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷ و مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۹۲  و قمی، عباس؛  فوائدالرضویه ، همان، ۵۶..</ref>
+
استاد کار آنان را پسندید و آنان در محضر او برخی دروس از جمله: [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، منطق، [[علم کلام|کلام]] و کتابهایی چون شرح مختصر عضدی و شرح شمسیه و شرح المطالع  را فرا گرفتند.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷ و مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۹۲  و قمی، عباس؛  فوائدالرضویه ، همان، ۵۶..</ref>
  
جالب است فراگیری آنان از این استاد فرزانه؛ در زمانی بود که مقدس اردبیلی بر کتاب ارشاد شرحی را می نوشت و بخشهایی از نوشته اش را به آنان می داد تا در عبارت آن نگاه کرده و برخی نوشته های  غیر فصیح را اصلاح کنند.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷.</ref>
+
جالب است فراگیری آنان از این استاد فرزانه؛ در زمانی بود که مقدس اردبیلی بر کتاب «ارشاد» شرحی را می نوشت و بخشهایی از نوشته اش را به آنان می داد تا در عبارت آن نگاه کرده و برخی نوشته های  غیر فصیح را اصلاح کنند.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷.</ref>
  
==تدریس و شاگردان==
+
==شاگردان==
  
از جمله شاگردان او می توان به: سید اسماعیل بن علی کفرحونی، حسن بن علی حانینی، و عبد السلام بن محمد مشغر پدر بزرگ (مادری) مؤلف کتاب «[[أمل الآمل في علماء جبل عامل (کتاب)|أمل الآمل]]»، و عبد اللطیف بن علی بن أحمد بن أبی جامع عاملی، و علی بن أحمد بن موسى نباطی نجفی، و برادرش سید علی بن علی بن أبی الحسن، و [[محمدامین استرآبادی|محمد أمین استرابادی]]، و علی بن محمد الحرّ مشغری پدر بزرگ  مؤلف کتاب «أمل الآمل»، و نجیب الدین علی بن محمد بن مکی جبیلی جُبَعی، و دیگرانی از بزرگان فقها و علما اشاره نمود.<ref>- سبحانی، جعفر؛ همان، ج ۱۱، ص ۲۸۸.</ref>
+
از جمله شاگردان سید محمد عاملی می توان به این عالمان اشاره نمود:
  
نوه [[شهید ثانی]]؛  بنام شیخ محمد بن حسن بن زین الدین عاملی که از شاگردان صاحب مدارک بوده در رثای استاد فرزانه اش اشعار زیبایی سروده است.<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص۱۶۸.</ref>
+
* سید اسماعیل بن علی کفرحونی،
 +
* حسن بن علی حانینی،
 +
* عبدالسلام بن محمد مشغری پدر بزرگ مؤلف کتاب «[[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|أمل الآمل]]»
 +
* عبد اللطیف بن علی بن أحمد بن أبی جامع عاملی،
 +
* علی بن أحمد بن موسى نباطی نجفی،
 +
* سید علی بن علی بن أبی الحسن،
 +
* [[محمدامین استرآبادی|محمد أمین استرابادی]]،
 +
* نجیب الدین علی بن محمد بن مکی جُبَعی.<ref>سبحانی، جعفر؛ همان، ج ۱۱، ص ۲۸۸.</ref>
 +
* شیخ محمد بن حسن بن زین الدین عاملی (نوه [[شهید ثانی]]) که در رثای استاد فرزانه اش اشعار زیبایی سروده است.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص۱۶۸.</ref>
  
==تألیفات==
+
==آثار و تألیفات==
 
   
 
   
«صاحب مدارک» با آنکه تألیفات زیادی ندارد ولی آن را به کثرت تحقیق آراسته است<ref>- حر عاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.</ref> و تألیفاتش منقح، مهذب و حاوی فواید بسیار است.<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.</ref>
+
«صاحب مدارک» با آنکه تألیفات زیادی ندارد ولی تألیفاتش منقح، مهذب و حاوی فواید بسیار است.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.</ref> برخی از آثار او عبارتند از:
  
یکی از تألیفات گرانسنگ او کتاب شریف [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام]] است.<ref>- تهرانی، شیخ آقا بزرگ؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، تهران، بی نا، ۱۳۲۵، ج۲۰، ص۲۳۹ و محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.</ref>  ایشان در این نوشته کتاب [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]] را از اول تا آخر باب [[حج]] به صورت تعلیقه و حاشیه شرح نموده است.<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.</ref> از ممیزات این کتاب که در شرح شرایع الاسلام [[محقق حلی]] نگاشته شده است متانت در استدلال و اعتماد بر روایات مسلم است که مبتنی بر دلایل  عقلیه است. کتاب مدارک  هرچند ناقص مانده و فقط مبحث عبادات آن در سه جزء تالیف شده، لکن اثری است مورد اعتماد [[فقها]]، و از نوشته های استوار و فاخر در فقه استدلالی به شمار می رود<ref>- حبیب الله عظیمی، تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.</ref> و مرجع علماء و فقها است.<ref>- عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تهران: کتابخانه مرکزی(علم و صنعت)، بی تا، ص۵۵۹.</ref> لازم به ذکر است که تألیف کتاب شریف مدارک الاحکام در سال ۹۹۸ به پایان رسیده است.<ref>- عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref>  
+
# [[مدارک الاحکام (کتاب)|مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام]]: از تألیفات گرانسنگ او است که در این نوشته کتاب «[[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]» [[محقق حلی]] را از اول تا آخر باب [[حج]] به صورت تعلیقه و حاشیه شرح نموده است.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.</ref> از ممیزات این کتاب، متانت در استدلال و اعتماد بر روایات مسلم است که مبتنی بر دلایل  عقلیه است. کتاب مدارک  هرچند ناقص مانده و فقط مبحث عبادات آن در سه جزء تالیف شده، لکن اثری است مورد اعتماد [[فقها]]، و از نوشته های استوار و فاخر در فقه استدلالی به شمار می رود<ref>حبیب الله عظیمی، تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.</ref> و مرجع علماء و فقها است.<ref>عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تهران: کتابخانه مرکزی(علم و صنعت)، بی تا، ص۵۵۹.</ref> تألیف کتاب شریف مدارک الاحکام در سال ۹۹۸ به پایان رسیده است.<ref>عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref> حواشی و تعلیقات گسترده ای که بر کتاب مدارک الاحکام نوشته شده نشانگر آن است که این تألیف نقطه عطفی در نوشتار فقهی جهان تشیع بوده است.
 +
# حاشیه بر ألفیه [[شهید اول|شهید اول]]<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳.</ref>
 +
# شرح [[مختصر النافع (کتاب)|المختصر النافع]]<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳ و عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref>
 +
# حاشیه بر [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]]
 +
# حاشیه بر [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]]<ref>مامقانی، عبدالله؛ تنقیح المقال، نجف اشرف: مرتضویه، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۵۲.</ref>
  
حواشی و تعلیقات گسترده ای که بر کتاب مدارک الاحکام نوشته شده نشانگر آن است که این تألیف نقطه عطفی در نوشتار فقهی جهان تشیع بوده است که البته برای کوتاه شدن سخن به برخی از آنها اشاره می شود. برجسته ترین حاشیه بر مدارک الاحکام کاری سترگ از استاد بزرگ آیت الله [[وحید بهبهانی]] است.<ref>- تهرانی، شیخ آقابزرگ؛ همان، ج۶، ص۱۹۶.</ref> و از علمایی که بر این کتاب حواشی و تعلیقاتی نوشته اند می توان به صاحب [[مفتاح الکرامه]]، [[سید جواد حسینی عاملی|سید جواد حسینی شقرایی نجفی]]<ref>-  همان؛ همانجا.</ref>، محمد امین بن محمد استر آبادی،<ref>- همان؛ همانجا.</ref> [[ملا عبدالله فاضل تونی|ملا عبدالله تونی]] صاحب [[الوافية فى اصول الفقه (کتاب)|وافیه]]<ref>- همان؛ ج۶، ص۱۹۷.</ref>، مولف کتاب [[ریاض المسائل]]<ref>-  همان؛ همانجا.</ref>، فرزند [[صاحب معالم]] که به شیخ محمد (سبط شهید ثانی) معروف است<ref>-  همان؛ همانجا.</ref>، و محدث بزرگوار [[شیخ یوسف بحرانی]]، صاحب حدائق  اشاره کرد.<ref>-  همان؛ همانجا.</ref>
+
==شخصیت علمی و معنوی==
  
از دیگر تألیفات او می توان حاشیة بر ألفیة [[شهید اول|شهید]]<ref>- افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳.</ref>؛ شرح [[مختصر النافع (کتاب)|المختصر النافع]]<ref>- افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳ و عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref>؛ حاشیه بر [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]] و حاشیه بر [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]]<ref>- مامقانی، عبدالله؛ تنقیح المقال، نجف اشرف: مرتضویه، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۵۲.</ref> را نام برد.
+
در وصف سید محمد عاملی گفته شده: صاحب مدارک اسوه و جلودار محققان است.<ref>موسوی خوانساری اصفهانی،میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۹</ref> او سیدی از [[سادات]] ما و بزرگی از بزرگان ما و [[فقیه]] از فقهای ما (شیعیان) بود.<ref>تفرشی، سیدمصطفی؛ نقدالرجال، قم: موسسه آل البیت،۱۴۱۸، ج۴، ص۲۷۰.</ref> سید محمد از کثرت [[ورع]] و [[تقوا|تقوی]] و علاقمندی شدید به اشتغالات علمی، زیارت [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (ع) را ترک نمود زیرا از آن بیم داشت که در صورت مسافرت به [[ایران]]، شاه عباس کبیر از او بخواهد که وارد دربار شود.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref>  
  
برخی انتساب کتابهای شرح قصائد [[ابن ابی الحدید|ابن ابی الحدید]] و حاشیه بر شرح الفیه ابن ناظم<ref>- موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج۷، ص ۴۵ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان ، ص۵۵۹.</ref> به ایشان را مردود شمرده اند.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۹، ص ۱۵۸ و ج ۱۰ ، ص ۷.</ref>
+
او فقیهی [[محدث]] و جامع فنون و علوم بود<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> و روایاتی را به واسطه اساتیدش از [[شهید ثانی|شهیدثانی]] نقل کرده است<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.</ref> که در برخی کتب روایی نقل شده است.<ref>حسینی جلالی، سیدمحمدحسین؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما،ج۱،ص۸۲۶.</ref>
  
==شخصیت علمی و معنوی==
+
هر دوی آنها ('''صاحب مدارک''' و [[صاحب معالم]]) مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در [[نماز]] به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند. <ref>محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> فضل این دو مشهورتر از آنست که انکار شود.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref> هر کدام از این دو نفر که کتابی را تالیف می نمودند بر دیگری عرضه می داشتند<ref>قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان،  ص۹۹</ref> و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن با توافق هر دو؛ به تالیف اقدام می نمودند.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref> در این میان بسیار پیش می آمد که اگر مسأله ای از یکی از آن دو پرسیده می شد او سئوال کننده را به دیگری (که این مسأله را با [[اجتهاد]] استنباط و حکم  آن را استخراج نموده بود) ارجاع می داد و می گفت او مرا از زحمت استنباط این سئوال آسوده ساخته است.<ref>مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref> آن دو در اخبار طریق خاصی ابداع کردند و به صحیح اعلایی قائل شدند؛ که بر اساس آن بایستی روات [[حدیث]]، [[اثنی عشریه|اثنی عشری]] و عادل باشند و بر عدالتشان نیز دو نفر شهادت داده شده باشد. به این ترتیب آنان بسیاری از اقوال علمای قبل از خود را رد نمودند.<ref> تنکابنی، میرزا محمد؛ قصص العلما، محمدرضا حاج شریفی خوانساری، قم: حضور، ۱۳۸۰، ص۲۶۹.</ref>
 
 
صاحب مدارک اسوه و جلودار محققان است.<ref>- موسوی خوانساری اصفهانی،میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۹</ref> او سیدی از سادات ما و بزرگی از بزرگان ما و فقیه از فقهای ما (شیعیان) بود.<ref>- تفرشی، سیدمصطفی؛ نقدالرجال، قم: موسسه آل البیت،۱۴۱۸، ج۴، ص۲۷۰.</ref> سید محمد از کثرت ورع و تقوی و علامندی شدید به اشتغالات علمی، زیارت [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (ع) را ترک نمود زیرا از آن بیم داشت که در صورت مسافرت به [[ایران]]؛ شاه عباس کبیر از او بخواهد که وارد دربار شود.<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref> او فقیهی [[محدث]] و جامع فنون و علوم بود<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> و روایاتی را به واسطه اساتیدش از [[شهید ثانی|شهیدثانی]] نقل کرده است<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.</ref> که در برخی کتب روایی نقل شده است.<ref>- حسینی جلالی، سیدمحمدحسین؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما،ج۱،ص۸۲۶.</ref>
 
  
هر دوی آنها (صاحب مدارک و [[صاحب معالم]]) مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در [[نماز]] به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند. <ref>- محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، ص ۱۶۸.</ref> فضل این دو مشهورتر از آنست که انکار شود.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref> هر کدام از این دو نفر که کتابی را تالیف می نمودند بر دیگری عرضه می داشتند<ref>- قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان،  ص۹۹</ref> و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن با توافق هر دو؛ به تالیف اقدام می نمودند.<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref> در این میان بسیار پیش می آمد که اگر مسأله ای از یکی از آن دو پرسیده می شد او سئوال کننده را به دیگری (که این مسأله را با اجتهاد استنباط وحکم  آن را استخراج نموده بود) ارجاع می داد و می گفت او مرا از زحمت استنباط این سئوال آسوده ساخته است.<ref>- مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.</ref> آن دو در اخبار طریق خاصی ابداع کردند و به صحیح اعلایی قائل شدند؛ که بر اساس آن بایستی روات [[حدیث]]، [[اثنی عشریه|اثنی عشری]] و عادل باشند و بر عدالتشان نیز دو نفر شهادت داده شده باشد. به این ترتیب آنان بسیاری از اقوال علمای قبل از خود را رد نمودند.<ref> تنکابنی، میرزا محمد؛ قصص العلما، محمدرضا حاج شریفی خوانساری، قم: حضور، ۱۳۸۰، ص۲۶۹.</ref>
+
سید محمد عاملی روش فقهی استادش [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] را دنبال می نمود، بدین گونه که در احادیث تحقیق و تفحص می نمود و آرا و اقوال و دریافتهای علما را دارای حجیت نمی دانست.<ref>عظیمی، حبیب الله؛ تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.</ref> و در عین حال او الگوی محققان و مقتدای نکته پردازان و زبان علمای متاخر بود.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>  
  
سیدمحمد روش فقهی استادش [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلی]] را دنبال می نمود بدین گونه که در احادیث تحقیق و تفحص می نمود و آرا و اقوال و دریافتهای علما را دارای حجیت نمی دانست.<ref>- عظیمی، حبیب الله؛ تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.</ref> و در عین حال او الگوی محققان و مقتدای نکته پردازان و زبان علمای متاخر بود.<ref>- امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>  
+
سید محمد موسوی عاملی از جمله علمای شیعه است که به وجوب عینی [[نماز جمعه]] در زمان [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] قائل و بر آن در تألیفاتش نیز تصریح نموده است.<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ تعلیقه أمل الامل، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی،بی تا ، ص ۷۳.</ref>
  
سید محمد موسوی عاملی از جمله علمای شیعه است که به وجوب عینی [[نماز جمعه]] در زمان [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] قائل و بر آن در تألیفاتش نیز تصریح نموده است.<ref>- افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ تعلیقه أمل الامل، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی،بی تا ، ص ۷۳.</ref>
+
دوره زندگی ۶۲ ساله این دانشمند خستگی ناپذیر در دوره ای ممتاز در تاریخ جهان [[تشیع]] واقع شده است. چون مصادف با دوره ای است که برای اولین بار مذهب نجات بخش شیعه در بخش وسیعی از جهان [[اسلام]] مذهب رسمی حکومتی مقتدر شد.<ref>مزاوی، میشل؛ پیدایش دولت صفوی در ایران، یعقوب آژند، تهران: گستره، ۱۳۶۸،ص۲۸</ref> باید اشاره نمود که اگر کمک علمای شیعه<ref>مظفر، محمدحسین؛ همان، ص۳۰۸.</ref> مخصوصا علمای ناحیه جبل عامل [[لبنان]] نبود، [[صفویه|صفویان]] هرگز به انجام این کار شگرف نائل نمی شدند.<ref>عاملی، سید محمد؛ همان ، ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب.</ref> این دوره، دوره رونق علم و [[فرهنگ]] شیعی است که تلاشهای علمای جبل عامل در این خصوص ستودنی است. برخی از آنها  همراه صفویان شده و به تبلیغ و تحکیم مبانی تشیع مشغول شدند<ref>-عاملی، سید محمد؛ همان ،ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب</ref> و برخی نیز که به همکاری با صفویان روی نیاوردند به پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمودند. سید محمد موسوی عاملی جُبَعی از جمله کسانی است که وارد دربار صفوی نشد و به کوشش هر چه بیشتر در پیشبرد فرهنگ غنی و علوم انسان ساز شیعی روی آورد.<ref>امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.</ref>
 
==وفات==
 
==وفات==
  
سر انجام این دانشمند کوشا در ۶۲ سالگی<ref>-موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۵۵ و قمی، عباس؛  فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref> و در شب دهم [[ماه ربیع الاول|ربیع الاول]] سال ۱۰۰۹ در قریه جبع رحلت نمود،<ref>- حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، ص ۱۶۹و میرزا محمد باقر بن موسوی خوانساری اصفهانی، همان، ج۷، ص ۵۰.</ref> گرچه برخی رحلت ایشان را شب  شنبه ۱۸ ربیع الاول ۱۰۰۹ قمری می دانند.<ref> امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷ و یوسف بحرانی؛ همان، ص۴۲.</ref> شعری در وفات ایشان سروده شده که در اصطلاح تاریخ دانان این گونه اشعار دلالت بر تاریخ واقعه ای می کند و مورخان آن را «ماده تاریخ» می نامند: و ابن علی سبط ذی المسالک * بعد نجاح جد ذو المدارک
+
سرانجام این دانشمند کوشا در ۶۲ سالگی<ref>-موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۵۵ و قمی، عباس؛  فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.</ref> و در شب دهم [[ماه ربیع الاول|ربیع الاول]] سال ۱۰۰۹ قمری در قریه جبع در جنوب لبنان رحلت نمود و در همانجا به خاک سپرده شد.<ref>حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، ص ۱۶۹و میرزا محمد باقر بن موسوی خوانساری اصفهانی، همان، ج۷، ص ۵۰.</ref> [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|صاحب معالم]] بعد از وفات «صاحب مدارک» بر مزار او این گونه نوشت: «رجالٌ صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا»<ref>[[سوره احزاب]]، آیه ۲۳.</ref> همچنین او در فراغ یار عزیزش ابیاتی سوزناک سرود که بر مزار این عالم پر افتخار نوشته شد.<ref>امین، سید محسن؛ همان.</ref>
 
 
کلمه «نجاح» در این شعر به حساب حروف ابجد  نشانگر عدد ۶۲ است که اشاره به سن او و جمله «و جد ذوالمدارک» اشاره به عدد ۱۰۰۹ است که سال وفات اوست.<ref>- عاملی، سید محمد؛ همان، ج۱، ص۳۵ مقدمه کتاب.</ref> «صاحب معالم» بعد از وفات «صاحب مدارک» بر مزار او این گونه نوشت: «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما یبدلوا تبدیلا»<ref>[[سوره احزاب]]، آیه ۲۳.</ref> همچنین او در فراغ یار عزیزش ابیاتی سوزناک سرود که بر مزار این عالم پر افتخار نوشته شد.<ref>- امین، سید محسن؛ همان.</ref>
 
 
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
 +
* حجت الله فضلی، بررسی زندگی سید محمد موسوی عاملی معروف به صاحب مدارک، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی:۲۶ تیر ۱۳۹۱.
  
==منبع==
 
حجت الله فضلی، بررسی زندگی سید محمد موسوی عاملی معروف به صاحب مدارک، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی:26 تیر 1391.
 
 
[[رده:علمای قرن دهم]]
 
[[رده:علمای قرن دهم]]

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۸

سید محمد موسوی عاملی (۱۰۰۹-۹۴۶ ق) معروف به «صاحب مدارک»، از علمای بزرگ شیعه در عهد صفویه و از شاگردان مقدس اردبیلی است. او شخصیتی بزرگوار، دانشمندی فاضل و زاهد بود[۱] و در پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمود. کتاب «مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام» از تألیفات ارزشمند اوست.

نام کامل سید محمد موسوی عاملی
زادروز ۹۴۶ قمری
زادگاه لبنان
وفات ۱۰۰۹ قمری
مدفن جبع، لبنان

Line.png

اساتید

سید علی صائغ جزینی، ملا عبدالله یزدی، مقدس اردبیلی،...

شاگردان

عبدالسلام بن محمد مشغری، محمد أمین استرابادی، محمد بن حسن بن زین الدین عاملی،...

آثار

مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، شرح المختصر النافع، حاشیه استبصار، حاشیه تهذیب،...

ولادت و خاندان

شمس الدین سید محمد موسوی عاملی در سال ۹۴۶ قمری متولد شد.[۲] پدرش عالم فاضل سید علی موسوی عاملی بود که در زمان خود دانشمندی ممتاز بود. مادرش نیز دختر شیخ زین الدین عاملی (شهید ثانی) بود که از دانشمندان بزرگ شیعه محسوب می شود.[۳] بدین ترتیب سید محمد از ناحیه پدر از تبار سادات و دانشمندان؛ و از ناحیه مادر نیز از نوادگان شهید ثانی محسوب شده و سبط آن دانشمند شهید است.[۴]

سید محمد موسوی عاملی فرزندی فرزانه داشت که نامش سید حسین بود[۵] که شیخ حر عاملی در خصوص او گفته: او فقیهی فاضل، ماهر، جلیل القدر و عظیم الشأن است که از پدرش و بهاءالدین محمد عاملی درس فراگرفته است.[۶] هنگامی که سید حسین در خراسان ساکن شد منصب شیخ الاسلامی به او داده شد و قاضی القضات خراسان هم شد.[۷]

فرزند دیگرش سید نجم الدین نیز دانشمند فرزانه ای بوده و به همراه دو فرزندش (نوه های صاحب مدارک) أبی عبدالله محمد و أبی الصلاح علی، از صاحب معالم دارای اجازه بوده اند.[۸]

تحصیلات و اساتید

سید محمد عاملی تحصیلاتش را در زادگاه خود آغاز نمود.[۹] در طول تحصیل با دائی خود شیخ حسن (صاحب معالم) فرزند شهید ثانی هم درس بوده و حتی اساتید آنها هم مشترک بوده است.[۱۰] آنها برای تحصیل در نجف اشرف نیز با هم مهاجرت نمودند.[۱۱] بعد از دو سال و اندی آنها در حالیکه به درجه اجتهاد رسیده بودند به وطنشان در ناحیه جبل عامل بازگشتند.[۱۲]

پدرش سید نورالدین علی که از اعیان علمای جبل عامل بود اولین استاد او بوده است.[۱۳] استاد دیگر او شخصی بنام سید علی صائغ حسینی جزینی بوده[۱۴] که سید محمد در نزد این دو استاد که از شاگردان شهید ثانی بودند درسهای ادبیات عرب، منطق، ریاضی و علوم معقول و منقول و فروع را فراگرفت.[۱۵]

پس از رحلت سید علی صائغ، ملا عبدالله یزدی (صاحب حاشیه در منطق) به منطقه جبل عامل آمد و «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» درسهای منطق، مطوّل، حاشیه خطائی، حاشیه ملا عبدالله را به همراه کتاب تهذیب المنطق از او فراگرفتند.[۱۶] البته علاوه بر این دروس، وی بر آنها فقه و حدیث را نیز تدریس نمود.[۱۷]

از دیگر استادان او را شخصی بنام شیخ احمد بن حسن نباطی عاملی ذکر شده است.[۱۸] او از محضر شیخ حسین بن عبدالصمد که از شاگردان شهید ثانی بوده نیز بهره ها گرفته و روایاتی را به واسطه ایشان از شهید ثانی نقل نموده است.[۱۹]

پس از آن به همراه «صاحب معالم» برای تکمیل معلومات خود به نجف اشرف مهاجرت نمودند و هنگامی که در درس مقدس اردبیلی حاضر شدند از او درخواست نمودند چون ما نمی توانیم مدت زیادی را در عراق بمانیم اگر صلاح می دانی آنطور که ما می خواهیم برای ما تدریس کنی!

استاد به آنان گفت: چگونه؟ گفتند: ما پیشاپیش درسها را مطالعه می کنیم؛ اگر مطلبی را فهمیدیم نیازی به تقریر شما نیست و اگر چیزی را نفهمیدیم آنگاه شما تدریس کنید.

استاد کار آنان را پسندید و آنان در محضر او برخی دروس از جمله: اصول، منطق، کلام و کتابهایی چون شرح مختصر عضدی و شرح شمسیه و شرح المطالع را فرا گرفتند.[۲۰]

جالب است فراگیری آنان از این استاد فرزانه؛ در زمانی بود که مقدس اردبیلی بر کتاب «ارشاد» شرحی را می نوشت و بخشهایی از نوشته اش را به آنان می داد تا در عبارت آن نگاه کرده و برخی نوشته های غیر فصیح را اصلاح کنند.[۲۱]

شاگردان

از جمله شاگردان سید محمد عاملی می توان به این عالمان اشاره نمود:

  • سید اسماعیل بن علی کفرحونی،
  • حسن بن علی حانینی،
  • عبدالسلام بن محمد مشغری پدر بزرگ مؤلف کتاب «أمل الآمل»
  • عبد اللطیف بن علی بن أحمد بن أبی جامع عاملی،
  • علی بن أحمد بن موسى نباطی نجفی،
  • سید علی بن علی بن أبی الحسن،
  • محمد أمین استرابادی،
  • نجیب الدین علی بن محمد بن مکی جُبَعی.[۲۲]
  • شیخ محمد بن حسن بن زین الدین عاملی (نوه شهید ثانی) که در رثای استاد فرزانه اش اشعار زیبایی سروده است.[۲۳]

آثار و تألیفات

«صاحب مدارک» با آنکه تألیفات زیادی ندارد ولی تألیفاتش منقح، مهذب و حاوی فواید بسیار است.[۲۴] برخی از آثار او عبارتند از:

  1. مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام: از تألیفات گرانسنگ او است که در این نوشته کتاب «شرایع الاسلام» محقق حلی را از اول تا آخر باب حج به صورت تعلیقه و حاشیه شرح نموده است.[۲۵] از ممیزات این کتاب، متانت در استدلال و اعتماد بر روایات مسلم است که مبتنی بر دلایل عقلیه است. کتاب مدارک هرچند ناقص مانده و فقط مبحث عبادات آن در سه جزء تالیف شده، لکن اثری است مورد اعتماد فقها، و از نوشته های استوار و فاخر در فقه استدلالی به شمار می رود[۲۶] و مرجع علماء و فقها است.[۲۷] تألیف کتاب شریف مدارک الاحکام در سال ۹۹۸ به پایان رسیده است.[۲۸] حواشی و تعلیقات گسترده ای که بر کتاب مدارک الاحکام نوشته شده نشانگر آن است که این تألیف نقطه عطفی در نوشتار فقهی جهان تشیع بوده است.
  2. حاشیه بر ألفیه شهید اول[۲۹]
  3. شرح المختصر النافع[۳۰]
  4. حاشیه بر استبصار
  5. حاشیه بر تهذیب[۳۱]

شخصیت علمی و معنوی

در وصف سید محمد عاملی گفته شده: صاحب مدارک اسوه و جلودار محققان است.[۳۲] او سیدی از سادات ما و بزرگی از بزرگان ما و فقیه از فقهای ما (شیعیان) بود.[۳۳] سید محمد از کثرت ورع و تقوی و علاقمندی شدید به اشتغالات علمی، زیارت امام رضا (ع) را ترک نمود زیرا از آن بیم داشت که در صورت مسافرت به ایران، شاه عباس کبیر از او بخواهد که وارد دربار شود.[۳۴]

او فقیهی محدث و جامع فنون و علوم بود[۳۵] و روایاتی را به واسطه اساتیدش از شهیدثانی نقل کرده است[۳۶] که در برخی کتب روایی نقل شده است.[۳۷]

هر دوی آنها (صاحب مدارک و صاحب معالم) مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در نماز به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند. [۳۸] فضل این دو مشهورتر از آنست که انکار شود.[۳۹] هر کدام از این دو نفر که کتابی را تالیف می نمودند بر دیگری عرضه می داشتند[۴۰] و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن با توافق هر دو؛ به تالیف اقدام می نمودند.[۴۱] در این میان بسیار پیش می آمد که اگر مسأله ای از یکی از آن دو پرسیده می شد او سئوال کننده را به دیگری (که این مسأله را با اجتهاد استنباط و حکم آن را استخراج نموده بود) ارجاع می داد و می گفت او مرا از زحمت استنباط این سئوال آسوده ساخته است.[۴۲] آن دو در اخبار طریق خاصی ابداع کردند و به صحیح اعلایی قائل شدند؛ که بر اساس آن بایستی روات حدیث، اثنی عشری و عادل باشند و بر عدالتشان نیز دو نفر شهادت داده شده باشد. به این ترتیب آنان بسیاری از اقوال علمای قبل از خود را رد نمودند.[۴۳]

سید محمد عاملی روش فقهی استادش مقدس اردبیلی را دنبال می نمود، بدین گونه که در احادیث تحقیق و تفحص می نمود و آرا و اقوال و دریافتهای علما را دارای حجیت نمی دانست.[۴۴] و در عین حال او الگوی محققان و مقتدای نکته پردازان و زبان علمای متاخر بود.[۴۵]

سید محمد موسوی عاملی از جمله علمای شیعه است که به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت قائل و بر آن در تألیفاتش نیز تصریح نموده است.[۴۶]

دوره زندگی ۶۲ ساله این دانشمند خستگی ناپذیر در دوره ای ممتاز در تاریخ جهان تشیع واقع شده است. چون مصادف با دوره ای است که برای اولین بار مذهب نجات بخش شیعه در بخش وسیعی از جهان اسلام مذهب رسمی حکومتی مقتدر شد.[۴۷] باید اشاره نمود که اگر کمک علمای شیعه[۴۸] مخصوصا علمای ناحیه جبل عامل لبنان نبود، صفویان هرگز به انجام این کار شگرف نائل نمی شدند.[۴۹] این دوره، دوره رونق علم و فرهنگ شیعی است که تلاشهای علمای جبل عامل در این خصوص ستودنی است. برخی از آنها همراه صفویان شده و به تبلیغ و تحکیم مبانی تشیع مشغول شدند[۵۰] و برخی نیز که به همکاری با صفویان روی نیاوردند به پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی نمودند. سید محمد موسوی عاملی جُبَعی از جمله کسانی است که وارد دربار صفوی نشد و به کوشش هر چه بیشتر در پیشبرد فرهنگ غنی و علوم انسان ساز شیعی روی آورد.[۵۱]

وفات

سرانجام این دانشمند کوشا در ۶۲ سالگی[۵۲] و در شب دهم ربیع الاول سال ۱۰۰۹ قمری در قریه جبع در جنوب لبنان رحلت نمود و در همانجا به خاک سپرده شد.[۵۳] صاحب معالم بعد از وفات «صاحب مدارک» بر مزار او این گونه نوشت: «رجالٌ صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا»[۵۴] همچنین او در فراغ یار عزیزش ابیاتی سوزناک سرود که بر مزار این عالم پر افتخار نوشته شد.[۵۵]

پانویس

  1. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.
  2. امین، سید محسن؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۶ ؛ روضات الجنات، قم: اسماعیلیان، ۱۳۹۲، همان، ج۷، ص ۵۴.
  3. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، صص۱۶۸۱۶۹.
  4. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
  5. افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان، ص ۷۳.
  6. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۷۹.
  7. بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۲
  8. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
  9. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان.
  10. همان، همانجا.
  11. همان، همانجا.
  12. سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسه امام صادق(ع) ، ج ۱۱، ص ۲۸۸.
  13. بحرانی، یوسف؛ لولوالبحرین، بمبئی: بی نا، بی تا(چاپ سنگی) ص۴۳.
  14. همان، همانجا.
  15. موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۸ و قمی، عباس؛ الکنی و الالقاب، همان، ج ۱، ص ۳۳۵
  16. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص ۷.
  17. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۶.
  18. قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۶۰
  19. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص ۱۶۸-۱۶۹.
  20. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷ و مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ ریحانه الادب، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۹۲ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه ، همان، ۵۶..
  21. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰،ص۷.
  22. سبحانی، جعفر؛ همان، ج ۱۱، ص ۲۸۸.
  23. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص۱۶۸.
  24. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.
  25. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۸۱.
  26. حبیب الله عظیمی، تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.
  27. عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، تهران: کتابخانه مرکزی(علم و صنعت)، بی تا، ص۵۵۹.
  28. عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
  29. افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳.
  30. افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ همان ، ص ۷۳ و عباس قمی، فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
  31. مامقانی، عبدالله؛ تنقیح المقال، نجف اشرف: مرتضویه، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۵۲.
  32. موسوی خوانساری اصفهانی،میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۴۹
  33. تفرشی، سیدمصطفی؛ نقدالرجال، قم: موسسه آل البیت،۱۴۱۸، ج۴، ص۲۷۰.
  34. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
  35. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، ص ۱۶۸.
  36. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱، صص۱۶۸-۱۶۹.
  37. حسینی جلالی، سیدمحمدحسین؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما،ج۱،ص۸۲۶.
  38. محمد بن حسن حر عاملی، همان، ج۱، ص ۱۶۸.
  39. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
  40. قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۹۹
  41. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
  42. مدرس تبریزی، میرزا احمد؛ همان، ج۳، ص ۳۹۲.
  43. تنکابنی، میرزا محمد؛ قصص العلما، محمدرضا حاج شریفی خوانساری، قم: حضور، ۱۳۸۰، ص۲۶۹.
  44. عظیمی، حبیب الله؛ تاریخ فقه و فقها، تهران، اساطیر،۱۳۸۵، ص۲۳۷.
  45. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
  46. افندی اصفهانی، میرزا عبد الله؛ تعلیقه أمل الامل، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی،بی تا ، ص ۷۳.
  47. مزاوی، میشل؛ پیدایش دولت صفوی در ایران، یعقوب آژند، تهران: گستره، ۱۳۶۸،ص۲۸
  48. مظفر، محمدحسین؛ همان، ص۳۰۸.
  49. عاملی، سید محمد؛ همان ، ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب.
  50. -عاملی، سید محمد؛ همان ،ج۱، ص۲۲ مقدمه کتاب
  51. امین، سید محسن؛ همان، ج۱۰، ص ۷.
  52. -موسوی خوانساری اصفهانی، میرزا محمد باقر؛ همان، ج۷، ص ۵۵ و قمی، عباس؛ فوائدالرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، همان، ص۵۵۹.
  53. حرعاملی، محمد بن حسن؛ همان، ج۱ ، ص ۱۶۹و میرزا محمد باقر بن موسوی خوانساری اصفهانی، همان، ج۷، ص ۵۰.
  54. سوره احزاب، آیه ۲۳.
  55. امین، سید محسن؛ همان.

منابع

  • حجت الله فضلی، بررسی زندگی سید محمد موسوی عاملی معروف به صاحب مدارک، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی:۲۶ تیر ۱۳۹۱.