مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن سنان خفاجی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پروژه2: سنجش کیفی)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان  خفاجى‌ از ادبیان بزرگ شیعی در قرن پنجم هجری است. اثر وی «سرّالفصاحة» را می توان اثری ارزشمند در علوم بلاغی به شمار آورد.
+
'''«عبدالله‌ بن‌ محمد بن سِنان خَفاجى‌»''' (م، ۴۶۶ ق)، ادیب‌ و شاعر بزرگ [[شیعه]] در قرن پنجم هجری است. ابن سنان در انواع‌ گوناگون‌ [[شعر]] و با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، [[مرثیه|مرثیه‌]]، حماسه‌، حکمت‌، وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ [[تشیع|تشیع‌]]، اشعاری سرشار از صنایع‌ ادبى‌ سروده‌ است‌. کتاب وی «سرّ الفصاحة» را می‌توان اثری ارزشمند در علوم [[بلاغت|بلاغی]] به شمار آورد.  
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
|نام شخصیت =  
 
|نام شخصیت =  
|نام کامل = ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان خفاجى‌
+
|نام کامل = عبدالله‌ بن‌ محمد بن سنان خفاجى‌
 
|تصویر= [[پرونده:Ibn-sanan.jpg]]
 
|تصویر= [[پرونده:Ibn-sanan.jpg]]
 
|زادروز =
 
|زادروز =
|زادگاه =   
+
|زادگاه =  [[شام]]
|وفات = 464 قمری
+
|وفات = ۴۶۶ قمری
 
|مدفن = حلب
 
|مدفن = حلب
|اساتید = ابونصر مَنازی‌ ، ابوالعلاء معرّی‌
+
|اساتید = ابونصر مَنازی‌، ابوالعلاء معرّی‌،...
 
|شاگردان =  
 
|شاگردان =  
|آثار =   الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، دیوان‌ شعر الخفاجى‌، سرّالفصاحة
+
|آثار = سرّالفصاحة، الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، دیوان‌ شعر الخفاجى‌، حِکم‌ منثورة، الصّرفة، عبارة المتکلمین‌ فى‌ اصول‌‌الدین‌، العروض‌، فى‌ رؤیة الهلال‌،...
 
}}
 
}}
==ولادت==
+
==زندگی‌نامه==
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمداِبْن‌ِ سِنان‌ِ خَفاجى‌، ادیب‌ و شاعر شیعى‌ مذهب‌ شام‌. تبار او به‌ قبیلة خفاجه‌ مى‌رسید كه‌ در آغاز سدة چهارم قمری از صحرای‌ عربستان‌ و حجاز به‌ شام‌علیا مهاجرت‌كردند.از نوشتة ابن‌خلكان‌  چنین‌ برمى‌آید كه‌ در ربع‌ اول‌ سدة 5 ق‌ به‌ دنیا آمده‌ است‌.
+
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ سِنان‌ خَفاجى‌، به نوشته [[ابن خلکان|ابن‌خلکان‌]]، در ربع‌ اول‌ سده ۵ قمری در [[شام]] به‌ دنیا آمد. تبار او به‌ قبیله خفاجه‌ مى‌رسید که‌ در آغاز سده چهارم قمری از صحرای‌ [[عربستان|عربستان‌]] و [[حجاز]] به‌ شام‌ علیا مهاجرت‌ کردند. در آن‌ روزگار، ساکنان‌ حلب‌، بیشتر در اثر مساعى‌ سیف‌الدوله حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ [[شیعه اثناعشری|شیعه اثناعشری‌]] را پذیرفته‌ بودند. بدین‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود که‌ خانواده ابن‌ سنان‌ نیز شیعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.
  
==مذهب==
+
ابن‌سنان‌ در سال ۴۵۳ق‌. از سوی‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفیر به‌ قسطنطنیه‌ اعزام‌ شد. در سال ۴۶۵ ق، امیر محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد که‌ سرپرستى‌ قلعه‌های‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار کند. از این‌ رو با صلاحدید وزیرش‌ ابن‌ ابى‌ ثریا و تأیید کاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ که‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعه عَزاز در نزدیکى‌ حلب‌ را که‌ موقعیتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌ سنان‌ واگذار کرد.  
در آن‌ روزگار، ساكنان‌ حلب‌، بیشتر در اثر مساعى‌ سیف‌الدولة حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ شیعة اثناعشری‌ را پذیرفته‌ بودند. بدین‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود كه‌ خانوادة ابن‌ سنان‌ نیز شیعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.
 
  
==تحصیلات==
+
دو سالى‌ پیش‌ از آن‌، زمانى‌ که‌ امیر محمود به‌ صلاحدید شیوخ‌ قبایل‌ در [[شوال|شوال‌]] ۴۶۳ ق. خطبه‌ به‌ نام‌ خلیفه، [[قائم(خلیفه عباسی)|القائم‌ بأمرالله‌ عباسى‌]] خواند، ابن‌ سنان‌ وی‌ را طى‌ّ [[قصیده|قصیده‌ای‌]] مدح‌ گفت‌. اما عامه مردم‌ حلب‌ از این‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستین‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ [[مسجد]] را ترک‌ گفتند. و جمعه بعد، امیر ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشیر مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و [[نماز]] را تمام‌ کند. اما نارضایى‌ فروکش‌ نکرد و وضع‌ امیر محمود اندکى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همین‌ احوال‌ موجب‌ شد که‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امیر محمود سر بتابد و در قلعه مستحکم‌ عزاز خودسری‌ کند.
  
در آغاز به‌ فراگیری‌ [[قرآن‌]] مجید و [[حدیث‌]] پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ كمال‌ رسید و در سلك‌ محدثان‌ و قاریان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا كه‌ قرآن‌ را به‌ سبك‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمة اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گردید.
+
امیر محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار کرد، اما وی‌ اعتنایى‌ نمى‌کرد. سرانجام‌ با تهدید ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وی‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از میان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نیرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ کرد و در سال ۴۶۶ قمری به‌ قتل‌ رسانید. هنگامى‌ که‌ پیکر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ [[تشییع جنازه|تشییع‌]] مى‌کردند، امیر محمود، گویا از بیم‌ آشکار شدن‌ توطئه قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شرکت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ کرد؛ اما خودِ وی‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور یافت‌ و شخصاً بر وی‌ [[نماز میت|نماز]] گزارد.  
  
==اساتید==
+
==تحصیل و اساتید==
از استادان‌ او ابونصر مَنازی‌ و ابوالعلاء معرّی‌ را نام‌ برده‌اند. وی‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر كرد و هنگام‌ ورود با تحسین‌ و تكریم‌ او مواجه‌ گردید.
 
  
==سبک نگارش==
+
ابن‌ سنان‌ خفاجی در آغاز به‌ فراگیری‌ [[قرآن‌ مجید]] و [[حدیث|حدیث‌]] پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ کمال‌ رسید و در سلک‌ [[محدثان|محدثان‌]] و قاریان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا که‌ قرآن‌ را به‌ سبک‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمه اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گردید.
سبك‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر نیز ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اینهمه‌ وی‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌ای‌ درهم‌ مى‌آمیزد كه‌ كار تقسیم‌ و تبویب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد.
 
او كتاب‌ خود سرّالفصاحة را در علوم‌ بلاغت‌، با همین‌ سبك‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همین‌ لحاظ بنیان‌گذار مكتبى‌ به‌ شمار مى‌رود كه‌ ویژگیهای‌ خاص‌ خود را دارد.  
 
ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظری‌ بزرگ‌ در كتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌
 
  
==اشعار==
+
از استادان‌ او ابونصر مَنازی‌ و ابوالعلاء معرّی‌ را نام‌ برده‌اند. وی‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر کرد و هنگام‌ ورود با تحسین‌ و تکریم‌ او مواجه‌ گردید.
ابن‌ سنان‌ سرودن‌ شعر را از كودكى‌ شروع‌ كرده‌ بود و در سال  435ق‌، كه‌ هنوز نوجوان‌ بود، مرثیه‌ای‌ در سوگ‌ مخلص‌الدولة منقذی‌ سرود. در  سال 439ق‌ نیز برای‌ برادر وی‌ ابوالمغیث‌ مرثیه‌ گفت‌. در  سال 446ق‌ در سوگ‌ مادر خود نیز مرثیه‌ای‌ سرود. وی‌ بدین‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعری‌ شهرت‌ یافت‌، چنانكه‌ 2 بیت‌ از سروده‌های‌ وی‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ 443ق‌ در دارالكتب‌ ری‌ برای‌ باخرزی‌ خوانده‌ است‌.
 
  
شعر و ادب‌ ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نویسندگان‌ ستوده‌اند. وی‌ در ادب‌ استادی‌ چون‌ ابوالعلاء معری‌ داشت‌  از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبك‌ شریف‌ رضى‌ تقلید مى‌كرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از قصیده‌های‌ وی‌ به‌ معارضه‌ برخیزد.
+
==ویژگی‌های علمی==
 +
سبک‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر، ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اینهمه‌ وی‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌ای‌ درهم‌ مى‌آمیزد که‌ کار تقسیم‌ و تبویب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد.
 +
او کتاب‌ خود «سرّالفصاحة» را در علوم‌ [[بلاغت|بلاغت‌]]، با همین‌ سبک‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همین‌ لحاظ بنیان‌گذار مکتبى‌ به‌ شمار مى‌رود که‌ ویژگیهای‌ خاص‌ خود را دارد.
 +
ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظری‌ بزرگ‌ در کتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌.
  
شعر وی‌ دلنشین‌، لطیف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اینهمه‌ سرشار از صنایع‌ ادبى‌ از قبیل‌ تشبیه‌، ارسال‌ مثل‌ و ایهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌: قصیده‌، غزل‌، قطعه‌ و حتى‌ نامه‌های‌ منظوم‌، با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، مرثیه‌، فخریه‌، حماسه‌، گله‌گزاری‌، پند و حكمت‌، طنز و وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشیع‌ شعر سروده‌ است‌.  
+
ابن‌ سنان‌ سرودن‌ [[شعر]] را از کودکى‌ شروع‌ کرده‌ بود و در سال ۴۳۵ق‌. که‌ هنوز نوجوان‌ بود، [[مرثیه|مرثیه‌ای‌]] در سوگ‌ مخلص‌الدوله منقذی‌ سرود. در سال ۴۳۹ق‌. نیز برای‌ برادر وی‌ ابوالمغیث‌ مرثیه‌ گفت‌. در سال ۴۴۶ق‌. در سوگ‌ مادر خود نیز مرثیه‌ای‌ سرود. وی‌ بدین‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعری‌ شهرت‌ یافت‌، چنانکه‌ ۲ [[بیت (شعر)|بیت‌]] از سروده‌های‌ وی‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ ۴۴۳ق‌. در دارالکتب‌ ری‌ برای‌ باخرزی‌ خوانده‌ است‌.
  
==فعالیت علمی و اجتماعی==
+
شعر و [[ادبیات عرب|ادب‌]] ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نویسندگان‌ ستوده‌اند. وی‌ در ادب‌ استادی‌ چون‌ ابوالعلاء معری‌ داشت‌. از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبک‌ [[سید رضی|شریف‌ رضى‌]] تقلید مى‌کرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از [[قصیده|قصیده‌های‌]] وی‌ به‌ معارضه‌ برخیزد.
  
در سال  453ق‌ از سوی‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفیر به‌ قسطنطنیه‌ اعزام‌ شد.  
+
شعر وی‌ دلنشین‌، لطیف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اینهمه‌ سرشار از صنایع‌ ادبى‌ از قبیل‌ تشبیه‌، ارسال‌ مثل‌ و ایهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌ [[قصیده|قصیده‌]]، [[غزل|غزل‌]]، [[قطعه|قطعه‌]] و حتى‌ نامه‌های‌ منظوم‌، با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، [[مرثیه|مرثیه‌]]، فخریه‌، حماسه‌، گله‌گزاری‌، پند و حکمت‌، طنز و وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ [[تشیع|تشیع‌]] شعر سروده‌ است‌.  
  
همچنین در سال 456 از سوی امیر محمود بن‌ نصر سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار شد.
+
==آثار و تألیفات==
 
 
 
 
 
 
==تالیفات==
 
 
 
'''(الف‌ -آثار چاپى‌)'''
 
 
 
# الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، كتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌ كه‌ به‌ كوشش‌ فؤاد حناترزی‌ در بیروت‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
 
# دیوان‌ شعر الخفاجى‌
 
# سرّالفصاحة
 
 
 
'''(ب‌ -آثار یافت‌ نشده‌ها)'''
 
 
 
# الحكم‌ بین‌النّظم‌ والنثر، كتاب‌ كم‌حجمى‌ است‌.
 
# حِكَم‌ منثورة
 
# الصّرفة، كتابى‌ است‌ پیرامون‌ «نظریة صرفة» رمّانى‌ در باب‌ اعجاز قرآن‌ مجید
 
# عبارة المتكلمین‌ فى‌ اصول‌ الدین‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ كلام‌ و اصول‌ عقاید
 
# العروض‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ عروض‌
 
# فى‌ رؤیة الهلال‌
 
 
 
==وفات==
 
در سال 465 قمری، امیر محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد كه‌ سرپرستى‌ قلعه‌های‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار كند. از این‌ رو با صلاحدید وزیرش‌ ابن‌ ابى‌ ثریا و تأیید كاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ كه‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار كرد. دو سالى‌ پیش‌ از آن‌، زمانى‌ كه‌ امیر محمود به‌ صلاحدید شیوخ‌ قبایل‌ در شوال‌ 463/ ژوئیة 1071 خطبه‌ به‌ نام‌ خلیفة عباسى‌، القائم‌ بأمرالله‌ خواند، ابن‌ سنان‌ وی‌ را طى‌ّ قصیده‌ای‌ مدح‌ گفت‌ . اما عامة مردم‌ حلب‌ از این‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستین‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ مسجد را ترك‌ گفتند. و جمعة بعد، امیر ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشیر مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و نماز را تمام‌ كند. اما نارضایى‌ فروكش‌ نكرد و وضع‌ امیر محمود اندكى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همین‌ احوال‌ موجب‌ شد كه‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امیر محمود سر بتابد و در قلعة مستحكم‌ عزاز خودسری‌ كند.
 
امیر محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار كرد، اما وی‌ اعتنایى‌ نمى‌كرد. سرانجام‌ با تهدید ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وی‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از میان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نیرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ كرد و به‌ قتل‌ رسانید.
 
 
 
هنگامى‌ كه‌ پیكر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ تشییع‌ مى‌كردند، امیر محمود، گویا از بیم‌ آشكار شدن‌ توطئة قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شركت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ كرد؛ اما خودِ وی‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور یافت‌ و شخصاً بر وی‌ نماز گزارد .
 
مسمومیت‌ و وفات‌ ابن‌ سنان‌ را ابن‌ عدیم‌ به‌ اختلاف‌ 463 یا 464ق‌ نیز ذكر كرده‌ است‌.
 
  
 +
#الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، کتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌؛
 +
#سرّ الفصاحة؛
 +
#دیوان‌ شعر الخفاجى‌؛
 +
#الحکم‌ بین‌ النّظم‌ و النثر، کتاب‌ کم‌حجمى‌ است‌؛
 +
#حِکم‌ منثورة؛
 +
#الصّرفة، کتابى‌ است‌ پیرامون‌ نظریه «[[صرفه]]» در باب‌ [[اعجاز قرآن|اعجاز قرآن‌ مجید]]؛
 +
#عبارة المتکلمین‌ فى‌ اصول‌ الدین‌، کتابى‌ است‌ در [[علم کلام|علم‌ کلام‌]] و اصول‌ عقاید؛
 +
#العروض‌، کتابى‌ است‌ در [[علم عروض|علم‌ عروض‌]]؛
 +
#فى‌ رؤیة الهلال‌.
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1915 "ابن سنان خفاجی"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، غلامرضا جمشیدنژاد، ج۳].
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1915 دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج.3. مدخل" ابن سنان خفاجی" از غلامرضا جمشیدنژاد.]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۸۶: سطر ۶۵:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 +
[[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:ادیبان]]
 +
[[رده:شعرای عرب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۵

«عبدالله‌ بن‌ محمد بن سِنان خَفاجى‌» (م، ۴۶۶ ق)، ادیب‌ و شاعر بزرگ شیعه در قرن پنجم هجری است. ابن سنان در انواع‌ گوناگون‌ شعر و با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، مرثیه‌، حماسه‌، حکمت‌، وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشیع‌، اشعاری سرشار از صنایع‌ ادبى‌ سروده‌ است‌. کتاب وی «سرّ الفصاحة» را می‌توان اثری ارزشمند در علوم بلاغی به شمار آورد.

Ibn-sanan.jpg
نام کامل عبدالله‌ بن‌ محمد بن سنان خفاجى‌
زادگاه شام
وفات ۴۶۶ قمری
مدفن حلب

Line.png

اساتید

ابونصر مَنازی‌، ابوالعلاء معرّی‌،...


آثار

سرّالفصاحة، الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، دیوان‌ شعر الخفاجى‌، حِکم‌ منثورة، الصّرفة، عبارة المتکلمین‌ فى‌ اصول‌‌الدین‌، العروض‌، فى‌ رؤیة الهلال‌،...

زندگی‌نامه

ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ سِنان‌ خَفاجى‌، به نوشته ابن‌خلکان‌، در ربع‌ اول‌ سده ۵ قمری در شام به‌ دنیا آمد. تبار او به‌ قبیله خفاجه‌ مى‌رسید که‌ در آغاز سده چهارم قمری از صحرای‌ عربستان‌ و حجاز به‌ شام‌ علیا مهاجرت‌ کردند. در آن‌ روزگار، ساکنان‌ حلب‌، بیشتر در اثر مساعى‌ سیف‌الدوله حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ شیعه اثناعشری‌ را پذیرفته‌ بودند. بدین‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود که‌ خانواده ابن‌ سنان‌ نیز شیعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.

ابن‌سنان‌ در سال ۴۵۳ق‌. از سوی‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفیر به‌ قسطنطنیه‌ اعزام‌ شد. در سال ۴۶۵ ق، امیر محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد که‌ سرپرستى‌ قلعه‌های‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار کند. از این‌ رو با صلاحدید وزیرش‌ ابن‌ ابى‌ ثریا و تأیید کاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ که‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعه عَزاز در نزدیکى‌ حلب‌ را که‌ موقعیتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌ سنان‌ واگذار کرد.

دو سالى‌ پیش‌ از آن‌، زمانى‌ که‌ امیر محمود به‌ صلاحدید شیوخ‌ قبایل‌ در شوال‌ ۴۶۳ ق. خطبه‌ به‌ نام‌ خلیفه، القائم‌ بأمرالله‌ عباسى‌ خواند، ابن‌ سنان‌ وی‌ را طى‌ّ قصیده‌ای‌ مدح‌ گفت‌. اما عامه مردم‌ حلب‌ از این‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستین‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ مسجد را ترک‌ گفتند. و جمعه بعد، امیر ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشیر مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و نماز را تمام‌ کند. اما نارضایى‌ فروکش‌ نکرد و وضع‌ امیر محمود اندکى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همین‌ احوال‌ موجب‌ شد که‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امیر محمود سر بتابد و در قلعه مستحکم‌ عزاز خودسری‌ کند.

امیر محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار کرد، اما وی‌ اعتنایى‌ نمى‌کرد. سرانجام‌ با تهدید ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وی‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از میان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نیرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ کرد و در سال ۴۶۶ قمری به‌ قتل‌ رسانید. هنگامى‌ که‌ پیکر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ تشییع‌ مى‌کردند، امیر محمود، گویا از بیم‌ آشکار شدن‌ توطئه قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شرکت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ کرد؛ اما خودِ وی‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور یافت‌ و شخصاً بر وی‌ نماز گزارد.

تحصیل و اساتید

ابن‌ سنان‌ خفاجی در آغاز به‌ فراگیری‌ قرآن‌ مجید و حدیث‌ پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ کمال‌ رسید و در سلک‌ محدثان‌ و قاریان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا که‌ قرآن‌ را به‌ سبک‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمه اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گردید.

از استادان‌ او ابونصر مَنازی‌ و ابوالعلاء معرّی‌ را نام‌ برده‌اند. وی‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر کرد و هنگام‌ ورود با تحسین‌ و تکریم‌ او مواجه‌ گردید.

ویژگی‌های علمی

سبک‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر، ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اینهمه‌ وی‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌ای‌ درهم‌ مى‌آمیزد که‌ کار تقسیم‌ و تبویب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد. او کتاب‌ خود «سرّالفصاحة» را در علوم‌ بلاغت‌، با همین‌ سبک‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همین‌ لحاظ بنیان‌گذار مکتبى‌ به‌ شمار مى‌رود که‌ ویژگیهای‌ خاص‌ خود را دارد. ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظری‌ بزرگ‌ در کتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌.

ابن‌ سنان‌ سرودن‌ شعر را از کودکى‌ شروع‌ کرده‌ بود و در سال ۴۳۵ق‌. که‌ هنوز نوجوان‌ بود، مرثیه‌ای‌ در سوگ‌ مخلص‌الدوله منقذی‌ سرود. در سال ۴۳۹ق‌. نیز برای‌ برادر وی‌ ابوالمغیث‌ مرثیه‌ گفت‌. در سال ۴۴۶ق‌. در سوگ‌ مادر خود نیز مرثیه‌ای‌ سرود. وی‌ بدین‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعری‌ شهرت‌ یافت‌، چنانکه‌ ۲ بیت‌ از سروده‌های‌ وی‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ ۴۴۳ق‌. در دارالکتب‌ ری‌ برای‌ باخرزی‌ خوانده‌ است‌.

شعر و ادب‌ ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نویسندگان‌ ستوده‌اند. وی‌ در ادب‌ استادی‌ چون‌ ابوالعلاء معری‌ داشت‌. از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبک‌ شریف‌ رضى‌ تقلید مى‌کرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از قصیده‌های‌ وی‌ به‌ معارضه‌ برخیزد.

شعر وی‌ دلنشین‌، لطیف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اینهمه‌ سرشار از صنایع‌ ادبى‌ از قبیل‌ تشبیه‌، ارسال‌ مثل‌ و ایهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌ قصیده‌، غزل‌، قطعه‌ و حتى‌ نامه‌های‌ منظوم‌، با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، مرثیه‌، فخریه‌، حماسه‌، گله‌گزاری‌، پند و حکمت‌، طنز و وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشیع‌ شعر سروده‌ است‌.

آثار و تألیفات

  1. الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، کتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌؛
  2. سرّ الفصاحة؛
  3. دیوان‌ شعر الخفاجى‌؛
  4. الحکم‌ بین‌ النّظم‌ و النثر، کتاب‌ کم‌حجمى‌ است‌؛
  5. حِکم‌ منثورة؛
  6. الصّرفة، کتابى‌ است‌ پیرامون‌ نظریه «صرفه» در باب‌ اعجاز قرآن‌ مجید؛
  7. عبارة المتکلمین‌ فى‌ اصول‌ الدین‌، کتابى‌ است‌ در علم‌ کلام‌ و اصول‌ عقاید؛
  8. العروض‌، کتابى‌ است‌ در علم‌ عروض‌؛
  9. فى‌ رؤیة الهلال‌.

منابع