قرائت (علم الحدیث): تفاوت بین نسخهها
(رده اولویت مقاله) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{متوسط}} | {{متوسط}} | ||
− | طریق تحمّل «قرائت»، عبارت است از خواندن حدیث نزد استاد و [[شیخ الحدیث]] | + | طریق [[تحمل حدیث|تحمّل]] «قرائت»، عبارت است از خواندن [[حدیث]] نزد استاد و [[شیخ (علم الحدیث)|شیخ]] حدیث که از آن تعبیر به «عرض» نیز شده است؛ زیرا راوی حدیث، قرائت خود را از حدیثی که شنیده، بر استاد خود عرضه، و او استماع میکند. [[شهید ثانی]] میگوید: فی القرائه علی الشیخ ... و یسمّی عند اکثر القدماء المحدّثین العرض، لأنّ القاریء یعرضه علی الشیخ سواء کانت القرائه من حفظ الراوی أو من کتاب. |
− | [[شهید ثانی]] میگوید: فی القرائه علی الشیخ ... و یسمّی عند | ||
− | '''مراتب قرائت حدیث''' | + | '''مراتب قرائت حدیث:''' |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | قرائت حدیث نیز از نظر رتبه دارای مراحلی میباشد که مهمترین آنها چنین است: | |
− | |||
+ | ۱. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که آن متن در اختیار استاد هم هست و ضمن خواندن، مقارنه و تطبیق انجام میشود و استاد متن و قرائت شاگرد را در پایان تأیید میکند. | ||
+ | |||
+ | ۲. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که استاد آن متن را به حافظه دارد و آن را مرور و سپس تأیید میکند. | ||
+ | |||
+ | ۳. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق آن توسّط استاد از متن کتاب و تأیید آن. | ||
+ | |||
+ | ۴. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق استاد نیز بر حافظه و تأیید آن توسّط استاد به جهت صحّت و درستی قرائت راوی. | ||
+ | |||
+ | در طریق تحمّل قرائت، غالباً از الفاظ ذیل استفاده میشود: «قرأت علی فلان» یا «قریء علیه و أنا أسمع فأقرّ الشیخ به». شهید ثانی میگوید: «فی عبارات العرض و هی علی مراتب، الرتبه الأولی: و العباره عن هذه الطریق أن یقول الراوی إذا اراد روایه ذلک: قرأت علی فلان او قریء علیه و أنا أسمع فاقرّ الشیخ به، أی لم یکتف بالقرائه علیه و لا بعدم انکاره و لا باشارته بل تلفّظ بما یقتضی الاقرار بکونه مرویه. | ||
+ | |||
+ | در قرائت بر شیخ اگر نسخه و متن اصلی، در دست فرد موثّق دیگری است و شیخ هم آن را حفظ دارد و به هنگام قرائت راوی برای شیخ، آن فرد ثقه هم، قرائت آن راوی را استماع و سپس تأیید میکند، در این صورت، چنین طریقی از قرائت از اهمیّت بیشتری برخوردار است. در قرائت بر شیخ، رؤیت او شرط نیست، بلکه اطمینان به استماع و تأیید او کافی است. | ||
+ | |||
+ | ==منابع== | ||
+ | |||
+ | * [http://www.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%DB%8C#%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D8%AA ویکی فقه] | ||
{{الگو:اصطلاحات حدیثی}} | {{الگو:اصطلاحات حدیثی}} |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۸
طریق تحمّل «قرائت»، عبارت است از خواندن حدیث نزد استاد و شیخ حدیث که از آن تعبیر به «عرض» نیز شده است؛ زیرا راوی حدیث، قرائت خود را از حدیثی که شنیده، بر استاد خود عرضه، و او استماع میکند. شهید ثانی میگوید: فی القرائه علی الشیخ ... و یسمّی عند اکثر القدماء المحدّثین العرض، لأنّ القاریء یعرضه علی الشیخ سواء کانت القرائه من حفظ الراوی أو من کتاب.
مراتب قرائت حدیث:
قرائت حدیث نیز از نظر رتبه دارای مراحلی میباشد که مهمترین آنها چنین است:
۱. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که آن متن در اختیار استاد هم هست و ضمن خواندن، مقارنه و تطبیق انجام میشود و استاد متن و قرائت شاگرد را در پایان تأیید میکند.
۲. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که استاد آن متن را به حافظه دارد و آن را مرور و سپس تأیید میکند.
۳. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق آن توسّط استاد از متن کتاب و تأیید آن.
۴. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق استاد نیز بر حافظه و تأیید آن توسّط استاد به جهت صحّت و درستی قرائت راوی.
در طریق تحمّل قرائت، غالباً از الفاظ ذیل استفاده میشود: «قرأت علی فلان» یا «قریء علیه و أنا أسمع فأقرّ الشیخ به». شهید ثانی میگوید: «فی عبارات العرض و هی علی مراتب، الرتبه الأولی: و العباره عن هذه الطریق أن یقول الراوی إذا اراد روایه ذلک: قرأت علی فلان او قریء علیه و أنا أسمع فاقرّ الشیخ به، أی لم یکتف بالقرائه علیه و لا بعدم انکاره و لا باشارته بل تلفّظ بما یقتضی الاقرار بکونه مرویه.
در قرائت بر شیخ اگر نسخه و متن اصلی، در دست فرد موثّق دیگری است و شیخ هم آن را حفظ دارد و به هنگام قرائت راوی برای شیخ، آن فرد ثقه هم، قرائت آن راوی را استماع و سپس تأیید میکند، در این صورت، چنین طریقی از قرائت از اهمیّت بیشتری برخوردار است. در قرائت بر شیخ، رؤیت او شرط نیست، بلکه اطمینان به استماع و تأیید او کافی است.