آیه 68 سوره انفال: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«کِتَابٌ»: حکم. فرمان. مراد کیفر ندادن بدون ابلاغ قبلی است (نگا: اسراء / )، عذاب سخت و توان فرسا ندادن مسلمانان در زمان حیات پیغمبر و استغفارشان از گناهان (نگا: انفال / )، و عدم مجازاتِ مجتهدِ مخطّی در اجتهاد خود (نگا: تفسیرالمنتخب، و صفوة‌التفاسیر).
+
«کِتَابٌ»: حکم. فرمان. مراد کیفر ندادن بدون ابلاغ قبلی است، عذاب سخت و توان فرسا ندادن مسلمانان در زمان حیات پیغمبر و استغفارشان از گناهان، و عدم مجازاتِ مجتهدِ مخطّی در اجتهاد خود.
 +
 
 
==نزول==
 
==نزول==
  
انس روایت کند که [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله درباره اسیران بدر با اصحاب مشورت نمود و فرمود: خداوند شما را درباره آن‌ها مخیر و مختار نموده است، عمر بن الخطاب برخاست و گفت: یا رسول اللّه آن‌ها را گردن بزن.
+
انس روایت کند که [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله درباره اسیران [[غزوه بدر|بدر]] با اصحاب مشورت نمود و فرمود: خداوند شما را درباره آن‌ها مخیر و مختار نموده است، [[عمر بن خطاب|عمر بن الخطاب]] برخاست و گفت: یا رسول اللّه آن‌ها را گردن بزن. پیامبر به وى اعتنائى ننمود، [[ابوبکر]] برخاست و گفت: یا رسول الله مى بینم که تمایل دارى آن‌ها را مورد عفو قرار بدهى و از آن‌ها فدیة قبول نمائى، پیامبر چنین کرد و آن‌ها را بخشید و از آن‌ها فدیه قبول نمود و این آیة نازل گردید<ref> مسند احمد و دیگران از علماى عامه.</ref>.<ref>محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص396.</ref>
 
+
==تفسیر آیه==
پیامبر به وى اعتنائى ننمود، ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله مى بینم که تمایل دارى آن‌ها را مورد عفو قرار بدهى و از آن‌ها فدیة قبول نمائى، پیامبر چنین کرد و آن‌ها را بخشید و از آن‌ها فدیه قبول نمود و این آیة نازل گردید.<ref> مسند احمد و دیگران از علماى عامه.</ref>
 
== تفسیر آیه ==
 
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۸۶: سطر ۸۵:
 
3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً»
 
3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً»
  
4- همه‌ى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. فَكُلُوا مِمَّا ...
+
4- همه‌ى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. «فَكُلُوا مِمَّا ...»
 
 
 
چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ‌ ...
 
چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ‌ ...
  
 
5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتن‌ها، انگيزه‌ى والاى شمارا در جهاد
 
5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتن‌ها، انگيزه‌ى والاى شمارا در جهاد
 
+
----
 
«1». اسراء، 15.
 
«1». اسراء، 15.
  
سطر ۱۹۴: سطر ۱۹۲:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
 
 
  
 +
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
 +
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
 +
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
 +
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
 +
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
 +
*محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.
  
 
[[رده:آیات سوره انفال]]
 
[[رده:آیات سوره انفال]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۶

مشاهده آیه در سوره

لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<67 آیه 68 سوره انفال 69>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

اگر نبود حکم سابق از خدا (که بر پیغمبر اسلام فدا و غنایم را روا دانست) همانا در آنچه (از آن اسیران) گرفتید به شما عذاب سخت رسیده بود.

اگر فرمان و حکم لازمی که از سوی خدا گذشته است، نبود [که پیش از اتمام حجت کسی را عذاب نکند] مسلماً شما را به سبب اسیرانی که [بدون اجازه پیامبر و پیش از شروع جنگ] گرفتید، عذابی بزرگ می رسید.

اگر در آنچه گرفته‌ايد، از جانب خدا نوشته‌اى نبود، قطعاً به شما عذابى بزرگ مى‌رسيد.

اگر پيش از اين از جانب خدا حكمى نشده بود، به سبب آنچه گرفته بوديد عذابى بزرگ به شما مى‌رسيد.

اگر فرمان سابق خدا نبود (که بدون ابلاغ، هیچ امّتی را کیفر ندهد)، بخاطر چیزی [= اسیرانی‌] که گرفتید، مجازات بزرگی به شما می‌رسید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Had it not been for a prior decree of Allah, surely there would have befallen you a great punishment for what you took.

Were it not for an ordinance from Allah that had already gone forth, surely there would have befallen you a great chastisement for what you had taken to.

Had it not been for an ordinance of Allah which had gone before, an awful doom had come upon you on account of what ye took.

Had it not been for a previous ordainment from Allah, a severe penalty would have reached you for the (ransom) that ye took.

معانی کلمات آیه

«کِتَابٌ»: حکم. فرمان. مراد کیفر ندادن بدون ابلاغ قبلی است، عذاب سخت و توان فرسا ندادن مسلمانان در زمان حیات پیغمبر و استغفارشان از گناهان، و عدم مجازاتِ مجتهدِ مخطّی در اجتهاد خود.

نزول

انس روایت کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره اسیران بدر با اصحاب مشورت نمود و فرمود: خداوند شما را درباره آن‌ها مخیر و مختار نموده است، عمر بن الخطاب برخاست و گفت: یا رسول اللّه آن‌ها را گردن بزن. پیامبر به وى اعتنائى ننمود، ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله مى بینم که تمایل دارى آن‌ها را مورد عفو قرار بدهى و از آن‌ها فدیة قبول نمائى، پیامبر چنین کرد و آن‌ها را بخشید و از آن‌ها فدیه قبول نمود و این آیة نازل گردید[۱].[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «68»

اگر حكم ازلى خداوند نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، به خاطر آنچه (از اسيران كه نابجا) گرفتيد، عذابى بزرگ به شما مى‌رسيد.

فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «69»

پس، از آنچه غنيمت گرفتيد، كه حلال و پاكيزه است، مصرف كنيد و از خداوند پروا كنيد، همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.

جلد 3 - صفحه 357

نکته ها

در معناى جمله‌ى‌ «كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ» اقوالى بيان شده است:

الف: اشاره به سنّت الهى است كه او پيش از بيان حكم، كسى را كيفر نمى‌دهد. چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» «1»

ب: اشاره به اراده‌ى الهى به پيروزى مسلمانان در جنگ بدر است كه اگر تقدير خداوند به پيروزى شما نبود، اسير گرفتن پيش از تثبيت مواضع، ضربه‌ى سنگينى به شما مى‌زد. «2»

ج: شايد مراد نكته‌اى باشد كه در آيه 33 همين سوره خوانديم كه تا پيامبر صلى الله عليه و آله در بين شماست، خداوند عذابتان نمى‌كند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ»

بنابراين آيه را چنين معنا مى‌كنيم: اگر به خاطر حضور مبارك تو كه سابقاً در كتاب آسمانى گذشت نبود، مسلمانان در جنگ بدر به خاطر اسير گرفتن بى‌موقع مرتكب گناه كبيره و عذاب بزرگى مى‌شدند.

طبق روايات، غنائم در اين آيه، همان مبلغى است كه به عنوان فديه، در برابر آزادى هر اسير دريافت مى‌كردند كه بين هزار تا چهار هزار درهم بوده است.

پیام ها

1- اسير گرفتن در بحبوحه‌ى جنگ، شكست و عذاب سختى را بدنبال دارد. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»

2- پرداختن به غنائم پيش از سركوبى كامل دشمن، ممنوع است. «لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»

3- شرط مصرف، حلال و پاك و دلپسند بودن است. «حَلالًا طَيِّباً»

4- همه‌ى غنائم از شما نيست، بلكه بايد خمس آن رابپردازيد. «فَكُلُوا مِمَّا ...» چنانكه در آيه 41 خوانديم: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ‌ ...

5- هشيار باشيد تا غنائم جنگى و فديه گرفتن‌ها، انگيزه‌ى والاى شمارا در جهاد


«1». اسراء، 15.

«2». تفسير اطيب‌البيان.

جلد 3 - صفحه 358

تغيير ندهد و همواره خدا را در نظر داشته باشيد. «اتَّقُوا اللَّهَ» (آرى، بهره‌بردارى از غنائم، لغزشگاه است.)

6- عفو كيفر اسير گرفتن بى‌موقع در جنگ بدر و حلال كردن درآمد حاصل از آزادى اسرا، (با اين‌كه نبايد اسير مى‌گرفتند)، جلوه‌اى از رحمت و مغفرت الهى است. فَكُلُوا ... غَفُورٌ رَحِيمٌ‌

7- مغفرت الهى، پرتوى از رحمت اوست. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (68)

لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ‌: اگر نه فرمان و حكم مى‌بود از خداى تعالى كه پيشى گرفته است اثبات آن در لوح محفوظ كه بدون نهى صريح عقوبت نفرمايد. يا به نادانى مؤاخذه نكند. يا غنايم را بر شما حلال سازد. يا علم الهى سبقت نگرفته بود به نزول قرآن و مستوجب شدن شما به سبب ايمان به آن غفران را، يا اگر سبقت نبود حكم در لوح محفوظ كه تا وجود پيغمبر محترم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان شما باشد عذاب نازل نفرمايد. لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ‌:

هر آينه مى‌رسيد شما را در آنچه گرفته بوديد از فدا، عَذابٌ عَظِيمٌ‌: عذابى بزرگ كه آسمان را قوت تحمل آن نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (68) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (69)

ترجمه‌

نشايد از براى پيغمبرى كه باشد براى او اسيران تا آنكه غلبه كند به كشتار در زمين ميخواهيد شما متاع دنيا را و خدا ميخواهد آخرت را و خدا غالب درست كردار است‌

اگر نبود نوشته از خدا پيشى گرفته هر آينه ميرسيد شما را در آنچه گرفتيد عذابى بزرگ‌

پس بخوريد از آنچه غنيمت برديد حلال پاكيزه و بترسيد از خدا

جلد 2 صفحه 549

همانا خدا آمرزنده مهربان است.

تفسير

در ضمن وقايع جنگ بدر و احد ذكر شد كه مسلمانان از كفار در بدر هفتاد نفر كشته بودند و هفتاد نفر اسير نموده بودند و پيغمبر (ص) اراده داشت كه اين اسيران را بكشد و اصحاب تقاضا نمودند كه از آنها فديه گرفته شود و آزاد شوند و حضرت قبول فرمود بشرط آنكه در سال بعد بهمين عدد مسلمانان در جنگ با كفار كشته شوند و شكايت ننمايند و آنها راضى شدند بگرفتن فديه و گفتند فعلا مستغنى ميشويم و بعدا شهيد مانعى ندارد و قمى ره فرموده در آن وقت اين آيات نازل شد كه مفاد آنها آنستكه روا نباشد از براى پيغمبرى آنكه اسيرانى داشته باشد كه فديه بگيرد از آنها تا وقتى كه كشتار زيادى نمايد از كفار و قاهر و غالب و مسلّط شود در زمين چون اگر فديه دادند و رها شدند ممكن است ثانيا اجتماع نمايند و تهيّه لشگر كنند و بر اهل حق كه تازه بروز و جلوه نموده‌اند و كاملا قوى نشدند چشم زخمى وارد نمايند چنانچه نمودند در جنگ احد كه سال بعد واقع شد شما بطمع مال دنيا فديه را اختيار نموديد و بنقد دلخوش شديد ولى خداوند عزت و شوكت و خوشى مئالى شما را طالب و خواهان است چون او عزيز و حكيم است و اراده‌اش منتج عزت و موافق با حكمت و مصلحت است و اگر نبود حكم الهى كه سبقت گرفته است ثبت آن در لوح محفوظ باباحه اموال كفّار براى مسلمانان ميرسيد در پاداش آنچه را اخذ نموديد از كفار بعنوان فديه قبل از اباحه عذاب بزرگى چون گفته‌اند آيه دالّه بر ترخيص در اخذ فديه كه امّامنّا بعد و امّا فداء باشد بعد از جنگ بدر نازل شده است و بنظر حقير اگر قبلا جائز نبود پيغمبر (ص) بخواهش اصحاب عمل نميفرمود و بنابر اين شايد مراد آن باشد كه اگر مقدّر نشده بود در علم الهى و ثبت نشده بود در لوح محفوظ نصرت اسلام و ظفر پيغمبر اكرم بر كفّار ميرسيد بشما از طرف آنها براى اين اخذ صدمات بسيارى كه ممكن بود شيرازه اسلام بسبب آن گسيخته شود ولى خداوند بر حسب وعده خود شما را حفظ فرمود و بالاخره نصرت و ظفر داد بر اعداء و اشكال نشود كه اگر صلاح نبود پيغمبر (ص) اقدام نميفرمود زيرا كه ردّ ملتمس آنها هم صلاح نبود و در مجمع و منهج احتمالات و اقوال ديگرى هم براى اين آيه ذكر فرموده‌اند كه بنظر حقير هيچيك خالى از خلل نيست و در نتيجه حكم بحليّت كليّه‌

جلد 2 صفحه 550

غنائم اعمّ از فديه و غيرها شده است اگر چه در صافى اختصاص بفديه داده است و امر بتقوى براى اشاره بعدم تعدّى در اخذ غنيمت است و خداوند آمرزنده و مهربان است بر بندگان خطاى آنها را مى‌پوشد و كمك و نصرت خود را از آنان دريغ نميفرمايد اگر چه قصور و تقصير از آنها شده باشد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَو لا كِتاب‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ سَبَق‌َ لَمَسَّكُم‌ فِيما أَخَذتُم‌ عَذاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (68)

‌اگر‌ نبود آنچه‌ خداوند معين‌ فرموده‌ و نوشته‌ ‌براي‌ ‌شما‌ قبلا ‌هر‌ آينه‌ ميرسيد بشما ‌در‌ آنچه‌ ‌که‌ گرفتيد عذاب‌ عظيمي‌.

‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ مسلمين‌ ‌از‌ كفار اسير گرفتند ‌ يا ‌ اموالي‌ بغنيمت‌ بردند و ‌اينکه‌ جايز نبود مگر ‌بعد‌ ‌از‌ تسلط ‌بر‌ كفار و شكست‌ ‌آنها‌ و بيچارگي‌ ‌آنها‌ و شايد حكمت‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ موجب‌ ميشود ‌که‌ كفار جريتر ميشوند و ‌آنها‌ ‌هم‌ اسير

جلد 8 - صفحه 159

و غنيمت‌ ‌از‌ مسلمين‌ ميگيرند اما ‌بعد‌ ‌از‌ شكست‌ ‌آنها‌ و تسلط مسلمين‌ ديگر ‌آنها‌ چنين‌ قدرتي‌ ندارند لذا ميفرمايد لَو لا كِتاب‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ سَبَق‌َ ‌اگر‌ خداوند تقدير و مقرر نفرموده‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ حالي‌ فتح‌ و ظفر ‌براي‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ و مقهوريت‌ كفار لَمَسَّكُم‌ فِيما أَخَذتُم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ اسيري‌ و غنيمتي‌ ‌که‌ بدوا ‌شما‌ گرفته‌ بوديد ‌هر‌ آينه‌ بشما مساس‌ ميكرد عَذاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ ممكن‌ ‌است‌ مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ كفار جريتر ميشدند و ‌از‌ ‌شما‌ اسير ميگرفتند و اموال‌ ‌شما‌ ‌را‌ مي‌بردند و بالاخره‌ ‌بر‌ ‌شما‌ غالب‌ ميشدند و ممكن‌ ‌است‌ مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌اينکه‌ عملتان‌ چون‌ ‌بر‌ خلاف‌ دستور الهي‌ ‌بود‌ معذب‌ بعذاب‌ عظيم‌ ميشديد لكن‌ عفو و غفران‌ الهي‌ ‌شما‌ ‌را‌ نجات‌ بخشيد و اللّه‌ العالم‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 68)- در این آیه بار دیگر به ملامت و توبیخ کسانی که برای تأمین منافع زود گذر مادّی مصالح مهمّ اجتماعی را به خطر افکندند، پرداخته، می‌گوید: «اگر فرمان سابق خدا نبود عذاب و کیفر بزرگی به خاطر اسیرانی که گرفتید به شما می‌رسید» (لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).

ولی همان گونه که در آیات دیگر قرآن تصریح شده، سنّت پروردگار این است که نخست احکام را تبیین می‌کند سپس متخلّفین را کیفر می‌دهد.

ج2، ص170

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. مسند احمد و دیگران از علماى عامه.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص396.

منابع