فضائل الامام علی علیه‌السلام (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « پرونده:Ketab359.jpg|بندانگشتی|‏فضائل الامام علی علیه‌السلام: علمه، جوده، شجاعت...» ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[پرونده:Ketab359.jpg|بندانگشتی|‏فضائل الامام علی علیه‌السلام: علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه، و غیر ذلک]]
 
[[پرونده:Ketab359.jpg|بندانگشتی|‏فضائل الامام علی علیه‌السلام: علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه، و غیر ذلک]]
  
 +
کتاب «'''فضائل الإمام علی(ع)»''' که نام کامل آن عبارت است از: «فضائل الإمام علی(ع): علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه و غیر ذلک»، اثر علامه [[محمدجواد مغنیه]]، به زبان عربى و با تحقیق سامى الغریری (الغراوی) است. در این کتاب، نمونه‌هایى از فضیلت‌هاى [[امام علی علیه السلام|امام على]] (ع)، با اشاره به این نکته که نویسنده در پى محدود کردن آن‌ها به موارد معدود یا برشمردن تمامى آن‌ها نیست، ذکر شده است.
  
'''فضائل الإمام علي(ع)''' كه نام كامل آن عبارت است از: «فضائل الإمام علي(ع): علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه و غير ذلك»، اثر علامه [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]، با تحقيق سامى الغريري (الغراوي)، است.
+
==ساختار کتاب==
  
در اين كتاب، نمونه‌هايى از فضيلت‌هاى [[امام على(ع)]]، با اشاره به اين نكته كه نويسنده در پى محدود كردن آن‌ها به موارد معدود يا برشمردن تمامى آن‌ها نيست، ذكر شده است.
+
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در ۳۹ عنوان، ارائه گردیده است.
 +
در مقدمه، ضمن انتقاد از محبانى که بدون علم، دست به قلم برده و اقدام به نگارش سیره [[معصوم|معصومین]](ع) مى‌نمایند، به برخى از ویژگى‌هاى کتاب حاضر، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص۹-۱۳</ref>
  
كتاب به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.
+
از جمله اهدافى که نویسنده در نوشتن کتاب دنبال کرده است، این است که ثابت نماید میان [[اهل سنت|سنى]] و [[شیعه|شیعه]] نه یک رابطه، بلکه رشته‌اى از روابط متین وجود دارد و هیچ‌کس در پى گسستن این روابط برنیامده، مگر آنکه بخواهد [[اسلام]] و مسلمین را قربانى غرض‌ورزى‌ها و هواهاى نفس خود کند. به اعتقاد نویسنده، هیچ چیزى براى اثبات این موضوع، آشکارتر از این نیست که آیات و روایاتى که شیعیان براى تقدیس خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) به آن‌ها استناد مى‌نمایند، همان آیات و روایاتى است که اهل سنت نیز در این باره، به آنان استدلال مى‌کنند، تا آنجا که این تصور پدید مى‌آید که هرکدام این‌ها را از دیگرى، نقل کرده‌اند، باآنکه از یک آبشخور سیراب گشته‌اند.<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۱۹</ref>
  
== ساختار ==
+
==گزارش محتوا==
  
 +
نویسنده در اولین عنوان، به دنبال پاسخ به این سؤال که چرا از [[اهل البیت|اهل‌بیت]](ع) پیروى مى‌کنیم، به بررسى آنچه نسبت دادن آن به اهل‌بیت(ع) روا و یا نارواست، پرداخته است.<ref>متن کتاب، ص۱۵</ref>
  
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در 39 عنوان، ارائه گرديده است.
+
[[امام صادق علیه السلام|امام صادق]](ع) در روایتى مى‌فرمایند: «آنچه از (ویژگى و فضیلت‌هاى) ما به شما رسید که نسبت دادن آن‌ها به مخلوقین روا بود (اما) شما آن را نمى‌دانستید و نمى‌فهمیدید، پس آن را انکار ننمایید و به ما نسبت دهید و آنچه از ما به شما رسید که در مورد مخلوقین روا نبود، پس آن را انکار نموده و به ما نسبت ندهید».<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۲۱</ref> نویسنده در توضیح این روایت، به تبیین عقیده شیعه در این رابطه پرداخته و معتقد است امام(ع) در این روایت درستى فضیلت‌هایى را که به اهل‌بیت(ع) نسبت داده مى‌شود، با تعیین آن‌ها به‌عنوان صفات مخلوق کمتر از خالق، مشخص نموده است. به اعتقاد وى، این سخن امام(ع)، مرزى آشکار میان سخن روا و عادلانه و گفتار دروغ و افترا درباره آنان تلقى مى‌شود و بنابراین، عقیده شیعه [[امامیه|امامیه]] درباره [[ائمه اطهار|امامان]] خود، به‌صواب مى‌باشد؛ زیرا آنان ایمان راسخ و بدون هیچ شک و تردیدى دارند که خداوند هیچ شریکى در خلق و [[رزق|روزى]] و [[علم غیب امامان|علم غیب]]، ندارد و والاتر و برتر از آن است که در کسى حلول نموده یا کسى چون او شود و نیز پس از [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص)، نه رسولى است و نه [[وحی|وحى]]، و معرفت [[ائمه اطهار|ائمه]](ع) بدون طاعات و عبادات دیگر، سودى نخواهد بخشید.<ref>همان، ص۲۵</ref>
  
از جمله اهدافى كه نويسنده در نوشتن كتاب دنبال كرده است، اين است كه ثابت نمايد ميان سنى و شيعه نه يك رابطه، بلكه رشته‌اى از روابط متين وجود دارد و هيچ‌كس در پى گسستن اين روابط برنيامده، مگر آنكه بخواهد اسلام و مسلمين را قربانى غرض‌ورزى‌ها و هواهاى نفس خود كند. به اعتقاد نويسنده، هيچ چيزى براى اثبات اين موضوع، آشكارتر از اين نيست كه آيات و رواياتى كه شيعيان براى تقديس خاندان پيامبر(ص) به آن‌ها استناد مى‌نمايند، همان آيات و رواياتى است كه اهل سنت نيز در اين باره، به آنان استدلال مى‌كنند، تا آنجا كه اين تصور پديد مى‌آيد كه هركدام اين‌ها را از ديگرى، نقل كرده‌اند، باآنكه از يك آبشخور سيراب گشته‌اند<ref>سيادت عبدالرزاق، ص19</ref>
+
در عنوان دوم، روایتى از پیامبر(ص) نقل شده است که آن حضرت در آن، امتیازات و اختصاصات [[امام علی علیه السلام|حضرت على]](ع)، از جمله داشتن پدر زنى مثل پیامبر(ص)، همسرى چون [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]](س) و فرزندانى چون [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] (ع) را برشمرده است.<ref>متن کتاب، ص۲۷</ref>
  
== گزارش محتوا ==
+
در توضیح این روایت، نویسنده به این نکته اشاره دارد که هرچند پیامبر(ص) فرزندان صلبى پسر نداشت، اما از داشتن دودمان و نسل محروم نگشت، بلکه از فرزندان پسر نیز محروم نگشت؛ زیرا به نص صریح قرآن، حسن(ع) و حسین(ع) هر دو فرزندان اویند و اهل سنت و شیعیان بر یک باورند که مقصود از «أنفسنا»، پیامبر(ص) و على(ع)، «نساءنا» فاطمه(س) و «أبناءنا» حسن(ع) و حسین(ع) مى‌باشند که در [[آیه مباهله|آیه مباهله]] وارد شده است.<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۴۲</ref>
  
 +
در عنوان سوم، درباره امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) و کفو و همتایى ایشان نسبت به هم، توضیح داده شده است<ref>متن کتاب، ص۳۹-۵۴</ref> و در عنوان چهارم، گوشه‌هایى از [[شجاعت]] حضرت امیر(ع)، به تصویر کشیده شده است. نویسنده، معتقد است سخن گفتن درباره شجاعت حضرت على(ع)، مانند سخن گفتن درباره نور خورشید، توضیح واضحات است.<ref>همان، ص۵۵</ref>
  
در مقدمه، ضمن انتقاد از محبانى كه بدون علم، دست به قلم برده و اقدام به نگارش سيره معصومين(ع) مى‌نمايند، به برخى از ويژگى‌هاى كتاب حاضر، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص9-13</ref>
+
در عنوان پنجم، از سخاوت‌مندى و کرم امام(ع) سخن به میان آمده است. به اعتقاد نویسنده، سخن از کرم و سخاوت‌مندى آن حضرت، از سخن گفتن در مورد [[زهد]] و پارسایى و روى‌گردانى حضرتش از دنیا و توشه آن، آشکار مى‌شود؛ زیرا آنکه علت و چرایى چیزى را دریافت، بر پیامدها و معلولات نیز آگاهى مى‌یابد.<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۸۵</ref>
  
نويسنده در اولين عنوان، به دنبال پاسخ به اين سؤال كه چرا از اهل‌بيت(ع) پيروى مى‌كنيم، به بررسى آنچه نسبت دادن آن به اهل‌بيت(ع) روا و يا نارواست، پرداخته است<ref>متن كتاب، ص15</ref>
+
در ششمین عنوان، از بى‌میلى و زهد آن حضرت نسبت به دنیا گفته شده<ref>متن کتاب، ص۷۳</ref> و در عنوان هفتم، از [[نماز]] ایشان<ref>همان، ص۸۷</ref> در عنوان هشتم، به پیشگویى‌هاى علمى امام(ع) پرداخته شده است. تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان پیشگویى‌هاى فراوانى از امام على(ع) را ذکر کرده‌اند، ولى به نظر نویسنده، برخى از ایشان، میان علت‌ها و انواع آن، تفاوتى قائل نشده‌اند و همگى را مانند همدیگر دانسته‌اند و دانش امام(ع) را که از [[قرآن]] و پیامبر(ص) ریشه مى‌گیرد، با دانشى که سرچشمه آن، عظمت امام(ع) و اندیشه ناب و پاک وى است، در هم آمیخته‌اند. دانشى که پیش از دوره مدرن و پیشرفته وجود داشته و با تمدن کنونى ما و هر تمدن ساخته بشر، حتى پس از هزار سال، همراهى مى‌کند.<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۱۱۷</ref>
  
[[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در روايتى مى‌فرمايند: «آنچه از (ويژگى و فضيلت‌هاى) ما به شما رسيد كه نسبت دادن آن‌ها به مخلوقين روا بود (اما) شما آن را نمى‌دانستيد و نمى‌فهميديد، پس آن را انكار ننماييد و به ما نسبت دهيد و آنچه از ما به شما رسيد كه در مورد مخلوقين روا نبود، پس آن را انكار نموده و به ما نسبت ندهيد»<ref>سيادت عبدالرزاق، ص21</ref>نويسنده در توضيح اين روايت، به تبين عقيده شيعه در اين رابطه پرداخته و معتقد است امام(ع) در اين روايت درستى فضيلت‌هايى را كه به اهل‌بيت(ع) نسبت داده مى‌شود، با تعيين آن‌ها به‌عنوان صفات مخلوق كمتر از خالق، مشخص نموده است. به اعتقاد وى، اين سخن امام(ع)، مرزى آشكار ميان سخن روا و عادلانه و گفتار دروغ و افترا درباره آنان تلقى مى‌شود و بنابراين، عقيده شيعه اماميه درباره امامان خود، به‌صواب مى‌باشد؛ زيرا آنان ايمان راسخ و بدون هيچ شك و ترديدى دارند كه خداوند هيچ شريكى در خلق و روزى و علم غيب، ندارد و والاتر و برتر از آن است كه در كسى حلول نموده يا كسى چون او شود و نيز پس از پيامبر(ص)، نه رسولى است و نه وحى‌اى و معرفت ائمه(ع) بدون طاعات و عبادات ديگر، سودى نخواهد بخشيد<ref>همان، ص25</ref>
+
شیر خدا و شیر رسول خدا(ص)، پیمان‌شکنى، [[نهج البلاغة (کتاب)|نهج‌البلاغة]]، مسجدهاى ما، سرمایه‌دارى و سوسیالیسم در [[اسلام]]، [[غزوه بدر|جنگ بدر]]، [[غزوه احد|احد]]، [[غزوه احزاب|احزاب]]، [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[غزوه حنین|حنین]]، [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]]، [[جنگ نهروان|نهروان]]، شیخ محمد خضرى و تبانى، الگوى آرمانى، شیعیان على(ع) و دروغ‌ورزان، هریک از [[ائمه اطهار|امامان]] شیعه در کلام حضرت على(ع)، شیعه على(ع) و منصفان، دنیا از نظر على(ع) و پایانى معطر، سایر عناوین مطرح‌شده در کتاب مى‌باشد.
  
در عنوان دوم، روايتى از پيامبر(ص) نقل شده است كه آن حضرت در آن، امتيازات و اختصاصات [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، از جمله داشتن پدر زنى مثل پيامبر(ص)، همسرى چون فاطمه(س) و فرزندانى چون حسنين(ع) را برشمرده است<ref>متن كتاب، ص27</ref>
+
نویسنده در مورد جنگ‌هاى امام(ع) همراه پیامبر(ص) و پس از وى، توجه ویژه‌اى روا داشته و این رزم‌ها را به‌گونه‌اى مختصر و البته واضح، به تصویر کشیده است؛ زیرا معتقد است از سویى بسیارى از خوانندگان میل دارند بر حقیقت آن‌ها دست یابند و از سویى دیگر، مراجعه به متون طولانى و سبک کهن آن، برایشان سخت و دشوار است. این اهتمام ویژه نویسنده، ازآن‌روست که به اعتقاد وى، این جنگ‌ها، شخصیت امام(ع) را در آشکارترین شکل ممکن، نمایان ساخته و از اعتماد وى بر خداوند و اعتماد به نفسش سخن مى‌گوید و زهد و پارسایى دنیوى، افتادگى و تواضع و صبر و پایدارى وى را در برابر ناملایمات و تندبادها به نمایش مى‌گذارد و عشق او را به نیکى، صلح، مهربانى و شفقتش حتى نسبت به سخت‌ترین دشمنانش، بازگو مى‌نماید. به باور وى، جنگ‌هاى امام صادقانه‌ترین و عادلانه‌ترین گواه بر این مدعا در اختیار مى‌گذارد که این نبردها، فقط براى اعلاى کلمه «لا إله إلا الله، محمد رسول الله» و براى دستگیرى مستمندان و تسکین دردهاى نیازمندان صورت گرفته است.<ref>سیادت عبدالرزاق، ص۱۸</ref>
  
در توضيح اين روايت، نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه هرچند پيامبر(ص) فرزندان صلبى پسر نداشت، اما از داشتن دودمان و نسل محروم نگشت، بلكه از فرزندان پسر نيز محروم نگشت؛ زيرا به نص صريح قرآن، حسن(ع) و حسين(ع) هر دو فرزندان اويند و اهل سنت و شيعيان بر يك باورند كه مقصود از «أنفسنا»، پيامبر(ص) و على(ع)، «نساءنا» فاطمه(س) و «أبناءنا» حسن(ع) و حسين(ع) مى‌باشند كه در آيه مباهله وارد شده است<ref>سيادت عبدالرزاق، ص42</ref>
+
==وضعیت کتاب==
  
در عنوان سوم، درباره [[امام على(ع)]] و حضرت فاطمه(س) و كفو و همتايى ايشان نسبت به هم، توضيح داده شده است<ref>متن كتاب، ص39-54</ref>و در عنوان چهارم، گوشه‌هايى از شجاعت [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، به تصوير كشيده شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن درباره شجاعت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، مانند سخن گفتن درباره نور خورشيد، توضيح واضحات است<ref>همان، ص55</ref>
+
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آیات و روایات مذکور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است.
  
در عنوان پنجم، از سخاوت‌مندى و كرم امام(ع) سخن به ميان آمده است. به اعتقاد نويسنده، سخن از كرم و سخاوت‌مندى آن حضرت، از سخن گفتن در مورد زهد و پارسايى و روى‌گردانى حضرتش از دنيا و توشه آن، آشكار مى‌شود؛ زيرا آنكه علت و چرايى چيزى را دريافت، بر پيامدها و معلولات نيز آگاهى مى‌يابد<ref>سيادت عبدالرزاق، ص85</ref>
+
پاورقى‌ها توسط محقق نوشته شده و در آن‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات جامع و مفصلى پیرامون برخى از کلمات و عبارات متن، ارائه گردیده است.
  
در ششمين عنوان، از بى‌ميلى و زهد آن حضرت نسبت به دنيا گفته شده<ref>متن كتاب، ص73</ref>و در عنوان هفتم، از نماز ايشان<ref>همان، ص87</ref>در عنوان هشتم، به پيشگويى‌هاى علمى امام(ع) پرداخته شده است. تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان پيشگويى‌هاى فراوانى از [[امام على(ع)]] را ذكر كرده‌اند، ولى به نظر نويسنده، برخى از ايشان، ميان علت‌ها و انواع آن، تفاوتى قائل نشده‌اند و همگى را مانند همديگر دانسته‌اند و دانش امام(ع) را كه از قرآن و پيامبر(ص) ريشه مى‌گيرد، با دانشى كه سرچشمه آن، عظمت امام(ع) و انديشه ناب و پاك وى است، در هم آميخته‌اند. دانشى كه پيش از دوره مدرن و پيشرفته وجود داشته و با تمدن كنونى ما و هر تمدن ساخته بشر، حتى پس از هزار سال، همراهى مى‌كند<ref>سيادت عبدالرزاق، ص117</ref>
+
==پانویس==
 
 
حمزه شير خدا و شير رسول خدا(ص)، پيمان‌شكنى، نهج‌البلاغة، مسجدهاى ما، سرمايه‌دارى و سوسياليسم در اسلام، جنگ بدر، احد، احزاب، خيبر، حنين، جمل، صفين، نهروان، شيخ محمد خضرى و تبانى، الگوى آرمانى، شيعيان على(ع) و دروغ‌ورزان، هريك از امامان شيعه در كلام [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، شيعه على(ع) و منصفان، دنيا از نظر على(ع) و پايانى معطر، ساير عناوين مطرح‌شده در كتاب مى‌باشد.
 
 
 
نويسنده در مورد جنگ‌هاى امام(ع) همراه پيامبر(ص) و پس از وى، توجه ويژه‌اى روا داشته و اين رزم‌ها را به‌گونه‌اى مختصر و البته واضح، به تصوير كشيده است؛ زيرا معتقد است از سويى بسيارى از خوانندگان ميل دارند بر حقيقت آن‌ها دست يابند و از سويى ديگر، مراجعه به متون طولانى و سبك كهن آن، برايشان سخت و دشوار است. اين اهتمام ويژه نويسنده، ازآن‌روست كه به اعتقاد وى، اين جنگ‌ها، شخصيت امام(ع) را در آشكارترين شكل ممكن، نمايان ساخته و از اعتماد وى بر خداوند و اعتماد به نفسش سخن مى‌گويد و زهد و پارسايى دنيوى، افتادگى و تواضع و صبر و پايدارى وى را در برابر ناملايمات و تندبادها به نمايش مى‌گذارد و عشق او را به نيكى، صلح، مهربانى و شفقتش حتى نسبت به سخت‌ترين دشمنانش، بازگو مى‌نمايد. به باور وى، جنگ‌هاى [[امام صادق]] انه‌ترين و عادلانه‌ترين گواه بر اين مدعا در اختيار مى‌گذارد كه اين نبردها، فقط براى اعلاى كلمه «لا إله إلا الله، محمد رسول الله» و براى دستگيرى مستمندان و تسكين دردهاى نيازمندان صورت گرفته است<ref>سيادت عبدالرزاق، ص18</ref>
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آيات و روايات مذكور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
 
 
 
پاورقى‌ها توسط محقق نوشته شده و در آن‌ها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحات جامع و مفصلى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، ارائه گرديده است.
 
 
 
==پانويس ==
 
 
<references />
 
<references />
== منابع مقاله ==
+
==منابع مقاله==
  
1. مقدمه و متن كتاب.
+
۱. مقدمه و متن کتاب.
  
2. سيادت عبدالرزاق، فضيلت‌هاى [[امام على(ع)]]، دارالكتب الإسلامي، قم.
+
۲. سیادت عبدالرزاق، فضیلت‌هاى امام على(ع)، دارالکتب الإسلامی، قم.
  
== منبع ==
+
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور
 +
 +
[[رده:آثار علامه طباطبایی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۱

‏فضائل الامام علی علیه‌السلام: علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه، و غیر ذلک

کتاب «فضائل الإمام علی(ع)» که نام کامل آن عبارت است از: «فضائل الإمام علی(ع): علمه، جوده، شجاعته، صلاته، بلاغته، حروبه و غیر ذلک»، اثر علامه محمدجواد مغنیه، به زبان عربى و با تحقیق سامى الغریری (الغراوی) است. در این کتاب، نمونه‌هایى از فضیلت‌هاى امام على (ع)، با اشاره به این نکته که نویسنده در پى محدود کردن آن‌ها به موارد معدود یا برشمردن تمامى آن‌ها نیست، ذکر شده است.

ساختار کتاب

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در ۳۹ عنوان، ارائه گردیده است. در مقدمه، ضمن انتقاد از محبانى که بدون علم، دست به قلم برده و اقدام به نگارش سیره معصومین(ع) مى‌نمایند، به برخى از ویژگى‌هاى کتاب حاضر، اشاره شده است.[۱]

از جمله اهدافى که نویسنده در نوشتن کتاب دنبال کرده است، این است که ثابت نماید میان سنى و شیعه نه یک رابطه، بلکه رشته‌اى از روابط متین وجود دارد و هیچ‌کس در پى گسستن این روابط برنیامده، مگر آنکه بخواهد اسلام و مسلمین را قربانى غرض‌ورزى‌ها و هواهاى نفس خود کند. به اعتقاد نویسنده، هیچ چیزى براى اثبات این موضوع، آشکارتر از این نیست که آیات و روایاتى که شیعیان براى تقدیس خاندان پیامبر (ص) به آن‌ها استناد مى‌نمایند، همان آیات و روایاتى است که اهل سنت نیز در این باره، به آنان استدلال مى‌کنند، تا آنجا که این تصور پدید مى‌آید که هرکدام این‌ها را از دیگرى، نقل کرده‌اند، باآنکه از یک آبشخور سیراب گشته‌اند.[۲]

گزارش محتوا

نویسنده در اولین عنوان، به دنبال پاسخ به این سؤال که چرا از اهل‌بیت(ع) پیروى مى‌کنیم، به بررسى آنچه نسبت دادن آن به اهل‌بیت(ع) روا و یا نارواست، پرداخته است.[۳]

امام صادق(ع) در روایتى مى‌فرمایند: «آنچه از (ویژگى و فضیلت‌هاى) ما به شما رسید که نسبت دادن آن‌ها به مخلوقین روا بود (اما) شما آن را نمى‌دانستید و نمى‌فهمیدید، پس آن را انکار ننمایید و به ما نسبت دهید و آنچه از ما به شما رسید که در مورد مخلوقین روا نبود، پس آن را انکار نموده و به ما نسبت ندهید».[۴] نویسنده در توضیح این روایت، به تبیین عقیده شیعه در این رابطه پرداخته و معتقد است امام(ع) در این روایت درستى فضیلت‌هایى را که به اهل‌بیت(ع) نسبت داده مى‌شود، با تعیین آن‌ها به‌عنوان صفات مخلوق کمتر از خالق، مشخص نموده است. به اعتقاد وى، این سخن امام(ع)، مرزى آشکار میان سخن روا و عادلانه و گفتار دروغ و افترا درباره آنان تلقى مى‌شود و بنابراین، عقیده شیعه امامیه درباره امامان خود، به‌صواب مى‌باشد؛ زیرا آنان ایمان راسخ و بدون هیچ شک و تردیدى دارند که خداوند هیچ شریکى در خلق و روزى و علم غیب، ندارد و والاتر و برتر از آن است که در کسى حلول نموده یا کسى چون او شود و نیز پس از پیامبر(ص)، نه رسولى است و نه وحى، و معرفت ائمه(ع) بدون طاعات و عبادات دیگر، سودى نخواهد بخشید.[۵]

در عنوان دوم، روایتى از پیامبر(ص) نقل شده است که آن حضرت در آن، امتیازات و اختصاصات حضرت على(ع)، از جمله داشتن پدر زنى مثل پیامبر(ص)، همسرى چون فاطمه(س) و فرزندانى چون حسن و حسین (ع) را برشمرده است.[۶]

در توضیح این روایت، نویسنده به این نکته اشاره دارد که هرچند پیامبر(ص) فرزندان صلبى پسر نداشت، اما از داشتن دودمان و نسل محروم نگشت، بلکه از فرزندان پسر نیز محروم نگشت؛ زیرا به نص صریح قرآن، حسن(ع) و حسین(ع) هر دو فرزندان اویند و اهل سنت و شیعیان بر یک باورند که مقصود از «أنفسنا»، پیامبر(ص) و على(ع)، «نساءنا» فاطمه(س) و «أبناءنا» حسن(ع) و حسین(ع) مى‌باشند که در آیه مباهله وارد شده است.[۷]

در عنوان سوم، درباره امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) و کفو و همتایى ایشان نسبت به هم، توضیح داده شده است[۸] و در عنوان چهارم، گوشه‌هایى از شجاعت حضرت امیر(ع)، به تصویر کشیده شده است. نویسنده، معتقد است سخن گفتن درباره شجاعت حضرت على(ع)، مانند سخن گفتن درباره نور خورشید، توضیح واضحات است.[۹]

در عنوان پنجم، از سخاوت‌مندى و کرم امام(ع) سخن به میان آمده است. به اعتقاد نویسنده، سخن از کرم و سخاوت‌مندى آن حضرت، از سخن گفتن در مورد زهد و پارسایى و روى‌گردانى حضرتش از دنیا و توشه آن، آشکار مى‌شود؛ زیرا آنکه علت و چرایى چیزى را دریافت، بر پیامدها و معلولات نیز آگاهى مى‌یابد.[۱۰]

در ششمین عنوان، از بى‌میلى و زهد آن حضرت نسبت به دنیا گفته شده[۱۱] و در عنوان هفتم، از نماز ایشان[۱۲] در عنوان هشتم، به پیشگویى‌هاى علمى امام(ع) پرداخته شده است. تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان پیشگویى‌هاى فراوانى از امام على(ع) را ذکر کرده‌اند، ولى به نظر نویسنده، برخى از ایشان، میان علت‌ها و انواع آن، تفاوتى قائل نشده‌اند و همگى را مانند همدیگر دانسته‌اند و دانش امام(ع) را که از قرآن و پیامبر(ص) ریشه مى‌گیرد، با دانشى که سرچشمه آن، عظمت امام(ع) و اندیشه ناب و پاک وى است، در هم آمیخته‌اند. دانشى که پیش از دوره مدرن و پیشرفته وجود داشته و با تمدن کنونى ما و هر تمدن ساخته بشر، حتى پس از هزار سال، همراهى مى‌کند.[۱۳]

شیر خدا و شیر رسول خدا(ص)، پیمان‌شکنى، نهج‌البلاغة، مسجدهاى ما، سرمایه‌دارى و سوسیالیسم در اسلام، جنگ بدر، احد، احزاب، خیبر، حنین، جمل، صفین، نهروان، شیخ محمد خضرى و تبانى، الگوى آرمانى، شیعیان على(ع) و دروغ‌ورزان، هریک از امامان شیعه در کلام حضرت على(ع)، شیعه على(ع) و منصفان، دنیا از نظر على(ع) و پایانى معطر، سایر عناوین مطرح‌شده در کتاب مى‌باشد.

نویسنده در مورد جنگ‌هاى امام(ع) همراه پیامبر(ص) و پس از وى، توجه ویژه‌اى روا داشته و این رزم‌ها را به‌گونه‌اى مختصر و البته واضح، به تصویر کشیده است؛ زیرا معتقد است از سویى بسیارى از خوانندگان میل دارند بر حقیقت آن‌ها دست یابند و از سویى دیگر، مراجعه به متون طولانى و سبک کهن آن، برایشان سخت و دشوار است. این اهتمام ویژه نویسنده، ازآن‌روست که به اعتقاد وى، این جنگ‌ها، شخصیت امام(ع) را در آشکارترین شکل ممکن، نمایان ساخته و از اعتماد وى بر خداوند و اعتماد به نفسش سخن مى‌گوید و زهد و پارسایى دنیوى، افتادگى و تواضع و صبر و پایدارى وى را در برابر ناملایمات و تندبادها به نمایش مى‌گذارد و عشق او را به نیکى، صلح، مهربانى و شفقتش حتى نسبت به سخت‌ترین دشمنانش، بازگو مى‌نماید. به باور وى، جنگ‌هاى امام صادقانه‌ترین و عادلانه‌ترین گواه بر این مدعا در اختیار مى‌گذارد که این نبردها، فقط براى اعلاى کلمه «لا إله إلا الله، محمد رسول الله» و براى دستگیرى مستمندان و تسکین دردهاى نیازمندان صورت گرفته است.[۱۴]

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آیات و روایات مذکور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است.

پاورقى‌ها توسط محقق نوشته شده و در آن‌ها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحات جامع و مفصلى پیرامون برخى از کلمات و عبارات متن، ارائه گردیده است.

پانویس

  1. مقدمه، ص۹-۱۳
  2. سیادت عبدالرزاق، ص۱۹
  3. متن کتاب، ص۱۵
  4. سیادت عبدالرزاق، ص۲۱
  5. همان، ص۲۵
  6. متن کتاب، ص۲۷
  7. سیادت عبدالرزاق، ص۴۲
  8. متن کتاب، ص۳۹-۵۴
  9. همان، ص۵۵
  10. سیادت عبدالرزاق، ص۸۵
  11. متن کتاب، ص۷۳
  12. همان، ص۸۷
  13. سیادت عبدالرزاق، ص۱۱۷
  14. سیادت عبدالرزاق، ص۱۸

منابع مقاله

۱. مقدمه و متن کتاب.

۲. سیادت عبدالرزاق، فضیلت‌هاى امام على(ع)، دارالکتب الإسلامی، قم.

منبع

ویکی نور