حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) (کتاب): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|حمزه سید الشهداء علیهالسلام == معرفى اجمالى == ''...» ایجاد کرد) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[پرونده:Ketab231.jpg|بندانگشتی|حمزه | + | [[پرونده:Ketab231.jpg|230px|بندانگشتی|[https://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/59155/%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87--%D8%B3%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7--%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/&from=search&&query=%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87&count=20&execute=true حمزه سيدالشهداء عليه السلام]]] |
+ | کتاب «'''حمزه سیدالشهداء علیهالسلام»'''، اثر محمدصادق نجمى (۱۳۱۵-۱۳۹۰ ش) است که در آن، شخصیت و زندگى و فعالیتهاى [[حضرت حمزه علیه السلام|حضرت حمزه]] (علیه السلام) را از نظر [[قرآن]]، روایات [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلی الله علیه وآله) و [[ائمه اطهار]] (علیهم السلام) و [[تاریخ|تاریخ]]، مورد بررسى و پژوهش علمى قرار داده است. | ||
− | |||
+ | ==محتوای کتاب== | ||
− | + | کتاب حاضر - که در فروردین ۱۳۸۳ در [[قم]] نوشته شده-، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل ۵ بخش) تشکیل شده است. | |
− | + | چند مورد از مطالب مفید کتاب به شرح ذیل است: | |
+ | نویسنده در مقدمهاش یادآور شده است: [[حضرت حمزه علیه السلام|حضرت حمزه]]، عموى [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) از شخصیتهاى بزرگ در [[تاریخ اسلام|تاریخ اسلام]] است که در دفاع از [[اسلام]] تا پاى جان ایستاد و آنگاه که [[توحید|توحید]] در مقابل [[شرک|شرک]] و خداپرستى در برابر [[بت پرستی|بتپرستى]] قرار گرفت و رسولالله(ص) نیاز به یاران صدیق و حامیان مخلص داشت، به یارى آن حضرت شتافت... لیکن با تأسف باید گفت: دشمنان براى تخریب شخصیت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، کوشیدند با ذکر نکردن اوصاف و فضایل وى و ساختن داستانها و افسانههاى دروغین، شخصیت او را کمرنگ کنند. | ||
− | + | مراجعه به منابع [[حدیث|حدیثى]] و مجموعههاى اولى [[اهل سنت]]، نشانگر این است که خلفاى [[بنی امیه|اموى]]، همان سعى و تلاشى را که در کمرنگ کردن شخصیت [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان على]](ع) و تحقیر [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]] و [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]] به کار بردهاند، به علل و انگیزههاى خاصى، درباره حضرت حمزه عمیقتر و در حذف شخصیت او قوىتر عمل کردهاند... با این مقدمه لازم است در این مختصر پنج موضوع به ترتیب زیر مورد بحث و بررسى قرار گیرد: | |
− | + | #حضرت حمزه از دیدگاه [[قرآن]]؛ ۲. حضرت حمزه در کلام [[پیامبر اسلام|رسولالله]](ص) و [[ائمه اطهار|ائمه هدى]](ع)؛ ۳. حضرت حمزه در جنگها؛ ۴. تلاش فرهنگى در مخدوش کردن شخصیت حضرت حمزه؛ ۵. حرم حضرت حمزه در بستر تاریخ...<ref>مقدمه کتاب، ص۱۱-۱۴</ref> | |
+ | #حمزه انجامدهنده نیکىها و بهجاآورنده [[صله رحم]]: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] نقل مىکند که پیامبر خدا چون در کنار جسد مُثلهشده عمویش حمزه نشست، خطاب به وى چنین فرمود: «رَحِمَک الله أی عم، لَقَدْ کنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخَیرات»؛ «اى عمو، خداى رحمت کند تو را که در صله رحم و انجام دادن کارهاى نیک فعال و کوشا بودى» و این توصیف از زبان رسولالله(ص) و معرفى حضرت حمزه بهعنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازى است که اختصاص به آن حضرت دارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص۳۳</ref> | ||
+ | #حمزه(ع) اولین پرچمدار اسلام: شش ماه اول پس از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]]، در [[مدینه|مدینه]] سپرى گردید و در ماه هفتم که مصادف با ماه مبارک [[ماه رمضان|رمضان]] بود، پیامبر خدا(ص) براى نخستین بار جهت مقابله با کفار و مشرکین پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچمدارى مفتخر ساخت. مورخان مىنویسند: رسولالله(ص) در این ماه، پرچم سفید رنگى را به عمویش حمزه سپرد و او را به فرماندهى سى تن از مسلمانان به جانب محلى به نام «سیف البحر»، براى مقابله با [[ابوجهل]] که سرپرستى یک قافله سیصد نفرى از مشرکین [[مکه|مکه]] را به عهده داشت، فرستاد. گرچه در این برخورد، به علت وساطت یکى از سران قبایل عرب، به نام «مجدى بن عمرو جُهَنى» جنگ رخ نداد و ابوجهل از این معرکه و از درگیرى با حمزه نجات یافت...<ref>همان، ص۶۰-۶۱</ref> پس از خاتمه جنگ و در هنگام انتقال اسیران به پشت جبهه، یکى از آنان به نام «امیة بن خلف» که از مشرکین سرشناس بود، چون چشمش به حضرت حمزه افتاد، از عبدالرحمان بن عوف پرسید: «مَنْ هذا المُعلَّم؟»؛ «این جنگجوى نشاندار کیست؟» گفتنى است، حضرت حمزه در جنگها با نصب پرِ شترمرغى بر کلاهخودِ خویش، از دیگر سرداران متمایز بود. عبدالرحمان پاسخ داد: او «حمزة بن عبدالمطلب است». امیه با تأسف و تحسر شدید از شکست سپاه شرک، گفت: «ذاک الَّذی فَعَلَ بنا الأفاعیل»؛ «این بود که صفوف ما را در هم شکست و ما را به خاک سیاه نشاند». | ||
+ | #کرامت شهداى [[غزوه احد|احد]] و شکست سیاست [[معاویه|معاویه]]: در سال چهل و نه هجرى و پس از گذشت چهل و شش سال از جنگ احد و در دوران ریاست بلامنازع معاویة بن ابوسفیان، از طرف او دستور صادر شد که در احد، قناتى حفر و مجراى آن را از کنار و یا داخل قبور شهدا قرار دهند و با آماده شدن قنات، منادى در مدینه اعلان کرد: افرادى که در احد، شهید دارند، براى در امان ماندن اجساد و قبور آنان از نفوذ و جریان آب، این قبور را نبش و اجساد شهدا را به محل دیگر انتقال دهند و بر اساس این دستور به [[نبش قبر|نبش قبور]] شهدا اقدام گردید. از جمله قبر حمزه(ع) و عمرو بن جموح و عبدالله پدر جابر شکافته شد. عمّال معاویه با تعجب مشاهده کردند که این اجساد، تر و تازه ماندهاند؛ بهگونهاى که گویى دیروز دفن شدهاند...؛ بهطورىکه وقتى بیل کارگران به پاى حضرت حمزه خورد، خون جارى گردید و یا آنگاه که دست یکى از شهدا، که در روى زخم پیشانىاش قرار داشت برداشته شد، خون جارى شد و این کرامت شهدا موجب شد که عمّال معاویه از تصمیم خود منصرف شده، قبور شهدا را به حال خود بگذارند.<ref>همان، ص۱۹۵-۱۹۶</ref> | ||
+ | #[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]](س) نخستین کسى که قبر حمزه را ترمیم کرد: قبر شریف حمزه از قرن دوم هجرى در زیر سقف و داراى ساختمان بود، ولى طبق نقل [[محدث|محدثان]] و مورخان از [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]](ع)، اولین کسى که این قبر را پس از گذشت چند سال و ظهور آثار فرسودگى در آن، به تعمیر و ترمیم و سنگچینى و علامتگذارى پرداخت و از سایر قبور مشخص ساخت، حضرت زهرا(س) بود و جالب این است که این روایت، در منابع اهل سنت بیش از منابع [[شیعه|شیعه]] منعکس گردیده است! متن روایت چنین است: «... عن سعد بن طریف، عن أبیجعفر(ع) إن فاطمة بنت رسولالله(ص) کانت تزور قبر حمزة(ع) ترُمُّهُ و تُصْلحُهُ و قد تعلمتْه بحجرٍ»؛ سعد بن طریف از امام باقر(ع) نقل مىکند که دختر پیامبر خدا، فاطمه زهرا، قبر عمویش حمزه را زیارت و آن را ترمیم و اصلاح مىکرد و این قبر را با سنگچینى، علامتگذارى و مشخص ساخت.<ref>همان، ص۱۹۸-۱۹۹</ref> | ||
− | + | ==پانويس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
− | + | * ویکی نور | |
− | |||
− | |||
+ | == متن کتاب == | ||
+ | '''[https://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/59155/%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87--%D8%B3%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7--%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/&from=search&&query=%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87&count=20&execute=true حمزه سيدالشهداء عليه السلام]''' | ||
− | + | [[رده:کتابهای شخصیت شناسی]] | |
− |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۳
کتاب «حمزه سیدالشهداء علیهالسلام»، اثر محمدصادق نجمى (۱۳۱۵-۱۳۹۰ ش) است که در آن، شخصیت و زندگى و فعالیتهاى حضرت حمزه (علیه السلام) را از نظر قرآن، روایات پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و تاریخ، مورد بررسى و پژوهش علمى قرار داده است.
محتویات
محتوای کتاب
کتاب حاضر - که در فروردین ۱۳۸۳ در قم نوشته شده-، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل ۵ بخش) تشکیل شده است.
چند مورد از مطالب مفید کتاب به شرح ذیل است:
نویسنده در مقدمهاش یادآور شده است: حضرت حمزه، عموى پیامبر(ص) از شخصیتهاى بزرگ در تاریخ اسلام است که در دفاع از اسلام تا پاى جان ایستاد و آنگاه که توحید در مقابل شرک و خداپرستى در برابر بتپرستى قرار گرفت و رسولالله(ص) نیاز به یاران صدیق و حامیان مخلص داشت، به یارى آن حضرت شتافت... لیکن با تأسف باید گفت: دشمنان براى تخریب شخصیت آن بزرگوار، به ابزار فرهنگى متوسل شده، کوشیدند با ذکر نکردن اوصاف و فضایل وى و ساختن داستانها و افسانههاى دروغین، شخصیت او را کمرنگ کنند.
مراجعه به منابع حدیثى و مجموعههاى اولى اهل سنت، نشانگر این است که خلفاى اموى، همان سعى و تلاشى را که در کمرنگ کردن شخصیت امیرمؤمنان على(ع) و تحقیر ابوطالب و عقیل به کار بردهاند، به علل و انگیزههاى خاصى، درباره حضرت حمزه عمیقتر و در حذف شخصیت او قوىتر عمل کردهاند... با این مقدمه لازم است در این مختصر پنج موضوع به ترتیب زیر مورد بحث و بررسى قرار گیرد:
- حضرت حمزه از دیدگاه قرآن؛ ۲. حضرت حمزه در کلام رسولالله(ص) و ائمه هدى(ع)؛ ۳. حضرت حمزه در جنگها؛ ۴. تلاش فرهنگى در مخدوش کردن شخصیت حضرت حمزه؛ ۵. حرم حضرت حمزه در بستر تاریخ...[۱]
- حمزه انجامدهنده نیکىها و بهجاآورنده صله رحم: ابن حجر عسقلانى نقل مىکند که پیامبر خدا چون در کنار جسد مُثلهشده عمویش حمزه نشست، خطاب به وى چنین فرمود: «رَحِمَک الله أی عم، لَقَدْ کنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخَیرات»؛ «اى عمو، خداى رحمت کند تو را که در صله رحم و انجام دادن کارهاى نیک فعال و کوشا بودى» و این توصیف از زبان رسولالله(ص) و معرفى حضرت حمزه بهعنوان «وَصُول رَحِم» و «فَعول خیرات» امتیازى است که اختصاص به آن حضرت دارد.[۲]
- حمزه(ع) اولین پرچمدار اسلام: شش ماه اول پس از هجرت، در مدینه سپرى گردید و در ماه هفتم که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، پیامبر خدا(ص) براى نخستین بار جهت مقابله با کفار و مشرکین پرچم برافراشت و حمزة بن عبدالمطلب را به پرچمدارى مفتخر ساخت. مورخان مىنویسند: رسولالله(ص) در این ماه، پرچم سفید رنگى را به عمویش حمزه سپرد و او را به فرماندهى سى تن از مسلمانان به جانب محلى به نام «سیف البحر»، براى مقابله با ابوجهل که سرپرستى یک قافله سیصد نفرى از مشرکین مکه را به عهده داشت، فرستاد. گرچه در این برخورد، به علت وساطت یکى از سران قبایل عرب، به نام «مجدى بن عمرو جُهَنى» جنگ رخ نداد و ابوجهل از این معرکه و از درگیرى با حمزه نجات یافت...[۳] پس از خاتمه جنگ و در هنگام انتقال اسیران به پشت جبهه، یکى از آنان به نام «امیة بن خلف» که از مشرکین سرشناس بود، چون چشمش به حضرت حمزه افتاد، از عبدالرحمان بن عوف پرسید: «مَنْ هذا المُعلَّم؟»؛ «این جنگجوى نشاندار کیست؟» گفتنى است، حضرت حمزه در جنگها با نصب پرِ شترمرغى بر کلاهخودِ خویش، از دیگر سرداران متمایز بود. عبدالرحمان پاسخ داد: او «حمزة بن عبدالمطلب است». امیه با تأسف و تحسر شدید از شکست سپاه شرک، گفت: «ذاک الَّذی فَعَلَ بنا الأفاعیل»؛ «این بود که صفوف ما را در هم شکست و ما را به خاک سیاه نشاند».
- کرامت شهداى احد و شکست سیاست معاویه: در سال چهل و نه هجرى و پس از گذشت چهل و شش سال از جنگ احد و در دوران ریاست بلامنازع معاویة بن ابوسفیان، از طرف او دستور صادر شد که در احد، قناتى حفر و مجراى آن را از کنار و یا داخل قبور شهدا قرار دهند و با آماده شدن قنات، منادى در مدینه اعلان کرد: افرادى که در احد، شهید دارند، براى در امان ماندن اجساد و قبور آنان از نفوذ و جریان آب، این قبور را نبش و اجساد شهدا را به محل دیگر انتقال دهند و بر اساس این دستور به نبش قبور شهدا اقدام گردید. از جمله قبر حمزه(ع) و عمرو بن جموح و عبدالله پدر جابر شکافته شد. عمّال معاویه با تعجب مشاهده کردند که این اجساد، تر و تازه ماندهاند؛ بهگونهاى که گویى دیروز دفن شدهاند...؛ بهطورىکه وقتى بیل کارگران به پاى حضرت حمزه خورد، خون جارى گردید و یا آنگاه که دست یکى از شهدا، که در روى زخم پیشانىاش قرار داشت برداشته شد، خون جارى شد و این کرامت شهدا موجب شد که عمّال معاویه از تصمیم خود منصرف شده، قبور شهدا را به حال خود بگذارند.[۴]
- حضرت فاطمه(س) نخستین کسى که قبر حمزه را ترمیم کرد: قبر شریف حمزه از قرن دوم هجرى در زیر سقف و داراى ساختمان بود، ولى طبق نقل محدثان و مورخان از امام باقر(ع)، اولین کسى که این قبر را پس از گذشت چند سال و ظهور آثار فرسودگى در آن، به تعمیر و ترمیم و سنگچینى و علامتگذارى پرداخت و از سایر قبور مشخص ساخت، حضرت زهرا(س) بود و جالب این است که این روایت، در منابع اهل سنت بیش از منابع شیعه منعکس گردیده است! متن روایت چنین است: «... عن سعد بن طریف، عن أبیجعفر(ع) إن فاطمة بنت رسولالله(ص) کانت تزور قبر حمزة(ع) ترُمُّهُ و تُصْلحُهُ و قد تعلمتْه بحجرٍ»؛ سعد بن طریف از امام باقر(ع) نقل مىکند که دختر پیامبر خدا، فاطمه زهرا، قبر عمویش حمزه را زیارت و آن را ترمیم و اصلاح مىکرد و این قبر را با سنگچینى، علامتگذارى و مشخص ساخت.[۵]
پانويس
منابع
- ویکی نور