علی اصغر فقیهی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۲۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
استاد '''علی اصغر فقیهی''' (۱۲۹۲ - ۱۳۸۲ ش)، مورخ، مترجم، ادیب و محقق معاصر و از تحصیل‌کرده‌های [[حوزه علمیه قم]] و دانش‌آموختگان دانشگاه [[تهران]] بود. وی در ضمن تحصیل و تدریس، با عده‌ای از استادان و بزرگانی از حوزه و دانشگاه مانند [[شهید بهشتی|شهید بهشتی]] و [[شهید مفتح|شهید مفتح]] حشر و نشر داشت و نیز شاگردان بسیاری را در زمینه‌های مختلف تربیت کرد. از استاد فقیهی، کتابها و مقالاتی به صورت تألیف و ترجمه، مانند «تاریخ و عقاید وهابیان» و ترجمه «[[نهج البلاغه]]» بجا مانده است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = علی اصغر فقیهی
 +
|تصویر=[[پرونده:Faqihi.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
|زادروز = ۱۲۹۲ شمسی
 +
|زادگاه =  [[قم]]
 +
|وفات =  ۱۳۸۲ شمسی 
 +
|مدفن =  قم، [[حرم حضرت معصومه عليها السلام|حرم حضرت معصومه علیهاالسلام]]
 +
|اساتید =  [[امام خمینی]]، [[آیت الله مرعشی نجفی]]، [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|محمدمهدی الهی قمشه‌ای]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]]، بدیع‌الزمان فروزانفر،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = تاریخ و عقاید وهابیان، ترجمه نهج البلاغه، تاریخ مذهبی قم، دستورهای املا و انشاء، دستور زبان فارسی،...
 +
}}
  
دانشور فروتن
+
==ولادت و خاندان==
  
'''خانواده'''
+
علی‌اصغر فقیهی، در روز ۱۲ دی ماه ۱۲۹۲ ش. (برابر با سال ۱۳۳۶ ق) در شهر [[قم]] و در خانواده‌ای روحانی و اهل علم متولد گردید. پدرش آقا شیخ ابوالحسن فقیهی متوفای ۱۳۵۹ ق. و جدّ وی آخوند ملا محمد تا چند پشت در سلک روحانیت بودند و به [[زهد]] و [[تقوا]] شهرت داشتند.
  
استاد علي‌اصغر فقيهي، اولين فرزند خانواده، در روز 12 دي ماه 1292 ش. برابر با سال 1336 ق. در يكي از محله‌هاي قديمي شهر [[قم]] و در خانواده‌اي روحاني متولد گرديد. پدرش آقا شيخ ابوالحسن فقيهي متوفاي 1359 ق. و جد وي آخوند ملا محمد تا چند پشت در سلك روحانيت بودند و به [[زهد]] و [[تقوا]] شهرت داشتند.
+
شیخ ابوالحسن و برادرش شیخ احمد از مدرسان دروس سطح و فضلای [[حوزه علمیه قم]] و از شاگردان آیات عظام [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایری]] متوفای ۱۳۵۵ ق، شیخ [[میرزا محمد فیض قمی|محمد فیض قمی]] متوفای ۱۳۷۰ ق، و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سیدابوالحسن اصفهانی]] متوفای ۱۳۶۵ ق بودند. این دو عالم بزرگوار در مدرسه «جهانگیرخان» دروس حوزوی را تدریس می کردند و در ایام تبلیغ برای وعظ و ارشاد مردم به روستاهای قم می‌رفتند.
  
شيخ ابوالحسن و برادرش شيخ احمد از مدرسان دروس سطح و فضلاي [[حوزه علميه]] قم و از شاگردان آيات عظام حاج شيخ عبدالكريم حايري متوفاي 1355 ق، آقا شيخ محمد فيض قمي متوفاي 1370 ق، آقا شيخ محمد ارباب قمي متوفاي 1341 ق و آقا سيدابوالحسن اصفهاني متوفاي 1365 ق بودند. اين دو عالم بزرگوار در مدرسه «جهانگيرخان» دروس حوزوي را تدريس مي كردند و در ايام تبليغ براي وعظ و ارشاد مردم به روستاهاي قم مي‌رفتند.
+
==تحصیل و استادان==
  
'''تحصيلات'''
+
علی‌اصغر در پنج سالگی به مکتب خانه محله‌اش که توسط تنها خانم باسواد آن محله اداره می شد، رفت. وی الفبا را با سبک مکتب‌خانه‌ای، همراه با پاره‌ای از مسائل دینی در خور فهم آن سن و سال مثل: [[اذان]]، [[اقامه]] و [[نماز]] آموخت. او سپس [[قرآن]] را که به طور معمول از آخرین [[سوره|سوره‌های]] جزء سی ام تدریس می شد، فراگرفت. وی بعد از آن، بقیه قرآن و برخی متون فارسی، از قبیل [[گلستان سعدی (کتاب)|گلستان سعدی]] و بعضی نامه‌هایی را که توسط منشیان قدیمی تحریر شده بود و در مکتب‌خانه‌ها تدریس می شد، آموخت. علی‌اصغر در ده سالگی به مدرسه «جهانگیرخان» که در نزدیکی منزلشان بود و پدر و عمویش نیز در آن مدرسه تدریس می کردند، رفت. وی [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] و [[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]] را نزد پدرش به طور کامل خواند.
  
علي‌اصغر در پنج سالگي به مكتب خانه محله‌اش كه توسط تنها خانم باسواد آن محله اداره مي شد، رفت. وي الفبا را با سبك مكتب‌خانه‌اي، همراه با پاره‌اي از مسائل ديني در خور فهم آن سن و سال مثل: [[اذان]]، [[اقامه]] و [[نماز]] آموخت. او سپس [[قرآن]] را كه به طور معمول از آخرين [[سوره]]‌هاي جزء سي ام تدريس مي شد، فراگرفت. وي بعد از آن، بقيه قرآن و برخي متون فارسي، از قبيل گلستان سعدي و بعضي نامه‌هايي را كه توسط منشيان قديمي تحرير شده بود و در مكتب‌خانه‌ها تدريس مي شد، آموخت. علي‌اصغر كه در ده سالگي نوشتن و خواندن كتاب‌هاي روان و ساده فارسي و فرآن را تا حدي فراگرفته بود، به مدرسه «جهانگيرخان» كه در نزديكي منزلشان بود و پدر و عمويش نيز در آن مدرسه تدريس مي كردند، رفت. وي نصاب الصبيان و جامع المقدمات را نزد پدرش به طور كامل خواند.
+
آقای فقیهی فراگیری کتاب های شرح سیوطی، شروح جامی، کافیه، شافیه، رضی و تمام کتاب مغنی را به خوبی پشت سرگذاشت. وی با شروع [[منطق]]، [[الحاشیه علی تهذیب المنطق (کتاب)|حاشیه ملاعبدالله]] و بعد از آن شرح شمسیه و شرح مطالع را خواند و سپس «[[مطول (کتاب)|المطوّل]]» [[مسعود بن عمر تفتازانی|تفتازانی]] در [[علم معانی|علم معانی]] و [[علم بیان|بیان]] را به طور کامل آموخت و به سراغ مقدمات [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فقه]] رفت. او اولین کتاب اصول، یعنی [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]] را که جزء برنامه های درسی آن روز بود همراه [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]] که در موضوع فقه نوشته شده، خواند و [[شرح لمعه]]، [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]] و دو کتاب بعد از آن ها یعنی [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] [[شیخ مرتضی انصاری]] را تمام کرد و با خواندن دو جلد [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانی]] دوره سطح را نزد استادان و فضلای آن وقت حوزه مانند: شیخ عبدالحسین قمی، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین نجفی مرعشی]]، فیض قمی، گلپایگانی، [[امام خمینی]] و... به پایان برد. او پس از اتمام این دوره، برای مدتی از درس خارج فقه آیت الله [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]] بهره برد.
  
استاد فقيهي از خاطرات اين دوره چنين نقل مي كند: «مرحوم آيت الله حايري، پيشكاري داشتند به نام آقا شيخ محمدتقي بافقي كه علما به شرح احوال ايشان آشنا هستند. از جمله وظايف آقا شيخ محمدتقي يكي هم پرداخت شهريه طلبه‌ها بود؛ به اين صورت كه كيسه اي پول زير بغلش مي گذاشت و به مدرسه‌هاي مختلف مي رفت و شهريه طلبه‌ها را مي‌داد. در آن زمان طلبه‌هاي مجرد، ماهي 15 ريال و طلبه‌هاي متأهل ماهي 30 ريال و مدرسين هم 50-60 ريال حقوق داشتند. يك روز ايشان به مدرسه ما آمد و همه طلاب دور اتاق نشستند تا شهريه خود را بگيرند. من هم رفتم و در گوشه‌اي نشستم. ايشان از من پرسيد: چه مي خواني؟ پاسخ دادم: نصاب. گفتند: عرب به شير چه مي گويد؟ گفتم: لبن. گفتند: به ماست چه مي گويد؟ چون اين كلمه در نصاب نبود من سكوت كردم. ايشان لبخندي زدند و 4 سكه 2 ريالي به من دادند و قرار گذاشتند كه هر ماه اين مبلغ را به بنده بپردازند...».(1)
+
پس از تأسیس دانشکده معقول و منقول در دانشگاه [[تهران]] و شرایط و جو عمومی حاکم بر حوزه و دیدگاه روحانیت نسبت به دانشگاه ها، آقای فقیهی که ۱۹ سال داشت تصمیم گرفت از تحصیلات دانشگاهی نیز بهره مند شود. او در سال ۱۳۱۵ ش. در دانشکده یاد شده که دارای سه رشته تحصیلی در علوم معقول، منقول و ادبیات بود، در رشته ادبیات ثبت نام کرد. او پس از پشت سرگذاشتن امتحانات ورودی تحصیلات خود را در آن دانشکده شروع نمود. از آنجا که وضع مادی پدر برای تأمین هزینه‌های تحصیلی مساعد نبود، او در دفترخانه ای که مقابل بازار بزرگ تهران قرار داشت مشغول بکار شد.
  
آقاي فقيهي فراگيري كتاب هاي شرح [[سيوطی]]، شروح جامي، كافيه، شافيه، رضي و تمام كتاب مغني را به خوبي پشت سرگذاشت. وي با شروع منطق حاشيه ملا عبدالله و بعد از آن شرح شمسيه و شرح مطالع را خواند و سپس مطول تفتازاني در علم معاني و بيان را به طور كامل آموخت و به سراغ مقدمات اصول و [[فقه]] رفت. او اولين كتاب اصول، يعني معالم الاصول را كه جزء برنامه هاي درسي آن روز بود همراه شرايع كه در موضوع فقه نوشته شده، خواند و شرح لمعه، قوانين الاصول و دو كتاب بعد از آن ها يعني رسائل و مكاسب [[شیخ مرتضی انصاری]] را تمام كرد و با خواندن دو جلد كفاية الاصول آخوند خراساني دوره سطح را نزد استادان و فضلاي آن وقت حوزه مانند: آقا شيخ عبدالحسين ابن الدين قمي و آيات عظام: سيد شهاب الدين نجفي مرعشي، فيض قمي، گلپايگاني، [[امام خمینی]] و... به پايان برد. او پس از اتمام اين دوره، براي مدتي از درس خارج فقه آيت الله سيد محمدتقي خوانساري بهره برد.
+
از استادان مشهور آقای فقیهی در این مقطع تحصیلی می توان از آقایان: میرزا محمود شهابی، بدیع الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب، [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|مهدی الهی قمشه ای]]، محسن هشترودی و... نام برد که در این دانشکده، ادبیات فارسی و عربی، علوم تجربی، [[ریاضیات]]، تاریخ ادبیات، [[فلسفه]] و... را تدریس می کردند.
  
'''در دانشگاه'''
+
آقای فقیهی در شهریور ماه سال ۱۳۱۹ ش. تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانید. او رساله پایانی اش را در موضوع تأثیر ایرانیان در بسط تمدن اسلامی نوشت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات گردید.
  
پس از تأسيس دانشكده معقول و منقول در دانشگاه تهران و شرايط و جو عمومي حاكم بر حوزه و ديدگاه روحانيت نسبت به دانشگاه ها آقاي فقيهي كه 19 سال داشت تصميم گرفت از تحصيلات دانشگاهي نيز بهره مند شود. او در سال 1315 ش. در دانشكده ياد شده كه داراي سه رشته تحصيلي در علوم معقول، منقول و ادبيات بود، در رشته ادبيات ثبت نام كرد. او پس از پشت سرگذاشتن امتحانات ورودي تحصيلات خود را در آن دانشكده شروع نمود. از آنجا كه وضع مادي پدر براي تأمين هزينه‌هاي تحصيلي مساعد نبود، او در دفترخانه اي كه مقابل بازار بزرگ تهران قرار داشت مشغول بكار شد.
+
==تدریس==
  
از استادان مشهور آقاي فقيهي در اين مقطع تحصيلي مي توان از آقايان: ميرزا محمود شهابي، بديع الزمان فروزانفر، احمد بهمنيار، عبدالعظيم قريب، مهدي الهي قمشه اي، محسن هشترودي و... نام برد كه در اين دانشكده، ادبيات فارسي و عربي، علوم تجربي، رياضيات، تاريخ ادبيات، [[فلسفه]] و... را تدريس مي كردند.
+
آقای فقیهی در آبان ۱۳۱۹ ش. به عنوان دبیر، به [[قم]] بازگشت. وی با معرفی خود به اداره فرهنگ قم، حکم رسمی خود را برای تدریس در دبیرستان حکیم نظامی دریافت کرد و در این دبیرستان به تدریس درس های عربی، فارسی، تاریخ و جغرافیا پرداخت. استاد فقیهی پس از سال ها تدریس و کسب تجربیات آموزشی، از سوی دبیران و همکارانش در آن دبیرستان، برای پذیرفتن مسؤولیت اداره دبیرستان پیشنهاد شد.  
  
آقاي فقيهي در شهريور ماه سال 1319 ش. تحصيلات دانشگاهي خود را به پايان رسانيد. او رساله پاياني اش را در موضوع تأثير ايرانيان در بسط تمدن اسلامي نوشت و موفق به دريافت مدرك كارشناسي ارشد در رشته ادبيات گرديد.  
+
استاد از خاطرات دوران مدیریت خود چنین نقل می کند: «در آن موقع که بنده مسئولیت دبیرستان را به عهده داشتم، مرحوم [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردی]] به اداره فرهنگ آن روز دستور دادند که در دبیرستان - این مدرسه تنها دبیرستان کامل قم بود - هفته ای یک بار جلسه وعظ تشکیل شود و واعظی برای دانش آموزان سخنرانی کند. همچنین مسجدی هم برای آن ها در نظر گرفته شود که در آن جا [[نماز]] بخوانند. اداره فرهنگ قم دستور ایشان را به من ابلاغ کرد و من هم که خیلی مشتاق این کار بودم از فرصت استفاده کردم و گفتم: حال که قرار است چنین کاری صورت بگیرد، باید از مهمترین و معروف ترین واعظ شهر؛ بلکه ایران، برای سخنرانی دعوت کنیم تا اولین جلسه آن باشکوه زیادی برگزار شود و بچه‌ها برای آن اهمیت قائل شوند. معروف‌ترین واعظ شهر در آن ایام مرحوم آقا میرزا محمدتقی اشراقی بود که مردی فوق العاده باهوش و خوش حافظه بود... ایشان به مدرسه آمدند و حدود یک ساعت و نیم صحبت می کردند و بچه‌ها هم با دقت به آن گوش می دادند و بعد از سخنرانی هم به سؤالات دانش آموزان پاسخ گفتند و از آن پس این جلسات ادامه پیدا کرد....».
  
آقاي فقيهي در آبان 1319 ش. به عنوان دبير، به قم بازگشت. وي با معرفي خود به اداره فرهنگ قم، حكم رسمي خود را براي تدريس در دبيرستان حكيم نظامي دريافت كرد و در اين دبيرستان به تدريس درس هاي عربي، فارسي، تاريخ و جغرافيا پرداخت. استاد فقيهي پس از سال ها تدريس و كسب تجربيات آموزشي، از سوي دبيران و همكارانش در آن دبيرستان، براي پذيرفتن مسؤوليت اداره دبيرستان پيشنهاد شد. او برخلاف ميل باطني اش به خاطر احترام به رأي و حسن نظر همكاران خود، براي مدتي، مسئوليت اداره دبيرستان را عهده دار گشت.
+
استاد فقیهی بیش از سی سال (۱۳۱۹ تا ۱۳۵۰ ش) در قم به تدریس پرداخت. او علاوه بر دبیرستان حکیم نظامی در دبیرستان های اوحدی، صدر اوحدی، دخترانه پنبه چی و دین و دانش نیز تدریس می کرد. وی در سال ۱۳۵۰ ش. تقاضای بازنشستگی نمود و پس از آن به تهران مهاجرت کرد. و تا سال ۱۳۵۸ ش. در دبیرستان های علوی و نیکان مشغول تدریس بود و بعد از آن نیز به [[قم]] بازگشت. استاد فقیهی از خاطرات دوران همکاری خود با [[شهید بهشتی|شهید بهشتی]] در دبیرستان دین و دانش قم و مدرسه علوی تهران چنین می گوید:
  
استاد از خاطرات دوران مديريت خود چنين نقل مي كند: «در آن موقع كه بنده مسئوليت دبيرستان را به عهده داشتم، مرحوم آيت الله بروجردي به اداره فرهنگ آن روز دستور دادند كه در دبيرستان - اين مدرسه تنها دبيرستان كامل قم بود - هفته اي يك بار جلسه وعظ تشكيل شود و واعظي براي دانش آموزان سخنراني كند. همچنين مسجدي هم براي آن ها در نظر گرفته شود كه در آن جا [[نماز]] بخوانند. اداره فرهنگ قم دستور ايشان را به من ابلاغ كرد و من هم كه خيلي مشتاق اين كار بودم از فرصت استفاده كردم و گفتم: حال كه قرار است چنين كاري صورت بگيرد، بايد از مهمترين و معروف ترين واعظ شهر؛ بلكه ايران، براي سخنراني دعوت كنيم تا اولين جلسه آن باشكوه زيادي برگزار شود و بچه‌ها براي آن اهميت قائل شوند. معروف‌ترين واعظ شهر در آن ايام مرحوم آقا ميرزا محمدتقي اشراقي بود كه مردي فوق العاده باهوش و خوش حافظه بود... ايشان به مدرسه آمدند و حدود يك ساعت و نيم صحبت مي كردند و بچه‌ها هم با دقت به آن گوش مي دادند و بعد از سخنراني هم به سؤالات دانش آموزان پاسخ گفتند و از آن پس اين جلسات ادامه پيدا كرد....».(2)
+
«در سال ۱۳۳۰ ش. شهید دکتر بهشتی به قم آمدند. آن موقع ایشان زبان انگلیسی می دانستند و تدریس می کردند. یک بار مرحوم حاج آقا مرتضی حائری از آقای بهشتی و آقای جزی که دبیر ریاضیات بود و آقای جوادی و بنده دعوت کردند و ما به منزل ایشان رفتیم. در آن جا (آقای حایری) فرمودند: من در نظر دارم مدرسه ای تأسیس کنم که علاوه بر برنامه فرهنگی، برنامه دینی هم - به طور صحیح، نه آن طور که در مدارس معمول است - داشته باشد و موادّی از جمله، تاریخ اسلام، جغرافیای کشورهای اسلامی و [[فقه]] و آشنایی با [[قرآن]] به طور صحیح در آن تدریس شود. مدتی در این باره مشورت کردیم و سرانجام طرح آن تهیه شد و همه افراد حاضر، به اتفاق، نظر دادند که آقای بهشتی مناسب‌ ترین فرد برای مدیریت آن هستند. در تمام مدتی که ایشان در قم بودند، ما با ایشان معاشر و همسایه بودیم و رفت و آمد داشتیم و در مدرسه [[دین]] و دانش هم همکار بودیم...».
  
استاد فقيهي بيش از سي سال (1319 تا 1350 ش) در قم به تدريس پرداخت. او علاوه بر دبيرستان حكيم نظامي در دبيرستان هاي اوحدي، صدر اوحدي، دخترانه پنبه چي و دين و دانش نيز تدريس مي كرد. وي در سال 1350 ش. تقاضاي بازنشستگي نمود و پس از آن به تهران مهاجرت كرد. و تا سال 1358 ش. در دبيرستان هاي علوي و نيكان مشغول تدريس بود و بعد از آن نيز به [[قم]] بازگشت. استاد فقيهي از خاطرات دوران همكاري خود با شهيد بهشتي در دبيرستان دين و دانش قم و مدرسه علوي تهران چنين مي گويد:
+
استاد فقیهی شاگردان و دست پروردگان علمی و معنوی فراوانی داشتند که غالب آنان در سطوح عالی دانشگاه‌ها و مدیریت‌های اجرایی کشور به فعالیت می پردازند.
  
«در سال 1330 ش. شهيد دكتر بهشتي به قم آمدند. آن موقع ايشان زبان انگليسي مي دانستند و تدريس مي كردند. يك بار مرحوم حاج آقا مرتضي حائري از آقاي بهشتي و آقاي جزي كه دبير رياضيات بود و آقاي جوادي و بنده دعوت كردند و ما به منزل ايشان رفتيم. در آن جا (آقاي حايري) فرمودند: من در نظر دارم مدرسه اي تأسيس كنم كه علاوه بر برنامه فرهنگي، برنامه ديني هم - به طور صحيح، نه آن طور كه در مدارس معمول است - داشته باشد و موادّي از جمله، تاريخ اسلام، جغرافياي كشورهاي اسلامي و [[فقه]] و آشنايي با [[قرآن]] به طور صحيح در آن تدريس شود. مدتي در اين باره مشورت كرديم و سرانجام طرح آن تهيه شد و همه افراد حاضر، به اتفاق، نظر دادند كه آقاي بهشتي مناسب‌ترين فرد براي مديريت آن هستند. در تمام مدتي كه ايشان در قم بودند، ما با ايشان معاشر و همسايه بوديم و رفت و آمد داشتيم و در مدرسه [[دين]] و دانش هم همكار بوديم...».
+
==آثار و تألیفات==
 +
برخی از تألیفات استاد فقیهی عبارتند از:
  
«هنگامي كه در مدرسه علوي به تدريس مشغول بودم با آقاي (رضا) روزبه آشنا شدم. به جرأت مي توانم بگويم نظير اين مرد را بسيار كم ديده‌ام. او به راستي سلمان زمان خودش بود، چه از نظر [[تقوا]]، چه از نظر وسعت معلومات و چه از جهات ديگر. هر دبيري كه غيبت مي كرد ايشان به جاي او درس مي داد و به خوبي هم از عهده برمي‌آمد. او در فيزيك نظريات تازه‌اي ارائه كرده بود. از نظر فقه در حد [[اجتهاد]] بود و از نظر [[فلسفه]] هم انساني فوق العاده بشمار مي رفت. برخي از تصاوير اين كتاب «ترجمه توحيد مفضل» كار آن مرحوم است...».(3)
+
'''<I>۱- تاریخ و عقاید وهابیان:</I>''' این کتاب نخستین اثر استاد فقیهی است که ابتدا به صورت سلسله مقالات در نشریه استوار قم به چاپ می رسید. سپس این مقالات به صورت کتابی در ۶۸ صفحه رقعی، توسط کتاب فروشی کتابچی با مقدمه [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله نجفی مرعشی]] در سال ۱۳۲۳ ش. چاپ و منتشر گردید. استاد درباره انگیزه تألیف این کتاب، چنین می نگارد: «انگیزه من برای نوشتن این کتاب حادثه گردن زدن یک جوان [[شیعه]] ایرانی به نام حاج ابوطالب یزدی در [[مکه]] بود. این واقعه در سال ۱۳۲۲ ش. ۱۳۶۳ ق. توسط طرفداران فرقه [[وهابیت|وهابیت]] انجام شد». در بخش پایانی این کتاب، نویسنده اظهار امیدواری کرده که در کتابی که در دست تألیف دارد، بیشتر و بهتر بتواند تاریخ و عقاید این فرقه را بررسی کند.  
  
'''ويژگي ها'''
+
'''<I>۲- وهابیان:</I>''' در این اثر همان طور که مؤلف وعده داده بود؛ به بررسی و تحقیق درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابیت پرداخته است.
  
استاد فقيهي از خانوده اي روحاني و اهل علم و از تحصيل كرده هاي حوزه علميه [[قم]] و دانش آموختگان دانشگاه تهران بود. وي در ضمن سال هاي تحصيل و تدريس، با عده‌اي از استادان و بزرگاني از حوزه و دانشگاه حشر و نشر داشت و نيز شاگردان بسياري را در زمينه‌هاي مختلف تربيت كرد. از جهت اين كه آثار پژوهشي و تحقيقي ايشان زمينه همكاري و آشنايي بسياري را با وي فراهم آورده بود، مناسب است كه به برخي از آرا و نظراتي كه در مورد استاد از سوي بستگان، دوستان و استادانش ابراز شده، پرداخته شود.
+
'''<I>۳- ترجمه عهدنامه مالک اشتر:</I>''' عهدنامه [[مالک اشتر نخعی|مالک اشتر]] مهمترین نامه حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام است. استاد فقیهی در سال ۱۳۴۱ ش. برای استفاده دانشجویان رشته ادبیات، آن را ترجمه نمود. سپس متن و ترجمه با مقدمه و تعلیقاتی مفید در ۳۱ صفحه رقعی چاپ و در اختیار عموم قرار گرفت. توضیح این که این ترجمه زمینه و اندیشه ترجمه تمامی کتاب شریف [[نهج البلاغه]] را فراهم آورد.
  
آقاي حاج عباس فقيهي برادر كوچكتر استاد، مي گويد: «مرحوم آقاي فقيهي انساني بسيار مودب بود، به صله ارحام اهميت زياد مي داد و در رفت و آمدهايي كه ما و ساير بستگان با او داشتيم به كوچك و بزرگ فاميل احترام مي گذاشت. و نسبت به آن دسته از فاميل كه از نظر معيشتي در حد متوسط يا پايين‌تر بودند، بيشتر عنايت داشت. در ميان خويش و قوم، به كودكان و نوجوانان بسيار اظهار علاقه مي كرد و هنگامي كه آنان وارد مجلس خانوادگي مي شدند، تمام قد جلوي آنان برمي‌خاست و احترام مي نمود. گاهي با آنان شوخي و مزاح هاي مناسب مي كرد و گاهي با طرح سؤالات و مطالب طنز و معماگونه، باب گفتگو را با آنان مي گشود و جايزه‌اش به بچه‌ها گفتن صدآفرين و هزارآفرين بود. وي به بزرگترها و پدران و مادران فاميل سفارش مي كرد كه براي تربيت ديني و يادگرفتن آداب اجتماعي فرزندان، سعي و اهتمام داشته باشند. او در جلسه قرائت [[قرآن]] هفتگي كه هنوز هم بين فاميل و اهالي محل برقرار است براي حاضران كلمات قصار و برخي خطبه ها و نامه هاي [[نهج البلاغه]] را ترجمه و شرح مي كرد».
+
'''<I>۴- دستورهای املا و انشاء:</I>''' کتاب دیگر استاد که نیمی از آن اختصاص به قواعد املا و نیم دیگر حاوی نکاتی درباره روش و اصول نگاشتن است، به نام دستورهای املا و انشاء، نخست در سال ۱۳۳۰ ش. چاپ و منتشر گردید.
  
آقاي عباس رامين يكي از دوستان قديمي و از بستگان استاد فقيهي كه تا پايان عمر با او معاشرت و ارتباط داشت چنين تعريف مي كند: «در تمام دوران رفاقت و معاشرتمان با استاد فقيهي، هرگز حرف يا كلمه اي زشت و زننده نشنيدم. بسيار صبور بود و در مقابل پيش آمدهاي سخت و ناملايم كه برايش پيش مي آمد، تحمل داشت و هيچگاه زبان به ناراحتي و گله نمي گشود. مهمان هاي خود را، هر كس كه بود خودش بدرقه مي كرد و به مهماني هم كه مي رفت، از هر گونه تكلف و زحمت و تعارفات بيهوده و بي جهت براي ميزبان خودي و غيرخودي پرهيز مي نمود. دوست داشت كه مطلبي را از او سؤال كند و در موقع پاسخ دادن، متناسب با درك و فهم سؤال كننده به طور كامل و جامع جواب مي داد. او در اعياد ملي و مذهبي در خانه مي نشست و فرهنگيان همكار، استادان و شاگردان و فاميل به ديدنش مي‌آمدند. نيز برخي از استادان معروف دانشگاه، مثل: دكتر معيني، دكتر شهيدي و... هرگاه به قم مي آمدند، با استاد ملاقات مي كردند».
+
'''<I>۵- جغرافیای کشورهای اسلامی و تاریخ اسلام:</I>''' این کتاب در ابتدا به صورت جزوه برای محصلان دوره متوسطه دبیرستان دین و دانش تدریس می شد. سپس قسمتی از آن با مقدمه‌ای از آیت الله [[شهید بهشتی|دکتر بهشتی]] در سال ۱۳۳۴ ش. در چاپخانه حکمت به صورت کتابی مستقل در دو بخش جغرافیا و تاریخ به چاپ رسید و منتشر گردید.
  
آقاي مجاهدي قمي (پروانه) كه از شاعران اديب و مديحه سرايان [[اهل بيت]] علیهم السلام است درباره استادش چنين مي نويسد: «از سال 1333 تا 1336 ش. تحصيلات دوره اول متوسطه را در دبيرستان [[دين]] و دانش (قم) سپري كردم و به مدت سه سال افتخار شاگردي شادروان استاد علي‌اصغر فقيهي نصيبم شد و از خرمن فضل و مكارم اخلاقي آن بزرگمرد خوشه چين بودم.
+
'''<I>۶- ترجمه توحید مفضل:</I>''' این کتاب با نام راه خداشناسی یا خلاصه [[توحید مفضل (کتاب)|توحید مفضل]]، شامل ترجمه گفتار [[امام صادق]] علیه السلام به ضمیمه مختصری از [[نبوت]]، [[عدل]]، [[امامت]] و [[معاد]]، به گونه‌ای همه فهم چاپ و در دسترس عموم قرار گرفت. در چاپ‌های بعد برای تفهیم بیشتر مطالب در جای جای کتاب از تصاویر مناسب نیز استفاده شد. این اثر به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است.
  
رياست دبيرستان دين و دانش بر عهده شهيد بزرگوار آيت الله بهشتي بود و مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضي حائري به همت تني چند از نيكوكاران، اين نهاد آموزشي را از نظر مالي اداره مي كردند. در اين دبيرستان چهره‌هاي ممتاز و شاخص حوزه و دانشگاه و [[شخصیت ها]]ی مبرز علمي تدريس مي كردند.
+
'''<I>۷- سفرنامه حج:</I>''' کتاب سفرنامه با نام «حج آن طور که من رفتم» شامل گزارش ۲۷ روزه از سفر پربرکت تشرف به [[حج تمتع]] استاد فقیهی در سال ۱۳۴۵ ش. است که وی پس از بازگشت، وقایع و رویدادهای این سفر را همراه با اعمال [[حج]] نگاشته است.
  
شهيد آيت الله مفتح به تدريس «تعليمات ديني» اشتغال داشتند، شهيد آيت الله بهشتي زبان انگليسي تدريس مي كردند، آيت الله مكارم شيرازي تدريس زبان عربي را بر عهده گرفته بودند، حجة الاسلام مصباح زاده خوشنويس نام آشناي معاصر كلاس هاي خط و نقاشي را اداره مي كردند و شادروان استاد علي‌اصغر فقيهي علاوه بر تدريس كتب درسي از قبيل: كتاب فارسي و دستور زبان، در كلاس هاي املا و انشا حضور مي يافتند و با دقت بسيار، شاگردان خود را تعليم مي دادند، و دو كتاب [[تاريخ اسلام]] و جغرافياي اسلام را نيز كه خود تأليف كرده بودند، علاوه بر كتب رسمي وزارتي، تدريس مي كردند و در يادگيري مطالب اين دو كتاب بر دانش آموزان سخت مي گرفتند.
+
'''<I>۸- چگونگی فرمانروایی عضدالدوله دیلمی:</I>''' استاد در سال ۱۳۴۷ ش. به تألیف این کتاب که از جهات مختلف به بررسی چگونگی فرمانروایی عضدالدوله پرداخته، دست زد. عضدالدوله از فرمانروایان معروف و متشخص این سلسله و دارای درایت، تدبیر، ادب و دانش وسیع بوده و در احیای شعائر مذهب [[شیعه|شیعه]] اهتمام تمام داشته است.
  
استاد فقيهي صرفنظر از مقام علمي، از جهت سجاياي اخلاقي نيز ممتاز بودند و در اداره كلاس ها شيوه منحصر به فردي داشتند و كلاس هاي ايشان منظمترين و در عين حال از پربارترين كلاس هاي درسي بود.
+
'''<I>۹- تاریخ مذهبی قم:</I>''' این کتاب همان بخش اول تاریخ جامع [[قم]] است، که با نام تاریخ مذهبی قم توسط استاد فقیهی تألیف شده است. در این کتاب به وضع مذهبی شهر قم، از هنگام فتح آن به دست مسلمانان، تا زمان حاضر پرداخته شده است.
  
به خاطر دارم هنگامي كه در سال 1349 ش. به پيشنهاد مرحوم آيت الله آذري قمي سرگرم مقابله نسخه‌هاي خطي ديوان اشعار حسينعلي بيك «شرر» بيگدلي فرزند آذر بيگدلي مؤلّف «آتشكده آذر» بودم، استاد فقيهي به رسم شاگرد نوازي پس از ملاحظه كارهايي كه در اين رابطه انجام داده بودم به من فرمودند: (اگر مايل باشيد مقدمه‌اي بر ديوان شرر خواهم نوشت.) و به فاصله چند روز مقدمه اي عالمانه در 16 صفحه مرقوم داشتند و در پايان آن، اين ناچيز را مورد عنايت خود قرار دادند. اين مقدمه زينت بخش ديوان شرر بيگدلي با عنوان «فغان دل» است كه به سال 1349 توسط انتشارات دارالعلم قم چاپ و منتشر گرديده است».
+
[[پرونده:All.JPG|thumb|left|240px|تاریخ آل بویه - از آثار استاد فقیهی]]
  
آيت الله ميرزا جعفر سبحاني از استادان بزرگ حوزه درباره استاد فقيهي مي گويد: «سابقه آشنايي اين جانب با استاد فقيهي از سال 1337 ش. است. در آن سال ها مي خواستيم در مجله مكتب اسلام، راجع به [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و جغرافياي عربستان و ساير كشورهاي اسلامي مقالاتي بنويسيم. ما به دنبال متني به زبان فارسي، درباره موضوعات فوق مي گشتيم كه پس از بررسي، از نوشته‌هاي ايشان استفاده كرديم. نيز براي نوشتن رساله عمليه به زبان فارسي در زمان آيت الله العظمي بروجردي، مرحوم آقاي كرباسچيان، آقاي فقيهي را كه از نظر ادبيات قوي بودند پيشنهاد كردند. استاد فقيهي اين كار را قبول كرد به شرطي كه نام ايشان در ميان نباشد. از ويژگي‌هاي اخلاقي ايشان اين كه او مرد دانش و سكوت بود و از خصيصه‌هاي مردان خودساخته اين است كه هرگز خودنمايي نمي كنند. وقتي از او سؤالي مي شد، جواب مي داد و اطلاعات در او موج مي زد. او شيفته علم و قلم بود. توان علمي ايشان در تاريخ به خصوص تاريخ ايران، در دوران آل بويه و صفويه و تاريخ قم بسيار بالا و از نظر قلم و ادبيات فارسي بسيار قوي بود. آثار علمي او هم عفت قلم دارد و هم مطالب ياد شده با ذكر مدرك و مصدر است و...».
+
'''<I>۱۰- تاریخ آل بویه:</I>''' این کتاب که دارای یک مقدمه و سه بخش و چندین فصل است و به اوضاع و احوال زمان [[آل بویه|آل بویه]] و نموداری از زندگی مردم آن عصر پرداخته در سال ۱۳۵۷ ش. به چاپ رسیده است. اثر مذکور چندین نوبت توسط ناشران مختلف داخل کشور چاپ و منتشر شده و یک نوبت در بیروت به زبان عربی ترجمه و چاپ گردیده است.
  
آيت الله علي كريمي جهرمي از استادان و فضلاي حوزه كه سال ها با استاد ارتباط داشت مي گويد: «آقاي فقيهي دانشمندي بارع و مهذب و بافضيلت بود. شاخصه اين دانشمند بزرگوار يكي جنبه تحقيق و پژوهشگري او بود. وي مطالب مورد نظرش را با شوق فراوان دنبال مي كرد و به مطالب سطحي يا مسموعات بي مستند دلخوش نمي كرد. روح تشنه او همواره ردياب علم و تحقيق و نوع نوشته‌ها و آثار قلمي او از اين دو خصيصه برخوردار بود. شاخصه ديگر آن مرد دانشمند، وقار و وزانت او بود. در طول چند دهه آشنايي، يك بار سخني از او نشنيدم كه به دنبال آن گفته شود اين حرف چه بود يا اين سخن شايسته وي نبود. ادب و انسانيت در سخن گفتن وي موج مي زد و به [[حق]]، مصداق آيه شريفه «قولو اللنّاس حسنا» بود. از ستوده‌ترين صفات و مزاياي او تواضع عالمانه وي بود. او با آن كه در لباس روحانيت نبود و نشيندم نزد معلم اخلاقي براي اين هدف نشسته و زانو زده باشد؛ از [[اخلاق]] فاضله‌اي برخوردار بود و با وجود مراتب فضل و كمال و آثار خوب قلمي متعدد، هرگز من و ما نمي كرد و آن قدر بي تكلف و ساده زيست و بي ادعا بود كه انسان را به شگفتي وامي داشت. او تا حدود يك ماه و نيم، يا دو ماه پيش از درگذشتش و پيش از آن كه زيرفشار درد و كسالت از پاي درآيد، در [[نماز جماعت]] ظهر و عصر اين جانب حضور مي يافت و حتي آن دوراني كه در آمد و رفت نياز به همراه داشت، با همراهي يكي از نزديكان به [[مسجد]] مي‌آمد و در [[نماز]] جماعت شركت مي كرد.
+
'''<I>۱۱- ترجمه نهج البلاغه:</I>''' این اثر که با نام کتاب شریف [[نهج البلاغه]] همراه با شرح شیخ [[محمد عبده]]، توسط استاد ترجمه شده، در میان دیگر آثارش جلوه ویژه ای دارد. در مقدمه این اثر که بالغ بر ۵۰ صفحه است، روش کار مؤلف همراه با اطلاعات ارزنده و نکات مفید آورده شده. ترجمه این کتاب ۷ سال (۱۳۶۱-۱۳۶۸ ش) به طول انجامیده و ترجمه متن عربی آن به فارسی چنان با دقت صورت گرفته که می توان آن را کلمه به کلمه و جمله به جمله با ترجمه فارسی آن تطبیق و مقابله کرد.
  
جاويد بهشت باد جايش × اندر حرم خدا مكانش
+
'''<I>۱۲- سفرنامه آفریقا:</I>''' استاد فقیهی علاقه وافری به سیر و سفر داشت. نخستین سفر خارج از کشور وی مربوط به [[حج]] تمتع بوده و پس از آن در سال ۱۳۵۲ ش. مسافرت‌های متعددی به اروپا، آفریقا، خاوردور، استرالیا و چند کشور عربی نموده است. از آن جا که قاره آفریقا غنی ترین قاره جهان است استاد خاطرات این سفر را که حاوی تحقیقی جامع پیرامون آن قاره و آداب و سنن اجتماعی، آثار و شگفتی های آنجاست، در این مجموعه گردآورده است.
  
خدا او را با اولياي طاهرينش محمد و آل محشور نمايد!».
+
'''<I>۱۳- دستور زبان فارسی:</I>''' چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۴۶ ش. و چاپ دوم آن در سال ۱۳۴۹. با تجدید نظر کامل در ۱۹۹ صفحه رقعی توسط انتشارات اسماعیلیان در چاپخانه حکمت قم صورت گرفته است.
  
'''تأليفات'''
+
'''<I>۱۴- محمد رسول الله صلی الله علیه و آله (ترجمه):</I>''' اصل این کتاب تألیف احمد تیموربک مصری است که توسط استاد، به فارسی ترجمه گردیده ولی از چاپ و نشر آن خبری در دست نیست.
  
از استاد فقيهي اين شخصيت بزرگوار علمي و فرهنگي كه هشتاد سال از عمر خويش را صرف تحصيل، تدريس و تحقيق نمود. كتاب ها و مقالاتي به صورت تأليف و ترجمه بجا مانده كه بسيار پرارج و مفيد است و بارها تجديد چاپ شده و مورد استفاده جامعه فرهنگي و ديني قرار گرفته است. نيز از استاد، كتابخانه‌اي با حدود 5000 جلد كتاب فارسي و عربي كه غالب آن ها از منابع و مآخذ معتبراند باقي مانده كه آن مرحوم وصيت نمود تا به شكل مطلوبي مورد استفاده همگان قرار گيرد. استاد، پيرامون آثار خود چنين توضيح مي دهد:
+
'''<I>۱۵- دست نوشته هایی پیرامون خاطرات سفر به عتبات.</I>'''
  
«بنده از همان دوران كودكي كه توانستم كتاب‌هاي فارسي را بخوانم، علاقه شديدي به مطالعه كتاب هاي تاريخ و اخبار داشتم. آثار فارسي مرحوم مجلسي، ناسخ التواريخ و كتاب‌هايي از اين قبيل را هر طور بود پيدا مي كردم و مي خواندم. بعد كه توانستم تا حدي از كتاب هاي عربي استفاده كنم به مطالعه آثار تاريخي و ادبي عرب پرداختم. وقتي مشغول تدريس شدم، در روزنامه هاي قم، سلسله مقالاتي در زمينه تاريخ نوشتم و نخستين اثري كه از بنده به صورت كتاب منتشر شد، تاريخ وهابيان بود».(4)
+
'''<I>۱۶- فغان دل: مقدمه چندین صحفه ای بر دیوان شعر شرر بیگدلی.</I>'''
  
'''<I>1- تاريخ و عقايد وهابيان:</I>'''
+
'''<I>۱۷- دست نوشته هزار لغت، مخصوص لهجه قمی.</I>'''
  
اين كتاب نخستين اثر استاد فقيهي است كه ابتدا به صورت سلسله مقالات در نشريه استوار قم به چاپ مي رسيد. سپس اين مقالات به صورت كتابي در 68 صفحه رقعي، توسط كتاب فروشي كتابچي با مقدمه آيت الله نجفي مرعشي در سال 1323 ش. چاپ و منتشر گرديد. استاد درباره انگيزه تأليف اين كتاب، چنين مي نگارد: «انگيزه من براي نوشتن اين كتاب حادثه گردن زدن يك جوان [[شيعه]] ايراني به نام حاج ابوطالب يزدي در [[مکه]] بود. اين واقعه در سال 1322 ش. 1363 ق. توسط طرفداران فرقه وهابيت انجام شد».
+
'''<I>۱۸- قم در مسیر تاریخ:</I>''' که به صورت سلسله مقالات در فصلنامه نامه قم چاپ شده است.
  
در بخش پاياني اين كتاب، نويسنده اظهار اميدواري كرده كه در كتابي كه در دست تأليف دارد، بيشتر و بهتر بتواند تاريخ و عقايد اين فرقه را بررسي كند. در پشت جلد اين كتاب آثار ديگر مؤلف چنين معرفي شده است:
+
'''<I>۱۹- بنی امیه در تاریخ:</I>''' این مقاله استاد در مجموعه مقالات کنگره [[شیخ مفید]]، در سال ۱۴۱۳ ق/۱۳۷۲ ش در ۵۶ سفحه و در قطع وزیری چاپ گردیده است.
  
* ايران در جنگ گذشته چاپ شده در روزنامه استوار؛
+
همچنین از استاد فقیهی، کتابخانه‌ای با حدود ۵۰۰۰ جلد کتاب فارسی و عربی که غالب آن ها از منابع و مآخذ معتبرند باقی مانده که آن مرحوم [[وصیت]] نمود تا به شکل مطلوبی مورد استفاده همگان قرار گیرد.
  
* ادبيات ايران در قرن دوم هجري، كه خلاصه آن در روزنامه استوار چاپ شده است.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
* نهضت [[نجف]] در جنگ بين الملل كه ترجمه آن در روزنامه استوار چاپ شده است.
+
از جهت این که آثار پژوهشی و تحقیقی ایشان زمینه همکاری و آشنایی بسیاری را با وی فراهم آورده بود، مناسب است که به برخی از آرا و نظراتی که در مورد استاد از سوی بستگان، دوستان و استادانش ابراز شده، پرداخته شود.
  
* تاريخ كشورهاي عربي بعد از جنگ بين الملل، در دست تأليف.
+
آقای حاج عباس فقیهی برادر کوچکتر استاد، می گوید: «مرحوم آقای فقیهی انسانی بسیار مودب بود، به [[صله رحم|صله ارحام]] اهمیت زیاد می داد و در رفت و آمدهایی که ما و سایر بستگان با او داشتیم به کوچک و بزرگ فامیل احترام می گذاشت. و نسبت به آن دسته از فامیل که از نظر معیشتی در حد متوسط یا پایین‌تر بودند، بیشتر عنایت داشت. در میان خویش و قوم، به کودکان و نوجوانان بسیار اظهار علاقه می کرد و هنگامی که آنان وارد مجلس خانوادگی می شدند، تمام قد جلوی آنان برمی‌خاست و احترام می نمود. گاهی با آنان شوخی و مزاح های مناسب می کرد و گاهی با طرح سؤالات و مطالب طنز و معماگونه، باب گفتگو را با آنان می گشود و جایزه‌اش به بچه‌ها گفتن صدآفرین و هزارآفرین بود. وی به بزرگترها و پدران و مادران فامیل سفارش می کرد که برای تربیت دینی و یادگرفتن آداب اجتماعی فرزندان، سعی و اهتمام داشته باشند. او در جلسه قرائت [[قرآن]] هفتگی که هنوز هم بین فامیل و اهالی محل برقرار است برای حاضران کلمات قصار و برخی خطبه ها و نامه های [[نهج البلاغه]] را ترجمه و شرح می کرد».
  
* نويسندگان بزرگ اسلامي، در دست تأليف.
+
آقای عباس رامین یکی از دوستان قدیمی و از بستگان استاد فقیهی که تا پایان عمر با او معاشرت و ارتباط داشت چنین تعریف می کند: «در تمام دوران رفاقت و معاشرتمان با استاد فقیهی، هرگز حرف یا کلمه ای زشت و زننده نشنیدم. بسیار صبور بود و در مقابل پیش آمدهای سخت و ناملایم که برایش پیش می آمد، تحمل داشت و هیچگاه زبان به ناراحتی و گله نمی گشود. مهمان های خود را، هر کس که بود خودش بدرقه می کرد و به مهمانی هم که می رفت، از هر گونه تکلف و زحمت و تعارفات بیهوده و بی جهت برای میزبان خودی و غیرخودی پرهیز می نمود. دوست داشت که مطلبی را از او سؤال کند و در موقع پاسخ دادن، متناسب با درک و فهم سؤال کننده به طور کامل و جامع جواب می داد. او در اعیاد ملی و مذهبی در خانه می نشست و فرهنگیان همکار، استادان و شاگردان و فامیل به دیدنش می‌آمدند. نیز برخی از استادان معروف دانشگاه، مثل: دکتر معینی، دکتر شهیدی و... هرگاه به قم می آمدند، با استاد ملاقات می کردند».
  
* ابومسلم خراساني، در دست تأليف.
+
آیت الله [[جعفر سبحانی|جعفر سبحانی]] از استادان بزرگ حوزه درباره استاد فقیهی می گوید: «سابقه آشنایی این جانب با استاد فقیهی از سال ۱۳۳۷ ش. است. در آن سال ها می خواستیم در مجله مکتب اسلام، راجع به [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و جغرافیای [[عربستان]] و سایر کشورهای اسلامی مقالاتی بنویسیم. ما به دنبال متنی به زبان فارسی، درباره موضوعات فوق می گشتیم که پس از بررسی، از نوشته‌های ایشان استفاده کردیم. نیز برای نوشتن رساله عملیه به زبان فارسی در زمان آیت الله العظمی [[آیت الله بروجردی|بروجردی]]، مرحوم آقای کرباسچیان، آقای فقیهی را که از نظر ادبیات قوی بودند پیشنهاد کردند. استاد فقیهی این کار را قبول کرد به شرطی که نام ایشان در میان نباشد. از ویژگی‌های اخلاقی ایشان این که او مرد دانش و سکوت بود و از خصیصه‌های مردان خودساخته این است که هرگز خودنمایی نمی کنند. وقتی از او سؤالی می شد، جواب می داد و اطلاعات در او موج می زد. او شیفته علم و قلم بود. توان علمی ایشان در تاریخ به خصوص تاریخ ایران، در دوران [[آل بویه|آل بویه]] و [[صفویه|صفویه]] و تاریخ قم بسیار بالا و از نظر قلم و ادبیات فارسی بسیار قوی بود. آثار علمی او هم عفت قلم دارد و هم مطالب یاد شده با ذکر مدرک و مصدر است».
  
* تاريخ [[حبشه]]، در دست تأليف.
+
آیت الله علی کریمی جهرمی از استادان و فضلای حوزه که سالها با استاد ارتباط داشت می گوید: «آقای فقیهی دانشمندی بارع و مهذب و بافضیلت بود. شاخصه این دانشمند بزرگوار یکی جنبه تحقیق و پژوهشگری او بود. وی مطالب مورد نظرش را با شوق فراوان دنبال می کرد و به مطالب سطحی یا مسموعات بی مستند دلخوش نمی کرد. روح تشنه او همواره ردیاب علم و تحقیق و نوع نوشته‌ها و آثار قلمی او از این دو خصیصه برخوردار بود. شاخصه دیگر آن مرد دانشمند، وقار و وزانت او بود. در طول چند دهه آشنایی، یک بار سخنی از او نشنیدم که به دنبال آن گفته شود این حرف چه بود یا این سخن شایسته وی نبود. ادب و انسانیت در سخن گفتن وی موج می زد و به [[حق]]، مصداق آیه شریفه «قولوا للنّاس حُسنا» بود. از ستوده‌ترین صفات و مزایای او [[تواضع]] عالمانه وی بود. او با آن که در لباس روحانیت نبود و نشیندم نزد معلم اخلاقی برای این هدف نشسته و زانو زده باشد؛ از [[اخلاق]] فاضله‌ای برخوردار بود و با وجود مراتب فضل و کمال و آثار خوب قلمی متعدد، هرگز من و ما نمی کرد و آن قدر بی تکلف و ساده زیست و بی ادعا بود که انسان را به شگفتی وامی داشت».
  
'''<I>2- وهابيان:</I>'''
+
==وفات==
  
در اين اثر همان طور كه مؤلف وعده داده بود؛ به بررسي و تحقيق درباره عقايد و تاريخ فرقه وهابيت پرداخته است. چاپ نخست اين كتاب در سال 1352 ش. توسط كتاب فروشي صبا در 478 صفحه وزيري، مشتمل بر هشت بخش و يك خاتمه و فهرست اعلام منتشر شد. چاپ دوم و سوم در سال هاي 1364 و 1365 ش. و نيز چاپ چهارم اين كتاب در سال 1377 ش. به وسيله انتشارات زائر انتشار يافت.
+
مرحوم علی‌اصغر فقیهی، سرانجام پس از تحمل چهار سال بیماری ناشی از عوارض مغزی، در مورخه ۱۳۸۲/۹/۲ ش. (۲۸ [[رمضان]] ۱۴۲۴ ق) در ۹۰ سالگی، بر اثر سکته قلبی دعوت حق را اجابت نمود و به سرای باقی شتافت. پیکرش توسط دوستان، شاگردان و جامعه فرهنگی [[قم]]، [[تشییع جنازه|تشییع]] و پس از مراسم نماز در صحن مطهر [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت معصومه]] سلام الله علیها در حجره‌ای که محل به خاکسپاری یار و همکارش شهید [[شهید مفتح|دکتر مفتح]] است به خاک سپرده شد.
 +
==منابع==
  
'''<I>3- ترجمه عهدنامه مالك اشتر:</I>'''
+
*حبیب‌الله سلمانی آرانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۹، صفحه ۵۹-۷۶.
  
عهدنامه مالك اشتر مهمترين نامه حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام است. استاد فقيهي در سال 1341 ش. براي استفاده دانشجويان رشته ادبيات، آن را ترجمه نمود. سپس متن و ترجمه با مقدمه و تعليقاتي مفيد در 31 صفحه رقعي چاپ و در اختيار عموم قرار گرفت. توضيح اين كه اين ترجمه زمينه و انديشه ترجمه تمامي كتاب شريف [[نهج البلاغه]] را فراهم آورد.
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:فقیهی (11).jpg|علی اصغر فقیهی در نوجوانی
 +
پرونده:فقیهی (22).jpg|علی اصغر فقیهی در جوانی
 +
پرونده:فقیهی (33).jpg|ایستاده جلو از راست: علی اکبر شهابی خراسانی، علی محسنی، حسین کریمان، محسن مفید، بهرام فره‌وشی، محمد صاحب نسق، مرتضی جوادی، سید غلامحسین آل یاسین و رضا جزی - ایستاده عقب از راست: اشراقی، احمد توکل، محمد ابوذری، موسی بهرامی، مصطفی شهرتاش و حمید بقایی: دبیران دبیرستان حکیم نظامی قم در تاریخ 5 اردیبهشت سال 29 شمسی
 +
پرونده:فقیهی (4).jpg|نشسته از راست: ناشناس، محمد غروی، رضا جزی، علی اصغر فقیهی، گویا، سید غلامحسین آل یاسین، [[شهید سید محمد حسینی بهشتی]]، ابوالفضل مصفا،  سید حسن سادات ناصری، اشراقی: دبیران دبیرستان حکیم نظامی قم
 +
پرونده:فقیهی (5).jpg|نشسته از راست: رضا جزی، حسین کریمان، علی اصغر فقیهی، تقی ثابتی، جواد حیدری، مشایخ فریدنی، نوروزی، بهاء الدین روانشاد و احمد جواد: کادر و دبیران دبیرستان حکیم نظامی قم
 +
پرونده:فقیهی (6).jpg|علی اصغر فقیهی
 +
پرونده:فقیهی (7).jpg|علی اصغر فقیهی در جمع دانش آموزان سابقش
 +
پرونده:فقیهی (8).jpeg|علی اصغر فقیهی
 +
</gallery>
  
'''<I>4- دستورهاي املا و انشاء:</I>'''
+
[[رده:علمای معاصر|فقیهی،علی اصغر]][[رده:تاریخ نویسان]][[رده:ادیبان]]
 
+
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]
كتاب ديگر استاد كه نيمي از آن اختصاص به قواعد املا و نيم ديگر حاوي نكاتي درباره روش و اصول نگاشتن است، به نام دستورهاي املا و انشاء، نخست در سال 1330 ش. چاپ و منتشر گرديد. پس از آن تا سال 1343 ش. در چند نوبت با تجديدنظر و اضافات توسط انتشارات اسماعيليان در قطع رقعي چاپ و عرضه شد.
 
 
 
'''<I>5- جغرافياي كشورهاي اسلامي و تاريخ اسلام:</I>'''
 
 
 
اين كتاب در ابتدا به صورت جزوه براي محصلان دوره متوسطه دبيرستان دين و دانش تدريس مي شد. سپس قسمتي از آن با مقدمه‌اي از آيت الله دكتر بهشتي در سال 1334 ش. در چاپخانه [[حكمت]] به صورت كتابي مستقل در دو بخش جغرافيا و تاريخ به چاپ رسيد و منتشر گرديد.
 
 
 
'''<I>6- ترجمه توحيد مفضل:</I>'''
 
 
 
اين كتاب با نام راه خداشناسي يا خلاصه [[توحيد]] مفضل، شامل ترجمه گفتار امام ششم، [[امام صادق]] علیه السلام به ضميمه مختصري از [[نبوت]]، [[عدل]]، [[امامت]] و [[معاد]]، به گونه‌اي همه فهم چاپ و در دسترس عموم قرار گرفت. در چاپ‌هاي بعد براي تفهيم بيشتر مطالب در جاي جاي كتاب از تصاوير مناسب نيز استفاده شد. اين اثر به زبان انگليسي نيز ترجمه شده است.
 
 
 
'''<I>7- سفرنامه حج:</I>'''
 
 
 
كتاب سفرنامه با نام «حج آن طور كه من رفتم» شامل گزارش 27 روزه از سفر پربركت تشرف به حج تمتع استاد فقيهي در سال 1345 ش. است كه وي پس از بازگشت، وقايع و رويدادهاي اين سفر را همراه با اعمال [[حج]] نگاشته است. انتشارات [[حكمت]] با اضافه نمودن بيش از 40 تصوير از اماكن متبركه [[مکه]] و [[مدینه]] به اين اثر، آن را در سال 1346 ش. در قطع رقعي به چاپ رساند.
 
 
 
'''<I>8- چگونگي فرمانروايي عضدالدوله ديلمي:</I>'''
 
 
 
استاد در سال 1347 ش. به تأليف اين كتاب كه از جهات مختلف به بررسي چگونگي فرمانروايي عضدالدوله پرداخته، دست زد. عضدالدوله از فرمانروايان معروف و متشخص اين سلسله و داراي درايت، تدبير، ادب و دانش وسيع بوده و در احياي شعائر مذهب شيعه اهتمام تمام داشته است. چاپ نخست اين كتاب در سال 1347 در 398 صفحه وزيري با فهرست اعلام، توسط انتشارات اسماعيليان چاپ و منتشر گرديد. و نيز چاپ بعدي آن با فهرست اعلام در قطع وزيري در سال 1373 ش. توسط نشر پرتو انجام شد.
 
 
 
'''<I>9- تاريخ مذهبي قم:</I>'''
 
 
 
اين كتاب همان بخش اول تاريخ جامع قم است، كه با نام تاريخ مذهبي قم توسط استاد فقيهي تأليف شده است. در اين كتاب به وضع مذهبي شهر [[قم]]، از هنگام فتح آن به دست مسلمانان، تا زمان حاضر پرداخته شده است. چاپ اول اين كتاب توسط انتشارات اسماعيليان در سال 1350 ش. انجام شد و چاپ دوم آن با تجديدنظر و اضافات به وسيله انتشارات زائر در قطع وزيري و در سال 1378 ش. منتشر گرديده است.
 
 
 
'''<I>10- آل بويه:</I>'''
 
 
 
اين كتاب كه داراي يك مقدمه و سه بخش و چندين فصل است و به اوضاع و احوال زمان آل بويه و نموداري از زندگي مردم آن عصر پرداخته در سال 1357 ش. به چاپ رسيده است. اثر مذكور چندين نوبت توسط ناشران مختلف داخل كشور چاپ و منتشر شده و يك نوبت در بيروت به زبان عربي ترجمه و چاپ گرديده است.
 
 
 
'''<I>11- ترجمه نهج البلاغه:</I>'''
 
 
 
اين اثر كه با نام كتاب شريف [[نهج البلاغه]] همراه با شرح شيخ محمد عبده، توسط استاد ترجمه شده، در ميان ديگر آثارش جلوه ويژه اي دارد. در مقدمه اين اثر كه بالغ بر 50 صفحه است، روش كار مؤلف همراه با اطلاعات ارزنده و نكات مفيد آورده شده. ترجمه اين كتاب 7 سال (1361-1368 ش) به طول انجاميده و ترجمه متن عربي آن به فارسي چنان با دقت صورت گرفته كه مي توان آن را كلمه به كلمه و جمله به جمله با ترجمه فارسي آن تطبيق و مقابله كرد.
 
 
 
چاپ اول آن با قطع وزيري در سال 1374 ش. توسط انتشارات صبا انجام پذيرفته و در سال‌هاي بعد چندين نوبت تجديد چاپ گرديده است.
 
 
 
'''<I>12- سفرنامه آفريقا:</I>'''
 
 
 
استاد فقيهي علاقه وافري به سير و سفر داشت. نخستين سفر خارج از كشور وي مربوط به [[حج]] تمتع بوده و پس از آن در سال 1352 ش. مسافرت‌هاي متعددي به اروپا، آفريقا، خاوردور، استراليا و چند كشور عربي نموده است. از آن جا كه قاره آفريقا غني ترين قاره جهان است استاد خاطرات اين سفر را كه حاوي تحقيقي جامع پيرامون آن قاره و آداب و سنن اجتماعي، آثار و شگفتي هاي آنجاست، در اين مجموعه گردآورده است. انتشارات زائر در سال 1379 ش. براي نخستين بار، اين كتاب را در 311 صفحه وزيري چاپ و منتشر ساخت.
 
 
 
'''<I>13- دستور زبان فارسي:</I>'''
 
 
 
چاپ اول اين كتاب در سال 1346 ش. و چاپ دوم آن در سال 1349. با تجديد نظر كامل در 199 صفحه رقعي توسط انتشارات اسماعيليان در چاپخانه [[حكمت]] قم صورت گرفته است.
 
 
 
'''<I>14- محمد رسول الله صلی الله علیه و آله (ترجمه):</I>'''
 
 
 
اصل اين كتاب تأليف احمد تيموربك مصري است كه توسط استاد، به فارسي ترجمه گرديده ولي از چاپ و نشر آن خبري در دست نيست.
 
 
 
'''<I>15- دست نوشته هايي پيرامون خاطرات سفر به عتبات.</I>'''
 
 
 
'''<I>16- فغان دل، مقدمه چندين صحفه اي بر ديوان شعر شرر بيگدلي.</I>'''
 
 
 
'''<I>17- دست نوشته هزار لغت، مخصوص لهجه قمي.</I>'''
 
 
 
'''<I>18- قم در مسير تاريخ كه به صورت سلسله مقالات در فصلنامه نامه قم چاپ شده است.</I>'''
 
 
 
'''<I>19- بني اميه در تاريخ:</I>'''
 
 
 
اين مقاله استاد در مجموعه مقالات كنگره [[شيخ مفيد]]، در سال 1413 ق/1372 ش در 56 سفحه و در قطع وزيري چاپ گرديده است. استاد فقيهي شاگردان و دست پروردگان علمي و معنوي فراواني داشتند كه غالب آنان در سطوح عالي دانشگاه‌ها و مديريت‌هاي اجرايي كشور به فعاليت مي پردازند.
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
سرانجام اين دانشور فروتن پس از تحمل چهار سال بيماري ناشي از عوارض مغزي، در مورخه 1382/9/2 ش. مطابق با 28 [[رمضان]] 1424 ق. در 90 سالگي، بر اثر سكته قلبي دعوت [[حق]] را اجابت نمود و بسراي باقي شتافت.
 
 
 
پيكر پاكش توسط دوستان، شاگردان و جامعه فرهنگي [[قم]]، تشييع و پس از مراسم نماز در صحن مطهر كريمه [[اهل بيت]] سلام الله علیها در حجره‌اي كه محل به خاكسپاري يار و همكارش استاد شهيد دكتر مفتح است به خاك سپرده شد. اديب و شاعر توانا آقاي شهاب تشكري آراني قطعه‌اي را كه در آن به ماده تاريخ فوت شادروان استاد فقيهي اشاره شده، چنين سروده است:
 
 
 
دريغا كز ميان جمع ياران × اديبي نكته دان و با صفا رفت
 
 
 
گلي بود و به بستان بلاغت × شكفت و همره باد صبا رفت
 
 
 
به ظلمت‌ها بسي ره جُست و آخر × به سوي چشمه آب بقا رفت
 
 
 
«شهاب» اين وقعه بشنيد و سخن چون × ز سال شمسي اين ماجرا رفت
 
 
 
ميان كلك را بگرفته بنوشت × «فقيهي سوي فردوس علا رفت»
 
 
 
منابع و مآخذ
 
 
 
(1). كيهان فرهنگي، شهريور ماه 1365، ش 6، ص 1004.
 
 
 
(2) و (3) و (4). همان.
 
 
 
(*). ارج نامه فقيهي، به كوشش محمد قنبري، سال 1380.
 
 
 
(*). قم نامه، ارشاد اسلامي قم، ش 15-16.
 
 
 
(*). كتاب هفته، ش 151، ص 16.
 
 
 
(*). مصاحبه هاي شخصي نويسنده.
 
 
 
===منبع===
 
 
 
حبيب الله سلماني آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 59-76
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۳

استاد علی اصغر فقیهی (۱۲۹۲ - ۱۳۸۲ ش)، مورخ، مترجم، ادیب و محقق معاصر و از تحصیل‌کرده‌های حوزه علمیه قم و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران بود. وی در ضمن تحصیل و تدریس، با عده‌ای از استادان و بزرگانی از حوزه و دانشگاه مانند شهید بهشتی و شهید مفتح حشر و نشر داشت و نیز شاگردان بسیاری را در زمینه‌های مختلف تربیت کرد. از استاد فقیهی، کتابها و مقالاتی به صورت تألیف و ترجمه، مانند «تاریخ و عقاید وهابیان» و ترجمه «نهج البلاغه» بجا مانده است.

۲۲۰px
نام کامل علی اصغر فقیهی
زادروز ۱۲۹۲ شمسی
زادگاه قم
وفات ۱۳۸۲ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

Line.png

اساتید

امام خمینی، آیت الله مرعشی نجفی، محمدمهدی الهی قمشه‌ای، سید محمدتقی خوانساری، بدیع‌الزمان فروزانفر،...


آثار

تاریخ و عقاید وهابیان، ترجمه نهج البلاغه، تاریخ مذهبی قم، دستورهای املا و انشاء، دستور زبان فارسی،...


ولادت و خاندان

علی‌اصغر فقیهی، در روز ۱۲ دی ماه ۱۲۹۲ ش. (برابر با سال ۱۳۳۶ ق) در شهر قم و در خانواده‌ای روحانی و اهل علم متولد گردید. پدرش آقا شیخ ابوالحسن فقیهی متوفای ۱۳۵۹ ق. و جدّ وی آخوند ملا محمد تا چند پشت در سلک روحانیت بودند و به زهد و تقوا شهرت داشتند.

شیخ ابوالحسن و برادرش شیخ احمد از مدرسان دروس سطح و فضلای حوزه علمیه قم و از شاگردان آیات عظام شیخ عبدالکریم حایری متوفای ۱۳۵۵ ق، شیخ محمد فیض قمی متوفای ۱۳۷۰ ق، و سیدابوالحسن اصفهانی متوفای ۱۳۶۵ ق بودند. این دو عالم بزرگوار در مدرسه «جهانگیرخان» دروس حوزوی را تدریس می کردند و در ایام تبلیغ برای وعظ و ارشاد مردم به روستاهای قم می‌رفتند.

تحصیل و استادان

علی‌اصغر در پنج سالگی به مکتب خانه محله‌اش که توسط تنها خانم باسواد آن محله اداره می شد، رفت. وی الفبا را با سبک مکتب‌خانه‌ای، همراه با پاره‌ای از مسائل دینی در خور فهم آن سن و سال مثل: اذان، اقامه و نماز آموخت. او سپس قرآن را که به طور معمول از آخرین سوره‌های جزء سی ام تدریس می شد، فراگرفت. وی بعد از آن، بقیه قرآن و برخی متون فارسی، از قبیل گلستان سعدی و بعضی نامه‌هایی را که توسط منشیان قدیمی تحریر شده بود و در مکتب‌خانه‌ها تدریس می شد، آموخت. علی‌اصغر در ده سالگی به مدرسه «جهانگیرخان» که در نزدیکی منزلشان بود و پدر و عمویش نیز در آن مدرسه تدریس می کردند، رفت. وی نصاب الصبیان و جامع المقدمات را نزد پدرش به طور کامل خواند.

آقای فقیهی فراگیری کتاب های شرح سیوطی، شروح جامی، کافیه، شافیه، رضی و تمام کتاب مغنی را به خوبی پشت سرگذاشت. وی با شروع منطق، حاشیه ملاعبدالله و بعد از آن شرح شمسیه و شرح مطالع را خواند و سپس «المطوّل» تفتازانی در علم معانی و بیان را به طور کامل آموخت و به سراغ مقدمات اصول و فقه رفت. او اولین کتاب اصول، یعنی معالم الاصول را که جزء برنامه های درسی آن روز بود همراه شرایع که در موضوع فقه نوشته شده، خواند و شرح لمعه، قوانین الاصول و دو کتاب بعد از آن ها یعنی رسائل و مکاسب شیخ مرتضی انصاری را تمام کرد و با خواندن دو جلد کفایة الاصول آخوند خراسانی دوره سطح را نزد استادان و فضلای آن وقت حوزه مانند: شیخ عبدالحسین قمی، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، فیض قمی، گلپایگانی، امام خمینی و... به پایان برد. او پس از اتمام این دوره، برای مدتی از درس خارج فقه آیت الله سید محمدتقی خوانساری بهره برد.

پس از تأسیس دانشکده معقول و منقول در دانشگاه تهران و شرایط و جو عمومی حاکم بر حوزه و دیدگاه روحانیت نسبت به دانشگاه ها، آقای فقیهی که ۱۹ سال داشت تصمیم گرفت از تحصیلات دانشگاهی نیز بهره مند شود. او در سال ۱۳۱۵ ش. در دانشکده یاد شده که دارای سه رشته تحصیلی در علوم معقول، منقول و ادبیات بود، در رشته ادبیات ثبت نام کرد. او پس از پشت سرگذاشتن امتحانات ورودی تحصیلات خود را در آن دانشکده شروع نمود. از آنجا که وضع مادی پدر برای تأمین هزینه‌های تحصیلی مساعد نبود، او در دفترخانه ای که مقابل بازار بزرگ تهران قرار داشت مشغول بکار شد.

از استادان مشهور آقای فقیهی در این مقطع تحصیلی می توان از آقایان: میرزا محمود شهابی، بدیع الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب، مهدی الهی قمشه ای، محسن هشترودی و... نام برد که در این دانشکده، ادبیات فارسی و عربی، علوم تجربی، ریاضیات، تاریخ ادبیات، فلسفه و... را تدریس می کردند.

آقای فقیهی در شهریور ماه سال ۱۳۱۹ ش. تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانید. او رساله پایانی اش را در موضوع تأثیر ایرانیان در بسط تمدن اسلامی نوشت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات گردید.

تدریس

آقای فقیهی در آبان ۱۳۱۹ ش. به عنوان دبیر، به قم بازگشت. وی با معرفی خود به اداره فرهنگ قم، حکم رسمی خود را برای تدریس در دبیرستان حکیم نظامی دریافت کرد و در این دبیرستان به تدریس درس های عربی، فارسی، تاریخ و جغرافیا پرداخت. استاد فقیهی پس از سال ها تدریس و کسب تجربیات آموزشی، از سوی دبیران و همکارانش در آن دبیرستان، برای پذیرفتن مسؤولیت اداره دبیرستان پیشنهاد شد.

استاد از خاطرات دوران مدیریت خود چنین نقل می کند: «در آن موقع که بنده مسئولیت دبیرستان را به عهده داشتم، مرحوم آیت الله بروجردی به اداره فرهنگ آن روز دستور دادند که در دبیرستان - این مدرسه تنها دبیرستان کامل قم بود - هفته ای یک بار جلسه وعظ تشکیل شود و واعظی برای دانش آموزان سخنرانی کند. همچنین مسجدی هم برای آن ها در نظر گرفته شود که در آن جا نماز بخوانند. اداره فرهنگ قم دستور ایشان را به من ابلاغ کرد و من هم که خیلی مشتاق این کار بودم از فرصت استفاده کردم و گفتم: حال که قرار است چنین کاری صورت بگیرد، باید از مهمترین و معروف ترین واعظ شهر؛ بلکه ایران، برای سخنرانی دعوت کنیم تا اولین جلسه آن باشکوه زیادی برگزار شود و بچه‌ها برای آن اهمیت قائل شوند. معروف‌ترین واعظ شهر در آن ایام مرحوم آقا میرزا محمدتقی اشراقی بود که مردی فوق العاده باهوش و خوش حافظه بود... ایشان به مدرسه آمدند و حدود یک ساعت و نیم صحبت می کردند و بچه‌ها هم با دقت به آن گوش می دادند و بعد از سخنرانی هم به سؤالات دانش آموزان پاسخ گفتند و از آن پس این جلسات ادامه پیدا کرد....».

استاد فقیهی بیش از سی سال (۱۳۱۹ تا ۱۳۵۰ ش) در قم به تدریس پرداخت. او علاوه بر دبیرستان حکیم نظامی در دبیرستان های اوحدی، صدر اوحدی، دخترانه پنبه چی و دین و دانش نیز تدریس می کرد. وی در سال ۱۳۵۰ ش. تقاضای بازنشستگی نمود و پس از آن به تهران مهاجرت کرد. و تا سال ۱۳۵۸ ش. در دبیرستان های علوی و نیکان مشغول تدریس بود و بعد از آن نیز به قم بازگشت. استاد فقیهی از خاطرات دوران همکاری خود با شهید بهشتی در دبیرستان دین و دانش قم و مدرسه علوی تهران چنین می گوید:

«در سال ۱۳۳۰ ش. شهید دکتر بهشتی به قم آمدند. آن موقع ایشان زبان انگلیسی می دانستند و تدریس می کردند. یک بار مرحوم حاج آقا مرتضی حائری از آقای بهشتی و آقای جزی که دبیر ریاضیات بود و آقای جوادی و بنده دعوت کردند و ما به منزل ایشان رفتیم. در آن جا (آقای حایری) فرمودند: من در نظر دارم مدرسه ای تأسیس کنم که علاوه بر برنامه فرهنگی، برنامه دینی هم - به طور صحیح، نه آن طور که در مدارس معمول است - داشته باشد و موادّی از جمله، تاریخ اسلام، جغرافیای کشورهای اسلامی و فقه و آشنایی با قرآن به طور صحیح در آن تدریس شود. مدتی در این باره مشورت کردیم و سرانجام طرح آن تهیه شد و همه افراد حاضر، به اتفاق، نظر دادند که آقای بهشتی مناسب‌ ترین فرد برای مدیریت آن هستند. در تمام مدتی که ایشان در قم بودند، ما با ایشان معاشر و همسایه بودیم و رفت و آمد داشتیم و در مدرسه دین و دانش هم همکار بودیم...».

استاد فقیهی شاگردان و دست پروردگان علمی و معنوی فراوانی داشتند که غالب آنان در سطوح عالی دانشگاه‌ها و مدیریت‌های اجرایی کشور به فعالیت می پردازند.

آثار و تألیفات

برخی از تألیفات استاد فقیهی عبارتند از:

۱- تاریخ و عقاید وهابیان: این کتاب نخستین اثر استاد فقیهی است که ابتدا به صورت سلسله مقالات در نشریه استوار قم به چاپ می رسید. سپس این مقالات به صورت کتابی در ۶۸ صفحه رقعی، توسط کتاب فروشی کتابچی با مقدمه آیت الله نجفی مرعشی در سال ۱۳۲۳ ش. چاپ و منتشر گردید. استاد درباره انگیزه تألیف این کتاب، چنین می نگارد: «انگیزه من برای نوشتن این کتاب حادثه گردن زدن یک جوان شیعه ایرانی به نام حاج ابوطالب یزدی در مکه بود. این واقعه در سال ۱۳۲۲ ش. ۱۳۶۳ ق. توسط طرفداران فرقه وهابیت انجام شد». در بخش پایانی این کتاب، نویسنده اظهار امیدواری کرده که در کتابی که در دست تألیف دارد، بیشتر و بهتر بتواند تاریخ و عقاید این فرقه را بررسی کند.

۲- وهابیان: در این اثر همان طور که مؤلف وعده داده بود؛ به بررسی و تحقیق درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابیت پرداخته است.

۳- ترجمه عهدنامه مالک اشتر: عهدنامه مالک اشتر مهمترین نامه حضرت امیرالمومنین علیه السلام است. استاد فقیهی در سال ۱۳۴۱ ش. برای استفاده دانشجویان رشته ادبیات، آن را ترجمه نمود. سپس متن و ترجمه با مقدمه و تعلیقاتی مفید در ۳۱ صفحه رقعی چاپ و در اختیار عموم قرار گرفت. توضیح این که این ترجمه زمینه و اندیشه ترجمه تمامی کتاب شریف نهج البلاغه را فراهم آورد.

۴- دستورهای املا و انشاء: کتاب دیگر استاد که نیمی از آن اختصاص به قواعد املا و نیم دیگر حاوی نکاتی درباره روش و اصول نگاشتن است، به نام دستورهای املا و انشاء، نخست در سال ۱۳۳۰ ش. چاپ و منتشر گردید.

۵- جغرافیای کشورهای اسلامی و تاریخ اسلام: این کتاب در ابتدا به صورت جزوه برای محصلان دوره متوسطه دبیرستان دین و دانش تدریس می شد. سپس قسمتی از آن با مقدمه‌ای از آیت الله دکتر بهشتی در سال ۱۳۳۴ ش. در چاپخانه حکمت به صورت کتابی مستقل در دو بخش جغرافیا و تاریخ به چاپ رسید و منتشر گردید.

۶- ترجمه توحید مفضل: این کتاب با نام راه خداشناسی یا خلاصه توحید مفضل، شامل ترجمه گفتار امام صادق علیه السلام به ضمیمه مختصری از نبوت، عدل، امامت و معاد، به گونه‌ای همه فهم چاپ و در دسترس عموم قرار گرفت. در چاپ‌های بعد برای تفهیم بیشتر مطالب در جای جای کتاب از تصاویر مناسب نیز استفاده شد. این اثر به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است.

۷- سفرنامه حج: کتاب سفرنامه با نام «حج آن طور که من رفتم» شامل گزارش ۲۷ روزه از سفر پربرکت تشرف به حج تمتع استاد فقیهی در سال ۱۳۴۵ ش. است که وی پس از بازگشت، وقایع و رویدادهای این سفر را همراه با اعمال حج نگاشته است.

۸- چگونگی فرمانروایی عضدالدوله دیلمی: استاد در سال ۱۳۴۷ ش. به تألیف این کتاب که از جهات مختلف به بررسی چگونگی فرمانروایی عضدالدوله پرداخته، دست زد. عضدالدوله از فرمانروایان معروف و متشخص این سلسله و دارای درایت، تدبیر، ادب و دانش وسیع بوده و در احیای شعائر مذهب شیعه اهتمام تمام داشته است.

۹- تاریخ مذهبی قم: این کتاب همان بخش اول تاریخ جامع قم است، که با نام تاریخ مذهبی قم توسط استاد فقیهی تألیف شده است. در این کتاب به وضع مذهبی شهر قم، از هنگام فتح آن به دست مسلمانان، تا زمان حاضر پرداخته شده است.

تاریخ آل بویه - از آثار استاد فقیهی

۱۰- تاریخ آل بویه: این کتاب که دارای یک مقدمه و سه بخش و چندین فصل است و به اوضاع و احوال زمان آل بویه و نموداری از زندگی مردم آن عصر پرداخته در سال ۱۳۵۷ ش. به چاپ رسیده است. اثر مذکور چندین نوبت توسط ناشران مختلف داخل کشور چاپ و منتشر شده و یک نوبت در بیروت به زبان عربی ترجمه و چاپ گردیده است.

۱۱- ترجمه نهج البلاغه: این اثر که با نام کتاب شریف نهج البلاغه همراه با شرح شیخ محمد عبده، توسط استاد ترجمه شده، در میان دیگر آثارش جلوه ویژه ای دارد. در مقدمه این اثر که بالغ بر ۵۰ صفحه است، روش کار مؤلف همراه با اطلاعات ارزنده و نکات مفید آورده شده. ترجمه این کتاب ۷ سال (۱۳۶۱-۱۳۶۸ ش) به طول انجامیده و ترجمه متن عربی آن به فارسی چنان با دقت صورت گرفته که می توان آن را کلمه به کلمه و جمله به جمله با ترجمه فارسی آن تطبیق و مقابله کرد.

۱۲- سفرنامه آفریقا: استاد فقیهی علاقه وافری به سیر و سفر داشت. نخستین سفر خارج از کشور وی مربوط به حج تمتع بوده و پس از آن در سال ۱۳۵۲ ش. مسافرت‌های متعددی به اروپا، آفریقا، خاوردور، استرالیا و چند کشور عربی نموده است. از آن جا که قاره آفریقا غنی ترین قاره جهان است استاد خاطرات این سفر را که حاوی تحقیقی جامع پیرامون آن قاره و آداب و سنن اجتماعی، آثار و شگفتی های آنجاست، در این مجموعه گردآورده است.

۱۳- دستور زبان فارسی: چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۴۶ ش. و چاپ دوم آن در سال ۱۳۴۹. با تجدید نظر کامل در ۱۹۹ صفحه رقعی توسط انتشارات اسماعیلیان در چاپخانه حکمت قم صورت گرفته است.

۱۴- محمد رسول الله صلی الله علیه و آله (ترجمه): اصل این کتاب تألیف احمد تیموربک مصری است که توسط استاد، به فارسی ترجمه گردیده ولی از چاپ و نشر آن خبری در دست نیست.

۱۵- دست نوشته هایی پیرامون خاطرات سفر به عتبات.

۱۶- فغان دل: مقدمه چندین صحفه ای بر دیوان شعر شرر بیگدلی.

۱۷- دست نوشته هزار لغت، مخصوص لهجه قمی.

۱۸- قم در مسیر تاریخ: که به صورت سلسله مقالات در فصلنامه نامه قم چاپ شده است.

۱۹- بنی امیه در تاریخ: این مقاله استاد در مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، در سال ۱۴۱۳ ق/۱۳۷۲ ش در ۵۶ سفحه و در قطع وزیری چاپ گردیده است.

همچنین از استاد فقیهی، کتابخانه‌ای با حدود ۵۰۰۰ جلد کتاب فارسی و عربی که غالب آن ها از منابع و مآخذ معتبرند باقی مانده که آن مرحوم وصیت نمود تا به شکل مطلوبی مورد استفاده همگان قرار گیرد.

ویژگی‌های اخلاقی

از جهت این که آثار پژوهشی و تحقیقی ایشان زمینه همکاری و آشنایی بسیاری را با وی فراهم آورده بود، مناسب است که به برخی از آرا و نظراتی که در مورد استاد از سوی بستگان، دوستان و استادانش ابراز شده، پرداخته شود.

آقای حاج عباس فقیهی برادر کوچکتر استاد، می گوید: «مرحوم آقای فقیهی انسانی بسیار مودب بود، به صله ارحام اهمیت زیاد می داد و در رفت و آمدهایی که ما و سایر بستگان با او داشتیم به کوچک و بزرگ فامیل احترام می گذاشت. و نسبت به آن دسته از فامیل که از نظر معیشتی در حد متوسط یا پایین‌تر بودند، بیشتر عنایت داشت. در میان خویش و قوم، به کودکان و نوجوانان بسیار اظهار علاقه می کرد و هنگامی که آنان وارد مجلس خانوادگی می شدند، تمام قد جلوی آنان برمی‌خاست و احترام می نمود. گاهی با آنان شوخی و مزاح های مناسب می کرد و گاهی با طرح سؤالات و مطالب طنز و معماگونه، باب گفتگو را با آنان می گشود و جایزه‌اش به بچه‌ها گفتن صدآفرین و هزارآفرین بود. وی به بزرگترها و پدران و مادران فامیل سفارش می کرد که برای تربیت دینی و یادگرفتن آداب اجتماعی فرزندان، سعی و اهتمام داشته باشند. او در جلسه قرائت قرآن هفتگی که هنوز هم بین فامیل و اهالی محل برقرار است برای حاضران کلمات قصار و برخی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه را ترجمه و شرح می کرد».

آقای عباس رامین یکی از دوستان قدیمی و از بستگان استاد فقیهی که تا پایان عمر با او معاشرت و ارتباط داشت چنین تعریف می کند: «در تمام دوران رفاقت و معاشرتمان با استاد فقیهی، هرگز حرف یا کلمه ای زشت و زننده نشنیدم. بسیار صبور بود و در مقابل پیش آمدهای سخت و ناملایم که برایش پیش می آمد، تحمل داشت و هیچگاه زبان به ناراحتی و گله نمی گشود. مهمان های خود را، هر کس که بود خودش بدرقه می کرد و به مهمانی هم که می رفت، از هر گونه تکلف و زحمت و تعارفات بیهوده و بی جهت برای میزبان خودی و غیرخودی پرهیز می نمود. دوست داشت که مطلبی را از او سؤال کند و در موقع پاسخ دادن، متناسب با درک و فهم سؤال کننده به طور کامل و جامع جواب می داد. او در اعیاد ملی و مذهبی در خانه می نشست و فرهنگیان همکار، استادان و شاگردان و فامیل به دیدنش می‌آمدند. نیز برخی از استادان معروف دانشگاه، مثل: دکتر معینی، دکتر شهیدی و... هرگاه به قم می آمدند، با استاد ملاقات می کردند».

آیت الله جعفر سبحانی از استادان بزرگ حوزه درباره استاد فقیهی می گوید: «سابقه آشنایی این جانب با استاد فقیهی از سال ۱۳۳۷ ش. است. در آن سال ها می خواستیم در مجله مکتب اسلام، راجع به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و جغرافیای عربستان و سایر کشورهای اسلامی مقالاتی بنویسیم. ما به دنبال متنی به زبان فارسی، درباره موضوعات فوق می گشتیم که پس از بررسی، از نوشته‌های ایشان استفاده کردیم. نیز برای نوشتن رساله عملیه به زبان فارسی در زمان آیت الله العظمی بروجردی، مرحوم آقای کرباسچیان، آقای فقیهی را که از نظر ادبیات قوی بودند پیشنهاد کردند. استاد فقیهی این کار را قبول کرد به شرطی که نام ایشان در میان نباشد. از ویژگی‌های اخلاقی ایشان این که او مرد دانش و سکوت بود و از خصیصه‌های مردان خودساخته این است که هرگز خودنمایی نمی کنند. وقتی از او سؤالی می شد، جواب می داد و اطلاعات در او موج می زد. او شیفته علم و قلم بود. توان علمی ایشان در تاریخ به خصوص تاریخ ایران، در دوران آل بویه و صفویه و تاریخ قم بسیار بالا و از نظر قلم و ادبیات فارسی بسیار قوی بود. آثار علمی او هم عفت قلم دارد و هم مطالب یاد شده با ذکر مدرک و مصدر است».

آیت الله علی کریمی جهرمی از استادان و فضلای حوزه که سالها با استاد ارتباط داشت می گوید: «آقای فقیهی دانشمندی بارع و مهذب و بافضیلت بود. شاخصه این دانشمند بزرگوار یکی جنبه تحقیق و پژوهشگری او بود. وی مطالب مورد نظرش را با شوق فراوان دنبال می کرد و به مطالب سطحی یا مسموعات بی مستند دلخوش نمی کرد. روح تشنه او همواره ردیاب علم و تحقیق و نوع نوشته‌ها و آثار قلمی او از این دو خصیصه برخوردار بود. شاخصه دیگر آن مرد دانشمند، وقار و وزانت او بود. در طول چند دهه آشنایی، یک بار سخنی از او نشنیدم که به دنبال آن گفته شود این حرف چه بود یا این سخن شایسته وی نبود. ادب و انسانیت در سخن گفتن وی موج می زد و به حق، مصداق آیه شریفه «قولوا للنّاس حُسنا» بود. از ستوده‌ترین صفات و مزایای او تواضع عالمانه وی بود. او با آن که در لباس روحانیت نبود و نشیندم نزد معلم اخلاقی برای این هدف نشسته و زانو زده باشد؛ از اخلاق فاضله‌ای برخوردار بود و با وجود مراتب فضل و کمال و آثار خوب قلمی متعدد، هرگز من و ما نمی کرد و آن قدر بی تکلف و ساده زیست و بی ادعا بود که انسان را به شگفتی وامی داشت».

وفات

مرحوم علی‌اصغر فقیهی، سرانجام پس از تحمل چهار سال بیماری ناشی از عوارض مغزی، در مورخه ۱۳۸۲/۹/۲ ش. (۲۸ رمضان ۱۴۲۴ ق) در ۹۰ سالگی، بر اثر سکته قلبی دعوت حق را اجابت نمود و به سرای باقی شتافت. پیکرش توسط دوستان، شاگردان و جامعه فرهنگی قم، تشییع و پس از مراسم نماز در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها در حجره‌ای که محل به خاکسپاری یار و همکارش شهید دکتر مفتح است به خاک سپرده شد.

منابع

آرشیو عکس و تصویر