حدیث لاضرر‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ حديث لاضرر‌ را به حدیث لاضرر‌ منتقل کرد)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{ضعیف}}
+
{{خوب}}
 +
به [[حدیث]] «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فى الاسلام»<ref name=":۰"> وسائل الشیعة، ۲۶/۱۴.</ref> یا «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ عَلىَ المُؤمِن»<ref> وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲.</ref> که از [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] (صلى الله علیه و آله) نقل شده، «حدیث لاضرر» اطلاق مى‌گردد. این حدیث به عنوان یکی از مستندات «[[قاعده لاضرر]]» در [[فقه]] مورد استفاده قرار گرفته<ref> ن.گ:رسائل فقهیة (شیخ انصارى)/ ۱۰۹-۱۱۱؛ القواعد الفقهیة (بجنوردى) ۱/ ۲۱۱-۲۱۳.</ref> و در مورد آن دیدگاه‌هاى مختلفى مطرح شده است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۲۶۹‌.</ref>
 +
==مفهوم‌شناسی حدیث لاضرر==
  
به حدیث «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فى الاسلام»<ref> وسائل الشیعة، 26/14.</ref> یا «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ عَلىَ المُؤمِن»<ref> 18/32.</ref> كه از رسول اكرم صلى الله علیه و آله نقل شده، حدیث لاضرر اطلاق مى‌گردد. این حدیث بدون قید «فى الاسلام» یا «عَلَى المُؤمِن» نیز نقل شده است.<ref> 32 و 25/400.</ref>
+
فهم دقیق این روایت وابسته به فهم دو کلمه "ضرر" و "ضرار" و همچنین دلالت کلمه "لا" در حدیث است:
  
در مفاد آن كه‌ در كلمات فقها تحت عنوان قاعده لاضرر بحث شده<ref> رسائل فقهیة (شیخ انصارى)/ 109-111؛ القواعد الفقهیة (بجنوردى) 1/ 211-213.</ref> دیدگاه‌هاى مختلفى مطرح است.
+
===معنای ضرر===
 +
«ضرر» یعنی نقصانی که در چیزی وارد می‌شود.<ref>زمخشری، ابوالقاسم،  الفائق فی غریب الحدیث‌، ج ۲، ص ۱۷۳، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ ق.</ref> یا در جایی دیگر ضرر به معنای ضد نفع تعریف شده است، و این که در روایت آمده: «لا ضرر...»؛ یعنی انسان ضرری به برادرش وارد نمی‌کند تا موجب نقصان او در چیزی شود.<ref>ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر‌، ج ۳، ص ۸۱، قم، مؤسسه اسماعیلیان.</ref>
  
==تعریف==
+
===معنای ضرار===
 +
این کلمه داراى معانى مختلفى است. «ضِرار» بر وزن «فِعال» مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینى می‌کند. پس «ضرار» که مصدر باب مفاعله است مبیّن امکان ورود ضرر بر دو جانب و طرفین است، بر خلاف «ضرر» که همیشه از یک طرف علیه طرف دیگر وارد می‌شود. با توجه به قید طرفینى بودن، براى «ضرار» معانى مختلفى ارایه شده است:
  
یکى از مشهورترین قواعدى که در بیشتر ابواب فقه - چه در عبادات و چه در معاملات - بدان استناد می‌شود، قاعده «لا ضرر»<ref>مصطفوی، سید محمد کاظم، القواعد، ص 243، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1421ق؛ محقق داماد، سید مصطفی، ج1، ص 131، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامى‌، 1406ق؛ جعفری، محمد تقی، منابع فقه، ص 112، بی‌جا، بی‌تا.</ref> است. اهمیت قاعده مذکور تا آن‌جا است که از گذشته دور، بسیارى از فقها رساله مستقلى را بدان اختصاص داده‌اند.
+
۱. مجازات بر ضررى است که از جانب دیگرى به انسان می‌رسد.
  
==مفهوم‌شناسی قاعده «لا ضرر»==
+
۲. ضرر رساندن متقابل دو نفر است به یکدیگر.
  
قاعده «لا ضَرر و لا ضرار»؛ برگرفته از حدیثی از پیامبر اسلام(ص) است. برای درک بهتر مراد از این روایت ابتدا باید معنای مفردات آن معلوم باشد.
+
۳. ضرر در مواردى است که شخصى به دیگرى ضرر می‌رساند تا خودش منتفع گردد.
الف. «ضرر»: یعنی نقصانی که در چیزی وارد می‌شود.<ref>زمخشری، ابوالقاسم،  الفائق فی غریب الحدیث‌، ج 2، ص 173، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1417 ق.</ref> یا در جایی دیگر ضرر به معنای ضد نفع تعریف شده است، و این که در روایت آمده: «لا ضرر...»؛ یعنی انسان ضرری به برادرش وارد نمی‌کند تا موجب نقصان او در چیزی شود.<ref>ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر‌، ج 3، ص 81، قم، مؤسسه اسماعیلیان.</ref>
 
  
ب. «ضرار»: این کلمه؛ داراى معانى مختلفى است. «ضِرار» بر وزن «فِعال» مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینى می‌کند. پس «ضرار» که مصدر باب مفاعله است مبیّن امکان ورود ضرر بر دو جانب و طرفین است، بر خلاف «ضرر» که همیشه از یک طرف علیه طرف دیگر وارد می‌شود. با توجه به قید طرفینى بودن، براى «ضرار» معانى مختلفى ارایه شده است:
+
۴. ضرار در‌ موردى است که با ضرر رسانیدن به دیگرى، نفعى عاید شخص نشود.<ref>ر.ک: همان، ص ۸۲.</ref> بنا بر این دیدگاه؛ ضرر و ضرار داراى معناى واحد هستند.
  
1. مجازات بر ضررى است که از جانب دیگرى به انسان می‌رسد.
+
[[امام خمینی|امام خمینى]] در کتاب «الرسائل»،<ref>امام خمینی، سید روح الله، الرسائل، ج ۱، ص ۳۳، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.</ref> فرق بین ضرر و ضرار را چنین بیان کرده است:
2. ضرر رساندن متقابل دو نفر است به یکدیگر.
+
غالب استعمالات ضرر و مشتقات آن، مالى یا نفسى است، ولى کاربرد ضرار و مشتقاتش در تضییق، اهمال، حَرَج، سختى و دشواری، شایع و رایج است. پس ضرار به معناى اخیر غلبه دارد. در [[قرآن|قرآن مجید]] هم هر جا کلمه ضرر استعمال شده به معناى ضرر مالى و جانى آمده است؛ ولى هر جا کلمه ضرار آمده به معناى تضییق و ایصال حرج است؛ مانند [[آیه]] شریفه «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا»<ref>بقره، ۲۳۳.</ref> و آیه نازل شده در خصوص [[مسجد ضرار]]. در این آیه، ضرار معناى نفسى یا مالى نمی‌دهد؛ منافقان قصد نداشتند مالى را تلف کنند یا صدمه بدنى به کسى بزنند، بلکه فقط می‌خواستند عقاید مسلمانان را مشوّش سازند و آنها را به تفرقه و نفاق روحى گرفتار کنند.
3. ضرر در مواردى است که شخصى به دیگرى ضرر می‌رساند تا خودش منتفع گردد.
 
4. ضرار در‌ موردى است که با ضرر رسانیدن به دیگرى، نفعى عاید شخص نشود.<ref>ر.ک: همان، ص 82.</ref> بنا بر این دیدگاه؛ ضرر و ضرار داراى معناى واحد هستند.
 
  
===نظر امام خمینی(ره)درباره حدیث لا ضرر===
+
بالأخره بررسى موارد استعمال واژه‌هاى ضرر و ضرار در منابع اسلامى نشان می‌دهد که «ضرر» شامل کلیه خسارت‌ها و زیان‌هاى وارد بر دیگرى است، ولى «ضرار» مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر می‌شود.<ref> قواعد فقه، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>
  
امام خمینى در کتاب «الرسائل»،<ref>امام خمینی، سید روح الله، الرسائل، ج ص 33، قم، اسماعیلیان، 1410ق.</ref> فرق بین ضرر و ضرار را چنین بیان کرده است:
+
===دلالت "لا" در حدیث===
غالب استعمالات ضرر و مشتقات آن مالى یا نفسى است، ولى کاربرد ضرار و مشتقاتش در تضییق، اهمال، حَرَج، سختى و دشواری، شایع و رایج است. پس ضرار به معناى اخیر غلبه دارد. در قرآن مجید هم هر جا کلمه ضرر استعمال شده به معناى ضرر مالى و جانى آمده است؛ ولى هر جا کلمه ضرار آمده به معناى تضییق و ایصال حرج است؛ مانند آیه شریفه «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا»<ref>بقره، 233.</ref> و آیه نازل در خصوص مسجد ضرار. در این آیه، ضرار معناى نفسى یا مالى نمی‌دهد؛ منافقان قصد نداشتند مالى را تلف کنند یا صدمه بدنى به کسى بزنند، بلکه فقط می‌خواستند عقاید مسلمانان را مشوّش سازند و آنها را به تفرقه و نفاق روحى گرفتار کنند.
+
‌درباره «لا» در روایت «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ» نیز نظرات بسیار مفصلی بیان شده است،<ref>ر.ک: قواعد فقه، ج ۱، ص ۱۴۲ - ۱۵۰.</ref> ولی به طور کلی با استفاده از تمام نظریات به نظر می‌رسد که معناى حدیث «لا ضرر» به کوتاه سخن آن است که ضرر در [[اسلام]] مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانون‌گذارى می‌شود و هم شامل مرحله اجراى قانون.
  
بالأخره بررسى موارد استعمال واژه‌هاى ضرر و ضرار در منابع اسلامى نشان می‌دهد که «ضرر» شامل کلیه خسارت‌ها و زیان‌هاى وارد بر دیگرى است، ولى «ضرار» مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر می‌شود.<ref> قواعد فقه، ج 1، ص 141.</ref>
+
==صورتهای مختلف حدیث لاضرر==
 +
مضمون حدیث «لا ضرر» در روایات متعددی مانند: «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فى الاسلام»<ref name=":۰" /> وارد شده که نشانگر نوعی [[خبر متواتر|تواتر]] اجمالى در این موضوع است؛ به این معنا که هر چند همه روایات مذکور به یک لفظ نیستند، ولى مضمون واحدى دارند. این حدیث، بدون قید «فى الاسلام» یا «عَلَى المُؤمِن» نیز نقل شده است.<ref> وسائل الشیعة،، ۳۲ و ۲۵/۴۰۰.</ref> در ذیل به دو مورد از این روایات، اشاره می‌کنیم.
  
==معناى «لا» در قاعده «لا ضرر» و معنای روایت==
+
۱. [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]](ع) فرمود: «در زمان [[پیامبر اسلام|رسول خدا]](ص)، [[سمرة بن جندب]] در کنار خانه مردى از [[انصار]]، درخت خرمایى داشت که راه رسیدن به آن از داخل خانه آن مرد می‌گذشت. سمره براى سرکشى به آن درخت و انجام امور آن، بارها سرزده وارد منزل مرد انصارى ‌شده و بدین ترتیب باعث مزاحمت خانواده او می‌گردید تا این‌که عرصه بر صاحبخانه تنگ شد و به سمره گفت: تو بدون اطلاع قبلی وارد منزلم می‌شوى و ممکن است اعضاى خانواده‌ام در وضعیتى باشند که تو نباید آنها را ببینى! پس هنگام عبور، اجازه بخواه تا اهل خانه‌ام مطلع باشند! سمره گفت: من از میان خانه تو به باغ خودم می‌روم و چون حق عبور دارم لزومى به اعلام و اخذ اجازه نمی‌بینم! مرد انصارى مجبور شد به رسول اکرم(ص) شکایت کند. آن‌حضرت به سمره فرمود: بعد از این هنگام عبور، حضورت را اعلام کن. سمره گفت: این کار را نخواهم کرد. پیامبر(ص) فرمود: از این درخت دست بردار و به ازاى آن، درخت دیگرى با همین ویژگی به تو می‌دهم. سمره قبول نکرد. آن‌گاه پیامبر فرمود: در مقابل آن درخت، ده درخت بگیر و دست از آن بردار و سمره بازهم قبول نکرد. پس پیامبر فرمود: دست از درخت بردار و به جایش در [[بهشت]] یک درخت خرما به تو خواهم داد؛ اما او این بار هم نپذیرفت تا این‌که رسول الله(ص) فرمود: "انّک رجل مضارّ و لا ضرر و لا ضرار على مؤمن"؛ یعنى: تو مرد ضرر زننده‌اى هستى، و کسى نباید به مؤمن ضرر بزند. بعد از آن دستور داد آن درخت را کندند و نزد سمره انداختند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۵، ص ۲۹۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.</ref>
  
‌درباره «لا» در این روایت نظرات بسیار مفصلی بیان شده است،<ref>ر.ک: قواعد فقه، ج 1، ص 142 - 150.</ref> ولی به طور کلی با استفاده از تمام نظریات به نظر می‌رسد که معناى حدیث «لا ضرر» به کوتاه سخن آن است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانون‌گذارى می‌شود و هم شامل مرحله اجراى قانون.
+
۲. شخصى به [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام حسن عسکری]](ع) نوشت که کسی قناتى دارد و دیگرى در همسایگی او قصد حفر قنات دیگری را دارد. او چه مقدار باید رعایت حریم کند؟ آن‌حضرت در پاسخ نوشت: «عَلَى حَسَبِ أَنْ لَا تُضِرَّ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَى‌‌»؛ یعنى: به گونه‌اى باشد که یکى به دیگرى ضرر نرساند.<ref>همان، ص ۲۹۳.</ref>
==مستندات قاعده==
 
  
الف. '''عقل''': ‌مهم‌ترین دلیل براى نفى ضرر و ضرار، منبع چهارم فقه؛ یعنى عقل است. در واقع باید گفت که مدلول این قاعده جزء «مستقلات عقلیه» است که عبارتند از امورى که بدون حکم شرع خود عقل به آنها می‌رسد.
+
==پانویس==
 +
<references />
  
ب. '''کتاب''': در قرآن مجید آیاتى وجود دارند که با تصریح به واژه «ضرر» و مشتقاتش در موارد‌ خاص، احکامى را ارائه کرده‌ که از باب تعلیق حکم بر وصف، حاوى معناى عام هستند و «لا ضرر» را به صورت یک قاعده می‌توانند تثبیت کنند که در ادامه به ذکر دو نمونه از این آیات می‌پردازیم:
+
==منابع==
  
1. «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا وَ لٰا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ»؛<ref>بقره، 233.</ref> یعنى هیچ مادرى نباید به فرزندش ضرر برساند و نیز هیچ پدرى نباید به فرزندش زیان بزند. این آیه به مادران اعلام می‌دارد که با قطع شیر، موجب زیان و ضرر فرزند خود نشوند و پدران نیز با قطع نفقه، چنین ضرری وارد نکنند.
+
*[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa52520 لا ضرر و لا ضرار به چه معنا است؟، اسلام کوئیست.]
 +
*[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى.
  
2. «وَ لٰا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرٰاراً لِتَعْتَدُوا»؛<ref>بقره، 231.</ref> یعنى برای ضرر رساندن، زنان را نزد خود نگه ندارید؛ تا در حق آنان ستم روا دارید. ظاهراً گروهى از مردان، زنان خود را طلاق داده و بعد به آنها رجوع می‌کردند؛ البته نه به علت رغبتى که به آنها داشتند، بلکه با نیت تجاوز و تعدى و گاه پایمال کردن حقوق مالى ناشى از زوجیت که به زنان تعلق می‌گرفت.
+
==مطالب مرتبط==
  
ج. '''روایات''': در خصوص لا ضرر، روایات بسیاری وارد شده که نشانگر نوعی تواتر اجمالى در این موضوع است؛ به این معنا که هر چند همه روایات مذکور به یک لفظ نیستند، ولى مضمون واحدى دارند که در ذیل به دو مورد از این روایات، اشاره می‌کنیم.
+
* [[قاعده لاضرر]]
 
 
1. امام باقر(ع) فرمود: «در زمان رسول خدا(ص)، سمرة بن جندب در کنار خانه مردى از انصار، درخت خرمایى داشت که راه رسیدن به آن از داخل خانه آن مرد می‌گذشت. سمره براى سرکشى به آن درخت و انجام امور آن، بارها سرزده وارد منزل مرد انصارى ‌شده و بدین ترتیب باعث مزاحمت خانواده او می‌گردید تا این‌که عرصه بر صاحبخانه تنگ شد و به سمره گفت: تو بدون اطلاع قبلی وارد منزلم می‌شوى و ممکن است اعضاى خانواده‌ام در وضعیتى باشند که تو نباید آنها را ببینى! بعد از این، هنگام عبور، اجازه بخواه تا اهل خانه‌ام مطلع باشند! سمره گفت: من از میان خانه تو به باغ خودم می‌روم و چون حق عبور دارم لزومى به اعلام و اخذ اجازه نمی‌بینم! مرد انصارى مجبور شد به رسول اکرم(ص) شکایت کند. آن‌حضرت به سمره فرمود: بعد از این هنگام عبور، حضورت را اعلام کن. سمره گفت: این کار را نخواهم کرد. پیامبر(ص) فرمود: از این درخت دست بردار و به ازاى آن، درخت دیگرى با همین ویژگی به تو می‌دهم. سمره قبول نکرد. آن‌گاه پیامبر فرمود: در مقابل آن درخت، ده درخت بگیر و دست از آن بردار و سمره بازهم قبول نکرد. پس پیامبر فرمود: دست از درخت بردار و به جایش در بهشت یک درخت خرما به تو خواهم داد؛ اما او این بار هم نپذیرفت تا این‌که رسول الله(ص) فرمود: "انّک رجل مضارّ و لا ضرر و لا ضرار على مؤمن"؛ یعنى: تو مرد ضرر زننده‌اى هستى، و کسى نباید به مؤمن ضرر بزند. بعد از آن دستور داد آن درخت را کندند و نزد سمره انداختند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 292، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.</ref>
 
 
 
2. شخصى به امام حسن عسکری(ع) نوشت که کسی قناتى دارد و دیگرى در همسایگی او قصد حفر قنات دیگری را دارد. او چه مقدار باید رعایت حریم کند؟ آن‌حضرت در پاسخ نوشت: «عَلَى حَسَبِ أَنْ لَا تُضِرَّ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَى‌‌»؛ یعنى: به گونه‌اى باشد که یکى به دیگرى ضرر نرساند.<ref>همان، ص 293.</ref>
 
با توجه به مطالب گفته شده؛ معنای لا ضرر و لا ضرار این است که؛ در تشریع و اجرای احکام اسلامی ضرر رساندن به دیگران نفی شده است.
 
 
 
 
 
==پانویس==
 
<references/>
 
 
 
==منابع==
 
جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد 3، صفحه 269‌.
 
  
 
[[رده:احادیث با عناوین خاص]]
 
[[رده:احادیث با عناوین خاص]]
 
[[رده:ادله فقهی]]
 
[[رده:ادله فقهی]]
 
{{حدیث}}
 
{{حدیث}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۴

به حدیث «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فى الاسلام»[۱] یا «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ عَلىَ المُؤمِن»[۲] که از رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل شده، «حدیث لاضرر» اطلاق مى‌گردد. این حدیث به عنوان یکی از مستندات «قاعده لاضرر» در فقه مورد استفاده قرار گرفته[۳] و در مورد آن دیدگاه‌هاى مختلفى مطرح شده است.[۴]

مفهوم‌شناسی حدیث لاضرر

فهم دقیق این روایت وابسته به فهم دو کلمه "ضرر" و "ضرار" و همچنین دلالت کلمه "لا" در حدیث است:

معنای ضرر

«ضرر» یعنی نقصانی که در چیزی وارد می‌شود.[۵] یا در جایی دیگر ضرر به معنای ضد نفع تعریف شده است، و این که در روایت آمده: «لا ضرر...»؛ یعنی انسان ضرری به برادرش وارد نمی‌کند تا موجب نقصان او در چیزی شود.[۶]

معنای ضرار

این کلمه داراى معانى مختلفى است. «ضِرار» بر وزن «فِعال» مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینى می‌کند. پس «ضرار» که مصدر باب مفاعله است مبیّن امکان ورود ضرر بر دو جانب و طرفین است، بر خلاف «ضرر» که همیشه از یک طرف علیه طرف دیگر وارد می‌شود. با توجه به قید طرفینى بودن، براى «ضرار» معانى مختلفى ارایه شده است:

۱. مجازات بر ضررى است که از جانب دیگرى به انسان می‌رسد.

۲. ضرر رساندن متقابل دو نفر است به یکدیگر.

۳. ضرر در مواردى است که شخصى به دیگرى ضرر می‌رساند تا خودش منتفع گردد.

۴. ضرار در‌ موردى است که با ضرر رسانیدن به دیگرى، نفعى عاید شخص نشود.[۷] بنا بر این دیدگاه؛ ضرر و ضرار داراى معناى واحد هستند.

امام خمینى در کتاب «الرسائل»،[۸] فرق بین ضرر و ضرار را چنین بیان کرده است: غالب استعمالات ضرر و مشتقات آن، مالى یا نفسى است، ولى کاربرد ضرار و مشتقاتش در تضییق، اهمال، حَرَج، سختى و دشواری، شایع و رایج است. پس ضرار به معناى اخیر غلبه دارد. در قرآن مجید هم هر جا کلمه ضرر استعمال شده به معناى ضرر مالى و جانى آمده است؛ ولى هر جا کلمه ضرار آمده به معناى تضییق و ایصال حرج است؛ مانند آیه شریفه «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا»[۹] و آیه نازل شده در خصوص مسجد ضرار. در این آیه، ضرار معناى نفسى یا مالى نمی‌دهد؛ منافقان قصد نداشتند مالى را تلف کنند یا صدمه بدنى به کسى بزنند، بلکه فقط می‌خواستند عقاید مسلمانان را مشوّش سازند و آنها را به تفرقه و نفاق روحى گرفتار کنند.

بالأخره بررسى موارد استعمال واژه‌هاى ضرر و ضرار در منابع اسلامى نشان می‌دهد که «ضرر» شامل کلیه خسارت‌ها و زیان‌هاى وارد بر دیگرى است، ولى «ضرار» مربوط به مواردى است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعى به دیگرى زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزى از چنین مواردى به «سوء استفاده از حق» تعبیر می‌شود.[۱۰]

دلالت "لا" در حدیث

‌درباره «لا» در روایت «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ» نیز نظرات بسیار مفصلی بیان شده است،[۱۱] ولی به طور کلی با استفاده از تمام نظریات به نظر می‌رسد که معناى حدیث «لا ضرر» به کوتاه سخن آن است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد، ولى عدم مشروعیت ضرر، هم شامل مرحله قانون‌گذارى می‌شود و هم شامل مرحله اجراى قانون.

صورتهای مختلف حدیث لاضرر

مضمون حدیث «لا ضرر» در روایات متعددی مانند: «لاضَرَرَ وَ لاضِرارَ فى الاسلام»[۱] وارد شده که نشانگر نوعی تواتر اجمالى در این موضوع است؛ به این معنا که هر چند همه روایات مذکور به یک لفظ نیستند، ولى مضمون واحدى دارند. این حدیث، بدون قید «فى الاسلام» یا «عَلَى المُؤمِن» نیز نقل شده است.[۱۲] در ذیل به دو مورد از این روایات، اشاره می‌کنیم.

۱. امام باقر(ع) فرمود: «در زمان رسول خدا(ص)، سمرة بن جندب در کنار خانه مردى از انصار، درخت خرمایى داشت که راه رسیدن به آن از داخل خانه آن مرد می‌گذشت. سمره براى سرکشى به آن درخت و انجام امور آن، بارها سرزده وارد منزل مرد انصارى ‌شده و بدین ترتیب باعث مزاحمت خانواده او می‌گردید تا این‌که عرصه بر صاحبخانه تنگ شد و به سمره گفت: تو بدون اطلاع قبلی وارد منزلم می‌شوى و ممکن است اعضاى خانواده‌ام در وضعیتى باشند که تو نباید آنها را ببینى! پس هنگام عبور، اجازه بخواه تا اهل خانه‌ام مطلع باشند! سمره گفت: من از میان خانه تو به باغ خودم می‌روم و چون حق عبور دارم لزومى به اعلام و اخذ اجازه نمی‌بینم! مرد انصارى مجبور شد به رسول اکرم(ص) شکایت کند. آن‌حضرت به سمره فرمود: بعد از این هنگام عبور، حضورت را اعلام کن. سمره گفت: این کار را نخواهم کرد. پیامبر(ص) فرمود: از این درخت دست بردار و به ازاى آن، درخت دیگرى با همین ویژگی به تو می‌دهم. سمره قبول نکرد. آن‌گاه پیامبر فرمود: در مقابل آن درخت، ده درخت بگیر و دست از آن بردار و سمره بازهم قبول نکرد. پس پیامبر فرمود: دست از درخت بردار و به جایش در بهشت یک درخت خرما به تو خواهم داد؛ اما او این بار هم نپذیرفت تا این‌که رسول الله(ص) فرمود: "انّک رجل مضارّ و لا ضرر و لا ضرار على مؤمن"؛ یعنى: تو مرد ضرر زننده‌اى هستى، و کسى نباید به مؤمن ضرر بزند. بعد از آن دستور داد آن درخت را کندند و نزد سمره انداختند».[۱۳]

۲. شخصى به امام حسن عسکری(ع) نوشت که کسی قناتى دارد و دیگرى در همسایگی او قصد حفر قنات دیگری را دارد. او چه مقدار باید رعایت حریم کند؟ آن‌حضرت در پاسخ نوشت: «عَلَى حَسَبِ أَنْ لَا تُضِرَّ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَى‌‌»؛ یعنى: به گونه‌اى باشد که یکى به دیگرى ضرر نرساند.[۱۴]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ وسائل الشیعة، ۲۶/۱۴.
  2. وسائل الشیعة، ۱۸/۳۲.
  3. ن.گ:رسائل فقهیة (شیخ انصارى)/ ۱۰۹-۱۱۱؛ القواعد الفقهیة (بجنوردى) ۱/ ۲۱۱-۲۱۳.
  4. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۲۶۹‌.
  5. زمخشری، ابوالقاسم، الفائق فی غریب الحدیث‌، ج ۲، ص ۱۷۳، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ ق.
  6. ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر‌، ج ۳، ص ۸۱، قم، مؤسسه اسماعیلیان.
  7. ر.ک: همان، ص ۸۲.
  8. امام خمینی، سید روح الله، الرسائل، ج ۱، ص ۳۳، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
  9. بقره، ۲۳۳.
  10. قواعد فقه، ج ۱، ص ۱۴۱.
  11. ر.ک: قواعد فقه، ج ۱، ص ۱۴۲ - ۱۵۰.
  12. وسائل الشیعة،، ۳۲ و ۲۵/۴۰۰.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۵، ص ۲۹۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  14. همان، ص ۲۹۳.

منابع

مطالب مرتبط