آیه 65 سوره واقعه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ|س...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«حُطَاماً»: گیاه خشک و پرپر شده. خاشاک. «فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ»: بگونه‌ای که شما از آن در شگفت بمانید. پشیمان بشوید و اندوه بخورید. باب تفعل در اینجا برای سلب است (نگا: آلوسی).
+
*'''حطاما''': حطام: هيزم، چيز شكسته و خشكيده، آن از حطم به معنى شكستن است.
 +
*'''تفكهون''': تفكه: خوردن فاكهة، تمتع، تعجب، ندامت، آن در آيه به يكى از معانى اخير است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص529</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==
سطر ۵۳: سطر ۵۴:
  
 
آيا آنچه را كشت مى‌كنيد، ديده‌ايد؟ آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟
 
آيا آنچه را كشت مى‌كنيد، ديده‌ايد؟ آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟
 +
اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مى‌گردانيم، پس شما از روى تعجّب مى‌گوييد:
 +
 +
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ «66» بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ «67»
 +
 +
ما زيان ديده‌ايم. بلكه محروم و بدبختيم.
 +
 +
جلد 9 - صفحه 436
 +
 +
===نکته ها===
 +
 +
«حطام» به معنى شكستن و خرد شدن و «تَفَكَّهُونَ» به معناى ميوه خوردن، فكاهى گفتن و تعجب و پشيمانى آمده است. «مغرمون» از «غرامت» به معناى پرداخت خسارت و زيان ديدن است.
 +
 +
اگر كمى دقّت كنيم، زمين، بدن انسان را به خاك تبديل مى‌كند ولى بذر را به خاك تبديل نمى‌كند. دانه درون زمين دو حركت متضاد دارد، ساقه به سوى بالا و ريشه به سوى پايين مى‌رود. ريشه، مواد غذايى را جذب و ساقه، موانع خود را حتى اگر سفت باشد دفع مى‌كند.
 +
 +
يك دانه به چند خوشه تبديل مى‌شود و توليد مثل مى‌كند.
 +
 +
هر نوع تغيير و تحوّلى در طبيعت، براى خداوند يكسان است. حيات يا مرگ موجودات، شيرينى يا تلخى آب، همه در نزد قدرت خداوند يكسان است. خَلَقْناكُمْ‌ ... قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ‌، نَحْنُ الزَّارِعُونَ‌ ... لَجَعَلْناهُ حُطاماً، تَشْرَبُونَ‌ ... جَعَلْناهُ أُجاجاً
 +
 +
يكى از راه‌هاى خداشناسى، فرض خلاف وضع موجود است، چنانكه گفته‌اند: «تعرف الاشياء باضدادها» يعنى با تصور ضدّ هر چيزى، جايگاه و اهميّت آن چيز مشخص مى‌شود، مثلًا: اگر هر يك از شب يا روز طولانى شود، اگر آب‌ها به زمين فرو رود، اگر كشت‌ها همه خار شود، اگر آب‌ها تلخ شود و ... چه كسى مى‌تواند آن را به وضع موجود تبديل كند؟
 +
 +
آرى اگر انسان به اين نكته توجّه داشته باشد كه هر چه دارد، هر لحظه در معرض تغيير و نابودى است و به پيامدهاى از دست دادن آنها بيانديشد، ارزش نعمت‌هاى موجود را بهتر درك خواهد كرد و به لطف و قدرت الهى بيشتر پى‌مى‌برد.
 +
 +
===پیام ها===
 +
 +
1- همان قدرتى كه از يك دانه بذر، خوشه‌ها پديد مى‌آورد، مى‌تواند از تك سلّول انسان مرده‌اى دوباره او را زنده كند. «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ»
 +
 +
2- فعل و انفعالات طبيعى با اراده خداوند است. «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً»
 +
 +
3- برخى انسان‌ها، تا محصولشان خار و خاشاك نشود و سرشان به سنگ نخورد، وجدانشان بيدار نمى‌شود. حُطاماً ... بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ‌
  
اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مى‌گردانيم، پس شما از روى تعجّب مى‌گوييد:
+
تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 437
 
}}
 
}}
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۹

مشاهده آیه در سوره

لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<64 آیه 65 سوره واقعه 66>>
سوره : سوره واقعه (56)
جزء : 27
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

اگر ما بخواهیم کشت و زرع شما را خشک و تباه می‌سازیم تا با حسرت و ندامت به سخنان بیهوده پردازید.

به یقین اگر بخواهیم، آن را ریز ریز کرده و خاشاک می کنیم که متأسف و شگفت زده می شوید،

اگر بخواهيم قطعاً خاشاكش مى‌گردانيم، پس در افسوس [و تعجب‌] مى‌افتيد.

اگر مى‌خواستيم خاشاكش مى‌ساختيم تا در شگفت بمانيد.

هرگاه بخواهیم آن را مبدّل به کاه در هم کوبیده می‌کنیم که تعجّب کنید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If We wish, We turn it into chaff, whereat you are left stunned [saying to yourselves,]

If We pleased, We should have certainly made it broken down into pieces, then would you begin to lament:

If We willed, We verily could make it chaff, then would ye cease not to exclaim:

Were it Our Will, We could crumble it to dry powder, and ye would be left in wonderment,

معانی کلمات آیه

  • حطاما: حطام: هيزم، چيز شكسته و خشكيده، آن از حطم به معنى شكستن است.
  • تفكهون: تفكه: خوردن فاكهة، تمتع، تعجب، ندامت، آن در آيه به يكى از معانى اخير است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ «63» أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ «64» لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ «65»

آيا آنچه را كشت مى‌كنيد، ديده‌ايد؟ آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟ اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مى‌گردانيم، پس شما از روى تعجّب مى‌گوييد:

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ «66» بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ «67»

ما زيان ديده‌ايم. بلكه محروم و بدبختيم.

جلد 9 - صفحه 436

نکته ها

«حطام» به معنى شكستن و خرد شدن و «تَفَكَّهُونَ» به معناى ميوه خوردن، فكاهى گفتن و تعجب و پشيمانى آمده است. «مغرمون» از «غرامت» به معناى پرداخت خسارت و زيان ديدن است.

اگر كمى دقّت كنيم، زمين، بدن انسان را به خاك تبديل مى‌كند ولى بذر را به خاك تبديل نمى‌كند. دانه درون زمين دو حركت متضاد دارد، ساقه به سوى بالا و ريشه به سوى پايين مى‌رود. ريشه، مواد غذايى را جذب و ساقه، موانع خود را حتى اگر سفت باشد دفع مى‌كند.

يك دانه به چند خوشه تبديل مى‌شود و توليد مثل مى‌كند.

هر نوع تغيير و تحوّلى در طبيعت، براى خداوند يكسان است. حيات يا مرگ موجودات، شيرينى يا تلخى آب، همه در نزد قدرت خداوند يكسان است. خَلَقْناكُمْ‌ ... قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ‌، نَحْنُ الزَّارِعُونَ‌ ... لَجَعَلْناهُ حُطاماً، تَشْرَبُونَ‌ ... جَعَلْناهُ أُجاجاً

يكى از راه‌هاى خداشناسى، فرض خلاف وضع موجود است، چنانكه گفته‌اند: «تعرف الاشياء باضدادها» يعنى با تصور ضدّ هر چيزى، جايگاه و اهميّت آن چيز مشخص مى‌شود، مثلًا: اگر هر يك از شب يا روز طولانى شود، اگر آب‌ها به زمين فرو رود، اگر كشت‌ها همه خار شود، اگر آب‌ها تلخ شود و ... چه كسى مى‌تواند آن را به وضع موجود تبديل كند؟

آرى اگر انسان به اين نكته توجّه داشته باشد كه هر چه دارد، هر لحظه در معرض تغيير و نابودى است و به پيامدهاى از دست دادن آنها بيانديشد، ارزش نعمت‌هاى موجود را بهتر درك خواهد كرد و به لطف و قدرت الهى بيشتر پى‌مى‌برد.

پیام ها

1- همان قدرتى كه از يك دانه بذر، خوشه‌ها پديد مى‌آورد، مى‌تواند از تك سلّول انسان مرده‌اى دوباره او را زنده كند. «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

2- فعل و انفعالات طبيعى با اراده خداوند است. «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً»

3- برخى انسان‌ها، تا محصولشان خار و خاشاك نشود و سرشان به سنگ نخورد، وجدانشان بيدار نمى‌شود. حُطاماً ... بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ‌

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 437

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65)

لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً: اگر خواهيم و مصلحت ما تقاضا كند هر آينه گردانيم آن را گياهى درهم شكسته پيش از رسيدن آن كه فايده ندهد در مطعم يا گاه شود بيدانه، فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ‌: پس همه روز تعجب كنيد از آن قضيه و بليه تا پشيمان گرديد از زحمتى كه در آن حرث كشيده باشيد و تأسف خوريد از خرجى كه در آن كرده باشيد، يا ملامت كنيد نفس خود را بر تفريط و تقصير در طاعت كه سبب آن خسارت شده است و پيوسته بر سبيل تاسف و تعجب با

«1» منهج الصادقين ج 9 ص 160.

جلد 12 - صفحه 473


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‌ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)

أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)

ترجمه‌

ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها

آيا شما مى‌آفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم‌

ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان‌

از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد

و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد

آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما روياننده‌ايم‌

اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد

همانا ما ضرر كشيده و خسارت‌

جلد 5 صفحه 133

زدگانيم‌

بلكه ما بى‌بهرگانيم‌

بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد

آيا شما فرو ريخته‌ايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان‌

اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد

آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد

آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم‌

ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان‌

پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفت‌آورى كه حقّا الزام‌آور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد

جلد 5 صفحه 134

خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كاره‌ايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بى‌دانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسف‌آميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهره‌اى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهره‌بردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بى‌آب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده‌

جلد 5 صفحه 135

كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَو نَشاءُ لَجَعَلناه‌ُ حُطاماً فَظَلتُم‌ تَفَكَّهُون‌َ (65)

‌اگر‌ بخواهيم‌ ‌هر‌ آينه‌ قرار مي‌دهيم‌ ‌آن‌ زرع‌ ‌را‌ خشك‌ مثل‌ كاه‌ ‌که‌ هيچ‌ دانه‌ ‌از‌ ‌او‌ بوجود نيايد آفت‌ برسد و ‌از‌ ‌بين‌ ببرد، ‌پس‌ ‌شما‌ هميشه‌ اظهار تاسف‌ و ندامت‌ مي‌كنيد و ‌خود‌ ‌را‌ ملامت‌ مي‌كنيد ‌که‌ دانه‌هايي‌ ‌که‌ كشت‌ كرديد فاسد شد و نفعي‌ عائد ‌شما‌ نشد، بعينه‌ مثل‌ اعماليست‌ ‌که‌ اهل‌ كفر و ضلالت‌ باسم‌ عبادت‌ و بندگي‌ بجا مي‌آورند ‌که‌ مي‌فرمايد: وَ قَدِمنا إِلي‌ ما عَمِلُوا مِن‌ عَمَل‌ٍ فَجَعَلناه‌ُ هَباءً مَنثُوراً فرقان‌ آيه 25.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 65)- در این آیه برای تأکید روی این مسأله که انسان هیچ نقشی در مسأله نمو و رشد گیاهان جز افشاندن دانه ندارد، می‌افزاید: «هر گاه بخواهیم آن (زراعت) را مبدل به کاه درهم کوبیده می‌کنیم (به گونه‌ای) که تعجب کنید»! (لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ).

آری! می‌توانیم تندباد سمومی بفرستیم که آن را قبل از بستن دانه‌ها خشک

ج5، ص84

کرده در هم بشکند، یا آفتی بر آن مسلط کنیم که محصول را از بین ببرد، و نیز می‌توانیم سیل ملخها را بر آن بفرستیم.

آیا اگر زارع حقیقی شما بودید این امور امکان داشت؟ پس بدانید همه این برکات از جای دیگر است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص529

منابع