آیه 75 سوره غافر: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|ذَٰلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ ا...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''تفرحون''': فرح: شادى توأم با تكبّر و طغيان، در صورتى كه «بغير حق» باشد. | |
+ | *'''تمرحون''': مرح: فرح شديد كه عبارت اخراى خود پسندى است. «مرح الرجل مرحا: اشتد فرحه و نشاطه ... تبختر و اختال».<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص389</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۴: | ||
اين (عذاب) به خاطر آن است كه در زمين به ناحقّ شادى مىكرديد و در ناز و سرمستى به سر مىبرديد. | اين (عذاب) به خاطر آن است كه در زمين به ناحقّ شادى مىكرديد و در ناز و سرمستى به سر مىبرديد. | ||
+ | |||
+ | ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «76» | ||
+ | |||
+ | از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آنيد و چه بد است جايگاه متكبّران. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | «فرح» به شادى طبيعى و «مرح» به شادى بيش از حد است گويند كه سبب غرور و سرمستى شود. | ||
+ | |||
+ | «مَثْوَى» به معناى اقامت همراه با استمرار است، يعنى جايگاه هميشگى و ابدى. | ||
+ | |||
+ | اسلام و تفريح | ||
+ | |||
+ | اسلام دين فطرت است و با تفريح و شادى كردن كه خواستهى غريزى انسان است، مخالفتى ندارد، آن چه مورد انتقاد است تفريحات و شادىهاى نابجاست كه قرآن مواردى از آن را بيان مىفرمايد: | ||
+ | |||
+ | * شادى عدّهاى كه به خاطر اينكه به جبهه نمىرفتند شاد بودند. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ» «1» | ||
+ | |||
+ | * شادى به خاطر كاميابىهاى دنيوى و همراه با غفلت از آخرت. «فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا» «2» | ||
+ | |||
+ | * شادى به خاطر كسب ثروت. به قارون گفته شد: «لا تَفْرَحْ» | ||
+ | |||
+ | * شادى به خاطر سختىهايى كه به مؤمنان مىرسد. «إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» «3» | ||
+ | |||
+ | * شادى به خاطر داشتن علم. «فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ» «4» | ||
+ | |||
+ | «1». توبه، 81. | ||
+ | |||
+ | «2». رعد، 26. | ||
+ | |||
+ | «3». آل عمران، 120. | ||
+ | |||
+ | «4». غافر، 83. | ||
+ | |||
+ | جلد 8 - صفحه 293 | ||
+ | |||
+ | اما اگر شادى بر اساس حقّ و لطف الهى و خدمت به مردم و رسيدن به كمالات باشد، نه تنها بد كه يك ارزش است. «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا» «1» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- دلايل كيفر و قهر الهى را بايد گفت، تا مجرم طلبكار نشود و ديگران نيز متنبّه شوند. «ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ» | ||
+ | |||
+ | 2- سرمستى و تفريح نابجا، سبب قهر الهى است. «كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ» | ||
+ | |||
+ | 3- تفريح بايد بر اساس حقّ و به مقدار غافل نشدن و در مدار توحيد باشد. | ||
+ | تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ | ||
+ | |||
+ | 4- شادكامىهاى نابجاى امروز كه بر اساس تجاوز و تصاحب و قتل و غارت و به مسخره گرفتن ارزشها و مقدّسات است، روزگارى به غل و زنجير و رفتن به دوزخ همراه با تحقير و ذلّت تبديل خواهد شد. ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ | ||
+ | |||
+ | 5- شادى اگر بر حقّ باشد، پسنديده است ولى اگر بر اساس باطل باشد مورد انتقاد است. تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ | ||
+ | |||
+ | 6- درهاى دوزخ متعدّد است. «ادْخُلُوا أَبْوابَ» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۰۹
<<74 | آیه 75 سوره غافر | 76>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید.
این [عذاب ها] برای آن است که به ناحق در زمین شادی و سرمستی می کردید و به سبب آن است که مغرورانه به پایکوبی و خوشحالی می پرداختید.
اين [عقوبت] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى مىكرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مىنازيديد.
اين بدان سبب است كه به ناحق در زمين شادمانى مىكرديد و به ناز مىخراميديد.
این (عذاب) بخاطر آن است که بناحقّ در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- تفرحون: فرح: شادى توأم با تكبّر و طغيان، در صورتى كه «بغير حق» باشد.
- تمرحون: مرح: فرح شديد كه عبارت اخراى خود پسندى است. «مرح الرجل مرحا: اشتد فرحه و نشاطه ... تبختر و اختال».[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ «75»
اين (عذاب) به خاطر آن است كه در زمين به ناحقّ شادى مىكرديد و در ناز و سرمستى به سر مىبرديد.
ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «76»
از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آنيد و چه بد است جايگاه متكبّران.
نکته ها
«فرح» به شادى طبيعى و «مرح» به شادى بيش از حد است گويند كه سبب غرور و سرمستى شود.
«مَثْوَى» به معناى اقامت همراه با استمرار است، يعنى جايگاه هميشگى و ابدى.
اسلام و تفريح
اسلام دين فطرت است و با تفريح و شادى كردن كه خواستهى غريزى انسان است، مخالفتى ندارد، آن چه مورد انتقاد است تفريحات و شادىهاى نابجاست كه قرآن مواردى از آن را بيان مىفرمايد:
- شادى عدّهاى كه به خاطر اينكه به جبهه نمىرفتند شاد بودند. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ» «1»
- شادى به خاطر كاميابىهاى دنيوى و همراه با غفلت از آخرت. «فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا» «2»
- شادى به خاطر كسب ثروت. به قارون گفته شد: «لا تَفْرَحْ»
- شادى به خاطر سختىهايى كه به مؤمنان مىرسد. «إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» «3»
- شادى به خاطر داشتن علم. «فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ» «4»
«1». توبه، 81.
«2». رعد، 26.
«3». آل عمران، 120.
«4». غافر، 83.
جلد 8 - صفحه 293
اما اگر شادى بر اساس حقّ و لطف الهى و خدمت به مردم و رسيدن به كمالات باشد، نه تنها بد كه يك ارزش است. «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا» «1»
پیام ها
1- دلايل كيفر و قهر الهى را بايد گفت، تا مجرم طلبكار نشود و ديگران نيز متنبّه شوند. «ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ»
2- سرمستى و تفريح نابجا، سبب قهر الهى است. «كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ»
3- تفريح بايد بر اساس حقّ و به مقدار غافل نشدن و در مدار توحيد باشد. تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ
4- شادكامىهاى نابجاى امروز كه بر اساس تجاوز و تصاحب و قتل و غارت و به مسخره گرفتن ارزشها و مقدّسات است، روزگارى به غل و زنجير و رفتن به دوزخ همراه با تحقير و ذلّت تبديل خواهد شد. ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ
5- شادى اگر بر حقّ باشد، پسنديده است ولى اگر بر اساس باطل باشد مورد انتقاد است. تَفْرَحُونَ ... بِغَيْرِ الْحَقِ
6- درهاى دوزخ متعدّد است. «ادْخُلُوا أَبْوابَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ (75)
ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ: اين عقاب و عذاب شما امروز به سبب آنست كه بوديد فرحناك و خوشحال، فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِ: در دنيا به چيزى كه حق نبود از عبادت اصنام و اوثان و تكذيب رسولان و عدوات و طغيان، وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ: و به سبب آنكه بوديد كه بسيار نشاط مىكرديد بوقوع بلايا به انبياء؛ و اين خلاف است زيرا معصيت قبيح، و خوشحالى به آن اقبح از آن است، و اين قسمت در نظر عقل و شرع مذموم، و فاعلش ملوم خواهد بود.
علامه محدث نورى رحمه اللّه در مستدرك از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: قال اربعة فى الذنب شر من الذنب الاستحقار و الافتخار و الاستبشار و الاصرار «1».
فرمود: چهار چيز است در گناه بدتر از آن گناه باشد: 1- كوچك شمردن گناه
«1» مستدرك الوسائل (چ اسلاميه- 1383 ق)، ج 2، كتاب الجهاد باب 48 روايت 5 بنقل از قطب راوندى.
جلد 11 - صفحه 336
2- افتخار كردن به آن. 3- خوشحالى كردن به آن. 4- اصرار نمودن به آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ (71) فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ (72) ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ (73) مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ (74) ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ (75)
ترجمه
هنگاميكه غلها در گردنهاى آنها است و زنجيرها كشيده ميشوند
در آب داغ پس در آتش سوزانده شوند
پس گفته شود مر آنها را كجايند آنچه بوديد كه شريك قرار ميداديد
غير از خدا آنانرا گويند گم شدند از ما بلكه نبوديم كه بخوانيم پيش از اين چيزى را اين چنين بگمراهى واميگذارد خدا كافران را
اين براى آنستكه بوديد خوشحال ميشديد در زمين بناحق و براى آنستكه بوديد چنانكه نشاط داشتيد.
تفسير
ظاهرا اذا الاغلال متعلّق است بسوف يعلمون در آيه سابقه يعنى ميدانند نتيجه سوء اعمال خودشان را وقتى كه غلها در گردنهاشان باشد و با زنجيرها كشيده شوند در كنار آب جوشانى كه براى تشريفات ورودى آنها تهيه شده و بعدا هيزم آتش جهنم شوند و ظاهرا و السلاسل عطف بر اغلال است و يسحبون حال است از آنها و محتمل است و السّلاسل مبتدا باشد و يسحبون خبر آن و در هر حال كلمه بها كه راجع بسلاسل است حذف شده چون با زنجيرها كشيده ميشوند پس ملائكه غضب بآنها گويند كجايند آنانكه شما براى خدا شريك قرار ميداديد در دنيا و آنها جواب گويند ما گم كرديم آنها را يا اثرى از آنها ظاهر نيست بلكه مانند آن است حال ما كه در دنيا ابدا عبادت نكرده باشيم چيزيرا چون بهيچ وجه خيرى از آنها بما نميرسد اين چنين خدا بحال گمراهى واميگذارد و سلب توفيق مينمايد از كسانيكه از روى عناد و لجاج و تعصّب و تكبّر منكر آيات
جلد 4 صفحه 540
الهى شدند كه معبودهاى خودشان را از دست داده و از عبادتشان ثمرى نبردهاند و حال آنها گرديده مانند شخص متحيّرى كه اول اقرار ميكند و بعدا انكار مينمايد چون بعضى گفتهاند واقعا ميگويند ما در دنيا مشرك نبوديم يا چيزى را كه مستحق عبادت باشد پرستش ننموديم و بنابر اين صدر و ذيل كلامشان خالى از تنافى و تشويش نيست چون اولا گفتند آنچه شريك قرار داديم گم شدند از ما و ثانيا گفتند ما آنها را در دنيا پرستش ننموديم و اين خذلان و سلب توفيق الهى از آنها براى آن بود كه خوشحال بودند در دنيا بمخالفت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و سركشى از فرمان خدا و پرستش بتها و سرگرم بودند بعيش و نوش و نشاط و عشرت و يادى از آخرت نمىنمودند و براى مبالغه در توبيخ و ملامت در آيه اخيره عدول از غيبت بخطاب شده است و گفتهاند فرح اعمّ از حق و باطل است لذا مقيّد بغير حق شده و مرح مخصوص بباطل است و از بعضى روايات استفاده ميشود كه دشمنان ائمه اطهار هم از مصاديق اين آياتند و اين عذابها شامل حال آنها خواهد شد و چنانچه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند كتاب را مشرك و كافر خوانده كسانى هم كه تكذيب نمودند بيانات پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را در تأويل كتاب مشرك و كافرند و بعضى مرح را بفرح زياد تفسير نمودهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ذلِكُم بِما كُنتُم تَفرَحُونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ وَ بِما كُنتُم تَمرَحُونَ (75)
اينکه نحو عذاب بواسطه دو صفت خبيثه که در شما بود يكي آنكه بواسطه اينكه بوديد فرحناك و خوشگذران در دنيا بغير حق ديگر آنكه بوديد فيس و افاده و تكبّر ميكرديد.
ذلِكُم اشاره بآيه قبل است که در اغلال و سلاسل در حميم و در آتش مياندازند.
بِما كُنتُم تَفرَحُونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ فرح و خوشحالي دو قسم است يكي بحق و بجا و بموقع است مثل فرحناك شدن بتشرّف باسلام و ايمان و توفيق بعبادات و الطاف الهي و نعم پروردگار و ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و نصب ائمّه طاهرين براي پيشوايي و وجود علماء اعلام براي هدايت و امثال اينها اينکه بسيار خوب است و خود عبادت بزرگيست و كاشف از حقيقة ايمان است و يكي بغير حق است: شرك و كفر و ضلالت و بمعاصي و فسق و فجور و بمصايبي که بانبياء و ائمّه اطهار و علماء اعلام وارد شد مثل اينكه روز عاشورا را عيد بگيرند که «
هذا يوم تبرّكت به بنو امية و إبن آكلة الاكباد)
اينکه كاشف از شدّة عناد و كفر و ضلالت است.
وَ بِما كُنتُم تَمرَحُونَ از براي مرح معاني كردهاند يكي بمعني فيس و افاده و تكبّر و تجبّر چنانچه ميفرمايد وَ لا تُصَعِّر خَدَّكَ لِلنّاسِ وَ لا تَمشِ فِي الأَرضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُختالٍ فَخُورٍ- لقمان آيه 17 و نيز ميفرمايد
جلد 15 - صفحه 401
وَ لا تَمشِ فِي الأَرضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَن تَخرِقَ الأَرضَ وَ لَن تَبلُغَ الجِبالَ طُولًا- اسراء آيه 39- و ظاهرا همين معني مراد باشد و معاني ديگر هم كردند قريب المعني است با اينکه معني و شاهد بر همين معني آيه بعد است که ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 75)- این آیه به علت گرفتاریهای این گروه در این همه بلا و مصیبت و عذاب اشاره کرده، میگوید: «این عذابها به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی میکردید و از روی غرور و مستی (شهوات) به خوشحالی میپرداختید»! (ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ).
از مخالفت با پیامبران و کشتن مؤمنان و در فشار گذاردن محرومان و مستضعفان لذت میبردید، اکنون باید کفاره آن همه شادی بیجا و غرور و غفلت و مستی شهوت را در میان این غل و زنجیرها، و در لابلای شعلههای آتش بدهید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص389
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم