علی بن احمد بن ابی جید قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
==درباره ی علی بن احمد==
+
«علی بن احمد ابن ابی جِید» یکی از محدثان بزرگ [[شیعه]] و عالمان [[حدیث|حدیث]] اهل بیت (علیهم السلام) در سده چهارم هجری است. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] از شاگردان او هستند. در بزرگی این راوی برجسته همین بس که نامش در سراسر کتاب‌های [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]]، [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]]، [[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|فهرست]] و [[رجال شیخ طوسی (کتاب)|رجال]] شیخ طوسی دیده می‌شود.
  
يكي از گوهرهاي تابناك و پرفروغ دانش حديث، علي بن احمد است كه در سده چهارم هجري می‌زيست. علي بن احمد، يكي از ده‌ها محدثي است كه در نيمه اول از سده سوم، در شهر [[قم]] چشم به جهان گشود. كنيه‌اش را ابوالحسن نوشته‌اند. منسوب به خاندان اشعري بوده و قمی ‌ناميده شده<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 267؛ ريحانة الادب، ج 7، ص 332؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 267 و 361، چاپ جامعه مدرسين؛ رجال نجاشي، چاپ جامعه مدرسين، ص 104 و چند منبع ديگر.</ref> و مشهورترين لقبش ابن ابي جيد است.
+
== زندگی‌نامه ==
 +
سال ولادتش معلوم نیست؛ ولی یقیناً پیش از سال ۳۴۳ هـ.ق در شهر [[قم]] متولد شده است؛ چون استاد معروف و برجسته‌اش [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن ولید قمی]]، در سال ۳۴۳ ق درگذشته و به احتمال زیاد او در هنگام مرگ استادش حداقل پانزده تا بیست ساله بوده است.  
  
سال ولادتش معلوم نيست؛ ولي يقيناً پيش از سال 343 هـ.ق متولد شده است؛ چون استاد معروف و برجسته‌اش محمد بن حسين بن وليد قمي، در سال 343 ق درگذشته و به احتمال زياد او در هنگام مرگ استادش حداقل پانزده تا بيست ساله بوده است.
+
[[کنیه|کنیه‌اش]] را ابوالحسن نوشته‌اند. منسوب به خاندان اشعری بوده و قمی ‌نامیده شده<ref> تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۶۷؛ ریحانة الادب، ج ۷، ص ۳۳۲؛ قاموس الرجال، ج ۷، ص ۲۶۷ و ۳۶۱، چاپ جامعه مدرسین؛ رجال نجاشی، چاپ جامعه مدرسین، ص ۱۰۴ و چند منبع دیگر.</ref> و لقب معروف او، «ابن ابی جِید» است که البته این لقب جد دوم ایشان به نام «طاهر» بوده و علی بن احمد نیز به همین لقب مشهور شده است. و بدین گونه است که گاهی در ترجمه‌ها به این بزرگوار گفته می‌شود: علی بن احمد بن محمد بن طاهر.  
  
به هر حال، اين محدث بيشتر عمر بابركت خود را در سده چهارم هجري سپري كرده است؛ سده‌اي كه می‌توان آن را سده شكوفايي استعدادهاي بزرگ و روزگار بزرگترين مردان فقه و [[حديث]] و رجال شيعي ناميد؛ بزرگ مرداني همچون: محمد بن يعقوب كُليني، جعفر بن محمد بن قولويه قمي، [[شيخ صدوق]] تا [[شيخ مفيد]]، سيد مرتضي و... همچنين در اواخر همين سده، تولد دو دانشمند بزرگ رجال و فقه رخ داد كه عبارتند از: [[شيخ نجاشی]] و [[شيخ طوسی]].
+
ابن ابی جید قمی در حدود سال ۳۸۰ ق از [[قم]] هجرت کرد و به شهر [[بغداد]] رفت. در این شهر بود که [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] به محضر پرفیض و برکت این استاد بزرگ حدیث شتافتند. این محدث بیشتر عمر بابرکت خود را در سده چهارم هجری سپری کرده است؛ سده‌ای که می‌توان آن را سده شکوفایی استعدادهای بزرگ و روزگار بزرگترین مردان [[فقه]] و [[حدیث]] و [[علم رجال|رجال]] شیعی نامید.  
  
در همين روزگار بود كه حوزه بغداد، مركز فقه و حديث به شمار می‌رفت. لقب معروف اين راوي گرانقدر شيعي، «ابن ابي جيد» است كه البته اين لقب جد دوم ايشان به نام «طاهر» بوده و علي بن احمد نيز به همين لقب مشهور شده است. و بدين گونه است كه گاهي در ترجمه‌ها به اين بزرگوار گفته می‌شود: علي بن احمد بن محمد بن طاهر. اما چگونگي تلفظ و بيان اين لقب آن چه معروف است: ابن ابي جيد به كسر جيم و سكون ياء است كه بدون تشديد خوانده می‌شود.
+
زمان و مکان درگذشت این راوی بزرگ به درستی معلوم نیست؛ ولی آنچه قطعی به نظر می‌رسد او تا سال ۴۰۸ در قید حیات بوده است، چون شاگرد برجسته‌اش شیخ طوسی در همین سال از خراسان به بغداد می‌رود و محضر استاد را درک می‌کند.<ref> غیبة الطوسی، چاپ معارف اسلامی‌ قم، ص ۳۶۳.</ref>
  
==ویژگی های علی بن احمد==
+
==استادان و شاگردان==
  
در بزرگي اين راوي برجسته همين بس كه نامش در سراسر كتاب‌هاي تهذيب، استبصار، فهرست و رجال شيخ طوسي ديده می‌شود. بزرگان دانش رجال از ستايش اين شخصيت عاليقدر دريغ نكرده و هريك به گونه‌اي او را ستوده‌اند.
+
ابن ابی جید، در سایه تلاش‌های خستگی‌ناپذیر و بهره‌مندی از محضر استادان بزرگ، به موقعیت ارجمندی نایل شد. با وجود عظمت این [[محدث]] برجسته، استادان زیادی برایش نمی‌شناسیم. گویا وی تنها چهار استاد داشته است:
  
فاضل استرآبادي می‌نويسد: «از سخن همه عالمان شيعي بدست می‌آيد كه همگي بر اين محدث قمی ‌اعتماد دارند و رواياتي را كه از او نقل شده، به عنوان روايات صحيح و يا حسن به شمار می‌آورند».<ref> منهج المقال، چاپ قديم، ص 397.</ref>
+
*۱- بزرگترین و برجسته‌ترین آنان [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن ولید قمی]] ‌است که از استادان [[شیخ صدوق]] قمی ‌نیز بوده است. از این مطلب، این نکته بدست می‌آید که شیخ صدوق و ابن ابی جید هم عصر بوده‌اند.  
  
ابوعلي حائري، بعد از اين كه سخن علامه بحراني را در شأن اين محدث بازگو می‌كند - كه البته حاكي از پذيرش سخن او است - چنين می‌نگارد: «محقق بحراني گفته: اين كه [[شيخ طوسی]] در كتاب رجال، فهرست و دو كتاب معروف حديث خويش به نام تهذيب و استبصار بسيار فراوان از او نقل می‌كند. نشانه وجاهت، عادل بودن، فضل و كمال اين راوي و استاد حديث است».<ref> منتهي المقال، چاپ قديم بدون شماره صفحه، كتابخانه مسجد اعظم قم.</ref>
+
- علی بن احمد دلال قمی؛‌<ref> قاموس الرجال، ج ۷، ص ۳۶۱ و غیبة الطوسی، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌ قم، ص ۲۹۳ و ۳۶۵.</ref> از پاره‌ای از روایات بدست می‌آید که او در شمار عالمانی بوده که با نایب دوم [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت ولی‌عصر]] علیه‌السلام، جناب [[محمد بن عثمان عمرى|محمد بن عثمان بن سعید عَمْری]] رابطه تنگاتنگی داشته است.
  
سيد محمد ميرداماد، فيلسوف، فقيه و رجالي نابغه شيعه به مناسبتي در تجليل گروهي از محدثان شيعي می‌نگارد: «اين نكته را خوب بدان كه فقيهان و محدثان سده‌هاي سوم و چهارم هجري قمري مشايخ و استاداني داشته‌اند كه در قدر و منزلت آنان سخن‌ها گفته، از آن‌ها اخبار فراواني نقل كرده و در جاي جاي آثار مكتوب خويش از آن استادان با واژه‌هاي «رضي الله عنه» و «رحمه الله تعالي» ياد نموده‌اند. اين سلسله از بزرگان حوزه حديث از صاحبان وجاهت و موقعيت رفيع‌اند و كاملاً مورد اعتماد و بزرگوارند. به اين جهت، تفاوت نمی‌كند كه در كتاب‌هاي تراجم از آنان به عنوان «ثقه» نام ببرند يا نه.
+
*۳- احمد بن محمد بن یحیی<ref> طبقات الفقهاء، ج ۴، ص ۹۵ و فهرست شیخ طوسی، ص ۱۴۵ و ۱۴۶.</ref> فرزند بزرگوار [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی عطار قمی]]<nowiki/> و یکی از محدثان نام‌آور [[شیعه]] است.
  
يكي از اين محدثان، علي بن احمد بن ابي جيد قمی ‌است. نكته‌اي كه يادآوري آن سودمند است اين است كه سند روايتي ابن ابي جيد بهتر و عالي‌تر از سند [[شيخ مفيد]] است؛ چون ابن ابي جيد از استاد فقه و حديث، محمد بن حسن بن وليد قمي بدون واسطه خبر نقل می‌كند؛ در حالي كه شيخ مفيد به واسطه شيخ صدوق از ابن وليد روايت نقل می‌كند.
+
*۴- ابوطالب ابناری<ref> ر.ک: مقدمه محققانه آقا بزرگ بر کتاب غیبة شیخ طوسی چاپ کتابخانه نینوا، تهران، ناصرخسرو.</ref> او نیز از راویان نامدار شیعه است.
  
محقق گرانمايه سيد محسن امين در [[اعيان الشيعه]] سخني زيبا دارد. او چنين می‌نگارد: «جاي هيچ شك و شبهه‌اي در عظمت، جلالت و وجاهت ابن ابي جيد قمی ‌نيست؛ چون او يكي از استادان حوزه [[حديث]] و اجازه شيعه است. اين كه دانشوران تراجم، به روشني به وثاقت او اشاره نكرده‌اند، بدين لحاظ است كه قدر و منزلت و بزرگواري او شهره آفاق و مقبول همه ترجمه‌نويسان بوده و قهراً نيازي نمی‌ديدند واژه وثاقت و وجاهت را براي وي بكار برند».<ref> الرواشح السماويه، چاپ قديم، ص 105.</ref>
+
ابن ابی جید علاوه بر آموختن و فراگیری اخبار، [[اصول اربعمائه‌‌‌|اصول]] و مصنفات شیعه، ره‌آورد تلاش‌های خویش را به گروهی از نخبگان طراز اول روزگار خود انتقال داد. او همان گونه که دارای استادان برجسته بود، شاگردانی برجسته نیز داشت. شاگردانی که هر کدام از استوانه‌ها و طلایه‌داران [[فقه]]، [[حدیث|حدیث]] و [[علم رجال|رجال]] شیعه هستند.
  
[[شيخ حر عاملی]]، [[علامه مامقانی]]، شيخ محمدتقي شوشتري و آيت الله سيد ابوالقاسم خويي، سخن ميرداماد را نقل و سپس تأييد كرده‌اند.<ref> [[اعيان الشيعه]]، ج 8، ص 160.</ref>
+
*۱- [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]]. شخصیت او در قالب واژه‌ها نمی‌گنجد و تنها در منزلت شکوهمند او می‌توان گفت که او قهرمان بزرگ دانش رجال بوده است و از دیرباز همه علما به اندیشه‌ها و آرای رجالی او توجه داشته و سخنش را «فصل الخطاب» می‌دانسته‌اند. او بارها در اثر ماندگار خود از استادش نام برده و او را حرمت نهاده است.  
  
==استادان علی بن احمدبن محمد بن ابی جید قمی==
+
*۲- [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]]. بلندمرتبه‌ترین فقیه، محدث، رجالی، متکلم و مفسر شیعه است؛ مردی که صدها سال است نام و یادش در خاطره‌ها و کتاب‌ها، جاودانه مانده و آرا و نظریات او مدنظر تمام دانشمندان شیعه و سنی بوده و عنوان «شیخ الطایفه» را به خویش اختصاص داده است.
  
با وجود عظمت اين محدث برجسته، استادان زيادي برايش نمی‌شناسيم. گويا وي تنها چهار استاد داشته است:
+
==ابن ابی جید در نظر عالمان==
  
* 1- بزرگترين و برجسته‌ترين آنان محمد بن حسن بن وليد قمی ‌است كه از استادان [[شيخ صدوق]] قمی ‌نيز بوده است. از اين مطلب، اين نكته بدست می‌آيد كه شيخ صدوق و ابن ابي جيد هم عصر بوده‌اند. نجاشي درباره محمدبن حسن چنين نگاشته است:<ref> وسائل الشيعه، ج 20، ص 384؛ معجم رجال الحديث، ج 11، ص 214 و 252؛ نقدالرجال تفرشي، ص 227 و قاموس الرجال، ج 7، ص 250.</ref> «بزرگ محدثان و فقيهان قم كه چهره بسيار بسيار موجه شيعه است».<ref> رجال نجاشي، چاپ داوري قم، ص 271 و چاپ جامعه مدرسين، ص 382.</ref>
+
بزرگان دانش [[علم رجال|رجال]] از ستایش این شخصیت عالیقدر دریغ نکرده و هریک به گونه‌ای او را ستوده‌اند:
  
* 2- علي بن احمد دلال قمی‌<ref> قاموس الرجال، ج 7، ص 361 و غيبة الطوسي، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌ قم، ص 293 و 365.</ref> از پاره‌اي از روايات بدست می‌آيد كه او در شمار عالماني بوده كه با نايب دوم حضرت ولي‌عصر علیه‌السلام، جناب محمد بن عثمان بن سعيد عَمْري رابطه تنگاتنگي داشته است.
+
* فاضل استرآبادی می‌نویسد: «از سخن همه عالمان شیعی بدست می‌آید که همگی بر این محدث قمی ‌اعتماد دارند و روایاتی را که از او نقل شده، به عنوان روایات [[حدیث صحیح|صحیح]] و یا [[حدیث حسن|حسن]] به شمار می‌آورند».<ref> منهج المقال، چاپ قدیم، ص ۳۹۷.</ref>
 +
* [[شیخ ابوعلی حائری|ابوعلی حائری]]، بعد از این که سخن علامه بحرانی را در شأن این محدث بازگو می‌کند چنین می‌نگارد: «محقق بحرانی گفته: این که شیخ طوسی در کتاب رجال، فهرست و دو کتاب معروف حدیث خویش به نام تهذیب و استبصار بسیار فراوان از او نقل می‌کند. نشانه وجاهت، عادل بودن، فضل و کمال این راوی و استاد [[حدیث|حدیث]] است».<ref> منتهی المقال، چاپ قدیم بدون شماره صفحه، کتابخانه مسجد اعظم قم.</ref>
 +
* [[میرداماد|سید محمد میرداماد]]، به مناسبتی در تجلیل گروهی از محدثان شیعی می‌نگارد: «این نکته را خوب بدان که فقیهان و محدثان سده‌های سوم و چهارم هجری قمری [[مشایخ|مشایخ]] و استادانی داشته‌اند که در قدر و منزلت آنان سخن‌ها گفته، از آن‌ها اخبار فراوانی نقل کرده و در جای جای آثار مکتوب خویش از آن استادان با واژه‌های «رضی الله عنه» و «رحمه الله تعالی» یاد نموده‌اند. این سلسله از بزرگان حوزه حدیث از صاحبان وجاهت و موقعیت رفیع‌اند و کاملاً مورد اعتماد و بزرگوارند. به این جهت، تفاوت نمی‌کند که در کتاب‌های تراجم از آنان به عنوان «ثقه» نام ببرند یا نه. یکی از این محدثان، علی بن احمد بن ابی جید قمی ‌است. نکته‌ای که یادآوری آن سودمند است این است که سند روایتی ابن ابی جید بهتر و عالی‌تر از سند [[شیخ مفید]] است؛ چون ابن ابی جید از استاد فقه و حدیث، [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن ولید قمی]] بدون واسطه خبر نقل می‌کند؛ در حالی که شیخ مفید به واسطه شیخ صدوق از ابن ولید روایت نقل می‌کند.
 +
* [[شیخ حر عاملی]]، [[عبدالله مامقانی|علامه مامقانی]]، [[محمدتقی شوشتری|شیخ محمدتقی شوشتری]] و آیت الله [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خویی]]، سخن میرداماد را نقل و سپس تأیید کرده‌اند.<ref> اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۰.</ref>
 +
* محقق گرانمایه [[سید محسن امین|سید محسن امین]] نیز در [[اعیان الشیعه]] چنین می‌نگارد: «جای هیچ شک و شبهه‌ای در عظمت، جلالت و وجاهت ابن ابی جید قمی ‌نیست؛ چون او یکی از استادان حوزه حدیث و [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] شیعه است. این که دانشوران تراجم، به روشنی به وثاقت او اشاره نکرده‌اند، بدین لحاظ است که قدر و منزلت و بزرگواری او شهره آفاق و مقبول همه ترجمه‌نویسان بوده و قهراً نیازی نمی‌دیدند واژه وثاقت و وجاهت را برای وی بکار برند».<ref> الرواشح السماویه، چاپ قدیم، ص ۱۰۵.</ref>
  
* 3- احمد بن محمد بن يحيي<ref> طبقات الفقهاء، ج 4، ص 95 و فهرست [[شيخ طوسی]]، ص 145 و 146.</ref> فرزند بزرگوار محمد بن يحيي عطار قمی‌ و يكي از محدثان نام‌آور [[شيعه]] است.
+
==جایگاه علمی ابن ابی جید==
  
* 4- ابوطالب ابناري<ref> ر.ك: مقدمه محققانه آقا بزرگ بر كتاب غيبة شيخ طوسي چاپ كتابخانه نينوا، تهران، ناصرخسرو.</ref> او نيز از راويان نامدار شيعه است.
+
در جای خود ثابت شده که اصحاب و یاران [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام آنچه را از آن بزرگواران فرامی‌گرفتند، می‌نوشتند. مجموع آن را چهارصد اصل شمرده‌اند. همین [[اصول اربعمائه‌‌‌|اصول چهارصدگانه]] مایه‌های اصلی [[کتب اربعه|کتاب‌های چهارگانه]] شیعه به نام‌های: [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]، [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]] و [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]] است.
  
==شاگردان ایشان==
+
یکی از کسانی که در حفظ، جمع‌آوری و نقل روایات این کتاب‌ها نقش ممتازی داشت، ابن ابی جید است. دلیل این سخن را می‌توان با بررسی [[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|فهرست شیخ طوسی]] به خوبی یافت. نویسنده این نوشتار بدین هدف، از آغاز تا فرجام کتاب فهرست را با دقت بررسی و تمام صفحات آن کتاب ارزشمند را سطر به سطر ملاحظه کرد و بر این نکته واقف شد که [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] در ۱۰۲ مورد، از طریق این راوی برجسته، آن کتاب‌ها را نقل می‌کند و سند خویش را به واسطه ابن ابی جید به آن اصول می‌رساند. گاهی می‌گوید: «ابن ابی جید مرا خبر داد به چندین کتاب، تألیف فلان محدث». این تعداد نقل، درباره کمتر محدثی اتفاق افتاده است. شاگرد برجسته دیگر ابن ابی جید، [[احمد بن علی نجاشی|شیخ نجاشی]] نیز در کتاب خود در حدود بیست بار از استادش، کتاب های یاران امامان را نقل می‌کند.
  
ابن ابي جيد، در سايه تلاش‌هاي خستگي‌ناپذير و بهره‌مندي از محضر استادان بزرگ، به موقعيت ارجمندي نايل شد. او علاوه بر آموختن و فراگيري اخبار، اصول و مصنفات شيعه، ره‌آورد تلاش‌هاي خويش را به گروهي از نخبگان طراز اول روزگار خود انتقال داد. او همان گونه كه داراي استادان برجسته بود، شاگرداني برجسته نيز داشت. شاگرداني كه هر كدام از استوانه‌ها و طلايه‌داران فقه، حديث و رجال شيعه هستند.
+
=== گزیده‌ای از روایات ===
 +
از اخباری که از این محدث به دست ما رسیده، به ویژه آنچه در کتاب [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب طوسی]] از او نقل شده، می‌توان دریافت که بیشتر روایات این بزرگوار مربوط به [[احکام]] و تکالیف مؤمنان، همانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، تجارت و [[طلاق]] و... است؛ گرچه پاره‌ای از اخبار او به [[ولایت]] [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام و نیز حضرت [[امام مهدی]] علیه‌السلام مربوط است. در ادامه برخی از این روایات ذکر می شود:
  
* 1- شيخ نجاشي. شخصيت او در قالب واژه‌ها نمی‌گنجد و تنها در منزلت شكوهمند او می‌توان گفت كه او قهرمان بزرگ دانش رجال بوده است و از ديرباز همه علما به انديشه‌ها و آراي رجالي او توجه داشته و سخنش را «فصل الخطاب» می‌دانسته‌اند. او بارها در اثر ماندگار خود از استادش نام برده و او را حرمت نهاده است. نجاشي در سال 372 ق در شهر [[بغداد]] ديده به جهان گشود و در سال 450 ق بعد از 78 سال درگذشت.
+
'''<I>پیشگویی نایب امام زمان علیه‌السلام:</I>'''
  
* 2- شيخ طوسي. بلندمرتبه‌ترين فقيه، محدث، رجالي، متكلم و مفسر شيعه است؛ مردي كه صدها سال است نام و يادش در خاطره‌ها و كتاب‌ها، جاودانه مانده و آرا و نظريات او مدنظر تمام دانشمندان شيعه و سني بوده و عنوان «شيخ الطايفه» را به خويش اختصاص داده است.
+
ابن ابی جید از استاد خود علی بن احمد دلال قمی ‌نقل می‌کند: «روزی به خدمت [[محمد بن عثمان عمرى|محمد بن عثمان عَمْری]]، دومین نایب [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] علیه‌السلام رفتم تا بر او سلام کنم و حالش را بپرسم. دیدم در کنار تخته‌ای ایستاده و آیاتی از [[قرآن]] و نام‌های [[ائمه اطهار|امامان]] بزرگوار را بر اطراف تخته می‌نویسد. به او گفتم: ای آقای من! این تخته چیست؟ فرمود: این را برای قبرم آماده می‌کنم. من هر روز داخل این قبر می‌شوم و یک جزء قرآن می‌خوانم. سپس از قبر خارج می‌شوم. در این هنگام دست مرا گرفت و قبر را به من نشان داد. آنگاه گفت: من در فلان روز و فلان ساعت از دنیا خواهم رفت». احمد بن علی بن دلال می‌گوید: «من از نزد آن بزرگوار بیرون آمدم و آن چه را به من گفت یادداشت کردم و مراقب تاریخی بودم که او مشخص کرده بود؛ تا این که پس از مدتی، ابوجعفر محمد بن عثمان بیمار شد و در همان روز و ماه و سالی که فرموده بود، مرغ جانش به ملکوت اعلی پیوست و در همان قبری که آماده کرده بود، دفن شد».<ref> همان، ص ۱۹۳ و اثبات الهداة، ج ۱، ص ۲۹۵.</ref>
  
شيخ طوسي در سال 385 در شهر طوس پا به عرصه هستي نهاد و در سال 408، در حالي كه هنوز بيش از 23 سال از عمرش نگذشته بود، روانه حوزه [[بغداد]] شد. او در آن شهر كه در آن روزگار مركز [[فقه]]، [[حديث]] و كلام بود، نزد استاد بزرگش [[شيخ مفيد]] به مدت پنج سال كسب فيض كرد. بعد از رحلت شيخ مفيد، به محضر سيد مرتضي ملقب به علم‌الهدي شتافت؛ سيد مرتضي در سال 436 هـ.ق از دنيا رفت و شيخ طوسي به مدت 28 سال ديگر در قيد حيات بود.
+
'''<I>مظلومیت امیرمؤمنان علیه‌السلام:</I>'''
  
در اواخر عمر به سبب بروز حوادث و رخدادهايي دردناك، مجبور گرديد از [[بغداد]] هجرت كند و راهي [[نجف]] شود. او در آنجا حوزه علميه شيعه را بنيان نهاد. از اين مرد بزرگ، ده‌ها كتاب بسيار ارزشمند به يادگار مانده است. شيخ طوسي در سال 460 ق، در حالي كه 75 سال از عمرش می‌گذشت، رخ به نقاب خاك كشيد و در نجف اشرف در جوار مرقد مطهر اميرمؤمنان علي علیه‌السلام به خاك سپرده شد.<ref> مقدمه فهرست شيخ طوسي، ص ك، از سيد محمدصادق آل بحرالعلوم.</ref>
+
ابن ابی جید با واسطه از [[ابن عباس]] روایت می‌کند: «[[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله در وصیت خویش به [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] علیه‌السلام فرمود: ای علی! قبیله [[قریش|قریش]] بر ضد تو قیام می‌کنند و بر ستم بر تو وحدت کلمه پیدا می‌کنند. در آن روزگار سخت، اگر یاورانی داشتی با ستمگران مبارزه کن؛ اما اگر یاوری نیافتی، خون خود را حفظ کن؛ چون شهادت به دنبال شما است. خداوند لعنت کند کشنده تو را».<ref>غیبة الطوسی، ص ۲۵۱ و ۴۱۵.</ref>
 
 
در پايان، گفتني است شيخ طوسي استادان فراواني داشته كه مهمترين آنان عبارتند از:
 
 
 
* 1- شيخ مفيد؛
 
 
 
* 2- حسين بن عبيدالله غضائري؛
 
 
 
* 3- احمد بن عبدون معروف به ابن الحاشر؛
 
 
 
* 4- ابوالحسين ابن ابي جيد قمي.<ref> مقدمه فهرست طوسي، ص ط.</ref>
 
 
 
==ابن ابي جيد و اصول چهارصدگانه==
 
 
 
در جاي خود ثابت شده كه اصحاب و ياران امامان علیهم‌السلام آنچه را از آن بزرگواران فرامی‌گرفتند، می‌نوشتند. مجموع آن را چهارصد شمرده‌اند كه مشهور است به چهارصد اصل. همين اصول چهارصدگانه مايه‌هاي اصلي كتاب‌هاي چهارگانه شيعه به نام‌هاي: الكافي، من لايحضره الفقيه، تهذيب و استبصار است.
 
 
 
يكي از كساني كه در حفظ، جمع‌آوري و نقل روايات اين كتاب‌ها نقش ممتازي داشت، ابن ابي جيد است. دليل اين سخن را می‌توان با بررسي فهرست [[شيخ طوسی]] به خوبي يافت. نويسنده اين نوشتار بدين هدف، از آغاز تا فرجام كتاب فهرست را با دقت بررسي و تمام صفحات آن كتاب ارزشمند را سطر به سطر ملاحظه كرد و بر اين نكته واقف شد كه شيخ طوسي در 102 مورد، از طريق اين راوي برجسته، آن كتاب‌ها را نقل می‌كند و سند خويش را به واسطه ابن ابي جيد به آن اصول می‌رساند. گاهي می‌گويد: «ابن ابي جيد مرا خبر داد به چندين كتاب، تأليف فلان محدث». اين تعداد نقل، درباره كمتر محدثي اتفاق افتاده است. شاگرد برجسته ديگر ابن ابي جيد، شيخ نجاشي نيز در كتاب خود در حدود بيست بار از استادش، كتاب هاي ياران امامان را نقل می‌كند.
 
 
 
==هجرت علمي علی بن احمد==
 
 
 
دانسته شد كه ابن ابي جيد در گروه محدثان قمی ‌است. او در اين شهر ديده به جهان گشود و برهه‌اي از عمر خويش را در راه كسب دانش در آنجا سپري كرد. اما او كه دل و جانش، سراسر اشتياق به آموختن بيشتر بود در حدود سال 380 ق از [[قم]] هجرت كرد و به شهر [[بغداد]] رفت. در اين شهر بود كه نجاشي و شيخ طوسي به محضر پرفيض و بركت اين استاد بزرگ حديث شتافتند.
 
 
 
==موضوعات روایات علی بن احمد بن محمد بن ابی جید قمی==
 
 
 
از اخباري كه از اين محدث به دست ما رسيده، به ويژه آنچه در كتاب تهذيب طوسي از او نقل شده، می‌توان دريافت كه بيشتر روايات اين بزرگوار مربوط به [[احكام]] و تكاليف مؤمنان، همانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، تجارت و طلاق و... است؛ گرچه پاره‌اي از اخبار او به ولايت اهل بيت علیهم‌السلام و نيز حضرت [[امام مهدی]] علیه‌السلام مربوط است.
 
 
 
==وفات علی بن احمد==
 
 
 
مكان و زمان درگذشت اين راوي بزرگ به درستي معلوم نيست؛ ولي آنچه قطعي به نظر می‌رسد او تا سال 408 در قيد حيات بوده است، چون شاگرد برجسته‌اش شيخ طوسي در همين سال از خراسان به بغداد می‌رود و محضر استاد را درك می‌كند.<ref> غيبة الطوسي، چاپ معارف اسلامی‌ قم، ص 363.</ref>
 
 
 
==روایات حدیث==
 
 
 
'''<I>پيشگويي نايب امام زمان علیه‌السلام:</I>'''
 
 
 
ابن ابي جيد از استاد خود علي بن احمد دلال قمی ‌نقل می‌كند: «روزي به خدمت محمد بن عثمان عَمْري، دومين نايب امام زمان علیه‌السلام رفتم تا بر او سلام كنم و حالش را بپرسم. ديدم در كنار تخته‌اي ايستاده و آياتي از قرآن و نام‌هاي امامان بزرگوار را بر اطراف تخته می‌نويسد. به او گفتم: اي آقاي من! اين تخته چيست؟ فرمود: اين را براي قبرم آماده می‌كنم. من هر روز داخل اين قبر می‌شوم و يك جزء [[قرآن]] می‌خوانم. سپس از قبر خارج می‌شوم. در اين هنگام دست مرا گرفت و قبر را به من نشان داد. آنگاه گفت: من در فلان روز و فلان ساعت از دنيا خواهم رفت».
 
 
 
احمد بن علي بن دلال می‌گويد: «من از نزد آن بزرگوار بيرون آمدم و آن چه را به من گفت يادداشت كردم و مراقب تاريخي بودم كه او مشخص كرده بود؛ تا اين كه پس از مدتي، ابوجعفر محمد بن عثمان بيمار شد و در همان روز و ماه و سالي كه فرموده بود، مرغ جانش به ملكوت اعلی پيوست و در همان قبري كه آماده كرده بود، دفن شد».<ref> همان، ص 193 و اثبات الهداة، ج 1، ص 295.</ref>
 
 
 
'''<I>مظلوميت اميرمؤمنان علیه‌السلام:</I>'''
 
 
 
ابن ابي جيد با واسطه از ابن عباس روايت می‌كند: «رسول اكرم صلی الله علیه و آله در وصيت خويش به اميرالمؤمنين علي علیه‌السلام فرمود: اي علي! قبيله قريش بر ضد تو قيام می‌كنند و بر ستم بر تو وحدت كلمه پيدا می‌كنند. در آن روزگار سخت، اگر ياوراني داشتي با ستمگران مبارزه كن؛ اما اگر ياوري نيافتي، خون خود را حفظ كن؛ چون شهادت به دنبال شما است. خداوند لعنت كند كشنده تو را».</ref>غيبة الطوسي، ص 251 و 415.</ref>
 
  
 
'''<I>فرزند فرخنده:</I>'''
 
'''<I>فرزند فرخنده:</I>'''
  
باز نقل می‌كند از حسين بن حسن بن حسن كه گفت: «خدمت حضرت [[امام حسن عسكری]] علیه‌السلام مشرف شدم و تولد فرزندش حضرت [[امام مهدی]] علیه‌السلام را به آن بزرگوار تبريك گفتم».<ref> غيبة الطوسي، ص 251 و 415.</ref>
+
باز نقل می‌کند از حسین بن حسن بن حسن که گفت: «خدمت حضرت [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام مشرف شدم و تولد فرزندش حضرت [[امام مهدی]] علیه‌السلام را به آن بزرگوار تبریک گفتم».<ref> غیبة الطوسی، ص ۲۵۱ و ۴۱۵.</ref>
  
'''<I>محمد بن جعفر عربي:</I>'''
+
'''<I>محمد بن جعفر عربی:</I>'''
  
باز روايت می‌كند از صالح بن ابي صالح كه: «در سال 290 ق. بعضي از مردم از من خواستند كه وجوه شرعي و سهم امام علیه‌السلام را از آن‌ها بگيرم. من از اين كار خودداري ورزيدم و به ناحيه مقدسه نوشتم و نظر مبارك [[امام زمان]] علیه‌السلام را خواستم. جوابي از ناحيه مقدسه برايم آمد كه در شهر ري، محمد بن جعفر عربي زندگي می‌كند. سهم مرا به او بدهيد؛ چون او يكي از وكيلان معتمَد ما است».<ref> همان، ص 415، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌.</ref>
+
و روایت می‌کند از صالح بن ابی صالح که: «در سال ۲۹۰ ق. بعضی از مردم از من خواستند که وجوه شرعی و سهم امام علیه‌السلام را از آن‌ها بگیرم. من از این کار خودداری ورزیدم و به ناحیه مقدسه نوشتم و نظر مبارک [[امام زمان]] علیه‌السلام را خواستم. جوابی از ناحیه مقدسه برایم آمد که در شهر ری، محمد بن جعفر عربی زندگی می‌کند. سهم مرا به او بدهید؛ چون او یکی از وکیلان معتمَد ما است».<ref> همان، ص ۴۱۵، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
* ابوالحسن ربانی سبزواری، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۷، صفحه ۴۶-۵۴.
  
ابوالحسن رباني سبزواري, ستارگان حرم، جلد 17، صفحه 46-54
 
 
[[رده: علمای قرن چهارم]]
 
[[رده: علمای قرن چهارم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۰

«علی بن احمد ابن ابی جِید» یکی از محدثان بزرگ شیعه و عالمان حدیث اهل بیت (علیهم السلام) در سده چهارم هجری است. نجاشی و شیخ طوسی از شاگردان او هستند. در بزرگی این راوی برجسته همین بس که نامش در سراسر کتاب‌های تهذیب، استبصار، فهرست و رجال شیخ طوسی دیده می‌شود.

زندگی‌نامه

سال ولادتش معلوم نیست؛ ولی یقیناً پیش از سال ۳۴۳ هـ.ق در شهر قم متولد شده است؛ چون استاد معروف و برجسته‌اش محمد بن حسن بن ولید قمی، در سال ۳۴۳ ق درگذشته و به احتمال زیاد او در هنگام مرگ استادش حداقل پانزده تا بیست ساله بوده است.

کنیه‌اش را ابوالحسن نوشته‌اند. منسوب به خاندان اشعری بوده و قمی ‌نامیده شده[۱] و لقب معروف او، «ابن ابی جِید» است که البته این لقب جد دوم ایشان به نام «طاهر» بوده و علی بن احمد نیز به همین لقب مشهور شده است. و بدین گونه است که گاهی در ترجمه‌ها به این بزرگوار گفته می‌شود: علی بن احمد بن محمد بن طاهر.

ابن ابی جید قمی در حدود سال ۳۸۰ ق از قم هجرت کرد و به شهر بغداد رفت. در این شهر بود که نجاشی و شیخ طوسی به محضر پرفیض و برکت این استاد بزرگ حدیث شتافتند. این محدث بیشتر عمر بابرکت خود را در سده چهارم هجری سپری کرده است؛ سده‌ای که می‌توان آن را سده شکوفایی استعدادهای بزرگ و روزگار بزرگترین مردان فقه و حدیث و رجال شیعی نامید.

زمان و مکان درگذشت این راوی بزرگ به درستی معلوم نیست؛ ولی آنچه قطعی به نظر می‌رسد او تا سال ۴۰۸ در قید حیات بوده است، چون شاگرد برجسته‌اش شیخ طوسی در همین سال از خراسان به بغداد می‌رود و محضر استاد را درک می‌کند.[۲]

استادان و شاگردان

ابن ابی جید، در سایه تلاش‌های خستگی‌ناپذیر و بهره‌مندی از محضر استادان بزرگ، به موقعیت ارجمندی نایل شد. با وجود عظمت این محدث برجسته، استادان زیادی برایش نمی‌شناسیم. گویا وی تنها چهار استاد داشته است:

  • ۱- بزرگترین و برجسته‌ترین آنان محمد بن حسن بن ولید قمی ‌است که از استادان شیخ صدوق قمی ‌نیز بوده است. از این مطلب، این نکته بدست می‌آید که شیخ صدوق و ابن ابی جید هم عصر بوده‌اند.
  • ۴- ابوطالب ابناری[۵] او نیز از راویان نامدار شیعه است.

ابن ابی جید علاوه بر آموختن و فراگیری اخبار، اصول و مصنفات شیعه، ره‌آورد تلاش‌های خویش را به گروهی از نخبگان طراز اول روزگار خود انتقال داد. او همان گونه که دارای استادان برجسته بود، شاگردانی برجسته نیز داشت. شاگردانی که هر کدام از استوانه‌ها و طلایه‌داران فقه، حدیث و رجال شیعه هستند.

  • ۱- شیخ نجاشی. شخصیت او در قالب واژه‌ها نمی‌گنجد و تنها در منزلت شکوهمند او می‌توان گفت که او قهرمان بزرگ دانش رجال بوده است و از دیرباز همه علما به اندیشه‌ها و آرای رجالی او توجه داشته و سخنش را «فصل الخطاب» می‌دانسته‌اند. او بارها در اثر ماندگار خود از استادش نام برده و او را حرمت نهاده است.
  • ۲- شیخ طوسی. بلندمرتبه‌ترین فقیه، محدث، رجالی، متکلم و مفسر شیعه است؛ مردی که صدها سال است نام و یادش در خاطره‌ها و کتاب‌ها، جاودانه مانده و آرا و نظریات او مدنظر تمام دانشمندان شیعه و سنی بوده و عنوان «شیخ الطایفه» را به خویش اختصاص داده است.

ابن ابی جید در نظر عالمان

بزرگان دانش رجال از ستایش این شخصیت عالیقدر دریغ نکرده و هریک به گونه‌ای او را ستوده‌اند:

  • فاضل استرآبادی می‌نویسد: «از سخن همه عالمان شیعی بدست می‌آید که همگی بر این محدث قمی ‌اعتماد دارند و روایاتی را که از او نقل شده، به عنوان روایات صحیح و یا حسن به شمار می‌آورند».[۶]
  • ابوعلی حائری، بعد از این که سخن علامه بحرانی را در شأن این محدث بازگو می‌کند چنین می‌نگارد: «محقق بحرانی گفته: این که شیخ طوسی در کتاب رجال، فهرست و دو کتاب معروف حدیث خویش به نام تهذیب و استبصار بسیار فراوان از او نقل می‌کند. نشانه وجاهت، عادل بودن، فضل و کمال این راوی و استاد حدیث است».[۷]
  • سید محمد میرداماد، به مناسبتی در تجلیل گروهی از محدثان شیعی می‌نگارد: «این نکته را خوب بدان که فقیهان و محدثان سده‌های سوم و چهارم هجری قمری مشایخ و استادانی داشته‌اند که در قدر و منزلت آنان سخن‌ها گفته، از آن‌ها اخبار فراوانی نقل کرده و در جای جای آثار مکتوب خویش از آن استادان با واژه‌های «رضی الله عنه» و «رحمه الله تعالی» یاد نموده‌اند. این سلسله از بزرگان حوزه حدیث از صاحبان وجاهت و موقعیت رفیع‌اند و کاملاً مورد اعتماد و بزرگوارند. به این جهت، تفاوت نمی‌کند که در کتاب‌های تراجم از آنان به عنوان «ثقه» نام ببرند یا نه. یکی از این محدثان، علی بن احمد بن ابی جید قمی ‌است. نکته‌ای که یادآوری آن سودمند است این است که سند روایتی ابن ابی جید بهتر و عالی‌تر از سند شیخ مفید است؛ چون ابن ابی جید از استاد فقه و حدیث، محمد بن حسن بن ولید قمی بدون واسطه خبر نقل می‌کند؛ در حالی که شیخ مفید به واسطه شیخ صدوق از ابن ولید روایت نقل می‌کند.
  • شیخ حر عاملی، علامه مامقانی، شیخ محمدتقی شوشتری و آیت الله سید ابوالقاسم خویی، سخن میرداماد را نقل و سپس تأیید کرده‌اند.[۸]
  • محقق گرانمایه سید محسن امین نیز در اعیان الشیعه چنین می‌نگارد: «جای هیچ شک و شبهه‌ای در عظمت، جلالت و وجاهت ابن ابی جید قمی ‌نیست؛ چون او یکی از استادان حوزه حدیث و اجازه شیعه است. این که دانشوران تراجم، به روشنی به وثاقت او اشاره نکرده‌اند، بدین لحاظ است که قدر و منزلت و بزرگواری او شهره آفاق و مقبول همه ترجمه‌نویسان بوده و قهراً نیازی نمی‌دیدند واژه وثاقت و وجاهت را برای وی بکار برند».[۹]

جایگاه علمی ابن ابی جید

در جای خود ثابت شده که اصحاب و یاران امامان علیهم‌السلام آنچه را از آن بزرگواران فرامی‌گرفتند، می‌نوشتند. مجموع آن را چهارصد اصل شمرده‌اند. همین اصول چهارصدگانه مایه‌های اصلی کتاب‌های چهارگانه شیعه به نام‌های: الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب و استبصار است.

یکی از کسانی که در حفظ، جمع‌آوری و نقل روایات این کتاب‌ها نقش ممتازی داشت، ابن ابی جید است. دلیل این سخن را می‌توان با بررسی فهرست شیخ طوسی به خوبی یافت. نویسنده این نوشتار بدین هدف، از آغاز تا فرجام کتاب فهرست را با دقت بررسی و تمام صفحات آن کتاب ارزشمند را سطر به سطر ملاحظه کرد و بر این نکته واقف شد که شیخ طوسی در ۱۰۲ مورد، از طریق این راوی برجسته، آن کتاب‌ها را نقل می‌کند و سند خویش را به واسطه ابن ابی جید به آن اصول می‌رساند. گاهی می‌گوید: «ابن ابی جید مرا خبر داد به چندین کتاب، تألیف فلان محدث». این تعداد نقل، درباره کمتر محدثی اتفاق افتاده است. شاگرد برجسته دیگر ابن ابی جید، شیخ نجاشی نیز در کتاب خود در حدود بیست بار از استادش، کتاب های یاران امامان را نقل می‌کند.

گزیده‌ای از روایات

از اخباری که از این محدث به دست ما رسیده، به ویژه آنچه در کتاب تهذیب طوسی از او نقل شده، می‌توان دریافت که بیشتر روایات این بزرگوار مربوط به احکام و تکالیف مؤمنان، همانند نماز، روزه، حج، تجارت و طلاق و... است؛ گرچه پاره‌ای از اخبار او به ولایت اهل بیت علیهم‌السلام و نیز حضرت امام مهدی علیه‌السلام مربوط است. در ادامه برخی از این روایات ذکر می شود:

پیشگویی نایب امام زمان علیه‌السلام:

ابن ابی جید از استاد خود علی بن احمد دلال قمی ‌نقل می‌کند: «روزی به خدمت محمد بن عثمان عَمْری، دومین نایب امام زمان علیه‌السلام رفتم تا بر او سلام کنم و حالش را بپرسم. دیدم در کنار تخته‌ای ایستاده و آیاتی از قرآن و نام‌های امامان بزرگوار را بر اطراف تخته می‌نویسد. به او گفتم: ای آقای من! این تخته چیست؟ فرمود: این را برای قبرم آماده می‌کنم. من هر روز داخل این قبر می‌شوم و یک جزء قرآن می‌خوانم. سپس از قبر خارج می‌شوم. در این هنگام دست مرا گرفت و قبر را به من نشان داد. آنگاه گفت: من در فلان روز و فلان ساعت از دنیا خواهم رفت». احمد بن علی بن دلال می‌گوید: «من از نزد آن بزرگوار بیرون آمدم و آن چه را به من گفت یادداشت کردم و مراقب تاریخی بودم که او مشخص کرده بود؛ تا این که پس از مدتی، ابوجعفر محمد بن عثمان بیمار شد و در همان روز و ماه و سالی که فرموده بود، مرغ جانش به ملکوت اعلی پیوست و در همان قبری که آماده کرده بود، دفن شد».[۱۰]

مظلومیت امیرمؤمنان علیه‌السلام:

ابن ابی جید با واسطه از ابن عباس روایت می‌کند: «رسول اکرم صلی الله علیه و آله در وصیت خویش به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: ای علی! قبیله قریش بر ضد تو قیام می‌کنند و بر ستم بر تو وحدت کلمه پیدا می‌کنند. در آن روزگار سخت، اگر یاورانی داشتی با ستمگران مبارزه کن؛ اما اگر یاوری نیافتی، خون خود را حفظ کن؛ چون شهادت به دنبال شما است. خداوند لعنت کند کشنده تو را».[۱۱]

فرزند فرخنده:

باز نقل می‌کند از حسین بن حسن بن حسن که گفت: «خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام مشرف شدم و تولد فرزندش حضرت امام مهدی علیه‌السلام را به آن بزرگوار تبریک گفتم».[۱۲]

محمد بن جعفر عربی:

و روایت می‌کند از صالح بن ابی صالح که: «در سال ۲۹۰ ق. بعضی از مردم از من خواستند که وجوه شرعی و سهم امام علیه‌السلام را از آن‌ها بگیرم. من از این کار خودداری ورزیدم و به ناحیه مقدسه نوشتم و نظر مبارک امام زمان علیه‌السلام را خواستم. جوابی از ناحیه مقدسه برایم آمد که در شهر ری، محمد بن جعفر عربی زندگی می‌کند. سهم مرا به او بدهید؛ چون او یکی از وکیلان معتمَد ما است».[۱۳]

پانویس

  1. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۶۷؛ ریحانة الادب، ج ۷، ص ۳۳۲؛ قاموس الرجال، ج ۷، ص ۲۶۷ و ۳۶۱، چاپ جامعه مدرسین؛ رجال نجاشی، چاپ جامعه مدرسین، ص ۱۰۴ و چند منبع دیگر.
  2. غیبة الطوسی، چاپ معارف اسلامی‌ قم، ص ۳۶۳.
  3. قاموس الرجال، ج ۷، ص ۳۶۱ و غیبة الطوسی، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌ قم، ص ۲۹۳ و ۳۶۵.
  4. طبقات الفقهاء، ج ۴، ص ۹۵ و فهرست شیخ طوسی، ص ۱۴۵ و ۱۴۶.
  5. ر.ک: مقدمه محققانه آقا بزرگ بر کتاب غیبة شیخ طوسی چاپ کتابخانه نینوا، تهران، ناصرخسرو.
  6. منهج المقال، چاپ قدیم، ص ۳۹۷.
  7. منتهی المقال، چاپ قدیم بدون شماره صفحه، کتابخانه مسجد اعظم قم.
  8. اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۰.
  9. الرواشح السماویه، چاپ قدیم، ص ۱۰۵.
  10. همان، ص ۱۹۳ و اثبات الهداة، ج ۱، ص ۲۹۵.
  11. غیبة الطوسی، ص ۲۵۱ و ۴۱۵.
  12. غیبة الطوسی، ص ۲۵۱ و ۴۱۵.
  13. همان، ص ۴۱۵، چاپ مؤسسه معارف اسلامی‌.

منابع