شمعون: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ( | + | '''حضرت شمعون''' (علیه السلام) یکی از دوازده «[[حواریون|حواری]]» [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسی]] (علیه السلام) و برگزیده ترین آن ها و وصی آن حضرت به شمار می رفته است.<ref>معارف و معاریف، ج ۶، ص ۵۴۷.</ref> گفته شده [[نرجس خاتون]]، مادر [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] (علیه السلام) از طرف مادر، از نسل شمعون است.<ref>پیشوای دوازدهم، هیأت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۲۵.</ref> به او «شمعون صفا» نیز می گفتند. |
− | شمعون | + | (بعد از عیسى بن مریم) شمعون علیه السّلام از براى دین [[الله|خدا]] قد علم کرد و اعمالى که عیسى علیه السّلام انجام می داد شمعون نیز عمل می کرد، کور مادرزاد و مرض پیسى را شفا می داد و اموات را به اذن خدا زنده می کرد. شیعیان صادق با او بودند، اشخاصى که به شمعون [[ایمان|ایمان]] مىآوردند مؤمن و افرادى که او را منکر می شدند کافر و آنهائى که درباره آن حضرت شک داشتند گمراه بشمار می رفتند. |
− | + | شمعون علیه السّلام [[حواریون|حواریون]] را بسوى شهرها روانه می کرد تا مردم را (بسوى خدا) دعوت کنند. [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسى]] و شمعون علیهما السلام هیچ کسى را بطرف روم نمی فرستادند مگر اینکه کشته می شد، شمعون بدو نفر از اصحاب خود فرمود: شما در فلان وقت بطرف روم حرکت کنید، ولى آنها قبل از آن وقت معلوم حرکت کردند و پادشاه آنان را گرفته حبس کرد. همینکه آن وقت معهود در رسید شمعون علیه السّلام بصورت طبیب حرکت کرد و هیچ کسى را تحت معالجه قرار نمی داد مگر اینکه او را شفا می داد (و بدین نحو) بر پادشاه غلبه یافت. | |
− | بعد از آن پادشاه خوابى | + | بعد از آن پادشاه خوابى دید و خواب خود را براى شمعون علیه السّلام نقل کرد. شمعون گفت: شاید در حبس تو گروهى از مظلومین زندانى باشند؟ پس شمعون پادشاه را دستور داد که به امور کلیه محبوسین رسیدگى شود، پادشاه و شمعون در یک مجلس نشستند و پادشاه بنا کرد به امور زندانیان رسیدگى کردن تا اینکه بآن دو نفر قاصد شمعون رسید، همینکه از جریان کار آنها سؤال کرد؟ گفتند: ما فرستادگان [[حضرت عیسی علیه السلام|عیسى]] هستیم و کور مادرزاد و مرض پیسى را شفا می دهیم. |
− | پادشاه گفت: شخص | + | پادشاه گفت: شخص کورى را حاضر کنید، شخص کورى را آوردند که هیچوقت قوه بینائى نداشته بود، پس شمعون دست خود را روى دو چشم او نهاد و گفت: شفا یابید. چون دست خود را برداشت آن مرد کور بینا شد، بعد از آن پادشاه دائما [[معجزه|معجزهاى]] پس از معجزهاى از شمعون مشاهده کرد تا اینکه پسر پادشاه را که هفت سال قبل از آن مرده بود زنده کرد. آنگاه پادشاه و جمیع اهل مملکتش بشمعون [[ایمان|ایمان]] آوردند و امر حضرت عیسى را بزرگ شماردند تا اینکه درباره عیسى علیه السّلام گفتند آنچه را که گفتند (غلوّ کردند). |
− | + | شمعون استاد مرقس بوده و [[انجیل مرقس]] را او تنظیم نموده و به نام شاگردش کرده است. شمعون و یهودا به هم پیوستند و به تبلیغ دین [[مسیحیت|مسیح]] پرداختند. کاهنان [[یهود]]، مردم را علیه آن دو شوراندند. پس شمعون را با اره دو نیم کردند و یهودا را سر بریدند.<ref>معارف و معاریف ج ۶، ص ۵۴۸.</ref> | |
− | + | وقتى که وفات شمعون نزدیک شد خداى سبحان به او [[وحی|وحى]] کرد که نور و حکمت خدا و جمیع میراثهاى [[پیامبران|انبیاء]] علیهم السّلام را به [[حضرت یحیی علیه السلام|یحیی ابن زکریا]] برسم امانت تحویل دهد، شمعون هم اطاعت کرد و وصیت نمود و امانتها را به یحیى علیه السّلام سپرد و از دنیا رفت. | |
− | + | ==منابع== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == منابع | ||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | * ترجمه إثبات الوصیة، متن، ص۱۴۸. | ||
+ | * موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونه ای، ص۴۳۸. | ||
+ | {{پیامبران}} | ||
[[رده:پیامبران]] | [[رده:پیامبران]] | ||
+ | [[رده:مسیحیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۱
حضرت شمعون (علیه السلام) یکی از دوازده «حواری» حضرت عیسی (علیه السلام) و برگزیده ترین آن ها و وصی آن حضرت به شمار می رفته است.[۱] گفته شده نرجس خاتون، مادر امام زمان (علیه السلام) از طرف مادر، از نسل شمعون است.[۲] به او «شمعون صفا» نیز می گفتند.
(بعد از عیسى بن مریم) شمعون علیه السّلام از براى دین خدا قد علم کرد و اعمالى که عیسى علیه السّلام انجام می داد شمعون نیز عمل می کرد، کور مادرزاد و مرض پیسى را شفا می داد و اموات را به اذن خدا زنده می کرد. شیعیان صادق با او بودند، اشخاصى که به شمعون ایمان مىآوردند مؤمن و افرادى که او را منکر می شدند کافر و آنهائى که درباره آن حضرت شک داشتند گمراه بشمار می رفتند.
شمعون علیه السّلام حواریون را بسوى شهرها روانه می کرد تا مردم را (بسوى خدا) دعوت کنند. حضرت عیسى و شمعون علیهما السلام هیچ کسى را بطرف روم نمی فرستادند مگر اینکه کشته می شد، شمعون بدو نفر از اصحاب خود فرمود: شما در فلان وقت بطرف روم حرکت کنید، ولى آنها قبل از آن وقت معلوم حرکت کردند و پادشاه آنان را گرفته حبس کرد. همینکه آن وقت معهود در رسید شمعون علیه السّلام بصورت طبیب حرکت کرد و هیچ کسى را تحت معالجه قرار نمی داد مگر اینکه او را شفا می داد (و بدین نحو) بر پادشاه غلبه یافت.
بعد از آن پادشاه خوابى دید و خواب خود را براى شمعون علیه السّلام نقل کرد. شمعون گفت: شاید در حبس تو گروهى از مظلومین زندانى باشند؟ پس شمعون پادشاه را دستور داد که به امور کلیه محبوسین رسیدگى شود، پادشاه و شمعون در یک مجلس نشستند و پادشاه بنا کرد به امور زندانیان رسیدگى کردن تا اینکه بآن دو نفر قاصد شمعون رسید، همینکه از جریان کار آنها سؤال کرد؟ گفتند: ما فرستادگان عیسى هستیم و کور مادرزاد و مرض پیسى را شفا می دهیم.
پادشاه گفت: شخص کورى را حاضر کنید، شخص کورى را آوردند که هیچوقت قوه بینائى نداشته بود، پس شمعون دست خود را روى دو چشم او نهاد و گفت: شفا یابید. چون دست خود را برداشت آن مرد کور بینا شد، بعد از آن پادشاه دائما معجزهاى پس از معجزهاى از شمعون مشاهده کرد تا اینکه پسر پادشاه را که هفت سال قبل از آن مرده بود زنده کرد. آنگاه پادشاه و جمیع اهل مملکتش بشمعون ایمان آوردند و امر حضرت عیسى را بزرگ شماردند تا اینکه درباره عیسى علیه السّلام گفتند آنچه را که گفتند (غلوّ کردند).
شمعون استاد مرقس بوده و انجیل مرقس را او تنظیم نموده و به نام شاگردش کرده است. شمعون و یهودا به هم پیوستند و به تبلیغ دین مسیح پرداختند. کاهنان یهود، مردم را علیه آن دو شوراندند. پس شمعون را با اره دو نیم کردند و یهودا را سر بریدند.[۳]
وقتى که وفات شمعون نزدیک شد خداى سبحان به او وحى کرد که نور و حکمت خدا و جمیع میراثهاى انبیاء علیهم السّلام را به یحیی ابن زکریا برسم امانت تحویل دهد، شمعون هم اطاعت کرد و وصیت نمود و امانتها را به یحیى علیه السّلام سپرد و از دنیا رفت.
منابع
- ترجمه إثبات الوصیة، متن، ص۱۴۸.
- موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونه ای، ص۴۳۸.
پیامبران |
پیامبران اولوالعزم |
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم |
سایر پیامبران |
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون |