بنی نضیر: تفاوت بین نسخهها
(←منابع) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
+ | "بنینضیر" طایفهای از [[یهود|یهودیان]] ساکن در [[مدینه]] بودند که در روند حوادث صدر [[اسلام]] نقش داشتند. روابط قبیلگی، توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جایگاهی شده بود.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان، کتاب، ۱۳۸۶، ج۳، ص۴۵۵.</ref> آنها با طایفه [[خزرج]] همپیمان بودند و با [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله نیز پیمان بستند که با مسلمانان جنگ نکنند<ref>خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قران پژوهی، تهران، دوستان و ناهید ۱۳۷۷، اول، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و در صورت حمله دشمنان [[مدینه]] در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از برقراری روابط اقتصادی با [[قریش]] خودداری کنند.<ref>دانشنامه قرآن، جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶.</ref> اما سرانجام پیمان خود را شکستند و پیامبر به جنگ با آنان پرداخت که به [[غزوه بنی نضیر]] مشهور شد. | ||
− | + | [[پرونده:غزوه بنی نضیر.jpg|بندانگشتی|موقعیت قبیله بنینضیر]] | |
− | + | ==نسب بنینضیر== | |
− | |||
− | + | در نسب [[یهود|یهودیان]] بنینضیر میان مفسران اختلاف است. برخی آنان را طایفهای از قبیله جذام بن عدی میدانند که یهودی شدند و در کوه «نضیر» اقامت یافتند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.<ref>حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۷، اول، ج۴، ص۴۸۶.</ref> یا این که نضیر نام جد این قبیله است.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۹.</ref> برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل [[حجاز]] نمیدانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری در [[مدینه]] ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصههاای قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵، پنجم، ص ۶۰۳.</ref> در این نظر نسب بنینضیر را از نسل [[حضرت هارون علیه السلام|هارون بن عمران]] و از [[بنی اسرائیل|بنیاسرائیل]] میدانند که بعد از جنگ رومیان به [[یثرب]] گریختند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۷–۴۵۵.</ref> | |
+ | ==موقعیت جغرافیایی بنینضیر== | ||
+ | بنینضیر در محلهای که دارای دیوار و نخلستان بود، سکونت داشتند. آنان در منطقه عالیه در وادى مذینب که بخشى از مسیل بطحان است، فرود آمدند.<ref> وفاء الوفاء، ۴/ ۸/ ۱۱ معجم البلدان، ۱/ ۴۴۶؛ ۵/ ۲۹۰. </ref> [[ابن عساکر|ابن عساکر]] و [[یاقوت حموی|یاقوت حموى]] از [[محمد بن عمر واقدی|واقدى]] نقل کردهاند که منازل بنى نضیر در ناحیه غرس و منطقه اطراف آن، مقبره حنظله<ref> وفاء الوفاء، ۳/ ۱۰۷۵- ۱۰۷۶؛ معجم البلدان، ۴/ ۱۹۳. </ref> یا خطمه<ref> التنبیه و الاشراف، ۲۱۳. </ref> قرار داشت. | ||
+ | سمهودى مىگوید: على الظاهر، بنى نضیر در منطقه نواعم سکونت داشتند و منازل و باغهاى آنان تا ناحیه غرس و صافیه و صدقات [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) در این ناحیه امتداد داشت. شمارى از خانه هاى بنى نضیر در ناحیه جفاف واقع بود. | ||
− | + | از جمله مواردى که دلالت دارد بنى نضیر در شرق [[مدینه|مدینه]] سکونت داشتند، اینکه ابن کثیر مى گوید: منازل بنى نضیر چند میل بیرون از مدینه در شرق آن واقع بود.<ref> تفسیر القرآن العظیم، ۴/ ۳۳۱. </ref> همچنین تصریح کردهاند که بنى نضیر در قریهاى به نام زهره سکونت داشتند؛<ref> تاریخ الخمیس، ۱/ ۴۶۰؛ بحار الانوار، ۲۰/ ۱۶۴ </ref> و زهره در شرق مدینه واقع بود و صافیه در همین منطقه قرار داشت. | |
− | + | ==یادکرد قرآن از بنینضیر== | |
− | + | در [[قرآن]] به نام یهود بنینضیر تصریح نشده، اما [[آیه|آیاتی]] از قرآن در مورد ایشان، مخصوصاً به [[پیمان شکنی|پیمانشکنی]] آنان پرداخته است. | |
− | + | بخش عمدهای از "[[سوره حشر]]" درباره این قوم میباشد، به طوری که نام دیگر این [[سوره]] را بنینضیر گفتهاند. | |
− | آنان | ||
− | |||
− | |||
− | + | در پی حادثهای در [[معونه (بئر معونه)|بئر معونه]]، چند تن از [[صحابه]] توسط عامر بن طفیل و گروهی دیگر به قتل رسیدند. یکی از ایشان که جان سالم به در برده بود در راه [[مدینه]] دو تن از [[بنی عامر]] را که در صلح با [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله بودند، کشت. بنیعامر خواستار خونبها شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله برای پرداخت خونبها از بنینضیر که همپیمان بنیعامر بودند یاری طلبید. [[یهود|یهودیان]] پذیرفتند اما در حالی که در صلح با پیامبر اکرم بودند، پنهانی تصمیم گرفتند آن حضرت را به قتل برسانند. پیامبر صلی الله علیه و آله توسط [[وحی]] از این توطئه آگاه شد و به مدینه برگشت.<ref>دانشنامه قرآن، پیشین، ص ۳۹۴–۳۹۳.</ref> سپس همراه سپاهی به سوی بنینضیر لشکرکشی کرد و این طایفه پیمان شکن را به مدت ۶ تا ۲۰ شب محاصره کردند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۷۹.</ref> | |
− | + | [[عبدالله بن ابی سلول|عبدالله بن ابی]] رئیس [[منافقان]]، بنینضیر را از اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله بازداشت و به ایشان وعده همراهی و دفاع داد.<ref>[[سوره حشر]]/۱۱.</ref><ref>دانشنامه جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶. </ref> اما این وعده هرگز تحقق نیافت؛ قرآن کریم در این باره می فرماید: {{متن قرآن|«لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا ینصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا ینصَرُونَ»}}<ref>[[سوره حشر]]/۱۲.</ref>؛ اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمیروند و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار میکنند سپس کسی آنان را یاری نمیکند. | |
− | |||
− | + | در ادامه محاصره، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد درختان نخل ایشان بریده شود، به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان میشد. دلیل دیگری که ذکر شده این که آن نخلها مانع مانور سریع مسلمین بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، چهاردهم، چ۲۳، ص۴۸۶.</ref> و در اعتراض یهودیان به این امر، آیهای نازل شد که این کار به اذن [[خدا]] بوده است: {{متن قرآن|«مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَىٰ أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ»}}.<ref>[[سوره حشر]]/۵.</ref> | |
− | + | قرآن داستان تخریب قلعه بنینضیر و فرار آنها را چنین بیان میکند: {{متن قرآن|«...مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یخْرِبُونَ بُیوتَهُم بِأَیدِیهِمْ وَأَیدِی الْمُؤْمِنِینَ»}}؛<ref>[[سوره حشر]]/۲.</ref> ...گمان نمیکردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان میکردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود. اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند به گونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند... . | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | قرآن داستان تخریب قلعه بنینضیر و فرار آنها را چنین بیان میکند: {{متن قرآن|«...مَا ظَنَنتُمْ أَن | ||
− | |||
− | |||
+ | به هر حال بنی نضیر سرانجام تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاحشان را رها کردند.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، پیشین، ص ۳۹۴.</ref> برخی به اذرعات [[شام]] و تعداد کمی به خیبر و گروهی به [[حیره]] تبعید شدند.<ref>تفسیر نمونه، پیشین، ص ۴۸۶.</ref> و چون جنگی در بین آنها صورت نگرفت، تصرف غنائم و اموال باقی مانده بر عهده [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله بود؛ حضرت با توافق [[انصار]]، اموال را در اختیار [[مهاجرین]] قرار داد.<ref>[[سوره حشر]]/ ۸-۶.</ref> و عمده زمینها نیز در اختیار خود پیامبر قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی میکردند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۸۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [http:// | + | *"بنی نضیر"، [http://pajoohe.ir/%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B6%DB%8C%D8%B1__a-31725.aspx دانشنامه پژوهه]، علی محمودی، تاریخ بازیابی: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲. |
− | * | + | *سیرت جاودانه/ ترجمه الصحیح من سیرة النبی الأعظم، مترجم محمد سپهرى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، ۱۳۸۴ش. |
− | |||
[[رده:قبایل]] | [[رده:قبایل]] | ||
+ | [[رده:یهودیت]] | ||
+ | [[رده:تاریخ صدر اسلام]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۹
"بنینضیر" طایفهای از یهودیان ساکن در مدینه بودند که در روند حوادث صدر اسلام نقش داشتند. روابط قبیلگی، توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جایگاهی شده بود.[۱] آنها با طایفه خزرج همپیمان بودند و با پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز پیمان بستند که با مسلمانان جنگ نکنند[۲] و در صورت حمله دشمنان مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از برقراری روابط اقتصادی با قریش خودداری کنند.[۳] اما سرانجام پیمان خود را شکستند و پیامبر به جنگ با آنان پرداخت که به غزوه بنی نضیر مشهور شد.
نسب بنینضیر
در نسب یهودیان بنینضیر میان مفسران اختلاف است. برخی آنان را طایفهای از قبیله جذام بن عدی میدانند که یهودی شدند و در کوه «نضیر» اقامت یافتند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.[۴] یا این که نضیر نام جد این قبیله است.[۵] برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل حجاز نمیدانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری در مدینه ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند.[۶] در این نظر نسب بنینضیر را از نسل هارون بن عمران و از بنیاسرائیل میدانند که بعد از جنگ رومیان به یثرب گریختند.[۷]
موقعیت جغرافیایی بنینضیر
بنینضیر در محلهای که دارای دیوار و نخلستان بود، سکونت داشتند. آنان در منطقه عالیه در وادى مذینب که بخشى از مسیل بطحان است، فرود آمدند.[۸] ابن عساکر و یاقوت حموى از واقدى نقل کردهاند که منازل بنى نضیر در ناحیه غرس و منطقه اطراف آن، مقبره حنظله[۹] یا خطمه[۱۰] قرار داشت. سمهودى مىگوید: على الظاهر، بنى نضیر در منطقه نواعم سکونت داشتند و منازل و باغهاى آنان تا ناحیه غرس و صافیه و صدقات پیامبر (ص) در این ناحیه امتداد داشت. شمارى از خانه هاى بنى نضیر در ناحیه جفاف واقع بود.
از جمله مواردى که دلالت دارد بنى نضیر در شرق مدینه سکونت داشتند، اینکه ابن کثیر مى گوید: منازل بنى نضیر چند میل بیرون از مدینه در شرق آن واقع بود.[۱۱] همچنین تصریح کردهاند که بنى نضیر در قریهاى به نام زهره سکونت داشتند؛[۱۲] و زهره در شرق مدینه واقع بود و صافیه در همین منطقه قرار داشت.
یادکرد قرآن از بنینضیر
در قرآن به نام یهود بنینضیر تصریح نشده، اما آیاتی از قرآن در مورد ایشان، مخصوصاً به پیمانشکنی آنان پرداخته است. بخش عمدهای از "سوره حشر" درباره این قوم میباشد، به طوری که نام دیگر این سوره را بنینضیر گفتهاند.
در پی حادثهای در بئر معونه، چند تن از صحابه توسط عامر بن طفیل و گروهی دیگر به قتل رسیدند. یکی از ایشان که جان سالم به در برده بود در راه مدینه دو تن از بنی عامر را که در صلح با پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، کشت. بنیعامر خواستار خونبها شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله برای پرداخت خونبها از بنینضیر که همپیمان بنیعامر بودند یاری طلبید. یهودیان پذیرفتند اما در حالی که در صلح با پیامبر اکرم بودند، پنهانی تصمیم گرفتند آن حضرت را به قتل برسانند. پیامبر صلی الله علیه و آله توسط وحی از این توطئه آگاه شد و به مدینه برگشت.[۱۳] سپس همراه سپاهی به سوی بنینضیر لشکرکشی کرد و این طایفه پیمان شکن را به مدت ۶ تا ۲۰ شب محاصره کردند.[۱۴]
عبدالله بن ابی رئیس منافقان، بنینضیر را از اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله بازداشت و به ایشان وعده همراهی و دفاع داد.[۱۵][۱۶] اما این وعده هرگز تحقق نیافت؛ قرآن کریم در این باره می فرماید: «لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا ینصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا ینصَرُونَ»[۱۷]؛ اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمیروند و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار میکنند سپس کسی آنان را یاری نمیکند.
در ادامه محاصره، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد درختان نخل ایشان بریده شود، به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان میشد. دلیل دیگری که ذکر شده این که آن نخلها مانع مانور سریع مسلمین بود.[۱۸] و در اعتراض یهودیان به این امر، آیهای نازل شد که این کار به اذن خدا بوده است: «مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَىٰ أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ».[۱۹]
قرآن داستان تخریب قلعه بنینضیر و فرار آنها را چنین بیان میکند: «...مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یخْرِبُونَ بُیوتَهُم بِأَیدِیهِمْ وَأَیدِی الْمُؤْمِنِینَ»؛[۲۰] ...گمان نمیکردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان میکردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود. اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند به گونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند... .
به هر حال بنی نضیر سرانجام تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاحشان را رها کردند.[۲۱] برخی به اذرعات شام و تعداد کمی به خیبر و گروهی به حیره تبعید شدند.[۲۲] و چون جنگی در بین آنها صورت نگرفت، تصرف غنائم و اموال باقی مانده بر عهده پیامبر صلی الله علیه و آله بود؛ حضرت با توافق انصار، اموال را در اختیار مهاجرین قرار داد.[۲۳] و عمده زمینها نیز در اختیار خود پیامبر قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی میکردند.[۲۴]
پانویس
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان، کتاب، ۱۳۸۶، ج۳، ص۴۵۵.
- ↑ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قران پژوهی، تهران، دوستان و ناهید ۱۳۷۷، اول، ج۱، ص۳۹۳.
- ↑ دانشنامه قرآن، جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶.
- ↑ حداد عادل، غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۷، اول، ج۴، ص۴۸۶.
- ↑ اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصههاای قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵، پنجم، ص ۶۰۳.
- ↑ اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۷–۴۵۵.
- ↑ وفاء الوفاء، ۴/ ۸/ ۱۱ معجم البلدان، ۱/ ۴۴۶؛ ۵/ ۲۹۰.
- ↑ وفاء الوفاء، ۳/ ۱۰۷۵- ۱۰۷۶؛ معجم البلدان، ۴/ ۱۹۳.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ۲۱۳.
- ↑ تفسیر القرآن العظیم، ۴/ ۳۳۱.
- ↑ تاریخ الخمیس، ۱/ ۴۶۰؛ بحار الانوار، ۲۰/ ۱۶۴
- ↑ دانشنامه قرآن، پیشین، ص ۳۹۴–۳۹۳.
- ↑ اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۷۹.
- ↑ سوره حشر/۱۱.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶.
- ↑ سوره حشر/۱۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، چهاردهم، چ۲۳، ص۴۸۶.
- ↑ سوره حشر/۵.
- ↑ سوره حشر/۲.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، پیشین، ص ۳۹۴.
- ↑ تفسیر نمونه، پیشین، ص ۴۸۶.
- ↑ سوره حشر/ ۸-۶.
- ↑ اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۸۵.
منابع
- "بنی نضیر"، دانشنامه پژوهه، علی محمودی، تاریخ بازیابی: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲.
- سیرت جاودانه/ ترجمه الصحیح من سیرة النبی الأعظم، مترجم محمد سپهرى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، ۱۳۸۴ش.