قدمگاه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} قدمگاه ، عنوان ...' ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
  
قدمگاه ، عنوان عمومی برخی مکانهای زیارتی در جهان اسلام، که در آنها جای پای انبیا و اولیا و مقدّسان بر سنگ، مورد احترام و تکریم قرار می‌گیرد.
+
قدمگاه، عنوان عمومی برخی مکانهای زیارتی در جهان [[اسلام]] که در آنها جای پای [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیاء الله|اولیا]] و مقدّسان بر سنگ، مورد احترام و تکریم قرار می‌گیرد. قدمگاهها از پرشمارترین زیارتگاههای عوام مسلمانان در سراسر جهان اسلام هستند که در برخی مناطق، اثر، ‌نظرگاه و گذرگاه نیز خوانده می‌شوند.<ref>امین، ص۲۵؛ دهخدا، ذیل «قدمگاه»؛ باستانی پاریزی، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۵، پانویس۱.</ref>  در بیشتر قدمگاهها، نقش دو کف پای انسان و گاهی یک پا در اندازه طبیعی و گاه بزرگتر بر روی قطعه سنگی دیده می‌ شود<ref>ابن‌بطوطه، ص۶۱۱؛ وامبری، ص۲۸۵؛ شیمل، ص ۳؛ طوفان، ص۱۷۳.</ref> و معمولاً از ‌این سنگ در بنایی یادمانی نگهداری و آن را [[زیارت|زیارت]] می‌کنند. در برخی مناطق (همچون هند) نیز بعضی از باورمندان، این گونه سنگها را برای تبرک در خانه‌های خود نگه می دارند.<ref>شریف، ص۱۸۸ـ۱۸۹.</ref>
  
قدمگاهها از پرشمارترین زیارتگاههای عوام مسلمانان در سراسر جهان اسلام هستند که در برخی مناطق، اثر، ‌نظرگاه و گذرگاه نیز خوانده می‌شوند <ref> (امین، ص 25؛ دهخدا، ذیل «قدمگاه»؛ باستانی پاریزی، 1384ش، ص 255، پانویس 1) </ref>. در ایران، بنا بر آماری، در 1375ش از 78907 مکان مذهبی، 1185 اثر، قدمگاه و نظرگاه بوده است <ref> ( میرمحمدی، ص 63ـ 73). </ref>
+
== قدمگاههای جهان اسلام ==
 +
تکریم و زیارت‌ جای پای مقدّسان دینی نزد پیروان دیگر ادیان نیز رایج بوده و ظاهراً این باورها از فرهنگهای دینی ملل دیگر به [[اسلام]] راه یافته است. هندوان جای پای ‌شیوا و بوداییان جای پای بودا را زیارت می‌کرده‌اند.<ref>ناس، ص۱۷۹؛ شریف، ص۱۸۹، پانویس ۱؛ د.اسلام، ذیل"kadam sharīf"</ref>
  
در بیشتر قدمگاهها، نقش دو کف پای انسان و گاهی یک پا، در اندازۀ طبیعی و گاه بزرگتر¬ <ref> (ابن‌بطوطه، ص 611؛ وامبری، ص 285؛ شیمل، ص 3؛ طوفان، ص 173) </ref>، بر روی قطعه سنگی دیده می‌ شود و معمولاً از ‌این سنگ در بنایی یادمانی نگهداری و آن را زیارت می‌کنند. در برخی مناطق(همچون هند) نیز بعضی از باورمندان، این گونه سنگها را، برای تبرک، در خانه‌های خود نگه می دارند <ref> ( شریف، ص 188ـ 189) </ref>.
+
بسیاری از قدمگاههای جهان اسلام نیز به پیامبران [[بنی اسرائیل|بنی‌اسرائیل]] منسوب و نزد پیروان هر سه دین [[یهود]] و [[مسیحیت]] و [[اسلام]] محترم بوده است. جای پاهایی به [[حضرت آدم]] منسوب بوده است، از جمله در سرندیپ یا سیلان<ref>قزوینی، ص۲۸؛ ابن‌بطوطه، ص۶۱۱ـ۶۱۲.</ref> و [[مکه]].<ref>تیمورباشا، ص۵۲</ref> [[مقام ابراهيم|مقام ابراهیم]] در مکه<ref>ازرقی، ج۲، ص۲۹ـ۳۰.</ref> نیز به عنوان قدمگاه زیارت می‌شده است.<ref>ناصرخسرو، ص۱۲۰؛ فاسی، ج۱، ص۲۰۳.</ref> این جای پا را در صندوقی که در قبه‌ای نهاده شده بود، نگه می داشتند.<ref>اولیاچلبی، ص۲۴۴ـ۲۵۵.</ref>  
  
تکریم و زیارت‌ جای پای مقدّسان دینی نزد پیروان دیگر ادیان نیز رایج بوده و ظاهراً این باورها از فرهنگهای دینی ملل دیگر به اسلام راه یافته است. هندوان جای پای ‌شيوا و بوداییان جای پای بودا را زیارت می‌کرده‌اند ( ناس، ص 179؛ شریف، ص 189، پانویس 1؛ د. اسلام، ذیل"kadam sharīf"). بسیاری از قدمگاههای جهان اسلام نیز به پیامبران بنی‌اسرائیل منسوب، و نزد پیروان هر سه دین یهود و مسیحیت و اسلام محترم بوده است. جای پاهایی به حضرت آدم منسوب بوده است، از جمله در سرندیپ یا سیلان <ref> ( قزوینی، ص 28؛ ابن‌بطوطه، ص 611ـ 612) </ref> و مکه (تیمورباشا، ص 52). مقام ابراهیم در مکه <ref> ( ازرقی، ج 2، ص 29ـ 30) </ref> نیز به عنوان قدمگاه زیارت می‌شده است (ناصرخسرو، ص 120؛ فاسی، ج 1، ص 203). این جای پا را در صندوقی که در قبه‌ای نهاده شده بود نگه می داشتند<ref> ( اولیاچلبی، ص 244ـ 255) </ref>. قدمگاههای دیگری به متوشالم، اسحاق، یعقوب، ایوب، ادریس، موسی و عیسی علیهم‌السلام، در ایران و سوریه و فلسطین، منسوب بوده است <ref> (ناصرخسرو، ص 51؛ ابن‌بطوطه، ص 115؛ نابلسی، ص 116؛ کارری، ص 28، 31؛ تیمورباشا، ص 52ـ 53) </ref>. قدمگاههایی نیز به خضر*نبی منسوب است <ref> ( میرزاابراهیم، ص 49؛ رابینو، ص 74، 119؛ پازوکی طرودی، ص 205ـ 207). </ref>
+
قدمگاههای دیگری به متوشالم، [[حضرت اسحاق علیه السلام|اسحاق]]، [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]]، [[حضرت ایوب علیه السلام|ایوب]]، [[حضرت ادریس علیه السلام|ادریس]]، [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]] و [[حضرت عیسی علیه السلام|عیسی]] (علیهم‌السلام) در [[ایران]] و [[سوریه]] و [[فلسطین]] منسوب بوده است.<ref>ناصرخسرو، ص۵۱؛ ابن‌بطوطه، ص۱۱۵؛ نابلسی، ص۱۱۶؛ کارری، ص۲۸، ۳۱؛ تیمورباشا، ص۵۲ـ۵۳.</ref> قدمگاههایی نیز به [[حضرت خضر علیه السلام|خضر نبی]] (علیه السلام) منسوب است.<ref>میرزاابراهیم، ص۴۹؛ رابینو، ص۷۴، ۱۱۹؛ پازوکی طرودی، ص۲۰۵ـ۲۰۷.</ref>
  
در ایران، برخی قدمگاهها بقایای بازآفرینی شدۀ زیارتگاههای پیش از اسلام اند، چنان که زردشتیان نیز، در کنار مسلمانان، برخی از آنها را زیارت می‌کنند <ref> (برای نمونه‌ای در کرمان، رجوع کنید به باستانی پاریزی، 1378ش، ص 291) </ref>. برخی از این قدمگاهها در اصل آتشکده یا آتشگاههای زردشتی بوده‌اند، مانند قدمگاه‌ مسجدجامع قدیمان نایین ( عرفان‌منش،ص 110) و قدمگاه علی در جهرم <ref> ( طوفان، ص 173ـ 174) </ref>. به گزارش اسکندربیک ترکمان ( ج 2، ص 1120)، قدمگاه معروف نیشابور که به دستور شاه¬عباس اول صفوی بازسازی شد ( همان،‌ج 2،‌ص 854)، تا پیش از آن تاریخ، قدمگاه شاپور کسری خوانده می‌شد و از انتساب آن مکان به امام رضا علیه‌السلام تا قبل از دورۀ صفوی، گزارشی در دست نیست <ref> ( مولوی، ج 1، ص 320ـ 321) </ref>. تصور ایرانیان قدیم از زورمندی رستم نیز چنان بود که می‌گفتند اگر روی سنگی می‌ایستاد، جای کف پاهایش بر سنگ می‌افتاد <ref> ( فردوسی، ج 2، ص 501، ابیات‌ 1126ـ 1127) </ref> . ایرانیان شیعی نیزاز توانایی جسمی امام علی علیه‌السلام چنین تصوری داشته اند، که این باور، درساختن قدمگاههای منسوب به حضرت علی علیه السلام مؤثر بوده است <ref> ( ماسه، ج 2، ص 390، پانویس 2) </ref>.
+
در [[ایران]] بنابر آماری در ۱۳۷۵ش از ۷۸۹۰۷ مکان مذهبی، ۱۱۸۵ اثر، قدمگاه و نظرگاه بوده است.<ref>میرمحمدی، ص۶۳ـ۷۳.</ref> در ایران، برخی قدمگاهها بقایای بازآفرینی شده زیارتگاههای پیش از اسلام اند، چنان که [[زردشت|زردشتیان]] نیز در کنار مسلمانان برخی از آنها را زیارت می‌کنند.<ref>برای نمونه‌ای در کرمان، رجوع کنید به باستانی پاریزی، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۱.</ref> برخی از این قدمگاهها در اصل آتشکده یا آتشگاههای زردشتی بوده‌اند، مانند قدمگاه‌ [[مسجدجامع|مسجد جامع]] قدیمان نایین<ref>عرفان‌منش، ص۱۱۰.</ref> و قدمگاه علی در جهرم.<ref>طوفان، ص۱۷۳ـ۱۷۴.</ref>
  
انبوهی از این قدمگاهها نیز به پیامبر اکرم منسوب اند و معمولاً با عنوانهایی چون اثرالنبی، اثرالرسول یا قدم شریف شناخته می‌شوند. معروف‌ترین جای پاهای منسوب به پیامبر در صخرۀ مقدّس در زیر قبۀ‌الصخره در بیت‌المقدّس است که به باور مسلمانان، آن حضرت در لیلةالاسراء پا بر آن نهاد و بر براق سوار شد و به معراج رفت <ref> ( قزوینی، ص 108؛ شمس‌الدین محمد سیوطی، 1984، ج 1، ص 134، ج 2، ص 201ـ 203؛ تیمورباشا، ص 50) </ref>. در مکه، مدینه و طائف نیز چنین قدمگاههایی به پیامبر منسوب، و حتی جای سُم استر پیامبر مورد توجه بوده است <ref> ( زهری، ص 37: فاسی، ج 2، ص 381ـ 382؛ اولیا چلبی، ص 245ـ 246؛ تیمورباشا، ص 51ـ 52) </ref>. دربارۀ یکی از این سنگهای منقوش به قدم پیامبر – که در قبه‌ای در کنار زمزم* نصب بوده ( مقری، ص 348) – گفته شده است ( تیمور باشا، ص 52) که شریف عون‌الرفیق، امیر مکه، در 1229، پس از ویران کردن قبۀ قدمگاه، سنگ را به یک هندو فروخت. در شهر کوچکی به نام اثرالنبی، در حوالی قاهره، سنگ اثرالنبی در مسجدی به همین نام زیارت می‌شده است و کتیبۀ آن نشان می‌دهد که ابراهیم پاشا دفتردار، متولی مصر، در 1071 بقعۀ آن را بازسازی کرده و بر آن قاریان و نگهبانانی گماشته است ( نابلسی، ص 239؛ امین،‌همانجا؛ تیمورباشا،ص 40ـ 41). نمونۀ معروف دیگر در مصر، سنگی است که در مقبرۀ سلطان ملک اشرف قایتبای محمودی (متوفی 901) نصب شده بود و گویا قایتبای آن را بیست هزار دینار خریده و از مکه به مصر منتقل ساخته بود <ref> (عیاشی، ج 1، ص 234ـ 235؛ تیمورباشا،‌ص 43ـ 45، 47) </ref>. این سنگ را به دستور سلطان احمدبن محمدبن مراد عثمانی به قسطنطنیه بردند، ولی پس از مدتی به قاهره بازگرداندند <ref> (مقری، ص 347ـ 348؛ تیمورباشا، ص 45ـ 46) </ref>. علاقۀ سلاطین عثمانی به در اختیار داشتن آثار منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله با فتح مصر افزون‌تر شد، چنان که سلطان سلیم پس از فتح مصر در 923، این آثار را – که الامانات‌المبارکه نامیده می شدند – از شریف برکات( امیر مکه) طلبيد و آنها را به قسطنطنیه برد، از جمله دندان، نعلین، خرقۀ سعادت، و سجادۀ پیامبر، و نیز سنگی با اثر قدم نبی، که اکنون در طوپقاپی سرای نگهداری می‌شود <ref> ( تیمورباشا، ص 51، 58ـ 64). </ref>
+
به گزارش اسکندربیک ترکمان، قدمگاه معروف نیشابور که به دستور شاه عباس اول صفوی بازسازی شد، تا پیش از آن تاریخ، قدمگاه شاپور کسری خوانده می‌شد و از انتساب آن مکان به [[امام رضا]] علیه‌السلام تا قبل از دوره [[صفویه|صفوی]] گزارشی در دست نیست.<ref>مولوی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۱.</ref> تصور ایرانیان قدیم از زورمندی رستم نیز چنان بود که می‌گفتند اگر روی سنگی می‌ایستاد، جای کف پاهایش بر سنگ می‌افتاد.<ref>فردوسی، ج۲، ص۵۰۱، ابیات‌ ۱۱۲۶ـ۱۱۲۷.</ref> ایرانیان [[شیعه|شیعی]] نیز از توانایی جسمی [[امام علی]] علیه‌السلام چنین تصوری داشته اند، که این باور در ساختن قدمگاههای منسوب به حضرت علی علیه السلام مؤثر بوده است.<ref>ماسه، ج۲، ص۳۹۰، پانویس۲.</ref>
  
قدمگاههای اسلامی در هند نیز بسیار مورد توجه¬اند و غالباً بناهایی که برای نگهداری آنها احداث شده است، از بناهای قدمگاهی دیگر مناطق جهان اسلام، مفصّل‌تر و مجلل‌ترند ( شیمل، همانجا). در هند معمولاً باور این است که سنگهایی با این نقشها را از حجاز به هند آورده‌اند<ref> ( شریف، ص 188ـ 189؛ سل2، ص 314ـ 315؛ شیمل، همانجا) </ref>. قدم رسول لکهنو* و قدم شریف دهلی از قدمگاههای مشهور نبوی در هندند ( د. اسلام، همانجا؛ برای قدمگاههای مشهور منسوب به علی علیه‌السلام در هند، رجوع کنید به جعفری، ص 319؛ شیمل، همانجا).
+
انبوهی از این قدمگاهها نیز به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله منسوب اند و معمولاً با عنوانهایی چون اثرالنبی، اثرالرسول یا قدم شریف شناخته می‌شوند. معروف‌ترین جای پاهای منسوب به پیامبر در صخره مقدس در زیر [[مسجد قبه الصخره|قبة الصخره]] در [[بیت المقدس|بیت‌المقدس]] است که به باور مسلمانان، آن حضرت در لیلةالاسراء پا بر آن نهاد و بر براق سوار شد و به [[معراج]] رفت.<ref>قزوینی، ص۱۰۸؛ شمس‌الدین محمد سیوطی، ۱۹۸۴، ج۱، ص۱۳۴، ج۲، ص۲۰۱ـ۲۰۳؛ تیمورباشا، ص۵۰.</ref>
  
با این حال، در هیچ یک از منابع متقدم یا احادیث معتبر، این ادعا که جای پاهای پیامبر بر سنگی نقش بسته باشد وجود ندارد و بسیاری از علمای مسلمان این باور را به کلی بی‌اصل و اختراع جاهلان و عوام دانسته‌ و از زیارت این آثار انتقاد کرده‌اند <ref> ( ابن‌تیمیه، 1421، ج 27، ص 8؛ همو [بی‌تا.]، ص 317ـ 318؛ صالحی شامی، ج 2، ص 108؛ تیمورباشا، ص 40، 54ـ 57) </ref>.
+
در [[مکه]]، [[مدینه]] و [[طائف]] نیز چنین قدمگاههایی به پیامبر منسوب و حتی جای سُم استر پیامبر مورد توجه بوده است.<ref>زهری، ص۳۷: فاسی، ج۲، ص۳۸۱ـ۳۸۲؛ اولیا چلبی، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ تیمورباشا، ص۵۱ـ۵۲.</ref> درباره یکی از این سنگهای منقوش به قدم پیامبر – که در قبه‌ای در کنار [[چاه زمزم|زمزم]] نصب بوده<ref>مقری، ص۳۴۸.</ref> – گفته شده است که شریف عون‌الرفیق، امیر مکه در ۱۲۲۹ قمری پس از ویران کردن قبه قدمگاه سنگ را به یک هندو فروخت. در شهر کوچکی به نام اثرالنبی در حوالی قاهره سنگ اثرالنبی در مسجدی به همین نام زیارت می‌شده است و کتیبه آن نشان می‌دهد که ابراهیم پاشا دفتردار، متولی مصر در ۱۰۷۱ بقعه آن را بازسازی کرده و بر آن قاریان و نگهبانانی گماشته است.<ref>نابلسی، ص۲۳۹؛ امین،‌ همانجا؛ تیمورباشا، ص۴۰ـ۴۱.</ref>
  
در ایران و عراق بیشتر قدمگاهها به امامان و اولیای شیعه منسوب اند. به نوشتۀ ناصرخسرو (ص 156ـ 157)، در بصره سیزده قدمگاه منسوب به حضرت علی وجود داشته است. از میان انبوه قدمگاههای‌ منسوب به علی علیه‌السلام در ایران <ref> ( بابن وهوسه، ص 65؛ نجم‌الملک، ص 148؛ ماسه،ج2، ص 390ـ 391؛ طوفان، ص 174؛ آقامحمدی، ص 107؛ نوبان، ص 79) </ref>، در برخی قدمگاهها جای سم‌ دلدل*( اسب آن حضرت) یا جای نیزه یا شمشیر ( ذوالفقار*) ایشان مورد توجه است <ref> ( براون، ص 202؛ حاجی پیرزاده، ص 50ـ 51؛ رضایی، ص 66؛ داتسون، ص 200ـ 201 </ref>) و گاهی هیچ نشانه‌ای هم وجود ندارد ( نوبان، ‌همانجا). تاریخ بنای برخی از این قدمگاههای منسوب به علی علیه‌السلام در ایران، به پیش از دورۀ صفوی می‌رسد، از جمله قدمگاهی در صالح‌آباد کاشان با کتیبه‌ای مورخ 711 <ref> ( داتسون، ص 200ـ 203) </ref>. سفر امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو و عبور از خاک ایران نیز باعث شده است که ساختن هزاران قدمگاه منسوب به ایشان در سراسر ایران ــ و نه صرفاً در مسیر سفر آن حضرت ــ محمل تاریخی بیابد. معروف¬ترین آنها، قدمگاه نیشابور در 24 کیلومتری مشرق نیشابور کنونی است که هرچند به دستور شاه¬عباس اول در 1020 بر بقایای بنایی دیگر ساخته شده ( اسکندربیک،‌ همانجاها)، به باور عمومی، نقش کف پاهای انسان بر سنگی سیاه که در دیوار داخل این بنا نصب شده، جای پاهای امام رضاست <ref> ( مولوی، ج 1، ص 319ـ 320) </ref>. در یزد قدمگاه فراشاه کتیبه‌ای به تاریخ 512 و قدمگاه خرانَق کتیبه‌ای به تاریخ 595 دارد، که البته این بناها در تاریخهای مذکور عنوان قدمگاه نداشته‌اند<ref>  ( افشار، ج 1، ص 175ـ 176؛ عرفان‌منش، ص 106ـ 107) </ref>.
+
نمونه معروف دیگر در [[مصر]]، سنگی است که در مقبره سلطان ملک اشرف قایتبای محمودی (متوفی ۹۰۱) نصب شده بود و گویا قایتبای آن را بیست هزار دینار خریده و از [[مکه]] به مصر منتقل ساخته بود.<ref>عیاشی، ج۱، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ تیمورباشا،‌ ص۴۳ـ۴۵، ۴۷.</ref> این سنگ را به دستور سلطان احمد بن محمد بن مراد عثمانی به قسطنطنیه بردند، ولی پس از مدتی به قاهره بازگرداندند.<ref>مقری، ص۳۴۷ـ ۳۴۸؛ تیمورباشا، ص۴۵ـ۴۶.</ref> علاقه سلاطین عثمانی به در اختیار داشتن آثار منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله با فتح مصر افزون‌تر شد، چنان که سلطان سلیم پس از فتح مصر در ۹۲۳ این آثار را – که الامانات‌ المبارکه نامیده می شدند – از شریف برکات (امیر مکه) طلبید و آنها را به قسطنطنیه برد. از جمله دندان، نعلین، خرقه سعادت و سجاده پیامبر و نیز سنگی با اثر قدم نبی که اکنون در طوپقاپی سرای نگهداری می‌شود.<ref>تیمورباشا، ص۵۱، ۵۸ـ۶۴.</ref>
  
احداث بیشتر قدمگاهها مبتنی بر این ادعا بوده که کسی یکی از پیامبران و معصومان را به خواب دیده یا به اشارۀ ایشان یا با تصمیم شخصی خود، آن مکان را قدمگاه خوانده است <ref> ( ابن‌بطوطه، ص 115؛ کلانتر ضرابی، ص 46ـ 48؛ نراقی، ص 143ـ 144؛ اقتداری، ج 1 (1)، ص 776ـ 777؛ عرفان‌منش، ص 59) </ref>. عمدۀ این قدمگاهها نیز در کنار چاه*، چشمه* و درختانی قرار گرفته‌اند و خود این منابع طبیعی نیز به زعم باورمندان، محصول لطف و عنایت صاحبان آن جای پاهای مقدّس ‌اند <ref> (ابن‌بطوطه، ص 611ـ 612؛ نجم‌الملک، همانجا؛ دالمانی، ج 2، ص 197؛ کلانتر ضرابی، همانجا؛ص 430ـ 431، 443؛ نراقی، ص 128؛ پازوکی طرودی، ص 205ـ 206؛ نوبان، ص 78؛ عرفان‌منش، ص 132ـ 133). </ref>
+
قدمگاههای اسلامی در هند نیز بسیار مورد توجه اند و غالباً بناهایی که برای نگهداری آنها احداث شده است، از بناهای قدمگاهی دیگر مناطق جهان اسلام، مفصل‌تر و مجلل‌ترند.<ref>شیمل، همانجا.</ref> در هند معمولاً باور این است که سنگهایی با این نقشها را از [[حجاز]] به هند آورده‌اند.<ref>شریف، ص۱۸۸ـ۱۸۹؛ سل۲، ص۳۱۴ـ۳۱۵؛ شیمل، همانجا.</ref> قدم رسول لکهنو و قدم شریف دهلی از قدمگاههای مشهور نبوی در هندند.<ref>د.اسلام، همانجا؛ برای قدمگاههای مشهور منسوب به علی علیه‌السلام در هند، رجوع کنید به جعفری، ص۳۱۹؛ شیمل، همانجا.</ref> با این حال در هیچ یک از منابع متقدم یا احادیث معتبر این ادعا که جای پاهای پیامبر بر سنگی نقش بسته باشد وجود ندارد و بسیاری از علمای مسلمان این باور را به کلی بی‌اصل و اختراع جاهلان و عوام دانسته‌ و از زیارت این آثار انتقاد کرده‌اند.<ref>ابن‌تیمیه، ۱۴۲۱، ج۲۷، ص۸؛ همو [بی‌تا]، ص۳۱۷ـ۳۱۸؛ صالحی شامی، ج۲، ص۱۰۸؛ تیمورباشا، ص۴۰، ۵۴ـ۵۷.</ref>
  
برای قدمگاهها، صرف نظر از جنبه‌های عمومی، آیینهای زیارتی و آداب و رسوم خاص درخور ملاحظه‌ای گزارش نشده است. باورمندان، جای پای موجود در قدمگاهها را می‌بوسند و به آن تبرک می‌جویند؛ در قدمگاه نماز و قرآن و دعا می‌خوانند؛ از جای پا یا از اجزای طبیعی یا مصنوعی متصل به قدمگاه، چون آب چشمه و چاه یا درختان، حاجت و شفا می طلبند؛ گاه مردگان خود را در محوطۀ قدمگاه دفن می‌کنند؛ بر قدمگاه، درخت و کاروان¬سرا و زائرسرا و جز اینها وقف می‌کنند؛ و خوراکهای نذری میان زائران توزیع می‌کنند <ref> ( ناصرخسرو، ص 51؛ ابن‌بطوطه، ص 116؛ میرزا ابراهیم، ص 22؛ کلانترضرابی، ص 48، 429، 431، 443؛ نراقی، همانجا؛ عرفان‌منش، ص 105، 110؛ پازوکی طرودی، همانجا؛ صابر مقدّم و حسینی، ص 36) </ref>. در گزارشی<ref> ( بهبهانی، ج 1،‌ص 388ـ 389) </ref> از قرن سیزدهم، دربارۀ قدمگاهی منسوب علی علیه‌السلام در کوه مولی در حیدرآباد دکن آمده است که در روز معیّنی، باورمندان در آنجا گرد می‌آمدند و رقص و پایکوبی می‌کردند.
+
در ایران و [[عراق]] بیشتر قدمگاهها به [[ائمه اطهار|امامان]] و اولیای [[شیعه]] منسوب اند. به نوشته [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]]<ref>ص ۱۵۶ـ۱۵۷.</ref>، در [[بصره]] سیزده قدمگاه منسوب به [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] وجود داشته است. از میان انبوه قدمگاههای‌ منسوب به علی علیه‌السلام در ایران<ref>بابن وهوسه، ص۶۵؛ نجم‌الملک، ص۱۴۸؛ ماسه، ج۲، ص۳۹۰ـ۳۹۱؛ طوفان، ص۱۷۴؛ آقامحمدی، ص۱۰۷؛ نوبان، ص۷۹.</ref> در برخی قدمگاهها جای سم‌ دُلدل (اسب آن حضرت) یا جای نیزه یا شمشیر ([[ذوالفقار]]) ایشان مورد توجه است.<ref>براون، ص۲۰۲؛ حاجی پیرزاده، ص۵۰ـ۵۱؛ رضایی، ص۶۶؛ داتسون، ص۲۰۰ـ۲۰۱.</ref> و گاهی هیچ نشانه‌ای هم وجود ندارد.<ref>نوبان، ‌همانجا.</ref>
  
'''منابع مقاله''' :
+
تاریخ بنای برخی از این قدمگاههای منسوب به علی علیه‌السلام در ایران به پیش از دوره [[صفویه|صفوی]] می‌رسد، از جمله قدمگاهی در صالح‌آباد کاشان با کتیبه‌ای مورخ ۷۱۱ قمری.<ref>داتسون، ص۲۰۰ـ۲۰۳.</ref> سفر [[امام رضا]] علیه السلام از [[مدینه]] به مرو و عبور از خاک ایران نیز باعث شده است که ساختن هزاران قدمگاه منسوب به ایشان در سراسر ایران ــ و نه صرفاً در مسیر سفر آن حضرت ــ محمل تاریخی بیابد. معروف ترین آنها، قدمگاه نیشابور در ۲۴ کیلومتری مشرق نیشابور کنونی است که هر چند به دستور شاه عباس اول در ۱۰۲۰ بر بقایای بنایی دیگر ساخته شده،<ref>اسکندربیک،‌ همانجاها.</ref> به باور عمومی نقش کف پاهای انسان بر سنگی سیاه که در دیوار داخل این بنا نصب شده، جای پاهای امام رضاست.<ref>مولوی، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰.</ref> در [[یزد]] قدمگاه فراشاه کتیبه‌ای به تاریخ ۵۱۲ و قدمگاه خرانَق کتیبه‌ای به تاریخ ۵۹۵ دارد که البته این بناها در تاریخ های مذکور عنوان قدمگاه نداشته‌اند.<ref>افشار، ج ۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶؛ عرفان‌منش، ص۱۰۶ـ۱۰۷.</ref>
  
(1) محمد آقامحمدی، «چشمه‌های معروف ابهر»، فرهنگ زنجان، ص 1، ش 3ـ 4، پاییز و زمستان، 1379ش؛
+
احداث بیشتر قدمگاهها مبتنی بر این ادعا بوده که کسی یکی از [[پیامبران|پیامبران]] و [[معصوم|معصومان]] را به خواب دیده یا به اشاره ایشان یا با تصمیم شخصی خود، آن مکان را قدمگاه خوانده است.<ref>ابن‌بطوطه، ص۱۱۵؛ کلانتر ضرابی، ص۴۶ـ۴۸؛ نراقی، ص۱۴۳ـ۱۴۴؛ اقتداری، ج۱ (۱)، ص۷۷۶ـ۷۷۷؛ عرفان‌منش، ص۵۹.</ref> عمده این قدمگاهها نیز در کنار چاه، چشمه و درختانی قرار گرفته‌اند و خود این منابع طبیعی نیز به زعم باورمندان، محصول لطف و عنایت صاحبان آن جای پاهای مقدّس ‌اند.<ref>ابن‌بطوطه، ص۶۱۱ـ۶۱۲؛ نجم‌الملک، همانجا؛ دالمانی، ج۲، ص۱۹۷؛ کلانتر ضرابی، همانجا؛ ص۴۳۰ـ۴۳۱، ۴۴۳؛ نراقی، ص۱۲۸؛ پازوکی طرودی، ص۲۰۵ـ۲۰۶؛ نوبان، ص۷۸؛ عرفان‌منش، ص۱۳۲ـ۱۳۳.</ref>
  
(2) محمدبن عبدالله‌بن احمد ازرقی، اخبار مکه و ماجاءفیها من‌الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت،‌1403/ 1983؛
+
برای قدمگاهها صرفنظر از جنبه‌های عمومی، آیینهای زیارتی و آداب و رسوم خاص در خور ملاحظه‌ای گزارش نشده است. باورمندان، جای پای موجود در قدمگاهها را می‌بوسند و به آن تبرک می‌جویند؛ در قدمگاه [[نماز]] و [[قرآن]] و [[دعا]] می‌خوانند؛ از جای پا یا از اجزای طبیعی یا مصنوعی متصل به قدمگاه، چون آب چشمه و چاه یا درختان، حاجت و شفا می طلبند؛ گاه مردگان خود را در محوطه قدمگاه دفن می‌کنند؛ بر قدمگاه درخت و کاروانسرا و زائرسرا و جز اینها وقف می‌کنند؛ و خوراکهای [[نذر|نذری]] میان زائران توزیع می‌کنند .<ref>ناصرخسرو، ص۵۱؛ ابن‌بطوطه، ص۱۱۶؛ میرزا ابراهیم، ص۲۲؛ کلانترضرابی، ص۴۸، ۴۲۹، ۴۳۱، ۴۴۳؛ نراقی، همانجا؛ عرفان‌منش، ص۱۰۵، ۱۱۰؛ پازوکی طرودی، همانجا؛ صابر مقدّم و حسینی، ص۳۶.</ref> در گزارشی<ref>بهبهانی، ج۱،‌ ص۳۸۸ـ۳۸۹.</ref> از قرن سیزدهم درباره قدمگاهی منسوب علی علیه‌السلام در کوه مولی در حیدرآباد دکن آمده است که در روز معیّنی، باورمندان در آنجا گرد می‌آمدند و رقص و پایکوبی می‌کردند.
 
+
==پانویس==
(3) ابن‌بطوطه، رحله بن بطوطه، چاپ محمد عبدالمنعم حریان و مصطفی تصامی، بیروت 1407/ 1987؛
+
{{پانویس}}
 
+
==منابع مقاله==
(4) ابن تیمیه، اقتضاء الصراط‌المستقیم مخالفۀ اصحاب‌الجحیم، چاپ بیروت، [بی‌تا.]؛
 
 
 
(5) همو، مجموع‌الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1421/ 2001؛
 
 
 
(6) اسکندر بیک‌منشی، اخ؛
 
 
 
(7) ایرج‌ افشار، یادگارهای یزد، تهران [1348ش]؛
 
 
 
(8) احمد اقتداری، دیار شهریاران، جلد نخستین، آثار و بناهای تاریخی خوزستان، تهران 1353ش؛
 
 
 
(9) احمد امین، قاموس‌العادات والتقالید والتعابیرالمصریه، قاهره 1953؛
 
 
 
(10) اولیاء چلبی، الرحلةالحجازیة، ترجمۀ صفصاوی احمد مرسی، قاهره 1999؛
 
 
 
(11) بابن وهوسه، سفرنامۀ جنوب ایران، ترجمۀ محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، چاپ میرهاشم محدث، تهران 1363ش؛
 
 
 
(12) محمدابراهیم باستانی پاریزی، بارگاه خانقاه در کویر هفت کاسه، تهران 1384ش؛
 
 
 
(13) همو، شمعی در طوفان، تهران 1378ش؛
 
 
 
(14) آقااحمدبن محمدعلی بهبهانی (آل‌آقا)، مرآت‌الاحوال جهان‌نما (سفرنامه)، چاپ قم، 1373ش؛
 
 
 
(15) ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی فیروزکوه (جغرافیای تارخی و معرفی محوطه‌های باستانی و بناهای تاریخی و فرهنگی)، تهران 1381ش؛
 
 
 
(16) احمد تیمورباشا، الآثارالنبویة، قاهره 1421/ 2001؛
 
 
 
(17) سیدحسین علی جعفری، «تعزیه‌داری در هند»، تعزیه: نیایش و نمایش در ایران، چاپ پیتر.‌جی، چلکووسکی، ترجمۀ داود حاتمی، تهران 1367ش؛
 
 
 
(18) حاجی پیرزاده، سفرنامۀ حاجی پیرزاده، چاپ حافظ فرمانفرمائیان، تهران 1342ش؛
 
 
 
(19) هانری رنه دالمانی، از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران 1378ش؛
 
 
 
(20) هـ.ل. رابینو، مازندران و استرآباد، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران 1365ش؛
 
 
 
(21) عبدالله رضایی، ادبیات عامیانۀ استان بوشهر، بوشهر 1381ش؛
 
 
 
(22) ابوعبدالله محمدبن ابی‌بکر زهری، الجغرافیه، چاپ محمدحاج صادق، مصر،‌[بی‌تا.]؛
 
 
 
(23) جلال‌الدین سیوطی، الحاف‌الاخصاء فی فضائل المسجدالاقصی، چاپ احمد رمضان احمد، ]بی‌جا[، 1982ـ 1984؛
 
 
 
(24) فرامرز صابر مقدّم و سیدهاشم حسینی، تجلی امام رضا در میراث فرهنگی، تهران 1383ش؛
 
 
 
(25) صالحی شامی، سبل‌الهدی والرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ مصطفی عبدالواحد ]قاهره[، 1407/ 1986؛
 
 
 
(26) جلال طوفان، تاریخ اجتماعی جهرم در قرون گذشته، شیراز 1381ش؛
 
 
 
(27) جلیل عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، مشهد 1374ش؛
 
 
 
(28) عبدالله‌بن محمد عیاشی، الرحلةالعیاشیة، چاپ سعید فاضلی و سلیمان قرشی، ابوظبی، 2006؛
 
 
 
(29) تقی‌الدین فاسی، شفاءالغرام باخبارالبلدالحرام، بیروت [بی‌تا.]؛
 
 
 
(30) ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، چاپ بروخیم، ‌تهران 1324ش؛
 
 
 
(31) زکریا قزوینی، آثارالبلاد فی‌اخبارالعباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1949، افست ویسبادن، 1967؛
 
 
 
(32) جملی کارری، سفرنامۀ کارری، ترجمۀ عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز 1348ش؛
 
 
 
(33) عبدالرحیم کلانتر ضرابی، تاریخ کاشان، چاپ ایرج افشار، 1356ش؛
 
 
 
(34) احمدبن محمد مقری، فتح‌المقال فی مدح‌النعال، چاپ حیدرآباد، دکن 1334؛
 
 
 
(35) عبدالحمید مولوی، آثار باستانی خراسان، جلد اول شامل آثار و ابنیۀ تاریخی جام و نیشابور و سبزوار، تهران 1382ش؛
 
 
 
(36) میرزا ابراهیم، سفرنامۀ استرآباد و مازندران و گیلان، چاپ مسعود گلزاری، تهران 1355ش؛
 
 
 
(37) حمیدرضا میرمحمدی، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، مسجد، سال دهم، ش 58، مهر و آبان 1358؛
 
  
(38) عبدالغنی نابلسی، الحقیقةوالمجاز فی‌الرحلة الی بلادالشام والحجاز، چاپ احمد عبدالمجید هریدی، مصر 1986؛
+
*محمد آقامحمدی، «چشمه‌های معروف ابهر»، فرهنگ زنجان، ص۱، ش ۳ـ۴، پاییز و زمستان، ۱۳۷۹ش.
 +
*محمد بن عبدالله‌ بن احمد ازرقی، اخبار مکه و ماجاءفیها من‌الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت،‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
 +
*ابن‌ بطوطه، رحله بن بطوطه، چاپ محمد عبدالمنعم حریان و مصطفی تصامی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
 +
*ابن تیمیه، اقتضاء الصراط‌المستقیم مخالفه اصحاب‌الجحیم، چاپ بیروت، [بی‌تا].
 +
*همو، مجموع‌الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
 +
*اسکندر بیک‌منشی، اخ.
 +
*ایرج‌ افشار، یادگارهای یزد، تهران [۱۳۴۸ش].
 +
*احمد اقتداری، دیار شهریاران، جلد نخستین، آثار و بناهای تاریخی خوزستان، تهران ۱۳۵۳ش.
 +
*احمد امین، قاموس‌العادات والتقالید والتعابیرالمصریه، قاهره ۱۹۵۳.
 +
*اولیاء چلبی، الرحلةالحجازیة، ترجمه صفصاوی احمد مرسی، قاهره ۱۹۹۹.
 +
*بابن وهوسه، سفرنامه جنوب ایران، ترجمه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۳ش.
 +
*محمدابراهیم باستانی پاریزی، بارگاه خانقاه در کویر هفت کاسه، تهران ۱۳۸۴ش.
 +
*همو، شمعی در طوفان، تهران ۱۳۷۸ش.
 +
*آقا احمد بن محمدعلی بهبهانی (آل‌آقا)، مرآت‌الاحوال جهان‌نما (سفرنامه)، چاپ قم، ۱۳۷۳ش.
 +
*ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی فیروزکوه (جغرافیای تارخی و معرفی محوطه‌های باستانی و بناهای تاریخی و فرهنگی)، تهران ۱۳۸۱ش
 +
*احمد تیمورباشا، الآثارالنبویة، قاهره ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
 +
*سید حسین علی جعفری، «تعزیه‌داری در هند»، تعزیه: نیایش و نمایش در ایران، چاپ پیتر.‌جی، چلکووسکی، ترجمه داود حاتمی، تهران ۱۳۶۷ش.
 +
*حاجی پیرزاده، سفرنامه حاجی پیرزاده، چاپ حافظ فرمانفرمائیان، تهران ۱۳۴۲ش.
 +
*هانری رنه دالمانی، از خراسان تا بختیاری، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۷۸ش.
 +
*هـ.ل. رابینو، مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۵ش.
 +
*عبدالله رضایی، ادبیات عامیانه استان بوشهر، بوشهر ۱۳۸۱ش.
 +
*ابوعبدالله محمد بن ابی‌بکر زهری، الجغرافیه، چاپ محمدحاج صادق، مصر،‌ [بی‌تا].
 +
*جلال‌الدین سیوطی، الحاف‌الاخصاء فی فضائل المسجدالاقصی، چاپ احمد رمضان احمد، [بی‌جا]، ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
 +
*فرامرز صابر مقدّم و سیدهاشم حسینی، تجلی امام رضا علیه السلام در میراث فرهنگی، تهران ۱۳۸۳ش.
 +
*صالحی شامی، سبل‌الهدی والرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ مصطفی عبدالواحد [قاهره]، ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
 +
*جلال طوفان، تاریخ اجتماعی جهرم در قرون گذشته، شیراز ۱۳۸۱ش.
 +
*جلیل عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، مشهد ۱۳۷۴ش.
 +
*عبدالله‌ بن محمد عیاشی، الرحلةالعیاشیة، چاپ سعید فاضلی و سلیمان قرشی، ابوظبی، ۲۰۰۶.
 +
*تقی‌الدین فاسی، شفاءالغرام باخبارالبلدالحرام، بیروت [بی‌تا].
 +
*ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، چاپ بروخیم، ‌تهران ۱۳۲۴ش.
 +
*زکریا قزوینی، آثارالبلاد فی‌اخبارالعباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۹۴۹، افست ویسبادن، ۱۹۶۷.
 +
*جملی کارری، سفرنامه کارری، ترجمه عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز ۱۳۴۸ش.
 +
*عبدالرحیم کلانتر ضرابی، تاریخ کاشان، چاپ ایرج افشار، ۱۳۵۶ش.
 +
*احمد بن محمد مقری، فتح‌المقال فی مدح‌النعال، چاپ حیدرآباد، دکن ۱۳۳۴.
 +
*عبدالحمید مولوی، آثار باستانی خراسان، جلد اول شامل آثار و ابنیه تاریخی جام و نیشابور و سبزوار، تهران ۱۳۸۲ش.
 +
*میرزا ابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان، چاپ مسعود گلزاری، تهران ۱۳۵۵ش.
 +
*حمیدرضا میرمحمدی، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، مسجد، سال دهم، ش ۵۸، مهر و آبان ۱۳۵۸.
 +
*عبدالغنی نابلسی، الحقیقةوالمجاز فی‌الرحلة الی بلادالشام والحجاز، چاپ احمد عبدالمجید هریدی، مصر ۱۹۸۶.
 +
*ناصرخسرو، سفرنامه، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ش.
 +
*عبدالغفار نجم‌الملک، سفرنامه خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، ۱۳۴۱ش.
 +
*حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران ۱۳۷۴ش.
 +
*مهرالزمان نوبان، «چشمه‌ها، قدمگاه‌ها و درختان نظر کرده»، کتاب ماه هنر، ش ۳۱ـ۳۲، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۰.
 +
*آلیور داتسون، سفال زرین‌فام ایرانی، ترجمه شکوه ذاکری، تهران ۱۳۸۲ش.
 +
*آرمین وامبری، زندگی و سفرهای وامبری، دنباله سیاحت درویش دروغین، ترجمه محمدحسن آریا، تهران ۱۳۸۱ش.
 +
*Edward Granville Brown, A year Awongst the Persians, London.
 +
*EI۲, s. v. "Kadana Sharīf". (by: T. W. Arnold), ibid, "in india and Pakistan", (by J. Bourtonـ Page).
 +
*Henri Massé, Croyances et Coutumes persanes, paris۱۹۳۸.
 +
*John B. Nos, Man’s Religisns, New York ۱۹۵۳.
 +
*Annemarie Schimmel, Deciphering the Signs of God, A Phenomenological Approach to islam, Newyork, ۱۹۹۴.
 +
*Edward Seu, Faith of Islam, London ۱۸۹۶.
 +
*Jafar Sherif, Islam in Judia on the QĀNŪNـ Iـ ISLAM, the customs of the Musalmāns of Indiā, tr. e. A. Herklots, Delhi ۱۹۹۹.
 +
*Tovia, s.v. "Kademـ i șerif", (by: Nebi Bozkurt).
  
(39) ناصرخسرو، سفرنامه، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363ش؛
+
==منبع==
 
 
(40) عبدالغفار نجم‌الملک، سفرنامۀ خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، 1341ش؛
 
 
 
(41) حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران 1374ش؛
 
 
 
(42) مهرالزمان نوبان، «چشمه‌ها، قدمگاه‌ها و درختان نظر کرده»، کتاب ماه هنر، ش 31ـ 32؛
 
(43) فروردین و اردیبهشت 1380؛
 
 
 
(44) آلیور داتسون، سفال زرین‌فام ایرانی، ترجمۀ شکوه ذاکری، تهران 1382ش؛
 
 
 
(45) آرمین وامبری، زندگی و سفرهای وامبری، دنبالۀ سیاحت درویش دروغین، ترجمۀ محمدحسن آریا، تهران 1381ش؛
 
 
 
(46) Edward Granville Brown, A year Awongst the Persians, London.
 
 
 
(47) EI2, s. v. "Kadana Sharīf". (by: T. W. Arnold), ibid, "in india and Pakistan", (by J. Bourtonـ Page).
 
 
 
(48) Henri Massé, Croyances et Coutumes persanes, paris1938.
 
 
 
(49) John B. Nos, Man’s Religisns, New York 1953.
 
 
 
(50) Annemarie Schimmel, Deciphering the Signs of God, A Phenomenological Approach to islam, Newyork, 1994.
 
 
 
(51) Edward Seu, Faith of Islam, London 1896.
 
 
 
(52) Jafar Sherif, Islam in Judia on the QĀNŪNـ Iـ ISLAM, the customs of the Musalmāns of Indiā, tr. e. A. Herklots, Delhi 1999.
 
 
 
(53) Tovia, s.v. "Kademـ i șerif", (by: Nebi Bozkurt).
 
 
 
 
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
  
 +
*دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قدمگاه" از  محمد مشهدی نوش‌آبادی، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23019/16/7195 کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: 18 آذرماه 1392.
  
== منابع ==
 
*دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قدمگاه" از  محمد مشهدی نوش‌آبادی، در دسترس در[http://lib.eshia.ir/23019/16/7195 کتابخانه مدرسه فقاهت] تاریخ بازیابی:18 آذر ماه 1392.
 
 
[[رده:اماکن]]
 
[[رده:اماکن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۲

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


قدمگاه، عنوان عمومی برخی مکانهای زیارتی در جهان اسلام که در آنها جای پای انبیا و اولیا و مقدّسان بر سنگ، مورد احترام و تکریم قرار می‌گیرد. قدمگاهها از پرشمارترین زیارتگاههای عوام مسلمانان در سراسر جهان اسلام هستند که در برخی مناطق، اثر، ‌نظرگاه و گذرگاه نیز خوانده می‌شوند.[۱] در بیشتر قدمگاهها، نقش دو کف پای انسان و گاهی یک پا در اندازه طبیعی و گاه بزرگتر بر روی قطعه سنگی دیده می‌ شود[۲] و معمولاً از ‌این سنگ در بنایی یادمانی نگهداری و آن را زیارت می‌کنند. در برخی مناطق (همچون هند) نیز بعضی از باورمندان، این گونه سنگها را برای تبرک در خانه‌های خود نگه می دارند.[۳]

قدمگاههای جهان اسلام

تکریم و زیارت‌ جای پای مقدّسان دینی نزد پیروان دیگر ادیان نیز رایج بوده و ظاهراً این باورها از فرهنگهای دینی ملل دیگر به اسلام راه یافته است. هندوان جای پای ‌شیوا و بوداییان جای پای بودا را زیارت می‌کرده‌اند.[۴]

بسیاری از قدمگاههای جهان اسلام نیز به پیامبران بنی‌اسرائیل منسوب و نزد پیروان هر سه دین یهود و مسیحیت و اسلام محترم بوده است. جای پاهایی به حضرت آدم منسوب بوده است، از جمله در سرندیپ یا سیلان[۵] و مکه.[۶] مقام ابراهیم در مکه[۷] نیز به عنوان قدمگاه زیارت می‌شده است.[۸] این جای پا را در صندوقی که در قبه‌ای نهاده شده بود، نگه می داشتند.[۹]

قدمگاههای دیگری به متوشالم، اسحاق، یعقوب، ایوب، ادریس، موسی و عیسی (علیهم‌السلام) در ایران و سوریه و فلسطین منسوب بوده است.[۱۰] قدمگاههایی نیز به خضر نبی (علیه السلام) منسوب است.[۱۱]

در ایران بنابر آماری در ۱۳۷۵ش از ۷۸۹۰۷ مکان مذهبی، ۱۱۸۵ اثر، قدمگاه و نظرگاه بوده است.[۱۲] در ایران، برخی قدمگاهها بقایای بازآفرینی شده زیارتگاههای پیش از اسلام اند، چنان که زردشتیان نیز در کنار مسلمانان برخی از آنها را زیارت می‌کنند.[۱۳] برخی از این قدمگاهها در اصل آتشکده یا آتشگاههای زردشتی بوده‌اند، مانند قدمگاه‌ مسجد جامع قدیمان نایین[۱۴] و قدمگاه علی در جهرم.[۱۵]

به گزارش اسکندربیک ترکمان، قدمگاه معروف نیشابور که به دستور شاه عباس اول صفوی بازسازی شد، تا پیش از آن تاریخ، قدمگاه شاپور کسری خوانده می‌شد و از انتساب آن مکان به امام رضا علیه‌السلام تا قبل از دوره صفوی گزارشی در دست نیست.[۱۶] تصور ایرانیان قدیم از زورمندی رستم نیز چنان بود که می‌گفتند اگر روی سنگی می‌ایستاد، جای کف پاهایش بر سنگ می‌افتاد.[۱۷] ایرانیان شیعی نیز از توانایی جسمی امام علی علیه‌السلام چنین تصوری داشته اند، که این باور در ساختن قدمگاههای منسوب به حضرت علی علیه السلام مؤثر بوده است.[۱۸]

انبوهی از این قدمگاهها نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منسوب اند و معمولاً با عنوانهایی چون اثرالنبی، اثرالرسول یا قدم شریف شناخته می‌شوند. معروف‌ترین جای پاهای منسوب به پیامبر در صخره مقدس در زیر قبة الصخره در بیت‌المقدس است که به باور مسلمانان، آن حضرت در لیلةالاسراء پا بر آن نهاد و بر براق سوار شد و به معراج رفت.[۱۹]

در مکه، مدینه و طائف نیز چنین قدمگاههایی به پیامبر منسوب و حتی جای سُم استر پیامبر مورد توجه بوده است.[۲۰] درباره یکی از این سنگهای منقوش به قدم پیامبر – که در قبه‌ای در کنار زمزم نصب بوده[۲۱] – گفته شده است که شریف عون‌الرفیق، امیر مکه در ۱۲۲۹ قمری پس از ویران کردن قبه قدمگاه سنگ را به یک هندو فروخت. در شهر کوچکی به نام اثرالنبی در حوالی قاهره سنگ اثرالنبی در مسجدی به همین نام زیارت می‌شده است و کتیبه آن نشان می‌دهد که ابراهیم پاشا دفتردار، متولی مصر در ۱۰۷۱ بقعه آن را بازسازی کرده و بر آن قاریان و نگهبانانی گماشته است.[۲۲]

نمونه معروف دیگر در مصر، سنگی است که در مقبره سلطان ملک اشرف قایتبای محمودی (متوفی ۹۰۱) نصب شده بود و گویا قایتبای آن را بیست هزار دینار خریده و از مکه به مصر منتقل ساخته بود.[۲۳] این سنگ را به دستور سلطان احمد بن محمد بن مراد عثمانی به قسطنطنیه بردند، ولی پس از مدتی به قاهره بازگرداندند.[۲۴] علاقه سلاطین عثمانی به در اختیار داشتن آثار منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله با فتح مصر افزون‌تر شد، چنان که سلطان سلیم پس از فتح مصر در ۹۲۳ این آثار را – که الامانات‌ المبارکه نامیده می شدند – از شریف برکات (امیر مکه) طلبید و آنها را به قسطنطنیه برد. از جمله دندان، نعلین، خرقه سعادت و سجاده پیامبر و نیز سنگی با اثر قدم نبی که اکنون در طوپقاپی سرای نگهداری می‌شود.[۲۵]

قدمگاههای اسلامی در هند نیز بسیار مورد توجه اند و غالباً بناهایی که برای نگهداری آنها احداث شده است، از بناهای قدمگاهی دیگر مناطق جهان اسلام، مفصل‌تر و مجلل‌ترند.[۲۶] در هند معمولاً باور این است که سنگهایی با این نقشها را از حجاز به هند آورده‌اند.[۲۷] قدم رسول لکهنو و قدم شریف دهلی از قدمگاههای مشهور نبوی در هندند.[۲۸] با این حال در هیچ یک از منابع متقدم یا احادیث معتبر این ادعا که جای پاهای پیامبر بر سنگی نقش بسته باشد وجود ندارد و بسیاری از علمای مسلمان این باور را به کلی بی‌اصل و اختراع جاهلان و عوام دانسته‌ و از زیارت این آثار انتقاد کرده‌اند.[۲۹]

در ایران و عراق بیشتر قدمگاهها به امامان و اولیای شیعه منسوب اند. به نوشته ناصرخسرو[۳۰]، در بصره سیزده قدمگاه منسوب به حضرت علی وجود داشته است. از میان انبوه قدمگاههای‌ منسوب به علی علیه‌السلام در ایران[۳۱] در برخی قدمگاهها جای سم‌ دُلدل (اسب آن حضرت) یا جای نیزه یا شمشیر (ذوالفقار) ایشان مورد توجه است.[۳۲] و گاهی هیچ نشانه‌ای هم وجود ندارد.[۳۳]

تاریخ بنای برخی از این قدمگاههای منسوب به علی علیه‌السلام در ایران به پیش از دوره صفوی می‌رسد، از جمله قدمگاهی در صالح‌آباد کاشان با کتیبه‌ای مورخ ۷۱۱ قمری.[۳۴] سفر امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو و عبور از خاک ایران نیز باعث شده است که ساختن هزاران قدمگاه منسوب به ایشان در سراسر ایران ــ و نه صرفاً در مسیر سفر آن حضرت ــ محمل تاریخی بیابد. معروف ترین آنها، قدمگاه نیشابور در ۲۴ کیلومتری مشرق نیشابور کنونی است که هر چند به دستور شاه عباس اول در ۱۰۲۰ بر بقایای بنایی دیگر ساخته شده،[۳۵] به باور عمومی نقش کف پاهای انسان بر سنگی سیاه که در دیوار داخل این بنا نصب شده، جای پاهای امام رضاست.[۳۶] در یزد قدمگاه فراشاه کتیبه‌ای به تاریخ ۵۱۲ و قدمگاه خرانَق کتیبه‌ای به تاریخ ۵۹۵ دارد که البته این بناها در تاریخ های مذکور عنوان قدمگاه نداشته‌اند.[۳۷]

احداث بیشتر قدمگاهها مبتنی بر این ادعا بوده که کسی یکی از پیامبران و معصومان را به خواب دیده یا به اشاره ایشان یا با تصمیم شخصی خود، آن مکان را قدمگاه خوانده است.[۳۸] عمده این قدمگاهها نیز در کنار چاه، چشمه و درختانی قرار گرفته‌اند و خود این منابع طبیعی نیز به زعم باورمندان، محصول لطف و عنایت صاحبان آن جای پاهای مقدّس ‌اند.[۳۹]

برای قدمگاهها صرفنظر از جنبه‌های عمومی، آیینهای زیارتی و آداب و رسوم خاص در خور ملاحظه‌ای گزارش نشده است. باورمندان، جای پای موجود در قدمگاهها را می‌بوسند و به آن تبرک می‌جویند؛ در قدمگاه نماز و قرآن و دعا می‌خوانند؛ از جای پا یا از اجزای طبیعی یا مصنوعی متصل به قدمگاه، چون آب چشمه و چاه یا درختان، حاجت و شفا می طلبند؛ گاه مردگان خود را در محوطه قدمگاه دفن می‌کنند؛ بر قدمگاه درخت و کاروانسرا و زائرسرا و جز اینها وقف می‌کنند؛ و خوراکهای نذری میان زائران توزیع می‌کنند .[۴۰] در گزارشی[۴۱] از قرن سیزدهم درباره قدمگاهی منسوب علی علیه‌السلام در کوه مولی در حیدرآباد دکن آمده است که در روز معیّنی، باورمندان در آنجا گرد می‌آمدند و رقص و پایکوبی می‌کردند.

پانویس

  1. امین، ص۲۵؛ دهخدا، ذیل «قدمگاه»؛ باستانی پاریزی، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۵، پانویس۱.
  2. ابن‌بطوطه، ص۶۱۱؛ وامبری، ص۲۸۵؛ شیمل، ص ۳؛ طوفان، ص۱۷۳.
  3. شریف، ص۱۸۸ـ۱۸۹.
  4. ناس، ص۱۷۹؛ شریف، ص۱۸۹، پانویس ۱؛ د.اسلام، ذیل"kadam sharīf"
  5. قزوینی، ص۲۸؛ ابن‌بطوطه، ص۶۱۱ـ۶۱۲.
  6. تیمورباشا، ص۵۲
  7. ازرقی، ج۲، ص۲۹ـ۳۰.
  8. ناصرخسرو، ص۱۲۰؛ فاسی، ج۱، ص۲۰۳.
  9. اولیاچلبی، ص۲۴۴ـ۲۵۵.
  10. ناصرخسرو، ص۵۱؛ ابن‌بطوطه، ص۱۱۵؛ نابلسی، ص۱۱۶؛ کارری، ص۲۸، ۳۱؛ تیمورباشا، ص۵۲ـ۵۳.
  11. میرزاابراهیم، ص۴۹؛ رابینو، ص۷۴، ۱۱۹؛ پازوکی طرودی، ص۲۰۵ـ۲۰۷.
  12. میرمحمدی، ص۶۳ـ۷۳.
  13. برای نمونه‌ای در کرمان، رجوع کنید به باستانی پاریزی، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۱.
  14. عرفان‌منش، ص۱۱۰.
  15. طوفان، ص۱۷۳ـ۱۷۴.
  16. مولوی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۱.
  17. فردوسی، ج۲، ص۵۰۱، ابیات‌ ۱۱۲۶ـ۱۱۲۷.
  18. ماسه، ج۲، ص۳۹۰، پانویس۲.
  19. قزوینی، ص۱۰۸؛ شمس‌الدین محمد سیوطی، ۱۹۸۴، ج۱، ص۱۳۴، ج۲، ص۲۰۱ـ۲۰۳؛ تیمورباشا، ص۵۰.
  20. زهری، ص۳۷: فاسی، ج۲، ص۳۸۱ـ۳۸۲؛ اولیا چلبی، ص۲۴۵ـ۲۴۶؛ تیمورباشا، ص۵۱ـ۵۲.
  21. مقری، ص۳۴۸.
  22. نابلسی، ص۲۳۹؛ امین،‌ همانجا؛ تیمورباشا، ص۴۰ـ۴۱.
  23. عیاشی، ج۱، ص۲۳۴ـ۲۳۵؛ تیمورباشا،‌ ص۴۳ـ۴۵، ۴۷.
  24. مقری، ص۳۴۷ـ ۳۴۸؛ تیمورباشا، ص۴۵ـ۴۶.
  25. تیمورباشا، ص۵۱، ۵۸ـ۶۴.
  26. شیمل، همانجا.
  27. شریف، ص۱۸۸ـ۱۸۹؛ سل۲، ص۳۱۴ـ۳۱۵؛ شیمل، همانجا.
  28. د.اسلام، همانجا؛ برای قدمگاههای مشهور منسوب به علی علیه‌السلام در هند، رجوع کنید به جعفری، ص۳۱۹؛ شیمل، همانجا.
  29. ابن‌تیمیه، ۱۴۲۱، ج۲۷، ص۸؛ همو [بی‌تا]، ص۳۱۷ـ۳۱۸؛ صالحی شامی، ج۲، ص۱۰۸؛ تیمورباشا، ص۴۰، ۵۴ـ۵۷.
  30. ص ۱۵۶ـ۱۵۷.
  31. بابن وهوسه، ص۶۵؛ نجم‌الملک، ص۱۴۸؛ ماسه، ج۲، ص۳۹۰ـ۳۹۱؛ طوفان، ص۱۷۴؛ آقامحمدی، ص۱۰۷؛ نوبان، ص۷۹.
  32. براون، ص۲۰۲؛ حاجی پیرزاده، ص۵۰ـ۵۱؛ رضایی، ص۶۶؛ داتسون، ص۲۰۰ـ۲۰۱.
  33. نوبان، ‌همانجا.
  34. داتسون، ص۲۰۰ـ۲۰۳.
  35. اسکندربیک،‌ همانجاها.
  36. مولوی، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰.
  37. افشار، ج ۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶؛ عرفان‌منش، ص۱۰۶ـ۱۰۷.
  38. ابن‌بطوطه، ص۱۱۵؛ کلانتر ضرابی، ص۴۶ـ۴۸؛ نراقی، ص۱۴۳ـ۱۴۴؛ اقتداری، ج۱ (۱)، ص۷۷۶ـ۷۷۷؛ عرفان‌منش، ص۵۹.
  39. ابن‌بطوطه، ص۶۱۱ـ۶۱۲؛ نجم‌الملک، همانجا؛ دالمانی، ج۲، ص۱۹۷؛ کلانتر ضرابی، همانجا؛ ص۴۳۰ـ۴۳۱، ۴۴۳؛ نراقی، ص۱۲۸؛ پازوکی طرودی، ص۲۰۵ـ۲۰۶؛ نوبان، ص۷۸؛ عرفان‌منش، ص۱۳۲ـ۱۳۳.
  40. ناصرخسرو، ص۵۱؛ ابن‌بطوطه، ص۱۱۶؛ میرزا ابراهیم، ص۲۲؛ کلانترضرابی، ص۴۸، ۴۲۹، ۴۳۱، ۴۴۳؛ نراقی، همانجا؛ عرفان‌منش، ص۱۰۵، ۱۱۰؛ پازوکی طرودی، همانجا؛ صابر مقدّم و حسینی، ص۳۶.
  41. بهبهانی، ج۱،‌ ص۳۸۸ـ۳۸۹.

منابع مقاله

  • محمد آقامحمدی، «چشمه‌های معروف ابهر»، فرهنگ زنجان، ص۱، ش ۳ـ۴، پاییز و زمستان، ۱۳۷۹ش.
  • محمد بن عبدالله‌ بن احمد ازرقی، اخبار مکه و ماجاءفیها من‌الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت،‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  • ابن‌ بطوطه، رحله بن بطوطه، چاپ محمد عبدالمنعم حریان و مصطفی تصامی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
  • ابن تیمیه، اقتضاء الصراط‌المستقیم مخالفه اصحاب‌الجحیم، چاپ بیروت، [بی‌تا].
  • همو، مجموع‌الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
  • اسکندر بیک‌منشی، اخ.
  • ایرج‌ افشار، یادگارهای یزد، تهران [۱۳۴۸ش].
  • احمد اقتداری، دیار شهریاران، جلد نخستین، آثار و بناهای تاریخی خوزستان، تهران ۱۳۵۳ش.
  • احمد امین، قاموس‌العادات والتقالید والتعابیرالمصریه، قاهره ۱۹۵۳.
  • اولیاء چلبی، الرحلةالحجازیة، ترجمه صفصاوی احمد مرسی، قاهره ۱۹۹۹.
  • بابن وهوسه، سفرنامه جنوب ایران، ترجمه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۳ش.
  • محمدابراهیم باستانی پاریزی، بارگاه خانقاه در کویر هفت کاسه، تهران ۱۳۸۴ش.
  • همو، شمعی در طوفان، تهران ۱۳۷۸ش.
  • آقا احمد بن محمدعلی بهبهانی (آل‌آقا)، مرآت‌الاحوال جهان‌نما (سفرنامه)، چاپ قم، ۱۳۷۳ش.
  • ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی فیروزکوه (جغرافیای تارخی و معرفی محوطه‌های باستانی و بناهای تاریخی و فرهنگی)، تهران ۱۳۸۱ش
  • احمد تیمورباشا، الآثارالنبویة، قاهره ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
  • سید حسین علی جعفری، «تعزیه‌داری در هند»، تعزیه: نیایش و نمایش در ایران، چاپ پیتر.‌جی، چلکووسکی، ترجمه داود حاتمی، تهران ۱۳۶۷ش.
  • حاجی پیرزاده، سفرنامه حاجی پیرزاده، چاپ حافظ فرمانفرمائیان، تهران ۱۳۴۲ش.
  • هانری رنه دالمانی، از خراسان تا بختیاری، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران ۱۳۷۸ش.
  • هـ.ل. رابینو، مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۵ش.
  • عبدالله رضایی، ادبیات عامیانه استان بوشهر، بوشهر ۱۳۸۱ش.
  • ابوعبدالله محمد بن ابی‌بکر زهری، الجغرافیه، چاپ محمدحاج صادق، مصر،‌ [بی‌تا].
  • جلال‌الدین سیوطی، الحاف‌الاخصاء فی فضائل المسجدالاقصی، چاپ احمد رمضان احمد، [بی‌جا]، ۱۹۸۲ـ۱۹۸۴.
  • فرامرز صابر مقدّم و سیدهاشم حسینی، تجلی امام رضا علیه السلام در میراث فرهنگی، تهران ۱۳۸۳ش.
  • صالحی شامی، سبل‌الهدی والرشاد فی سیرة خیرالعباد، چاپ مصطفی عبدالواحد [قاهره]، ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
  • جلال طوفان، تاریخ اجتماعی جهرم در قرون گذشته، شیراز ۱۳۸۱ش.
  • جلیل عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، مشهد ۱۳۷۴ش.
  • عبدالله‌ بن محمد عیاشی، الرحلةالعیاشیة، چاپ سعید فاضلی و سلیمان قرشی، ابوظبی، ۲۰۰۶.
  • تقی‌الدین فاسی، شفاءالغرام باخبارالبلدالحرام، بیروت [بی‌تا].
  • ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، چاپ بروخیم، ‌تهران ۱۳۲۴ش.
  • زکریا قزوینی، آثارالبلاد فی‌اخبارالعباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۹۴۹، افست ویسبادن، ۱۹۶۷.
  • جملی کارری، سفرنامه کارری، ترجمه عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز ۱۳۴۸ش.
  • عبدالرحیم کلانتر ضرابی، تاریخ کاشان، چاپ ایرج افشار، ۱۳۵۶ش.
  • احمد بن محمد مقری، فتح‌المقال فی مدح‌النعال، چاپ حیدرآباد، دکن ۱۳۳۴.
  • عبدالحمید مولوی، آثار باستانی خراسان، جلد اول شامل آثار و ابنیه تاریخی جام و نیشابور و سبزوار، تهران ۱۳۸۲ش.
  • میرزا ابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان، چاپ مسعود گلزاری، تهران ۱۳۵۵ش.
  • حمیدرضا میرمحمدی، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، مسجد، سال دهم، ش ۵۸، مهر و آبان ۱۳۵۸.
  • عبدالغنی نابلسی، الحقیقةوالمجاز فی‌الرحلة الی بلادالشام والحجاز، چاپ احمد عبدالمجید هریدی، مصر ۱۹۸۶.
  • ناصرخسرو، سفرنامه، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ش.
  • عبدالغفار نجم‌الملک، سفرنامه خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، ۱۳۴۱ش.
  • حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران ۱۳۷۴ش.
  • مهرالزمان نوبان، «چشمه‌ها، قدمگاه‌ها و درختان نظر کرده»، کتاب ماه هنر، ش ۳۱ـ۳۲، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۰.
  • آلیور داتسون، سفال زرین‌فام ایرانی، ترجمه شکوه ذاکری، تهران ۱۳۸۲ش.
  • آرمین وامبری، زندگی و سفرهای وامبری، دنباله سیاحت درویش دروغین، ترجمه محمدحسن آریا، تهران ۱۳۸۱ش.
  • Edward Granville Brown, A year Awongst the Persians, London.
  • EI۲, s. v. "Kadana Sharīf". (by: T. W. Arnold), ibid, "in india and Pakistan", (by J. Bourtonـ Page).
  • Henri Massé, Croyances et Coutumes persanes, paris۱۹۳۸.
  • John B. Nos, Man’s Religisns, New York ۱۹۵۳.
  • Annemarie Schimmel, Deciphering the Signs of God, A Phenomenological Approach to islam, Newyork, ۱۹۹۴.
  • Edward Seu, Faith of Islam, London ۱۸۹۶.
  • Jafar Sherif, Islam in Judia on the QĀNŪNـ Iـ ISLAM, the customs of the Musalmāns of Indiā, tr. e. A. Herklots, Delhi ۱۹۹۹.
  • Tovia, s.v. "Kademـ i șerif", (by: Nebi Bozkurt).

منبع

  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "قدمگاه" از محمد مشهدی نوش‌آبادی، در دسترس در کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازیابی: 18 آذرماه 1392.